جمع بندی خداوند هر کسی را بیشتر دوست بدارد ...

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خداوند هر کسی را بیشتر دوست بدارد ...

سلام، وقتتون بخیر

سؤالی دارم امیدوارم در جهت رسیدن به جواب دوستان یاری کنند. من تا چند سال پیش آدم خیلی پر انرژی و شادی بودم و فکر میکردم که زندگی در کنار تلخی های گوناگونش دلچسب و خوبه.

متاسفانه به هزار و یک دلیل اتفاقاتی برام افتاد که کلا مسیر زندگیم تغییر کرد، همیشه بخاطر سلامتی و دل شادم افتخار میکردم و میگفتم همه چیز درست میشه و واقعا هم خیلی وقتا همه چیز درست میشد، ولی کم کم اتفاقات پشت هم اومدن نتونستم تحصیلمو ادامه بدم، نتونستم مثل دوستانم ازدواج کنم یا سر کار برم، کم کم سلامتی روحیم بشدت افت کرد و به موازات اون سلامتی جسمیم تحت تأثیر قرار گرفت و مریضی ها شروع شد، حتی کم کم از اجتماع فاصله پیدا کردم و بیشتر وقتمو در خونه میگذرونم.

اعصابم خرد میشه و نمیتونم تغییری در زندگیم ایجاد کنم و از شنیدن کنایه و حرف های سرد و گرم و مقایسه خسته شدم، دچار روزمرگیم و خیلی حسرت سالهای پیشم رو میخورم میدونم که مسبب خیلی از این اتفاقا خودم بودم، ولی تو این سالها خیلی بیشتر به خدا نزدیک شدم و خیلی بیشتر تونستم با خداوند ارتباط بگیرم و اشتباهاتم رو بفهمم ، قبل ها همچین احساساتی رو کمتر تجربه کرده بودم ولی الان با وجود همه سختیها و فشارهایی که تو زندگی دارم احساسم خیلی خوبه. وقتی یه صحبت دینی یا فیلم دینی میشنوم و میبینم یا متنی رو میخونم، حال دلم خیلی خوب میشه و تأثیر خوبی در روحیم بجا میذاره.

جایی در اینترنت خوندم خداوند هر کسی رو بیشتر دوست داشته باشه سختی اون شخص هم بیشتره...البته میدونم منظور بندگان خوب و صالح خداوند هستن، من هیچوقت نمیتونم خودم رو با بندگان خوب خدا مقایسه کنم ولی آیا واقعا این افتخار نسیب من هم شده که خداوند دوستم داشته باشه و منو مورد آزمایش قرار بده یا با سختی ها رشد کنم تا بهتر و زیباتر بشم و به آرزوهام برسم؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امین

پرسش:
نتوانستم تحصیلم را ادامه بدهم، نتوانستم مثل دوستانم ازدواج کنم یا سر کار بروم، سلامتی روحیم بشدت افت کرده و از اجتماع فاصله پیدا کردم و بیشتر وقتم را در خانه می گذرانم
اعصابم خرد می شود و نمی توانم تغییری در زندگیم ایجاد کنم.

پاسخ:
مشکل شما نیاز به بررسی دقیق تری دارد تا بشود راهکار مناسبی ارائه داد یعنی باید در حد امکان اتفاقاتی که در این سال ها برای شما افتاده به طور خاص مورد بررسی قرار گیرد تا علت اصلی وضعیت فعلی شما مشخص و سپس راه حل مناسب آن اجرایی شود. با این حال با توجه به همین نوشته، بنده مواردی را به طور کلی عرض می‎کنم. ولی ضروری است که در اولین فرصت به طور حضوری به یک مشاور مورد اعتماد مراجعه کنید:

1. یکی از مهم ترین عواملی که منجر به کسالت و انزوا می شود، نداشتن هدفی مشخص در زندگی است. انسان تا هدفی را برای خود مشخص نکند تلاشی هم برای رسیدن به آن انجام نخواهد داد. نداشتن تلاش هم منجر به احساس بیهودگی و پوچی خواهد شد. لذا اولین قدم شما باید این باشد که هدف خود را از زندگی مشخص کنید. باید بدانید برای چه چیزی زندگی می‌کنید و می‌خواهید به کجا برسید تا انگیزه فعالیت در شما زنده شود. اهداف زندگی هم دارای مراتب و درجات مختلف است و می تواند به طور سلسه‌وار ترسیم شود.
مثلا یک فردی ممکن است هدف اصلی‌اش قرب به خدا باشد. برای قرب به خدا نیاز به مثلا تهذیب نفس دارد برای تهذیب نفس نیاز به انجام واجبات و ترک محرمات دارد برای انجام واجبات و ترک محرمات نیاز به علم کافی در این زمینه دارد برای کسب علم نیاز به استاد دارد و ... . در این مثال، استاد؛ کسب علم؛ انجام واجبات و ترک محرمات؛ تهذیب نفس و در نهایت قرب به خدا همگی هدف‌اند منتها در طول یکدیگرند. لذا شما هم باید اهداف خود را این گونه ترسیم کنید تا قابل دسترسی باشد.

