جمع بندی اسلام و عدالت درباره ي زنان

تب‌های اولیه

172 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اسلام و عدالت درباره ي زنان

دوستان من جديدم . سوال دارم . جواب بديد لطفا

اگه مدرک دکتری هم داشته باشی ، اگه سالها تو دانشگاه برای تحصیل تلاش کرده باشی اگه شوهرت اجازه نده نمی تونی کار کنی....
چون تو یک زنی و این حق قانونی و شرعی شوهرته!

اگه بخوای گذرنامه بگیری باید شوهرت اجازه بده چون اون قانونا قیم تو هستش!

ه...ر زمانی که شوهرت بخواد باید برای ارضای او آماده باشی اگر اطاعت نکنی شوهرت میتونه ادعا کنه که تو تمکین نداری! طلاقت میده یا سرت هوو میاره !

نه ماه بارداری رو تحمل میکنی ، نه ماه صدای تپ تپ قلب بچه خودت رو حس می کنی اما وقتی زایمان کردی قانون میگه بچه مال شوهرته و تو قانونا سرپرست بچت نیستی!
حتی اگر شوهرت بمیره سرپرست بچت پدر شوهرت میشه و نه تو !

سهم ارث تو نصف سهم برادرت هستش چون تو دختری !
این قانون اسلامه !

حق شهادت تو در دادگاه نصف شهادت یک مرد ارزش داره چون از نظر دینی تو ناقص العقلی !

اگر بخوای طلاق بگیری باید برای دادگاه کلی مدرک و شاهد از بدرقتاری شوهر بیاری و در آخر هم مجبور بشی مهریه رو ببخشی تا شوهرتت تن به طلاق بده اما اگر شوهرت یک شبه نظرش از تو برگشت میتونه خیلی راحت تو رو طلاق بده !

اگه یه روز شوهرت تو رو با یک مرد دیگه ببینه قانون اجازه میده که شوهرت تو رو بکشه ! اما اگه تو شوهرت رو با یک زن دیگه ببینی هیچ حق اعتراضی نداری چون شوهرت قانونا و شرعا حق داره چهارتا عقدی و بینهایت صیغه ای داشته باشه.

دیه تو در اسلام از دیه ی بیضه ی چپ یک مرد هم کمتره!

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد هدی

شما موضوعات متعددي را در يك سوال مطرح كرديد .بنده به اجمال پاسخ هر يك رو عرض مي كنم ، اگر مايل بوديد در مورد هر بخش به بحث و گفتگوي بيشتر بپردازيد ، تاپيك جداگانه ايجاد كنيد زيرا موجب خلط مبحث شده و تاپيك غير قابل جمع بندي خواهد شد ، در غير اينصور مجبور به تفكيك موضوعات شما خواهيم شد .

zeinab82;412377 نوشت:
اگه مدرک دکتری هم داشته باشی ، اگه سالها تو دانشگاه برای تحصیل تلاش کرده باشی اگه شوهرت اجازه نده نمی تونی کار کنی....
چون تو یک زنی و این حق قانونی و شرعی شوهرته!

اگه بخوای گذرنامه بگیری باید شوهرت اجازه بده چون اون قانونا قیم تو هستش!


بحث مديريت يك بحث اساسي براي تمامي جوامع - چه جوامع بزرگ و چه جوامع كوچك مانند خانواده - است .مديريت خانواده در اسلام به معناي سالارگري و سلطه طلبي نيست و يك سمت غير قابل واگذاري نيست بلكه اولا بحث مديريت اجرايي در خانواده است (1)و ثانيا مرد مي تواند در هنگام ازدواج ، مديريت خانواده را با تعيين محدوده هاي آن در صورت درخواست زن و موافقت خودش ، به زن واگذار نمايد ضمن اينكه در هر دو صورت - چه مديريت با مرد باشد و چه با زن - به عنوان مدير مجموعه بايد برنامه ها و كارها را با او هماهنگ كرد . لذا اذن و اجازه و ... در محيط خانواده از باب سالارگري مرد نيست بلكه از باب هماهنگي با مدير مجموعه است .مگر شما در اداره تان زماني كه مي خواهيد در ساعات كاري حتي يك ساعت بيرون برويد مرخصي نمي گيريد ؟ مرخصي به چه معناست ؟ چرا در برخي مواقع با مرخصي برخي ، موافقت نمي شود ؟آيا كسي مي گويد دكتر هم كه باشي براي خروج يكساعت از اداره بايد از مديرت مرخصي بگيري ؟ چرا ؟ زيرا همه مي دانند كه اين كسب اجازه به معني هماهنگي با مدير مجموعه است در مجموعه خانواده هم همينطور است ساير افراد مجموعه با مدير مجموعه هماهنگ باشند .
zeinab82;412377 نوشت:
سهم ارث تو نصف سهم برادرت هستش چون تو دختری !
این قانون اسلامه !

بله اما مرد به دليل تكاليف متعدد مالي سهم دو برابر ارثش را در خانواده - يعني بين زن و فرزندانش- تزريق مي كند اما زن به دليل اينكه تكليف مالي ندارد ، سهم ارث نصفه اش را براي خودش نگه مي دارد ضمن اينكه از سهم ارث مرد به عنوان نفقه و مهريه و ... هم استفاده مي كند لذا در مجموع و عملا سهم ارث آنها برابر است .

(1)- نقل به مضمون ،ر.ك:زن در آيينه جلال و جمال ،ص 327

zeinab82;412377 نوشت:
نه ماه بارداری رو تحمل میکنی ، نه ماه صدای تپ تپ قلب بچه خودت رو حس می کنی اما وقتی زایمان کردی قانون میگه بچه مال شوهرته و تو قانونا سرپرست بچت نیستی!
حتی اگر شوهرت بمیره سرپرست بچت پدر شوهرت میشه و نه تو !

حالا به اين سناريو توجه كنيد :
نه ماه بارداري را تحمل كرده ايد ، دو سه بچه را بزرگ كرده ايد با شوهرتان اختلاف داريد ، طلاق مي گيريد ، سرپرستي بچه ها ،شرعا و قانونا - تصور كنيد اينگونه باشد - با شماست ، طلاق مي گيريد .
شرايط زن پس از طلاق :
يك زن تنها با دو سه بچه كه هم بايد مسكن آنها را تامين كند ، هم خرجشان را بدهد ، هم تربيتشان كند و هم بالاخره زن هم آدم است مي خواهد ازدواج مجدد كند گناه كه نيست ، حالا با اين شرايط چه كسي با خانمي با اين شرايط ازدواج مي كند ؟ و اگر هم ازدواج نكند بايد مسئوليت هزينه ها و تربيت بچه ها را به تنهايي بردوش بكشد حالا فرض كنيم كه تامين هزينه ها بر عهده پدرشان باشد ، زن مي خواهد ازدواج كند با وجود دو سه بچه - حالا شايد بيشتر شايد هم كمتر- چند درصد شانس ازدواجي بهتر از ازدواج قبلي را دارد ؟ فراموش نكنيد فرض را بر اين گرفتيم كه سرپرستي بچه شرعا و قانونا با زن است يعني او پس از ازدواج مجددش بايد با بچه هايش زندگي كند و بايد آنها را سرپرستي كند .
حالا شرايط پدر بچه ها بعد از طلاق - با فرض بالا- :
پس از طلاق ، مرد با فراغ خيال ، بدون هيچ مسئوليتي - نهايتا تامين هزينه زندگي بچه ها- مانند يك پسر مجرد بدون كوچكترين مزاحمت و مسئوليتي ، اقدام به ازدواج مجدد مي كند و اين پروسه را با يك زن ديگر تكرار مي كند در حاليكه مسئوليت تربيت و نگهداري فرزندانش بر عهده ي زني مطلقه است كه براي ازدواج مجدد حتي اگر فرزندي هم نداشت باز هم مشكلاتي براي او وجود داشت چه رسد با چند بچه .
بنظر شما در اين سناريوي جديد ، حقوق بيشتري به زن تعلق مي گرفت ؟ يا اكنون كه اولا تعيين مسئوليت فرزندان بر عهده ي مرد ، خود عامل بازدارنده ي مهمي براي مرد است زيرا حق طلاق بدست مرد است و چون مسئوليت فرزندان با مرد است به راحتي اقدام به طلاق همسرش نمي كند . وثانيا اين حق حضانت غير قابل واگذاري نيست. لذا تعيين مرد - يا در صورت عدم وجود او ولي پدري بچه- عملا به نفع زن است زيرا او را در حصار مسئوليت و ... قرار نمي دهد ضمن اينكه حق ديدار و حتي نگهداري فرزند بصورت هفتگي و... را دارد و ضمنا قابل واگذاري هم هست . آنچه از بي عدالتي و تضييع حقوق در خصوص زن ، ملاحظه مي كنيد به عملكرد بد افراد باز مي گردد نه به ناحق بودن قوانين و دستورات الهي .

zeinab82;412377 نوشت:
حق شهادت تو در دادگاه نصف شهادت یک مرد ارزش داره چون از نظر دینی تو ناقص العقلی !

