جمع بندی آیه « الرجال قوامون علی النساء » به جه معناست؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیه « الرجال قوامون علی النساء » به جه معناست؟

آیه الرجال قوامون علی النسا به جه معناست؟

درباره آيه شريفه «الرجال قوامون على النساء» بايد معناى آن را به درستى فهم نمود. در اين رابطه بايد ابتدا درك درستى از «قوام» بودن مرد و دايره شمول آن داشت، تا بتوان به دليل و فلسفه آن راه يافت. بنابراين در اينجا سه نكته بايد روشن شود: معنا، گستره و حكمت.
الف) در رابطه با معناى كلمه «قوام» آمده است: «القوام من القيام و هو اداره المعاش»؛ يعنى، «قوّام» مشتق شده از «قيام» و آن به معناى اداره امور زندگى است، (تفسير الميزان، ج 4، ص 215).
ب ) گستره اين حكم محدود به روابط خانوادگى است. به عبارت ديگر اين آيه، بيانگر برترى مطلق مرد نسبت به زن نيست و تنها مسؤوليت مرد در سرپرستى كانون خانواده را بيان نموده و به دنبال آن، به برخى از توابع اين مسؤوليت (مانند لزوم تأمين نيازهاى اقتصادى خانواده) اشاره مى‏كند.
ج ) فلسفه اين حكم آن است كه به طور طبيعى مرد، توانايى بهترى براى اداره خانواده و تأمين نيازمندى‏هاى آن دارد. از طرف ديگر زن نيازمند محيطى امن همراه با آسايش كافى است تا در پرتو آن، بتواند به انجام وظايف ديگرى كه در نظام آفرينش بر عهده او قرار داده شده است (مانند حمل، رشد و تربيت فرزند و...) بپردازد. بنابراين رياست و مسؤوليت مرد و در راستاى آن تلاش براى اداره و تأمين نيازهاى خانواده، نه تنها امرى شرعى؛ بلكه حقيقتى تكوينى و متناسب با نظام خلقت زن و مرد است.
د ) در همين آيه دو فلسفه براى مديريت و سرپرستى مرد نسبت به زن بيان شده است:

هـ ) تجربه نشان داده است كه زن با صورت فطرى، جورى آفريده شده كه نيازمند تكيه نمودن بر مرد و اتكاء به مديريت اوست. امروزه حتى زنان غربى از جابجايى مسؤوليت‏هاى زن و مرد و پذيرش اداره زندگى و شكستن حقوق مرد در روابط خانوادگى و بى‏اعتنايى به مسؤوليت مرد در سرپرستى و اداره كانون خانواده، به ستوه آمده‏اند.
اسلام با سپردن مديريت و سپردن خانواده به مردان، تمامى مناسبات ميان مرد و زن و تفاوت در روحيات و آفرينش آنان را رعايت كرده است. 1- « بما فضل الله بعضهم على بعض» به دليل امتيازهايى كه خداوند براى برخى از بندگانش قرار داده است. 2- «و بما انفقوا» به جهت اين كه مخارج زندگى زن و نفقه او به عهده مرد است.

با سلام
ضمن تشکر از جناب گمنام که مطالب خوبی را در تبیین این سؤال ارائه دادند ، نکاتی را نیز بنده اضافه میکنم.

این آیه از آیاتی است که معمولا یکی از شبهات مخالفین اسلام به حساب آمده که با برداشن نا صحیح از این آیه ازآن ، برتری مرد بر زن وحاکمیت مطلق مرد بر زن را استنباط کرده اند ودر نتیحه آن را بر بی عدالتی وظلم خداوند حمل کرده اند.
ابتدا آیه وترجمه آیه را خدمت شما عرض میکنم وبعد وارد نکات مهم آیه می شوم تا برداشت درستی پدید آید.
آیه: :الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلی‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ...
ترجمه: مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهایی که خداوند (از نظر نظام اجتماع) برای بعضی دیگر قرار داده است و بخاطر انفاقهائی که از اموالشان در مورد زنان می‌کنند.....
چند مطلب مهم:
1- مفهوم اصلی آیه مربوط به شوهران و همسرانشان می‌باشد، یعنی مردان در محیط زندگی خانوادگی مسئولیت سرپرستی و مدیریت خانواده را بعهده دارند بنابراین اینچنین نیست که بگوئیم جنس زن باید تحت سرپرستی جنس مرد قرار بگیرد و چنانکه می‌دانیم مردان به عنوان فرزند تحت قیومیت و مدیریت والدین و از جمله مادران خود هستند و به هر مقام علمی و سیاسی که برسند، دستورات مادر برای آنان واجب الاتباع است از طرفی باید دانست که زن در غیر امور خانوادگی و در امور شخصی از قبیل حفظ اموال شخصی، اداره و اجرای برنامه‌های آن، مراجعه به محاکم و… تحت قیومیت شوهر نیست
2- برتری‌هائی که خداوند برای مردان قرار داده، دو مفهوم می‌تواند داشته باشد:
الف ـ برتری در توانائی کسب کمال، جهات انسانی، کرامت، فهم و شعور حقائق و….
ب ـ برتری از جهت توانائی اداری، اجرائی، قدرت دفاع،‌ تحمل کارهای سخت و سنگین.
باید دانست که برتریهای مذکور در آیة کریمه طبق نظر مفسرین، برتری از جهت دوم است و این منافاتی ندارد که زن نیز در جهات دیگر برتری داشته باشد.

