لطفا در این بحث مشارکت کنید:تهاجم فرهنگی

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
لطفا در این بحث مشارکت کنید:تهاجم فرهنگی

:Gol::hamdel::Sham:بسم الله الرحمن ارحیم:Sham::hamdel::Gol:

جغرافیای فرهنگی

جغرافیای فرهنگی به بررسی فرهنگ محیطهای مردمی میپردازد.

زیرا مکان به تنهایی وبدون مردمی که در ان زندگی میکنند حرفی برای گفتن در جغرافیای فرهنگی ندارد.

فرهنگ برخاسته از رفتار انسان هایی است که به صورت جمعی در مکانی زندگی میکنند.

فرهنگ شامل عادتها وروشهاواداب ورسوم نوع زندگی وکلا تمام انتخاب هایی که انسان برای زندگی خودش برمیگزند واین انتخاب ها زمانی که در دایره وسیعی توسط جمعی انجام میشود هویت ساز مردم ان مکان میشود.وفرهنگ ان مردم را تشکیل میدهد.

از انجا که در جغرافیای فرهنگی به انسان وحیطه زندگی او پرداخته میشود انسان نقش تعیین کننده ای در ان دارد

پرداختن به فرهنگ در جغرافیا امروزه به دلایل مختلفی اعم از سیاسی /هویتی/ملی/و...مهم شمرده میشود.

حتما این روزها واژه ای به نام تهاجم فرهنگی را شنیده اید

واقعیت این لغت چیست؟

تهاجم به به معنای هجوم سیل عظیمی از یک شی یا رفتار خاص گفنه میشود.

تهاجم فرهنگی یعنی هجوم سیل عظیمی از فرهنگها

اما چرا تهاجم فرهنگی در کشورها ی مخصوصا در حال توسعه به عنوان یک مشکل ومعضل بزرگ معرفی میشود.

همانطور که گفته شد فرهنگ شامل دسته ای از عادتها وروشهای زندگی واداب ورسوم وویژگی های ظاهری ورفتاری خاص است که بین گروه های مردمی متفاوت وخاص دیده میشود.

این به آن معنی است که بین هر گروه مردمی نسبت به گروهی دیگر تفاوتهای فرهنگی وجود دارد.

از اولین اجتماعات انسانی گرفته تا شهر ها ومتروپل های بزرگ امروزی همه وهمه فرهنگ متفاوتی از هم دارند.

برای مثال در ایران در دو روستای خاص برای برگزاری مراسمی مشترک رسوم متفاوت از هم دیده میشود

در حقیقت جغرافیای فرهنگی به بررسی همین تفاوتها میپردازد.

این توضیحات برای فراهم کردن زمینه لازم جهت پاسخ گویی ومشارکت شما عزیزان بود.

در این مقاله با همراهی ومشارکت شما دوستان هدف بر ان است تا به سوال های زیربه صورت جمعی وگروهی پاسخ گفته شود تا بعد از سرجمع کردن این مطالب بتوان گامی در جهت شناختن این مهم برداشته شود.

لطفا چنانچه تمایل دارید در این بحث شرکت کرده وپاسخ خود را به این سوال ها باذکر سوال مطرح نمایید.

