جمع بندی <<""""ادعونی استجب لکم""""""">>

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
<<""""ادعونی استجب لکم""""""">>

سلام و وقت بخیر
از محضر کارشناسان محترم سوالی دارم:
مگه نه اینکه خدا فرموده:"
ادعونی استجب لکم" ؟ پس چرا ما دعا می کنیم بعضی اوقات دعامون مستجاب نمیشه؟!هر چی ذکر و توسل و دعا میخونیم انگار نه انگار!!!
آیا این بی جواب ماندن دعاها باعث نمیشه به خدا سوء ظن پیدا کنیم؟!آیا باعث نمیشه پیش خودمون بگیم خدا خودش فرموده که بخوانید مرا اجابت می کنم شما را،اونوقت خود خدا به وعده ای که داده عمل نمی کنه؟!در این ایه شریفه خدا قید نزده که دعاهایی که به صلاحتونه اجابت میکنم.اصلا هیچ قیدی نیاورده و این یعنی می بایست همه دعاهارو اجابت کنه !!!
[SPOILER]خدا منو ببخشه اینجوری گفتم،اما واقعا دوست دارم دلیل اجابت نشدن بعضی دعاهامو بدونم .[/SPOILER]

با تشکر :Gol::Gol::Gol:

با نام الله





کارشناس بحث: استاد صدیق

باغ بهشت;367449 نوشت:
سلام و وقت بخیر
از محضر کارشناسان محترم سوالی دارم:
مگه نه اینکه خدا فرموده:"
ادعونی استجب لکم" ؟ پس چرا ما دعا می کنیم بعضی اوقات دعامون مستجاب نمیشه؟!هر چی ذکر و توسل و دعا میخونیم انگار نه انگار!!!
آیا این بی جواب ماندن دعاها باعث نمیشه به خدا سوء ظن پیدا کنیم؟!آیا باعث نمیشه پیش خودمون بگیم خدا خودش فرموده که بخوانید مرا اجابت می کنم شما را،اونوقت خود خدا به وعده ای که داده عمل نمی کنه؟!در این ایه شریفه خدا قید نزده که دعاهایی که به صلاحتونه اجابت میکنم.اصلا هیچ قیدی نیاورده و این یعنی می بایست همه دعاهارو اجابت کنه !!!
[SPOILER]خدا منو ببخشه اینجوری گفتم،اما واقعا دوست دارم دلیل اجابت نشدن بعضی دعاهامو بدونم .[/SPOILER]

با تشکر

:Gol::Gol::Gol:

باسلام و ارزوی قبولی طاعات

خداوند در قران کریم از بندگانش خواسته که از او درخواست داشته باشندو همه چیز خود را از او بخواهند، البته همراه با تلاش خودشان. همان که به بندگانش سفارش کرده درخواستهایشان را به درگاه او بیاورند به انان وعده اجابت نیز داده است. اما تحقق این وعده مانند هر کار دیگری مشروط به وجود زمینه ها وشرایط خویش است. اری خداوند به لطف خود وعده داده که اجابت میکند اما اگر کسی شرایط درخواست را اماده نکند، ایا میتواند بگوید خداوند به وعده خود عمل نکرده. خداوندی که صادق الوعد است و "لا یخلف المیعاد" است.
مستجاب نشدن دعا عوامل مختلفی میتواند داشته باشد. برخی از این عوامل مربوط به خود درخواست یا وجود مانعی برای تحققش است. مهمترین عاملی که باعث جلوگیری از استجابت دعا میشود، گناهان است. کسی که گناه میکند، به فرموده حضرت علی ع درخواست خود را از بین میبرد و انرا از قابلیت استجابت ساقط میکند.[1]
در کتابهای روایی به صورت مفصل روایاتی در مورد شرایط دعا و دعاهای مستجاب و دعاهایی که مستجاب نمیشود بیان شده است. برخی از گناهان اثر مستقیمی در مستجاب نشدن دعاها دارد. امام صادق ع روزی حرام و ناپاک را عامل عدم استجابت دعا معرفی نموده است و می فرماید دعای بنده ای که مال حرام در شکمش باشد یا حق کسی بر گردنش باشد بالا نمیرود.[2]
گاهی اوقات، عدم استجابت دعا به خاطر گناهان و از بین رفتن قابلیت انها جهت اجابت نیست، بلکه به دلایل دیگری، دعای یک شخص مستجاب نمیشود. د رحدیثی از امام علی ع علت برخی از عدم استجابت ها را به مصلحت نبودن اجابت ان دعا در ان زمان برای بنده مومن ذکر شده و نقل شده:
گاه چيزى را (از خدا) مى خواهى اما به تو داده نمى شود و دير يا زود بهتر از آن به تو داده مى شود، يا به خاطر آنچه خير و مصلحت تو در آن است از برآورده شدن خواسته ات دريغ مى شود، زيرا بسا خواسته اى كه اگر برآورده شود به نابودى و تباهى دين تو مى انجامد، پس، چيزى بخواه كه زيبايى و نيكيش برايت مى ماند و پيامد سوئى ندارد.[3]
گاهی اوقات نیز خداوند دعای بنده اش را اجابت می کند اما خواسته او در ظاهر برایش اماده نمیکند، زیرا درخواست کردن بندگانش مومنش را دوست دارد. در حدیثی از امام صادق ع به این مسئله اشاره شده و نقل شده:
هر آينه بنده دعا مى كند و خداوند عزوجل به دو فرشته مى فرمايد: من دعاى او را مستجاب كردم اما حاجتش را نگهداريد، زيرا دوست دارم صداى او را بشنوم و همانا بنده دعا مى كند و خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: زود خواسته اش را برآوريد كه من خوش ندارم صداى او را بشنوم.[4]
بنابراین با این توضیح مختصر معلوم میشود که همیشه استجابت نشدن دعا به خاطر به مصلحت نبودن ان نیست. بلکه بیشتر مواردی که دعا مستجاب نمیشود به خاطر گناهانی است مانع استجابت دعاست و در دعای کمیل نیز به این عامل اشاره شده . انجا که حضرت می فرماید: اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعاء. این دسته از گناهان، جلوی بالا رفتن گناه را میگیرد و صاحب خود را از استجابت محروم میکند.
بعلاوه اگرچه این ایه و استجابتی که وعده داده شده، در ظاهر مطلق است و مشروط ومقید به قیدی نیست ولی این مطلب منافاتی با مطالب بالا ندارد زیرا
اولا: در این ایه فرموده دعا کنید تا اجابت کنم. بنابراین اول باید دعایی محقق شده باشد و به محضر الهی برسد تا وعده الهی و استجابت به دنبال ان باشد. حال انکه برخی موانع و گناهان مانع رسیدن ان نزد پروردگار عالمیان را است.
ثانیا: برفرض که این عمل همراه با گناهان مانع استجابت را بتوان دعا نامید، اینجا مطلقی وجود ندارد. یعنی به صورت مطلق و غیر مشروط نمیتوان گفت که قران وعده استجابت داده. بلکه همانطور که در قواعد علم اصول فقه بیان شده، مطلق در صورتی قابل استناد است که محل بیان قید باشد ولی قیدی بیان نکرده باشد. اما دراین مورد می دانیم که استجابت صرفا مشروط به دعا نیست بلکه باید مانع اجابت نیز نباید وجود داشته باشد وگرنه عمل دعا را از قابلیت جهت اجابت ساقط میکند.


