خواستگاری - چگونه شناخت واقعی از همسر آینده خود داشته باشیم

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خواستگاری - چگونه شناخت واقعی از همسر آینده خود داشته باشیم

موضوع شیرین خواستگاری! را در این مبحثِ تازه شروع کردم، امیدوارم مورد توجهتون واقع بشه وبقیه دوستان هم تجربیات وراهنمایی های مفید خودشون را بنویسند تا راهگشایی باشه برای انتخاب درست همسر برای دختران جوان.

اجازه بدید قبل از اینکه بریم سر اصل موضوع که همون سوالات خواستگاری ونحوه صحیح انجام تحقیقات است، یک مقدمه چینی داشته باشیم تا اهمیت روز خواستگاری و رفتار و حرفهای سرنوشت سازی که باید رد وبدل بشه را بیشتر بدونید وشناخت کاملتر وواقعیتر از خواستگار خود داشته باشید وخدای ناکرده محکوم به تصمیم غلط ویک عمر پشیمونی نشوید.

آیا این تعبیر عامیانه صحیح است؟: انتخاب همسر مثل هندوانه دربسته شانسی است!

وقتی میپرسی هندوونه خوب چه مشخصه ای برای انتخاب داره میگن تلنگر بزن باید صدای پانک بده! یا فشارش بدی قرچی صدا میکنه یا...

یک آقامهدی در فامیلمون هست طلافروشه! هندونه هایی که میخره واقعا معرکه است، ردخور نداره همیشه سرخِ سرخ وشیرین. یکروز ازش پرسیدم که چه سّری تو کارشه(داستان پردازی نمیکنم، واقعیته) گفت من اول، بارِ هندونه را میبینم بعد میخرم! گفتم یعنی چی؟ گفت بار باید خوب باشه، همه موقع هندونه خریدن هندونه را وارسی میکنن وتلنگر میزنن ولی من اینکارهارا نمیکنم اگر بارِ هندوانه یکدست ویکنواخت بود وکج وکولگی وکوچیک وبزرگ نداشت از همون میخرم، البته از بین همون بارِ خوب بازم سعی میکنم گردترین وسالمترینش رت انتخاب کنم! (از اون به بعده که منم اکثرا هندونه هایی که میخرم خوب از آب درمیاد)

اینها رو گفتم که ذهنتون را آماده کنم به این نتیجه برسید که اولا" همسر هندونه دربسته وشانسی نیست، اینرا از ذهنتون بیرون کنید وگرنه با دوتلنگر وتصور شنیدن صدای پانگ! (چند سوال وجواب ساده کلیشه ای) به هر ازدواجی تن در خواهید داد وبعد که همسر رویایی اتون پوست کلفت وتو سفید! از آب دراومد وسرزنشها شروع شد که: چندبار بهت گفتیم این به درد تو نمیخوره این مرد زندگی نیست و... تنها توجیه ومُسکن اتون این نباشه که : بس کنید دیگه اعصاب ندارم، هندوونه دربسته بود دیگه، من از اول تو هیچی شانس نداشتم و...
آگاه باشید که زندگی شانس نیست، انتخاب است.

ثانیا" ظواهر واخلاق و رفتارِ غالبا" تصنعیِ خواستگار نه تنها موجب شناخت شما نخواهد شد بلکه شما را به غلط می اندازد.
همیشه میگن در هرکاری از حاشیه وفرعیات فاصله بگیرید وفقط به اصل کار توجه داشته باشید تا به موفقیت برسید، من میگم در خواستگاری ومرحله انتخاب همسر بیشتر از اصل موضوع(خصوصیات فردی وظاهری داماد آینده) به حاشیه وفرعیات بپردازید.
فقط ظواهر وصحبتهای او ملاک انتخاب شما نباشند، در خواستگاری همش میخِ او نباشید آدمایی که دنبالشن را بیشتر چک کنید(رفتار، گفتار، پوشش و...) سطح زندگی وفرهنگ اونایی که بناست در آینده باهاشون فامیل بشین ورفت واومد کنید را بدقت مطالعه کنید که زندگیتون جهنم نشه.

دختر وپسر در زمان ازدواج، عقد وحتی اویل زندگی مشترک خواسته یا ناخواسته نمیتوانند خودِ واقعی اشان را به نمایش بگذارند وبیشتر شبیه بازیگری در پوستِ خودِ رویایی اشون هستند.
در خواستگاری نیز این موضوع شدت بیشتری دارد ومخصوصا زمانیکه یکنفر عاشق دیگری شده است به هر شرطی تن در میدهد، وسعی میکند نشان دهد که همه ایده آل ها، مِلاک ها وخواسته های طرف مقابلش در او هست و او توان انجامش را خواهد شد واینست که بعد از ازدواج بسیاری از دروغگوییها، ظاهرسازیها وعمل نکردن به قول وقرارها وروشدن چهره واقعی وزشت همسرشان روشن میشود وموضوع بسیاری شکایت هاست.

