جمع بندی دو راهی ازدواج نکردن یا ازدواجی بر خلاف میل؛ کدامیک؟
تبهای اولیه
سلام
اول میخواستم این تاپیک رو ناشناس بزنم و زحمتشو بندازم گردن استاد طاهر
ولی بعد تصمیم گرفتم شجاع باشم
شرایطی که میگم رو تصور کنین :
24 سالتونه
پدرتون اصرار داره به ازدواج شما
خاستگارتون از کارمندای پدرتونه که مشکلات شدید خانوادگی ( پدر ندارن و مسولیت مادر خواهر و برادر کوچکتر و خواهر در شرف طلاقشون با ایشونه ) و مالی داره ( وضعیت مالی افتضاحه از افتضاحم بدتر )
پدرتون اصرار داره که این آقا آدم خوبیه و خودش همچیو تامین میکنه
ینی رسما به واسطه اینکه پدر شما قراره هزینه خونه زندگی و عروسی و شغل اون آقای خواستگار رو بده .... از نظر شما اون آقا یه ادمه بی عرضه اس و براتون هیچ ابهت مردونه ای نداره
این از این
در کنار اینها اصرار بیش اندازه پدرتون که ناخواسته به شما این حس رو القا میکنه که نگرانه بمونید رو دستش رو هم در نظر داشته باشید
خب؟
حالا بگید من باید چه خاکی تو سرم بریزم ؟
سلام بر شما
خب به عنوان مشاور خدمت شما عرض كنم كه
در خواستگاري با حدت و شدت برخورد نكنيد. يعني نه بگوييد نديده قبول و نه نديده و بررسي نكرده رد كنيد.
خواستگاري مردي كه دختر و خانواده اش را مي شناسد از جهاتي براي دختر امتياز است يعني مرد خود و قابليت هايش را به دختر عرضه مي كند و اين دختر است كه با توجه به شرايط او را مي پذيرد يا رد مي كند.
مگر در مواردي كه خواستگار شناخت نداشته باشد كه خواستگاري او به معناي اين است كه آيا حاضري از همديگر شناخت بيشتري با گفتگو و تحقيق به دست آوريم تا اگر همتا بوديم ازدواج كنيم؟
در مورد اين پسر دو بحث است
1- توجه به كاستي هايش ( كه بيشتر مورد توجه شما بوده)
2- تمركز بر داشته هايش ( كه بيشتر مورد عنايت من است)
يعني بايد بررسي كنيم كه آيا مسوؤليت پذيري است؟ آيا واقعا وجدان اخلاقي و حرمت مادر و خانواده برايش مهم بوده طوري كه خودكنترلي داشته و با هيجان هاي آني در پي لذت هاي آني نبوده؟
آيا مادر از او بيگاري كشيده و وابسته است يا اين كه در عين مسؤوليت پذيري و احترام به مادر مستقل است.
اگر مستقل باشد و مسؤوليت پذير حركت خانواده را نگه مي دارد و اگر پدرتان به عنوان همجنس او قابليت هاي و او مانند اهل كار بودن و وجدان اخلاقي داشتن را از اميتازات او مي داند به نظرم او را رد كنيد و بررسي كنيد از كجا معلوم اين فرشته اي نباشد از سوي خداوند؟
بسياري از جوانان امروزي حد نصاب بلوغ را ندارند يعني مسؤوليت پذير نيستند، از والدين انتظارات زيادي دارند، وابسته اند، تا زماني كه كاري پرستيژدار و نان و آب دار نباشد دنبال كار نيست و بسياري از كارها را عار مي دانند (به بيكاري را). و از همه بدتر اين كه بدون احترام به والديني كه عمري برايش زحمت كشيده اند تصميمات مهم زندگي را مي گيرند مثلا دو سال با فردي براي ازدواج دوست مي شوند و بعد خانواده مطلع مي شود.
پس اين فرصت را بدون بررسي رد نكنيد. بعد از بررسي و شناخت اگر براي شما جذابيت نداشت و به اين نتيجه رسيديد حد نصاب را نمي آورد مي توانيد رد كنيد و تا شما راضي نباشد پدر هم نمي توان شما را مجبور كند.
لطيفه روان شناختي: امداد غيبي
استاد اخلاق مي گفت: رسول اکرم(ص) فرمود: «اِنَّ لِرَبِّکُمْ فی اَیّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٍ، اَلا فَتَعَرَّضوا لَها؛
نسيمهاي رحمت الهي گاه به گاه ميوزد. خود را در معرض آن قرار دهيد».
رحمت الهي مثل نسيم است، خبر نميکند که کِي و چه ساعتي ميآيم. هوشيار باشيد از آن نسيمها استفاده کنيد و مثل شکارچي مترصد باشيد.
ميگويند يه نفر از يه بيابون ميگذشته، ميافته تو يه چاه. هي داد زد: خدايا! کمکم کن.
يه ماشين آتش نشاني اومد. يه طناب انداخت و گفت: طناب را بگير بيا بالا.
او گفت: ولم کن؛ فقط خدا بايد کمکم کنه، خدا بهم کمک ميکنه.
گفت: طناب را بگير بابا! همين جا تلف ميشويها. گفت: نه، خدا به من کمک میکنه.
آن مرد از دنيا ميرود و به خدا ميگه: خدا من اين همه به تو ايمان داشتم و اين همه عبادت کردم، چرا کمکم نکردي؟
خدا بهش گفت: نادان! تو نگفتي ماشين آتشن شاني وسط بيابون چه کار ميکنه![1]
..............
1.شوخ طبعي هاي طلبگي، محمدحسين قديري، ص191.
[="Tahoma"][="DarkGreen"]پيشنهاد مي كنم به نظر سنجي موارد ديگر را اضافه كنيد
مانند
تحقيق بيشتري مي كنم و با خانواده و مشاور مشورت مي كنم[/]
با اجازه استاد حامی
سرکار خانم محترم استارتر تاپیک
همش نکات منفی رو که گفتید! آیا نکات مثبت هم در اون بنده خدا و کلا در این ازدواج وجود داره؟
خوب اطلاع از اونها هم لازمه تا بشه نظر داد
ببين دوست خوبم الان وضع مالي اكثر پسرها همينه چون وضع اقتصادي جامعه خرابه ، من خودم به شخصه اگه اخلاق طرف خوب باشه بدونم آدم حسابيه سر مسائل مالي ردش نميكنم مخصوصا اينكه پدر محترمت هم اخلاقش رو تضمين كرده
ولي اون موردي كه گفتي مشكلات خانوادگي خب كمي جاي تامل بيشتر داره
خود پسر رو ديدي ؟ به دلت اصلا ننشسته؟ شايد وقتي ببينيش از نزديك خيلي نكات مثبت داشته باشه
اگه يه پسر باشه اهل نماز شب ، مقيد ، چشم پاك ، خانواده دوست ، زن دوست اينها به نظرت خوشبخت ترت ميكنه يا يه خونه و ماشين داشته باشه ولي همش ته دلت بهش شك داشته باشي يا نماز و روزه اش بلنگه يا أهل خمس و روزي حلال نباشه !!!!
