اجمال آیات و بلاغت قرآن

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اجمال آیات و بلاغت قرآن

قرآن می توانست با جمله ای اجمال آیه مورد بحث ار از بین ببرد. دوباره در آیه ذیل دقت کنید:
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ
چرا باید آیه ای اینچنین مجمل در قرآن بیاید؟ آیا پاسخ خواهید داد قرآن نیاز به تفسیر دارد؟ آیا نیازمندی قرآن به تفسیر در فهم مراد اولیه متکلم است؟ اگر اینطور باشد آیا می توان گفت قرآن بلیغ است؟ آیا قرآن همراه با حدیث بلیغ و رسا است یا به تنهایی؟
من خواهشم از کارشناسان محترم این است که موضوع بلاغت قرآن را تنها در باره آیه مورد بحث مطرح کنند و به بحث «نحوه نیازمندی قرآن به تفسیر» نپردازند چون موضوع تابیک این نیست!
با تشکر

با نام الله

کارشناس بحث: سعید

جویا;293340 نوشت:
قرآن می توانست با جمله ای اجمال آیه مورد بحث ار از بین ببرد. دوباره در آیه ذیل دقت کنید: أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ چرا باید آیه ای اینچنین مجمل در قرآن بیاید؟ آیا پاسخ خواهید داد قرآن نیاز به تفسیر دارد؟ آیا نیازمندی قرآن به تفسیر در فهم مراد اولیه متکلم است؟ اگر اینطور باشد آیا می توان گفت قرآن بلیغ است؟ آیا قرآن همراه با حدیث بلیغ و رسا است یا به تنهایی؟ من خواهشم از کارشناسان محترم این است که موضوع بلاغت قرآن را تنها در باره آیه مورد بحث مطرح کنند و به بحث «نحوه نیازمندی قرآن به تفسیر» نپردازند چون موضوع تابیک این نیست! با تشکر

سلام
بحث نیازمندی قرآن به تبیین توسط مفسرین رسمی معصوم بیان خود قرآن است و نمی توان از آن چشم پوشی کرد
[سوره النحل (16): آيات 43 تا 44]
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (43) بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (44)
ترجمه:
43- ما پيش از تو جز مردانى كه به آنها وحى مى‏كرديم نفرستاديم، اگر نمى‏دانيد از اهل اطلاع سؤال كنيد.
44- (از آنها كه آگاهند) از دلائل روشن و كتب (پيامبران پيشين) و ما اين ذكر (قرآن) را بر تو نازل كرديم تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها تبيين كنى، شايد انديشه كنند

وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (64نحل )
ترجمه:
64- ما قرآن را بر تو نازل نكرديم مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف دارند براى آنها تبيين كنى و مايه هدايت و رحمت است براى گروهى كه ايمان دارند
پس نیاز قرآن به تبیین در جزئیات احکام و معارف یک اصل است و ندیده گرفتن آن مشکل ساز خواهد بود
ضمن اینکه هرکسی می تواند بگوید چرا فلان جای قرآن مجمل است
خوب جواب روشن است
قرآن کریم قانوناساسی است و اجمال ویژگی یک قانون کلی و اساسی است
ایراد شما وقتی وارد است که خدای متعال مجمل بگوید اما مفسر معرفی نکند
والله الموفق

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و تشکر از صبر شما


جویا;293340 نوشت:
قرآن می توانست با جمله ای اجمال آیه مورد بحث ار از بین ببرد. دوباره در آیه ذیل دقت کنید: أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ چرا باید آیه ای اینچنین مجمل در قرآن بیاید؟ آیا پاسخ خواهید داد قرآن نیاز به تفسیر دارد؟ آیا نیازمندی قرآن به تفسیر در فهم مراد اولیه متکلم است؟ اگر اینطور باشد آیا می توان گفت قرآن بلیغ است؟ آیا قرآن همراه با حدیث بلیغ و رسا است یا به تنهایی؟ من خواهشم از کارشناسان محترم این است که موضوع بلاغت قرآن را تنها در باره آیه مورد بحث مطرح کنند و به بحث «نحوه نیازمندی قرآن به تفسیر» نپردازند چون موضوع تابیک این نیست