جلسه اول ودوم خواستگاری - شناخت اولیه داماد آینده! از نحوه طرح سوال ومحتوی سوالات

بنظر من در جلسه اول خواستگاری بیشتر ناظر وشنوده باشید وفقط در مواقع لزوم پاسخهای کوتاه، مناسب ومفید بدید. اعمال ورفتار خانواده داماد را با دقت ونکته سنجی زیرنظر داشته باشید.
موقع صحبت با آقای داماد شنونده باشید. نگذارید وقت جلسه به شوخی وخاطرات ولطایف طی بشه، تا دلتون بخواد بعدها فرصت دارید. هر صحبت حاشیه ای پیش کشیده شد با ظرافت بحث را به اصل موضوع برگردونید. جلسات خواستگاری شب قدرهای سرنوشت ساز شماست. شوخی اش نگیرید.

دستپاچه نشید(البته دستپاچه شدن از برخی دخترای امروزی بعیده!) دقت داشته باشید که: فردی که مقابل شما نشته است یک فرد معمولی است وچه بسا قابلیتهای فردی شما خیلی بیشتر از او باشد، خودتون را دست کم نگیرید.

جلسه اول خواستگاری توپ را بیندازین توی زمین آقای داماد، و لیدیز فرست و... توی کَتتون نره، اجازه بدید او شروع کنه و فقط مستمع باشید.
خیلی از آقا پسرها ودختر خانوما فقط چند سوال قلمبه وسُلمبه حفظ میکنند ویا سررسید یا تکه کاغذی را باز میکنند و از روی اون سوالات را میخونن وتیک میزنن! که یادشون باشه کدوم را بپرسیدند که 2بار تکرار نشه!
بنظر من این زشت ترین نوع پرسیدن سوال در خواستگاریه (یادم باشه بوقتش دلیلش را میگم) و خیلی از سوالا را اصلا عمق ومفهومشو نمیفهمن.

اگه احساس کردید سوالاش خیلی کلیشه ایه وهرجوابی که شما میدید فقط سرشو تکون میده به علامت تحسین ونشان دادن اینکه مطلب را گرفته وجوابتون واسه اش کافی بوده، بهتره لابه لای جواباتون یکی دوتا جواب پَرت بدید‍! اگه دیدید بازم تحسین میکنه دیگه مطلبو خودتون بگیرین!

یادِ امارات افتادم. ماه اولی بود که اقامت گرفتم بودم. رفتم واسه گرفتن گواهینامه، خیلی سخت میگرفتن. امتحان آیین نامه بود که سوالات را روی کامپیوتر میخوندی وهمونجا پاسخش را میزدی، یا عربی یا انگلیسی انتخاب با خودت بود. خب خیلی سخت ومکافات بود وبه این راحتیها نمیشد قبول شد.
مشغول ثبت نام بودم که با یک ایرونی که خودکارم را میخواست آشنا شدم و... گفت زبان نمیدونه ومیخواد بیسوادی امتحان بده. منم دیدم بد نیستا! توی فرمم زدم بیسوادی، اون اپراتوری که فرمها را وارد میکرد خیلی عادی باهات انگلیسی صحبت میکرد وسوالاتی راجع به فرم میپرسید اگه نشون میدادی که نفهمیدی عربی صحبت میکرد(کوچکترین احساسی میکرد که متوجه میشی، بیسوادی را خط میزد) ونهایتا وقتی نشون میدادی این دوزبان را نمیفهمی فارسی حرف میزد که: انگلیسی یا عربی امتحان بده. میگفتی بلد نیستم جواب میداد: اگه میخوای بیسوادی امتحان بِدی 45 روز دیگه نوبتت میشه. با این جواب کسائیکه زبان بلد بودن و فیلم بازی میکردند دستا تو میرفتن وترجیح میدادن آدم وار! امتحان بدند. من گفتم 45 روز دیگه خیلی دیره و... نهایت مطمئن که میشد زبان نمیدونی واسه همه همانروز نوبت بیسوادی میزد.
بیسوادی امتحان دادن خیلی بی کلاسی بود! بیشتر کارگرای ملیتهای مختلف بودند چینی و..! بخش بیسوادی اتاق انتظاری داشت واتاق افسری که تست میگرفت. امتحان هر نفر شاید 2-3 دقیقه بیشتر طول نمیکشید. برام خیلی جالب وسوال برانگیز بود که اون افسره همه زبونی بلده، از همه ملیتها که بیسوادی امتحان میدادن فقط او سوال میکرد. خلاصه نوبتم شد رفتم توی اتاق، یک برگ کامل از آیین نامه زیر شیشه میز افسرِ سبیلو بود. یک سیخ یا آنتن! هم دستش بود میذاشت روی علائم و به فارسی میگفت: این! ومرتب میگفت: سریع سریع وجواب صحیح که میدادی(فرضا: گردش به راست ممنوع) میگفت: اوکی ومیرفت سوالِ شکل بعدی (تا3 غلط هم اشکال نداشت) سومین سوال بود گفت: این! گفتم حق تقدم را باید بگم؟ گفت: اوکی رفت سوال بعدی! (نقلِ همون سوالات خواستگاری کلیشه ایه که واسه خالی نبودن عریضه ست) منم گرفتم!. سوالای بعدی را بدون کوچکترین فکر کردن یا مکثی جواب میدادم ودیگه هرچی بلد بودم ونبودم را سریع میگفتم که واقعا اکثرش درست نبود. میدونید راز این افسر در چی بود؟ رازِ این افسر در این بود که به همه زبونها کلماتی را کلیشه ای حفظ کرده بود وهمینکه مکث ومِن ومِن میکردی میفهمید شک داری یا بلد نیستی، میشد غلط ومیرفت سوال بعدی! (امتحان شهر بیسوادی نداشت، 6 بار ردشدم!)