ببين معيار هاي خودت چيه
سلاماول میخواستم این تاپیک رو ناشناس بزنم و زحمتشو بندازم گردن استاد طاهر
ولی بعد تصمیم گرفتم شجاع باشم
شرایطی که میگم رو تصور کنین :
24 سالتونه
پدرتون اصرار داره به ازدواج شما
خاستگارتون از کارمندای پدرتونه که مشکلات شدید خانوادگی ( پدر ندارن و مسولیت مادر خواهر و برادر کوچکتر و خواهر در شرف طلاقشون با ایشونه ) و مالی داره ( وضعیت مالی افتضاحه از افتضاحم بدتر )
پدرتون اصرار داره که این آقا آدم خوبیه و خودش همچیو تامین میکنه
ینی رسما به واسطه اینکه پدر شما قراره هزینه خونه زندگی و عروسی و شغل اون آقای خواستگار رو بده .... از نظر شما اون آقا یه ادمه بی عرضه اس و براتون هیچ ابهت مردونه ای نداره
این از این
در کنار اینها اصرار بیش اندازه پدرتون که ناخواسته به شما این حس رو القا میکنه که نگرانه بمونید رو دستش رو هم در نظر داشته باشید
خب؟
حالا بگید من باید چه خاکی تو سرم بریزم ؟
عزیزم اول از همه 24 سال سنی نیست
بعدشم پدرتون رو توجیح کنید که مگه شما رو از سر راه اورده با موقعیت پدرتون قطعا خواستگارهای خیلی بهتری هم خواهید داشت
ببخشیدا این ادم ازدواج کنی باهاش فرقی با ازدواج با مرد زن دار نداره چون همونقدر و بیشترم مسئولیت گردنشه اگه یه ذره هم به فکر ایندتی این کار رو نکن نمیدونم خواهر داری یا نه؟اگه خواهرتون دخترخالتون بعدا با اقایی با شرایط خوب و نرمال ازدواج کرد حسرتشو نمیخوری؟شما میگید بی عرضه و بی ابهت بهش واقعا با این فکر میتونید تکیه به این ادم کنید؟
شما اگه خواستی یه سر به سایت نوعروس بزن ببین چقدر خانم هایی که شوهرشون این شرایط رو داره و انقدر در عذابن که میان مجازی درد و دل میکنند
با پدرتون برخورد قاطع کنید که اگه انقد نگران بی شوهری منی خودم یکیو پیدا میکنم نه اینکه هرکی از راه رسید منو بدی فقط اینکه شوهر داشته باشم
ازدواج فقط یه جشن و یه شب لباس سفید نیست اومدیم بعدها پدرتون نکرد واستون حالا خواست کمک برادرتون بکنه یا ...نشد اصلا انوقت چی میخواید بکنید؟درثانی حمایت مادر و خواهرشم که همیشه به عهده ی این فرده و خواهراش ازش به عنوان یه پدر انتظار دارن
نکن عزیز من خواهر خودم بود حتی نمیذاشتم بهش فکر کنه
این همه زندگی چرا به طلاق کشیده میشه
این ادم نه موقعیت مالی خوبی داره نه خانواده خوب فقط چون جنسش ذکوره دارید بهش فکر میکنید؟
واسه ازدواج مرد بع معنای واقعی کلمه لازمه نه ...
میس جان
اومدم نظرسنجی منفی رو تیک بزنم اما وجدانم راضی نشد قبل از اینکه اطلاعات کامل تری داشته باشم این کارو بکنم
آخه سنت که زیاد نیست پدرتون نگران باشن حتما یه ویژگی های خیلی خیلی مثبتی دیدن که انقدر اصرار میکنن اینو هم در نظر داشته باش اینکه پدرتون ایشونو میشناسن خودش یه امتیازه هاااا!
البته مواظب باش در تصمیم گیریت لجبازی رو دخالت ندی:Gol:
بنظرم بیشتر فکر کن سعی کن جنبه های مثبتشو هم ببینی بعد یک ارزیابی درست انجام بده اگه بازم همین حسو داشتی شک نکن که باید جوابت منفی باشه:Gol:
تا ميگيم طرف پول نداره ،همه ميگن ازدواج با اين ادم بدبختت ميكنه هيچ كس به رزق رسوني خدا انگار اعتقاد نداره
عزیزم اول از همه 24 سال سنی نیست
بعدشم پدرتون رو توجیح کنید که مگه شما رو از سر راه اورده با موقعیت پدرتون قطعا خواستگارهای خیلی بهتری هم خواهید داشت
ببخشیدا این ادم ازدواج کنی باهاش فرقی با ازدواج با مرد زن دار نداره چون همونقدر و بیشترم مسئولیت گردنشه اگه یه ذره هم به فکر ایندتی این کار رو نکن نمیدونم خواهر داری یا نه؟اگه خواهرتون دخترخالتون بعدا با اقایی با شرایط خوب و نرمال ازدواج کرد حسرتشو نمیخوری؟شما میگید بی عرضه و بی ابهت بهش واقعا با این فکر میتونید تکیه به این ادم کنید؟
شما اگه خواستی یه سر به سایت نوعروس بزن ببین چقدر خانم هایی که شوهرشون این شرایط رو داره و انقدر در عذابن که میان مجازی درد و دل میکنند
با پدرتون برخورد قاطع کنید که اگه انقد نگران بی شوهری منی خودم یکیو پیدا میکنم نه اینکه هرکی از راه رسید منو بدی فقط اینکه شوهر داشته باشم
ازدواج فقط یه جشن و یه شب لباس سفید نیست اومدیم بعدها پدرتون نکرد واستون حالا خواست کمک برادرتون بکنه یا ...نشد اصلا انوقت چی میخواید بکنید؟درثانی حمایت مادر و خواهرشم که همیشه به عهده ی این فرده و خواهراش ازش به عنوان یه پدر انتظار دارن
نکن عزیز من خواهر خودم بود حتی نمیذاشتم بهش فکر کنه
این همه زندگی چرا به طلاق کشیده میشه
این ادم نه موقعیت مالی خوبی داره نه خانواده خوب فقط چون جنسش ذکوره دارید بهش فکر میکنید؟
واسه ازدواج مرد بع معنای واقعی کلمه لازمه نه ...
پدرتون اصرار داره که این آقا آدم خوبیه و خودش همچیو تامین میکنه
بدون شک کل سایت اسک دین از کمالات خانوم چادری با خبرن
پدری که همچین دختر رو بزرگ کرده اصلا بهش نمیاد که زیر قولش بزنه
یه مرد که به اون سن میرسه همه چیز رو از شما بهتر درک می کنه خانوم لایرا
مطمئنا خودش میدونه که اگه روی این آقا یه تومن سرمایه گذاری کنه 5 تومن ازش درمیاره چون پایه ی کار رو محکم می بینه
تو مو می بینی و او پیچش مو. مطمئن باشید جربزه ی کار و تلاش رو در این آقا دیده که اینطوری می گه
مطمئنا خانوادش رو دیده و از اخلاقشون با خبره.