شهادت يك حق نيست ، يك تكليف است و كسي براي سبك تر بودن تكليفش ناراحت نمي شود ضمن اينكه زن ناقص العقل نيست و در قرآن كريم علت نصف بودن شهادت زن نسبت به مرد ، نقص عقل بيان نشده است :...فان لم يكونا رجلين فرجل وامراتان ممن ترضون من الشهداء ان تضل احداهما فتذكر احداهما الاخري...
...پس اگر دو مرد نبودند، مردى را با دو زن‏، از ميان گواهانى كه (به عدالت آنان‏) رضايت داريد (گواه بگيريد)، تا (اگر) يكى از آن دو (زن‏) فراموش كرد، (زنِ‏) ديگر، وى را يادآورى كند....
آيا معناي اين مساله و ياد آوري ، نقص عقل است به معناي اينكه او در قدرت فكر و فهم مطالب و مسائل ، ناتوان است ؟
ضمنا توجه داشته باشيد كه در قرآن كريم ايات بسياري دال بر يكساني و هموزني زن و مرد است :

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ (غافر/40)
هر كه كار شايسته كند چه مرد باشد يا زن در حالى كه ايمان داشته باشد در نتيجه آنان داخل بهشت مى ‏شوند و در آنجا بى ‏حساب روزى مى ‏يابند

فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ...(آل عمران/195)
پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت كرد [و فرمود كه] من عمل هيچ صاحب عملى از شما را از مرد يا زن كه همه از يكديگريد تباه نمى‏ كنم

اگر زن از ديدگاه قران كريم ، ناقص العقل مي بود ، چگونه مورد خطاب امر و نهي قرار مي گيرد ، امر و نهي ايي كه تنها با بلوغ و عاقل بودن افراد ، معنا مي يابد و نيز جزا دادن و پاداش يا مجازات ، تنها در صورت عاقل بودن فرد مفهوم پيدا مي كند و حال اينكه خطابات امر و نهي در قران كريم در خصوص امور عمومي - يعني در اموري كه اختصاصي زن يا مرد نيست - يكسان است .

zeinab82;412377 نوشت:
اگر بخوای طلاق بگیری باید برای دادگاه کلی مدرک و شاهد از بدرقتاری شوهر بیاری و در آخر هم مجبور بشی مهریه رو ببخشی تا شوهرتت تن به طلاق بده اما اگر شوهرت یک شبه نظرش از تو برگشت میتونه خیلی راحت تو رو طلاق بده !

نظر و دستور قران كريم در مورد نوع رفتار و زندگي مرد با زن دقيقا مخالف ادعاي شماست ، هم در مورد نوع رفتار با زنان و هم در موردي كه مرد از همسرش خوشش نيايد دستور قران كريم اني نيست كه به راحتي زنت را طلاق بده بلكه دستور بر خلاف اين است :
...وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا...(نساء /19)
و با آنها بشايستگى رفتار كنيد و اگر از آنان خوشتان نيامد پس چه بسا چيزى را خوش نمى ‏داريد و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مى ‏دهد
ساير رفتارهايي كه شايسته نيست دستور و توصيه قرآن كريم نمي باشد و سلائق شخصي در رفتار است و نبايد به پاي دين نوشته شود .

zeinab82;412377 نوشت:
دیه تو در اسلام از دیه ی بیضه ی چپ یک مرد هم کمتره!

در اين مورد مقالات جديدي به رشته نگارش در آمده كه شما را به مطالعه يكي از آنها ارجاع مي دهم البته لينك مربوط به بخش پنجم مقاله است .:
بررسي نظريه مشهور در تفاوت ديه زن و مرد (5)

[="Tahoma"]

zeinab82;412377 نوشت:
اگه مدرک دکتری هم داشته باشی ، اگه سالها تو دانشگاه برای تحصیل تلاش کرده باشی اگه شوهرت اجازه نده نمی تونی کار کنی....
چون تو یک زنی و این حق قانونی و شرعی شوهرته!

اگه بخوای گذرنامه بگیری باید شوهرت اجازه بده چون اون قانونا قیم تو هستش!

ه...ر زمانی که شوهرت بخواد باید برای ارضای او آماده باشی اگر اطاعت نکنی شوهرت میتونه ادعا کنه که تو تمکین نداری! طلاقت میده یا سرت هوو میاره !

نه ماه بارداری رو تحمل میکنی ، نه ماه صدای تپ تپ قلب بچه خودت رو حس می کنی اما وقتی زایمان کردی قانون میگه بچه مال شوهرته و تو قانونا سرپرست بچت نیستی!
حتی اگر شوهرت بمیره سرپرست بچت پدر شوهرت میشه و نه تو !

سهم ارث تو نصف سهم برادرت هستش چون تو دختری !
این قانون اسلامه !

حق شهادت تو در دادگاه نصف شهادت یک مرد ارزش داره چون از نظر دینی تو ناقص العقلی !

اگر بخوای طلاق بگیری باید برای دادگاه کلی مدرک و شاهد از بدرقتاری شوهر بیاری و در آخر هم مجبور بشی مهریه رو ببخشی تا شوهرتت تن به طلاق بده اما اگر شوهرت یک شبه نظرش از تو برگشت میتونه خیلی راحت تو رو طلاق بده !

اگه یه روز شوهرت تو رو با یک مرد دیگه ببینه قانون اجازه میده که شوهرت تو رو بکشه ! اما اگه تو شوهرت رو با یک زن دیگه ببینی هیچ حق اعتراضی نداری چون شوهرت قانونا و شرعا حق داره چهارتا عقدی و بینهایت صیغه ای داشته باشه.

دیه تو در اسلام از دیه ی بیضه ی چپ یک مرد هم کمتره!


سلام
اولا زن فطرتا به تکیه گاهی بنام مرد نیاز دارد بدون این تکیه گاه زن مثل پروانه ای سرگردان در طوفان است
ثانیا ازدواج مانند یک قرار داد است اگر تعهداتش را قبول ندارد یا آنرا تغییر می دهد یا ازدواج نمی کند
ثالثا فرزند حق دارد در اختیار کسی باشد که توانایی بیشتری در اداره امور اورا دارد . اینجا صرفا بحث علاقه مادر نیست بلکه حق فرزند از آن مهمتر است
رابعا اگر ارث و دیه زن نصف است مسوولیتی هم در اداره امور مالی خانواده ندارد
خامسا شهادت با عقل عملی مرتبط است نه عقل نظری و ضعف زن در عقل عملی نسبت به مرد دلایل مشخص تکوینی دارد
سادسا طلاق تابع اراده مرد نیست و باید مراحل قانونی خاص خودش را بگذراند ضمن اینکه در عقد ازدواج میتوان حق طلاق را برای زن مندرج کرد
سابعا تعدد زوجات تنها به حسب مصالح مرد نیست بلکه محور آن مصالح اجتماعی است
والله الموفق

مطالب پست اول به دل نوشته های فیس بوکی بیشتر شبیهن تا سؤال!
از اونهایی که گروه های به اصطلاح مدافع حقوق زنان برای تحریک اونها مینویسند.

هدی;413752 نوشت:
بحث مديريت يك بحث اساسي براي تمامي جوامع - چه جوامع بزرگ و چه جوامع كوچك مانند خانواده - است .مديريت خانواده در اسلام به معناي سالارگري و سلطه طلبي نيست و يك سمت غير قابل واگذاري نيست بلكه اولا بحث مديريت اجرايي در خانواده است (1)و ثانيا مرد مي تواند در هنگام ازدواج ، مديريت خانواده را با تعيين محدوده هاي آن در صورت درخواست زن و موافقت خودش ، به زن واگذار نمايد

سلام ببخشید یعنی نمیشه حداقل در این یک مورد میگفتن با همفکری و مشورت در مورد مسائل تصمیم بگیرین نه این که فقط یه نفر حرف خودش رو به کرسی بنشونه

با سلام

(نگین);413828 نوشت:
سلام ببخشید یعنی نمیشه حداقل در این یک مورد میگفتن با همفکری و مشورت در مورد مسائل تصمیم بگیرین نه این که فقط یه نفر حرف خودش رو به کرسی بنشونه

يكي از اصول صحيح مديريت از نظر قران كريم اين است كه مدير با ساير افراد زير مجموعه مشورت كند اما خودش تصميم نهايي را بگيرد :
...وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ...(آل عمران/159)
...با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن...
يعني پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - دستور مي يابند كه با مسلمانان مشورت كنند اما در مقام تصميم گيري ، خودشان تصميم نهايي را مي گيرند :"عزمت"
در ساير موارد هم مسلمانان بطور كلي به مشورت با هم در كارها امر شده اند :"...وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ..."(شوري/38)...و كارشان در ميانشان مشورت است...
همينطور دستوراتي براي مشورت در حوزه مسائل خانواده و فرزندان وجود دارد:

...فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا...(بقره/233)
پس اگر [پدر و مادر] بخواهند با رضايت و صوابديد يكديگر كودك را [زودتر] از شير بازگيرند گناهى بر آن دو نيست
مسلما زماني كه براي امري مانند از شير گرفتن كودك ، والدين به مشورت و جلب رضايت يكديگر امر مي شوند براي امور مهمتر در خانواده هم مشورت خواهند كرد .

zeinab82;412377 نوشت:
اگه مدرک دکتری هم داشته باشی ، اگه سالها تو دانشگاه برای تحصیل تلاش کرده باشی اگه شوهرت اجازه نده نمی تونی کار کنی....
چون تو یک زنی و این حق قانونی و شرعی شوهرته!

zeinab82;412377 نوشت:
اگه بخوای گذرنامه بگیری باید شوهرت اجازه بده چون اون قانونا قیم تو هستش!