در نتیجه : این آیه در صدد تبیین وظیفه مرد است نه در صدد برتری دادن مرد بر زن.ویا کوچیک کردن جایگاه ومقام زن.

با سلام، خسته نباشید
هر چقدر توانایی کسب کمال، جهات انسانی، کرامت، فهم و شعور حقائق و…. در انسان بیشتر باشد به طبع آن توانایی اداری و اجرائی نیز افزایش خواهد یافت. (مدیران موفق را در نظر بگیرید)
شاید مد نظر این آیه از نظر قوای جسمانی بوده است.؟

سلام

کاربر گرامی تفسیر به رای که حرامه و کسی حق چنین کاری رو ندارد

habibeh;884 نوشت:
شاید مد نظر این آیه از نظر قوای جسمانی بوده است.؟

البته گوشه اي از آيه ياد شده هم ممكنه به اين نكته اشاره داشته باشد

كه چون مرد ها از نظر جسمي غالبا قوي تر هستند برخي از تكاليف

سخت و مشقت بار مانند جهاد ، تامين اقتصاد و امنيت خانواده بر عهده مرد

گذاشته شده و در واقع مسئول آن مرد ها مي باشند .

پرسش:
چرا خداوند در آیاتی چون 228 بقره، و 18 زخرف مرد را بر زن برتری داده است؟

پاسخ:
بله اما نه برتری مطلق بلکه برتری نسبی
توضیح
درجه: از مادّه دروج و به معنى حركت تدريجى صعودى با دقّت و احتياط است، و اين حركت اعمّ است از آنكه مكانى باشد و يا در عمل و يا معنوى.
بنابراین آیه می فرماید(نوع) مردان نسبت به(نوع) زنان از لحاظ ذات و طبيعت،دارای صفت استقامت و حركت و پيشرفت می باشند، و از لحاظ عمل و در مقام زندگى می ‏توانند حركت تدريجى و صعودى داشته و بالا بروند.
و اين زمينه و استعداد در وجود مردان به خاطر موظّف بودن آنها براى تأمين زندگى و اداره امور عائله است، و لازمست پيوسته در انجام اين برنامه و براى ايفاء اين وظيفه طبيعى و شرعى و عقلى هميشه در كوشش و مجاهدت و فعّاليّت باشند.
پس امتياز مردان از لحاظ استعداد حركت و ترقّى تدريجى عملى آنان است، نه بلندى مقام ایشان . (1)
وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ" در حقيقت مفهومش اين است كه مساله عدالت ميان زن و مرد به اين معنى نيست كه آنها در همه چيز برابرند و همراه يكديگر گام بردارند چرا که مرد و زن در خلقت و آفرینش متفاوتند.
بعضى از مفسران گفته‏ اند كه جمله" لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ"، تنها نظر به مساله رجوع در عده طلاق دارد ولى روشن است كه اين تفسير با ظاهر آيه سازگار نيست، زيرا قبل از آن يك قانون كلى در باره حقوق زن و رعايت عدالت، به صورت" وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ" بيان شده، سپس جمله مورد بحث به صورت يك قانون كلى ديگر به دنبال آن قرار گرفته است.
و بالاخره در پايان آيه می خوانيم:" خداوند توانا و حكيم است" (وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ).

و در واقع پاسخى است براى آنها كه در اين زمينه ايراد می گيرند، و اشاره‏ اى است به اينكه حكمت و تدبير الهى، ايجاب می ‏كند كه هر كس در جامعه به وظايفى بپردازد كه قانون آفرينش براى او تعيين كرده است، و با ساختمان جسم و جان او هماهنگ است، حكمت خداوند ايجاب مى‏كند كه در برابر وظايفى كه بر عهده‏ زنان گذارده، حقوق مسلمى قرار گيرد، تا تعادلى ميان وظيفه و حق بر قرار شود.(2)
یا حق استمتاع است زیرا شوهر مالک هر گونه استمتاع وحظی از همسرش است.(3)
یا حقوق بیشتری است که مرد نسبت به همسر خویش دارد وان حق مدیریت وسرپرستی، حق ارث و... می باشد.(4)