مطمئنا دختری رو که 24 سالش کرده به خوبی میشناستش و می دونه که با این آقا به مشکل نمی خوره
پیغمبر با اون عظمتش وقتی دید یکی مثل علی برای فاطمش پیدا شده خودش پا پیش گذاشت و ثمرش رو هم دید
سلامتی هر چی مرد ارزشی و باحال مثل پدر این خانوم
صلوااااااااااااااااااااااااات
به نظر من هر پدري جز خير بچه اش رو نميخواد
حتما پدر شما همه جوانب رو سنجيده
البته استثنا هم هست
يكي از همين دوستهام تو سايت رو باباش بدبختش كرد
من که مثبت را علامت زدم.50-50شد:) چرا هیشکی رای نمیده.بدین ببینیم چند چندیم!از یه جوون تو این دوره زمونه چه انتظاری داری.اکثر جوونا اوضاع مالیشون همینه.پدرت تجربش بیشتر از تو هست.از یه طرف میاین میگین فاطمه باش و ساده زندگی کن و پول مهم نیست و.... از یه طرف اینجوری...
میس چادری (اسم کاربریتون خیلی باحاله!)
من بنظرم پدر شما داره یکمی بی مسئولیتی میکنه! اونم به این خاطر که ایشون چون میترسه که یک جوانی بیاد خاستگاری شما که نشناستش و بعدا ناجور دربیاد، داره این جوان که شناخت نسبی ازش داره و "فکر میکنه!" که سالمه و زیر دست خودش(رام خودش) هست و خیابش از این بابت راحته رو به شما میندازه!
از طرفی اگر این جوان وضع داغونی داره احتمالا یک حسن بزرگ ازدواج با شمارو رسیدن به موقعیت های خوب به واسطه پدرتون میدونه و نه خود شما!
البته این بدترین فرضیات ممکن بود، ولی احتمالش صفر نیست! حتی ممکنه ۱۰۰٪ هم درست باشه!
لذا وظیفه بدست آوردن شناخت از طرف مقابل که آیا واقعا شمارو میخواد(یا موقعیت پدرتونو) و آیا واقعا شما هم اونو میخواید(یا فقط میخواید از این وضع خلاص شید) برعهده خودتونه و کار سختیه!
تا میتونید نذارید هیچ حرف و حدیث جدی پیش بیاد ولی طرف رو در حد خواستگار معمولی(یعنی مثل هرکس دیگه ای که بیاد) بررسی کنید و نقاط + و - رو کنار هم ببینید و تصمیم بگیرید. هرچقدر زمان این آشنایی برای شناخت رو طولانی تر کنید بهتره!
ولی در کل من حتی پسر خوبی هم باشه زیاد موافق نیستم! به همون دلایلی که خودتونم گفتید! من بودم حداقل بهش میگفتم بره یک کار دیگه پیدا کنه و وقتی یک پس انداز برای اجاره خونه و .... داشت برگرده! نه اینکه روی پول بابای شما حساب باز کنه!!!!
بدون شک کل سایت اسک دین از کمالات خانوم چادری با خبرن
پدری که همچین دختر رو بزرگ کرده اصلا بهش نمیاد که زیر قولش بزنه
یه مرد که به اون سن میرسه همه چیز رو از شما بهتر درک می کنه خانوم لایرا
مطمئنا خودش میدونه که اگه روی این آقا یه تومن سرمایه گذاری کنه 5 تومن ازش درمیاره چون پایه ی کار رو محکم می بینه
تو مو می بینی و او پیچش مو. مطمئن باشید جربزه ی کار و تلاش رو در این آقا دیده که اینطوری می گه
مطمئنا خانوادش رو دیده و از اخلاقشون با خبره.
مطمئنا دختری رو که 24 سالش کرده به خوبی میشناستش و می دونه که با این آقا به مشکل نمی خوره
پیغمبر با اون عظمتش وقتی دید یکی مثل علی برای فاطمش پیدا شده خودش پا پیش گذاشت و ثمرش رو هم دیدسلامتی هر چی مرد ارزشی و باحال مثل پدر این خانوم
صلوااااااااااااااااااااااااات
خب از همین دلم میسوزه ایشون دختر خانم خیلی خوب و فهمیده ای هستند لیاقتشون خیلیییی بیشتر از این حرفاست
من نگفتم بزنه زیر قولشون دنیاست هزار جور میچرخه خدای نکرده اومدیم نشد شما از اینده خبر داری که با یقین میگید؟ادم از ثانیه بعدش مطمئن نیست واسه همینم باید محکم کاری کنه که اگه اینجور نشد پشیمون نشه دستش به جایی بند باشه
مثل صخره نوردی وقتی نفر اول که پیشتازه میره بالا بقیه به جز طنابی که وصلن به هم خودشونم به قلاب های روی کوه محکم میکننده که پرت نشن پایین
قصد توهین ندارم ولی بزرگی سن به داشتن اطلاعات کامل نیست پدر و مادرای ما خیلی افکارشون پاکه از کجا معلوم این اقا صرف موقعیت مالی پدرشون جلو نیومده باشه که دوپس فردا به قول خودتون روش سرمایه گذاری کرد رسید سود این اقا دبه درنیاره بنای ناسازگاری؟؟؟
هیچ پدرومادری از 100%حس بچه با خبر نیست شاید مسئله ای که واسه پدرشون مهم نباشه و سرسری ایشون اهمیت بدن
بعدشم اینجوری ارزش خود شما و همسرتون میره زیر سوال تو خانواده و فامیل که طرف دوماد سرخونه است و...
گفتم اگه خواهر یا دخترخاله عمه ای داشته باشید تو رنج سنی خودتون بعدا سرخورده میشید
سلاماول میخواستم این تاپیک رو ناشناس بزنم و زحمتشو بندازم گردن استاد طاهر
ولی بعد تصمیم گرفتم شجاع باشم
شرایطی که میگم رو تصور کنین :
24 سالتونه
پدرتون اصرار داره به ازدواج شما
خاستگارتون از کارمندای پدرتونه که مشکلات شدید خانوادگی ( پدر ندارن و مسولیت مادر خواهر و برادر کوچکتر و خواهر در شرف طلاقشون با ایشونه ) و مالی داره ( وضعیت مالی افتضاحه از افتضاحم بدتر )
پدرتون اصرار داره که این آقا آدم خوبیه و خودش همچیو تامین میکنه
ینی رسما به واسطه اینکه پدر شما قراره هزینه خونه زندگی و عروسی و شغل اون آقای خواستگار رو بده .... از نظر شما اون آقا یه ادمه بی عرضه اس و براتون هیچ ابهت مردونه ای نداره
این از این
در کنار اینها اصرار بیش اندازه پدرتون که ناخواسته به شما این حس رو القا میکنه که نگرانه بمونید رو دستش رو هم در نظر داشته باشید
خب؟
حالا بگید من باید چه خاکی تو سرم بریزم ؟
سلام میسی جون
قبل از هر حرفی دعا میکنم ان شاالله هر چی خیر و صلاحته برات رقم بخوره
این سخت ترین تاپیکیه که دیدم چون هم مربوط به توئه هم اطلاعتی که دادی ناقصه
در مورد این مساله هم که اصلا از خود پسره هیچی نگفتی چطوریه؟ما چطوری نظر بدیم دختر خوب؟
كاشكي خواستگار منم مثل مال تو يه ايرادي داشت كه بتونم راحت ازش دل بكنم ولي هيچ مشكلي نداره از همه نظر عاليه ميترسم خدا قهرش بياد ردش كنم ولي خب ...
كاشكي خواستگار منم مثل مال تو يه ايرادي داشت كه بتونم راحت ازش دل بكنم ولي هيچ مشكلي نداره از همه نظر عاليه ميترسم خدا قهرش بياد ردش كنم ولي خب ...