سلام

سرکار هدا جوابهای خوبی به بعضی قسمتها دادند
در این مورد بالا
همانطور که گفتین قانون جمهوری اسلامی این قوانین رو وضع کرده
و فکر می کنم از قوانین اسلام نیست
چون هیچ کجای قران نیامده اجازه زن دست مرده و
البته قیم امده که قیم به معنای اینکه اجازه زن دست مردد باشه نیست
قیم یعنی سرپرست
مثل اینکه پدر قیم فرزندانش هست اماایا فرزندان بدون اجازه پدر حقی که به جایی بروند ندارند ؟

موفق باشید

نه خير جناب علي خان دل نوشته فيسبوكي نيست كه اگر هم باشه حقيقت هست و هيچ كدوم از دلايل براي شخص من قانع كننده نبود

سلام شما لطفا با تاریخ وضعیت زنان نگاهی بندازی بد می دونی که اسلام به زن شرافت داده ونگاه ابزاری وبد به زن که قبلا بوده در اسلام وجود نداره ....اینکه با اجازه شوهر باشه بخاطر حفظ بنیان خانواده است ودکتر بودن زن منافاتی با اجازه گرفتن نداره وچه بسا لطفیست که اسلام در حق زنان داشته ...متشکرم:Gol:

بی نظیر;414227 نوشت:
سلام

سرکار هدا جوابهای خوبی به بعضی قسمتها دادند
در این مورد بالا
همانطور که گفتین قانون جمهوری اسلامی این قوانین رو وضع کرده
و فکر می کنم از قوانین اسلام نیست
چون هیچ کجای قران نیامده اجازه زن دست مرده و
البته قیم امده که قیم به معنای اینکه اجازه زن دست مردد باشه نیست
قیم یعنی سرپرست
مثل اینکه پدر قیم فرزندانش هست اماایا فرزندان بدون اجازه پدر حقی که به جایی بروند ندارند ؟

موفق باشید


با سلام
مثالي كه در مورد سيستم كار و فعاليت در ادارات عرض كردم ، حقيقتا مثال بسيار خوبي براي رفع سوء تفاهمات حاصله در مورد مديريت خانواده و مسائل حاشيه اي آن است .
ببينيد هر كس در هر مجموعه و برنامه اي با اراده و اختيار خودش وارد مي شود معنايش اين است كه نسبت به آن برنامه يا آن نظم تعريف شده ي آن سيستم ، خود را منتقاد و موظف به اجرا مي بيند .
كسي كه در اداره اي مشغول به كار مي شود يعني اين سيستم مديريتي را پذيرفته كه اگر بخواهد در ساعات اداري و كاري اش از اداره خارج شود بايد از مسئولش اجازه بگيرد - يعني همان مرخصي اداري- وقتي هم كه مي خواهد برود بايد برگه ي مرخصي داشته باشد اينها اصول و لوازم وملزومات حضور در يك مجموعه است حال اين مجموعه هر مجموعه اي كه مي خواهد باشد ، مجموعه اداري ، مجموعه ورزشي ، مجموعه خانواده و.... اينها بايد هاي غير قابل اجتناب در سيستم جمعي است .
خانواده هم اولا مستثني نيست و قبول عقد ازدواج - كه خود يك قرار داد است - و با اختيار طرفين مشروعيت مي يابد نشان دهنده ي پذيرش و قبول حضور در يك سيستم جمعي به نام خانواده است كه طبعا مدير دارد - قبلا عرض كرديم كه هر چند مديريت خانواده با مرد است اما اين مديريت قابل واگذاري است چه به طور كلي و چه در برخي از امور قابل تفويض است -.
و ثانيا تعيين مدير و مسئول براي يك مجموعه معنايش در ديني كه در تمامي كارها امر به مشورت نموده ، به معناي سالارگري و سلطه جويي و برتري طلبي نيست بلكه معنايي جز مديريت اجرايي ندارد طبيعتا اذن خروج از مرد براي زن كه يك بار منفي معنايي براي برخي خانمها ايجاد نموده است صرفا معادل با هماهنگي با مدير مجموعه در ساير مجموعه هاست.يقينا در مجموعه اداري هم اگر با مرخصي فردي موافقت نشود معنايش اين است كه او اذن خروج ندارد .


اما ....
اما يك نكته مهم و آن اينكه باز خورد منفي اين مساله از آنجا ناشي مي شود كه يك مرد به عنوان مدير خانواده - كه بايد به حكم صريح قران كريم با همسرش رفتار نيكو داشته باشد : و عاشروهن بالمعروف- بخواهد از ابزار مديريتي اش سوء استفاده كرده و بي جهت و در راستاي آزار و محدود نمودن همسرش از آن استفاده نمايد . پيشوايان دين و ائمه عليهم السلام در امر دقت در انتخاب صحيح همسر تاكيدات فراواني دارند من جمله : مردي خدمت حضرت امام حسن عليه‌السّلام رسيد تا درباره تزويج دخترش مشورت کند، حضرت فرمود: به مرد باتقوا او را شوهر بده زيرا اگر او را دوست بدارد، احسان و اکرامش مي‌کند و اگر دوستش نداشته باشد، به او ظلم نخواهد کرد.(1)
لذا درست است كه اسلام مديريت خانواده را به مردم واگذار نموده اما هم او را ملزم به رعايت رفتار نيكو با همسرش گردانيده و هم تاكيد به دقت در انتخاب نموده است .
گذشته از اين ، ما يك خطوط قانوني در اسلام داريم و يك خطوط اخلاقي ، در محيط خانواده اگر صرفا هر دو طرف بخواهند با خطوط قانوني و بايد و نبايد هاي قانوني بايكديگر برخورد كنند ، زندگي بر مرز و مدار قانون خواهد بود اما آنچه موجب تعالي تمامي افراد خانواده است ، زندگي بر مدار اخلاق است .

(1)- مکارم الاخلاق، ص 222

هدي خانم شما با اين مثال عملا مردسالاري رو داريد بيان ميكنيد و دقيقا كلمه رياست اينجا به ذهن متواتر مي شه به نظر من بايد اينقد فضاي محبت آميز بين زن و شوهر و در كل در خانواده حاكم شده باشه كه زن نيازي به اذن نداشته باشه باشه و با ميل و رضاي خودش به شوهر فقط اعلام كنه . البته اينجا بحث اعتماد طرفين بهم هم مطرح ميشه .
شما مرتبا از كلمه مدير و رئيس استفاده مي كنيد و تمام كارها رو منوط به هماهنگي با مرد بيان مي كنيد كه اين خودش به معناي سالارگري هست

به نظر منم زن و شوهر باید بهم اعتماد داشته باشن یعنی چی که زن هر وقت خواست بره بیرون اجازه بگیره بخواد ادامه تحصیل بده اجازه بگیره اگه بگیم اینجوری نظم خونه بهم میخوره خوب در عوضش مرد هم هر جا خواست بره باید اطلاع بده نه اینکه فقط وظیفه زن باشه
به نظر من خانه اصلا نباید شبیه اداره باشه زن و مرد باید مثل دو تا دوست باشن نه مثل کارمند و رئیس

نقل قول:
نه خير جناب علي خان دل نوشته فيسبوكي نيست كه اگر هم باشه حقيقت هست و هيچ كدوم از دلايل براي شخص من قانع كننده نبود

من قفط گفتم که شبیه به اونهاست.
چون هیچ کدوم از جمله هاتون شکل سؤالی ندارند.
نقل قول:
هدي خانم شما با اين مثال عملا مردسالاري رو داريد بيان ميكنيد و دقيقا كلمه رياست اينجا به ذهن متواتر مي شه به نظر من بايد اينقد فضاي محبت آميز بين زن و شوهر و در كل در خانواده حاكم شده باشه كه زن نيازي به اذن نداشته باشه باشه و با ميل و رضاي خودش به شوهر فقط اعلام كنه . البته اينجا بحث اعتماد طرفين بهم هم مطرح ميشه .
شما مرتبا از كلمه مدير و رئيس استفاده مي كنيد و تمام كارها رو منوط به هماهنگي با مرد بيان مي كنيد كه اين خودش به معناي سالارگري هست

این حرف شما هم شبیه به حرف یکی از گروه های صدر اسلام هست که می گفتند ما اینقدر به خودمون اعتماد داریم و با هم روراست هستیم که نیاز نمی بینیم برای خودمون رهبر تعیین کنیم.
ولی بعد از مدتی که بی نظمی بینشون پیش اومد خود همونها مجبور شدند که یه نفر به عنوان رئیس انتخاب کنند.
بحث اینه که اصولاً وجود مرکزیت و رهبری و فرماندهی و مثل این تعابیر برای هر گروه و تشکل و جمع چند نفری لازمه. چه اداره باشه، چه یک بازی فوتبال باشه، چه اداره کشور باشه و چه خانواده. حتی در روایات اومده که اگر 2 نفری مسافرت میرید، یکی تون باید به عنوان رهبر باشه و اون یکی حرفهای اونو گوش کنه. در این حد وجود رهبری اهمیت داره.
هر گروهی برای اینکه انسجام خودشو حفظ کنه و به نتیجه برسه نیاز داره به یه رهبر که به عنوان مرکز اون گروه قرار بگیره.
خانواده هم از این قانون مستثنی نیست و اون هم یک نوع گروه به حساب میاد که هدف مشخصی داره و ناگزیره از این که برای خودش یک رهبر داشته باشه. البته رهبری نه از نوع رهبری در یک اداره و شرکت و قوانین سخت گیرانه و ...
این که مرد به عنوان رهبر و رئیس خانواده تعبیر میشه اصلاً مردسالاری نیست. به خاطر اینه که مرد ویژگی های روحی و جسمی متناسب رو برای این کار داره. ویژگیهایی مثل توانایی مدیریت، تدبیر کردن، تصمیم گیری به موقع، دوراندیشی، کلی نگری...ولی زن این ویژگی ها رو نداره. بالطبع هم چنین مسئولیتهایی بهشون داده نشده. عوضش مسئولیتهای دیگه ای در خانه دارند که دقیقاً مطابق با ویژگیهای روحی و جسمی شون هست.
امیدوارم جوابم کامل بوده باشه.
اگر هم جسارتی شد عذر خواهی می کنم.

