اقسام راویان احادیث معصومین (ع) از زبان امام علی (ع)-1

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اقسام راویان احادیث معصومین (ع) از زبان امام علی (ع)-1

اقسام راویان احادیث معصومین (ع) از زبان امام علی (ع) *

قسمت اول


آیا می توان ادعا کرد که حدیث های موجود در کتاب های حدیث تماما حجت و قابل اعتمادند ؟

برای پاسخ دادن به این سوال بهتر است قبل از هر چیز به سخنی که حضرت علی (ع) درباره وضعیت روایات دارد توجه کنیم و آن را مقیاس و معیاری برای نگاه به روایات به طور عام قرار دهیم .

امیرالمومنین در جواب کسی که از احادیث حاوی بدعت ، و اختلاف اخباری که در دست مردم است سوال کرد فرمود : 1

الف ) اقسام احادیث رواج یافته

احاديثى كه در دسترس مردم قرار دارد ، هم حق است هم باطل ، هم راست هم دروغ ، هم ناسخ هم منسوخ 2، هم عام هم خاص 3، هم محكم هم متشابه 4، هم احاديثى كه به درستى ضبط گرديد و هم احاديثى كه با ظن و گمان روايت شد .

در روزگار پيامبر (ص) آنقدر دروغ به آن حضرت نسبت داده شد كه ايستاد و خطابه ايراد كرد و فرمود:
(هر كس از روى عمد به من دروغ نسبت دهد جايگاه او پر از آتش است .)

ب ) اقسام راويان حديث

افرادى كه حديث نقل مى كنند چهار دسته اند ، كه پنجمى ندارد .

اول- منافقان نفوذى

نخست منافقى كه تظاهر به ايمان مى كند ، و نقاب اسلام بر چهره دارد ، نه از گناه مى ترسد و نه از آن دورى مى جويد و از روى عمد دروغ به پيامبر (ص) نسبت مى دهد .

اگر مردم مى دانستند كه او منافق دروغگو است ، از او نمى پذيرفتند و گفتار دروغين او را تصديق نمى كردند ، اما با ناآگاهى مى گويند او از اصحاب پيامبر است ، رسول خدا را ديده و از او حديث شنيده ، و از او گرفته است ، پس حديث دروغين او را قبول مى كنند .

در صورتيكه خدا تو را از منافقين آنگونه كه لازم بود آگاهاند ، و وصف آنان را براى تو بيان داشت .

آنان پس از پيامبر (ص) باقى ماندند و به پيشوايان گمراهى و دعوت كنندگان به آتش با دروغ و تهمت نزديك شده پس به آنان ولايت و حكومت بخشيدند ، و بر گردن مردم سوار گرديدند ، و به وسيله آنان به دنيا رسيدند ، همانا مردم هم با سلاطين و دنيا هستند ، مگر آن كس كه خدا او را حفظ كند ، اين يكى از آن چهار گروه است .

دوم- اشتباه كار

دوم كسى كه از پيامبر (ص) چيزى را به اشتباه شنيده ، و سخن آنحضرت را درست حفظ نكرده است ، و با توهم چيزى را گرفته ، اما از روى عمد دروغ نمى گويد ، آنچه در اختيار دارد روايت كرده و به آن عمل مى كند و مى گويد ، من از پيامبر (ص) آن را شنيده ام .

اگر مسلمانان بدانند كه او اشتباه كرده ، و غير واقعى پنداشته ، از او نمى پذيرفتند ، خودش هم اگر آگاهى مى يافت كه اشتباه كرده ، آن را رها مى كرد .

سوم- ناآگاهانى كه حديث شناس نيستند.

و سومى شخصى كه شنيده پيامبر (ص) به چيزى امر فرمود ، ( اما ) سپس از آن نهى كرد و او نمى داند ، يا شنيد كه چيزى را نهى كرد ، سپس به آن امر فرمود و او آگاهى ندارد ، پس نسخ شده را حفظ كرد ولى ناسخ را نمى داند ، اگر بداند كه حديث او منسوخ است تركش مى كند ، و اگر مسلمانان نيز مى دانستند روايت او نسخ شده آن را ترك مى كردند .

چهارم- حافظان راست گفتار

دسته چهارم ، آنكه نه به خدا دروغ مى بندد و نه به پيامبرش دروغ نسبت مى دهد ، دروغ را از ترس خدا ، و حرمت نگهداشتن از رسول خدا (ص) دشمن دارد ، در آن چه از پيامبر (ص) شنيده اشتباه نكرده ، بلكه آن را با تمام جوانبش حفظ كرده است . و آن چنانكه شنيده بدون كم و كاست نقل مى كند .

پس او ناسخ را حفظ و به آن عمل كرد ، و منسوخ را فهمیده و از آن دورى جسته ، خاص و عام ، محكم و متشابه ، را شناخته ، هر كدام را در جاى خويش قرار داده است .