تو هنوز كنار نيومدي با خودت ؟:Nishkhand:
تاپيكت بسته شد نفهميديم اخر سر كوتاه اومدي يا نه :khandeh!:
تا ميگيم طرف پول نداره ،همه ميگن ازدواج با اين ادم بدبختت ميكنه هيچ كس به رزق رسوني خدا انگار اعتقاد نداره :|
نه بخدا اصلا بحث این نیس
من از اینکه گفتم طرف مشکلات مالی داره منظورم این نبود که دلیل رد کردنم این بوده
من رد کردم چون این آقا اصلا منو ندیده
و حسم بهم میگه فک کرده بابای من بانکه و اگه با دختر ریئسش ازدواج کنه کلا شرایطش توپ میشه
من جز منفعت طلبی هیچ دلیل دیگه ای واسه خاستگاری این آقا پیدا نمیتونم بکنم
ولی پدرم اینو نمیپذیره
همش میگه پسر خوبیه
بدون شک کل سایت اسک دین از کمالات خانوم چادری با خبرن
پدری که همچین دختر رو بزرگ کرده اصلا بهش نمیاد که زیر قولش بزنه
یه مرد که به اون سن میرسه همه چیز رو از شما بهتر درک می کنه خانوم لایرا
مطمئنا خودش میدونه که اگه روی این آقا یه تومن سرمایه گذاری کنه 5 تومن ازش درمیاره چون پایه ی کار رو محکم می بینه
تو مو می بینی و او پیچش مو. مطمئن باشید جربزه ی کار و تلاش رو در این آقا دیده که اینطوری می گه
مطمئنا خانوادش رو دیده و از اخلاقشون با خبره.
مطمئنا دختری رو که 24 سالش کرده به خوبی میشناستش و می دونه که با این آقا به مشکل نمی خوره
پیغمبر با اون عظمتش وقتی دید یکی مثل علی برای فاطمش پیدا شده خودش پا پیش گذاشت و ثمرش رو هم دیدسلامتی هر چی مرد ارزشی و باحال مثل پدر این خانوم
صلوااااااااااااااااااااااااات
ای بابا
من از اینکه پدرم تمام خرج ازدواج و زندگی و خونه داری و بچه داری منو بده بدم میاد
حس بدی بهم دس میده
بعد با شناختی که از خودم دارم
مطمئنم اگه این اتفاق بیوفته و پدر من تمام هزینه ها رو بده من از این آقا انتظار دارم مثه ملکه ها با من رفتار کنه
ینی این باعث میشه همیشه ازش طلبکار باشم
و شاید خدایی نکرده بکنم چماق و هی سرکوفت بزنم بهش
به نظر شما این زندگی زندگی میشه؟؟؟
مردی که واسه من ابهت نداره؟؟
مردی که تا بهش بفرما زدن سریع اومده صاحاب همچی شده؟؟؟
من همچین مردیو مرد نمیدونم
سلام میسی جون
قبل از هر حرفی دعا میکنم ان شاالله هر چی خیر و صلاحته برات رقم بخوره
این سخت ترین تاپیکیه که دیدم چون هم مربوط به توئه هم اطلاعتی که دادی ناقصه
در مورد این مساله هم که اصلا از خود پسره هیچی نگفتی چطوریه؟ما چطوری نظر بدیم دختر خوب؟
آخه من پسره رو ندیدم که اصلا
ینی جز اینا که تعریف کردم خودم هم چیزی ازش نمیدونم
من الان مشکلم بیشتر بابامه که گیر سه پیچ داده
قشنگ حس میکنم میخواد از شرم خلاص شه از بس که اصرار میکنه
من اولشم به پدرم گفتم
1 به دلیل گرفتاری های شدید خانوادگی این آقا جوابم منفیه چون واقعن سخته من اگه با این شرایط ازدواج کنم انگار که 6 تا شوهر دارم مامانش خواهر و برادر کوچیکترش خواهر در شرف طلاقش کوچجکترین مساله زندگیمو باید با خانواده اقا تنظیم کنم و همیشه توی فشار روحی و مالی و روانی باشم به خاطر مشکلاتش
جدای اینا من خودم خیلی مشکل دارم نمیتونم با کسی که اینهمه مشکل داره ازدواج کنم
2 به خاطر اینکه حس میکنم رو پول شما حساب باز کرده
عاقا مگه بابای من قبول میکنه؟؟
الان 2 هفته اس من جواب منفی دادم
به پسره نگفته گفته داره فک میکنه
من فکرامو کردم خب جوابم منفیه بابامو چیکار کنممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
من که مثبت را علامت زدم.50-50شد:) چرا هیشکی رای نمیده.بدین ببینیم چند چندیم!از یه جوون تو این دوره زمونه چه انتظاری داری.اکثر جوونا اوضاع مالیشون همینه.پدرت تجربش بیشتر از تو هست.از یه طرف میاین میگین فاطمه باش و ساده زندگی کن و پول مهم نیست و.... از یه طرف اینجوری...
عاقا من گفتم طرف باید پولش از پارو بالا بره؟؟؟؟
من از بیان مشکل مالی طرف بیشتر منظورم این بود که حس منفعت طلبی اون آدم بهم منتقل شده
اینکه نه منو دیده نه میشناسه ولی سفت و سخت خاستگاری کرده
البته برای هر زندگی باید حداقل ها وجود داشته باشه
از نظر من حداقل ها اینن :
1 توانایی اجاره یه سوییت 40 متری توی منطقه معمولی
2 یه حقوق معمولی اونقدری که با یکم قناعت بشه زندگی کرد
3 عروسی و جشنم خودم دوس ندارم فقط 2 ساعت لباس عروس کرایه میکنم میرم آتلیه
4 طلا هم به نظرم یه حلقه کافیه
( البته همه اینا در حالیه که طرفمو دوس داشته باشم دوسش نداشته باشمو زوری بخوام ازدواج کنم باید تا میتونه بریز و بپاش کنه تا حداقل دلم یکم خوش بشه )
ولی این آقا توانایی براورده کردن این حداقل ها رو ندارن
من واقعن زیاده خواه و پول پرست نیستم
ولی دیگه بیشتر از اینا نمیتونم کوتاه بیام
چون واقعن در توانم نیس
آخه من پسره رو ندیدم که اصلا
ینی جز اینا که تعریف کردم خودم هم چیزی ازش نمیدونم
من الان مشکلم بیشتر بابامه که گیر سه پیچ داده
قشنگ حس میکنم میخواد از شرم خلاص شه از بس که اصرار میکنه
من اولشم به پدرم گفتم
1 به دلیل گرفتاری های شدید خانوادگی این آقا جوابم منفیه چون واقعن سخته من اگه با این شرایط ازدواج کنم انگار که 6 تا شوهر دارم مامانش خواهر و برادر کوچیکترش خواهر در شرف طلاقش کوچجکترین مساله زندگیمو باید با خانواده اقا تنظیم کنم و همیشه توی فشار روحی و مالی و روانی باشم به خاطر مشکلاتش
جدای اینا من خودم خیلی مشکل دارم نمیتونم با کسی که اینهمه مشکل داره ازدواج کنم
2 به خاطر اینکه حس میکنم رو پول شما حساب باز کرده
عاقا مگه بابای من قبول میکنه؟؟
الان 2 هفته اس من جواب منفی دادم
به پسره نگفته گفته داره فک میکنه
من فکرامو کردم خب جوابم منفیه بابامو چیکار کنممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