ابتدا باید معنای بلاغت و بلیغ بودن کلام و متکلم روشن شود و آنکه آیا اجمال آیه از جهاتی آسیبی به بلاغت کلام و متکلم می رساند یا خیر؟
مفهوم بلاغت
1. در لغت: وصول (دست یافتن) و انتهاء(رسیدن).
2. در اصطلاح: جهت متکلم و کلام بکار برده می شود.به عبارت دیگر ما کلام بلیغ و متکلم بلیغ داریم اما کلمه بلیغ نداریم؛ زیرا بلاغت مربوط به معنا و مقصود کاملی است که از متکلم صادر می گردد (هدف بلاغت تأثیر گذاری در مخاطب است و این تأثیر گذاری با کلام صورت میگیرد) و این رسالت از لفظ مفرد ساخته نیست. ضمناً در کلام عرب بلاغت وصف برای کلمه نشده است.
- اقسام بلاغت اصطلاحی:
1. بلاغت در کلام:کلام بلیغ ،کلام فصیحی است که مطابق و هماهنگ با حال مخاطب باشد. از این تعریف به دست می آید که بلاغت در کلام دارای دو شرط است:
1- فصاحت کلام: هر کلام بلیغی الزاماً باید فصیح نیز باشد.
2- مطابقت با مقتضای حال:
- حال: عبارت است از مجموعه زمینه ها و شرایطی که گوینده را به نوع خاصی از سخن وادار می کند تا کلامی بگوید که متناسب با مجموع شرایط زمانی، مکانی، گوینده و مخاطبان باشد. مثلاً اگر سخنران در ایام عزا سخن می گوید باید کلامش مناسب سوگواری باشد و... .

- مقتضا: آن حالت مخصوصی که فرد به خاطر درخواست حال خاص در کلام خود لحاظ می کند و خود آن حال خاص را نیز مقتضی می گویند.
حال مخاطبین بر دو اساس است:
1- طبیعت و توانایی عقلی؛ که سه قسم است:
- اطناب گویی: برای مخاطبین کم هوش
- موجز گویی: برای مخاطبین باهوش
- توسط گویی: برای مخاطبینی بین دو حالت بالا
2- بر خورد با محتوای کلام؛ که سه قسم است:
- بدون تأکید: برای مخاطبین خالی الذهن
- با اندکی تأکید: برای مخاطبین شاک
- با تأکید زیاد: برای مخاطبین منکر.
2- بلاغت در متکلم: عبارت است از ملکه ای که شخص به وسیله آن قادر است مقصود خود را با کلامی بلیغ و مطابق به مقتضای حال بیان کند.1
بنابراین صرف ایجاز در کلام و ترک توضیح در مورد موضوعی سبب خروج کلام از بلاغت و بلیغ نبودن متکلم نمی شود بلکه اگر مقام، مقام ایجاز باشد تفصیل کلام موجب خروج آن از وصف بلاغت می شود. آنچه که در بلاغت مهم است حال و مقتضای حال مخاطب است. اگر متکلم در جایی به تناسب آن دو، کلام خود را بصورت خلاصه و در جای دیگر بصورت مفصل آورد آنگاه توصیف به بلیغ بودن می شود.

در آیه (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ) که اشاره به یک حادثه تاریخی دارد، مخاطب حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله است که رئیس العقلاء است و خدای متعال با توجه به حال( مجموعه زمینه ها و شرایطی که متناسب با شرایط ویژه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است) و مقتضای حال( اشاره به داستان بصورت سربسته) این آیه را بیان فرموده است که در نهایت بلاغت می باشد.
باید توجه نمود که کلام خدای حکیم که برترین کلام هاست آنقدر نازل شده تا در سطح فهم مردم باشد. با همه این احوال فهم همه آیات برای همه میسور نیست چون مردم همانند معادن طلا و نقره ظرفیتها و درک متفاوت دارند. از این رو ما که سطح معرفتی و فهم مان بسیار پایین تر از معصوم علیه السلام است، برای فهم صحیح و کامل آیه نیاز به تفسیر داریم. به همین دلیل خدای متعال تبیین آیات را بر عهده پیامبر صلی الله علیه و آله نهاده است (وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ)2 پس این که ما برای فهم درست آیه نیاز به تفسیر داریم بنابر آنچه گفته شد، لطمه ای به بلاغت قرآن نمی زند.

موفق باشید

1. برگرفته از کتاب [=&quot]جواهر البلاغه (ص 32 به بعد)
2." ما اين ذكر را (قرآن را) بر تو نازل كرديم تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها تبيين كنى". نحل/44

[/]

موضوع قفل شده است