علی ;414425 نوشت:
ویژگیهایی مثل توانایی مدیریت، تدبیر کردن، تصمیم گیری به موقع، دوراندیشی، کلی نگری...ولی زن این ویژگی ها رو نداره.

من کاری به بقیه خونواده ها ندارم ولی خیلی از این ویژگیها که گفتید در مادر من وجود داره و خدا رو شکر میکنم که پدرم بیشتر اوقات به نظرات مادرم احترام میذاره و حرف اون رو ملاک قرار میده و آخرش ما به حرف اون عمل میکنیم.
پس همیشه استثناهایی وجود داره

با سلام

zeinab82;414347 نوشت:
شما با اين مثال عملا مردسالاري رو داريد بيان ميكنيد

(نگین);414373 نوشت:
به نظر من خانه اصلا نباید شبیه اداره باشه زن و مرد باید مثل دو تا دوست باشن نه مثل کارمند و رئیس

تشبيه در ادبيات داراي اركاني است كه يكي از مهمترين آنها وجه شبه است .وجه شبه آن خصوصيت ممتاز و صفت بارزي را مي گويند كه به دليل وجود آن صفت در هر دو طرف قضيه ، تشبيه بكار مي رود . مثلا شير ، صفات مختلفي دارد هم شجاع است ، هم درنده و بي رحم است هم دهان بسيار بد بويي دارد اما وقتي فردي را به شير تشبيه مي كنند همه مي فهمند كه مراد شجاعت فرد است و منظور اين نيست كه او مثلا دهان بدبويي دارد .
حالا شما در مثال بنده هم دقيقا به همان موضوعي كه وجه شباهت بود توجه نفرموديد و به ساير صفات توجه كرديد .
بحث در خصوص اذن زن براي خروج از منزل بود كه خانم يا اقاي زينب اشكال كردند: تو اگر دكتر هم باشي براي خروج از منزل بايد از شوهرت اجازه بگيري.
و بنده در پاسخ گفتم بحث ، بحث اجازه آقا نيست بحث انقياد از اصولي است كه شما در هر مجموعه اي باشيد ملزميد رعايتش كنيد .شما اگر مادر هم باشيد فرزندتان بايد با شما هماهنگ باشد نه اينكه شما از او سلب اختيار كنيد ، خير بايد هماهنگي وجود داشته باشد . وانگهي مساله ي هماهنگي كجا ، مساله مرد سالاري كجا !!!
من تصور مي كنم ما هر تاپيكي كه ايجاد مي كنيم و يا در بحثي مشاركت مي كنيم بايد روشي منطقي براي بحث داشته باشيم ، اينكه بنده علنا و چند بار بيان كنم كه :
هدی;413752 نوشت:
مديريت خانواده در اسلام به معناي سالارگري و سلطه طلبي نيست
نقل قول:
...وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ...(آل عمران/159)
...با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن...
يعني پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - دستور مي يابند كه با مسلمانان مشورت كنند اما در مقام تصميم گيري ، خودشان تصميم نهايي را مي گيرند :"عزمت"
در ساير موارد هم مسلمانان بطور كلي به مشورت با هم در كارها امر شده اند :"...وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ..."(شوري/38)...و كارشان در ميانشان مشورت است...
همينطور دستوراتي براي مشورت در حوزه مسائل خانواده و فرزندان وجود دارد:

...فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا...(بقره/233)
پس اگر [پدر و مادر] بخواهند با رضايت و صوابديد يكديگر كودك را [زودتر] از شير بازگيرند گناهى بر آن دو نيست
مسلما زماني كه براي امري مانند از شير گرفتن كودك ، والدين به مشورت و جلب رضايت يكديگر امر مي شوند براي امور مهمتر در خانواده هم مشورت خواهند كرد .


شما به بنده نسبت بدهيد كه :
zeinab82;414347 نوشت:
هدي خانم شما با اين مثال عملا مردسالاري رو داريد بيان ميكنيد

يك روش منطقي نيست .شما براي ارائه پاسخ، آنچه بنده نگفته ام را به من نسبت ندهيد بلكه اگر نقدي به پاسخ ها داريد ارائه كنيد .
مثلا وقتي عرض مي كنيم مديريت قابل واگذاري است شما بايد بپرسيد چگونه ؟ الان عملا در كدام خانواده اين مساله رخ داده است ؟ آيا مردي هم هست كه مديريتش را واگذار كند ؟ اينگونه اشكال كنيد تا بحث روال منطقي داشته باشد نه اينكه هر چه بنده مي گويم بفرماييد: من قانع نشدم ، شما داريد مردسالاري را ترويج مي كنيد و ...

shabnam !;414437 نوشت:
من کاری به بقیه خونواده ها ندارم ولی خیلی از این ویژگیها که گفتید در مادر من وجود داره و خدا رو شکر میکنم که پدرم بیشتر اوقات به نظرات مادرم احترام میذاره و حرف اون رو ملاک قرار میده و آخرش ما به حرف اون عمل میکنیم.
پس همیشه استثناهایی وجود داره

این که شما گفتید استثنا نیست.
منظور من اینه که این ویژگی ها به طور عام در مردها بیشتر وجود داره و به طور کلی این مردها هستند که باید واجد چنین ویژگیهایی باشند.
بله چه اشکالی داره، ممکنه در مواردی خانم بهتر عمل کنه یا نظر بهتری بده. ولی کلیت ماجرا اینطور نیست.
این رو هم بدونید که همیشه عینیت یافتن یه تناقض باعث نمیشه واقعیت از بین بره.
الان تو غرب زنها تقریباً با مردها هیچ تفاوتی ندارند. مثل مردها کار می کنند، لباس می پوشند. حتی محافظای امنیتی گاهی اوقات زنها هستند. دقیقاً نقطه مخالف چیزی که طبیعت و ماهیت زن باید باشه.
اما نتیجه ش شده چیزی که امروز از خانواده توی غرب باقی مونده...
امیدوارم منظورمو متوجه شده باشید.

هدی;413762 نوشت:
حالا به اين سناريو توجه كنيد :
نه ماه بارداري را تحمل كرده ايد ، دو سه بچه را بزرگ كرده ايد با شوهرتان اختلاف داريد ، طلاق مي گيريد ، سرپرستي بچه ها ،شرعا و قانونا - تصور كنيد اينگونه باشد - با شماست ، طلاق مي گيريد .
شرايط زن پس از طلاق :
يك زن تنها با دو سه بچه كه هم بايد مسكن آنها را تامين كند ، هم خرجشان را بدهد ، هم تربيتشان كند و هم بالاخره زن هم آدم است مي خواهد ازدواج مجدد كند گناه كه نيست ، حالا با اين شرايط چه كسي با خانمي با اين شرايط ازدواج مي كند ؟ و اگر هم ازدواج نكند بايد مسئوليت هزينه ها و تربيت بچه ها را به تنهايي بردوش بكشد حالا فرض كنيم كه تامين هزينه ها بر عهده پدرشان باشد ، زن مي خواهد ازدواج كند با وجود دو سه بچه - حالا شايد بيشتر شايد هم كمتر- چند درصد شانس ازدواجي بهتر از ازدواج قبلي را دارد ؟ فراموش نكنيد فرض را بر اين گرفتيم كه سرپرستي بچه شرعا و قانونا با زن است يعني او پس از ازدواج مجددش بايد با بچه هايش زندگي كند و بايد آنها را سرپرستي كند .
حالا شرايط پدر بچه ها بعد از طلاق - با فرض بالا- :
پس از طلاق ، مرد با فراغ خيال ، بدون هيچ مسئوليتي - نهايتا تامين هزينه زندگي بچه ها- مانند يك پسر مجرد بدون كوچكترين مزاحمت و مسئوليتي ، اقدام به ازدواج مجدد مي كند و اين پروسه را با يك زن ديگر تكرار مي كند در حاليكه مسئوليت تربيت و نگهداري فرزندانش بر عهده ي زني مطلقه است كه براي ازدواج مجدد حتي اگر فرزندي هم نداشت باز هم مشكلاتي براي او وجود داشت چه رسد با چند بچه .
بنظر شما در اين سناريوي جديد ، حقوق بيشتري به زن تعلق مي گرفت ؟ يا اكنون كه اولا تعيين مسئوليت فرزندان بر عهده ي مرد ، خود عامل بازدارنده ي مهمي براي مرد است زيرا حق طلاق بدست مرد است و چون مسئوليت فرزندان با مرد است به راحتي اقدام به طلاق همسرش نمي كند . وثانيا اين حق حضانت غير قابل واگذاري نيست. لذا تعيين مرد - يا در صورت عدم وجود او ولي پدري بچه- عملا به نفع زن است زيرا او را در حصار مسئوليت و ... قرار نمي دهد ضمن اينكه حق ديدار و حتي نگهداري فرزند بصورت هفتگي و... را دارد و ضمنا قابل واگذاري هم هست . آنچه از بي عدالتي و تضييع حقوق در خصوص زن ، ملاحظه مي كنيد به عملكرد بد افراد باز مي گردد نه به ناحق بودن قوانين و دستورات الهي .

چرا اسلام به این مسئله به عنوان یک مسئولیت (صرفا) نگاه میکند نه یک حق؟این هم میتواند یک حق باشد هم مسئولیت.از طرفی زنی که هم توانش رو دارد و هم میل به انجام این کار و شرایطش هم کاملا مناسب و فراهم است چرا این اجازه رو ندارد؟وقتی زنی از نظر مسائل مالی مشکلی نداشته باشد ایا بهتر نیست که او کفیل فرزندش باشد چون از نظر تربیتی و تاثیر گذاری روی فرزند خیلی بهتر از یک مرد میتوند عمل کند.این به نفع خود فرزند هم هست.

علی ;414453 نوشت:
الان تو غرب زنها تقریباً با مردها هیچ تفاوتی ندارند.

چرا فقط بدی های این رو می بینید. بله تفاوت ندارن چون نگاه اونا به زن فرق داره اونا مثل ما زن رو یک موجود ضعیف نمی دونند که حتی تشخیص و قدرت تصمیم گیری هم نداره.
چرا هر وقت به غرب نگاه میکنیم فقط خونواده های از هم پاشیده شو می بینیم ؟؟
چرا فقط باید زنهای مسلمان همیشه از وضعیت خودشون ناراضی باشن؟
چرا من که یک مسلمانم نمی تونم بپذیرم این تناقض ها رو ؟
گفتن این چیزها برای شما که یک مردید راحته ولی برای من پذیرشش سخته باید این چراها جواب منطقی داشته باشه یا نه

بحث سالارگري و سلطه طلبي بسيار با بحث مديريت و هماهنگي متفاوت است .
شما بوفور مي بينيد كه مثلا مادر در خانواده مسئول رفتق و فتق امور فرزندان است ، مسئول خريد يا هماهنگي رفت و آمد هاي فاميلي است - او قرار ميهماني را مي گذارد يا ...- اينها بخش هايي از حوزه ي مديريت خانواده است كه مرد آنها را به زن واگذار كرده است و در واقع حتي خود مرد هم در اين موارد با زن هماهنگ مي كند .
يا مثلا مي بينيد كه از اموري جزيي مثل خريد وسائل منزل ، تا ازدواج فرزندان ، مرد خود را ملزم به مشورت با همسرش مي بيند چرا ؟ چون مشورت يكي از اصول همان مديريتي است كه شما آنرا سالارگري تعبير مي كنيد و توصيه اكيد ديني است كه شما به او نسبت مردسالاري در آن را مي دهيد .
حتي گاه شاهديم كه در برخي خانواده ها مرد بصورت كلي مديريت را به زن تفويض كرده است و خودش هم براي انجام امور با همسرش هماهنگ مي كند آيا معناي اين مساله ، زن سالاري است ؟
و اما در مورد خاص خروج زن از منزل و اذن شوهر بايد مطالبي را بعرض برسانيم :
حدود اطاعت زن از همسرش در ميان فقها اختلافي است و در اين زمينه ديدگاههاي مختلفي وجود دارد وهرچند حدود اطاعت از همسر به مبنا و ملاك هر يك از ديدگاههاي مذكور بستگي دارد اما همه فقها و علما ، اذن خروج از منزل را جزء وظايف زن و محدوده ي اطاعت وي از همسر نمي دانند و تنها برخي از فقها اذن خروج از منزل را جزء وظايف زن در محدوده همسري مي دانند .

هدی;414475 نوشت:
قيمومت و سرپرستى مرد به آن حد نيست كه براى همسر خود در دارايى هايش, اراده و تصرف او را اجازه ندهد و نگذارد زن در حفظ حقوق فردى و اجتماعى خود و دفاع از آنها و كسب مقدماتى كه براى رسيدن بدان لازم است, مستقل باشد.

ممنون از پاسختون.
پس میشه گفت که زن برای اموری مثل ادامه تحصیلش، نذر از اموال خود ( حتی نذری مثل نذر زجری ) نیازی به اجازه همسر ندارد. چون بنا بر دیدگاه های که اعلام کردید این موارد جزء حدود اطلاعت زن از همسرش نمی باشد؟

shabnam !;414464 نوشت:
چرا فقط بدی های این رو می بینید. بله تفاوت ندارن چون نگاه اونا به زن فرق داره اونا مثل ما زن رو یک موجود ضعیف نمی دونند که حتی تشخیص و قدرت تصمیم گیری هم نداره.
چرا هر وقت به غرب نگاه میکنیم فقط خونواده های از هم پاشیده شو می بینیم ؟؟
چرا فقط باید زنهای مسلمان همیشه از وضعیت خودشون ناراضی باشن؟
چرا من که یک مسلمانم نمی تونم بپذیرم این تناقض ها رو ؟
گفتن این چیزها برای شما که یک مردید راحته ولی برای من پذیرشش سخته باید این چراها جواب منطقی داشته باشه یا نه

اسلام زن رو یک موجود ضعیف و فاقد قدرت تشخیص و تصمیم گیری نمی دونه. توضیحات کارشناس محترم رو توجه کنید.
می دونید چرا؟ چون هیچ کدوم از این به اصطلاح تناقض ها رو در عمل تجربه نکردید. یه بار که در عمل باهاش روبرو شدید، اون وقت متوجه می شید که تناقضی در کار نیست.

هورشید;414457 نوشت:
چرا اسلام به این مسئله به عنوان یک مسئولیت (صرفا) نگاه میکند نه یک حق؟این هم میتواند یک حق باشد هم مسئولیت.از طرفی زنی که هم توانش رو دارد و هم میل به انجام این کار و شرایطش هم کاملا مناسب و فراهم است چرا این اجازه رو ندارد؟وقتی زنی از نظر مسائل مالی مشکلی نداشته باشد ایا بهتر نیست که او کفیل فرزندش باشد چون از نظر تربیتی و تاثیر گذاری روی فرزند خیلی بهتر از یک مرد میتوند عمل کند.این به نفع خود فرزند هم هست.

در اسلام احكام و قوانين بصورت جزيره اي و مستقل از هم نيستند بلكه يكسري از احكام و دستورات با توجه به ساير احكام وضع شده است مثلا در اسلام بار تكاليف مالي بر عهده زن نيست و تامين هزينه هاي خانواده ، تكليف او نيست لذا تامين هزينه فرزند بر عهده ي پدر است البته توجه داشته باشيد كه امور مربوط به فرزند فقط تامين هزينه زندگي او نيست و نيز در طلاق ، فقط حق فرزندان لحاظ نمي شود ، درست است كه مادري ممكن است بتواند هزينه ي فرزندانش را تامين كند و مشكل مالي نداشته باشد اما قوانين ، ناظر به وضع اغلب مردم هستند نه استثناها .
و نيز ممكن است مادري با داشتن امكانات مالي ، نخواهد ازدواج كند اما ممكن است ساير زنان مطلقه ي فرزند دار بخواهند ازدواج كنند پس نبايد حقوق آنان ناديده گرفته شود و تمام مسئوليت فرزند ، پس از طلاق با مادر باشد در حاليكه مرد بدون هيچ مسئوليتي بتواند يك زندگي ديگر را آغاز كند ضمنا فراموش نكنيم كه وقتي حق طلاق را خداوند به مرد داده اگر قرار باشد مسئوليت و نگهداري فرزند هم پس از طلاق بر عهده ي مادر باشد آنوقت مردان بي تعهد ، براحتي همسرانشان را با داشتن فرزند طلاق داده و به سراغ تجربه نمودن زندگي ديگري مي روند اما مسئوليت فرزندان - هم از نظر مالي و هم سرپرستي - بر دوش مرد ، خود عامل بازدارنده ي مهمي است .
و نكته ديگر اينكه ، حق حضانت نيز قابل واگذاري است .

علی ;414501 نوشت:
می دونید چرا؟ چون هیچ کدوم از این به اصطلاح تناقض ها رو در عمل تجربه نکردید. یه بار که در عمل باهاش روبرو شدید، اون وقت متوجه می شید که تناقضی در کار نیست.

خیلی ممنون از پاسختون.:Gol:
بهرحال من که در زندگی خونواده خودم و همچنین زندگی خیلی از آشنایانمون دیدم زن ها در خیلی از موارد بهتر از مردها تصمیم گیری کردند و می کنند و نیازی هم به تجربه دیگه نیست. شاید به نظر شما این صورت مسئله رو عوض نکنه و اون ویژگیهایی که گفتید به قول شما در مردها بیشتر باشه به هر حال هر کی نظری داره .:Rose:
من هم با نظر کارشناس موافقم اول و آخر همه امور و مسائل یک زندگی خونوادگی باید با مشورت همراه باشه .

shabnam !;414489 نوشت:
پس میشه گفت که زن برای اموری مثل ادامه تحصیلش، نذر از اموال خود ( حتی نذری مثل نذر زجری ) نیازی به اجازه همسر ندارد. چون بنا بر دیدگاه های که اعلام کردید این موارد جزء حدود اطلاعت زن از همسرش نمی باشد؟

همانطور كه در پي نوشت پست شماره 24 عرض كردم ، از آنجا كه ديدگاههاي فقها در اين زمينه متفاوت است بايد در خصوص سوالتان به نظر مرجعتان مراجعه كنيد و نظر ايشان بستگي دارد كه به كدام مبنا معتقدند اما زن در اموال خودش مختار است كه تصرف يا مديريت كند و نياز به اذن همسر ندارد مگر اينكه نياز به خروج از منزل و ... داشته باشد كه باز هم با توجه به تفاوت نظر فقها ، بايد در اين خصوص - يعني خروج از منزل- به نظر مرجع خودش رجوع كند .

shabnam !;414515 نوشت:
خیلی ممنون از پاسختون.:Gol:
بهرحال من که در زندگی خونواده خودم و همچنین زندگی خیلی از آشنایانمون دیدم زن ها در خیلی از موارد بهتر از مردها تصمیم گیری کردند و می کنند و نیازی هم به تجربه دیگه نیست. شاید به نظر شما این صورت مسئله رو عوض نکنه و اون ویژگیهایی که گفتید به قول شما در مردها بیشتر باشه به هر حال هر کی نظری داره .:Rose:
من هم با نظر کارشناس موافقم اول و آخر همه امور و مسائل یک زندگی خونوادگی باید با مشورت همراه باشه .