[/HR][1] . (غررالحکم و دررالکلم ح 10329)

[2] . (بحارالأنوار، ج93، ص321، ح31)

[3] . (نهج البلاغه، نامه 31)

[4] (كافى، ج2، ص489، ح3)

سلام مجدد و تشکر از توضیحتون
استاد صدیق اگه گناه رو عامل عدم اجابت بدونیم ،پس چرا بعضی دعاهامون اجابت میشه؟! خب اونهام نباید اجابت بشه دیگه!!!
سوال بعدیم رو با مثال میزنم:
فرض کنید فردی برای خانه دارشدن متوسل به دعا میشه و از اون طرف هم خودش تلاش میکنه که بتونه هرچه زودتر یه سرپناهی برای خودش تهیه کنه.در این مثال ،طرف تلاشش رو میکنه از اون طرف هم دعا میکنه که هرچه زودتر بتونه خونه بخره.اما نتیجه ای نمیگیره.ممکنه خیلیها بگن خب به صلاح نیست فعلا خونه دار بشه اما چرا؟این مصلحت رو کی تعیین میکنه؟خدا؟تا کجا؟تا جاییکه بنده اش ناامید بشه؟!
در مثال فوق ،ظاهر امر نشون میده که خونه دارشدن به صلاح فرد باشه چون از یک دغدغه ی بزرگ فکری رها میشه و با تمرکز بیشتری میتونه به اعمال واجب خود بپردازه.واقعا بعضی خواسته ها هستن عدم اجابت اونها باعث میشه فکر و ذهن آدم درگیر بشه و توی امورمون ،چه کارهای واجب و چه امورشخصی،تمرکز نداشته باشیم.خدا که از همه احوال ما باخبره،پس چرا با اجابت خواستمون ،دغدغه هارو از ما نمی گیره؟!
صبر ما در برابر صبر خدا وصف ناشدنی است .اصلا قابل قیاس نیست.خدا خیلی صبوره که می فرماید حاجتش رو دیر بدید دوست دارم صدای بنده ام رو بشنوم!!! بنده از کجا متوجه بشه که این حالت(اینکه دعاش مستجاب شده ولی خدا چون دوست داره صدای بنده اش رو بشنوه حاجتش رو به تاخیر میندازه)براش به وجود اومده؟!

باغ بهشت;367449 نوشت:
سلام و وقت بخیر
از محضر کارشناسان محترم سوالی دارم:
مگه نه اینکه خدا فرموده:"ادعونی استجب لکم" ؟ پس چرا ما دعا می کنیم بعضی اوقات دعامون مستجاب نمیشه؟!هر چی ذکر و توسل و دعا میخونیم انگار نه انگار!!!
آیا این بی جواب ماندن دعاها باعث نمیشه به خدا سوء ظن پیدا کنیم؟!آیا باعث نمیشه پیش خودمون بگیم خدا خودش فرموده که بخوانید مرا اجابت می کنم شما را،اونوقت خود خدا به وعده ای که داده عمل نمی کنه؟!در این ایه شریفه خدا قید نزده که دعاهایی که به صلاحتونه اجابت میکنم.اصلا هیچ قیدی نیاورده و این یعنی می بایست همه دعاهارو اجابت کنه !!!

سلام
اگر گفتند بروید فلان مدرسه که برای کلاس اول ثبت نام می کنند ( بدون ذکر قید و شرط ) مفهومش این است که هرکس برود ثبت نامش می کنند؟
خوب معلوم است که شرایط و مقررات را که در چنین بیان تبلیغی ذکر نمی کنند .
اساسا نباید انتظار داشت تفصیل این معانی حتما در خود جمله بیاید بلکه گاهی در آیات دیگر می آید و گاهی در بیان مفسر رسمی یعنی معصوم ع . این بیان نشانگر عطا و جود و کرم خداست اما به نظر شما خدای جواد کریم در صورتیکه دادن عین خواسته بنده ای را بسیار مضر ببیند باید همان را اجابت کند ؟ خوب این خدای جواد ، حکیم هم هست نه
و هوالله الموفق

باغ بهشت;367674 نوشت:
سلام مجدد و تشکر از توضیحتون
استاد صدیقین اگه گناه رو عامل عدم اجابت بدونیم ،پس چرا بعضی دعاهامون اجابت میشه؟! خب اونهام نباید اجابت بشه دیگه!!!

باسلام
اولا: همه گناهان، مانع استجابت دعا نیستند بلکه برخی از انها هستند که جلوی استجابت را می گیرند. برخی ا زانها در روایات بیان شده و البته ممکن است برخی دیگر باشد که بیان نیز نشده است.
ثانیا: عواملی که ذکر شد، هیچ کدام جنبه علت تامه را ندارد. یعنی اینطور نیست که اگر فلان گناه انجام شد دیگر دعای ما مستجاب نشود. گاه میشود که انسان بعد از ان گناه در صدد جبران مافات بر می اید یا کار خیری انجام میدهد که در درگاه الهی مایه براورده شدن فلان حاجت او میشود.
ثالثا: ما که نمیدانیم، علت براورده نشدن دعای ما چیست؟ ایا به خاطر گناهی است که مرتکب شده ایم یا به خاطر مصلحت ماست یا عامل دیگری است.
از همه اینها مهتر این است که باید در نظر داشته باشیم، گاهی ما خیال می کنیم که تنها با دعا کردن باید به فلان خواسته خود برسیم در حالیکه خودمان هیچ تلاشی را نکرده ایم. مثلا دعا میکنیم که بتوانیم فلان خانه را بخریم اما خودمان به دنبال فراهم کردن وسیله تهیه ان و مبلغ ان نباشیم. این تصور نادرستی از توکل به خدا و بندگی است که خیال کنیم تنها وقتی خواسته و حاجتی داریم تنها باید از خدا بخواهیم. خداوند متعال در قران کریم می فرماید: "لیس للانسان الا ما سعی"(النجم، 93) سعی و تلاش یکی از اصول مهم زندگی انسانهاست. اگر بندگی خدا تنها در این بود که عبادت کنیم و تمام خواسته های خود را از خدا بخواهیم و خودمان هیچ تلاشی نکنیم، پس چرا به این دنیا امدیم. در همان بهشت می ماندیم و به عبادت می پرداختیم و چرا بندگان بزرگ و برگزیده خدا چنین عملکردی نداشتند؟ انهایی که زندگی شخصی خود را از طریق کار کردن و تلاش می گذراندند. البته همه چیز خودشان را نیز از خدا می خواستند.
بنابراین باید به این دو اصل در کنار یکدیگر توجه کنیم. از طرفی همواره خواسته های خود را از خداوند بخواهیم چنانچه فرموده اند حتی نمک سفره خود را نیز از خدا بخواهیم (بحار الانوار جلد90، صفحه 303،)اما از طرف دیگر، خودمان نیز باید سعی و تلاش داشته باشیم.