جلسه اول صحبتها در خواستگاری باید زمینه ساز شناخت واقعی شما از تفکرات واخلاق و روحیات مثبت ومنفی آقای داماد باشه.

یک توصیه مهم دارم، با اطلاع او مکالمه اتون را ضبط کنید.اینکار چند حسن داره: جلسه رسمی تر میشه وحاشیه ها کمتر، و با اینکار امکان این را بوجود میارید که مطالب رد وبدل شده را بار دیگر با دقت گوش کنید.

خیلی ها بعداز جلسه، صحبتها یادشون میره وبیشتر بجای اینکه منظور واقعی طرف را درک کرده باشند، فهم خودشون از جوابها توی ذهنشون می مونه. فرض کنید بعد از جلسه میخواین برین با یک مشاور ویا کسی در خانواده که مشورت او را قبول دارید تبادل نظر کنید ونظر او را جویا شوید، نقل قول های شما قطعا کم وکاستهایی خواهد داشت ولی یک مصاحبه ضبط شده ابدا" اینطور نیست.

بهرحال اگه مخالفتی نبود، ضبط کنید(با گوشی یا mp3 پلیرها که میتونن ساعتها با کیفیت بالا ضبط کنن ویا..) دلیلش را پرسید بگید موضوعِ سرنوشت سازیه ودوست دارید دومرتبه سرفرصت وبا دقت گوش کنید. وبه شوخی وجدی بگید اگه قسمت شد ازدواج کردیم که بعدها کلی میتونه این مکالمه سوژه خندیدنمون بشه واگر هم قسمت نبود که پاکش میکنم.

حسن دیگه ضبط صدا اینه که بعدنا آقاتون نمیگه من نگفتم! نمیگه نه یادم نمیاد! نمیگه کارِ بیرون؟ اصلا" من موافق نیستم! درس؟! نه بشین بچه اتو نگه دار! و...
روانشناسان میگن اگه حرفهای خوب گذشته وتعهدها را مرور کردید، ویا خاطرات خوب را تجدید کردید، تعهد به قول وقرارها بیشتر خواهد شد ودوستی ها وپیوندتان محکمتر.
بهرحال ضبط صدا میتونه پیشگیری کنه از خیلی مشکلات بعدی و کمترین بهره اش یک خاطره شیرینه که میتونه ساعات خوشی را برای شما فراهم کنه.

جلسه دوم جلسه غافلگیری ومچ گرفتنه با استناد به حرفهای جلسه اولی که آقای داماد معروض داشته اند!

نظرتون را تا اینجا بگید و اجازه بدید ادامه بحث را بگذاریم واسه ی پست بعدی خلاصه اینکه بفهمید طرفتون این چیزایی که میپرسه را اصلا خودش مفهمومش را میدونه یا فقط میخواد ابراز فضل کنه وآداب سوالات خواستگاری را بجا بیاره.

شادان;82392 نوشت:

یک توصیه مهم دارم، با اطلاع او مکالمه اتون را ضبط کنید.

با سلام و تشکر

با این یک مورد خیلی موافق نیستم و خوشم نمی یاد

کارشناسان و صاحب نظران محترم نظرشون رو بفرمایند ممنون میشم .