2. شکست‌های پی در پی در زندگی گاهاً منجر به ناامیدی از توانایی در رسیدن به هدف می‌شود. در چنین شرایطی آنچه روحیه شما را به حالت عادی بر‌می‌گرداند
اولا: نوع نگاه و جهان بینی شما به زندگی است. مثلا در جهان بینی یک مسلمان ناامیدی معنا ندارد چون او به قدرتی معتقد است که فوق همه قدرت هاست و انجام هیچ کاری از توان او خارج نیست.

ثانیا: به حکمتی قائل است که از هیچ جبنه ای غافل نیست. به عدالتی قائل است که شکی در آن نیست! بنابراین وقتی چنین شخصی با مشکلی مواجه می شود می‌داند تنها نیست و وقتی چنین احساسی داشت شکست را جبران خواهد کرد. اینکه مقربین خدا مصیبت های بیشتری را متحمل خواهند شد نیز ناشی از همین جهان‌بینی است و درست هم هست. لذا هر چه شما از ایدئولوژی خود بیشتر بدانی؛ یعنی بدانی که چرا با مسلمان هستی و به موازین اسلام عمل می‌کنی، به همان میزان آرامش را تجربه خواهی کرد.

ثالثا: کسب یک موفقیت تازه و جدید در زندگی به شما کمک زیادی خواهد کرد؛ یعنی شما اگر بتوانید مطابق با حیطه فعالیت خود، موفقیتی جدید کسب کنید، روحیه و نشاط شما باز خواهد گشت. مثلا تلاش شما برای ادامه تحصیل می‌تواند روحیه خوبی به شما بدهد.

sahel60;487649 نوشت:
.

جایی در اینترنت خوندم خداوند هر کسی رو بیشتر دوست داشته باشه سختی اون شخص هم بیشتره...البته میدونم منظور بندگان خوب و صالح خداوند هستن، من هیچوقت نمیتونم خودم رو با بندگان خوب خدا مقایسه کنم ولی آیا واقعا این افتخار نسیب من هم شده که خداوند دوستم داشته باشه و منو مورد آزمایش قرار بده یا با سختی ها رشد کنم تا بهتر و زیباتر بشم و به آرزوهام برسم؟

چرا از این دو خط آخر پستتون این برداشت میشه که ... چون شما باورتون اینه خدا هرکیو دوس داشته باشه سختی بهش میده... یجورایی راضی هستین به این وضعیتتون

؟؟؟؟

آخه میگین این افتخار نصیبم شده و اینا

به هر حال

فکر نکنم خدا از درجا زدن و سختی کشیدن و ساکن بودن وضعیت بده بندهاش خوشحال بشه

به غیر ازموضوع ازدواج که خب چون دخترید و مجبورید وایسید تا کسی به خاستگاریتون بیاد و عملا توی این مورد کاری از شما برنمیاد

تو بقیه مشکلاتتون میتونین حتمن خودتون برای حلش نقش داشته باشید

سرکار رفتن مثلا ... شاید نتونین کار مناسب با رشته و علایقتون پیدا کنین ... ولی حتمن میتونین یه کار معمولی پیدا کنین که هم از انزوا دربیایید هم حس مفید بودن بهتون دس بده

یا برید دنبال یاد گرفتن یه رشته هنری

خیلی تو روحیه تاثیر داره

Miss Chadoriii;598917 نوشت:
چرا از این دو خط آخر پستتون این برداشت میشه که ... چون شما باورتون اینه خدا هرکیو دوس داشته باشه سختی بهش میده... یجورایی راضی هستین به این وضعیتتون
آخه میگین این افتخار نصیبم شده و اینا
به هر حال فکر نکنم خدا از درجا زدن و سختی کشیدن و ساکن بودن وضعیت بده بندهاش خوشحال بشه
به غیر ازموضوع ازدواج که خب چون دخترید و مجبورید وایسید تا کسی به خاستگاریتون بیاد و عملا توی این مورد کاری از شما برنمیاد. تو بقیه مشکلاتتون میتونین حتمن خودتون برای حلش نقش داشته باشید
سرکار رفتن مثلا ... شاید نتونین کار مناسب با رشته و علایقتون پیدا کنین ... ولی حتمن میتونین یه کار معمولی پیدا کنین که هم از انزوا دربیایید هم حس مفید بودن بهتون دس بده
یا برید دنبال یاد گرفتن یه رشته هنری. خیلی تو روحیه تاثیر داره


