سوال مهم :آیا شرایط زندگی انسانها و آرامش درون آنها نسبت به 1000 سال قبل بهتر شده است؟یا......

تب‌های اولیه

33 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوال مهم :آیا شرایط زندگی انسانها و آرامش درون آنها نسبت به 1000 سال قبل بهتر شده است؟یا......

سلام
اگر فرض کنیم که هدف از کلیه فعالیتهای انسان اعم از کسب علم،تجربه،تعامل با یکدیگر،جنگها،صلح ها،مباحث و گفتگو بین ملل و افراد،....در جهت ارتقائ سطح کیفی خود و جامعه خود باشد و در این راستا مسیری را در پیش گرفته که مثلا امروز در سال 2014 پیش رو داریم.
ولی لازم است که یک تعریف کلی از بهبود سطح کیفی زندگی داشته باشیم. حالا ممکن است نظرات متفاوت باشد:شخصی ممکن است پیشرفت تکنولوژی را هدف از کمال بداند و دیگری ممکن است بالاترین کمال را در رسیدن به آرامش درون بداند و....!
حالا این سوال مطرح است که آیا واقعا مسیر انتخابی مسیری صحیح است و داریم به آن آرمان کذائی نزدیک میشویم و یا موضوع برعکس است؟ یعنی اگر چه در ظاهر و از جنبه مادی علم و تکنولوژی حد اقل در این 200 سال اخیر سرعت سرسام آوری یافته است ولی سوال اساسی این است که آیا این مسیر درست انتخاب شده است؟
و آیا امروز انسانها نسبت به هزاران سال پیش به "خوشبختی" و "آرامش و رضایت درون" نزدیکتر هستند؟!
منتظر نقد شما عزیزان هستم:Gol:

[=impact]

با نام الله


[=impact]


کارشناس بحث: استاد
کریم


عارف";502134 نوشت:
اگر فرض کنیم که هدف از کلیه فعالیتهای انسان اعم از کسب علم،تجربه،تعامل با یکدیگر،جنگها،صلح ها،مباحث و گفتگو بین ملل و افراد،....در جهت ارتقائ سطح کیفی خود و جامعه خود باشد و در این راستا مسیری را در پیش گرفته که مثلا امروز در سال 20014 پیش رو داریم.
ولی لازم است که یک تعریف کلی از بهبود سطح کیفی زندگی داشته باشیم. حالا ممکن است نظرات متفاوت باشد:شخصی ممکن است پیشرفت تکنولوژی را هدف از کمال بداند و دیگری ممکن است بالاترین کمال را در رسیدن به آرامش درون بداند و....!
حالا این سوال مطرح است که آیا واقعا مسیر انتخابی مسیری صحیح است و داریم به آن آرمان کذائی نزدیک میشویم و یا موضوع برعکس است؟ یعنی اگر چه در ظاهر و از جنبه مادی علم و تکنولوژی حد اقل در این 200 سال اخیر سرعت سرسام آوری یافته است ولی سوال اساسی این است که آیا این مسیر درست انتخاب شده است؟
و آیا امروز انسانها نسبت به هزاران سال پیش به "خوشبختی" و "آرامش و رضایت درون" نزدیکتر هستند؟!
منتظر نقد شما عزیزان هستم

با سلام
به نکته خوبی اشاره کردید که در واقع درد ومشکل اصلی امروز دنیا است. در این دو قرن اخیر بالاخص قرن بیستم تکنولوژی واساباب آرامش مردم خیلی بهتر وبیشتر شد. اما متاسفانه افسردگی، بی حوصلگی، نزاعهای خانوادگی، اعصاب خوردگی و...هم به همین میزان وشاید بیشتر زیادتر شده است. وجود این همه دکتر وداروخانه که سابقا کمتر بود وصف هایی که در بیمارستانها ومطب دکترها بالاخص روانشناسان ومشاوره ها وجود دارد نشان می دهد میزان سلامت وآرامش مردم خیلی پایین تر آمده است. در سایه وجود بزرگترین تکنولوژی یعنی رسانه امروز شاهد انواع فسادها، از هم پاشیدگی خانواده ها، آداب معاشرت غلط، بی احترامی به یکدیگر حتی بین والدین وفرزندان، مشکلات رفتاری در کودکان ونوجوانان و... شاهد بر این است که این پیشرفتها متاسفانه به جای اینکه در خدمت مردم وخانواده ها باشد بیشتر اسباب ثروتمندی تعدادی را فراهم کرده ودر مقابل آسایش ورفاه را از اکثر مردم دنیا سلب کرده است.
این خلاصه نظری است که بنده دارم وبعد از اظهار نظر دوستان انشاء الله بیشتر بحث خواهیم کرد.

[="Navy"]

کریم;502630 نوشت:
ین پیشرفتها متاسفانه به جای اینکه در خدمت مردم وخانواده ها باشد بیشتر اسباب ثروتمندی تعدادی را فراهم کرده ودر مقابل آسایش ورفاه را از اکثر مردم دنیا سلب کرده است.

سلام. بنده هم با اين جمله موافقم. ضمناً همون ثروتمندها هم چه بسا صفاي ذهن و آسايش خاطر نداشته و ما فقط ظاهرشان را مرفّه ببينيم.[/]

من یه نظری دارم دوست داشتم نظر شما رو هم بدونم:

بستگی داره تعریفمون از انسان و آرامش چیه...

مثلاً قطعاً یه گاو یا یه گوسفند با آرامش علفش رو می خوره تا موقعی که پیر شه و بمیره ...

اما بارها دیده شده که دسته ی والها یا دلفین ها که مغز بسیار پیچیده تری داره نسبت به گاو و گوسفند دست به خودکشی زده! یعنی قطعآً درد فکری می کشیده که چنین کاری کرده!

حالا من نظرم اینه که ما شاید بتونیم با تعریف کردن چارچوب هایی درد رو از بعضی از انسان ها کم کنیم ولی به هر حال با پیشرفت فکر مون و سخت تر شدن موضوعاتی که فکر می کنیم و ابزاراتمون! زندگی هم سخت تر خواهد شد!

حالا ما دو تا راه داریم یکی اینکه قید پیشرفت رو بزنیم! یا پیشرفت کنیم! که حتی با نهایت اجرای اسلام پیشرفت موجب سخت تر شدن مسائل و پیش اومدن سوالهای بیشتری برای ذهن خواهد شد! که از نظر من این سوالات سخت ترین قسمت هست!

حتی سخت تر از از بین رفتن احترام در خانواده! یا کم شدن رفت و آمد ها و ...

سوال بی جواب;502650 نوشت:
حالا ما دو تا راه داریم یکی اینکه قید پیشرفت رو بزنیم! یا پیشرفت کنیم! که حتی با نهایت اجرای اسلام پیشرفت موجب سخت تر شدن مسائل و پیش اومدن سوالهای بیشتری برای ذهن خواهد شد! که از نظر من این سوالات سخت ترین قسمت هست!
حتی سخت تر از از بین رفتن احترام در خانواده! یا کم شدن رفت و آمد ها و ...

جلوی پیشرفت را نمی شود گرفت وکار درستی هم نیست ولی آنچه مهم است این پیشرفت باید در خدمت مردم وآسایش ورشد آنها باشد در برای استعمار فکر آنها وچپاول اموالشان با انواع حیله وتبلیغات رسانه ای امروز، وفرقی که حکومت اهل بیت با این حکومتهای فعلی دنیا دارد عمده اش در همین است که در حکومت آنها پیشرفت در خدمت رشد وترقی جامعه ومردم قرار خواهد گرفت.

کریم;502668 نوشت:
جلوی پیشرفت را نمی شود گرفت وکار درستی هم نیست ولی آنچه مهم است این پیشرفت باید در خدمت مردم وآسایش ورشد آنها باشد در برای استعمار فکر آنها وچپاول اموالشان با انواع حیله وتبلیغات رسانه ای امروز، وفرقی که حکومت اهل بیت با این حکومتهای فعلی دنیا دارد عمده اش در همین است که در حکومت آنها پیشرفت در خدمت رشد وترقی جامعه ومردم قرار خواهد گرفت.

این رو قبول دارم یه چارچوبایی باید تعیین بشه که قدرت دست عده ای محدود نیافته ولی من حرفم اینه که در بهترین شرایط ایده آل عدل علی هم پیشرفت زندگی رو سخت تر می کنه از اون لحاظی که دوستان گفتن آرامش رو از انسان می گیره ...

با سلام

شما باید ابتدا تعریفی از درست و نادرست داشته باشید زیرا گزینه ها و مصادیق وعقاید بیشمار است و همه نمیتوانند درست باشند .

چه کسی میتواند وصلاحیت دارد که مطلق خوب و درجه نسبی بدیها را بیان کند ؟

ارتقاء کیفی و تو سعه وپیشرفت یعنی چه ؟

عارف";502134 نوشت:
سلام
اگر فرض کنیم که هدف از کلیه فعالیتهای انسان اعم از کسب علم،تجربه،تعامل با یکدیگر،جنگها،صلح ها،مباحث و گفتگو بین ملل و افراد،....در جهت ارتقائ سطح کیفی خود و جامعه خود باشد و در این راستا مسیری را در پیش گرفته که مثلا امروز در سال 2014 پیش رو داریم.
ولی لازم است که یک تعریف کلی از بهبود سطح کیفی زندگی داشته باشیم. حالا ممکن است نظرات متفاوت باشد:شخصی ممکن است پیشرفت تکنولوژی را هدف از کمال بداند و دیگری ممکن است بالاترین کمال را در رسیدن به آرامش درون بداند و....!
حالا این سوال مطرح است که آیا واقعا مسیر انتخابی مسیری صحیح است و داریم به آن آرمان کذائی نزدیک میشویم و یا موضوع برعکس است؟ یعنی اگر چه در ظاهر و از جنبه مادی علم و تکنولوژی حد اقل در این 200 سال اخیر سرعت سرسام آوری یافته است ولی سوال اساسی این است که آیا این مسیر درست انتخاب شده است؟
و آیا امروز انسانها نسبت به هزاران سال پیش به "خوشبختی" و "آرامش و رضایت درون" نزدیکتر هستند؟!
منتظر نقد شما عزیزان هستم

سلام

مسائل زیادی را با هم مطرح کرده اید
نظیر هدف از کمال چیست ؟ یا خوشبختی در چیست ؟و ایا راه رسیدن به این دو درست بوده است یاخیر ؟

به نظر حقیر هدف از کمال و رسیدن به تکامل از نظر انسان همه جانبه است
یعنی انسان برای رسیدن به تکامل باید راه علم و دانش را طی کند

و انچه مسلم است علم و دانش و تکنولوژی زندگی را اسانتر کرده است
ولی ایا همراه اسانی خوشبختی را هم اورده است جای بحث و گفتگو دارد
و اینکه خوشبختی در چیست ؟
یکی ممکن است خوشبختی را در ارامش بداند و دیگری خوشبختی را در ثروت زیاد بداند

نظرها متفاوت است

و اما جواب سوال قرمز شما

به نظر حقیر به این سوال نمی توان جواب قطعی داد
چرا که ما به انسانهای هزار سال پیش دسترسی نداریم تا میزان احساس خوشبختی و ارامش درون انها
را با انسانهای امروزی مقایسه کنیم

اما در مورد مردم همین زمان و عصر کنونی
نظرسنجیهای بین المللی و تحقیقات انها نشان داده است هرچه وضع مادی یک کشور بهتر بوده مردم ان کشور احساس خوشبختی
بیشتری داشته اند
و معمولا همیشه چندین کشور اروپایی نظیر سوئد و ... در صدر خوشبخت ترین مردم هر سال قرار می گیرند