باغ بهشت;367674 نوشت:

سوال بعدیم رو با مثال میزنم:
فرض کنید فردی برای خانه دارشدن متوسل به دعا میشه و از اون طرف هم خودش تلاش میکنه که بتونه هرچه زودتر یه سرپناهی برای خودش تهیه کنه.در این مثال ،طرف تلاشش رو میکنه از اون طرف هم دعا میکنه که هرچه زودتر بتونه خونه بخره.اما نتیجه ای نمیگیره.ممکنه خیلیها بگن خب به صلاح نیست فعلا خونه دار بشه اما چرا؟این مصلحت رو کی تعیین میکنه؟خدا؟تا کجا؟تا جاییکه بنده اش ناامید بشه؟!

در مثال فوق ،ظاهر امر نشون میده که خونه دارشدن به صلاح فرد باشه چون از یک دغدغه ی بزرگ فکری رها میشه و با تمرکز بیشتری میتونه به اعمال واجب خود بپردازه.واقعا بعضی خواسته ها هستن عدم اجابت اونها باعث میشه فکر و ذهن آدم درگیر بشه و توی امورمون ،چه کارهای واجب و چه امورشخصی،تمرکز نداشته باشیم.خدا که از همه احوال ما باخبره،پس چرا با اجابت خواستمون ،دغدغه هارو از ما نمی گیره؟!
صبر ما در برابر صبر خدا وصف ناشدنی است .اصلا قابل قیاس نیست.خدا خیلی صبوره که می فرماید حاجتش رو دیر بدید دوست دارم صدای بنده ام رو بشنوم!!! بنده از کجا متوجه بشه که این حالت(اینکه دعاش مستجاب شده ولی خدا چون دوست داره صدای بنده اش رو بشنوه حاجتش رو به تاخیر میندازه)براش به وجود اومده؟!

اولا شاید به اندازه کافی تلاش نکرده اید. اگر به اندازه کافی تلاش کرده بودید که پول خرید انرا داشتید. اصولا کسانی که هیچ اعتقادی به خدا ندارند پس چطور زندگی میکنند؟ ایا انها نیز منتظر یک کمک اسمانی برای براورده شدن حاجاتشان هستند؟ این مشکل انسان همواره وجود داشته که یا کاملا به خودش متکی بوده یا به اشتباه خیال میکرده که خداوند بنگاه حل مشکل دارد. خدا فرموده شما تلاش بکنید اما ادامه اش را به من بسپارید.

ثانیا: گفتیم که نرسیدن به حاجات همیشه در اثر این نیست که فلان حاجت به مصلحت نیست. عوامل دیگری نیز هست.

شاید بپرسید که اگر قرار است خودم تلاش بکنم پس چه نیازی به دعا کردن دارم. پاسخ این است که
اولا: درنظام ارزشی ادیان، دعا نشان دادن بندگی به خداوند است. خداوند برای بندگانش خواسته که همه چیزشان را از خدایی بخواهند که خودش خالق ان چیزهاست. کسی که دعا نمیکند یعنی خودش را همه کاره میداند و عملکردش مانند اعتقاد کفار است که خدا تنها برای ان دنیاست. قران کریم از یهودیان نقل میکند که انان می گفتند دستان خدا بسته است و نمیتواند کاری بکند. و در جواب انان می فرماید دست خدا باز است و به هر کسی که بخواهد انفاق میکند و می بخشد"وقالت اليهود يد الله مغلولة غلت أيديهم ولعنوا بما قالوا بل يداه مبسوطتان ينفق كيف يشاء وليزيدن كثيرا منهم"(مائده، 64)

ثانیا: گاهی برخی موانعی بر سر راه حاجات انسان پیش می اید که حل انها از راه عادی امکان ندارد. در اینجاست که نقش امداد الهی روشن تر میشود و این قسمت دیگر ربطی به تلاش مستقیم انسان برای براورده شدن حاجتش ندارد.

ثالثا: برخی حاجات هست که براورده شدنش برای انسان ضررش بیشتر است از ناراحتی و ضرر براورده نشدنش. اما خود انسان متوجه ان نیست. چه زیبا قران کریم فرموده است که گاهی شما چیزی رامیخواهید ک به نفع شما نیست و گاهی نیز برعکس میشود: عسی ان تکرهوا شيئا و هو خير لکم و عسی ان تحبوا شيئا و هو شر لکم .و الله يعلم و انتم لا تعلمون" (بقره ٢١٦) حال اگر کسی تنها به عملکرد خودش متکی باشد و دعایی نداشته باشد و یا در دعای خود خیلی مصر باشد ولی به صلاح بودن ان حاجت را از خدا نخواسته، جلوی مضراتی که از ناحیه رسیدن به ان حاجت ممکن است به او برسد گرفته نمیشود. و انسان گاه به دست خود خودش را به هلاکت می اندازد. گاه چیزی برای انسان ضرر دارد و خودش نمیداند ولی خداوند میداند و در اثر لطفی که به او دارد-که البته چنین الطافی بی حساب و کتاب نیست و بر اساس عملکرد قبلی خود ان انسان است- جلوی محقق شدن ان شیء و مضرات ان را می گیرد.