آیه 18 زخرف
(أَ وَ مَنْ يُنَشَّؤُا فِي الْحِلْيَةِ وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبِينٍ)(6)
" آيا كسى را كه در لابلاى زينت ها پرورش می ‏يابد، و به هنگام گفتگو و كشمكش در بحث و مجادله نمی ‏تواند مقصود خود را بخوبى اثبات كند فرزند خدا می ‏دانيد و پسران را فرزند خود"؟!
در اينجا قرآن دو صفت از صفات زنان را كه در غالب آنها ديده می ‏شود و از جنبه عاطفى آنان سرچشمه می گيرد مورد بحث قرار داده، نخست علاقه شديد آنها به زينت ‏آلات، و ديگر عدم قدرت كافى بر اثبات مقصود خود به هنگام مخاصمه و جر و بحث بخاطر حيا و شرم.
بدون شك زنانى هستند كه تمايل چندانى به زينت ندارند، و نيز بدون شك علاقه به زينت در" حد اعتدال" عيبى براى زنان محسوب نمی ‏شود،
بلكه در اسلام روى آن تاكيد شده است، منظور اكثريتى است كه در غالب جوامع بشرى عادت به تزيين افراطى دارند گويى در ميان زينت به وجود می ‏آيند و پرورش می ‏يابند.
و نيز بدون شك در ميان زنان افرادى پيدا می ‏شوند كه از نظر قدرت منطق و بيان بسيار قوى هستند، ولى نمی ‏توان انكار كرد كه اكثريت آنها به خاطر شرم و حيا در مقايسه با مردان به هنگام بحث و مخاصمه و جدال قدرت كمترى دارند.
تفسیر المیزان:اين دو صفت كه براى زنان آورده، براى اين است كه زن بالطبع داراى عاطفه و شفقت بيشترى و تعقل ضعيف‏ترى از مرد است، و به عكس مرد بالطبع داراى عواطف كمترى و تعقل بيشترى است. و از روشن‏ترين مظاهر قوت عاطفه زن علاقه شديدى است كه به زينت و زيور دارد، و از تقرير حجت و دليل كه اساسش قوه عاقله است ضعيف است.(7)

از این آیه شریفه و از هیچ آیه ای نمی توان نتیجه گرفت که زن و مرد تفاوت ارزشی دارند و مرد از نظر خدا برتر و مقربتر است.در آیه 18 زخرف صرفا دو صفت از صفات زنان را كه در غالب آنها ديده می ‏شود و از جنبه عاطفى آنان سرچشمه می ‏گيرد مورد بحث قرار داده، نخست علاقه شديد آنها به زينت‏ آلات، و ديگر عدم قدرت كافى بر اثبات مقصود خود به هنگام مخاصمه و جر و بحث بخاطر حيا و شرم. بنابراین در این ایه از برتری ارزشی مرد بر زن سخنی به میان نیامده است.ملاک برتری انسان چه مرد و چه زن فقط تقواست. هر که با تقواتر باشد برتر است:ان اکرمکم عندالله اتقاکم
(" هر كس عمل صالح انجام دهد در حالى كه مؤمن باشد، خواه مرد يا زن به او حيات پاكيزه می ‏بخشيم، و پاداش آنها را به بهترين اعمالى كه انجام می ‏دادند خواهيم داد" (مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ): بى شك، زن و مرد تفاوت هايى از نظر جسم و روح دارند و به همين دليل در احراز پست هاى اجتماعى متفاوتند و هر كارى از كسى ساخته است، ولى هيچيك از اينها دليل بر تفاوت شخصيت انسانى آنها، و يا تفاوت مقامشان در پيشگاه خدا نيست، و از اين نظر هر دو كاملا برابرند، و به همين دليل معيارى كه بر شخصيت و مقام معنوى آنها حكومت می ‏كند، يك معيار بيش نيست، و آن ايمان است و عمل صالح و تقوى كه امكان دسترسى هر دو به آن يكسان است.
آيات فوق، با صراحت اين حقيقت را بيان كرده، و دهان بيهوده‏ گويانى را كه در گذشته يا حال در شخصيت انسانى زن، شك و ترديد داشتند، و يا براى او مقامى پائينتر از مقام انسانى مرد قائل بودند می ‏بندد، و ضمنا منطق اسلام را در اين مساله مهم اجتماعى آشكار می ‏سازد، و ثابت می ‏كند كه بر خلاف پندار كوته‏ فكران، اسلام دين مردانه نيست، به همان مقدار كه به مردان تعلق دارد به زنان نيز تعلق دارد.
اين هر دو جنس در صورتى كه در مسير اعمال صالح گام بردارند، گامى مثبت و سازنده كه از انگيزه‏ هاى ايمانى مدد گيرد، هر دو به يكسان داراى" حيات طيبه" خواهند بود، و هر دو از اجر و پاداش مساوى در پيشگاه خدا بهره‏مند می ‏شوند و موقعيت اجتماعى آنها نيز همانند خواهد بود مگر اينكه از نظر ايمان و عمل صالح بر ديگرى برترى يابد.(8)

منابع:
1. تفسیر روشن،علامه حسن مصطفوی(ره)،زیل آیه 228 سوره بقره.
2. تفسیر نمونه.آیت الله مکارم شیرازی.زیل آیه 228 سوره بقره.
3. مخزن العرفان،ج2،ص.319.
4. جوامع الجامع،ج2،ص124 .
5. نحل، آیه97.
6. زخرف،آیه18.
7.المیزان.علامه طباطبایی.ذیا آیه 18 زخرف.
8. تفسیر نمونه.
9. همان، ج‏2، ص158-159.

موضوع قفل شده است