موفق و پیروز باشید :Gol:

سلام دوستان
عرض ادب و احترام
دو جزوه به پیوست می باشد اول آداب خواستگاری دوم روش های گفتگو در خواستگاری
در مطلب بعدی چند کتاب معرفی می کنم و فایل های صوتی دکتر بانکی در مورد خواستگاری را برایتان قرار می دهم
با تشکر
موفق و پیروز باشید

اول " شناخت " رو تعریف کنید .:Narahat az:

سلام دوستان
عرض ادب و احترام
فایل های صوتی دکتر بانکی در مورد گفتگو در خواستگاری قسمت اول

سلام دوستان
عرض ادب و احترام
فایل های صوتی دکتر بانکی در مورد گفتگو در خواستگاری قسمت دوم

خواستگاری - چگونه شناخت واقعی از همسر آینده خود داشته باشیم(2)

خلاصه ای از پست قبل

گفتیم که:

- این تعبیر عامیانه ی غلطیه که ازدواج هندوانه دربسته شانسی است. با بکاربردن روشها وسیاستهایی میشه همسر آینده را قبل از ازدواج بهتر شناخت.

- در شناخت همسر فقط زوم کردن روی اواشتباه است وتوجه به حاشیه های زندگی او مهمتر است.

- در جلسه اول برای صحبت کردن توپ را به زمین آقا داماد بندازید وصحبتها را با ضبط کنید. مسلط باشید واصلا" دستپاچه نشوید.

- اشاره ای گذرا به جلسات اول ودوم خواستگاری داشتیم وگفتیم جلسه اول صحبتها در خواستگاری باید زمینه ساز شناخت واقعی شما از تفکرات واخلاق و روحیات مثبت ومنفی آقای داماد باشه وجلسه دوم وقت مچ گیریه!

ایده آلها و اولویتها برای انتخاب همسر آینده

قبل از تشریح جلسه اول خواستگاری، لازمه دقیقا" بدونید از همسر آیندتون چه انتظارات وتوقعاتی دارید؟ چه شرایط واولویتهایی برای شما وجود دارد؟ اگر کدام اولویت را نداشت قابل اغماض است؟ کدامیک را اصلا" نمیتونید کوتاه بیاین؟

هر دختر خانمی ایده آلهایی در زندگی دارد واز همسر آینده خود توقعاتی دارد تا در زندگی به آرزوهای خود برسد وزندگی توأم با آرامشی داشته باشد.

ایده آلهاتون را بچه گانه ودست نیافتنی قرار ندهید وبا مطالعه در دنیای واقع آنرا برای خود ترسیم کنید. اگر برایتان مشکل است از مشاوره ای آگاه کمک بگیرید.
از نعمتهایی که حضورشان برایمان عادی شده اند و بعضا" قدرشان را نداریم غافل نشوید: والدین، پدر ومادربزرگ، خاله وعمه.
درسته که امروزی نیستند، پیر شدند ولی کوله باری از تجربه اند که اگر زیرک باشید تجربه های قدیم اونا را بزیبایی مطابق امروز تفسیر خواهید کرد(شعار نمیدم به حرفایی که میزنم اعتقاد دارم)

معمولا" ایده آلهای دخترها بهم نزدیک است وتفاوت در اولویتهاست. برای یک دخترخانمی اعتقادات حرف اول را میزند ودیگری پول وکمی هم پایبندی مذهبی و...
نیاز است اولویتهای خود را بر روی کاغذ بیاورید.

(آقاپسرا معمولا" اولین اولویت ازدواج براشون زیبایی وخوش اندام بودن دختر خانمه ودختر خانما معمولا" اولویت اولشون شخصیت وموقعیت اجتماعی همسرشونه، البته بگذریم از این زمونه که همه چی شده پول!)

توقع هایی که میخواهید از همسر آینده ترسیم کنید به اندازه قد وقواره اتون! باشد. اگر توقعتون بالاتر از توانایی ها ونکات بالفعل مثبتتان باشد وحساسیت بیمورد نشون بدید خونه نشین میشید وسّنتون میره بالا وخواستگارای قبلیتون را بچه بغل می بینید و... از سکه میافتید.
از طرفی خیلی هم خود را دست کم نگیرید وانتخابی لااقل در حد خودتون داشته باشید.

اول توقعاتتون از زندگی ونقش همسر آینده اتون در آن را مشخص کنید وبنویسید بعد رتبه بندی کنید و اولویت هاتون را به ترتیب وخیلی منظم یادداشت کنید. (برای توضیح بیشتر چند مورد برای راهنمایی{نه تقلب!} مینویسم، البته هیچ اصراری ندارم که در توقعات یا اولویتهای شما دخالتی داشته باشم)

اولویتهایی به ترتیب مانند:

- اعتقادات مذهبی واقعی همسر آینده که میتواند ضامن سلامتی زندگیتان ودوری همسر از کجرویها ولاابالی گیریها باشد.

- سطح سواد وعلم ودانش او میتواند تضمین زندگی بهتر وآینده روشن فرزندانتان باشد.

- شغل، وضع مالی واقتصادی او میتواند نوید آرامش در زندگی را به شما بدهد ونگرانی از بابت فقر وتنگدستی وبا حسرت زیستن را از شما دور کند.

- سلامت همه جانبه وفرهنگ غنی خانواده ی بویژه درجه اول او میتواند یکی از مهمترین عوامل زندگی توأم با آرامش را به شما وفرزندانتان هدیه کند.

