شرک خفي-قاتل پنهان ايمان

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
شرک خفي-قاتل پنهان ايمان


شرک که به معنای نوعی همتایی و مشارکت است در کلام اسلامی و اصطلاحات قرآنی به معنای پذیرش شریک و همتا برای خدا در حوزه ربوبیت و الوهیت است. به سخنی ساده تر، یعنی این که برای خداوند در پروردگاری و همچنین معبودیت وی، همتا و شریکی قایل شویم.

چنین تفکری به عنوان شرک بزرگ و جلی در فرهنگ اسلامی، در حکم کفر شمرده شده و قایل بدان از توحید بیرون و از دایره اسلام حقیقی (ان الدین عندالله الاسلام؛ آل عمران آیه۱۹) خارج می شود، چنین شرکی چنان مشهور و معروف است که می توان گفت از کفر ابلیس نیز مشهورتر می باشد.

● شرک خفی، مصیبت بسیاری از مسلمانان

اما نوع دیگری از شرک وجود دارد که متأسفانه بسیاری از اهل اسلام و بلکه برخی از دارندگان ایمان در مراتب قوی نیز بدان گرفتارند. این شرک که از آن به شرک خفی و یا شرک کوچک یاد می شود مصیبت افراد بسیاری است که گاه آدمی را بیش تر از شرک جلی و بزرگ گرفتار می کند و به ناکجاآبادها سوق می دهد.

به عنوان نمونه، در جامعه ای که امنیت شغلی در آن معنا و مفهومی ندارد، شرک خفی موجب می شود که شخص با شنیدن واژه پایان قرارداد و یا همکاری و یا اخراج، بی هوش شده و کارش به بیمارستان بینجامد.

برخی نیز دچار سکته قلبی و یا دست کم دچار افسردگی و نومیدی می شوند.

این گروه از افراد با این که مسلمان و حتی برخوردار از مراتب پایین ایمانی هستند ولی از نظر نگرش و بینش به آن جایگاهی نرسیده اند که ربوبیت الهی را در ورای امور بنگرند. اینان به اسباب ظاهری بیش از اندازه بها می دهند و از ارزش و نقش ربوبیت خدایی می کاهند. قرآن از این مسئله به ظاهرگرایی و حس گرایی تعبیر می کند و عنوان می دارد که برخی ها گرفتار ظاهر امور هستند و در ورای اسباب و ابزارهای ظاهری، ربوبیت الهی را نمی بینند.

اگر کسی معتقد باشد که: «ان الله یابی ان تجری الامور الا باسبابها؛ خداوند پرهیز دارد که امری را بیرون از دایره اسباب انجام دهد و قوانین و سنت الهی اقتضای آن دارد که از راه اسباب و مدبرات امر عمل کند»؛ چنین شخصی به راحتی می پذیرد که در ورای این مدیریت ظاهری اسباب، آن که به سبب، تأثیر می دهد و آثار را بار می کند خداوندی است که نه تنها قادر بلکه دانا و خبیر به همه امور ریز و درشت است. در این حالت اگر سببی را دید خداوند را در پیش و پس و همراه آن می یابد و بدان تکیه و اعتماد می کند که در حقیقت همان توکل واقعی است.

● قائل شدن نقش مستقل برای اسباب

اما کسانی که گرفتار شرک خفی و کوچک هستند اهل ریا و نفاق نهان نیز می شوند. آنان به اسباب و امور ظاهری بیش از اندازه بها می دهند و حضور و تأثیر الهی را نمی بینند و در حقیقت گمان می کنند که سبب و یا اسباب، خود مستقیم کاری را انجام می دهد و توجهی به اذن خداوند در تأثیرگذاری ندارند. این گونه است که به ربوبیت عرضی و همتایی با خداوند قایل می شوند و برای اسباب، نوعی پروردگاری و تأثیر مستقل را می پذیرند.

این افراد در زندگی عادی خویش انسان های ترسویی هستند و نسبت به هر کسی که گمان پروردگاری و تأثیر را می یابند کرنش می کنند و آنان را به شکلی، معبود و مسجود خویش می سازند. آنان اگر برای خداوند قدرتی و تأثیری قایل شوند در آخرت و یا در حوزه خالقیت و آفریدگاری است و می گویند: خداوند دنیا را ساخت و به حالش رها کرده است و آن که تأثیرگذار است مثلا قدرت ایالت متحده است و یا قدرت فلان کس و یا پول و ثروت است که کار می کند. این تفکر نقشی برای خداوند در ربوبیت و پروردگاری امور و چیزها در دنیا قایل نیست و عملا برای امور و اشیاء، ربوبیت و پروردگاری مستقل و بیرون از اذن الهی را قایل می شود.

بارها دیده و شنیده شده است که مبتلایان به شرک خفی به اشخاص و یا مسایل دنیوی بیش از خدا ارزش و بها داده و به جای توکل و تکیه به خدا، با کرنش و خواهش خواستار چیزی می شوند. آنان خداوند را رازق می شمارند ولی نه در کوتاه مدت و یا در دنیا بلکه در امر کلی و باور ندارند که خداوند نه تنها آگاه به همه سر و اخفی و پنهان و نهان است بلکه قادر و توانا به انجام همه امور ریز و درشت می باشد. آنان گاه علم خداوند را نسبت به کلیات می دانند و علم خدا به جزییات را نمی پذیرند، لذا باور ندارند که خداوند از مشکل روزی و غذای امروز او آگاه باشد و بخواهد آن را حل کند.

انسان هایی که از نظر خداوند و قرآن الگوهای توحید بوده و هستند کسانی اند که وقتی در مشکلات قرار می گیرند به طور مستقیم به سوی خداوند و ربوبیت او می روند که ربوبیت او به معنای پروردگاری همه جهانیان است و کسی را در ربوبیت خویش شریک و همتا نگرفته است، هر چند که در ربوبیت طولی برای برخی بلکه انسان ها به عنوان خلافت الهی نقشی قایل شده است.

ربوبیت او بر ریز و درشت امور جهان است که وقتی ابراهیم(ع) در آتش دست نیاز، فقط به سوی پروردگار بی نیاز دراز می کند فرمان می دهد: کونی بردا و سلاما علی ابراهیم؛ ای آتش بر خلاف ذات خویش که می سوزانی بر ابراهیم سرد و سلامت شو!

[=&quot]به هر حال دوری از شرک خفی می تواند آدمی را در[/][=&quot] هر حال نجات و رهایی بخشد و از گرفتاری هایی چون افسردگی، سکته و مرگ های آنی حفظ کرده و راه رهایی را به سوی وی بگشاید

برگرفته از روزنامه کيهان
[/]

برچسب: