نداشتن انگیزه برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری و اتمام پایان نامه ارشد

تب‌های اولیه

133 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نداشتن انگیزه برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری و اتمام پایان نامه ارشد

بسم الله الرحمن الرحیم
به حول و قوه الهی در مقطع دکتری قبول شده ام، ولی به دلایل خاص که خودم هم نمی دونم چیه
چند وقتی هست که پروپوزال رو به زور تصویب کردم
حدود تابستان (با کلی تاخیر)
اما انگیزه برای نوشتن پایان نامه ندارم
بهمن ماه هم باید دفاع کنم
اصلاً دست و بالم به کار نمی آد...
نمی دونم چه مرضی دارم...
راهنمایی کنید، انگیزه و روحیه بدید:help:
التماس دعا

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صابر

با سلام و تقدیم احترام خدمت شما
واقعیت این است که بعضی اوقات ما در زندگی روز مره وقتی قرار است کاری را انجام دهیم خودمان هم نمی دانیم چرا ولی به اصطلاح خودمانی می گوییم نمی دونم چرا حسش نیست؟!!!
احساس می کنیم حال کار نداریم یا حال نوشتن نداریم یا حال خواندن و...
اما اگر به ما بگویند ساعتها سرکامپیوتر باش و مشغول گشت و گذار در سایت های مختلف حتما قبول می کنیم.
بعضی اوقات وقتی مشغول درس هستیم و ساعت را نگاه می کنیم ساعت دقیقه دقیقه پیش می رود ولی اگر همین زمان را سر کار کامپیوتری و اینترنتی باشیم متوجه گذر زمان نمی شوید و یک دفعه ساعت ها می گذرد.
بعضی اوقات وقتی یک صفحه درس می خوانیم خوابمان می گیرد ولی وقتی چندین ساعت پای کامپوتر یا موبایل هستیم اصلا احساس خواب نمی کنیم و...
از بحثمان دور نشویم .واقعا چرا بعضی اوقات انسان حال بعضی از کارها را پیدا نمی کند؟
چند عامل عمده می تواند علت آن باشد که در ادامه به بعضی از آ نها همراه راهکار آن می پردازیم.
1.اگر احساس می کنید که نوشتن پایان نامه را به تاخیر می اندازید و انگیزه کافی برای انجام آن ندارید و نوعی کسالت تمام وجود شما را گرفته اینجا معلوم است شیطان برای شما برنامه ای در نظر گرفته است.
2. یکی دیگر از این عوامل ندانستن قدر این دوره و موقعیتی است که خداوند متعال به شما ارزانی داشته است. قدردان لحظه لحظه زندگی خود و مقطعی که دارید باشید. قطعا این دوره را به راحتی بدست نیاوردید و برای رسیدن به دکتری نیز تلاش فراوان کرده اید. پس این تلاش را به پایان برسانید و حق آن را اداء کنید.
3. سعی کنید کم کم کار را شروع کنید و آن را مرتب با استاد راهنما چک کنید.
4. سعی کنید فعالیت های جانبی را تاحدودی کم کرده و به اهمیت پایان نامه فکر کنید و فکرتان را روی آن متمرکز کنید.
5. محیط تان را برای داشتن تمرکز بیشتر تغییر دهید . مثلا از فضای منزل به فضای کتابخانه بروید تا انگیزه نیز ایجاد شود.
در روایات داریم: الفرصه تمرّ مرّ السّحاب؛ فرصت ها همچون ابر سریع می گذرند. پس قدردان آنها باشید.
موفق باشید.

amin1366;585700 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
به حول و قوه الهی در مقطع دکتری قبول شده ام، ولی به دلایل خاص که خودم هم نمی دونم چیه
چند وقتی هست که پروپوزال رو به زور تصویب کردم
حدود تابستان (با کلی تاخیر)
اما انگیزه برای نوشتن پایان نامه ندارم
بهمن ماه هم باید دفاع کنم
اصلاً دست و بالم به کار نمی آد...
نمی دونم چه مرضی دارم...
راهنمایی کنید، انگیزه و روحیه بدید:help:
التماس دعا

به نام خدا

بسیار هم عالی! خدارو شکر...