در مورد اینکه فرمودید از کجا بدانیم چرا خواسته ما براورده نشده است؟ این دیگر دست ما نیست. ما که به غیب اگاه نیستیم. اما اگر بندگی کنیم و سعی کنیم گناهان خود را حداقل ممکن برسانیم وهمواره در صدد جبران و توبه باشیم، انگاه هر حاجتی داشته باشیم و براورده نشد میتوانیم بگوییم به مصلحت ماست یا خدا ما را دوست دارد. هرچند در ان زمان نیز باید خوف این باشد که نکند گناهی مانع رسیدن به ان خواسته شده باشد و باید استغفار کنیم. اینکه سفارش شده بنده مومن همواره باید بین خوف و رجا باشد به همین خاطر است که شخص نیکوکار و مومن هیچگاه نه به کلی ناامید میشود و نه خودش را فریب داده و مغرور میشود.

جناب صدیق ممنون از توضیحات خوبتون
با این توصیف،راهکار دین برای فردی که دعاش مستجاب نمیشه چیه؟منظورم اینه که اگه دعامون مستجاب نشد چه کارکنیم که از رحمت خدا ناامید نشیم؟

باغ بهشت;367449 نوشت:
سلام و وقت بخیر
از محضر کارشناسان محترم سوالی دارم:
مگه نه اینکه خدا فرموده:"
ادعونی استجب لکم" ؟ پس چرا ما دعا می کنیم بعضی اوقات دعامون مستجاب نمیشه؟!هر چی ذکر و توسل و دعا میخونیم انگار نه انگار!!!
آیا این بی جواب ماندن دعاها باعث نمیشه به خدا سوء ظن پیدا کنیم؟!آیا باعث نمیشه پیش خودمون بگیم خدا خودش فرموده که بخوانید مرا اجابت می کنم شما را،اونوقت خود خدا به وعده ای که داده عمل نمی کنه؟!در این ایه شریفه خدا قید نزده که دعاهایی که به صلاحتونه اجابت میکنم.اصلا هیچ قیدی نیاورده و این یعنی می بایست همه دعاهارو اجابت کنه !!!
[SPOILER]خدا منو ببخشه اینجوری گفتم،اما واقعا دوست دارم دلیل اجابت نشدن بعضی دعاهامو بدونم .[/SPOILER]

با تشکر

:Gol::Gol::Gol:

در ابتدا باید گفت بی تردید خداوند همان طور که در آیه یاد شده آمده هیچ گاه دعای بنده خود را بی اجابت نمی گذارد چون او وعده اجابت داده وخلف وعده نمی کند پس هرگز نباید به خداوند سوء ظن پیدا نمود ولی در مجموع در این باب باید به نکته های توجه شود :
برای دعا شرایط بسیاری است که براى استجابت آن باید مهیا شود و موانعى است که باید برطرف گردد. در ذیل به برخى از شرایط و موانع اشاره مى‏شود:
1. ارتباط مداوم با خدا در هر حال:
قرآن کسانى را که فقط در هنگام گرفتارى و مشکلات دعا مى‏کنند، مورد نکوهش قرار داده است: «وقتى به انسان گرفتارى و غمى روى مى‏آورد، ما را در هر حال (خواب و بیدارى، نشسته و ایستاده) بخواند و چون گرفتاری اش را برطرف کنیم، برود (و از ارتباط خود با خدا از جهت کمیت و کیفیت بکاهد و گاهى قطع نماید، به گونه‏اى که) گویى اصلاً ما را براى گرفتارى که به او رسیده بود، نخوانده است!». (1)
امام صادق (ع) مى‏فرماید: «کسى که پیش‏دستى در دعا نکند و فقط در وقت نزول بلا دست به دعا بردارد، دعایش در آن وقت مستجاب نگردد و فرشتگان گویند: این آواز را نشناسیم». در روایت دیگرى آمده که «به او مى‏گویند: تا امروز کجا بودى؟!». (2)
در اصول کافى آمده که خداوند به حضرت داوود (ع) فرمود: «مرا در روزهاى خوش و آسایش یاد کن تا من دعاى تو را در روزهاى گرفتارى و سختى اجابت کنم». (3)
2. دعا باید از صمیم قلب باشد:
تمام ذرات وجود انسان یک چیزى را بخواهد و طلب کند و دل و زیانش با عمل و رفتارش هماهنگ باشد.
3. اعتماد به خدا و اطمینان به اجابت او:
امام صادق (ع) فرمود: «خدا دعایى را که از دل غافل و بى خبر برخیزد، مستجاب نمى‏کند. پس وقتى دعا کنى، از عمق دل به او روى آور (و دلت را با زبانت همراه گردان) و سپس به اجابت دعایت مطمئن باش». (4)
4. قطع امید از غیر خدا و امید و اطمینان به خداوند.
امام صادق (ع) فرمود: «هرگاه یکى از شما بخواهد که هر چه از خدا درخواست مى‏کند، خدا به او عطا فرماید، باید از همه مردم ناامید و مأیوس گردد و هیچ امیدى جز به درگاه خدا نداشته باشد». (5) او به نقطه‏اى از ایمان و توکل باید برسد که بداند همه قدرت‏ها و علل جهان تحت اراده و قدرت الهى قرار دارند.
پس از خدا بخواهد که اسباب و علل مادى و معنوى جهان را جهت صلاح و منفعت او قرار دهد.
5. دعا باید در کنار تلاش و تدبیر باشد.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «الداعى بلا عمل کالرامى بلا وتر؛ (6) کسى که دعا مى‏کند و به دنبال آن تلاش و عمل نمى‏کند، مانند آن است که بى چله کمان تیر مى‏اندازد».
دعا نمى‏تواند جاى تلاش و برنامه ریزى در زندگى را بگیرد، بلکه مکمل آن مى‏تواند باشد.
اما در موانع استجابت دعا نیز به اختصار باید گفت:
امام على(ع) مى‏فرماید: «المعصیة تمنع الاجابة؛ (7)گناه مانع اجابت دعا است».
گناهان سه نوع تأثیر منفى در دعا مى‏گذارند:
امام سجاد(ع) فرمود: «گناهانى که مانع استجابت دعا مى‏شوند، عبارتند از: بددلى و سوءظن به مؤمنان و کارهاى آنان؛ طینت و درونى ناپاک داشتن؛ نفاق و دورویى با برادران و خواهران ایمانى؛ عدم اطمینان به اجابت دعا؛ تأخیر نمازهاى واجب (و نخواندن آن در اول وقت فضیلت) آن که وقت آن بگذرد؛ بدزبانى و فحاشى و اهانت کردن؛ نزدیک نشدن به خدا به وسیله صدقه و کارهاى نیک». (8)
نیز فرمود: «از جمله گناهانى که مانع استجابت دعا مى‏گردد، نافرمانى و رنجاندن خاطر پدر و مادر است». (9)
چند تذکر:
1. گاهى با وجود تمام شرایط دعا، دعا مستجاب نمى‏شود، چون به مصلحت ما نیست، یعنى چیزى را طلب مى‏کنیم که به سود ما نیست، اگر چه مى‏پنداریم به نفع ما و خیر است.
2. گاهى دعا مستجاب مى‏شود، ولى از روى مصالحى تحقق عملى آن به تأخیر مى‏افتد، حتى ممکن است تا بیست سال طول بکشد تا محقق گردد.
4. گاهی اجابت دعاها در آخرت به صورت پاداش نمایان می شود و در دنیا خواسته اش بنا بر مصالحی داده نمی شود. اگر کسی بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنیا، چه پاداشی برای او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز نا امید نمی شود. امام صادق (ع) می فرماید: «روز قیامت خداوند متعال می فرماید: ای بندة من!‌ تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می کند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی شد، برای آن ثواب و پاداش نیک که می بیند». (10)
امام سجاد(ع) می فرماید: «دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: برای او در آخرت ذخیره می گردد ، یا در دنیا برآورده می شود ، یا بلایی را که می خواست به او برسد،‌از وی می گرداند». (11)
علاوه بر مطالب یاد شده، همیشه به این نکته توجه داشته باشید که نماز و روزه و دعا ، مطلوبیت ذاتی دارند و فلسفه دعا تنها بر آوردن حوائج به ویژه خواسته های دنیوی نیست، بلکه خود دعا و مناجات با خدا،‌ صرف نظر از اجابت یا عدم اجابت، ارزش دارد و به اصطلاح طلب مهم تر از مطلوب است
بحث استجابت دعا ربطی به عدالت خدا ندارد؛ چون معنای عدالت این نيست که هر کس هر چه خواست خداوند به او بدهد ؛ مثلا اگر یک کودک از مادر غذایي که برای او ضرر دارد، بخواهد و مادر دادن آن غذا را به مصلحت او نداند و به او ندهد. این به معنای بی عدالتی مادر او نیست؛ بلکه بدین معنا است که آن غذا برای آن کودک ضرر داشته و مادر از روی محبت و دوستی آن را به او نداده و به جایش غذای مفید دیگری به او داده است.
د) با توجه به این نکته ها در پایان باید گفت که:
بی تردید خداوند مهربان تر از مادر به بنده خود است و در دادن هر چیزی بیشتر مصلحت او را لحاظ می کند . ولی در عین حال هیچگاه اورا ناامید نمی سازد لذا خود به صراحت فرمود :
«ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ (12) مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم».
خداوندی که سمیع الدعاست و هرگز خلف وعده نمی‌کند ، هیچ دعایی را بدون اجابت نخواهد گذاشت، ولی باید توجه داشت که گاهی همان حاجت را که در دعا خواسته می‌شود، به انسان می‌دهد؛ گاهی بهتر از آن را و گاهی زود یا دیر می‌دهد . اگر در دنیا به او ندهد ، در آخرت پاداشی به او می‌دهد ،چون دعا یک نوع عبادت و نیایش است و بدون پاداش نمی‌ماند.
خداوند همواره به خواست‌ها و نیازهای بندگان خود جواب مثبت می‌دهد . هیچ دستی را خالی برنمی‌گرداند؛ چون کریم‌تر از آن است که دستی را که به سوی او دراز شده ناامید برگرداند. از این رو در روایتی از امام صادق (ع) آمده:
«ما أبرز عبدٌ یده إلى الله العزیز الجبّار إلاّ استحیا الله عزّوجل أن یردّها صفراً حتى یجعل فیها من فضل رحمته ما یشاء، فإذا دعا أحدکم فلا یردّ حتى یمسح على وجهه و رأسه؛ (13) هیچ بنده‌ای دست خود را به سوی خدای عزیز و جبران کننده دراز نمی‌کند مگر این که خداوند حیا می‌کند که دست او را خالی برگرداند و چیزی از فضل و رحمت که می‌خواهد در آن نگذارد، پس هر گاه دعا نمودید، دست خود را به سر و صورت خود بکشید». هیچ دعای بنده ای بی پاسخ نمی ماند . همین که دعا می کنیم ، نشان می دهد خدا ما را پذیرفته است.
نکته دیگر در باره این پرسش که برای پرسشگر محترم بسیار زیبا و شنیدنی خواهد بود و به تعبیر خودش جواب منطقی بدستش خواهد داد ؛ این سخن مولوی است که می‏گوید:
آن یکی الله می‏گفتی شبی تا که شیرین می‏شد از ذکرش لبی
گفت شیطان: آخر ای بسیار گو این همه الله را لبیک کو؟
می نیاید یک جواب از پیش تخت چند الله می زنی با روی سخت
‏او شکسته دل شد و بنهاد سر دید در خواب او خضر اندر خضر
گفت: هین از ذکر چون وامانده‏ای چون پشیمانی از آن کش خوانده‏ای
گفت: لبیکم نمی‏آید جواب زآن همی ترسم که باشم رد باب
گفت: آن الله تو لبیک ماست و آن نیاز و سوز و دردت پیک ماست
‏ترس و عشق تو کمند لطف ماست زیر هر یارب تو لبیک هاست (14)
این بیان نغز مولوی که در واقع الها م گرفته از آموزه های وحیانی است این مسئله را می رساند که همان ناله و دعای بنده در واقع لبیک خدا است و در زیر هر الله گفتن او هزاران لبیک الهی نهفته است.
پی‌نوشت‌ها:
1. محمد بن یعقوب کلینی اصول کافی، ج 2ن ص 471. نشر دار الکتب الاسلامیه 1388ق.
2. محمد بن یعقوب کلینی اصول کافى، ج 4، ص 219. نشر پیشین.
3. بحارالانوار، ج 93، ص 381. نشر پیشین.
4. همان، ص 305.
5. ابن فهد حلی ، عدة الداعى، ص 97. نشر دار الکتب الاسلامیه، 1407 ق.
6. همان.
7. عبد الواحد آمدی، غررالحکم،، ج 1، ص 32. نشر مکتب الاعلا م الاسلامیه قم 1413 ق.
8. صدوق معانى الاخبار، ص 271، نشر نشر دار العلم ،قم ،بی تا.
9. حرانی، حسن بن علی ، تحف العقول، ص 202. نشر کتاب فروشی اسلامیه، تهران بی تا.
10. همان.
11. صدوق معانى الاخبار، ص 271، نشر نشر دار العلم قم بی تا.
12. غافر (40) آیه 60.
13. ابن فهد حلی عدة الداعى، ص 97. نشر دار الکتب الاسلامیه 1407 ق.
14. مولوی جلا الدین بلخی ، مثنوی معنوی، دفتر سوم، ص 355 ، نشر اقبال ، تهران 1377 ش. با تشکر