من نظر شخصی مو نگفتم! چیزیه که اسلام هم روش تأکید داره. حضرت علی (ع) هم روز اولی که با حضرت فاطمه (س) همخونه شدند کارهاشون رو با هم تقسیم کردند.
اگه شما تو آشنا هاتون دیدید من هم دارم می بینم که خیلی از موارد که هیچی، بعضی جاها کلاً تصمیم گیری بر عهده زن هاست.
اما تشخیص درست بودن این تصمیم ها بر عهده من که مرد هستم یا شما که زن هستید نیست. آمار طلاق و مشکلات زوجهای جوان و شکایتهاشون از مادرزن و مادرشوهر داره حقیقت رو نشون میده.
باز هم نمیخوام بگم که مشکل از زنه یا مرد. فقط میخوام تأکید کنم که همیشه محوریت خانواده و مرکزیت اون مرد هست. زن هم نقش بسیار کلیدی و مهمی داره، اما نه به اندازه مرد و نه هموزن و همطراز اون. مشورت هم که حتماً باید باشه و هیچ منافاتی با این نقش مرد نداره. امیدوارم بین این دو قضیه تناقض فرض نکنید.

با سلام وتبریک

بله قبلا نوشتیم ومفصل بحث نمودیم که اگر بخواهیم حقوق زن ومرد را به تنهایی بسنجیم دچار چنین توهماتی میشویم اما اگر همه حقوق زن را با همه حقوق مرد با هم وزن کنیم آیا بی عدالتی وتبعیضی مشاهده میشود ؟!

کدام دین یا غیر دینی بهتر از اسلام مخصوصا تشیع ، حقوق زن و مرد را احقاق و استیفا نموده است ؟

اسلام زن رو یک موجود ضعیف و فاقد قدرت تشخیص و تصمیم گیری نمی دونه.

شايد به اين شدتي كه شما گفتي مطرح نشده باشه اما توصيه ميكنم حكمت 238 حضرت علي (ع) در نهج البلاغه رو بخونيد و بعد به اين صراحت دفاع كنيد.

زن و زندگي همه اش زحمت و دردسر است و زحمت بار تر اينكه چاره اي جز بودن با او نيست

خیر البریه;414913 نوشت:
با سلام وتبریک

بله قبلا نوشتیم ومفصل بحث نمودیم که اگر بخواهیم حقوق زن ومرد را به تنهایی بسنجیم دچار چنین توهماتی میشویم اما اگر همه حقوق زن را با همه حقوق مرد با هم وزن کنیم آیا بی عدالتی وتبعیضی مشاهده میشود ؟!

کدام دین یا غیر دینی بهتر از اسلام مخصوصا تشیع ، حقوق زن و مرد را احقاق و استیفا نموده است ؟

چرا ما بايد حقوق هر دو رو با هم بسنجيم ؟ هركدوم از زن و مرد به تنهايي يك انسانه كه داراي حقوق مخصوص به خودش هست و دليلي نداره هرجا اسمي از رن مياد اسم مرد هم كنارش باشه تا تكميل بشه . اين بعني عين ناديده گرفتن حق زن به عنوان يك انسان مستقل

علی ;414884 نوشت:
من نظر شخصی مو نگفتم! چیزیه که اسلام هم روش تأکید داره. حضرت علی (ع) هم روز اولی که با حضرت فاطمه (س) همخونه شدند کارهاشون رو با هم تقسیم کردند.
.

توصيه ميكنم حكمت 238 حضرت علي (ع) در نهج البلاغه رو بخونيد و بعد به اين صراحت دفاع كنيد.

زن و زندگي همه اش زحمت و دردسر است و زحمت بار تر اينكه چاره اي جز بودن با او نيست

zeinab82;415032 نوشت:
توصيه ميكنم حكمت 238 حضرت علي (ع) در نهج البلاغه رو بخونيد و بعد به اين صراحت دفاع كنيد.

زن و زندگي همه اش زحمت و دردسر است و زحمت بار تر اينكه چاره اي جز بودن با او نيست

این که چیزی نیست! تشبیه زن به کشتزار برای کشت بچه که ای مردان بذر خود را بکارید و بعد فرزند برداشت کنید در متن قرآن هست. در احکام ازدواج داریم که بعد از ازدواج، آلت تناسلی زن به مالکیت مرد در میاد و به دلیل اینکه مرد حق کنترل ملک خود رو داره، زن حق نداره بدون اجازه مرد از منزل بیرون بره. دیگه وقتی این سوراخ های اساسی در نظام حقوقی اسلام است این صحبت های حضرت علی جایی برای تعجب نیست که نه بار استدلالی دارند و نه بار اخلاقی.

[=Microsoft Sans Serif]درود بر بانو "Kinze" :Gol:

Kinzie Kensington;415036 نوشت:
این که چیزی نیست! تشبیه زن به کشتزار برای کشت بچه که ای مردان بذر خود را بکارید و بعد فرزند برداشت کنید در متن قرآن هست.

شما اجازه دارید هرجا که از قرآن سنگین و اشتباه دیده می‌شود را نپذیرید تا اینکه آنرا دریابید.

در اینجای قرآن، یک صنعت «تشبیه» به‌کار رفته است؛ چون وجه شبه در میان «زن» و «زمین» بسیار است:

  • زنان، کشتزار شمایند: برای باردار کردن زمین کشاوری، پیش‌زمینه‌هایی را باید انجام داد؛ همانند: شخم زدن، آب دادن، هرس کردن؛ اگر این پیش‌مینه‌ها انجام نشود، زمین باردار می‌شود ولی نه آنگونه که شایسته است؛ برای باردار شدن یک زن نیز چنین پیش‌‌زمینه‌هایی باید باشد و اگر آن پیش‌زمینه‌ها نباشند، زن باردار می‌شود ولی تفاوتش در روح روان زن و کودک بسیار است و بهتر آن است که با پیش‌زمینه باشد.
  • باردار کردن زمین، باید در بازه و فصل‌های درستی انجام شود؛ در ابتدای فصل سرما که زمین در خواب است و برگهای درختان می‌ریزد، نباید زمین باردار شود؛ باردار شدن زن نیز باید در روزه‌ها درستی باشد در فصل سرما زن (دوره) که برگ‌های رحم زن (غشا رحم) می‌ریزند، نباید زن باردار شود.
  • مرد باید ببیند در چه زمینی دانه می‌کارد، آیا آن زمین، خاکی خوب دارد؟؛ زمین نیز باید ببیند چه دانه‌ای در او کاشته می‌شود؛ آیا آن دانه‌ای که در آن کاشته می‌شود (مرد)، دانه‌ی خوبی است و با خاک آن زمین سازگاری دارد؟
  • هرگونه که می‌خواهید، بر آنان وارد شوید: روانشناسی، به این رسیده است که برای خسته‌کننده نشدن آمیزش، بهتر است در شیوه‌ی انجام آن، تنوع ایجاد کنیم و همانگونه که می‌دانید، چند شیوه ("Position") کاربردی هست: کناری و ... .
  • اگر زمین نباشد، مردم از گرسنگی می‌میرند و نسل آدم، نابود می‌شود؛ اگر زن هم نباشد، نسل آدم نابود می‌شود.
  • در ایران باستان نیز زن و بانوان را همانند هم می‌دانسته‌اند: روز پنجم ماه «اسپندگان»، روز «بزرگداشت زمین و بانوان» است. (http://www.time.ir/fa/event/list/0/1392/12/05)
  • و ...

آبـرنـگـ;415058 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]درود بر بانو "Kinze" :Gol:

شما اجازه دارید هرجا که از قرآن سنگین و اشتباه دیده می‌شود را نپذیرید تا اینکه آنرا دریابید.

در اینجای قرآن، یک صنعت «تشبیه» به‌کار رفته است؛ چون وجه شبه در میان «زن» و «زمین» بسیار است:و ...

وجه تشابهي از اين مسخره تر پيدا نكرديد ؟
انسان بايد تمام ابعاد انساني اش ناديده گرفته بشه و با زمين مقايسه بشه ؟
لابد مرد رو هم بايد به بيل و كلنگ مقايسه كرد و ...
واقعا متاسفم براي همچين طرز تفكراتي

[QUOTE[=Microsoft Sans Serif]در ایران باستان نیز زن و بانوان را همانند هم می‌دانسته‌اند: روز پنجم ماه «اسپندگان»، روز «بزرگداشت زمین و بانوان» است. (http://www.time.ir/fa/event/list/0/1392/12/05)

  • و ...

اين مطلبي هم كه در اينجا ذكر كرديد از آيين زرتشت بزرگ هست .
همون آييني كه بعد از اسلام سعي در نابودي اون بوده .
همون آييني كه هيچ مسلموني الان قبولش نداره

راه در جهان يكي است و آن راه راستي است . همون چيزي كه كوروش بزرگ ميگفت همون ارزشهاي والاي انساني كه به راحتي با جنگ و ريختن خون انسانهاي توحيد پرست به نابودي كشيده شد.