با فکر کردن به اینکه خدا چقدررر لطف کرده و هوای شمارو داشته و درنظر گرفتن اینکه خیلیها آرزوی همچین موقعیتی رو دارن :

از این فرصت نهایت استفاده رو ببرید و با انرژی بیشتری پیش برید...

گاهی بی حوصله شدن طبیعیه اما نباید بهش دامن زد!

شما حتماً خودتون واردید: کار رو تا شروع نکنید براتون سخته یا حسش نیست!

اما وقتی شروع کردید و غرق کار شدید انگیزه برای هرچه بهتر انجام دادنش پیدا میکنید

موفق باشید:ok:

[="Arial"][="Black"]سلام منم اصلا خودم حس ارشد خوندن رو ندارم , اصلا نمیدونم چرا نمیخوام بخونم ,
هر چقدر هم برنامه انعطاف و کم صفحه میریزم نمیشه , کلا حس کتاب خوندن رو از دست دادم
[/]

سلام.وای خوش بحالتون!
میگن همیشه مرغ همسایه غازه ها!!!
کاش تو موقعیت شما بودم! دکترا قبول بشم امسال.حتی حوصله خوندن نداشته باشم خودم را یه جوری جمع جور میکنم.فقط قبول بشم

به این فکر کنید خیلی ها الان حسرت موقعیت شما میخورن.یه مدتی از حالا که پروپوزالتوو تصویب شده برید تفریح.یه چندروزی حال و هوا عوض کنید.بعد بیایید بنشینید سر درس و مشقتون

amin1366;585700 نوشت:
سم الله الرحمن الرحیم
به حول و قوه الهی در مقطع دکتری قبول شده ام، ولی به دلایل خاص که خودم هم نمی دونم چیه
چند وقتی هست که پروپوزال رو به زور تصویب کردم
حدود تابستان (با کلی تاخیر)
اما انگیزه برای نوشتن پایان نامه ندارم
بهمن ماه هم باید دفاع کنم
اصلاً دست و بالم به کار نمی آد...
نمی دونم چه مرضی دارم...
راهنمایی کنید، انگیزه و روحیه بدید
التماس دعا

سلام
منم دارم ارشد رو پایان نامه کار میکنم.
از خدامه دکتری قبول شم و خیالم راحت شه.
نمی دونم رشته شما چیه ولی حیفه ادامه ندی قبول شدی.
کاش منم مثل شما خدا بهم یه لطفی بکنه.
موفق باشی

[="Times New Roman"][="Navy"]سلام و عرض ادب
یکی از اساتیدم میگفتن یک افسردگی داریم به نام افسردگی پایان نامه که هرچقدر مدت انجام پایان نامه طولانی تر بشه احتمال گرفتار شدن به این افسردگی بیشتر میشه (البته نمیدونم علمیه یا نه). ایشون میگفتن در کشوری که درس میخوندن یکی از همکلاسیای ژاپنیش به این افسردگی دچار شده بود اون هم به شکل خیلی پیشرفته. میگن یک روز اومد دانشگاه و کل وسایل و کاغذها و نتایج تحقیقاتش رو بهم ریخت و از پنجره پرتاب کرد بیرون...
من هم یک مدت مثل شما بودم ولی خداروشکر یکی دو ماه مونده به دفاع به خودم اومدم و دیدم خیلی از فرصت ها رو از دست دادم.
شاید شما مثل خیلی از ما ایرانی ها عادت کردید یک نفر بالای سرتون باشه تا مجبور بشید کاری رو انجام بدید. احتمالا استاد راهنماتون به اندازه کافی سخت گیر نیست. بهترین کار همونطور که جناب صابر فرمودن اینه که با استادتون زیاد در ارتباط باشید و خودتونو مجبور کنید دو سه روز یک بار گزارش کارتون رو براش ارسال کنید.
یا یک جلسه باهاشون صحبت کنید و ازشون بخواهید یک برنامه انجام پایان نامه براتون بدن که با اون پیش برید. البته نه به صورت کلی هرچه ریزتر باشه بهتره.
به خودتون بگید من که قرار هست این راهو طی کنم چه بهتر که سر فرصت و با آرامش کارمو انجام بدم تا دقیقه 90 و با استرس.
البته احتمالات دیگه ای هم هست مثلا اینکه شاید به آینده رشتتون امیدوار نیستید. که البته این مطلب درستی نیست.خدا مفتح الابواب هست و همیشه باید امیدوار بود. چون خدا از جایی گشایش ایجاد میکنه که اصلا انتظارش رو ندارید.