دلیلای باباتون چیه؟یعنی وقتی اصرار دارن دلیلشون چیه؟به نظرشون چرا خوبه که با اون آقا ازدواج کنی؟
قشنگ حس میکنم میخواد از شرم خلاص شه از بس که اصرار میکنه :|
حس میکنی؟مگه باباتو نمیشناسی؟ دو حالت بیشتر نداره
1- همینی که تو میگی واقعا یه پدر بترسه که دخترش رو دستش بمونه با اینکه دخترش رو دوست داره تصمیم اشتباه بگیره
2- پدر یه عمره دخترشو بزرگ کرده از سر راه که نیاورده پس حتما یه چیزی تو اخلاق و رفتار و ویژگی های اون پسره دیده داره اصرار میکنه دلایلشونو بپرسی مشخص میشه.یا فکر میکنن پسرایی با این مدل تو جامعه ما کم باشن برا همین اصرار دارن
دلیلای باباتون چیه؟یعنی وقتی اصرار دارن دلیلشون چیه؟به نظرشون چرا خوبه که با اون آقا ازدواج کنی؟
دلیلش اینه که پسر خوبیه همین
چه بدونم
شایدم واقعن نگرانه من ترشیده شم بمونم رو دستش
اهههههههههه
انقد این 2 هفته غصه خوردم که دیگه حالم از همچی بهم میخوره
ماشالا از مشکلات من کم که نمیشه هیچ
دونه به دونه هم بهش اضافه میشه
دلیلش اینه که پسر خوبیه همینچه بدونم
شایدم واقعن نگرانه من ترشیده شم بمونم رو دستش
اهههههههههه
انقد این 2 هفته غصه خوردم که دیگه حالم از همچی بهم میخوره
ماشالا از مشکلات من کم که نمیشه هیچ
دونه به دونه هم بهش اضافه میشه
:|
عین این ملکه های شب اول قبر همش سوال میپرسم:khandeh!::Gol:
پسر خوبیه هر کی به یه چیز میگه خوب
تو نپرسیدی خوب یعنی چی؟مثلا چطوریه که میگن خوب؟
متن بالاییمو ویرایش کردم اینم ویرایش کردم
غصه خوردن نداره دخترم هیچ کس نمیتونه تو رو مجبور کنه ازدواج کنی برا همین خیالت راحت باشه خیالت تخت تخت. آخرش تا تو خوشت نیاد ازدواج نمیکنی
میس جان
بنظرم یک جلسه با این آقا گفتگو داشته باشی خوبه
اینطوری بهتر میتونی متوجه بشی واقعا هدفش از خواستگاری چی بوده ،بهتر میتونی بشناسیش عزیزم
عین این ملکه های شب اول قبر همش سوال میپرسم:khandeh!::Gol:
پسر خوبیه هر کی به یه چیز میگه خوب
تو نپرسیدی خوب یعنی چی؟مثلا چطوریه که میگن خوب؟
متن بالاییمو ویرایش کردم اینم ویرایش کردم
غصه خوردن نداره دخترم هیچ کس نمیتونه تو رو مجبور کنه ازدواج کنی برا همین خیالت راحت باشه خیالت تخت تخت. آخرش تا تو خوشت نیاد ازدواج نمیکنی
والا بابای من جز خوب کلمه دیگه ای به کار نبرد در موردش
آخه خوب از نظر من ینی پسری که بگه من ریالی هم از پدرت کمک مالی قبول نمیکنم باید جفتمون با هیچی زندگی کنیم
هر چقدم پسره خوب باشه اخلاق داشته باش اهل نماز روزه باشه
همینکه دستشو بکنه تو جیب بابای من مردوده از نظرم
تازه بنده خدا پسره گفته من هیچی ندارم زندگیم اینطوریه
بابام از طرف خودش گفته مهم نیس
منم که کلا شلغم
من کلکسیون خاستگارای درب و داغون ام اصلا
تو گبنس میتونم برم رکورد ثبت کنم
یکی بود که به شدت بد دل بود
یکی دیگه کاملا شرین عقل هنوزم سوزه خنده بچه های فامیلم با خاستگاری اون بنده خدا
یکی دیگه ام که اینجوری
یکی دیگه ام اختلاف فرهنگی وحشتناک ( استاد حامی در جریان این یکیم هستن :khandeh!: )
خمره 167 سانتی باید بدم برام بسازن
[="DarkSlateBlue"]سلام!
چرا الکی از کاه کوه میسازید واس خودتون!
خب بذارید بیاد خواستگاری فوقش بهش میگید "نه" ورداره بره...:khoshgel:
باباتون که از اون باباهایی نیست که به زور شوهرتون بده! هست؟
وقتی بگید نه حله دیگه ورمیداره میره![/]
راجب اینکه باباتون نگرانه اینه که رو دستش بمونید و این حسه بدی رو به شما منتقل میکنه هم هیچ راه حلی نیست چون همه باباها اینجورین و نمیتونن نگران دخترشون نباشن! شما اینو بذارید به حساب اینکه دوست داره شما خوشبخت بشید نه اینکه دوست داره از شر شما خلاص بشه! نیمه ی پر رو ببینید
میس جان
بنظرم یک جلسه با این آقا گفتگو داشته باشی خوبه
اینطوری بهتر میتونی متوجه بشی واقعا هدفش از خواستگاری چی بوده ،بهتر میتونی بشناسیش عزیزم
آخه رویا من اصلا سر سوزنی به این آقا تمایل ندارم
براچی علافش کنم خب؟؟؟
مشکلات شدید خانوادگیش برای من سنگینه
من خودم کوه مشکلم
احتیاج دارم با یه آدم کمتر مشکلی ( صفت ساختم ) ازدواج کنم که آرامش بگیرم ازش
نه اینکه مجبور باشم در کنار مشکلان خودم مشکلات خانواده اونم به دوش بکشم
الان من نمیفهمم چرا بابام قبول نمیکنه که من نمیخوام
و چجوری میتونم بابامو قانع کنم
سلدر مورد اين پسر دو بحث است
1- توجه به كاستي هايش ( كه بيشتر مورد توجه شما بوده)
2- تمركز بر داشته هايش ( كه بيشتر مورد عنايت من است)
.
سلام استاد
آخه کاستی هاش خیلی زیادن
تازه اینو یادم رفت بگم که مادرشونم بیماری صعب العلاج دارن بنده خدا ایشالا که خدا به حق همین روزای ماه رجب شفاشونو میده
ولی اگه عمرشون به این دنیا نبود چی؟؟؟
من باید تا آخر عمر بشینم خواهر برادر کوچیکتر اون آقا رو تر و خشک کنم؟؟؟
باید بفرستمشون مدرسه بزرگشون کنم بعدم فکر آیندشون باشم تازه نگران خواهر مطلقه اش باشم
خیلی مشکلات خانوادگیش زیاده
واقعن از سطج تحمل من خارجه
نه بخدا اصلا بحث این نیسمن از اینکه گفتم طرف مشکلات مالی داره منظورم این نبود که دلیل رد کردنم این بوده
من رد کردم چون این آقا اصلا منو ندیده
و حسم بهم میگه فک کرده بابای من بانکه و اگه با دختر ریئسش ازدواج کنه کلا شرایطش توپ میشه
من جز منفعت طلبی هیچ دلیل دیگه ای واسه خاستگاری این آقا پیدا نمیتونم بکنم
ولی پدرم اینو نمیپذیره
همش میگه پسر خوبیه :|
حالا یه سوال. اصلا این آقا می دونه که پدر شما همچین قصدی داره؟؟؟
شاید پدرتون می خواد اول از شما مطمئن بشه و بعد یه طوری برخورد کنه که این آقا ترقیب بشه بیاد خواستگاری شما؟؟؟
اگه اینطوریه و با دیدی که شما از ایشون داری خوب جواب منفی بده بره.