باغ بهشت;367720 نوشت:
با این توصیف،راهکار دین برای فردی که دعاش مستجاب نمیشه چیه؟منظورم اینه که اگه دعامون مستجاب نشد چه کارکنیم که از رحمت خدا ناامید نشیم؟

انسان مومن در هر آن باید امیدش به خدا باشد و از رحمت الهی ناامید نباشد. تلاش خود را بیشتر کنیم و موانع مادی و معنوی استجابت دعایمان را برطرف کنیم و در عین حال توکلمان به خدا باشد. اگر گناهی کردیم که مانع استجابت دعا شده از ان توبه کنیم و اگر مال حرامی کسب کرده ایم در صدد حلال کردن امواتمان باشیم. از رزق و روزی حرام پرهیز کنیم. البته باید توجه کرد که دعا و درخواست از خداوند نیز آدابی دارد و برخی زمانها و مکانها و کارها احتمال براورده شدن حاجات را بیشتر میکند. استفاده از ادعیه، ذکرها و نمازهایی که در کتابهای دعا ذکر شده برای این منظور مفید است.

سلام
چگونه دعا کنیم که "استجب لکم" رخ دهد؟! منظورم اینه که چطور دعا کنیم که دعامون مستجاب بشه؟! راههای اجابت دعا چیه؟

باغ بهشت;369642 نوشت:
منظورم اینه که چطور دعا کنیم که دعامون مستجاب بشه؟!

من چند ساله ازش یه چیزی می خوام اما هنوز بهم نداده هیچ وقت ازش ناامید نشدم همیشه به خودم گفتم خیلی دوستم داره که بهم نمیده ولی من کنار نمیکشم امید دارم اگه اینجا بهم نداد حتما اون دنیا یه جایی که خیلی به کمکش احتیاج دارم بهم میده وعده خدا حقه همه چی تو این دنیا بدست آوردنی نیس خدا اول وآخر به دادمون میرسه فقط یه کم صبر لازمه

باغ بهشت;369642 نوشت:
سلام
چگونه دعا کنیم که "استجب لکم" رخ دهد؟! منظورم اینه که چطور دعا کنیم که دعامون مستجاب بشه؟! راههای اجابت دعا چیه؟

همانطور که عرض شد، استجابت دعا شرایط و موانعی دارد. انسان عاقل کسی است که برای استجابت دعاهایش بیشترین توان خود را به کار میگیرد و شرایط مورد نظر را ایجاد میکند و موانعی که بر سر راه استجابت وجود دارد رابرطرف می کند. براى استجابت دعا نیز باید شرایطى را مهیا نمود و موانعى را برطرف ساخت. که در ادامه به اختصار ذکر میشود. البته همانطور که ذکر شد، ممکن است با وجود مهیا کردن تمام این شرایط و برطرف نمودن موانع استجابت دعا، دعایمان به اجابت نرسد که علل دیگری دارد. مثلا استجابت ان دعا برای مومن ضرر دارد و به مصلحت او نباشد یا به اجابت رسیده ولی انرا به تأخیر انداخته و ...
شرایط استجابت دعا عبارتند از:
1 - ارتباط مداوم با خدا حتی در ایام خوشی و بی نیازی. همانطور که امام صادق در مورد کسانی که تنها در ایام نزول بلا دست به دعا بر میدارند می فرماید دعای انان اجابت نمیشود و فرشتگان می گویند که صدای این شخص را نمیشناسند.[1]
2 – از صمیم قلب و عمق جان دعا کنیم.
3 - اطمینان به اجابت دعا توسط خداوند. امام صادق نیز دعایی که از دل غافل و بی خبر برخواسته باشد را مستجاب نمیداند.[2]
4 - قطع امید از غیر خدا. به فرموده امام صادق ع، کسی که از خداوند درخواستی را دارد باید از همه مردم ناامید شود.[3]
5 – در کنار دعا، تلاش و کوشش را فراموش نکنیم. همانطور که پیامبر اسلام دعایی که به دنبال ان تلاش وجود نداشته باشد مانند تیر اندازی کسی است که کمانش چله ندارد.[4]
6 - در حالت تضرع و دلى شکسته باشد.[5]
7 – دقت در انتخاب مکان دعا. برخی از مکانها به خاطر احترام و حرمتی که نزد خداوند دارد، محل استجابت دعا دانسته شده است. مثلا در حرم ائمه یا در کنار خانه خدا، مقام حضرت ابراهیم(ع) و کنار حجرالاسود.
8 – دقت در انتخاب زمان دعا: برخی از زمانها نیز در استجابت دعاها تأثیر شگرفی دارد. مثلا دعا در تاریکی شب یا در شب جمعه یا در برخی مناسبتها مانند عید غدیر، عید فطر یا بعد از نماز جمعه و ...
9 - توسل به چهارده معصوم(ع) و وسیله قرار دادن انان.
10. فرستادن درود و صلوات بر پیامبر اکرم و خاندان پاک ایشان در قبل وبعد از دعا.
11. برای دیگران هم دعا کنیم.
شرایط و ضوابط دیگری نیز در کتابهای اخلاقی ذکر شده که به همین مقدار بسنده میکنیم. در کنار این شرایط، موانعی نیز بر سر راه اجابت دعاها قرار دارد که مهمترین ان گناهان است. گناهانی که بیشترین تأثیر در عدم استجابت دعا دارد که در روایات ذکر شده عبارتند از:
بددلى و سوءظن به مؤمنان و کارهاى آنان؛ طینت و درونى ناپاک داشتن؛ نفاق و دورویى با برادران و خواهران ایمانى؛ عدم اطمینان به اجابت دعا؛ تأخیر نمازهاى واجب از اول وقتش؛ بدزبانى و فحاشى و اهانت کردن؛ نزدیک نشدن به خدا به وسیله صدقه و کارهاى نیک؛[6]نافرمانى و رنجاندن خاطر پدر و مادر است. [7]
در روایتی به خوبی به این مطلب اشاره شده است. شخصى خدمت امام صادق(ع) عرض کرد: چرا ما هر چه دعا مى‏کنیم، اجابت نمى‏شود. حضرت فرمود: «من سر عدم اجابت دعایتان را به شما مى‏گویم. اگر تو خدا را در آن چه دستور فرموده اطاعت کنى و آن گاه او را بخوانى، دعایت را اجابت مى‏کند، ولى تو با (دستورهاى) او مخالفت کرده، نافرمانى‏اش مى‏کنى. او نیز اجابت نمى‏کند. با این حال، اگر خدا را از راهش بخوانى - اگر چه گناهکار باشى - خدا دعایت را مستجاب مى‏کند».
آن شخص پرسید: راه دعا چیست؟ فرمود: «نماز که خواندى، ابتدا تمجید کرده، او را به بزرگى مى‏ستایى و به هر نحو که مى‏توانى، حمد و ستایش مى‏کنى، سپس بر پیامبر(ص) و آلش درود مى‏فرستى و به تبلیغ رسالتش گواهى مى‏دهى، و بر ائمه هدى سلام مى‏دهى، آن گاه نعمت‏هاى خدا را بر خود مى‏شمارى و او را به خاطر آن‏ها ستایش و شکر مى‏کنى. بعد به گناهان خود یکایک اعتراف مى‏کنى و هر کدام را که به یاددارى، اقرار مى‏نمایى. هر کدام را به خاطر ندارى، به طور سربسته به زبان مى‏آورى و از همه گناهان به درگاه خدا توبه مى‏کنى و تصمیم مى‏گیرى که دیگر گناه نکنى و از روى پشیمانى و صدق نیت و خلوص، و در بیم و امید از آن‏ها استغفار و طلب آمرزش مى‏کنى، سپس مى‏گویى:
«اللهم انّى أعتَذِر الیک مِن ذنوبى و أستغفِرُکَ و أتوبُ الیکَ فأعِنّى علَى طاعتِک و وفِّقنى لِما اوجبتَ عَلىَّ مِن کُلِّ ما یُرضیکَ فأنّى لَم أرَ أحداً بَلَغَ شیئاً مِن طاعتِک إلّا بِنعمتِک علیه قبلَ طاعتِک، فَأنعِم علىّ بِنعمةِ أنال به رِضوانَک و الجنةَ.»
بعد از رعایت این مراتب، حاجت خود را بخواه، که امیدوارم خدا ناامیدت نکند و حاجتت را برآورد.[8]