ج) اقسام اصحاب رسول خدا (ص)

گاهى سخنى از رسول خدا (ص) داراى دو معنا بود ، سخنى عام ، و سخنى خاص ، كسى آن را مى شنيد كه مقصود خدا و پيامبرش را از كلام نمى فهميد ، پس به معناى دلخواه خود تفسير مى كرد ، و بدون آنكه معناى واقعى آن را بداند ، كه براى چه هدفى صادر شد ، و چرا چنين گفته شد ، حفظ و نقل مى كرد .

همه ياران پيامبر (ص) چنان نبودند كه از او چيزى بپرسند و معناى واقعى آن را درخواست كنند تا آنجا كه عده اى دوست داشتند ، عربى بيابانى يا سوال كننده اى از آن حضرت چيزى بپرسد و آنها پاسخ آن را بشنوند ، اما من هر چه از خاطرم مى گذشت مى پرسيدم ، و حفظ مى كردم ، پس اين است علل اختلاف رواياتى كه در ميان مردم وجود دارد ، و علل اختلاف روايات در نقل حديث.

نتیجه :

می بینیم که حضرت علی (ع) از چهار دسته روایات منقول از رسول خدا فقط یک دسته را معتبر می داند و سه دسته دیگر را بی اعتبار می شمارد و باید دانست که این روایات بدون این که پاکسازی شوند در بین روایات منقول از پیامبر وجود دارند و در کتاب های حدیث ثبت شده اند و تشخیص صحیح از ناصحیح آن تلاش کارشناسانه وسیعی را می طلبد که تا کنون انجام نشده است و بر علمای متعهد است که این کار مهم و ضروری را انجام دهند .

بسیاری از این روایات در بحار الانوار آمده است بدون این که صحیح از نا صحیح جدا گردد و کسانی به صرف اینکه در بحار نقل شده است آنها را مبنای سخنرانی خود قرار می دهند .
( و البته ) این تقسیم بندی در مورد روایات منقول از رسول خدا که در سخن حضرت علی (ع) آمده است در مورد روایات منقول از ائمه (ع) نیز جاری است .

منبع :کتاب " حدیث های خیالی در مجمع البیان " – ص 81 تا 83 – صالحی نجف آبادی**

ادامه دارد

اقسام راویان احادیث معصومین (ع) از زبان امام علی (ع)

قسمت دوم

................................................................................
زیرنویس ها :

*به مقالات " غلو – در آمدي بر افكار و عقايد غاليان در دين (http://mahsan.parsiblog.com/-923055.htm ) ، و پیش درآمدی بر بحث غلو در عقاید ( http://mahsan.parsiblog.com/1393889.htm ) " مراجعه شود .

** به معرفی کتاب فوق در آدرس زیر مراجعه شود :
http://mahsan.parsiblog.com/-1123661.htm

1- نهج البلاغه – خطبه 210 – دشتی ( در بعض نسخه ها خطبه 201 می باشد )

متن خطبه :

وَ قَدْ سَاَلَهُسائلٌ عَنْ اَحاديثِ الْبِدَعِ وَ عَمّا فى اَيْدِىالنّاسِ مِنِاخْتِلافِ الْخَبَرِ، فَقالَ عَلَيْهِ السَّلامُ:

اِنَّ فى اَيْدِى النّاسِ حَقّاً وَ باطِلاً، وَ صِدْقاً وَ كَذِباً، وَناسِخاًوَ مَنْسُوخاً، وَ عامّاً وَخاصّاً، وَ مُحْكَماً وَ مُتَشابِهاً، وَ حِفْظاً وَ وَهْماً.
وَلَقَدْ كُذِبَ عَلى رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ عَلىعَهْدِهِحَتّى قامَخَطيباً فَقالَ: «مَنْ كَذَبَ عَلَىَّ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُمِنَالنّارِ.»
وَ اِنَّما اَتاكَ بِالْحَديثِ اَرْبَعَةُ رِجال لَيْسَ لَهُمْ خامِسٌ:
رَجُلٌمُنافِقٌ مُظْهِرٌ لِلاْيمانِ، مُتَصَنِّعٌ بِالاِْسْلامِ،لايَتَاَثَّمُ وَ لايَتَحَرَّجُ،يَكْذِبُ عَلى رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِمُتَعَمِّداً. فَلَوْ عَلِمَالنّاسُ اَنَّهُ مُنافِقٌ كاذِبٌ لَمْ يَقْبَلُوا مِنْهُ،وَ لَمْ يُصَدِّقُوا قَوْلَهُ،وَلكِنَّهُمْ قالُوا: صاحِبُ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُعَلَيْهِ وَ آلِهِ، رَآهُ وَسَمِعَ مِنْهُ وَ لَقِفَ عَنْهُ، فَيَأْخُذُونَ بِقَوْلِهِ. وَ قَدْاَخْبَرَكَ اللّهُ عَنِ الْمُنافِقينَ بِما اَخْبَرَكَ، وَ وَصَفَهُمْ بِماوَصَفَهُمْبِهِ لَكَ. ثُمَّ بَقُوا بَعْدَهُ فَتَقَرَّبُوا اِلى اَئِمَّةِ الضَّلالَةِ وَالدُّعاةِ اِلَىالنّارِبِالزُّورِ وَالْبُهْتانِ، فَوَلَّوْهُمُ الاَْعْمالَ، وَ جَعَلُوهُمْحُكّاماً عَلى رِقابِالنّاسِ،فَاَكَلُوا بِهِمُ الدُّنْيا، وَ اِنَّمَا النّاسُ مَعَ الْمُلُوكِ وَ الدُّنْيااِلاّ مَنْ عَصَمَ اللّهُ. فَهذا اَحَدُ الاَْرْبَعَةِ.
.
وَ رَجُلٌ سَمِعَ مِنْ رَسُولِاللّهِ شَيْئاً لَمْ يَحْفَظْهُ عَلى وَجْهِهِ، فَوَهِمَفيهِ، وَ لَمْ يَتَعَمَّدْكَذِباً، فَهُوَ فى يَدَيْهِ وَ يَرْويهِ وَ يَعْمَلُ بِهِ