مگه اينكه مثل اين ريحانه سادات و زن هاي تو سري خور سايت باشي كه فقط دلت اقا بالاسر بخواد
شاید هم نمی خوان مثل زن های " کلاه گشاد گوگوش سرشون" رفته باشه.:khandeh!::khandeh!:
حالا یه سوال. اصلا این آقا می دونه که پدر شما همچین قصدی داره؟؟؟
شاید پدرتون می خواد اول از شما مطمئن بشه و بعد یه طوری برخورد کنه که این آقا ترقیب بشه بیاد خواستگاری شما؟؟؟
اگه اینطوریه و با دیدی که شما از ایشون داری خوب جواب منفی بده بره.
دیگه گفتم بابام میخواد از شرم خلاص شه ولی نه دیگه تا این حد که
نه خوده اون آقا از طریق یکی دیگه از همکارا مطرح کرده این قضیه رو
بعد اون آقای واسطه به بابای من گفته
منم که گفتم منفی
پدرم هنوز این جواب منفی منو ابلاغ نکرده
هی میگه بیشتر فک کن
دیگه چقد فک کنم خب
سلام من خودم می خواستم برم خواستگاری یه دختری که تا بحال ندیدمش.پیش خودم هم فکر می کردم که الان دختره و خانوادش فکر می کنند این پسره چقدر بچه خوبیه که اصلا ظاهر براش مهم نیست و چقدر عاقله که از روی چشم عاشق نشده، حتی اگرمی رفتم خواستگاری معلوم نبود بفهمم خواستگاری دقیقا کدوم شخص رفتم. خوب شد این چند پست را زدید. من نتیجه گرفتم که برم دختره رو ببینم تا اگر رفتم خواستگاری نگه این پسره که منو ندیده حتما به خاطر پول بابام اومده خواستگاری. البته وضع مالی اون ها درسطح خانواده ما هست و من بیشتر به خاطر خانواده خوبی که دارند می خوام برم جلو. این تاپیک شما برای من آموزنده بود.
به نظر من اون مورد به درد شما نمی خوره .اگر واقعا نمی تونید مشکلات خانوادگی اش رو تحمل کنید بهتر است خودتان رو الکی در دردسر نیندازید. خدا احتمالا یک آدم سرراه او می گذارد که مشکلاتی مثل همون دارد تا باهم مفاهمه داشته باشند. بعدش هم برای خودش وبیشتر برای خود پسره ازدواج با شما دردسر دارد. دو روز دیگه کافیه کوچکترین مشکلی پیش بیادبلندمی شی بهش میگی:شما اگه آدم بودید مثلا خواهرت طلاق نمی گرفت. همچنین وقتی پول عروسیتون رو باباتون بده و اون قبول کنه نشون می ده خیلی مردانگی نداره.حالا اگه ازبابای خودش بگیره خیلی مهم نیست ولی پدرزن آدم پول عروسیش رو بده واقعا افت داره. بعدش هم دو روز توی یک دعوایی بلند می شی بهش می گی :تو اگه مرد بودی خرج عروسیت رو پدر من نمی داد. این حرف بنیان شخصیت یک مرد را خرد می کند.حواستان باشد اگر ازدواج با ایشون رو قبول کردید به هیچ وجه این حرف را حق ندارید بزنید.
ساگر ازدواج با ایشون رو قبول کردید به هیچ وجه این حرف را حق ندارید بزنید.
من نمیخوام قبول کنم
قبول هم نمیکنم
ولی اصرار پدرم داره پوست منو میکنه
ینی این چن روزه من از بس گریه کردم راحت میشد دو گالن آبغوره بگیرم
انقد که پدرم اصرار میکنه من هی فک میکنم نکنه دارم اشتباه میکنم
اصلا همین اصرار باعث شد من این تاپیکو بزنم
که یکم دلم قرص شه که تصمیمم درسته
که واقعن هم فک میکنم درسته با شناختی که از خودم و سطح تحملم و خواسته هام دارم میدونم که نمیتونم همچین ازدواجی رو بپذیرم
اما پدرم
ای امان از پدرممممممممممممممممممم
حالا بگید من باید چه خاکی تو سرم بریزم ؟
جوابت رو قبلا دادم تو صفحه ات ،واقعا از ته دل ازخدا برات ميخوام
ولی پدرم اینو نمیپذیرههمش میگه پسر خوبیه :|
بابام از طرف خودش گفته مهم نیسمنم که کلا شلغم :|
من کلکسیون خاستگارای درب و داغون ام اصلاتو گبنس میتونم برم رکورد ثبت کنم
یکی بود که به شدت بد دل بود
یکی دیگه کاملا شرین عقل هنوزم سوزه خنده بچه های فامیلم با خاستگاری اون بنده خدا
یکی دیگه ام که اینجوری
یکی دیگه ام اختلاف فرهنگی وحشتناک ( استاد حامی در جریان این یکیم هستن )
خمره 167 سانتی باید بدم برام بسازن :|
سلام!
چرا الکی از کاه کوه میسازید واس خودتون!
خب بذارید بیاد خواستگاری فوقش بهش میگید "نه" ورداره بره...
باباتون که از اون باباهایی نیست که به زور شوهرتون بده! هست؟
وقتی بگید نه حله دیگه ورمیداره میره!
:Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!:
از همه ی دوستان عزیز که لحظه های شادی رو برای ما فراهم کردن متشکریم
سلام من خودم می خواستم برم خواستگاری یه دختری که تا بحال ندیدمش.پیش خودم هم فکر می کردم که الان دختره و خانوادش فکر می کنند این پسره چقدر بچه خوبیه که اصلا ظاهر براش مهم نیست و چقدر عاقله که از روی چشم عاشق نشده، حتی اگرمی رفتم خواستگاری معلوم نبود بفهمم خواستگاری دقیقا کدوم شخص رفتم. خوب شد این چند پست را زدید. من نتیجه گرفتم که برم دختره رو ببینم تا اگر رفتم خواستگاری نگه این پسره که منو ندیده حتما به خاطر پول بابام اومده خواستگاری. البته وضع مالی اون ها درسطح خانواده ما هست و من بیشتر به خاطر خانواده خوبی که دارند می خوام برم جلو. این تاپیک شما برای من آموزنده بود.