موفق باشید

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
به نظر حقیر باید ابتدا به نوع نگاه وایدئولوژی انسان ها نسبت به زندگی توجه کنیم.اگر انسان صرفا این دنیارا غایت زندگی خود بداند پیشرفت های علمی و ثروت و کلا مادیات میشودمایع آرامش وهدف نهایی زندگی.همه چیز باید برای خدمت به بشر فراهم شود حتی جان انسان ها!!اما اگر در پس این جهان جهانی را معتقد شد وهدف را به قول قرآن کریم عبودیت برای باری تعالی دانست حتما نگاهش متفاوت می شود.اینجاست که هرچه حضرت حق برای رسیدن به کمال وآرامش دستور دهد را انجام می دهد نه آنچه خود وهوای نفسش می خواهد.
بشر با پیشرفت ظاهری خود گرفتاری های خودرا بیشتر کرده.مثلا ابتدا اتومبیل را اختراع کرد برای راحت تر شدن انجام اموراما با اختراع آن چندین ضرر ومشکل از جمله آلودگی هوا،ترافیک،آلودگی صوتی و.... به وجود آمد!!اختراع موبایل ارتباطات را گسترش داد وراحت کرداما با ایجاد امواج مخرب بلای جان شده است!و....
به نظرم صرف پیشرفت وثروت مایه ی ارامش نیست.چه کسی آلودگی صوتی شهرهای بزرگ وپیشرفته را مایه ی آرامش می داند؟؟انقدر که معنویات به بشر آرامش می دهد مادیات نداده و نمی دهد.مثلا مابچه هیئتی ها تو روضه امام حسین(علیه السلام) یا داخل زیارتگاه ها مساجد وغیره آرامشی داریم که گاه باداشتن پول های میلیاردی نداریم چرا که باداشتن پول همه فکرمون مشغول حفظ و نگهداریش و چطور خرج کردنش و چطور زیاد و زیادترکردنش می شه!!
امام صادق (علیه السلام) در آن حدیث معروف درمورد پیشرفت علم می فرماید تا کنون 2 حرف از 27 حرف علم ظاهر شده.وباقی بعد از ظهور حجت ظاهر می شود.دقت کنید زمان مابا این همه پیشرفت های ظاهری از نظر حضرت صادق مساوی با عدم آن ها در زمان حضرت صادق است.یعنی چه بسا اصلا این پیشرفت های علمی اصلا علم نباشد.هرچند درجامعه ی امروز ما ناگزیر از استفاده این علوم هستیم.
ان شاء الله با ظهور حضرت معنای واقعی پیشرفت وآرامش را حس کنیم.
تعجیل در فرج صلوات

سلام و تشکر از مشارکت عزیزان

کریم;502630 نوشت:
با سلام
به نکته خوبی اشاره کردید که در واقع درد ومشکل اصلی امروز دنیا است. در این دو قرن اخیر بالاخص قرن بیستم تکنولوژی واساباب آرامش مردم خیلی بهتر وبیشتر شد. اما متاسفانه افسردگی، بی حوصلگی، نزاعهای خانوادگی، اعصاب خوردگی و...هم به همین میزان وشاید بیشتر زیادتر شده است. وجود این همه دکتر وداروخانه که سابقا کمتر بود وصف هایی که در بیمارستانها ومطب دکترها بالاخص روانشناسان ومشاوره ها وجود دارد نشان می دهد میزان سلامت وآرامش مردم خیلی پایین تر آمده است. در سایه وجود بزرگترین تکنولوژی یعنی رسانه امروز شاهد انواع فسادها، از هم پاشیدگی خانواده ها، آداب معاشرت غلط، بی احترامی به یکدیگر حتی بین والدین وفرزندان، مشکلات رفتاری در کودکان ونوجوانان و... شاهد بر این است که این پیشرفتها متاسفانه به جای اینکه در خدمت مردم وخانواده ها باشد بیشتر اسباب ثروتمندی تعدادی را فراهم کرده ودر مقابل آسایش ورفاه را از اکثر مردم دنیا سلب کرده است.
این خلاصه نظری است که بنده دارم وبعد از اظهار نظر دوستان انشاء الله بیشتر بحث خواهیم کرد.

حتماً ! منتظر تحلیل جنابعالی از این معزلاتی که فرمودید هستیم.

سوال بی جواب;502650 نوشت:
اما بارها دیده شده که دسته ی والها یا دلفین ها که مغز بسیار پیچیده تری داره نسبت به گاو و گوسفند دست به خودکشی زده! یعنی قطعآً درد فکری می کشیده که چنین کاری کرده!

منظورتون اینه که مثلا 1000 سال پیش والها چنین کاری را نمی کردند و حالا می کنند؟
من فکر کنم که کلا فلسفه خودکشی یک حیوان با خود کشی یک انسان (در هر زمان که باشد) تفاوت بنیادی دارد.و این که می فرمائید درد فکری,واقعا برام عجیبه!
در مورد فکر کردن یک وال نظری ندارم ولی اگر فکر هم که بکنند,چرا باید طرز تفکر یک وال امروز با 2000سال پیش متفاوت باشد؟!
سوال بی جواب;502650 نوشت:
پیشرفت فکر مون و سخت تر شدن موضوعاتی که فکر می کنیم و ابزاراتمون! زندگی هم سخت تر خواهد شد!

سوال اصلی همینجاست, چرا؟!
ونکته هم همینجاست :
سوال بی جواب;502650 نوشت:
حالا ما دو تا راه داریم یکی اینکه قید پیشرفت رو بزنیم! یا پیشرفت کنیم!

"پیشرفت" یعنی چی؟ یعنی غار به برج 300متری تبدیل بشه؟ یا "کبوتر نامه بر" به "sms" تبدیل بشه ولی اگر چه میدونم مثلا 20000 سال پیش هابیل -با بیل- قابیل رو کشت (یا بالعکس که ما بالاخره نفهمیدیم:Cheshmak:) به خاطر اینکه می گفت "من از تو بهترم...پس من باشم و تو نباشی!"و امروز هم برادر برادر را میکشه "به همون دلیل" و بجای بیل از تشعشعات هسته ای یا سلاحهای میکروبی استفاده مینه!
یا مثلا 10000 سال پیش فقط شهوت به "زن" حاکم بود ولی امروز شهوت به"ثروت-زن-مقام-....."حاکم شده!
اگه معنی پیشرفت اینه که بله با شما موافقم ولی یک سوال :اگر پیشرفت این بدیها رو داره...پس چرا همه داریم مثل برق در اون پیش میریم؟!
و اگر پیشرفت این نیست (و مسلما این نباید باشد) پس پیشرفت (کمال) کدام است و کجا راه را اشتباه رفتیم؟!
خیر البریه;502765 نوشت:
با سلام
شما باید ابتدا تعریفی از درست و نادرست داشته باشید زیرا گزینه ها و مصادیق وعقاید بیشمار است و همه نمیتوانند درست باشند .
چه کسی میتواند وصلاحیت دارد که مطلق خوب و درجه نسبی بدیها را بیان کند ؟
ارتقاء کیفی و تو سعه وپیشرفت یعنی چه ؟

hamid40;502134 نوشت:
منتظر نقد شما عزیزان هستم

دل ارام;502838 نوشت:
به نظر حقیر هدف از کمال و رسیدن به تکامل از نظر انسان همه جانبه است
یعنی انسان برای رسیدن به تکامل باید راه علم و دانش را طی کند

سوال همینجاست که الآن کجا ایستاده ایم,مگر دنبال علم نرفته ایم آیا به هتر شده ایم یا بدتر؟(..البته یادآوری کنم که آرامش با آسایش فرق دارد و آنچه که مورد سوال حقیر است :آرامش از دست رفته است...و اینکه چرا؟)

دل ارام;502838 نوشت:
به نظر حقیر به این سوال نمی توان جواب قطعی داد
چرا که ما به انسانهای هزار سال پیش دسترسی نداریم تا میزان احساس خوشبختی و ارامش درون انها
را با انسانهای امروزی مقایسه کنیم

خوب ولی فکر کنم دو راه داریم :مطالعه تاریخ ,فرهنگ و تمدن گذشتگان و دوم:مقایسه همین یکی دو قرن اخیر با فرض اینکه منحنی تغییر شرایط (معنوی و غیر مادی یا همان آرامش درون) از همان معادله انسانهای بدوی تبعیت می کند و تغییرات شیب آن را مربوط به تغییرات شیب منحنی تکنولوژی بدانیم و نه به مسائلی معنوی روحی"ایثار-خودخواهی-حرص-تکبر-خضوع-حس نوع دوستی-حس نژادپرستیو...)چرا که این اوصاف تقریبا در همه اعصار در انسانها وجود داشته و اگر بخشی از "پیشرفت" به کنترل و مدیریت این عواطف منتهی میشد (که نشده) الآن لازم نبود که همان روش هابیل و قابیل را پیش بگیریم ولی با یک شکل "مدرن!"

دل ارام;502838 نوشت:
اما در مورد مردم همین زمان و عصر کنونی
نظرسنجیهای بین المللی و تحقیقات انها نشان داده است هرچه وضع مادی یک کشور بهتر بوده مردم ان کشور احساس خوشبختی
بیشتری داشته اند
و معمولا همیشه چندین کشور اروپایی نظیر سوئد و ... در صدر خوشبخت ترین مردم هر سال قرار می گیرند

در مورد اینکه به هر حال در هر مقطعی از زمان یک کشور به نسبت کشورهای دیگر مردمی مرفه تر دارد که جای بحثی نیست..ولی این مطلب ربطی به تاپیک ندارد زیرا:
1-سوال این است که مثلا همان مردم سوئد در سال "2014" نسبت به مردم سوئد "500" سال پیش "خوشبختتر" هستند؟ اگر نه چرا؟ واگر بله آیا "ثروت"عامل آن است؟ یا اینکه خود "ثروت" هم معلول "خوب زندگی کردن" یا "خوشبختی"است؟ یا ثروت آنها معلول "به کمال رسیدن " آنها است؟-(البته به فرض اینکه دزدی نکده باشند).
(البته اینجا قصد ندارم در مورد کشوری خاص صحبت کنم ولی چون شما اشاره کردید,عرض کردم)
واگر ثروت بتواند یک جامعه را نجات دهد پس باید تک تک انسانها را بتواند نجات دهد و آیا اگر یک خانواده ثروتمند در هر جای دنیا که باشد به صرف اینکه در"آسایش" هستند ,آیا در"آرامش" هم هستند؟

موفق باشید

کریم;502630 نوشت:
در این دو قرن اخیر بالاخص قرن بیستم تکنولوژی واساباب آرامش مردم خیلی بهتر وبیشتر شد.