در هر حال امیدوارم از این دوره به نحو احسن عبور کنید و به روز دفاع از تز دکترا برسید.[/]

amin1366;585700 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
به حول و قوه الهی در مقطع دکتری قبول شده ام، ولی به دلایل خاص که خودم هم نمی دونم چیه
چند وقتی هست که پروپوزال رو به زور تصویب کردم
حدود تابستان (با کلی تاخیر)
اما انگیزه برای نوشتن پایان نامه ندارم
بهمن ماه هم باید دفاع کنم
اصلاً دست و بالم به کار نمی آد...
نمی دونم چه مرضی دارم...
راهنمایی کنید، انگیزه و روحیه بدید:help:
التماس دعا

ببین هم دردیم البته من مشکلم حاد تره
تا آخر مهر باید ارشدمو دفاع میکردم که یک سال خوردم و خوابیدم سر و ته تو یه سال 7 روزم نشستم سرش یعنی یه وضعیا یعنی میتونم بگم اصلا شروع نکردم تازه صفر کیلومترم هنوزم حسش نمیاد لعنتی
الان 5 ترمه شدم باید تا آخر دی بدم اما چون میخوام برا دکترا اپلای کنم و باید بشینم سر زبان و کارای دیگه جز آرزوهامه که تو این یه ماه و نیم ان شاالله به امید خدا:Ghamgin: تمومش کنم
حالا از تجربه هام برا شما بگم به قول دوستمون بالاخره باید انجامش بدی هر چی زودتر زجر کمتر آرامش روحی بیشتر
من که استادم سپرده منو به خدا سراغی نمیگیره
نتیجه دیگه اینکه یه ماه دیگه سوزش و عصبانیت و روحیتون بدتر از الانه چون یه ماه دیگه از دست دادی پس مثل یه پسر خوب بشین سر کارات
من الان که گذشت دلیلشو ناامیدی میدونستم فکر میکردم پروژه ارشد خیلی چیز خفنیه نمیرفتم سمتش میگفتم آره باید یه کار درست و حسابی کنم یه کار بزرگ دیگه الان که چند روزه نشستم سرش میفهمم سرو تهش یه ماه و نیم بود اما من یه سال خون دل خوردم واسه هیچیییییییییی واسه اینکه الکییی بزرگش کرده بودم فکر میکردم میخوام شاتل هوا کنمواسه یه پروژه کشک کار پروژم زیاد بود ولی یه ماه و نیم متمرکز میشستم سرش تموم بود اما عوضش این همه خون دل خوردم