- دوستان باخدا وبا فرهنگ او میتوانند خیال شما را از بابت پر کردن سالم قسمتی از اوقات فراغت در زندگی راحت کند. و...

توصیه هایی برای جلسه اول خواستگاری

جلسه اول ریزترین رفتارها را زیر نظر داشته باشید که نکات خوبی میتونه ازش دربیاد. با چه وسیله ای اومدند؟ چه کسی پشت ماشین نشسته؟ (مادر، پدر یا آقای داماد)، سلیقه وبودجه ای که واسه گل خریدن بخرج دادند، سلیقه در پوشش، طرز صحبت کردن مادر یا پدر وسایر همراهان داماد، اجازه گرفتن داماد یا اجازه اشاره ای مادر یا پدر به او برای خوردن میوه! یا ایراد خطابه!، نگاههای معنی دار یا چشم غره هایی! که مادر داماد به پدر یا داماد میرود (در موقع صحبت کردن یا میوه پوست گرفتن آنها)، از پدرتان بخواهید بجای پدر داماد، بیشتر داماد را طرف صحبتهای خود کند وببینید او با تسلط وراحت جواب میدهد یا مرتب به چشمان پدر ومادر زل میزند ویا اجازه صحبت او داده نمیشود و... اگه دلیل هریک را نمیدونید! بگید تا بیشتر توضیح بدم.

موقع صحبت با آقا داماد چطور توپ را بندازیم تو زمین آقای داماد؟

اول مطمئن شوید دکمه ضبط مکالمه روشن است! واحتمال طولانی شدن بحث را بدهید که مموری فول نشود! برای ضبط، شیطونی نکنید! حتما او را درجریان بگذارید که اگر لو رفت بی اعتمادی بدنبال خواهد داشت.
اگر امکان ضبط کردن نبود، تلگرافی یادداشت کنید وقلم را زمین بگذارید. ویا اگر ذهن فعال وحواس جمعی دارید(در این مواقع کم پیدا میشه!) با هوشیاری به ذهنتون بسپارید.
وگفتیم تحت هر شرایطی برای شروع توپ را در زمین داماد بیندازید این یعنی کشاندن بحث او به جایی که مورد نظر شماست.
بگید: شما شروع کنید، هرجا که نیاز بود من سوال میکنم واگه بی ادبی نباشه بین صحبتهاتون موردی بود میپرسم.

اگه نمیدونه چی بگه یا میگه شما بفرمایید. یا گفت چی باید بگم؟ که چه بهتر، کار شما را ساده تر کرده است، بر طبق اولویتهاتون از او بخواهید مطالبش را بگوید فرضا" بگید از اعتقاداتتون صحبت کنید، از شغل آینده و...

توصیه میکنم وقت را از دست ندید وجلسات خواستگاری را کشدار نکنید واینرا هم تفهیم آقا داماد کنید وهم خانواده اش.
هر چه رفت و آمدها بیشتر شود زحمت خانواده زیادتر وفکر شما بیشتر مشغول خواهد شد وحاشیه ها وصحبتهای اضافی بدنبال خواهد داشت.

وقتی او شروع کننده بحث است قطعا" همه ی حرفاش به درد من نمیخوره، پس چگونه جواب سوالاتم را بگیرم؟

معمولا آقا دامادها برای شروع از بیوگرافی وزندگی سراسر خوبی اشان... شروع میکنند و... وارد دانشگاه میشن و... لابلای حرفاشون بدشون نمیاد چندتا خاطره ولطیفه هم تعریف کنند و...

هرکجای بحث احساس کردید به دردتون نمیخوره تعارف نکنید یه ببخشید بزنید و خیلی معمولی مسیر بحث را عوض کنید، دقت داشته باشید که جلسه دوم خواستگاری بناست اگر دروغی در جلسه قبلی گفته یا زیادی اغراق وابراز فضل کرده مچ او را بگیرید.
پس هرطور که شده باید کلیاتی از اولویتهاتون که قبلا مشخص کردید را او برای شما روشن کند والاّ جلسه دوم موفقیت آمیز نخواهد بود.

دقت داشته باشید خیلی از آقایون در پیچوندن! استادند، یکی از روشهاشون درگیر کردن ذهنی شما به مسئله ای است که روی آن حساسیت نشون میدید وطولانی شدن بحث وبه حاشیه بردن اونه. دور نخورید.