امروزه خیلی از مریضیها در سایه پیشرفت علم ریشه کن شده است وخیلی از آنها به راحتی علاج می شود که در قدیم الایام این امراض قتل عام به راه می انداخت. مثل: وبا، فلج اطفال
اما در عین حال این پیرفت وآزمایشهای علمی پخش ویروس بیماریهایی چون ایدز را بوجود آورده که قدیم خبری از آن نبود. ویا اینکه اگر مستند هارپ را نگاه کنید دنیای صنعتی ابزاری درست کرده امروزه حالت طبیعی زمین را به هم زده وموجب ایجاد زلزله می شود. یا همین اثرات آزمایشهای اتمی وبمب های اتمی ودر عین حال گسترش کارخانه ها ومراکز صنعتی وبه طبع آن آلاینده های زیادی که بوجود آمده وآب وهوای زمین را به هم می زند که یکی از عمده اثرات آن سوراخ شدن لایه ازن بوده است. که روز به روز موجب گرم تر شدن هوا می شود.
ما می توانیم این پیشرفت ها را در کنار اثرات منفی آنها کنار هم قرار دهیم وببینیم که موجب آرامش بیشتر شده یانه؟

کریم;503057 نوشت:
امروزه خیلی از مریضیها در سایه پیشرفت علم ریشه کن شده است وخیلی از آنها به راحتی علاج می شود که در قدیم الایام این امراض قتل عام به راه می انداخت. مثل: وبا، فلج اطفال
اما در عین حال این پیرفت وآزمایشهای علمی پخش ویروس بیماریهایی چون ایدز را بوجود آورده که قدیم خبری از آن نبود. ویا اینکه اگر مستند هارپ را نگاه کنید دنیای صنعتی ابزاری درست کرده امروزه حالت طبیعی زمین را به هم زده وموجب ایجاد زلزله می شود. یا همین اثرات آزمایشهای اتمی وبمب های اتمی ودر عین حال گسترش کارخانه ها ومراکز صنعتی وبه طبع آن آلاینده های زیادی که بوجود آمده وآب وهوای زمین را به هم می زند که یکی از عمده اثرات آن سوراخ شدن لایه ازن بوده است. که روز به روز موجب گرم تر شدن هوا می شود.
ما می توانیم این پیشرفت ها را در کنار اثرات منفی آنها کنار هم قرار دهیم وببینیم که موجب آرامش بیشتر شده یانه؟

بیماری ایدز رو علم و تکنولوژی پدید نیاورده و در حیوان ها از قدیم وجود داشته که به انسان منتقل شده. نباید بی انصاف بود و هر چیزی که ناشناخته است رو به گردن موضعی انداخت که ما ازش بدمون می آید! فکر می کنم واضح باشه در جهت سلامت و بهداشت خدمتی که علم کرده بسیار بسیار بیشتر از مشکلاتی بوده که پدید آورده. درباره اینکه چرا پزشک زیاد است مهمترین دلیل اینه که متوسط طول عمر بشر در این 200 سال از 40 به 80 سال رسیده و قبلا اکثریت به سن پیری نمی رسیدند (زودتر از این می مردند!) که نیاز به پزشکی اساسی داشته باشند ولی در حال حاضر از نظر شرایط سنی وضعیت متفاوتی روی زمین است و صرفا مقایسه این چیزها بدون در نظر گرفتن شرایط کاری اشتباه است.

شکی نیست تکنولوژی در زمین تاثیرات منفی هم داشته ولی نکته ای که باید در نظر داشت اینه که الان بیشتر از 7 میلیارد نفر انسان روی زمین زندگی می کنند و بدون کارخانه و صنایعی که داریم، قادر به پشتیبانی از زندگی این همه انسان روی زمین نیستیم. نباید الان رو با 1000 سال پیش مقایسه کرد که جمعیت زمین کمتر از 300 میلیون نفر بود. الان با روش های قدیمی و غیرصنعتی کشاورزی و دامداری و ... ، 80 درصد زمین از گرسنگی می میرند. بدون صنایع عمرانی اکثریت بی خانه می شوند و بدون تکنولوژی حتی آّب سالم هم در دسترس نخواهد بود و از تشنگی خواهیم مرد. بدون انرژی و نیروگاه ها قادر به پخت غذا برای این همه انسان یا گرم کردنشان هم نخواهیم بود و ...

این همه مشکلاتی که می فرمایید رو خود همون علم کشف کرده و خودش هم راه حل ارائه می کنه مثلا برای گرم شدن زمین یا آلاینده ها شرایط امروز خیلی بهتر از 60 سال پیش است. از نظر بهداشت هم وضعیت بسیار بهتر از گذشته است و قطعا شخصی که تا 80 سالگی زنده می مونه و نزد دکتر میره شرایط بهتری داره نسبت به کسی که در 40 سالگی به خاطر بیماری مرده. اثرات مثبت هزاران برابر قوی تر از اثرات منفی هستند و این اثرات منفی هم به دلیل کم دانشی در گذشته بوده که با پیشرفت در همون علم و تکنولوژی در ابتدا فهمیدیم مشکلی وجود داره و سپس براشون راه حل پیدا شده.

با تشکر از جناب وایسلی گوجا.
لازم به ذکر است که ,اینکه علم به صورت مطلق ارزش والائی دارد بر هیچ کسی پوشیده نیست و منکران این موضوع بدون شک احمق و نادان هستند.
در خصوص آن جمله که از آقای کریمی نقل قول کردید هم به نظرم منظور ایشان هم منطبق بر گفته شماست و فکر کنم که به دلیل تمرکز ایشان بر مطلبی دیگر , نوشته ایشان کمی مبهم یا شاید اشتباه باشد (حتماً) البته خود ایشان توضیح خواهند داد ولی در صحت گفته شما در آن مورد شکی نیست.
ولی هدف از این تاپیک این است که آیا واقعا انسانها به عنوان منادیان علم و پیشتازان تکنولوژی آیا "آرامش و خوشبختی"را هم به ارمغان آورده اند و یا فقط داریم می تازیم ...به کجا؟...معلوم نیست!
فکر نکنم کسی مخالف این گفته باشد که (طول عمر کوتاه ولی با احساس "حال خوب" بهتر است از طول عمر بلند ولی "با احساس بد و استرس".)
آیا به همان اندازه که در تکنولوژی و صنعت توسعه داشتیم (یا داشته اند) و آن را به منصه ظهور رسانده اند به همان اندازه هم قادر بوده ایم در ایجاد "خوشبختی و آرامش"انسان ها نقش داشته باشیم؟
و آیا در کشورهائی که پیشتازان علوم و تکنولوژی دنیا هستند , با گذر زمان ملت آنها هم روز به روز از نظر روحی روانی آرامش و بهبودی بالاتری دارند یا نه ,موضوع برعکس است؟

*عارف*;503114 نوشت:
با تشکر از جناب وایسلی گوجا.
لازم به ذکر است که ,اینکه علم به صورت مطلق ارزش والائی دارد بر هیچ کسی پوشیده نیست و منکران این موضوع بدون شک احمق و نادان هستند.
در خصوص آن جمله که از آقای کریمی نقل قول کردید هم به نظرم منظور ایشان هم منطبق بر گفته شماست و فکر کنم که به دلیل تمرکز ایشان بر مطلبی دیگر , نوشته ایشان کمی مبهم یا شاید اشتباه باشد (حتماً) البته خود ایشان توضیح خواهند داد ولی در صحت گفته شما در آن مورد شکی نیست.
ولی هدف از این تاپیک این است که آیا واقعا انسانها به عنوان منادیان علم و پیشتازان تکنولوژی آیا "آرامش و خوشبختی"را هم به ارمغان آورده اند و یا فقط داریم می تازیم ...به کجا؟...معلوم نیست!
فکر نکنم کسی مخالف این گفته باشد که (طول عمر کوتاه ولی با احساس "حال خوب" بهتر است از طول عمر بلند ولی "با احساس بد و استرس".)
آیا به همان اندازه که در تکنولوژی و صنعت توسعه داشتیم (یا داشته اند) و آن را به منصه ظهور رسانده اند به همان اندازه هم قادر بوده ایم در ایجاد "خوشبختی و آرامش"انسان ها نقش داشته باشیم؟
و آیا در کشورهائی که پیشتازان علوم و تکنولوژی دنیا هستند , با گذر زمان ملت آنها هم روز به روز از نظر روحی روانی آرامش و بهبودی بالاتری دارند یا نه ,موضوع برعکس است؟

خوشبختی و آرامش رو مثال زدید که فکر می کنم بهتره بگیم سلامت روانی که کل این مسائل رو در بر می گیره و سلامت روانی مفهومی است که بطور علمی بررسی میشه در اون چهارچوب شرایط ما بطور محسوس رو به بهبود است ولی اگه سلامت روانی رو بر اساس یک ایدئولوژی خاص تعریف کنیم، قطعا هر چیزی بر اساس اون ایدئولوژی است خوب است و هر چیزی که نیست بد، و در ایران و مغولستان و کره شمالی و آفریقا و نیوزیلند نتایج متفاوتی خواهیم داشت.

من فکر می کنم دغدغه زندگی امروز از 1000 سال پیش بیشتر است ولی دلیلش هم اینه که امروزه انسان از 1000 سال پیش کارهای مهم تر و با ارزش تری رو انجام میده و همینطور زندگی به خاطر جمعیت خیلی بیشتر کره زمین، قطعا سخت تر شده. به فرض اینکه جمعیت زمین الان 3 میلیارد نفر بود واضحه زندگی برای اون 3 میلیارد نفر خیلی ساده تر و بی دغدغه تر می شد.

*عارف*;502955 نوشت:
در مورد اینکه به هر حال در هر مقطعی از زمان یک کشور به نسبت کشورهای دیگر مردمی مرفه تر دارد که جای بحثی نیست..ولی این مطلب ربطی به تاپیک ندارد زیرا:
1-سوال این است که مثلا همان مردم سوئد در سال "2014" نسبت به مردم سوئد "500" سال پیش "خوشبختتر" هستند؟ اگر نه چرا؟ واگر بله آیا "ثروت"عامل آن است؟ یا اینکه خود "ثروت" هم معلول "خوب زندگی کردن" یا "خوشبختی"است؟ یا ثروت آنها معلول "به کمال رسیدن " آنها است؟-(البته به فرض اینکه دزدی نکده باشند).
(البته اینجا قصد ندارم در مورد کشوری خاص صحبت کنم ولی چون شما اشاره کردید,عرض کردم)
واگر ثروت بتواند یک جامعه را نجات دهد پس باید تک تک انسانها را بتواند نجات دهد و آیا اگر یک خانواده ثروتمند در هر جای دنیا که باشد به صرف اینکه در"آسایش" هستند ,آیا در"آرامش" هم هستند؟

اینکه ثروت ارامش می اورد بر کسی پوشیده نیست

شما اگر سفره تان از نان خالی باشد ارامش نخواهید داشت ؟
اگر برای یک لقمه نان مجبور باشید از صبح تا شب بدوید و جان بکنید ارامش نخواهید داشت ؟
اگر نتوانید فرزندانتان را به مدارس خوب و دانشگاه بفرستید ارامش نخواهید داشت ؟
اگر نتوانید به گردش و تفریح بروید ارامش نخواهید داشت ؟
اگر حسرت همه چیز در دل فرزتدانتان باشد ارامش نخواهید داشت ؟
اگر نگران زمان باز نشستگی و گذران ان موقع باشید ارامش نخواهید داشت ؟
اگر دچار مریضی شوید و هزینه های میلیونی درمان را نداشته باشید ارامش نخواهید داشت ؟

اگر فرزندتان بخاطر نداشتن پول نتوانید درمان کنید ارامش نخواهید داشت ؟

من خودم به شخصه خانواده ای را دیدم که پای فرزند دخترشان کج بود و پول عمل نداشتند
چگونه این خانواده ارامش خواهد داشت هروقت راه رفتن لنگان لنگان فرزندشان را ببینند ؟

حال نمی دانم بر چه استدلتالی می گویید ثروت ارامش نمی اورد ؟

یکی از گزینه های احساس خوشبختی احساس ارامش است
که در نظر سنجی های علمی رعایت می شود

پس اگر مردم سوئد احساس خوشبختی بیشتری دارند قطعا احساس ارامش بیشتری هم دارند

دل ارام;503146 نوشت:
اینکه ثروت ارامش می اورد بر کسی پوشیده نیست

شما اگر سفره تان از نان خالی باشد ارامش نخواهید داشت ؟
اگر برای یک لقمه نان مجبور باشید از صبح تا شب بدوید و جان بکنید ارامش نخواهید داشت ؟
اگر نتوانید فرزندانتان را به مدارس خوب و دانشگاه بفرستید ارامش نخواهید داشت ؟
اگر نتوانید به گردش و تفریح بروید ارامش نخواهید داشت ؟
اگر حسرت همه چیز در دل فرزتدانتان باشد ارامش نخواهید داشت ؟
اگر نگران زمان باز نشستگی و گذران ان موقع باشید ارامش نخواهید داشت ؟
اگر دچار مریضی شوید و هزینه های میلیونی درمان را نداشته باشید ارامش نخواهید داشت ؟