[/HR][1] . اصول کافى، ج 4، ص 219.

[2] . بحارالانوار ج 93، ص 305.

[3] . عدة الداعى، ص 97.

[4] . عدة الداعى، ص 97.

[5] . مکارم الاخلاق، ص 315.

[6] . معانى الاخبار، ص 271

[7] . معانى الاخبار، ص 270.

[8] . فلاح السائل، ص 38 و 39.

سؤال:
مگر خدا نفرمود: «ادعونی استجب لکم» پس چرا ما دعا می‌کنیم بعضی اوقات دعای ما مستجاب نمی‌شود؟

پاسخ:
خداوند در قرآن کریم از بندگانش خواسته که از او درخواست داشته باشند و همه چیز خود را از او بخواهند، البته همراه با تلاش خودشان. همان که به بندگانش سفارش کرده درخواست هایشان را به درگاه او بیاورند به آنان وعده اجابت نیز داده است.
اما تحقق این وعده مانند هر کار دیگری مشروط به وجود زمینه‌ها و شرایط خویش است. آری خداوند به لطف خود وعده داده که اجابت می‌کند اما اگر کسی شرایط درخواست را آماده نکند، آیا می‌تواند بگوید خداوند به وعده خود عمل نکرده. خداوندی که صادق الوعد است و «لا یخلف المیعاد» است.

مستجاب نشدن دعا عوامل مختلفی می‌تواند داشته باشد. برخی از این عوامل مربوط به خود درخواست یا وجود مانعی برای تحققش است. مهم‌ترین عاملی که باعث جلوگیری از استجابت دعا می‌شود، گناهان است. کسی که گناه می‌کند، به فرموده حضرت علی (علیه السلام) درخواست خود را از بین می‌برد و انرا از قابلیت استجابت ساقط می‌کند. (1)
در کتاب‌های روایی به صورت مفصل روایاتی در مورد شرایط دعا و دعاهای مستجاب و دعاهایی که مستجاب نمی‌شود بیان شده است. برخی از گناهان اثر مستقیمی در مستجاب نشدن دعاها دارد. امام صادق (علیه السلام) روزی حرام و ناپاک را عامل عدم استجابت دعا معرفی نموده است و می‌فرماید دعای بنده ای که مال حرام در شکمش باشد یا حق کسی بر گردنش باشد بالا نمی‌رود. (2)

گاهی اوقات، عدم استجابت دعا به خاطر گناهان و از بین رفتن قابلیت آنها جهت اجابت نیست، بلکه به دلایل دیگری، دعای یک شخص مستجاب نمی‌شود. در حدیثی از امام علی (علیه السلام) علت برخی از عدم استجابت‌ها را به مصلحت نبودن اجابت آن دعا در آن زمان برای بنده مومن ذکر شده و نقل شده:
گاه چيزى را (از خدا) مى خواهى اما به تو داده نمى‌شود و دير يا زود بهتر از آن به تو داده مى‌شود، يا به خاطر آن چه خير و مصلحت تو در آن است از برآورده شدن خواسته‌ات دريغ مى‌شود، زيرا بسا خواسته‌اى كه اگر برآورده شود به نابودى و تباهى دين تو مى‌انجامد، پس، چيزى بخواه كه زيبايى و نيكيش برايت مى‌ماند و پيامد سوئى ندارد. (3)

گاهی اوقات نیز خداوند دعای بنده اش را اجابت می‌کند اما خواسته او در ظاهر برایش آماده نمی‌کند، زیرا درخواست کردن بندگانش مؤمنش را دوست دارد. در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) به این مسأله اشاره شده و نقل شده:
هر آينه بنده دعا مى‌كند و خداوند (عزوجل) به دو فرشته مى‌فرمايد: من دعاى او را مستجاب كردم؛ اما حاجتش را نگهداريد؛ زيرا دوست دارم صداى او را بشنوم و همانا بنده دعا مى‌كند و خداوند تبارك و تعالى مى‌فرمايد: زود خواسته اش را برآوريد كه من خوش ندارم صداى او را بشنوم. (4)
بنابراین این که همیشه مستجاب نشدن دعایمان را بر گردن مصلحت نبودن آن برای خود بدانیم درست نیست؛ زیرا عوامل دیگری نیز وجود دارد.