فرضا" بحث شیرین دوران دانشجویی را پیش گرفته(و همه چی میگه بجز اون چیزایی که باید بگه!) داره از دانشگاه تعریف میکنه و خاطرات امتحان دادنها و.. از همون اول میخواین بفهمین وضع مالی اش چطوره؟ دستش توی جیب بابایی بوده یا خودش زرنگ کاره و در اومدی داشته وداره.
چطور میشه بحث دانشگاه را پیچوند به جیب بابا؟!
بگید کنار درس خوندن شغلی وفعالیتی هم داشتید؟ و بگید البته پیداست پدر مهربونی دارید مثل پدر من که خیلی روی بچه هاش حساسه ودوست نداره کوچکترین سختی ببینیم(با ادامه بحث توسط او قطعا" خیلی چیزا دستگیرتون میشه)

شاید برای شما اطلاع از فعالیتهای س*ی*ا*س*ی او مهمه، بگید من عضو تیم ورزشی یا گروه فرهنگی بودم شما چه فعالیت دیگه ای داشتید؟ در دانشگاه عضو گروهی بودید؟ کار فرهنگی، س*ی*ا*س*ی وهنری خاصی هم انجام میداید؟

بهرحال عوض کردن مسیر بحث سخت نیست، دقت نظر ووقت شناسی میخواد.

اگر بجای حرف زدن عادی شروع کرد به سوال پرسیدن، مطالبی که ازتون میپرسه و واستون اصله وقابل تغییر نیست را از همون ابتدا جواب صریح و کوتاه بدید. از قبیل جابجا شدنتون به شهرستان دیگه یا زندگی کنار پدرجان و مادرجان! (پدر-مادرشوهر). که اگر او پافشاری دارد همین جلسه اول تکلیف روشن شود.

اگه پوشش ویا آزادی در پوشش واسه شما اصله، میپرسه نظرتون راجع به پوشش چیه؟ با قاطعیت بگید من خیلی مقیدم که پوشش اسلامی داشته باشم. یا نه! صریح بگید پوشش من همینطوریه که می بینید. خب نظر شما چیه؟

اگر موضوعی واستون خیلی مهم نبود ومیخواین جوابتون مطابق نظر او باشه در جواب بگید: میتونم اول نظر شما در این ارتباط را بدونم؟ حرف او را بشنوید وجواب تعدیل شده ای بدهید.

اگر راجع به چیزی پرسید که توان پاسخگویی ندارید یا میترسید سوتی! بدید، بگید: اگه اجازه بدین جلسه بعدی من حرفهایی دارم که جواب این سوالتون را هم میگیرید. وبگید: بهتره وقت را از دست ندیم لطفا ادامه بدید.

سوال جوابهای خواستگاری در جلسه اول چگونه میتواند زمینه ساز شناخت ومچ گیری جلسه دوم شود؟

من در زیر سعی میکنم سوال وجوابهای فرضی بیارم که ذهنتون باز بشه.

سوالاتی که روی آنها حساسید مثلا میخواین ببینید رابطه عاطفی با کسی یا کسانی داشته یا نه؟ سوالتون را بگونه ای طرح کنید که نشان از حساسیت در آن نباشد.
طوری این روابط را معمولی جلوه بدید که وجود فرضی چنین شخصی در قبل اصلا" براتون مهم نیست، وگرنه بویژه در این خصوص واقعیت را نمی شنوید.

سعی کنید سوالها خشک وقالبی نباشه وحالت گپ دوستانه داشته باشد(تکرار میکنم بدون وارد شدن به حاشیه) اگر خشک و کلیشه ای وکلی سوال کنید، کلیشه ای جواب خواهید شنید.

سایر سوالات فرضی:

===========================================================================================================

فرض میکنیم اولویتهای شما برمبنای همان تعریفهای بالا باشد. واگر از حرفهای او در ارتباط با اعتقادات او چیزی دستگیرتون نشد:

نگید: آیا شما به مسائل مذهبی مقید هستید؟ نظرتون راجع به پوشش وحجاب من چیه؟
بگید: برای من مسائل اعتقادی ومذهبی همسرم خیلی خیلی اهمیت دارد ومنتظر جواب او شوید.
یا بگید شما در رابطه با حجاب وپوشش چقدر سختگیری دارید؟
===========================================================================================================

نگید: شما مطالعه هم داری؟
بگید: علاقه شما به مطالعات غیر درسی در چه زمینه ای است؟ زمینه ها را که گفت سوال کنید به کدام نویسنده بیشتر علاقه دارد؟
===========================================================================================================

نگید: وضعیت مالی شما چطور است؟ در نظر دارید در آینده چه شغلی داشته باشید؟
بگید: اون شغلی که بناست در آینده داشته باشید فکر میکنید با این اوضاع اقتصادی نگران کننده جوابگو باشه؟

در اینصورت هم حساب مالی اش دستتون میاد هم شغلش. واینکه ممکن است امیدواری بدهد که بابایی هم هست کمک میکنه، نگران نباش.(همسرایی که دنبال جیب بابان، جای تأمل بیشتری دارند)
===========================================================================================================

(این بسیار مهم است که از وضعیت سلامت جسمی او اطلاع کامل داشته باشید)