وَيَقُولُ: اَنَا سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ. فَلَوْ عَلِمَالْمُسْلِمُونَ اَنَّهُ وَهِمَ فيهِ لَمْ يَقْبَلُوهُ مِنْهُ، وَ لَوْعَلِمَ هُوَ اَنَّهُ كَذلِكَلَرَفَضَـهُ .

وَ رَجُلٌ ثالِثٌ سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ شَيْئاًيَأْمُرُ بِهِ، ثُمَّ اِنَّهُ نَهى عَنْهُ وَ هُوَ لايَعْلَمُ، اَوْسَمِعَهُيَنْهى عَنْ شَىْء، ثُمَّ اَمَرَ بِهِ وَ هُوَ لايَعْلَمُ، فَحَفِظَالْمَنْسُوخَوَ لَمْ يَحْفَظِ النّاسِخَ، فَلَوْ عَلِمَ اَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضَهُ،وَ لَوْعَلِمَ الْمُسْلِمُونَ اِذْ سَمِعُوهُ مِنْهُ اَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضُـوهُ.

وَآخَرُ رابِعٌ لَمْ يَكْذِبْ عَلَى اللّهِ وَ لا عَلى رَسُولِهِ، مُبْغِضٌلِلْكَذِبِ خَوْفاً مِنَ اللّهِ وَتَعْظيماً لِرَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ،وَ لَمْ يَهِمْ، بَلْ حَفِظَ ما سَمِعَ عَلى وَجْهِهِ، فَجاءَبِهِ عَلى ما سَمِعَهُ،لَمْ يَزِدْ فيهِ وَلَمْ يَنْقُصْمِنْهُ، فَهُوَ حَفِظَ النّاسِخَ فَعَمِلَ بِهِ، وَ حَفِظَالْمَنْسُوخَ فَجَنَّبَ عَنْهُ، وَعَرَفَ الْخاصَّ وَ الْعامَّ وَ الْمُحْكَمَوَالْمُتَشابِهَ، فَوَضَعَ كُـلَّ شَـىْء مَوْضِعَـهُ.
وَ قَدْ كانَ يَكُونُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُعَلَيْهِ وَ آلِهِ الْكَلامُ لَهُوَجْهانِ: فَكَلامٌ خاصٌّ وَ كَلامٌ عامٌّ، فَيَسْمَعُهُ مَنْ لايَعْرِفُ ماعَنَىاللّهُسُبْحانَهُ بِهِ وَ لا ما عَنى رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ،فَيَحْمِلُهُ السّامِعُ وَ يُوَجِّهُهُ عَلى غَيْرِ مَعْرِفَة بِمَعْناهُ وَما قُصِدَ بِهِوَ ما خَرَجَ مِنْ اَجْلِهِ. وَ لَيْسَ كُلُّ اَصْحابِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُعَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ مَنْ كانَ يَسْاَلُهُ وَيَسْتَفْهِمُهُ، حَتّى اَنْ كانُوا لَيُحِبُّونَاَنْيَجىءَ الاَْعْرابِىُّ اَوِالطّارِىءُ فَيَسْاَلَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ حَتّىيَسْمَعُوا. وَكانَ لايَمُرُّ بى مِنْ ذلِكَ شَىْءٌ اِلاّ سَاَلْتُهُ عَنْهُ وَ حَفِظْتُهُ. فَهذِهِوُجُوهُ ما عَلَيْهِ النّاسُ فِى اخْتِلافِهِمْ وَ عِلَلِهِمْ فى رِواياتِهِمْ.

2- ناسخ ، آیه ( حدیث ) ای است که حکم آیه ( حدیث ) دیگر را باطل کرده و آن را منسوخ ( باطل شده ) نامند .
3- عام ، لفظ فراگیر ، و خاص ، لفظی که شامل چیز خاص یا فرد خاصی می شود .
4- محکم ، آیه ( حدیث ) ای را گویند که حکم آن استوار و بر همه روشن است ، اما متشابه ، آیه ( حدیث ) ای است که ممکن است چند معنا داشته باشد و معنای واقعی آن روشن نیست .

محمد صالحی – 20 / 1 / 89
http://mahsan.parsiblog.com/

موضوع قفل شده است