ب
خودتون جواب خودتونو دادین
ولی بازم برای شفاف سازی
من با مدل خاستگاری سنتی هیچ مشکلی ندارم
اتفاقا برعکس واسه ازدواج خودم همین مدلی دوس دارم
اما توی این مورد که تعریف کردم
جز منفعت طلبی هیچ دلیل قانع کننده ای نمیتونم واسه خاستگاری اون آقا پیدا کنم
کسی که منو بهش معرفی نکرده
منو هم که ندیده
پس پیش خودش نشسته چرتکه انداخته دیده براش سود داره بره خاستگاری دختر ریئسش
خب چرا نرفته خاستگاری دختر یکی دیگه از همکارا ؟؟؟
یه خانواده ای شبیه خودش ؟؟؟
واقعن چرا؟؟؟؟؟
سلام . اول از همه باید عرض کنم که خواستگار اینطوری نوشته میشه. (نمی دونم چرا اکثر دخترا اشتباه می نویسنش!)
دوم اینکه با خوندن حرفاتون به نظر من اومد شما خیلی حساس و بدبین شدین این چند روزه. به پدر بدبین هستین که میترسند رو دستشون بمونین!!! و به خواستگار بنده خدا بدبین هستین که برای وضعیت خوب پدر و خونوادتون اومدن سراغ شما!!! در صورتی که هر دوی این فرض ها خیلی بعید به نظر میرسه یا حداقل باید اثبات بشه. با حس می کنم ، حس می کنم که نمیشه زندگی کرد.
به نظر من حداقل به غرور اون پسر احترام بذارین و اجازه بدین که بیاد خواستگاری بعدا اگه خوب سنجیدین و دیدین به درد نمی خوره . نه بگین.
این نکته رو هم اضافه کنم که اون آقا با اون شرایطی که نوشتین خیلی اشتباه میکنه که قصد ازدواج با موردی مثل شمارو داره. حتی اگه واقعا عاشق باطن و اخلاق و ... شما باشه و بدبینی شما بی اساس باشه. دلیلم هم تفاوت در کفویته. خیلی بعیده که اون شوهر خوبی برای شما و شما زن خوبی برای اون بشید.
الان من یه فرصت مثل همین آقا برام پیش اومد ولی استفاده نکردم چون از تهش میترسیدم.
خلاصه من نمی دونم برای سوال شما نه یا بله رو انتخاب کنم ولی اگه همون آقا سوال میکرد من نه رو انتخاب میکردم.
پس پیش خودش نشسته چرتکه انداخته دیده براش سود داره بره خاستگاری دختر ریئسشخب چرا نرفته خاستگاری دختر یکی دیگه از همکارا ؟؟؟
یه خانواده ای شبیه خودش ؟؟؟
واقعن چرا؟؟؟؟؟
نه خیر شما نباید اینجوری دربارش فکر کنید.
اون حتما از پدر شما چراغ سبز دیده. چراغ سبز برای خاستگاری نه آآآآ . مثلا دیده بهش اعتماد داره یا ازش تعریف می کنه
این بابت که شما رو ندیده و پسندیده هم دو حالت داره
------شما رو دیده و پسندیده اما اطلاعی ندارین
------اونقدر با پدرتون رابطه ی خوبی داره که با خودش گفته من با وجود یه همچین پدرزنی خوشبخت می شم (نه به خاطر پولش) و وقتی برخوردهای پدرتون رو دیده با خودش گفته این از ان اشخاصیه که آدم ها رو با لباسشون برانداز نمی کنه و به ایمانشون نگاه می کنه.
برای همین شما رو ندیده خواسته که این کارش کااااااااااااااااااااااااااااااااملا اشتباهه.
شاید ایشون فکر کرده قراره با پدرتون زندگی گنه نه با شما
خوب برای باباتون توضیح بدید. مشکلات طرف رو بگید. همینطور می توانید ازیکی از بزرگان فامیل که مورد اعتماد باشد بخواهید که با پدرتان صحبت کند بلکه قبول کنند. من تعجب می کنم چطور پدرتان با این همه مشکلاتی که طرف دارد باز در ازدواج شما اصرار دارد.شاید مشکلاتش را نمی داند.اصلا از باباتون بپرسید از کجا فهمیده اون آدم خوبی است؟ می خواستم بپرسم چندوقته پدرتان دارد اصرار می کند به شما؟ اگه درحد یکی دو هفته است مطمئن باشید یکی دوهفته دیگه تحمل کنید قضیه حل می شود. از طریق برادر ومادرتان هم می توانید روی باباتون تاثیر بگذارید. اگر هم گریه می کنید جلوی باباتون گریه کنید در خفا گریه نکنید. اگر آقا بودید یک راه خوب براتون سراغ داشتم واون این که چند روزی از شهرتان دور شوید وبروید شهردیگه ای ورسما قهر کنید ولی این مورد برای یک خانم اصلا توصیه نمی شود.
به نظر من حداقل به غرور اون پسر احترام بذارین و اجازه بدین که بیاد خواستگاری بعدا اگه خوب سنجیدین و دیدین به درد نمی خوره . نه بگین.
ینی پاشه بیاد بعد من بگم نه بهتره؟؟؟
خب من واسه غرورش احترام قائلم که میگم وقتش رو تلف نکنه و اصلا نیاد
با چیزایی که از خودش تعریف کرده من سنجیدم با خودم و سطح تحملم جواب نه دادم
بنده خدا رو با اون وضعیت مالی بندازم تو خرج پاشه دست گل و شیرینی بگیره بیاد که جواب نه بشنوه؟؟؟؟
واقعن ینی بکنم این کارو؟؟؟
وای چقدر از استفاده میکنید خانم میس چادری:Narahat:
این همه زیاد رو اعصابه
در هر پست تون زیر چهاربار استفاده نکردید ازش:Narahat:
خدا وکیلی مخصوصا این دوتا پست رو ببینید
http://www.askdin.com/thread48315-3.html#post666182
http://www.askdin.com/thread48315-3.html#post666168
اعصاب تون خوردنمیشه؟
ینی پاشه بیاد بعد من بگم نه بهتره؟؟؟خب من واسه غرورش احترام قائلم که میگم وقتش رو تلف نکنه و اصلا نیاد
با چیزایی که از خودش تعریف کرده من سنجیدم با خودم و سطح تحملم جواب نه دادم
بنده خدا رو با اون وضعیت مالی بندازم تو خرج پاشه دست گل و شیرینی بگیره بیاد که جواب نه بشنوه؟؟؟؟
واقعن ینی بکنم این کارو؟؟؟
من کارشناس نیستم از منظر خودم اینو گفتم.
الان من جای اون باشم ندیده نه بشنوم خیلی ناراحت میشم. ترجیح میدم یه جلسه سرکاری و خرج رو تجربه کنم ولی یه دختر خرابم نکنه.
راستی اگه ندیده نه بگین طرف فوری میفهمه مشکلش چیه و غمگین میشه. بنده خدا ...:Ghamgin:
خدا هیچ مردی رو بی پول نذاره بد دردیه. خیلی بده. خیلی
من کارشناس نیستم از منظر خودم اینو گفتم.
الان من جای اون باشم ندیده نه بشنوم خیلی ناراحت میشم. ترجیح میدم یه جلسه سرکاری و خرج رو تجربه کنم ولی یه دختر خرابم نکنه.