همه بهم میگفتن بده بیرون واست انجام بدن اما خب به هزار تا دلیل شرعی و غیر شرعی این کارو نکردم راضی هم هستم
من این مدت که پرسیدم و سرچ کردم میگووووووووووویند که باید کارای زیر رو انجام بدیم
1-هدف گذاری بلند مدت کوتاه مدت و میان مدت
2- اصلا خودتونو با بقیه مقایسه نکنید این کار منو بدبخت کرد
3- کمالگرا نباش داداش رویا پردازی نکن توهم نزن انتظار انشتین شدن رو یه دفعه از خودت نداشته باش واقع بین باش کم کم بشین سر کارات مرحله مرحله پش برو رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود این کمال گرایی هم خیلی خانمان سوزه وقتی خودتو با ایده الت مقایسه میکنی ناامیدی و خستگی و بی حالی و افسردگی میاره
4-اینو تو شماره قبلم گفتم واقع بین باشیم استعدادا و تواناییا و ویژگی های شخصیتی خودمون رو ببینیم بعد از خدا انتظار داشته باشیم خدا هم از ما به اندازه ظرفیتمون و استعداد و تواناییمون انتظار داره
5-برنامه ریزی خیلی مهمه هر روزمون رو با برنامه بگذرونیم یه ساعتایی برا عبادت یه ساعتایی برا حرف زدن با خانواده یه ساعتایی برا تفریح سالم یه ساعتایی برا پروژه و ...
6- نظم......برنامه ریزی باعث میشه نظم داشته باشیم وقتی با نظم کارامونو سر ساعت خودش انجام بدیم جمع نمیشه رو هم پیرمون کنه خونمونو بکنه تو شیشه
7-ارتباط خودمونو با خدا بیشتر کنیم چون به زندگی معنا میده و از پوچی در میایم(شناخت خودمونو از خدا و قیامت بیشتر کنیم رفیقای مذهبی داشته باشیم و کارای مذهبی دیگه)
8-روزی نیم ساعت ورزش صبر و تحمل پیدا میکنید از پس مشکلات بر میاید سرحال و مقاوم (خسته شدم دیگه تیتر وار مینویسم توضیح نمیدم)
9-هر روز دوش آب گرم برای کاهش تنبلی
10-خواب کافی و در شبببب اگه روزا میخوابی برنامتو عوض کن شبا بخواب
11-با افراد درس خون بگردیم خخخخخ
12-زندگی افراد موفق و پیامبران و امامان رو مطالعه کنیم کسانی که خیلی سختی کشیدن و مقاومت کردن
13-زیاد به گذشته و آینده فکر نکنیم و در حال زندگی کنیم
14-از فرصتها خوب استفاده کنیم همیشه خودمون رو مشغول کنیم و تنها و بیکار نباشیم
15-به جنبه های مثبت خودمون فکر کنیم
16-از شکست ها تجربه بگیریم شکست و مشکلات تو زندگی هر شخصی وجود داره اما بیشتر مشکلات راه حل دارن به راه حلا فکر کنیم
1777777777777- اعتیاد به اینترنت و بازی و همهههه چیزو کم کم تعطیل نماییم
18- برای منم دعا کنید:Shekastan Del::khoshgel::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::crying::crying::crying::crying::crying::crying::crying::crying::crying::crying::crying::crying::crying:

من وضعم از همه بدتره رشته ي ليسانسم رو دوست ندارم نه رشته رو نه أساتيد رو نه هم كلاسيام رو كلا به زور دارم ميرم و ميام دوسالش هم مونده هنوز كاشكي عرف مون جوري بود ولش ميكردم ميرفتم دنبال علايقم ولي دهن مردم رو نميشه بست :Ghamgin: منم انگيزه ام كلا از بين رفته فقط ميخوام مدركش رو بگيرم و تمام

نهال;586585 نوشت:
من وضعم از همه بدتره رشته ي ليسانسم رو دوست ندارم نه رشته رو نه أساتيد رو نه هم كلاسيام رو كلا به زور دارم ميرم و ميام دوسالش هم مونده هنوز كاشكي عرف مون جوري بود ولش ميكردم ميرفتم دنبال علايقم ولي دهن مردم رو نميشه بست :Ghamgin: منم انگيزه ام كلا از بين رفته فقط ميخوام مدركش رو بگيرم و تمام

علاقه نداشتید چرا زدید این رشته؟
خب کاری که نمیتونید بکنید یعنی نمیتونید دو سال رو که حرص بخورید بهتره علاقه زورکی ایجاد کنید برا خودتون اینجوری همش بگید خوشم نمیاد خوشم نمیاد بدتر میشه ها

amin1366;585700 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
به حول و قوه الهی در مقطع دکتری قبول شده ام، ولی به دلایل خاص که خودم هم نمی دونم چیه
چند وقتی هست که پروپوزال رو به زور تصویب کردم
حدود تابستان (با کلی تاخیر)
اما انگیزه برای نوشتن پایان نامه ندارم
بهمن ماه هم باید دفاع کنم
اصلاً دست و بالم به کار نمی آد...
نمی دونم چه مرضی دارم...
راهنمایی کنید، انگیزه و روحیه بدید:help:
التماس دعا

راستی یه چیز دیگه من این سه روزم که شروع کردم واسه این بود که یکی بهم گفت جای اینکه بری تو اینترنت ول بچرخی الکی مقاله ها و دفتر و کتابا و .. ی پایان نامتو بذار جلوت اصلا نخونشون الکی بالا پایین کن بدون فکر فقط نرو جاهای دیگه گفت اصلا بهشون فکر نده فقط چند ساعت یا چند روز بشین بهشون نگاه کن:khandeh!::khandeh!: بهتر از اینه ازش فراری باشی هی امروز فردا کنی ببینی یه سال گذشت روی من که تقریبا نتیجه داد البته من جون سخت تر از این حرفام