پندار نيك . گفتار نيك . كردار نيك

من مسلمون هستم چون پدر و مادر و اجدادم مسلمون بودند اما من دلم ميخواد خودم با چشم باز به اين نتيجه برسم كه چه دين و آييني داشته باشم . به همون قرآني كه همه قبولش داريد اينقد با كلمات بازي نكنيد . جوابهايي بديد كه با عقل آدمي سازگاري داشته باشه و بتونه قانع كننده باشه . بگذاريد اين شبهات من و امثال من رفع بشه اگر سوادش رو نداريد حرفي نزنيد كه بدتر بشه
خواهش مي كنم و عذر خواهي مي كنم اگر تند حرف مي زنم

نقل قول:
شايد به اين شدتي كه شما گفتي مطرح نشده باشه اما توصيه ميكنم حكمت 238 حضرت علي (ع) در نهج البلاغه رو بخونيد و بعد به اين صراحت دفاع كنيد.

زن و زندگي همه اش زحمت و دردسر است و زحمت بار تر اينكه چاره اي جز بودن با او نيست


بله خوندم و اتفاقاً توضیح کامل در مورد این حکمت رو کارشناس این انجمن مطرح کردند:
http://www.askdin.com/thread24062.html
نقل قول:
این که چیزی نیست! تشبیه زن به کشتزار برای کشت بچه که ای مردان بذر خود را بکارید و بعد فرزند برداشت کنید در متن قرآن هست. در احکام ازدواج داریم که بعد از ازدواج، آلت تناسلی زن به مالکیت مرد در میاد و به دلیل اینکه مرد حق کنترل ملک خود رو داره، زن حق نداره بدون اجازه مرد از منزل بیرون بره. دیگه وقتی این سوراخ های اساسی در نظام حقوقی اسلام است این صحبت های حضرت علی جایی برای تعجب نیست که نه بار استدلالی دارند و نه بار اخلاقی.

سؤالاتتون تکراری هستند و کارشناسان محترم به کرات بهشون جواب دادند.
اما در مورد کشتزار، این اتفاقاً تعبیری بسیار بجا و توصیفی ارزشمند برای زن هست. در واقع قرآن داره میگه اهمیت نطفه و بدن زن برای بچه دار شدن و به دنیا اومدن فرزندی سالم بسیار بیشتر از مرد هست. این توصیف در واقع سفارش میکنه که برای داشتن بچه ای سالم باید بذر خود را در زمینی سالم بکارید. خود این ارزش قائل شدن و اهمیت دادن برای مقام زن هست. تفسیر آیت الله مکارم شیرازی از این آیه رو بخونید:
در اينجا زنان تشبيه به مزرعه شده‏اند ، و اين تشبيه ممكن است براى بعضى سنگين آيد كه چرا اسلام درباره نيمى از نوع بشر چنين تعبيرى كرده است در حالى كه نكته باريكى در اين تشبيه نهفته شده ، در حقيقت قرآن مى‏خواهد ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانى نشان دهد كه زن وسيله اطفاء شهوت و هوسرانى مردان نيست ، بلكه وسيله‏اى است براى حفظ حيات نوع بشر ، اين سخن در برابر آنها كه نسبت به جنس زن همچون يك بازيچه يا وسيله هوسبازى مى‏نگرند ، هشدارى محسوب مى‏شود.
این عکس رو هم برای روشن شدن مطلب ببینید. تصویر سلولهای اسپرم مرد هست وقتی که میخوان با تخمک زن لقاح انجام بدن. درست مثل بذری که میخواد در کشتزاری کاشته بشه.
درسته این عکس نظر کارشناسی نیست، ولی به نظر میاد این تشبیه رو بهتر نشون میده:

[=Microsoft Sans Serif]درود بر بانو «زینب» :Gol:

zeinab82;415211 نوشت:
وجه تشابهي از اين مسخره تر پيدا نكرديد ؟

نقل قول:
انسان بايد تمام ابعاد انساني اش ناديده گرفته بشه و با زمين مقايسه بشه ؟
لابد مرد رو هم بايد به بيل و كلنگ مقايسه كرد و ...
واقعا متاسفم براي همچين طرز تفكراتي

این یک «تشبیه» یا جان‌بخشی است.
نمونه: گفته می‌شود فلانی چهره‌اش همانند ماه می‌ماند. آیا در این تشبیه، آدم باهمه‌ی آدم بودنش نادیده گرفته می‌شود؟ چون او را به کره‌ای تشبیه می‌کنند که رویش پر است از جوش و سوراخ؟
یا گفته می‌شود فلانی شبیه گل می‌ماند! کجای آدم شبیه گل است؟
آن همه «وجه شبه» میان زمین و زن است؛ آیا نمی‌توان با وجود آن همه وجه شبه، زن را به زمین تشبیه کرد؟

نقل قول:
اين مطلبي هم كه در اينجا ذكر كرديد از آيين زرتشت بزرگ هست .
همون آييني كه بعد از اسلام سعي در نابودي اون بوده .
همون آييني كه هيچ مسلموني الان قبولش نداره

اگر به کیش زردشت باور دارید، در کیش زرتشت نیز به اینکه زن و زمین همانند هم هستند اشاره شده است و اگر آن را هم بپذیرید، همان سخن قرآن است؛ مگر اینکه کیش زرتشت را هم نپذیرید.

نقل قول:
بگذاريد اين شبهات من و امثال من رفع بشه اگر سوادش رو نداريد حرفي نزنيد كه بدتر بشه
خواهش مي كنم و عذر خواهي مي كنم اگر تند حرف مي زنم

ما پاسخ پرسش شما را نداده‌ایم! چون همین مشکل شما را خود ما (با اینکه زن نیستیم، ولی)، داریم و از دیدگاه ما، این قانون اسلامی نیست و قانون «مسلمانی» است.
در گفتاری، خود ما سخنان شما را با دلیل گفتیم که برای آن سخن، به ما «اخطار دادند!» و دلیلش را هم «توهین به اسلام» گذاشتند که می‌توانید در بخش تخلفات ما، آنرا ببینید!
(http://www.askdin.com/thread30921-3.html#post395911)

ما سخن بانو "Kinzie" را پاسخ دادیم چون دلیل قرآنی دارد. چه پذیرفته شود؛ چه نه.

آبـرنـگـ;415263 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]

ما سخن بانو "Kinzie" را پاسخ دادیم .

همه اين جوابها درواقع پاسخ به سوالات من هست چون شروع كننده اين بحث من بودم و هرجوابي رو مطالعه مي كنم تا به طرز نلقي و تفكر افراد عضو اين انجمن برسم تا شايد جواب قانع كننده اي پيدا كنم

این بحث که بارها و بارها بحث شده در موردش .

اجمال کلام این است در واقع جوابی برای آن نخواهد بود تا وقتی که آدم فرهنگ خودش را با قرآن و سنت شریفه نزدیک نکند .

واقع مساله این است که فرهنگ ما ایرانیها سخته یه ذره با قرآن و سنت شریفه اهل بیت صلوات الله علیهم مطابقت کند . ( در موضوعاتی چند مثل همین مساله مورد بحث )

لذا هر تاویل و توجیهی کنیم باز هم می بینیم یه دقدقه ایی بعضی افراد دارند.

این که قرآن و سنت عنایت خاص و ویژه ایی به مرد یا جنس مرد یا نوع مرد دارد شک و شبه ایی درش نیست .

به هر حال جوابهای داده شده خوب است فقط باید آدم خود تفکر کند و سعی کند به درک صحیح برسد .

هدی;414475 نوشت:
همه فقها و علما ، اذن خروج از منزل را جزء وظايف زن و محدوده ي اطاعت وي از همسر نمي دانند و تنها برخي از فقها اذن خروج از منزل را جزء وظايف زن در محدوده همسري مي دانند (1)

(1)- در اين زمينه سه ديدگاه وجود دارد و هر چند بحث ما را قدري تخصصي تر و در حوزه ي فقه وارد مي كند اما به ناچار براي پاسخ به برخي سوالاتي كه مطرح فرموديد و صرفا در حد نياز بدان وارد مي شويم :
ديدگاه اول :اطاعت و پذيرش در برابر استمتاعات جنسى(برخي قائلين به اين ديدگاه :شهيد اوّل(ره) در اللمعة الدمشقيه,14 شهيد ثانى(ره) در الروضة البهيه15 و محقق حلّى(ره) در شرايع الاسلام.)
ديدگاه دوم :پذيرش استمتاعات جنسى و عدم خروج از خانه بدون اجازه همسر.(قائلين به اين ديدگاه :علامه حلّى(ره) در قواعد الاحكام,17 آيت الله خويى(ره) در منهاج الصالحين18 و امام خمينى(ره) در تحرير الوسيله19)
ديدگاه سوم:اطاعت در برابر امورى كه با شئون همسرى ارتباط دارد. علامه طباطبايى در تفسير الميزان دايره وجوب اطاعت زن از همسر خويش را امور مربوط به شئون همسرى و امور خانواده مطرح كرده و اعتقاد دارد كه اطاعت تا اين محدوده وسعت و نفوذ دارد. ايشان در تفسير آيه (فالصّالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ الله)( نساء /34) ضمن بيان اين نظر مى نويسد:
قيمومت و سرپرستى مرد به آن حد نيست كه براى همسر خود در دارايى هايش, اراده و تصرف او را اجازه ندهد و نگذارد زن در حفظ حقوق فردى و اجتماعى خود و دفاع از آنها و كسب مقدماتى كه براى رسيدن بدان لازم است, مستقل باشد.
معناى آيه اين است كه چون مرد از مال خود در ازاى استمتاع, نفقه مى دهد پس بر زن است كه از مرد در هر آنچه به استمتاع و مباشرت مربوط مى شود, در وقت حضور او اطاعت كند و اين كه در غياب او حافظ مرد باشد, به اين معنى كه در زمان غياب او به او خيانت نكند و با ديگرى هم بستر نشود و در مال شوهر كه در اختيار اوست و براى ازدواج و زندگى مشترك تحت تسلط او قرار گرفته, خيانت نورزد.( الميزان ، ج 4، ص366)
بنابراين, علامه طباطبايى(ره) بر اين اعتقاد است كه شئون همسرى شامل سه امر پذيرش استمتاع, عدم خيانت به مرد و همبستر نشدن با ديگرى, و عدم خيانت در مال همسر است.( برگرفته از مقاله "نفقه زن" ، سيد حميد مشكوة ، سايت شارح)
بنابراين حدود اطاعت از همسر به مبنا و ملاك هر يك از ديدگاههاي سه گانه فوق بستگي دارد و همه فقها و علما ، اذن خروج از منزل را جزء وظايف زن و محدوده ي اطاعت وي از همسر نمي دانند و برخي از آنها بر اين نظرند .