راستی اگه ندیده نه بگین طرف فوری میفهمه مشکلش چیه و غمگین میشه. بنده خدا ...:Ghamgin:
خدا هیچ مردی رو بی پول نذاره بد دردیه. خیلی بده. خیلی
ولله به خاطر بی پولیش نیس فقط
ولله دلیل بزرگتر و مهم ترم مشکلات خانوادگیشه
من خودمم دلم براش میسوزه
پدر نداره
مادرش بیماری صعب العلاج داره با هزینه های سنگین درمانی
خواهر برادر مدرسه ای داره تو خونه
خواهر ازدواج کردشم داره طلاق میگیره
بنده خدا دیگه واقعن حقش نیس یه همسر دیوونه ای مثه من گیرش بیاد
بخدا راس میگم
وای چقدر از استفاده میکنید خانم میس چادری:Narahat:
این همه زیاد رو اعصابه
در هر پست تون زیر چهاربار استفاده نکردید ازش:Narahat:
اینو نزنم باید شکلک گریه رو بزارم
این حداقل بار منفیش کمتره
خودم همینجوری اشکام روونه دیگه نخواستم شکلکک گریه بزارم
میس چادری عزیز چقدره فرق بین پدرامون
حالا من چندوقت پیش از یکی خوشم میومد خونه و ماشین و... هم داشت هم تحصیلات کار سنش 26بود انقد خوب بود که خواستم قید تفکر ازدواج در 30 سالگی بزنم
حالا پدرم فقط موند سرمو ببره:khandeh!:
تو بچه ای نمیفهمی باید دکتر بشی تخصص بگیر...
اگه جایی میخوای سفارش دبه بدی به منم بگو با این پدری که من دارم تا اخر عمرم مجرد پیششم پدرا خیلیییییی عجیبه رفتارشون
جدا از شوخی گریه هاتو جلوی بابات بکن بفهمه ناراحتی
همین حرفو بهش بزن بگو خیلی از بودن من تو خونه ناراحت هستید و میخواید منواز سر باز کنید و...
مطمئنا پدرتون میره تریپ محبت و کوتاه میاد
ولی شما کوتاه نیا اصلااااا مخصوصا که خواهر وبرادر کوچیک داره به عنوان برادر بزرگ مسئولیتشونو داره
این اقا هم 99%واسه منفهتی که با ازدواج با شما بوده جلو اومده
بره با کسی که شرایط خودشو داره ازدواج کنه
ولله به خاطر بی پولیش نیس فقطولله دلیل بزرگتر و مهم ترم مشکلات خانوادگیشه
من خودمم دلم براش میسوزه
پدر نداره
مادرش بیماری صعب العلاج داره با هزینه های سنگین درمانی
خواهر برادر مدرسه ای داره تو خونه
خواهر ازدواج کردشم داره طلاق میگیره
بنده خدا دیگه واقعن حقش نیس یه همسر دیوونه ای مثه من گیرش بیاد
بخدا راس میگم
منظورم اینه که اگه بیپول نبود شما با خودتون نمی گفتین چشم به وضع پدرم داره. نمیگفتین ارزش یه خواستگاری هم نداره. یه کوچولو طرفو در حد خودتون می دیدین بیشتر راه میدادین . صادق باشید. :/
اول میخواستم این تاپیک رو ناشناس بزنم و زحمتشو بندازم گردن استاد طاهر
ولی بعد تصمیم گرفتم شجاع باشم
شرایطی که میگم رو تصور کنین :
24 سالتونه
پدرتون اصرار داره به ازدواج شما
خاستگارتون از کارمندای پدرتونه که مشکلات شدید خانوادگی ( پدر ندارن و مسولیت مادر خواهر و برادر کوچکتر و خواهر در شرف طلاقشون با ایشونه ) و مالی داره ( وضعیت مالی افتضاحه از افتضاحم بدتر )
پدرتون اصرار داره که این آقا آدم خوبیه و خودش همچیو تامین میکنه
ینی رسما به واسطه اینکه پدر شما قراره هزینه خونه زندگی و عروسی و شغل اون آقای خواستگار رو بده .... از نظر شما اون آقا یه ادمه بی عرضه اس و براتون هیچ ابهت مردونه ای نداره
این از این
در کنار اینها اصرار بیش اندازه پدرتون که ناخواسته به شما این حس رو القا میکنه که نگرانه بمونید رو دستش رو هم در نظر داشته باشید
خب؟
حالا بگید من باید چه خاکی تو سرم بریزم ؟
سلام علیکم خواهر خوب و بزرگوارم
ان شاءالله به برکت این ماه عزیز خداوند بهترین هایش را برایتان رقم بزند
به نظر بنده دلیل شما هرچند درست است امابرای نه گفتم کافی نیست! زیرا شما هنوز هیچ چیزی از این آقا نمیدانید!
در ازدواج باید کاملا باهمدیگر صحبت کرد بعد تصمیم گرفت
اجازه بدهید تشریف بیاورند،بعد در خواستگاری تمام سوالات و دغدغه های ذهنتان را در قالب سوالی مطرح کنید! شاید جوابی متفاوت از آنچه در ذهنتان است شنیدید!
مثلا بپرسید در آمدتان چقدر است؟به نظرتان با این در آمد میتوانیم زندگی کنیم؟ حال ایشان اگر دنبال پول پدرتان باشند میگویند پدرتان حمایت میکنند! شما آنجا بفرمایید که بنده خاضر نیستم در زندکی یک ریال هم پدرمان خرجمان کند!! این را برای مثال گفتم ،منظورم این است تمام چیزهایی که نگرانید را مطرح کنید
این موضوع چند تا حسن داد!
1- ممکن است در طی جلسات خواستگاری ویژگی هایی از ایشان ببینید که دلتان آرام بگیرد
2- ممکن است طرف مقابل با شنیدن صحبتهای شما خودش پس بکشد!
3- از هم اکنون تمام شرایط خودتان را مطرح میکنید و در آینده ایشان دقیقا میدانند شما از چه خوشتان می آید یا بدتان می آید
4- اینطوری دیگر کاملا برای دادن جواب مطمنید و هرگز پشیمان نمیشوید(زیراممکن است زمانی برسد که از اینکه ندیده رد کردید پشیمان شوید!! )
در آخر هم اینکه توکل به خداوند را فراموش نفرمایید، به نظر بنده اگر پسری اخلاق و تقوا داشته باشد در کنارش مشکلات زندگی قابل تحمل است ،اما اگر پسری تقوا و اخلاق نداشته باشد بهترین زندگی ها هم در کنارش مشکل است!!
پس با توکل برخداوند اجازه بدهید بیایندو خوب و کامل تحقیق و صحبت کنید و بقیه امور را به خداوند بسپارید که اگر به صلاحتان است بشود و اگر نیست نشود
خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)
حقیقتش خیلی سخته زندگی با همچین شخصی چون این شخص باید هم مسئولیت خونوادش هم مسئولیت همسرش رو عهده دار شه
اگه واقعا بتونه در کنار هم این دو مورد رو نگه داره همه چی حل میشه
تو ببین همچین توانایی داره؟؟؟
چون فقط موضوع ازدواج نیس که بگیم یه عروسی و تمام
شما به عنوان یک خانم نیاز دارین حداقل کمترین توجهات بهتون بشه
اگه یه روز تو دوره ی نامزدی بخواین با هم برین بیرون آیا میتونه بیاد بدون بهانه آوردن مادرش یا خواهرش یا ...؟؟؟؟
اگه میتونی با این کمبود ها بسازی و تحملشون کنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باهاش ازدواج کن که یه ثوابی هم میکنی و این رو بدون چند سال اول زندگی سخت ترین مشکلات رو باید تحمل کنی و باهاشون کنار بیای