اگر فرزندتان بخاطر نداشتن پول نتوانید درمان کنید ارامش نخواهید داشت ؟

من خودم به شخصه خانواده ای را دیدم که پای فرزند دخترشان کج بود و پول عمل نداشتند
چگونه این خانواده ارامش خواهد داشت هروقت راه رفتن لنگان لنگان فرزندشان را ببینند ؟

حال نمی دانم بر چه استدلتالی می گویید ثروت ارامش نمی اورد ؟

یکی از گزینه های احساس خوشبختی احساس ارامش است
که در نظر سنجی های علمی رعایت می شود

پس اگر مردم سوئد احساس خوشبختی بیشتری دارند قطعا احساس ارامش بیشتری هم دارند


سلام
من فکر کنم که در مورد دو مفهوم سوء تفاهم پیش آمده.
آرامش:احساس خوبی داشتن،بدون استرس و راحت بودن،احساس دوست داشتن و دوست داشته شدن....
آسایش:امکانات مادی زیادی داشتن،ماشین خوب،خانه وسیع،سفرهای تفریحی و......
اگر موافقید ادامه دهیم وگرنه در مورد این مفاهیم اولیه به یک توافق برسیم و بعد ادامه دهیم.
ضمن اینکه بر اساس این تعاریف ، پیام اول را زدم و در آن صحبتی از "آسایش نکردم" چرا که آرامش بدون آسایش خیلی با ارزش تر از آسایش بدون آرامش است!
و منظور من هم این بود که کالای گمشده امروز بشریت "آرامش" است و روز به روز هم بیشتر از آن دور می شود.و سوالم این بود که چرا با این همه پیشرفت درعلم ،اختراعات و اکتشافات باز انسان به آن آرامش و خوشبختی نمی رسد.
----------------------
امکان دارد که افراد فقیر (از نظر مادی) احساس آرامش و لذا خوشبختی داشته باشند ولی امکان دارد که بدون آرامش و فقط به صرف ثروت احساس خوشبختی داشت.
ضمن اینکه قبول دارم که ثروت نیز از عوامل "آرامش" هم هست ولی تمامآن نیست...چه بسا ثروتمندان بسیاری بوده اند و هستند که جیبشان مملو از قرصهای گوناگون اعم از جسمی و روحی باشد وچه بسا خودکشی می کنند ...ولی افرادی که آرامش درونی دارند خیلی سالمترند امکان خودکشی و به بن بست رسیدنشان خیلی نادر است.
-------------------

وایسلی گوجا;503132 نوشت:
من فکر می کنم دغدغه زندگی امروز از 1000 سال پیش بیشتر است ولی دلیلش هم اینه که امروزه انسان از 1000 سال پیش کارهای مهم تر و با ارزش تری رو انجام میده و همینطور زندگی به خاطر جمعیت خیلی بیشتر کره زمین، قطعا سخت تر شده. به فرض اینکه جمعیت زمین الان 3 میلیارد نفر بود واضحه زندگی برای اون 3 میلیارد نفر خیلی ساده تر و بی دغدغه تر می شد.

یک لحظه یک دنیای بدون انسان را در نظر بگیرید!
من به شما قول می دهم که حتی اگر یک میلیون سال دیگر هم بگذرد،هیچ اتفاق یا بحران خاصی (حداقل با عامل رو زمینی یعنی مگر اینکه در اثر برخورد سیاره های آسمانی و یا بلایای طبیعی عظیم) رخنمی دهد،بهشما قول می دهم که هرگز لایه ازون آسیب نمی دید،همه جا سرسبز و خرم بود،کم آبی؟!(جوک سال بود)،گرسنگی حیوانات؟انقراض حیوانات؟...هیچکدام (البته موارد استثنا را عرض نمی کنم که عامل آنها خارج از دست جانداران است).
ولی انسان یک تافته جدا بافته است ع اصلاً گویا که از این جنس نیست فقط برای نابود کردن امده ،چه حسنی برای این دنیا دارد؟
تغییراتی که به دلیل حرص و طمع در طبیعت پاک ایجاد کرد!
با تغییر جمعیت دامها از جمله گاو و گوسفند،به قدری تولید گاز متان را افزایش داد که آسیب آن تغییر در دمای جوی را ایجاد کرد و لایه ازون ...
استخراج سوختهای فسیلی و آلودگی هوا...
بروز جنگها و کشت وکشتار...
استثمار رنگی پوستان .....
کشت مواد مخدر طبیعی و صنعتی و به اسثمار و استحمار کشیدن ملل مختلف برای سود بیشتر .....
جابجائی ثروتهای کلان در ینکشورهای مختلف و سلب "آرامش" از دیگران
چرا؟!!
بااینهمه پیشرفت در علم و تکنولوِژی چرا اینطوری شد؟
چرا کشورهائی که بالاترین آمار اکتشافات و اختراعات را دارند همیشه یک پایه ثابت جنگهای بین المللی هستند و لذا مردمشان باید همیشه در استرس و نگرانی باشند، اگرچه شاید "آسایش" هم دارند؟!
و بعد برای تسکین این احساس"بد" باید به الکل،سکس،هیجانات ساختگی و دستکاری آدرنالین بدنشان بکنند!
مگر چه چیزی را کم دارند ،اگر جزئی از این طبیعت و این عالم ماده هستند ، پس چرا همش با آن سر ناسازگاری دارند؟
سوال اینه : این انسان متمدن و پیشرفته سال 2014 چه چیزی را کم دارد تا به آرامش برسد؟
کارهایش مهمتر و با ارزشتری انجام میدهد؟! نسبت به 1000 سال پیش؟؟!!!
پس 1000 بعد چگونه خواهد بود؟

*عارف*;503255 نوشت:
یک لحظه یک دنیای بدون انسان را در نظر بگیرید!
من به شما قول می دهم که حتی اگر یک میلیون سال دیگر هم بگذرد،هیچ اتفاق یا بحران خاصی (حداقل با عامل رو زمینی یعنی مگر اینکه در اثر برخورد سیاره های آسمانی و یا بلایای طبیعی عظیم) رخنمی دهد،بهشما قول می دهم که هرگز لایه ازون آسیب نمی دید،همه جا سرسبز و خرم بود،کم آبی؟!(جوک سال بود)،گرسنگی حیوانات؟انقراض حیوانات؟...هیچکدام (البته موارد استثنا را عرض نمی کنم که عامل آنها خارج از دست جانداران است).
ولی انسان یک تافته جدا بافته است ع اصلاً گویا که از این جنس نیست فقط برای نابود کردن امده ،چه حسنی برای این دنیا دارد؟
تغییراتی که به دلیل حرص و طمع در طبیعت پاک ایجاد کرد!
با تغییر جمعیت دامها از جمله گاو و گوسفند،به قدری تولید گاز متان را افزایش داد که آسیب آن تغییر در دمای جوی را ایجاد کرد و لایه ازون ...
استخراج سوختهای فسیلی و آلودگی هوا...
بروز جنگها و کشت وکشتار...
استثمار رنگی پوستان .....
کشت مواد مخدر طبیعی و صنعتی و به اسثمار و استحمار کشیدن ملل مختلف برای سود بیشتر .....
جابجائی ثروتهای کلان در ینکشورهای مختلف و سلب "آرامش" از دیگران
چرا؟!!
بااینهمه پیشرفت در علم و تکنولوِژی چرا اینطوری شد؟
چرا کشورهائی که بالاترین آمار اکتشافات و اختراعات را دارند همیشه یک پایه ثابت جنگهای بین المللی هستند و لذا مردمشان باید همیشه در استرس و نگرانی باشند، اگرچه شاید "آسایش" هم دارند؟!
و بعد برای تسکین این احساس"بد" باید به الکل،سکس،هیجانات ساختگی و دستکاری آدرنالین بدنشان بکنند!
مگر چه چیزی را کم دارند ،اگر جزئی از این طبیعت و این عالم ماده هستند ، پس چرا همش با آن سر ناسازگاری دارند؟
سوال اینه : این انسان متمدن و پیشرفته سال 2014 چه چیزی را کم دارد تا به آرامش برسد؟
کارهایش مهمتر و با ارزشتری انجام میدهد؟! نسبت به 1000 سال پیش؟؟!!!
پس 1000 بعد چگونه خواهد بود؟

چه ربطی داشت دوست عزیز؟ الان انسان انسان است و هزار سال پیش هم انسان بود. نمی فهمم ربط فرمایشات شما به بحث ما چیست.

*عارف*;502134 نوشت:
سلام
اگر فرض کنیم که هدف از کلیه فعالیتهای انسان اعم از کسب علم،تجربه،تعامل با یکدیگر،جنگها،صلح ها،مباحث و گفتگو بین ملل و افراد،....در جهت ارتقائ سطح کیفی خود و جامعه خود باشد و در این راستا مسیری را در پیش گرفته که مثلا امروز در سال 2014 پیش رو داریم.
ولی لازم است که یک تعریف کلی از بهبود سطح کیفی زندگی داشته باشیم. حالا ممکن است نظرات متفاوت باشد:شخصی ممکن است پیشرفت تکنولوژی را هدف از کمال بداند و دیگری ممکن است بالاترین کمال را در رسیدن به آرامش درون بداند و....!
حالا این سوال مطرح است که آیا واقعا مسیر انتخابی مسیری صحیح است و داریم به آن آرمان کذائی نزدیک میشویم و یا موضوع برعکس است؟ یعنی اگر چه در ظاهر و از جنبه مادی علم و تکنولوژی حد اقل در این 200 سال اخیر سرعت سرسام آوری یافته است ولی سوال اساسی این است که آیا این مسیر درست انتخاب شده است؟
و آیا امروز انسانها نسبت به هزاران سال پیش به "خوشبختی" و "آرامش و رضایت درون" نزدیکتر هستند؟!
منتظر نقد شما عزیزان هستم:Gol:

سلام علیکم مؤمن،
۱. خداوند آرامش را در بهشت قرار داد و انسان در دنیا به دنبال آن می‌گردد (مضمون بخشی از حدیث قدسی).
۲. دنیا محل تکامل روحی انسان است و کل جسم وسیله‌ای برای این تعالی است، تکامل انسان مطابق با خلقت خداوند که انسان را در سختی آفریده است از مسیر سختی‌هاست، به دنبال راحتی رفتن با هدف خلقت خداوند از ما در این دنیا مغایرت اصولی دارد.
۳. زمان غیبت کبری به قول صریح معصوم علیه‌السلام برای آزمودن مکاتب بشری و شکست خوردن تک‌تک آنهاست (یکی از چندین و چند فلسفه‌ی غیبت) تا بعد از ظهور احدی نتواند ادعا کند که می‌توانسته راه بهتری برای تعالی انسان‌ها جلوی پای ایشان بگذارد و مردم باید خودشان به این برسند که این مکاتب بشری نمی‌تواند سعادت برایشان به ارمغان بیاورد. تمامی آنچه شما از آن با عنوان پیشرفت تکنولوژی یاد می‌کنید (و دوستان دیگر تسامحاً لفظ اختصاری «پیشرفت» را برای آن به کار می‌برنند) در همین دوران غیبت شکل گرفته است و بخش اعظم این رشد تکنولوژی (به سختی بتوان رشد تکنولوژی را مترادف رشد علمی دانست) مرهون جنگ‌های قدرت‌طلبانه و دنیاطلبانه و به قصد فساد در زمین بوده است. آسایشی که به طور واضح این پیشرفت تکنولوژی به بار آورده است آسایش جسمی است که همراه است با طغیان روحی:

كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَىٰ / أَن رَّ‌آهُ اسْتَغْنَىٰ [العلق، ۶ و ۷]
حقا كه آدمى نافرمانى مى‌كند / هرگاه كه خويشتن را بى‌نياز بيند.