**********************************************************************************************************

فرهنگ چیست؟

تهاجم چیست؟

تهاجم فرهنگی چیست؟




چرا کشورهای در حال توسعه از ان به عنوان یک معضل نام میبرند؟

ایا واقعا تهاجم فرهنگی برای کشورها ی در حال توسعه یک خطر محسوب میشود؟

پیامدهای تهاجم فرهنگی چیست ؟

ایا میتوان برای تهاجم فرهنگی مزایایی هم بر شمرد؟

آیا میتوان تهاجم فرهنگی را به معنای یکی شدن فرهنگ ها محسوب کرد؟

آیا فرهنگ جامعه ای را که در ان زندگی میکنیم شناخته ایم؟از آن چه میدانیم؟

از فرهنگ سایر کشور ها چه میدانیم؟

آیا همه فرهنگ های جامعه ی ما مثبت است؟

آیا جامعه ای که ما در ان زندگی میکنیم فرهنگ منفی هم دارد؟

بی فرهنگی چیست؟

فقر فرهنگی به چه معناست؟

در چه زمانی فرهنگ دیگر کشورها میتواندبه سایر کشورها هجوم کند؟

[="teal"]سلام
من فکر می کنم: می توان فرهنگ را به دو دسته فرهنگ شیطانی و فرهنگ الهی تقسیم کرد. در واقع همه ی فرهنگ ها به نوعی ارجاع دارند به یکی از این دو سوپرفرهنگ. متروپل و همه ی تعینات غرب مدرن، خبر از فرهنگ واحد شیطانی می دهند . در مقابل نظام های مبتنی بر دین(در حال حاضر فقط نظام مقدس جمهوری اسلامی) در تکاپوی ایجاد آرمانشهر نبوی هستند. آرمانشهر نبوی و جامعه هجری خبر از فرهنگ الهی می دهند.
فرهنگ مدرن به دنبال درست کردن شهروندانی مطیع و منضبط و شبه گوسفند است. شهروندانی که در یک کلام «رضوا بالحیاة الدنیا و اطمأنوا بها...». این چنین شهروندانی بدون توجه به اطراف خود به خوشی های خود می پردازند. همه ی امکانات هم برای آنها فراهم است: سالن تاریک سینما،چمن سبز فوتبال، دیش های 360 درجه ی ماهواره ها، پریان زیبا روی شووها و ...
به نظر بنده، فرهنگ ها در هر لحظه در تقابل و تبادل با یکدیگر هستند و در این میان فرهنگ هایی که پایه و اساس فکری و اعتقادی سست تری دارند، محکوم به فنا هستند.لذا کوبیدن بر طبل طرفداری از فرهنگ های پوچ و ایستا، یک حرکت ارتجاعی محسوب می شود که ما را در میدان نبرد فرهنگ ها دچار مشکل می کند.
متاسفانه کشور ما طی ادوار اخیر تاریخی در یک گیجی و حیرت برزخی بین صورت های رده چندم فرهنگ مدرن و ظواهری از اسلام و گونه هایی از ناسیونالیسم افراطی سرگردان بوده که اگر به سخنان و راهنمایی های عالمانه ی مقام معظم رهبری عمل می شد، امروز وضعی بهتر داشتیم.
[/]
پ.ن:
1-ببخشید پراکنده نوشتم. فقط خواستم سریعتر وارد بحث بشوم
2-باز هم حرف دارم

alastism;259190 نوشت:
پ.ن:
1-ببخشید پراکنده نوشتم. فقط خواستم سریعتر وارد بحث بشوم
2-باز هم حرف دارم

سلام.....بازهم منتظر پاسخ هاتون هستم اما بی زحمت حتما تعیین کنید که دارین به کدوم سوال جواب میدین!ترتیب این کار برام مهمه.ممنون از مشارکتتون دوست عزیز.

امروز در این باره این موضوع تویه همایش دانشگاهمون بحث کردم که با استقبال همه روبه رو شد...............

با سلام .
به نظر من فرهنگ نمیتونه حمله کنه ... فرهنگ فقط خودش رو ارایه میکنه ...
در حمله ما شاهد اجبار و تحمیل هستیم ولی در یک گفتمان ما شاهد گفت و شنود . اختیار و ... هستیم .

الان هم فکر نمیکنم فرهنگ غرب در حال حمله باشه ... چون هیچ اجبار و تحمیلی در آن وجود ندارد .
غرب فقط داره فرهنگش رو ارایه میکنه .

انسانها بر اساس عقاید و طرز نگاه به زندگی و ارزش هایی که دارن یک نوع فرهنگ رو انتخاب میکنن . نمایش یک نوع طرز تفکر . یک نوع عقیده و یک نوع باور اسمش حمله نیست .

البته اگر باید ها ونباید ها و اصول زندگی رو به صورت قهریه بر کسی واجب و تحمیل کنیم میتوان گفت که به نوعی به فرهنگ اون شخص حمله کردیم .

[="times new roman"]
سلام علیکم جمیعا و رحمه الله

نجمه گرامی سپاس از طرح بحث تان

و همچنین کاربران گرامی بخصوص جناب الستیسم

حقیر قصد جسارت ندارم آنچه که عرض میشود نقدی است که مدتهاست بر این واژگان مرکب "تهاجم فرهنگی " داشته و دارم/

فرهنگ رو تا حدودی به درستی شرح دادید
[/]

***najme***;259147 نوشت:
همانطور که گفته شد فرهنگ شامل دسته ای از عادتها وروشهای زندگی واداب ورسوم وویژگی های ظاهری ورفتاری خاص است که بین گروه های مردمی متفاوت وخاص دیده میشود.

این به آن معنی است که بین هر گروه مردمی نسبت به گروهی دیگر تفاوتهای فرهنگی وجود دارد.