خیلی بعید است که موضوع رو نمیدونستید و این طور نوشته باشید ولی:
این مساله اجماعی است مگر فتواهای واقعا نادری بتوان یافت چون حتی نگفته اند بنا بر مشهور چنین است. طوری نوشته‌اید که گویی سه نظر مختلف هست و بزرگانی مثل شهید اول و شهید ثانی و محقق حلی چنین نظری ندارند.
در ازدواج دائم زن نمیتواند بدون اجازه شوهرش از خانه خارج شود. برخی آن را به فرضی مقید کرده‌اند که با حق استمتاع شوهر مخالفت داشته باشد ولی بنا بر احتیاط (که در احتیاط یا باید به احتیاط عمل شود یا به گروه صاحب فتوا مراجعه شود) به نظر همه خروج از خانه بدون اذن شوهر مطلقا حرام است.
ولی در ازدواج موقت خروج از خانه مطلق نیست مگر در صورتی که با حق شوهر (استمتاع) منافات داشته باشد.
به نظر تنها کسی که مخالف است آقای صانعی است که می‌گوید شوهر حق ندارد همسر خود را از خروج از منزل منع کند مگر مواردی که خلاف شوون زندگی یا مانع استمتاع یا شرط سکنا باشد.
میفهمد که زندگی عوض شده و جامعه بسته دیروز نیست که زن برای تحصیل یا کار یا سایر امور اجتماعی از شوهرش اجازه بگیرد و او بتواند هرچند بدون دلیل موجه مانع شود.

اینا سوال نیست درده

یونس بن عبد الرحمن;415396 نوشت:
این بحث که بارها و بارها بحث شده در موردش .

اجمال کلام این است در واقع جوابی برای آن نخواهد بود تا وقتی که آدم فرهنگ خودش را با قرآن و سنت شریفه نزدیک نکند .

واقع مساله این است که فرهنگ ما ایرانیها سخته یه ذره با قرآن و سنت شریفه اهل بیت صلوات الله علیهم مطابقت کند . ( در موضوعاتی چند مثل همین مساله مورد بحث )

لذا هر تاویل و توجیهی کنیم باز هم می بینیم یه دقدقه ایی بعضی افراد دارند.

این که قرآن و سنت عنایت خاص و ویژه ایی به مرد یا جنس مرد یا نوع مرد دارد شک و شبه ایی درش نیست .

به هر حال جوابهای داده شده خوب است فقط باید آدم خود تفکر کند و سعی کند به درک صحیح برسد .

به کجا چنین شتابان؟

shabnam !;414437 نوشت:
پس همیشه استثناهایی وجود داره

همه خانوم ها همین طور
توی مردا استثنا وجود داره بعضی هاشون این خصوصیت رو دارن

خیلی دلم میخواد بدونم اگه این قوانین برعکس بود بازم اقایون انقدررر روشن فکر بودن که بگن باید با این تناقص ها کنار بیای
یا اسمونو به زمین میدوختن

zeinab82;415027 نوشت:
چرا ما بايد حقوق هر دو رو با هم بسنجيم ؟ هركدوم از زن و مرد به تنهايي يك انسانه كه داراي حقوق مخصوص به خودش هست و دليلي نداره هرجا اسمي از رن مياد اسم مرد هم كنارش باشه تا تكميل بشه . اين بعني عين ناديده گرفتن حق زن به عنوان يك انسان مستقل

با سلام

عجب پس چرا شما و سایر فمنیستها به زن به تنهایی نگاه نمیکنید و همواره در مقابل مرد فریاد از تبعیض حقوق زن میزنید ؟! اصلا اصل مشکل کجاست ؟ آیا غیر از اینست که در برابر جنس مخالف مشکلات بروز میکند ؟ آیا زن یا مرد به تنهایی قادر به حیات و زندگی هستند ؟!

یونس بن عبد الرحمن;415396 نوشت:
این که قرآن و سنت عنایت خاص و ویژه ایی به مرد یا جنس مرد یا نوع مرد دارد شک و شبه ایی درش نیست .

این بخاطر فرهنگ عرب جاهلی هست که تاثیرش رو در قران بجای گذاشته
بسیاری از ایات قران تحت تاثیر فرهنگ عرب جاهلی است
نه به این معنا که انها راتایید کند
بلکه گریزی از ان نبوده است
مثل همین برده داری
با اینکه کار غیر انسانی و بسیار نفرت انگیزی است اما در قران نفی ان بیان نشده است
بلکه با نگاه به ظاهر قران بعضی ها فکر می کنند قران تایید کننده ان است
اما اگر به ایات و احکام برده داری با دقت توجه شود سیر ایات و مضمون انها نشان دهنده
نفی این عمل است که اسلام سعی در لغو ان به شیوه بسیار تدریجی کرده است

اما درمورد زنان هم به همین صورت است
فرهنگ عرب بشدت مرد سالار است در چنین فرهنگی که برای زن ارزشی قائل نیست بدلیل جاهلیت
و این جاهلیت در عمق جان انها ریشه کرده و روان انها را بیمار کرده است
ایا اگر به این مریض در حال موت یک دفعه خبر غیر مترقبه ای داده شود نمی میرد ؟
پس باید این فرهنگ مریض و بیمار را کم کم معالجه کرد
که سعی در ان بوده است

حالا کسانی که این موضوع را درک نمی کنند باید بیشتر در ایات قران
دقت کنند و قران را با نگاهی همه جانبه به کلیه امور
از جمله نقش فرهنگ عرب در قران یا نقش زبان عرب در ان
و مسائل دیگر مطالعه فرمایند

موفق باشید

یونس بن عبد الرحمن;415396 نوشت:
این که قرآن و سنت عنایت خاص و ویژه ایی به مرد یا جنس مرد یا نوع مرد دارد شک و شبه ایی درش نیست .

بسیار جای تاسف عمیق دارد که بعضی از دوستان اینقدر سطحی نگر هستند که برداشتهای شخصی خودشان را با قرآن و سنت تطابق می دهند
جناب یونس بن عبد الرحمن خداوند متعال در قرآن به وضوح و عاری از هر گونه استعاره و تشبیه می فرماید
مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُون‏
هر مرد يا هر زن كه كار نيك و شايسته كند در صورتى كه مؤمن باشد، مطمئنّاً زندگى او را سرشار از مواهب حيات پاك و خوب خواهيم فرمود و به چنين افرادى براساس بهترين و پسنديده‏ترين اعمالشان پاداش اخروى عنايت مى‏فرمائيم .

آقای بزرگوار کجای قرآن و سنت به مردها بهای بیشتری داده است که اینطور قاطعانه قضاوت می فرمائید
آقای عبدالرحمن اگر به قوانین مدنی هم که برگرفته از آیات و روایات است نگاهی بیاندازید
خواهید دید بیشترین حق برای زنان هست قانون به اندازه کافی در دفاع از زنان بیانش گویاست
اما اینکه مجریان قانون یعنی مردها به قوانین عمل نمی کنند و در آنجاهایی که
با عقول ناقص خودشان فکر میکنند به ضررشان است آنرا در لفافه توجیه و تفسیر
می پیچند آیا نقص از قانون است یا از افراد جامعه که به قانون عمل نمی کنند ؟؟؟

هدی;413798 نوشت:
فان لم يكونا رجلين فرجل وامراتان ممن ترضون من الشهداء ان تضل احداهما فتذكر احداهما الاخري...
...پس اگر دو مرد نبودند، مردى را با دو زن‏، از ميان گواهانى كه (به عدالت آنان‏) رضايت داريد (گواه بگيريد)، تا (اگر) يكى از آن دو (زن‏) فراموش كرد، (زنِ‏) ديگر، وى را يادآورى كند....

سلام.
ببخشید من کل این تاپیک رو خوندم ولی در مورد آیه ی بالا متوجه نشدم.بالاخره قصد قرآن از اینکه گفته برای شهادت،دو مرد یا یک مرد و دو زن چی بوده؟
اگه قرآن هیچوقت زنان رو ناقص العقل نمیدونه پس چرا یک مرد شاهد، ارزشش به اندازه ی دو تا زنه؟
مگه زن ها فراموش کارن که اگه زن اول چیزی یادش نیومد اون یکی یاد آوری کنه؟
منظور قرآن از این آیه چی بوده؟
ممنون

موضوع قفل شده است