تکنولوژی اینطور نیست که حتماً بد باشد، ولی کاربرد صحیحش هم این کاری که ما الآن می‌کنیم بعید است باشد، کمک به سالخوردگان و ناتوان‌های جسمی و ... البته خوب است ولی اینکه کارمان را روبات کند تا ما بتوانیم برویم گردش و خوش‌گذرانی با دوستان و ... بعید است منظور خداوند از وضع علم باشد. بی‌خود نیست که در دعای عهد هم به این آیه‌ی قرآن اشاره می‌کنیم که:

ظَهَرَ‌ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ‌ وَالْبَحْرِ‌ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ ... [الروم، ۴۱]
به سبب اعمال مردم، فساد در خشكى و دريا آشكار شد ...

اما متأسفانه حتی جامعه‌ی مذهبی ما هم هنوز ظرفیت این صحبت‌ها را زیاد ندارد و این یکی از جلوه‌های علم‌زدگی جامعه‌ی ماست. تکنولوژی در ذهن خیلی‌ها بت شده است. در همین راستا برای کسانی که از خواندن این مطلب برآشفته می‌شوند و آرزوهای خود را زیر تازیانه می‌بینند عرض کنم که ناآشنای به علوم جدید و تکنولوژی نیستم و با دانستن بخش قابل توجهی از این علوم به این نتایج رسیدم که چیز دندان‌گیری ندارند، علم که نه اگر روش‌های کنترل (گرفتن feedback و ...) را از علم بگیرید تا مریخ که هیچ تا ده کیلومتر آن‌طرف‌تر را هم نمی‌توانند درست هدف‌گیری کنند، ضریب اطمینان را اگر از این علم بگیرید موشک که هیچ و پل و ساختمان که هیچ یک وسیله‌ی دم دستی هم نمی‌توانند درست طراحی کنند که کار کند و عمر قابل قبول داشته باشد ... تمامی آن علوم پر از معادلات سنگین با علائم عجیب و غریب لاتین و یونانی در کتابهای با کاغذهای بدون اسید گلاسه در مقایسه با حقیقت خارجی جایگاهی بسیاری حقیرانه دارند، پر هستند از ساده‌سازی‌ها، صرفنظر کردن‌ها، خطی‌سازی‌ها، و در نهایت حل عددی معادلات و یک ریاضی دست و پاشکسته برای بحث وجود و یکتایی جواب یا همگرایی و پایداری روش‌های عددی و ... . مکانیک کوانتومی و ... هم که نورعلی نور است، سند بی‌سوادی بشری که دست به عصای تجربه باید راه برود و اصل عدم قطعیت هرگز اجازه‌ی قد راست کردن را به او نمی‌دهد ... . فقط وقتی دانشمندان می‌خواهند برای مردم عادی یک مطلب را توضیح دهند یا مستند علمی می‌سازند به ناگاه تمامی ادات شک و عدم قطعیت از جملاتشان محو می‌شود و با غرور شروع به حماسه‌سرایی می‌کنندو این از نظر شرع اسلام دروغگویی است، چیزی را که انسان اطمینان به درستی آن ندارد اگر بدون بیان تردید با قاطعیت بیان کند این دروغ است (نظر آیت‌الله بهجت). در مقابل این علوم ابتدایی اما علم توحید را داریم که با نگاه به عالم کثرت از دید وحدت همه چیز را با عقل و بصیرت معنا می‌کند و کار را از علم تا به حکمت و تا به ولایت تکوینی بالا می‌برد و دیگر نه برای رفتن به سر کار نیاز به ماشین دودزا خواهد بود و نه برای سفر نیاز به هواپیما و نه برای رفتن به مریخ نیاز به سفینه و چندین ماه حبس شدن در یک قوطی ...، واقعاً شیمی امروز و فیزیک هسته‌ای در مقابل علم کیمیا چه حرفی برای گفتن دارد، درد و دل زیاد است ولی هم‌دل زیاد نیست ...

آنها که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه‌ی چشمی هم به ما کنند

دل ارام;503146 نوشت:
اینکه ثروت ارامش می اورد بر کسی پوشیده نیست
شما اگر سفره تان از نان خالی باشد ارامش نخواهید داشت ؟
اگر برای یک لقمه نان مجبور باشید از صبح تا شب بدوید و جان بکنید ارامش نخواهید داشت ؟

سلام علیکم
کسی منکر نیاز انسان به پو ل و ثروت نیست اما تا چه اندازه؟آیا واقعا در جامعه ی امروز برای داشتن یک زندگی ساده باید صبح تا شب دویدوحتماباید میلیاردرباشیم ودرزمره ثروتمندان؟آیا اگر مریض باشیداماثروتمند بازهم احساس خوشبختی وآرامش دارید!!؟؟به فرموده حضرت آقاسبک زندگی هادچارمشکل شده.اگر انسان قناعت داشته باشه با کمترین ها هم خوشبخته وآرامش داره نگاهی به سیره علما وشهدا این مطلب را اثبات می کند.امااگرقناعت نباشه میلیاردرهم که باشی بازهم آرامش نداری وطمع بیشتر داشتن رو داری.درهر حال برای هردوطرف قضیه مثال فراوونه.هم فقیری که درعین فقر احساس خوشبختی کنه داریم هم ثروتمندی که در عین ثروت آرامش نداره

وایسلی گوجا;503319 نوشت:
چه ربطی داشت دوست عزیز؟ الان انسان انسان است و هزار سال پیش هم انسان بود. نمی فهمم ربط فرمایشات شما به بحث ما چیست.

ربطش این است که انسانها نیمی از عمر خود راصرف پیشرفت میکنند ونیم دیگر آن را صرف جبران خسارات آن پیشرفت.(فقط آنچه از دست رفته آرامش است یا به قول شما سلانت روان)
سلامت وآرامش خود را در راه بدست آوردن آسایش از دست می دهند وبعد آن ثروت را خرج بدست آوردن سلامتی و آرامش خود می کنند.
حالا سوال لین است که آیا این سیر طبیعی است ومنطبق بر خواسته درونی انسانهاست وعموم مردم از این وضع رضایت قلبی دارند واین راه درست است ویا نه این موضوع طبیعی است واگر در طبیعت بحرانی پیش آمده این طبیعت است که باید خود را منطبق با خواسته های بشر کند.
ویا نه اصلا بشر راه را اشتباه رفته؟! و در کنار این ابزار موجود خود نیاز به ابزاری دیگر هم دارد؟

owari;503370 نوشت:
۱. خداوند آرامش را در بهشت قرار داد و انسان در دنیا به دنبال آن می‌گردد (مضمون بخشی از حدیث قدسی).

سلام علیکم
این آرامش مطلق است و حرفی در آن نیست...ولی این حق انسان است که در دنیا نیز آرامش داشته باشد, همانطور که بزرگان و به آن رسیده اند...
"الا به ذکرالله تطمئن القلوب"
و این راهی است که مومنان به آن ایمان دارند و در همین دنیا هم می توانند به آن برسند.
ولی سوال من از افرادی است که متکی بر علوم طبیعی هستند و باید پاسخی برای آن داشته باشند که اگر این علوم برای انسان کافی است , چرا پس هرسال دریغ از پارسال؟!!
owari;503370 نوشت:
۲. دنیا محل تکامل روحی انسان است و کل جسم وسیله‌ای برای این تعالی است، تکامل انسان مطابق با خلقت خداوند که انسان را در سختی آفریده است از مسیر سختی‌هاست، به دنبال راحتی رفتن با هدف خلقت خداوند از ما در این دنیا مغایرت اصولی دارد.

اگر منظورتان از راحتی تنبلی و غارنشینی است, منظور من این نبود.
منظور من این است که هدف از خلقت انسان تعالی روح از طریق بندگی خداست و سختی برای آن لازم است, ولی جامعه جهانی راه را اشتباه رفته و به جای کمال در حال سقوط هستند ولی اگر مخالف این نظر هستند , پاسخ خود را ارائه کنند , ولی نظر من بر اساس مشاهداتم می باشد.
خیلی از مواقع گرسنگی ممکن است آسایش و آرامش را از بین ببرد , ولی چه بسا که عرفا در مسیر کمال گرسنگی می کشند و حاصل آن رضایت و آرامش بیشتر است!
owari;503370 نوشت:
۳. زمان غیبت کبری به قول صریح معصوم علیه‌السلام برای آزمودن مکاتب بشری و شکست خوردن تک‌تک آنهاست (یکی از چندین و چند فلسفه‌ی غیبت) تا بعد از ظهور احدی نتواند ادعا کند که می‌توانسته راه بهتری برای تعالی انسان‌ها جلوی پای ایشان بگذارد و مردم باید خودشان به این برسند که این مکاتب بشری نمی‌تواند سعادت برایشان به ارمغان بیاورد. تمامی آنچه شما از آن با عنوان پیشرفت تکنولوژی یاد می‌کنید (و دوستان دیگر تسامحاً لفظ اختصاری «پیشرفت» را برای آن به کار می‌برنند) در همین دوران غیبت شکل گرفته است و بخش اعظم این رشد تکنولوژی (به سختی بتوان رشد تکنولوژی را مترادف رشد علمی دانست) مرهون جنگ‌های قدرت‌طلبانه و دنیاطلبانه و به قصد فساد در زمین بوده است. آسایشی که به طور واضح این پیشرفت تکنولوژی به بار آورده است آسایش جسمی است که همراه است با طغیان روحی

كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَىٰ / أَن رَّ‌آهُ اسْتَغْنَىٰ [العلق، ۶ و ۷]
حقا كه آدمى نافرمانى مى‌كند / هرگاه كه خويشتن را بى‌نياز بيند.

تکنولوژی اینطور نیست که حتماً بد باشد، ولی کاربرد صحیحش هم این کاری که ما الآن می‌کنیم بعید است باشد، کمک به سالخوردگان و ناتوان‌های جسمی و ... البته خوب است ولی اینکه کارمان را روبات کند تا ما بتوانیم برویم گردش و خوش‌گذرانی با دوستان و ... بعید است منظور خداوند از وضع علم باشد. بی‌خود نیست که در دعای عهد هم به این آیه‌ی قرآن اشاره می‌کنیم که:

ظَهَرَ‌ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ‌ وَالْبَحْرِ‌ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ ... [الروم، ۴۱]
به سبب اعمال مردم، فساد در خشكى و دريا آشكار شد ...

