عقل داور در حقانيت يك دين

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عقل داور در حقانيت يك دين

براي داوري در مورد حقانيت يك دين و عدم حقانيت اديان ديگر، بايد ابتدا با اصول عقايد و آموزه‏هاي اديان آشنا شد و آن‏گاه آن را به وسيله عقل _كه حجت دروني انسان است_ محك زد.

ما در چنين مراجعه‏اي، اصول عقايد و معارف دين اسلام را مبتني بر ادله و براهين متقن و يقيني عقلي مي‏يابيم؛ يعني، يكايك اين اصول به وسيله براهين متعدد يقيني اثبات مي‏گردد.

با وجود براهيني كه درباره‏ اصل توحيد اقامه مي‏شود، اديان و مكاتب غيرتوحيدي _كه اعتقاد به نثويت (دوخدايي)، تثليث (سه خدايي) يا چند خدايي از اركان اعتقادي آنها محسوب مي‏شود_ ابطال مي‏گردد.

در همين زمينه، آنچه كه از ادله يقيني عقلي بر نفي جسميت يا رؤيت خداوند اقامه مي‏شود، مكاتب و مذاهبي را كه مبتني بر چنين عقايدي هستند، رد مي‏كند.

در خصوص دو دين بزرگ يهوديت و مسيحيت، نيز با همين حجت دروني؛ يعني، احكام و براهين يقيني عقل، اگر به بررسي آموزه‏هاي اين دو دين بنشينيم، به نتيجه مشابه ساير مكاتب خواهيم رسيد.

در خصوص اديان الهي و آسماني بايد گفت كه حقيقت و گوهر همه آنان، دعوت به انقياد و تسليم در برابر خداوند متعال است، لكن دستور العمل‏هاي مربوط به چگونگي تأمين سعادت دنيوي و اخروي انسان، كه در اصطلاح از آن به «شريعت» ياد مي‏شود، متفاوت است

يعني، با توجه به اختلاف زمان و مكان و مخاطب اين دستورالعمل‏ها، مراحل مختلفي را گذرانده و متناسب با آن رو به تكامل بوده است.

علاوه بر اين، اصول عقايد و گوهر اديان نيز در مقام بيان و تبيين از عمق و تفصيل بيشتري برخوردار گرديده است.

در حقيقت، دين توحيدي واحد است و شرايع متعدد است: «ان الدين عند الله الاسلام» آل عمران، آيه 19.«به درستي كه دين در نزد خدا اسلام (تسليم در برابر حق) است».

با ظهور هر پيامبري شريعت قبلي پالايش يافته و در شكل كامل‏تري عرضه شده است.

از اين رو پيامبران همه مبلغ دين واحد بودند، و به همين جهت، يكي پس از ديگري مژده آمدن پيامبر جديد را مي‏دادند و به اين مطلب در كتاب مقدس يهوديت و مسيحيت تصريح شده است.تورات، كتاب هوشيع نبي 9:5ـ10..

بنابراين پيروي صحيح از آيين يهود، با آمدن حضرت عيسي، در تبعيت از ايشان خواهد بود و پيروي صحيح از آيين مسيح با ظهور پيامبر اسلام، در تبعيت از حضرت نبي اكرم(ص) خواهد بود.

در نتيجه، تفاوت شرايع آسماني به معناي درجات متكامل از يك راه و يك حقيقت است. با توجه به اين بيان عقل، با قطع نظر از مسأله تحريف در شرايع گذشته، حكم به لزوم پيروي از جامع‏ترين و كامل‏ترين پيام و دستورالعمل الهي كه در آخرين شريعت (اسلام) متجلي شده است، مي‏نمايد.

عقل، در بررسي آموزه‏هايي كه توسط يهوديت و مسيحيت امروزي تبيين مي‏شود، آنها را مخالف با براهين يقيني خود مي‏يابد. اعتقاد به تثليث،رساله اول به قرنتيان 8:6 و انجيل يوحنا: 5/20

اموري است كه براهين عقلي آن را از هيچ مكتب و مذهبي نمي‏پذيرد؛ بلكه آن را نشانه‏ عدم حقانيت و در واقع تحريف آنها مي‏داند. به پاره‏اي ديگر از تحريفات صورت گرفته در اين دو دين بزرگ اشاره‏اي گذرا مي‏كنيم تا بر اساس حكم عقل، خود داوري كنيد:

تحريفات مسيحيت و يهود

1. اتهامات ناروا به پيامبران؛ علاوه بر رسوخ تحريفات بنيادي و اعتقادي در كتاب مقدس، پاره‏اي اتهامات ناروا و غيراخلاقي به بعضي از پيامبران نسبت داده شده است كه قلم از بيان آن شرم دارد، ر.ك: انجيل يوحنا، 2:1ـ11، در حالي كه براهين عقلي لزوم عصمت پيامبران را اثبات مي‏كند.

2. وجود افسانه‏ها؛ وجود افسانه‏هاي بي‏پايه در كتاب مقدس، يكي ديگر از جنبه‏هاي تحريف آن است؛ از جمله مي‏توان به كشتي گرفتن حضرت يعقوب با خدا و غلبه‏اي او بر خدا، اشاره كرد.سفر پيدايش، 32:34ـ30

3. گناه فطري؛ مسيحيان معتقدند، آدم در بهشت به گناه آلوده شد و اين گناه به همه فرزندان او نيز منتقل مي‏شود؛ يعني، انسان بالفطرة گناه‏كار است و هرگونه تلاش و عمل انسان در رهايي از اين خطا، سودي نخواهد بخشيد و تصليب و به دار كشيده شدن حضرت عيسي(ع)، كفاره گناه فطري انسان است.

4. تقويت ظلم؛ يكي ديگر از آموزه‏هاي نامعقول كتاب مقدس، توجيه ظلم و ستم و دعوت به سكوت در برابر حاكمان ظالم، به بهانه اين است كه آنان حاكم و سايه خدا در زمين‏اند.انجيل متي، 5:38 و اكثر نامه‏هاي پولس به روميان.

وجود اين گونه آموزه‏هاي غيرعقلاني در كنار طرح مسأله تثليث و تجسيم و وجود تناقضات متعدد در متن كتاب مقدس، در كتاب «انيس الاعلام»، ج 2، 125 مورد تناقض موجود در كتاب مقدس مورد بررسي قرار گرفته است. دليل بر عدم حقانيت مسيحيت و يهوديت امروزي است.

خلاصه‏ سخن اينكه راه شناخت حقانيت دين اسلام و عدم حقانيت ساير اديان و شرايع، مراجعه به آموزه‏هاي آنها و داوري است.
اگر كسي مراجعه كند، خواهد يافت كه اسلام در سه وادي «عقايد»، «اخلاق و فضايل» و «احكام فردي و اجتماعي»، نه تنها كامل‏تر از ساير اديان بلكه قابل مقايسه و طرف نسبت با آنها نيست و در تمام دوره زندگي بشر، عقايد و شريعتي به اين جامعيت و عمق و اتقان و استواري بر بنيان عقل، وجود ندارد.

امام خميني(ره) در اين زمينه، در كتاب چهل حديث مي‏نويسد: «اثبات حقانيت دين اسلام، احتياج به هيچ مقدمه ندارد جز نظر كردن به خود آن و مقايسه‏ بين آن و ساير اديان و شرايع».چهل حديث، امام خميني، شرح حديث دوازدهم، ص 201.

داوري عقل و سنجش و حكم عقل به حقانيت دين اسلام و عدم حقانيت ساير اديان، خود دليلي بر نفي پلوراليزم است
موضوع قفل شده است