اقتصاد اسلامی . . . . . . . شما چه فکر میکنید؟
تبهای اولیه
سلام
یه سوال که مدتهاست تو ذهنمه (البته نمیدونم جاش اینجاست یا انجمن فقه و حکام چون بحث جهاد اقتصادی رو اینجا دیدم، مطرح کردم):Gig:
ما مسلمانیم و خدا رو شکر در کشوری اسلامی با نظام اسلامی زندگی میکنیم، ما معاملاتی انجام میدیم، بده بستانهایی داریم، حسابهای بانکی داریم و ...
خب، حالا این مسلمانها و این نظام اسلامی چه مطالباتی از اقتصاد اسلامی دارن؟
فکر میکنید ما در دینمون چی داریم که با اجرای اونها به اقتصادمون کمک شده و چه داریم که بواسطه عدم اجرای اونها به اقتصادمون لطمه خورده؟
شاید سوال دیگه ای مطرح بشه: اقتصاد اسلامی چه مزیتهایی داره؟ شاید اصلا یه نفر بگه مگه اقتصاد اسلامی داریم یا اگر هم داشته باشیم مگه مزیتی داره؟
برام مهمه که نظرات دوستان رو بدونم و با هم بحث و تبادل نظر داشته باشیم
سلام
یه سوال که مدتهاست تو ذهنمه (البته نمیدونم جاش اینجاست یا انجمن فقه و حکام چون بحث جهاد اقتصادی رو اینجا دیدم، مطرح کردم):Gig:
ما مسلمانیم و خدا رو شکر در کشوری اسلامی با نظام اسلامی زندگی میکنیم، ما معاملاتی انجام میدیم، بده بستانهایی داریم، حسابهای بانکی داریم و ...
خب، حالا این مسلمانها و این نظام اسلامی چه مطالباتی از اقتصاد اسلامی دارن؟
فکر میکنید ما در دینمون چی داریم که با اجرای اونها به اقتصادمون کمک شده و چه داریم که بواسطه عدم اجرای اونها به اقتصادمون لطمه خورده؟
شاید سوال دیگه ای مطرح بشه: اقتصاد اسلامی چه مزیتهایی داره؟ شاید اصلا یه نفر بگه مگه اقتصاد اسلامی داریم یا اگر هم داشته باشیم مگه مزیتی داره؟
برام مهمه که نظرات دوستان رو بدونم و با هم بحث و تبادل نظر داشته باشیم
با سلام و تشکر و پوزش از تأخیر:Gol:
حقیقت آن است که اقتصاد اسلامي، بخشي از نظام ارزشي اسلام است. همچنين حاكي از اين است كه اقتصاد اسلامي و مدلهاي اقتصادي بايد دربرگيرندهء شريعت و اخلاق اسلامي بوده و بايد در راستاي مصلحت و دولت اسلامي عمل كنند. نظام ارزشي اسلام، با نظام ارزشي غرب، سازگار نيست و بر همين اساس، اقتصاد اسلامي نيز بايد متفاوت از اقتصاد غربي باشد.
اسلام به عنوان شيوهاي جامع و فراگير براي زندگي، تمامي اعمال انساني از جمله فعاليتهاي اقتصادي وي را در برميگيرد. همچنين آزادي فرد مسلمان، هميشه مقيد به مسووليتهاي اجتماعي و ديني وي است. مسلمانان آزاد هستند، ولي در عين حال، در قبال كردارشان، در برابر خداوند و ديگر مسلمانان، مسوولند. از اين رو در اسلام، آزادي و مسووليت، دوروي يك سكه هستند. مسووليتهاي ديني و اجتماعي، محدوديتهايي هستند كه بر رفتار مسلمانان و از جمله رفتار اقتصاديشان، اعمال ميشوند.مسلمانان ميتوانند با رعايت قوانين، تكاليف و مسووليتهايي كه انتخابهاي اقتصاديشان را محدود ميسازد، از يك زندگي كامل و تمامي موهبتهاي الهي، بهرهمند شوند.
اقتصاد اسلامي، معاملات ناعادلانه و استثمارگرايانه را در بين افراد، مردود ميشمارد. مسلمانان، نميتوانند از مزاياي شرايط بازار كه نتيجهء تغييرات ناگهاني در عرضه و تقاضاست، بهرهبرداري كنند و نميتوانند بهاي ناعادلانه مقرر كنند يا دستمزدي غيرمنصفانه، پرداخت كنند. به همين دليل است كه در جهان اسلام، هميشه فردي به نام محتسب به عنوان تنظيمكنندهء بازار وجود داشته است كه شغل وي كنترل قيمتها و امور تجاري بوده است. به اين منظور كه از تبعيت افراد از ارزشها و هنجارهاي اسلامي، اطمينان حاصل شود. و امروزه نظارت بر این امر را خود دولت اسلامی مستقیماً عهده دار است.