از اولین اجتماعات انسانی گرفته تا شهر ها ومتروپل های بزرگ امروزی همه وهمه فرهنگ متفاوتی از هم دارند.

برای مثال در ایران در دو روستای خاص برای برگزاری مراسمی مشترک رسوم متفاوت از هم دیده میشود

در حقیقت جغرافیای فرهنگی به بررسی همین تفاوتها میپردازد.


[="times new roman"]
جامع ترین تعرفی از فرهنگ رو حقیر اینطور دیدم که
فرهنگ مجموعه ای از اداب - رسوم و عادتهای مردم در یک ناحیه یا یک مجموعه یا بطور کل یک کلنی با هر موضوعیتی را شامل میشود که تحت تاثیر محیط و همجواری با کلنی های دیگر ( جنگ و مراودات تجاری و اقتصادی و سیاست و رویکرد نظام حاکم بر کلنی و..) شکل گرفته ولی
بخش اعظمی از این آداب و رسوم برگرفته و اخذ شده از اعتقادات مذهبی آن قوم می باشد.

1- آنچه که ما داریم تجربه میکنیم هرگز " تهاجم فرهنگی" نیست . بلکه تهاجمی که صورت گرفته بر بخش اعتقادات است.

2- اگر تهاجم فرهنگی دیده شد دلیلش این بود که بخش اعظمی از فرهنگ ایرانی را دین و مذهبش تشکیل میدهد

3- با این مشخه ای که فرهنگ ما دارد هر چه بر دین و مذهب بیشتر بتازند معنایش این است که به فرهنگ ما تاخته اند تا زمانی که فرهنگ ما را از مذهب جدا کرده و مذهب از بین ببرند.

تا همینجا بماند تا حوصله خواندن داشته باشید
ان شاء الله بعد بیشتر بحث میکنیم.[/]

یاحق

سلام.
من کارشناس فرهنگی نیستم اما بر اساس اطلاعات عمومی و تخصصی پراکنده خودم خواستم در بحث شما شرکت کنم و از نظرات دوستان استفاده کنم.

چرا [گاهی] کشورهای در حال توسعه [و یا توسعه یافته] از آن به عنوان یک معضل نام میبرند؟
چون نظم فعلی جامعه آنها را بر هم زده و انتظارات و حتی شیوه تفکر ملت های آنها را به سمت دیگری سوق می دهد که ممکن است مطلوب حاکمان یا عقلای آنها نباشد.

آیا واقعا تهاجم فرهنگی برای کشورها ی در حال توسعه یک خطر محسوب میشود؟
اگر ارزش های فرهنگی حاکم بر جامعه با ارزش های وارداتی همخوانی نداشته باشد و محصول بی کیفیت جای اجناس باکیفیت را در بازار فرهنگی اشغال کند یا زمینه تسلط اقتصادی- سیاسی را برای طرف مهاجم فراهم سازد این عرضه یا تهاجم فرهنگی خطر بزرگی محسوب می شود.

پیامدهای تهاجم فرهنگی چیست ؟
به طور خلاصه تغییر نگرش انسانها و خط سیر کلی ملتها در مسیر مطلوب فرهنگ مهاجم. البته توضیح این جمله می تواند بسیار مفصل باشد. به طور کلی تهاجم فرهنگی می تواند از نحوه خندیدن و راه رفتن و ... تا سیاست های کلان یک کشور را دستخوش تغییر قرار دهد. این تغییرات حتی در صورتی که فی نفسه مثبت باشند ممکن است در نهایت باعث تعارض درون سازمانی شوند. به عبارت دیگر در تهاجم چندگانه یا استقراض فرهنگی از فرهنگهای متعدد مجموعه فرهنگ آمیخته ای از اجزای متفاوت و ناهمگون است که می توانند با یکدیگر تعارض داشته و مشکلات جدیدی ایجاد کنند. به عنوان مثال فرهنگ چاپ مقالات علمی و ارائه پروپوزال تحقیقاتی در جامعه ای که مردم نرم افزارها را بدون رعایت حق تألیف یا حق مالکیت کپی می کنند باعث ایجاد تنش ها و جرایم جدیدی خواهد شد که در جوامع مرجع به این شدت وجود نداشته است. این مطلب اهمیت توجه به توسعه پایدار فرهنگی را روشن می سازد.