اما متأسفانه حتی جامعه‌ی مذهبی ما هم هنوز ظرفیت این صحبت‌ها را زیاد ندارد و این یکی از جلوه‌های علم‌زدگی جامعه‌ی ماست. تکنولوژی در ذهن خیلی‌ها بت شده است. در همین راستا برای کسانی که از خواندن این مطلب برآشفته می‌شوند و آرزوهای خود را زیر تازیانه می‌بینند عرض کنم که ناآشنای به علوم جدید و تکنولوژی نیستم و با دانستن بخش قابل توجهی از این علوم به این نتایج رسیدم که چیز دندان‌گیری ندارند، علم که نه اگر روش‌های کنترل (گرفتن feedback و ...) را از علم بگیرید تا مریخ که هیچ تا ده کیلومتر آن‌طرف‌تر را هم نمی‌توانند درست هدف‌گیری کنند، ضریب اطمینان را اگر از این علم بگیرید موشک که هیچ و پل و ساختمان که هیچ یک وسیله‌ی دم دستی هم نمی‌توانند درست طراحی کنند که کار کند و عمر قابل قبول داشته باشد ... تمامی آن علوم پر از معادلات سنگین با علائم عجیب و غریب لاتین و یونانی در کتابهای با کاغذهای بدون اسید گلاسه در مقایسه با حقیقت خارجی جایگاهی بسیاری حقیرانه دارند، پر هستند از ساده‌سازی‌ها، صرفنظر کردن‌ها، خطی‌سازی‌ها، و در نهایت حل عددی معادلات و یک ریاضی دست و پاشکسته برای بحث وجود و یکتایی جواب یا همگرایی و پایداری روش‌های عددی و ... . مکانیک کوانتومی و ... هم که نورعلی نور است، سند بی‌سوادی بشری که دست به عصای تجربه باید راه برود و اصل عدم قطعیت هرگز اجازه‌ی قد راست کردن را به او نمی‌دهد ... . فقط وقتی دانشمندان می‌خواهند برای مردم عادی یک مطلب را توضیح دهند یا مستند علمی می‌سازند به ناگاه تمامی ادات شک و عدم قطعیت از جملاتشان محو می‌شود و با غرور شروع به حماسه‌سرایی می‌کنندو این از نظر شرع اسلام دروغگویی است، چیزی را که انسان اطمینان به درستی آن ندارد اگر بدون بیان تردید با قاطعیت بیان کند این دروغ است (نظر آیت‌الله بهجت). در مقابل این علوم ابتدایی اما علم توحید را داریم که با نگاه به عالم کثرت از دید وحدت همه چیز را با عقل و بصیرت معنا می‌کند و کار را از علم تا به حکمت و تا به ولایت تکوینی بالا می‌برد و دیگر نه برای رفتن به سر کار نیاز به ماشین دودزا خواهد بود و نه برای سفر نیاز به هواپیما و نه برای رفتن به مریخ نیاز به سفینه و چندین ماه حبس شدن در یک قوطی ...، واقعاً شیمی امروز و فیزیک هسته‌ای در مقابل علم کیمیا چه حرفی برای گفتن دارد، درد و دل زیاد است ولی هم‌دل زیاد نیست ...

آنها که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه‌ی چشمی هم به ما کنند:


این بخش با ایمان و اعتقاد به وحدانیت الهی و حقانیت دین مبین اسلام صحیح است و مخالفان و منکران آن باید پاسخ آن را بدهند..که در این بحث هم حضور دارند.

وایسلی گوجا;503097 نوشت:
بیماری ایدز رو علم و تکنولوژی پدید نیاورده و در حیوان ها از قدیم وجود داشته که به انسان منتقل شده. نباید بی انصاف بود و هر چیزی که ناشناخته است رو به گردن موضعی انداخت که ما ازش بدمون می آید! فکر می کنم واضح باشه در جهت سلامت و بهداشت خدمتی که علم کرده بسیار بسیار بیشتر از مشکلاتی بوده که پدید آورده. درباره اینکه چرا پزشک زیاد است مهمترین دلیل اینه که متوسط طول عمر بشر در این 200 سال از 40 به 80 سال رسیده و قبلا اکثریت به سن پیری نمی رسیدند (زودتر از این می مردند!) که نیاز به پزشکی اساسی داشته باشند ولی در حال حاضر از نظر شرایط سنی وضعیت متفاوتی روی زمین است و صرفا مقایسه این چیزها بدون در نظر گرفتن شرایط کاری اشتباه است.
شکی نیست تکنولوژی در زمین تاثیرات منفی هم داشته ولی نکته ای که باید در نظر داشت اینه که الان بیشتر از 7 میلیارد نفر انسان روی زمین زندگی می کنند و بدون کارخانه و صنایعی که داریم، قادر به پشتیبانی از زندگی این همه انسان روی زمین نیستیم. نباید الان رو با 1000 سال پیش مقایسه کرد که جمعیت زمین کمتر از 300 میلیون نفر بود. الان با روش های قدیمی و غیرصنعتی کشاورزی و دامداری و ... ، 80 درصد زمین از گرسنگی می میرند. بدون صنایع عمرانی اکثریت بی خانه می شوند و بدون تکنولوژی حتی آّب سالم هم در دسترس نخواهد بود و از تشنگی خواهیم مرد. بدون انرژی و نیروگاه ها قادر به پخت غذا برای این همه انسان یا گرم کردنشان هم نخواهیم بود و ...
این همه مشکلاتی که می فرمایید رو خود همون علم کشف کرده و خودش هم راه حل ارائه می کنه مثلا برای گرم شدن زمین یا آلاینده ها شرایط امروز خیلی بهتر از 60 سال پیش است. از نظر بهداشت هم وضعیت بسیار بهتر از گذشته است و قطعا شخصی که تا 80 سالگی زنده می مونه و نزد دکتر میره شرایط بهتری داره نسبت به کسی که در 40 سالگی به خاطر بیماری مرده. اثرات مثبت هزاران برابر قوی تر از اثرات منفی هستند و این اثرات منفی هم به دلیل کم دانشی در گذشته بوده که با پیشرفت در همون علم و تکنولوژی در ابتدا فهمیدیم مشکلی وجود داره و سپس براشون راه حل پیدا شده.

در بحث علمی که مناقشه در مثال نمی کنند. بله این بیماری از قبل وجودداشته است پس چرا در قرن بیستم در بین انسانها با این وسعت رواج پیدا کرد؟ چه چیزی باعث این رواج بوده که قبلا خبری از آن نبوده است؟
ولی دوست دارم در مورد اصل موضوع به نتیجه برسیم. وچقدر خوب می شد که شما با توجه به همه سخنان ما وهمه دستاوردهای تمدن جدید جواب می دادید. بنده عرض کردم رسانه بزرگترین وگسترده ترین چیزی است که ما در این دو قرن ومخصوصا نیم قرن اخیر داشته ایم. شما بفرمایید این رسانه با توجه به حقایق امروزی واز هم پاشیدگی خانواده ها برای آرامش وخوشبختی انسانها مفید بوده یامضر؟
البته اگر دقت می کردید ما قبل از هر چیز عرض کردیم که پیرفت های تمدن امروز به خودی خود خوب وبا ارزش است، بلکه سخن ما در نوع استفاده ای است که کشورهای پیشرفته وکاشف از این دستاوردهای کرده اند؟ امروزه ان همه موشک وبمب بالاخص بمب اتمی که در یک حمله 23000کشته بر جای گذاشت ثمره این تمدن است یانه؟ آیا این یک میلیون عراقی که در این 12سال اخیر با عنایت متمدن ترین وپیشرفته ترین کشور جهان یعنی ایالات متحده کشته شده اند با سلاحهای پیشرفته این تمدن بوده یانه؟ ویه آن کشته های افغانستان، پاکستان وسایر مناطق را هم اضافه کن. آیا این همه شیمیایی که الان ما در کشور خود داریم وهر از چند گاه شاهد شهادت یک یاز آنها بعد از سالها رنج ومصیبت هستیم از کجا آمده است؟ مسبب چه کسی بوده؟ کدام کشور این سلاحهای کشتار جمعی را درست کرده است؟ اینهای کجایشان به درد آرامش مردم می خورد؟
بنده در اینکه پیشرفت های امروزی در عرصه های مختلف در بهبود سلامتی ورفاه مختلف تاثیر داشته را قبول دارم وبه بخشی هم اشاره کردم ولی مواردی هم که به زندگی وآسایش مردم صدمه زده را هم می بینم، وباید برای نمره دادن ونتیجه گرفتن همه اینها را مقایسه کرده ونتیجه گرفت.
الان زندگیشهر نسینی که از آثار همین تمدن بوده ومتاسفانه در سایه آن داراها بیشتر از ندارها متنعم شده وتسهیلات گرفته اند، واعتراضات اخیر در آمریکا واروپا تحت عنوان 99% شاهد یر آن است. موجب شد خیلی ها زا روستاها کوچ کنند وهمین زندگی شهر نشینی وآپارتمان نشینی خود مسبب چقدر از امراض وبیماریها بوده است وشما آلودگی شهر ها در سایه صنعت وغیره را هم به آن اضافه کنوسایر موارد، حال بفرمایید زندگی زیاد کردن به هر قیمتی ارزش دارد یا زندگی که همراه با آرامش واحساس خوشبختی خانواده ها باشد. من فکر نمی کنم زندگی هشتاد ساله با افسردگی، دغدغه های متعدد اقساط وام، خودرو، خانه وغیره در اصل زندگی اصلا گفته شود. وجود این همه طلاق، ناراحتی های موجو د در خانواده ها ومیان زن وشوهر.
لطفا با در نظر گرفتن همه اینها نظر خود را توضیح دهید. از لطف وعنایتی که در مطالعه مطالب بنده وایراداتی که گرفتید صمیمانه تشکر می کنم.

احمدمنتظرالمهدی;503378 نوشت:
هم فقیری که درعین فقر احساس خوشبختی کنه داریم هم ثروتمندی که در عین ثروت آرامش نداره

فقیر تا وقتی عین فقر احساس خوشبختی می کنه که نیاز به پول نداشته باشه و زندگیش بر روال عادی باشه

اگر همین فقیر خدای نکرده سرطان بگیره و پول معالجه میلیونی اون رو نداشته باشه دیگه احساس خوشبختی نداره

حقیر نمی گم پول خوشبختی میاره
ولی یکی از گزینه های خوشبختی داشتن پول و ثروت به اندازه کافی و نیازه

دل ارام;503477 نوشت:
فقیر تا وقتی عین فقر احساس خوشبختی می کنه که نیاز به پول نداشته باشه و زندگیش بر روال عادی باشه

اگر همین فقیر خدای نکرده سرطان بگیره و پول معالجه میلیونی اون رو نداشته باشه دیگه احساس خوشبختی نداره

حقیر نمی گم پول خوشبختی میاره
ولی یکی از گزینه های خوشبختی داشتن پول و ثروت به اندازه کافی و نیازه

علیک سلام!

اولا تشکر می کنم که قید "به اندازه ی کافی" رو به مال و ثروت اضافه فرمودید!
ثانیا اگر بینش انسان الهی باشه و در همه ی امور خدارو ملاحظه کنه وبه یاد خدا باشه فقر و مرض و ثروت وصحت تفاوتی به حالش نداره و می پسندد آنچه را جانان پسندد!به داستان زیر توجه فرمایید
حضرت موسی به خداوند متعال عرض کرد: دلم می خواهد که یکی از بهترین بندگانت را ببینم. خطاب آمد: در صحرا برو؛ آن جا مردی در حال کشاورزی است. او از خوبان درگاه ماست. حضرت آمد و مرد کشاورز را در حال کار کردن و بیل زدن دید، تعجب کرد که او چگونه به درجه ای رسیده که خداوند می فرماید: از خوبان ماست. او این سوال را از جبرئیل پرسید و او عرض کرد: الان خدا بلایی بر او نازل می کند مشاهده کن و ببین او چکار می کند. سپس بلایی نازل شد که در یک لحظه هر دو چشمش را از دست داد. او فورا نشست و بیلش را جلو رویش قرار داد و گفت: مولای من ! تا تو مرا بینا می پسندیدی ،من داشتن چشم را دوست می داشتم. حال که تو مرا کور می پسندی، من نیز کوری را بیش از بینایی دوست دارم. [="Arial"]اشک در دیدگان موسی حلقه زد؛ رو به آسمان کرد و فرمود: ای مرد من پیغمبر خدا و مستجاب الدعوه هستم. می خواهم دعا کنم تا خداوند دوباره چشمانت را بینا کند؟

[="Arial"]مرد پاسخ داد: نه، نه.

[="Arial"]حضرت فرمود: چرا؟

[="Arial"]گفت که آنچه پروردگارم برای من اختیار کرده، بیشتر دوست دارم تا آنچه را خود می پسندم[="Arial"]. داستانهای حکمت آموز /محمد غلامی

سلام و تشکر از نظرات دوستان گرامی.
اگر محبت فرمائید و در چارچوب موضوع تاپیک بحث کنیم بهتره.
هنوز به جواب نرسیده ام ، اگر کل محاسن و معایب تمامی فعالیتهای انسان قرن 21 و قرون گذشته به انحطاط انسانیت و هجوم استرس و فقدان آرامش درونی که لازمه هر خوشبختی است منتهی میشه و این زوال روحی سیر صعودی پیدا می کنه،اشکال کجاست؟
چرا کشورهای پیشرفته با اینهمه دانشمند و فیلسوف یک راه حل که حداقل در حد تئوری ارائه نمی کنن؟ البته تئوری باید امکان تجربه را هم حد اقل در آینده ای نزدیک داشته باشه؟
روزی اگر می گفتند ماست سیاهه شاید می شد باور کرد ولی اگر می گفتند که "یک روز امپراطوری اتحاد جماهیر شوروی، اولین کشوری که یک انسان را از این کره خاکی مثل یه توپ به خارج از جو پرتاب کرد از نقشه جغرافیایی حذف خواهد شد کسی باورش نمی کرد!"
پس چی شد؟ مگر اقتصاد دان نداشتن؟ مگر جامعه شناس و روانشناس نداشتن؟....پس چی شد؟
آمریکا هنوز یه نوجوانه 600 سالست ، چه تضمینی هست که در جوانی یا میانسالی از هم فرونپاشه؟ بحث سر تغییر رژیم نیست ، بلکه صحبت از انحلال یک مکتب یا قطبیتی بنام نظام سرمایه داری از طرف کسانی است که منادی حقوق بشر و نظم نوین جهانی هستند،کسانی که خود را والدین و آقا بالا سر همه دنیا می دانند!
آیا علوم و فعالیتهای آنها در حال به کمال رساندن خود آنها هست تا چه رسد به کشورهای دیگر!
------------------
حاکمیت امروز جهانی که دربردارنده علوم،فرهنگ و دنیایی متمدن است ، چه چیزی را کم دارد؟مگر ادعا ندارد که بشر خود قادر است مشکلات خود را حل کند و خوشبختی را در همین دنیا به ارمغان آورد.مگر بعد از دوره رونسانس و محجور کردن دین به داخل کلیسا (البته آن دین به درد همان کلیسا هم می خورد) توانست خوشبختی و آرامش را برای انسانها تولید کند؟
---------------

*عارف*;503588 نوشت:
هنوز به جواب نرسیده ام ، اگر کل محاسن و معایب تمامی فعالیتهای انسان قرن 21 و قرون گذشته به انحطاط انسانیت و هجوم استرس و فقدان آرامش درونی که لازمه هر خوشبختی است منتهی میشه و این زوال روحی سیر صعودی پیدا می کنه،اشکال کجاست؟

اشکال اصلی در نحوه وهدف استفاده از این تکنولوژی است. یک موقه هدف از این تکنولوژی خدمت به انسانها وایجاد آرامش برای آنهاست ولی وقت این علم وپیشرفت در خدمت سرمایه داری وکسب منافع عده ومکاتب محدودی قرار می گیرد. در واقع علم وپیشرفت دو لبه دارد: 1- اگر در راه خدمت به خلق الهی استفاده شود بسیار مفید است مثلا همین رسانه برای خدمت باشد می توان انسانها را از وقایع مختلف با خبر کرد وروش واصول صحیح زندگی را به آنها یاد داد. به نحوی که پیشرفت منحصر به منطقه خاصی نباشد بلکه همه انسانها به حد استعداد خود با هم پیشرفت کنند. 2- اما اگر برا یخدمت به نظام خاص وسلطه بر سایر ملل ومردم باشد در اینصورت همین رسانه وسیله برای تولید سکس وبرنامه های ضد اخلاقی شده ودر نتیجه خانواده ها وجوانان را به سوی منجلاب فساد خواهد کشاند.
خلاصه کلام اشکال عمده در انگیزه وهدفی است که صاحبان این تمدن دارند.

*عارف*;503588 نوشت:
چرا کشورهای پیشرفته با اینهمه دانشمند و فیلسوف یک راه حل که حداقل در حد تئوری ارائه نمی کنن؟ البته تئوری باید امکان تجربه را هم حد اقل در آینده ای نزدیک داشته باشه؟

متاسفانه صاحبان قدرت وسلطه نتیجه تحقیقات این دانشمندان را هم به نفع خود ودر راه ضربه به مردم استفاده می کنند. مانند کاری که با انیشتن وخیلی از دانشمندان کردند که نتیجه تحقیقات این دانشمند بزرگ را به بمب اتمی تبدیل کردند که هزاران انسان را به کام مرگ کشاند وامروز بزرگترین تهدید برای دنیا حساب می شود.

*عارف*;503588 نوشت:
آمریکا هنوز یه نوجوانه 600 سالست ، چه تضمینی هست که در جوانی یا میانسالی از هم فرونپاشه؟ بحث سر تغییر رژیم نیست ، بلکه صحبت از انحلال یک مکتب یا قطبیتی بنام نظام سرمایه داری از طرف کسانی است که منادی حقوق بشر و نظم نوین جهانی هستند،کسانی که خود را والدین و آقا بالا سر همه دنیا می دانند!
آیا علوم و فعالیتهای آنها در حال به کمال رساندن خود آنها هست تا چه رسد به کشورهای دیگر!

اگر همین ابر قدرتها با مردم خود ومردم دنیا رو راست بودند وه نفع آنها کرا می کردند چه بسا به نفع خودشانهم بود تا اینکه به نفع سرمایه دارها کار کنند وحتی به مردم خود نیز رحم نکنند. وهمیشه هم روال آنطور که آنها می خواهند نیست وفروپاشی شوری همین مساله را اثبات کرد که آنها اصلا گمان نمی کردند به این شکل از هم بپاشند ودر مورد سایر قدرتها هم همین مساله هست وچه بسا مردم خودشان زمانی بر علیه آنها بپا خیزند واز بین بروند.

*عارف*;503588 نوشت:
هنوز به جواب نرسیده ام ، اگر کل محاسن و معایب تمامی فعالیتهای انسان قرن 21 و قرون گذشته به انحطاط انسانیت و هجوم استرس و فقدان آرامش درونی که لازمه هر خوشبختی است منتهی میشه و این زوال روحی سیر صعودی پیدا می کنه،اشکال کجاست؟

*عارف*;503588 نوشت:
آیا علوم و فعالیتهای آنها در حال به کمال رساندن خود آنها هست تا چه رسد به کشورهای دیگر!

با سلام.
منظور شما از کمال چیست؟ کمال واژه مبهمی است که در مکاتب مختلف معانی و تعبیرهای مختلفی دارد. ابتدا باید به یک اشتراک نظر در زمینه کمال برسیم بعد بگوییم علوم آنها آنها را به کمال رسانده تا چه رسد به کشورهای دیگر؟
علم و تکنولوژی لازمه زندگی امروز است. با علوم هزار سال پیش به هیچ عنوان نمی توانستیم جامعه میلیاردی امروزی را مدیریت کنیم. به هر حال اگر بقای نسل انسان را مهمترین هدف خودمان قرار دهیم که تمام کمالات انسانی به این شرط امکان تحقق پیدا می کنند باید گفت علم و تکنولوژی باعث شده که انسان در این دنیا باقی بماند و اگر علم و تکنولوژی نمی بود په بسا نسل انسان خیلی قبلتر ها منقرض می شد. شما بیماری های طاعون و .... را که در گذشته و در قرون وسطی دامن گیر بسیاری از جوامع گشته را فراموش کرده اید؟
اگر منظور شما از کمال مد نظر آنها را رفاه دنیوی بدانیم باید گفت طبق آمارهای بین المللی کشورهایی چون کانادا و استرالیا و برخی کشورهای اروپایی در رفاه خیلی بیشتری ( دنیوی ) نسبت به جوامع دینی برخوردارند. البته این مساله علاوه بر فرهنگ حاکم بر مردم به جمعیت و منابع مادی کشورها و البته مغز متفکری که در راس آن کشورها قرار دارد و مدیریت می کند بستگی دارد.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;505124 نوشت:
منظور شما از کمال چیست؟ کمال واژه مبهمی است که در مکاتب مختلف معانی و تعبیرهای مختلفی دارد. ابتدا باید به یک اشتراک نظر در زمینه کمال برسیم بعد بگوییم علوم آنها آنها را به کمال رسانده تا چه رسد به کشورهای دیگر؟

سلام علیکم
اگر کمال را نزدیکت شدن به هدف معنی کنیم ,فکر کنم همگان در آن توافق نظر داشته باشند.
ولی اینکه هدف چه باشد ممکن است با توجه به ایدئولوژی و سیاست هر کشور و هر مکتب در آن اختلاف نظر باشد.با اینحال باید قبول کنیم که هدف هرچه که باشد , باید در طول آرامش درونی افراد آن جامعه و یا آن مکتب قرار گیرد.یعنی سوار یک گاری بودن و آرامش داشتن و از طبیعت و مراوده با انسانهای دیگر لذت بردن و "در لحظه زندگی کردن" بهتر از سوار یک خودرو با سوخت ئیدروژن که خروجی آن بخار آب است ولی دنیایی از رنج و استرس در دل داشتن و فقط به فکر فردا بودن و دیگران را ندیدن و صدای نغمه پرندگان را نشنیدن و لطافت نسیم را بر پوست بدن حس نکردن است .(البته این نظر حقیر است و اگر مخالفید میتونیم جداگانه در این خصوص هم صحبت کنیم).
پر مسلم است که در صورت داشتن آرامش و "حال خوب" باید برای تبدیل پراید به خودرو تلاش کرد ............ولی اصل "آرامش و حال خوب داشتن" نباید فدای فرع "تکنولوژی و آسایش" گردد.(منظورم از آرامش و آسایش را قبلا عرض کرده ام.)
شریعت عقلانی;505124 نوشت:
علم و تکنولوژی لازمه زندگی امروز است. با علوم هزار سال پیش به هیچ عنوان نمی توانستیم جامعه میلیاردی امروزی را مدیریت کنیم.

علم لازم است, ولی آیا این علم نوین رسالت خود را درست انجام داده و آیا اصلا آوردن آرامش و خوشبختی قبل از تکنولوژی جزو رسالت این علم هست یا نه؟
سوال همینجاست که آیا این علمی که امروز به آن رسیده ایم "اصل علم" است یا نه اصلا از اول راه را اشتباه رفته ایم؟جواب این سوال را باید در تئوری ببینیم یا واقعیتی که امروز در جهان سایه انداخته ؟استرس بیکاری در جهان,نگران شام شب بودن اکثریت,بحران اقتصادی و صنعتی در جهان,پیدایش بیماریهای جدید روحی و روانی و جایگزین شدن آن توسط بیماریهای جسمی جدید (عقل سالم در بدن سالم)....جنگ قدرتها,قانون جنگل و....
در مورد جامعه میلیاردی که فرمودید :
شریعت عقلانی;505124 نوشت:
به هر حال اگر بقای نسل انسان را مهمترین هدف خودمان قرار دهیم که تمام کمالات انسانی به این شرط امکان تحقق پیدا می کنند باید گفت علم و تکنولوژی باعث شده که انسان در این دنیا باقی بماند و اگر علم و تکنولوژی نمی بود په بسا نسل انسان خیلی قبلتر ها منقرض می شد.