در اسلام، ميانهروي به عنوان بهترين شيوهء زندگي در نظر گرفته شده است. «نه هرگز دست خود در احسان به خلق را محكم بسته و نه بسيار باز و گشادهوار كه هر كدام كني به نكوهش و حسرتخواهي نشست.» (قرآن كريم 17:29) هدف اصلي اسلام، ايجاد جامعهاي عادلانه است. عدالت اجتماعي اسلام، گرچه در پي برابري كامل نيست ولي درجهء مشخصي از برابري اقتصادي را مطالبه ميكند.
و در نهایت گفتنی است: در نظام اقتصادی اسلام نمونه هایی مانند انفاق، خیرات و مبرات، وقف ، توصیه به پرهیز از اسراف و تبذیر، منع کم فروشی و رباخواری و ... گویای وجود یک اقتصاد دقیق و حساب شده مبتنی بر ارزشهای الهی حاکم بر جامعه ی اسلامی است.
موفق باشید ...:Gol:
به نظر من آن چه که واقعا ما مسلمان ها باید روی آن تمرکز کنیم تقویت جامعه اسلامی از نظر اقتصادی است.امروزه تقویت اقتصادی جامعه از همه چیز مهمتر است.پارسال متاسفانه به شعار جهاد اقتصادی آن گونه که باید عمل می شد عمل نشد.اما واقعا راه حل چیست؟ راهکار چیست؟چگونه میتوانیم به شعار تولید ملی عمل کنیم ؟اگر عمل کنیم چه اتفاقی رخ خواهد داد؟اگر عمل نکنیم چه مشکلاتی گریبانگیر ما خواهد بود؟مشکل کار کجاست؟آیا تحقق این شعار احتیاج به یک طرح ملی دارد؟دین و مذهب چه نقشی می تواند داشته باشد؟
این ها همه سوالاتی هست که باید به آنها پاسخ دهیم.
مسلما اگر به این شعار عمل شود ارزانی و فراوانی برجامعه اسلامی حکم فرما می شود واگر چنین شود فقر ریشه کن میشود و در این صورت بسیاری از مفاسد اجتماعی اصلاح خواهد شد.ما در سال های اخیر شاهد پیشرفت های زیادی بودیم.طرح هدفمندی یارانه ها و سهمیه بندی سوخت از جمله طرح هایی بود که به برکت تکنولوژی و دانش مهندسی نرم افزار به ثمر نشست و نقطه عطفی شد برای توسعه اقتصادی جامعه اسلامی ما ایران.به نظر من فناوری و اقتصاد مثل دو حلقه زنجیر به هم متصل هستند و ما ناچاریم برای رشد اقتصادی و تولید ملی یک جهاد علمی داشته باشیم .یک طرح ملی باید ایجاد شود که نتیجه اش جهاد علمی و جهش علمی باشد ودر این صورت است که خواه ناخواه اقتصاد ما رشد خواهد کرد.
این نظرات بنده ی حقیر بود باز هم اگر شما نظر بهتری دارید بدهید و در بحث شرکت کنید که شاید در حد وسع خودمان گامی در این جهت برداشته باشیم .
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
[="royalblue"]سلام
نظام اسلامی، برای حکومت کردن به ویژه در دوران حاضر نیاز شدید دارد به نظریه پردازی در همه ی خرده نظام هایش. از جمله این خرده نظام ها، خرده نظام اقتصادی است که در مرحله ی نظام سازی اون به سر می بریم و مقام معظم رهبری دقیقا به همین علت این همه پافشاری دارند بر مسئله ی اقتصاد. در واقع ما نباید بپنداریم که صرفا با رعایت اخلاق اسلامی و حسن نیت داشتن می شود با همین ساز و کارهای موجود به اقتصاد اسلامی نائل شد.
متأسفانه در دوره ی حاضر در بانک های ما به علت پیروی از مدل غربی، عمل حرام رباخواری رایج است . به عنوان مثال رجوع کنید به نظر مجمع تشخیص در رابطه با نحوه ی وصول مطالبات بانکها. در حالی که امام راحل(ره) خسارت تأخیر تأدیه را ربا دانسته و شورای نگهبان بر همین اساس مصوبه ی مجلس را خلاف شرع اعلام کرده، اما مجمع وصول این خسارت را به لحاظ مصلحت نظام، برای بانک ها مجاز شمرده
[/]