آیا میتوان برای تهاجم فرهنگی مزایایی هم بر شمرد؟
بله. گاهی تهاجم فرهنگی می تواند با به چالش کشیدن نقاط ضعف موجود و پاسخ مناسب به آنها باعث فرهنگ حاکم گردد، مشابه میکروب ضعیفی که تزریق آن می تواند سیستم ایمنی بدن را در مقابل حملات بیماریزا تقویت کند.

آیا میتوان تهاجم فرهنگی را به معنای یکی شدن فرهنگ ها محسوب کرد؟
اگر فرهنگ مهاجم مثل فرهنگ امریکای مدرن در تمام جهان ارائه شده و غلبه پیدا کند بله.

آیا فرهنگ جامعه ای را که در ان زندگی میکنیم شناخته ایم؟از آن چه میدانیم؟ از فرهنگ سایر کشور ها چه میدانیم؟
اگر صرف دانستن منظور سؤال شما باشد طبیعتاً می دانیم که چگونه داریم زندگی می کنیم. اما اگر مقصود شما شناخت عمیق و آگاهی از ریشه ها باشد بستگی به معیار سنجش شما دارد. با برخی معیارها 98 درصد افراد جامعه بیمار روانی محسوب می شوند و با معیار دیگری اکثریت جامعه نرمال هستند. در مورد آگاهی و شناخت هویت فرهنگی خود و دیگران نیز همین طور است. اما به طور کلی جوامعی که تفکر و آزادی بیان در آنها گسترده تر است از آگاهی بیشتری نیز برخوردارند. همچنین به طور کلی جوامع آرمانگرا و احساسی که بیشتر با تخیلات خود زندگی می کنند تا ادراکات حسی و عقلی کمتر به اتفاقات پیرامون خود با دید پدیده شناختی برخورد می کنند و ارزیابی آنها از پیش تعیین شده است. در مقایسه با کشورهای توسعه یافته طبیعتاً ما در دوره گذار فرهنگی به سر می بریم. ویژگی کشورها و جوامع در حال توسعه همان طور که از نامشان پیداست همین ناپایداری و پوست اندازی در تمام عرصه هاست.

آیا جامعه ای که ما در ان زندگی میکنیم فرهنگ منفی هم دارد؟
قطعاً بله. رفاه مادی و سلامت روانی آحاد مردم نتیجه فرهنگ غالب زندگی آنها بوده و معیار دقیقی برای سنجش کیفیت فرهنگ آنهاست. جامعه ای که نمی تواند علیرغم برخورداری از سرمایه های طبیعی و انسانی زندگی شاد و پیشرفته ای داشته باشد بدون شک فرهنگ معیوبی دارد.

بی فرهنگی چیست؟ فقر فرهنگی به چه معناست؟ در چه زمانی فرهنگ دیگر کشورها میتواندبه سایر کشورها هجوم کند؟
بی فرهنگی دو معنا دارد: گاه بجای بدفرهنگی به کار می رود و گاه به معنای ضعف آگاهی و عدم هویت فرهنگی. در معنای اول فرهنگ به مجموعه ارزش ها و رفتارهای ارزشمند اطلاق شده است. در نتیجه هر رفتاری که این ارزشها را به رسمیت نشناسد عملاً فرهنگ نبوده و بی فرهنگی است. اما در معنای دوم بی فرهنگی بیشتر به معنای خلأ ارزش ها یا خلأ قالب ها و ساختارهای رفتاری است. در این حالت در واقع حساسیتی برای انتخاب سبک خاصی برای زندگی وجود نداشته و قانون نانوشته ای نیز وجود ندارد. در نتیجه هر فرهنگ وارداتی می تواند جایی برای خود در سبک زندگی پیدا کند.

مؤمن;302161 نوشت:
سلام.

پیامدهای تهاجم فرهنگی چیست ؟
به طور خلاصه تغییر نگرش انسانها و خط سیر کلی ملتها در مسیر مطلوب فرهنگ مهاجم. البته توضیح این جمله می تواند بسیار مفصل باشد. به طور کلی تهاجم فرهنگی می تواند از نحوه خندیدن و راه رفتن و ... تا سیاست های کلان یک کشور را دستخوش تغییر قرار دهد. این تغییرات حتی در صورتی که فی نفسه مثبت باشند ممکن است در نهایت باعث تعارض درون سازمانی شوند. به عبارت دیگر در تهاجم چندگانه یا استقراض فرهنگی از فرهنگهای متعدد مجموعه فرهنگ آمیخته ای از اجزای متفاوت و ناهمگون است که می توانند با یکدیگر تعارض داشته و مشکلات جدیدی ایجاد کنند. به عنوان مثال فرهنگ چاپ مقالات علمی و ارائه پروپوزال تحقیقاتی در جامعه ای که مردم نرم افزارها را بدون رعایت حق تألیف یا حق مالکیت کپی می کنند باعث ایجاد تنش ها و جرایم جدیدی خواهد شد که در جوامع مرجع به این شدت وجود نداشته است. این مطلب اهمیت توجه به توسعه پایدار فرهنگی را روشن می سازد.