اولا: شاید به اندازه کافی تلاش نکرده اید. خدا فرموده شما تلاش بکنید اما ادامه اش را به من بسپارید.
ثانیا: بیشتر مواردی که دعا مستجاب نمی‌شود به خاطر گناهانی است مانع استجابت دعاست و در دعای کمیل نیز به این عامل اشاره شده. آن جا که حضرت می‌فرماید: «اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعاء» این دسته از گناهان، جلوی بالا رفتن گناه را می‌گیرد و صاحب خود را از استجابت محروم می‌کند.
بعلاوه اگرچه این ایه و استجابتی که وعده داده شده، در ظاهر مطلق است و مشروط و مقید به قیدی نیست ولی این مطلب منافاتی با مطالب بالا ندارد؛ زیرا

اولا: در این آیه فرموده دعا کنید تا اجابت کنم. بنابراین اول باید دعایی محقق شده باشد و به محضر الهی برسد تا وعده الهی و استجابت به دنبال ان باشد. حال آن که برخی موانع و گناهان مانع رسیدن ان نزد پروردگار عالمیان را است.
ثانیا: برفرض که این عمل همراه با گناهان مانع استجابت را بتوان دعا نامید، این جا به صورت مطلق و غیر مشروط نمی‌توان گفت که قران وعده استجابت داده و قیود آن در آیات و روایات دیگر بیان شده است.

ممکن است گفته شود که اگر گناه مانع از تحقق و برآورده شدن دعاهاست پس چرا با وجود اینکه گناه می‌کنیم، برخی ازدعاهایمان مستجاب می‌شود.

درپاسخ میگوئیم
اولا: همه گناهان، مانع استجابت دعا نیستند بلکه برخی از آنها هستند که جلوی استجابت را می گیرند. برخی از آن‌ها در روایات بیان شده و البته ممکن است برخی دیگر باشد که بیان نیز نشده است.
ثانیا: عواملی که ذکر شد، هیچ کدام جنبه علت تامه را ندارد. یعنی این طور نیست که اگر فلان گناه انجام شد دیگر دعای ما مستجاب نشود. گاه میشود که انسان بعد از ان گناه در صدد جبران مافات بر می آید یا کار خیری انجام میدهد که در درگاه الهی مایه برآورده شدن فلان حاجت او میشود.

ثالثا: ما که نمی‌دانیم، علت براورده نشدن دعای ما چیست؟ ایا به خاطر گناهی است که مرتکب شده‌ایم یا به خاطر مصلحت ماست یا عامل دیگری است.
رابعا: از همه این‌ها مهتر این است که باید در نظر داشته باشیم، گاهی ما خیال می‌کنیم که تنها با دعا کردن باید به فلان خواسته خود برسیم در حالی که خودمان هیچ تلاشی را نکرده‌ایم. این تصور نادرستی از توکل به خدا و بندگی است که خیال کنیم تنها وقتی خواسته و حاجتی داریم تنها باید از خدا بخواهیم. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «لیس للانسان الا ما سعی» (5) سعی و تلاش یکی از اصول مهم زندگی انسانهاست.
بنابراین باید توجه داشت که هم از طرفی همواره خواسته های خود را از خداوند بخواهیم چنانچه فرموده‌اند حتی نمک سفره خود را نیز از خدا بخواهیم (6) اما از طرف دیگر، خودمان نیز باید سعی و تلاش داشته باشیم.

اگر گفته شود اگر قرار است خودم تلاش بکنم پس چه نیازی به دعا کردن دارم.
پاسخ این است که
اولا: درنظام ارزشی ادیان، دعا نشان دادن بندگی به خداوند است. خداوند برای بندگانش خواسته که همه چیزشان را از خدایی بخواهند که خودش خالق آن چیزهاست. کسی که دعا نمی‌کند یعنی خودش را همه کاره می‌داند و عملکردش مانند اعتقاد کفار است که خدا تنها برای ان دنیاست. قرآن کریم از یهودیان نقل میکند که انان می‌گفتند دستان خدا بسته است و نمی‌تواند کاری بکند. و در جواب آنان می‌فرماید دست خدا باز است و به هر کسی که بخواهد انفاق می‌کند و می‌بخشد «وقالت اليهود يد الله مغلولة غلت أيديهم ولعنوا بما قالوا بل يداه مبسوطتان ينفق كيف يشاء وليزيدن كثيرا منهم» (7)

ثانیا: گاهی برخی موانعی بر سر راه حاجات انسان پیش می اید که حل آن‌ها از راه عادی امکان ندارد. در این جاست که نقش امداد الهی روشن تر می‌شود و این قسمت دیگر ربطی به تلاش مستقیم انسان برای براورده شدن حاجتش ندارد.
ثالثا: برخی حاجات هست که برآورده شدنش برای انسان ضررش بیشتر است از ناراحتی و ضرر برآورده نشدنش. اما خود انسان متوجه ان نیست.
چه زیبا قران کریم فرموده است که گاهی شما چیزی رامیخواهید ک به نفع شما نیست و گاهی نیز برعکس می‌شود: «و عسی ان تکرهوا شيئا و هو خير لکم و عسی ان تحبوا شيئا و هو شر لکم و الله يعلم و انتم لا تعلمون» (8)
حال اگر کسی تنها به عملکرد خودش متکی باشد و دعایی نداشته باشد و یا در دعای خود خیلی مصر باشد ولی به صلاح بودن آن حاجت را از خدا نخواسته، جلوی مضراتی که از ناحیه رسیدن به ان حاجت ممکن است به او برسد گرفته نمی‌شود. و انسان گاه به دست خود خودش را به هلاکت می‌اندازد. گاه چیزی برای انسان ضرر دارد و خودش نمی‌داند ولی خداوند می‌داند و در اثر لطفی که به او دارد ـ که البته چنین الطافی بی‌حساب و کتاب نیست و بر اساس عملکرد قبلی خود ان انسان است ـ جلوی محقق شدن ان شیء و مضرات آن را می‌گیرد.

منابع:
1. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ح 10329.
2. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 93، ص 321، ح 31.
3. موسوی، سید رضی، نهج البلاغه، نامه 31.
4. کلینی، محمد بن یعقوب، الكافى، ج 2، ص 489، ح 3.
5.
نجم: 53/ 93.
6. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار جلد 90، ص 303.
7. مائده: 5/ 64.
8.
بقره: 2/ ٢١٦.

در پناه ایزد منان باشید.

موضوع قفل شده است