كاملاً موافقم. فقط يه نكته اضافه كنم. وقتي كارهايي كه "miss chadoriii" فرمودن رو انجام بديد ، شور و نشاط و انرژي مثبتي كه در شما به وجود مياد ، باعث ميشه كه جاذبه و كشش بيشتري در شما شكل بگيره و انشاالله به ما هم شيريني بديد :khandeh!:

سلام.
شاید به نظرت الان خیلی دیر باشه برای این حرفا ولی به قول استاد باید اول هدفت رو مشخص کنی بعد هم همه ی گذشته رو فراموش کنی و به آینده فکر کنی و اونو اونطوری بسازی که دلت میخواد .تو با فکر کردن به اینکه دوستانت همگی پیشرفت کردن و هرکدوم توی زندگی به جایی رسیدن و تو سالهای عمرت رو از دست دادی فقط باعث میشی که بیشتر از زندگی عقب بیفتی.اینو بدون که همیشه باید ادامه بدی و هیچ وقت کم نیاری.اول گذشته رو بزار کنار تو خیلی فرصت داری که بشینی و حسابی بهش فکر کنی پس بذارش برای ی وقت دیگه بعد هدفت رو مشخص کن و راه های رسیدن بهش رو معلوم کن و هیچ وقت هم از شکست نترس.میدونی که ترس برادر مرگه.خیلی وقتا ما توی زندگیمون مردیم ولی خبر نداریم.وقتی میترسی از حرکت کردن با ی مرده هیچ فرقی نداری،میشی ی مرده ی متحرک!
در ضمن همیشه بلاهایی که سرمون میاد از حکمت خدا نیست بلکه از سهل انگاری های خودمونه که برای رسیدن ب آرامش ، کم کاری های خودمون رو به خدا نسبت میدیم.شجاعت داشته باش و قبول کن که مقصر خودتی این تو رو به راه میاره.
منم مثل تو البته دلایل عقب موندگیم با تو خیلی فرق داره ولی نزدیک به 4 سال مجبور به ترک تحصیل شدم و همه دوستام الان دیگه در شرف فارغ التحصیل شدن هستن و من تازه دارم شروع می کنم ولی اصلاً ناراحت نیستم.به قدر کافی از گذشتم غصه خوردم دیگه بسه.الان وقت حرکت و کاره و نه چنبره زدن ی گوشه و غصه خوردن!
با اینکه مقصر خیلی از شکست هامون خودمون هستیم ولی خودتو تشویق کن چون آدم از شکست میتونه درس بگیره ولی از موفقیت گمون نکنم!:ok: اینو توی انیمیشن شنیدم.
احساس کردم شرایط فعلیمون مثل همه برای همین صادقانه حرفامو بهت زدم دوست من!
به عنوان حرف آخر، تو یا میتونی یا نمیتونی! اینو باید خودت معلوم کنی.
میتونی موفق باشی و قله های سربلندی رو یکی پس از دیگری فتح کنی یا میتونی همیشه ی آدم شکست خورده باشی.:Gig:

با نام و یاد دوست

سلام به همگی

Im_Masoud.Freeman;598919 نوشت:
[=Times New Roman]فکر نمی کنین یه مقدار زود جواب این بنده خدا رو دادین..؟ :Gig:
.
تاریخ پستشو ببینید..
.
فکر کنم تا الان هفت تا کفن پوسونده باشه..:shad::shad:


تا دو سه ماه قبل در انجمن مشاوره فقط دو کارشناس فعال داشتیم

از طرفی با حجم زیادی از سوالات در این انجمن مواجه بودیم

لذا امکان پاسخگویی به همه سوالات در این انجمن وجود نداشت

اما با توجه و مساعدت مدیریت محترم مرکز ملی و مدیریت سایت دو کارشناس جدید به این انجمن اضافه شدند

که سعی می شود به مرور زمان به تاپیکهای قدیمی هم پاسخ داده شود.

چرا که از قدیم گفتند:

دیر پاسخ دادن بهتر از هرگز پاسخ ندادن است. :Nishkhand:

در پناه قرآن و عترت پیروز باشید :Gol:

موضوع قفل شده است