آیا میتوان برای تهاجم فرهنگی مزایایی هم بر شمرد؟
بله. گاهی تهاجم فرهنگی می تواند با به چالش کشیدن نقاط ضعف موجود و پاسخ مناسب به آنها باعث فرهنگ حاکم گردد، مشابه میکروب ضعیفی که تزریق آن می تواند سیستم ایمنی بدن را در مقابل حملات بیماریزا تقویت کند.


اول تشکر میکنم واز مومن عزیز برای شرکت در این بحث...واقعا جامع بود ومفید.ویک سوال اینجا برام به وجود اومد؟چرا اگه حتی مثبت باشن باعث تعارض میشه؟فکر کنم بهتره جزئی تر نگاه کنیم ومواردی رو که فرهنگ حتی مثبت بیگانه تاثیر منفی داره رو بشناسیم.[=Arial Black]اینجا یک سوال دیگه مطرح میشه:
چه موارد مثبتی فرهنگی میتواندتاثیر منفی برفرهنگ یک کشوربگذارد؟

ایران خودش گرون ترین نرم افزارا رو کرک میکنه وبه عنوان اورجینال به مردم میفروشه ودر ادامه انتظار داره کسی کپی رایت نکنه.این مشکلها بیشتر برای وضعیت اقتصادی نا مناسبشه اما از جایی که اسلام در ایران وجوامع اسلامی بیشتر مورد تهدید هست ایران به مساله دین بیشتر از موارد دیگه میپردازه....

[="indigo"]سلام
به نظر بنده حقیر، تهاجم فرهنگی اصولا نمی تواند به خودی خود بر روی افراد تاثیر منفی ایجاد کند مگر در یک حالت، و آن هم وقتی فردی از لحاظ فرهنگی خود را تهی می بیند و پس از عرضه فرهنگ جدید، به سوی آن می شتابد.
باید برای این بحث، علت ها را پیدا کنیم که چرا به اینجا رسیده ایم؟؟؟
به عقیده بنده حقیر، مهمترین علت آن، کم کاری علما و روحانیون دینی در شناسایی کامل دین مبین اسلام به صورت عام فهم به مردم باعث برز چنین مشکلاتی شده است. البته بسیاری از علما در طول سالهای گذشه تلاش کردند تا این مشکل را حل نمایند اما عدم همکاری و بلکه تبلیغ سوء برخی روحانیون مانند اصلاح طلبان بر ضد این افراد، باعث عدم حصول نتیجه کافی شده است.
درد ها زیاد است. با توجه به تذکرات قبلی، اگر بگویم یا به کسی بر می خورد یا می گویند سیاسی شده...
انگار این روزها دین از سیاست جداست!!!
[/]

سلام...بازهم از مشارکتتون تشکر میکنم...
چند روزه پیش تویه یک همایش با استاد محمدرضا زائری درمورد سبک زنگی ورسانه بحث میشد
که در اون به بعضی از این موارد اشاره شد
نظر ایشون این بود که در اسلام این روزها نو آوری وجود نداره به این معنی که اگر هزاران سال پیش گفتن عسل وسیاه دانه شفای خیلی از دردهاست با وجود اینکه این و میدونیم هنوز ایده ی جدیدی برای به روز کردنش نداریم...چون طبیعتا نمیشه تیه زندگی های امروزی وقتی برای...خوردن مفصل کنار گذاشت...
این قسمت نظر خودمه که مثلا به گفته ایشون برای نو آوری تو این زمینه عسلو سیاه دونه رو شبیه شکلات بسته بندی های کوچیک کرد تا هر روز بشه اون همه جا تهیه کرد واستفادش راحت باشه.
یبه نظر من اگر یک روز اروپایی ها به ایران میاومدند وکتابامون وترجمه میکردن حالا نوبت ماست که کتابای اونا رو ترجمه کنیم وبه یک زبون زنده دنیا حداقل مسلط باشیم...این بار نوبت رنسانس ماست....

موضوع قفل شده است