نگید: آیا شما (مرض!) بیماری خاصی دارید؟ (یا داشته اید)
بگید: راستش من نسبت به درد اصلا تحمل ندارم مدتی قبل انگشتم شکسته بود(دروغ نگین، اون اتفاقی که افتاده را ذکر کنید) وخیلی کُلی بازی درآوردم، شما چی؟ وادامه بدید البته آقایون خیلی تحملشون از خانما بیشتره

(در اینصورت معمولا اگر جراحی خاص یا بیماری خاصی داشته مطرح خواهد کرد)
===========================================================================================================

نگید: نظر شما راجع به دروغ گفتن چیه؟ یا نظر شما راجع به صداقت چیه؟ وگرنه جواب میده اصلا" خوب نیست.
بگید: شنیدم بعضی آقایون زیاد دروغ مصلحتی میگن این به چه دلیله؟
===========================================================================================================

نگید: من خیانت را اصلا دوست ندارم، شما که خدای نکرده از اوناش نیستید که..؟!
بگید: چرا بعضی از مردان به همسرانی که دوستشون دارن خیانت میکنند؟
===========================================================================================================

نگید: آیا شما قبلا دوست دختر داشتید؟ روابطتون در چه حدی بوده است؟
بگید: معمولا آقایونِ خوش تیپ وخوش برخورد تا قبل از ازدواجشون برای شناخت وانتخاب همسر آینده روابط کلامی یا عاطفی دوستانه نچندان جدی در دانشگاه یا فامیل یا... دارند، شما چی؟
یا بگید: معمولا آقایونِ خوش تیپ وخوش برخورد دخترای عاشقه سینه چاکی داشته اند، شما چی؟ (یجوری شاخو بذارید دیگه!)
===========================================================================================================

نمونه این سوالات زیادند، اگه لازمه تا ادامه بدم. یا موردی بپرسید بتونم راهنمایی میکنم.

هرچه این سوالاتون هوشمندانه تر، دقیقتر وبدون حساسیت باشه جوابهای واقعیِ بیشتری خواهید گرفت وزمینه ساز ضربه فنی! جلسه دوم خواستگاری خواهد شد.

ماه بانو;82542 نوشت:
با سلام و تشکر

با این یک مورد خیلی موافق نیستم و خوشم نمی یاد

کارشناسان و صاحب نظران محترم نظرشون رو بفرمایند ممنون میشم .

موفق و پیروز باشید :gol:

با سلام

دوست عزیز دلیل اینکه با این مورد موافق نیستید چیست؟

سلام و درود بر شادان گرامی :Gol:

ممنون از اطلاعات مفیدت خانمی :hamdel:

چند تا سوال :ok:

شادان;83711 نوشت:
بگید: برای من مسائل اعتقادی ومذهبی همسرم خیلی خیلی اهمیت دارد ومنتظر جواب او شوید.

فکر نمی کنید اگر خیلی به دین پایبند هم نباشد میگه اتفاقا من خیلی هم مومنم !!!!!

شادان;83711 نوشت:
بگید: راستش من نسبت به درد اصلا تحمل ندارم مدتی قبل انگشتم شکسته بود(دروغ نگین، اون اتفاقی که افتاده را ذکر کنید) وخیلی کُلی بازی درآوردم، شما چی؟ وادامه بدید البته آقایون خیلی تحملشون از خانما بیشتره

اگر به درد مقاوم ایم چی میتونیم بگیم؟؟!!:Cheshmak:

شادان;83711 نوشت:
بگید: معمولا آقایونِ خوش تیپ وخوش برخورد تا قبل از ازدواجشون برای شناخت وانتخاب همسر آینده روابط کلامی یا عاطفی دوستانه نچندان جدی در دانشگاه یا فامیل یا... دارند، شما چی؟ یا بگید: معمولا آقایونِ خوش تیپ وخوش برخورد دخترای عاشقه سینه چاکی داشته اند، شما چی؟ (یجوری شاخو بذارید دیگه!)

این جوری فکر نمیکنه این روابط برای ما عادیه و......؟؟؟!!!

بقیه سوال هام هم یادم رفت... :khaneh: :Ghamgin:


فعلا همیناست!!!!:Cheshmak:

علی یارت :Gol:

من پنج تا جزوه از حجة الاسلام عباسی داشتم که با توجه به صحبت های ایشون 96 تا سؤال طرح کردم که در جلسات خواستگاری بپرسم ولی بعد دیدم 96 تا سؤال خیلی زیاده جمع و جورش کردم رسید به 45 سؤال ریز ریز تو یه برگه نوشتم و موقعی که میخواستم برم صحبت کنم تو دستم مچاله کردم ولی موقع صحبت هر کاری کردم این دست مبارک رو باز کنم و سؤالات رو از روی برگه بپرسم روم نشد. هر سؤالی به ذهنم رسید پرسیدم وقتی بیرون اومدم دیدم به به کلی از سؤالاتم جا مونده. جلسه بعد دیگه هر چی به ذهنم رسید پرسیدم و خلاص ... الحمدلله به خیر و خوشی بعد از دو ماه و نیم همین ده روز پیش ( 22 بهمن ) به عقد هم در اومدیم و خدا را شاکرم که جز توکل به او هیچ چیزی برای انتخاب چنین همسری با اخلاق و مهربان و با تقوا کمکم نمیکرد.

سلام به همه دوستان :Gol:

po0neh;84207 نوشت:
فکر نمی کنید اگر خیلی به دین پایبند هم نباشد میگه اتفاقا من خیلی هم مومنم !!!!!

[="Indigo"]دوست عزيز سركار پونه به نكته خيلي مهمي اشاره كردن :Kaf:[/]

براي شناخت سوالات زيادي هست كه تو كتابا و جزوه هاي مربوط به ازدواج بهش اشاره شده ولي بايد زرنگ بود كه به جواب واقعي و قلبي فرد مقابل دست پيدا كنيم .

اغلب مردان به دنبال شناخت واقعي همسر آيندشون هستن و با ديد درستي به ازدواج نگاه ميكنند و هرگز حرف و نظر واقعي خودشونو پنهان نميكنن

[="Indigo"]ولي[/]

متاسفانه من موارد بسيار زيادي ديدم كه مردان (به اين دليل ميگم مردان چون اين مساله بيشتر بين آقايون شايعه وگرنه خانوما هم گاهي متاسفانه از اين كارا ميكنن :Cheshmak: ) در حين خواستگاري نكات و خواسته هاي مهميو مخفي نگه ميدارند به اين دليل كه خانومو از دست ندن (بيشتر در مواردي كه آقا خانم را از قبل ديده و بهش علاقه مند شده يا فكر ميكنه مورد مناسبيه و نميخواد از دست بده )حتي در بين قشر تحصيلكرده و مثلا روشن فكر خيلي اوقات هم با اين طرز تفكر غلط كه بعدا با هم كنار ميايم , درست ميشه يا حتي گاهي به دليل علاقه ابتداي امر فكر ميكنن ميتونن از اون خواسته بگذرن ولي بعد از ازدواج كه كمي عطش اوليه فروكش كرد اون خواسته پر رنگ و پر رنگتر ميشه .

ديدن اين معضل منو به اين فكر انداخته بود كه آدم براي اينكه به جواب واقعي برسه سوالارو برعكس بپرسه :khandeh!:

مثلا خانم به رفت و آمد خيلي علاقه داره به خواستگارش بگه من علاقه زيادي به رفت و آمد ندارم شما چطور ؟!:khandeh!:

جمله بالارو دوستان جدي نگيرن :khaneh: خب با ديدن برخي چيزا طبيعيه اين فكرا به مغز آدم خطور كنه :Cheshmak:

البته خب سوالات خواستگاري تنها راه شناخت كه نيست پس بايد سعي بشه با انواع و اقسام تحقيق محسوس و يا نامحسوس !! در مورد خود فرد و يا خانواده به اخلاقيات شخص مقابل پي برد ولي نميشه منكر اين بود كه قسمت مهمي از شناخت با صحبت پسر و دختر و پرسيدن سوالات گوناگون به دست مياد

از كارشناس محترم سايت ميخوام كه مثل هميشه مارو از راهنمايي هاي خوب خودشون بهره مند كنن مخصوصا براي راهنمايي تو اين مساله كه چطوري ميشه به شناخت حقيقي دست پيدا كرد و حرفو از زير زبون بعضي ها بيرون كشيد :khandeh!:

سلام:Gol:

نازنين مريم;87029 نوشت:
از كارشناس محترم سايت ميخوام كه مثل هميشه مارو از راهنمايي هاي خوب خودشون بهره مند كنن مخصوصا براي راهنمايي تو اين مساله كه چطوري ميشه به شناخت حقيقي دست پيدا كرد و حرفو از زير زبون بعضي ها بيرون كشيد

ممنون میشم از کارشناسان محترم که پاسخ بدن ، چون سوال منم هست:Gol:

سلام
قبلا در اين باره مفصل بحث شده است علاوه بر تاپيك هايي كه دوستم مهدي معرفي كردند به ايم تاپيك ها رجوع كنيد:

اتوبوس ازدواج -متاهل ها چشم ها درويش(نمودار- داااااان لووووود)
نمودار (تحقیقات جامع از خواستگار)
صداقت خواستگار! - گفتگوی دینی
با « تغییر عقاید خواستگارم » چه کنم؟ صفحه 3 - گفتگوی دینی

در كل اين را بدانيد كه شناخت زياد با انجام مراحل مختلف روي نمودار حاصل مي شود گفت و گوي با خواستگار سهمي در شناخت دارد ولي كافي نيست

موضوع قفل شده است