ببینید فرض کنیم انسان با همین نیازهای جسمی و جنسی ولی بدون عواطفی مانند حرص و طمع,حب جاه و مقام و حس زیاده خواهی و خود خواهی و ....روی زمین زندگی می کرد, و عضو واقعی از محیط زیست بود(فعلا بیشتر شبیه یک مهمان ناخوانده هساتش که در این چرخه طبیعت فقط نقش یک انگل و ویران کننده را دارد) و خود را مالک جهان و زمین نمی دانست, اصلا فرض کنیم هنوز غار نشین بود!
خوب!
حالا به نظر شما اگر جمعیتش به میلیاردها می رسید, مشکلی پیش می آمد؟من میگم طبیعت با خودش سازگاره, امکان نداشت که چنین انسانی با بحران کم غذائی و کم آبی روبرو بشه و حتی بیماریها هم لاعلاج نبودند(اگر بیماری ای هم وجود می داشت)!مگر الآن در جامعه گربه ها یا پرندگان گربه عینکی داریم؟ یا پرنده کچل داریم؟
همانطور که قبلا عرض کردم,خودمون یا یک نسل یا یک قسمت از مردم دارند مشکلات و بیماریها را به وجود می آورند و خودمون یا یک نسل دیگر یا بخشی دیگر از مردم در حال حل آن مشکلات و بیماریها هستند!
تا حالا به جز موارد انگشت شمار مانند دایناسورها و شاید خیلی چیزای دیگه که من نمیدونم و انقراض انها در اثر موارد طبیعی و جغرافی صورت گرفته , انهم در طول میلیونها سال, آیا انقراضی صورت گرفته؟ اگر هم صورت گرفته همیشه پای یک انسان در میان بوده! (میگی نه از نقی بپرس - ببر مازندران:Cheshmak:)
شریعت عقلانی;505124 نوشت:
شما بیماری های طاعون و .... را که در گذشته و در قرون وسطی دامن گیر بسیاری از جوامع گشته را فراموش کرده اید؟

نه , اینها بوده ولی امروز هم بیماریهای جدیدی ظاهر شده که یا ارمغان همان "علم و تکنولوژِی" است و اگر هم نبوده ,و اگر برخی اذعان دارند که انسان با اتکای بر همین علم و تکنولوژی قادر است که بر تمام مشکلات خود فائق آید , آیا مسیر این منحنی در جهت بهبود است یا برعکس؟
شما بفرمائید :در جامعه ای که پسری ماهی یکبار با الاغ چند روستا را طی می کند و به مادر پیرش سر بزند سالمتر و خوشبختتر و "به کمال رسیده تر" است و یا جامعه ای که در آن پسری که موبایل را به کمرش آویزان کرده و مرتب پای اینترنت و بازار بورس و اس بازی ووو هستند ولی سالی یک بار هم سراغ مادرش را نمیگیرد؟!کدام "متکاملترند؟"
شریعت عقلانی;505124 نوشت:
اگر منظور شما از کمال مد نظر آنها را رفاه دنیوی بدانیم باید گفت طبق آمارهای بین المللی کشورهایی چون کانادا و استرالیا و برخی کشورهای اروپایی در رفاه خیلی بیشتری ( دنیوی ) نسبت به جوامع دینی برخوردارند.

منظور من "احساس خوشبختی و آرامش"است حالا چه با رفاه (که بهتر) وچه بدون دنیای مرفه و متمدن!
و در مورد آخر : آیا این کشورهای به ظاهر مرفه با کشورهای دینی تعاملی دارند؟نقششان چه بوده؟چه داده اند و چه گرفته اند؟!

شریعت عقلانی;505124 نوشت:
البته این مساله علاوه بر فرهنگ حاکم بر مردم به جمعیت و منابع مادی کشورها و البته مغز متفکری که در راس آن کشورها قرار دارد و مدیریت می کند بستگی دارد.

در هر صورت فرض بر این است , که آن مغز متفکر ثمره تلاشها و یافته های نخبگان هر جامعه باشد.به این معنا که مثلا اگر کشوری بیشترین اختراعات,مقالات,اکتشافات و.....به جهان هدیه داده است در وهله اول باید افرادی را در راس داشته باشد که به معنای واقعی منادی و عامل به "کمال رساندن اکثریت انسانها" حتی "طبق تعریف خودشان از "کمال و خوشبختی"باشد.
آیا امروز اینچنین است؟
اگر هست که فبهالمراد واگر نیست که چرا؟!(موضوع تاپیک!)
موفق باشید

*عارف*;505500 نوشت:
اگر کمال را نزدیکت شدن به هدف معنی کنیم ,فکر کنم همگان در آن توافق نظر داشته باشند.

با کسب اجازه فکر می کنم اگر کمال را به معنای به نتیجه رساندن استعدادهای درونی انسان وسیر وحرکت انسان بر اساس استعدادها وساختاری که در وجود او نهاده شده است کمال است. به تعبیر دیگر هر قدر انسان استعداهای درونی خود را بارور کند وساختاری درونی خود را به هدفی که برای آن ساخته شده نزدیکتر کند به کمال خود نزدیکتر شده است.
ما می توانیم بر سر تلقی یک مکتب وآیین توافق کنیم وبر اساس آن بحث کنیم. چون همه مسلمان هستیم می توانیم اسلام را معیار قرا ردهیم واسلام هدف از خلقت را توحید الهی بیان می کند. فأقم وجهک للدین حنیفافطرة الله التی فطر الناس علیها(روم/30)،پس روی خودر ا با گرایش تمام بسوی این دین کن با همان سرشتی که خدا با آن انسان را سرشته است.
در ذیل آیه گفته شده که مراد از فطرت الله اسلام است. وطبق این آیه شریفه انسان با اسلام سرشته شده وبا آن خلق شده است. وطبق حدیث معروف پیامبر اسلام که می فرماید: کل مولود یولد علی الفطرة وإنما ابواه یهودانه وینصرانه ویمجسانه،(متشابه القرآن، ج1، ص151) هر بچه ای با فطرت اسلام به دنیا می آید وپدر ومادر هستند که او را یهودی یا مسیحی ویا مجوس می کنند.
گفته شده که این فطرت همان اسلام است.
پس می توانیم بگوییم که ساختار وجودی انسان که با آن خلق می شود اسلام است ودر طریق ومسیر رشد وبزرگ شدن است که توسط پدر ومادر ویا سایر عوامل تاثیر گذار از ساختار ومسیر کمال جدا شده ودور می افتد.

*عارف*;505500 نوشت:
حالا به نظر شما اگر جمعیتش به میلیاردها می رسید, مشکلی پیش می آمد؟من میگم طبیعت با خودش سازگاره, امکان نداشت که چنین انسانی با بحران کم غذائی و کم آبی روبرو بشه و حتی بیماریها هم لاعلاج نبودند(اگر بیماری ای هم وجود می داشت)!مگر الآن در جامعه گربه ها یا پرندگان گربه عینکی داریم؟ یا پرنده کچل داریم؟

اگر ما به همان ساختار حقیقی خود بر گردیم وقبول داشته باشیم که مالک حقیقی زمین خداست وروزی رسان وهمه کاره او می باشد دیگر این ذهنیت ها که برای زندگی وجابجا شدن مردم در روی زمین بخشی باید از بین برودند که در نظریه تکامل در باب بقای اصلح روی آن بحث می شود پیش نمی آید. واگر این آموزه جا می افتاد همه تلاش می کردند ونتیجه تلاش خودر ا در خدمت خلق الهی قرار می دادند.
امروزه ما قبول داریم مثل جناب شریعت عقلانی که علم خدمات شایانی کرده است ام رد رمقام مقایسه این خدمات چقدر در خدمت همه مردم بالاخص مستضعفین بوده است وآیا قاره آفریقا که گنچینه وطلاهایش توسط همین سر دمداران پیشرفت چپاول می شود چقد راز این خدمات بهره مند است؟
وتبعات ومعضلات اجتماعی که در اثر همین پیشرفت ها بوجود آمده قابل قبول است؟ از باب نمونه که حضرت آیة الله جوادی آملی اخیرا در درس تفسیر خود اشاره می کردند. طبق تحقیقات حیوانات حتی درندگان همچنس بازی ندارند وهیچوقت چنین کاری انجام نمی دهند، اما همین عمل شنیع امروزه علم حقوق بشر دنیای مدرن شده ودر برخی کشورهای غربی قانون مدون می باشد. وکسی حق ندارد به این آدمها نعرض داشته باشد.
آیا اینها که جزء ثمرات این تکنولوژی روز است قابل قبول است؟

[=Times New Roman]

[="Arial"]سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام
[=Times New Roman]
[="Arial"]نمیدونم دارم درست میگم یانه
[=Times New Roman]
[="Arial"]اما به قطع یقین در گذشته به اندازه آگاهی مردم و نیاز مردم به ÷یشرفت ،÷یشرفت بوده و انسان خوشبخت یا کسی که کمتر احساس خوشبتی کنه هم بوده
[=Times New Roman]
[="Arial"]اما تعریف مردم و رضایتشون از دین چی؟هزار سال ÷یش ادیان مختلف در چه شرایطی بودن؟
[=Times New Roman]
[="Arial"]یا خدا÷رست بودن یا کافر و شاید هم ÷رستش موضوعی خاص رو مورد قبول داشتن شاید هر قبیله بسیار متعصب بوده و اجازه تعدی در دین رو به اعضاش نمی داده اما حالا کاملا متفاوت هست
[=Times New Roman]
[="Arial"]ایا کودک 7یا هشت ساله مثل امروز مورد تهاجم رسانه های متنوع و افکار مختلف بود آیا هر بار که نوجوان هر خانواده از منزل بیرون میرفت مادر این دغدغه رو داشت که فرزندم چند نه درست به نظرات دوستانش میده؟آیا می تونه روی عقایدش ÷ا فشاری کنه یا تحت تاثیر قرار میگیره
[=Times New Roman]
[="Arial"]راستی اصلا یاد دادیم که انتظار عملکرد داشته باشیم
[=Times New Roman]
[="Arial"]ما چقدر احساس خوشبختی رو یاد گرفتیم و می تونیم یاد بدیم
[=Times New Roman]
[="Arial"]آیا مفهوم دین همون مفهوم هزار سال ÷یش رو میده؟آیا تبلیغات اجازه میده آموزه های دینی سرجاشون بمونه یا هر لحظه باید منتظر شبهه ای بود؟
[=Times New Roman]
[="Arial"]و در نهایت نمیشه جامعه یکسانی مثل هزار سال ÷یش ،نه بگذارید کمی نزدیک ترش کنیم دویست ساله ÷یش رو با امروز مقایسه کرد اکثر جامعه مثل هم بودن با کمی تفاوت اما امروزه تجملات و تبلیغات گسترده نیاز رو افزایش میده به تبع اون رضایت کم میشه و در نهایت آرامش رو به کاهش میره
[=Times New Roman]

اهورانی;506365 نوشت:
ما چقدر احساس خوشبختی رو یاد گرفتیم و می تونیم یاد بدیم

سلام
این حس "خوشبختی" یاد دادنی نیست!
شرایط محیطی باعث می شود که یک انسان "احساس خوشبختی" یا "حال بد" داشته باشد.
اهورانی;506365 نوشت:
آیا مفهوم دین همون مفهوم هزار سال ÷یش رو میده؟آیا تبلیغات اجازه میده آموزه های دینی سرجاشون بمونه یا هر لحظه باید منتظر شبهه ای بود؟

نه نیست!
و موضوع تاپیک هم همینه که آیا علم و تکنولوژی (با تعریف مدرن و غربی) که اساس پیشرفت دنیای امروزه و کلیه فعالیتهای بشر قرن 21 هستش, آیا مسیر درستی را داره طی میکنه یا نه اصلا مسیر را اشتباه رفتیم؟!
موضوع قفل شده است