منم اصلا رشتمو دوست نداشتم فقط بخاطر اینکه بقیه دبیرستانا دور بودن تو یه دبیرستان نزدیک ثبت نام کردم الان رفتم دانشگاه ترم پنجم تا ترم دهم نمیتونم تمومش کنم اصلا حوصله درس خوندن ندارم.

hasan2014;586589 نوشت:
منم اصلا رشتمو دوست نداشتم فقط بخاطر اینکه بقیه دبیرستانا دور بودن تو یه دبیرستان نزدیک ثبت نام کردم الان رفتم دانشگاه ترم پنجم تا ترم دهم نمیتونم تمومش کنم اصلا حوصله درس خوندن ندارم.

آخه اینجوری که خیلی بده
ببینید من نمیدونم همه اینجورین یا نه ولی فکر میکنم آدما اگه یه چیزی رو خوب بفهمن و تو جریانش باشن خوششون میاد پیگیریش کنن یعنی اکثریت آدما اگه تو کاری موفق بشن دوستش دارن نه اینکه اگه دوستش دارن موفق میشن که اینم هستا که اگه دوستش داشته باشن زمینه تلاششون بیشتر میشه
دیگه هممون دانشجوییم دیگه میفهمیم آدمی که بره سر کلاس تو باغ درس نباشه چقدر از درسه بدش میاد اما یکی که بره درس هر جلسه رو بخونه حداقلش متنفر نمیشه از درسه اینقدر نمیگه بدم میاد
این بدم میاد بدم میادا توی درس خوندن خیلی به آدم ضربه میزنه
نگاه نکنید که چقدر از مطالب رو یاد نگرفتید یا پایتون ضعیفه وسواس نداشته باشید که باید همه چیزو از پایه بخونید و بفهمید و درسای همین ترمتون رو ول کنید (سنگ بزرگ نشانه نزدن است)
از همین ترم حالا اولاشم هست فقط هر روز درس همون روز رو بخونید حداقل بفهمید جلسه بعد استاد شاهنامه نمیخونه واستون داره درس میده

واسه اینکه استرس بگیرید بگم که من امروز قراره برم فصل اول پایان نامه رو تحویل بدمممممممممممممم

بالاخره شاخشو شکستمو نشسم سرش

arash68;586580 نوشت:
ببین هم دردیم البته من مشکلم حاد تره
تا آخر مهر باید ارشدمو دفاع میکردم که یک سال خوردم و خوابیدم سر و ته تو یه سال 7 روزم نشستم سرش یعنی یه وضعیا یعنی میتونم بگم اصلا شروع نکردم تازه صفر کیلومترم هنوزم حسش نمیاد لعنتی
الان 5 ترمه شدم باید تا آخر دی بدم اما چون میخوام برا دکترا اپلای کنم و باید بشینم سر زبان و کارای دیگه جز آرزوهامه که تو این یه ماه و نیم ان شاالله به امید خدا:Ghamgin: تمومش کنم
حالا از تجربه هام برا شما بگم به قول دوستمون بالاخره باید انجامش بدی هر چی زودتر زجر کمتر آرامش روحی بیشتر
من که استادم سپرده منو به خدا سراغی نمیگیره
نتیجه دیگه اینکه یه ماه دیگه سوزش و عصبانیت و روحیتون بدتر از الانه چون یه ماه دیگه از دست دادی پس مثل یه پسر خوب بشین سر کارات
من الان که گذشت دلیلشو ناامیدی میدونستم فکر میکردم پروژه ارشد خیلی چیز خفنیه نمیرفتم سمتش میگفتم آره باید یه کار درست و حسابی کنم یه کار بزرگ دیگه الان که چند روزه نشستم سرش میفهمم سرو تهش یه ماه و نیم بود اما من یه سال خون دل خوردم واسه هیچیییییییییی واسه اینکه الکییی بزرگش کرده بودم فکر میکردم میخوام شاتل هوا کنمواسه یه پروژه کشک کار پروژم زیاد بود ولی یه ماه و نیم متمرکز میشستم سرش تموم بود اما عوضش این همه خون دل خوردم

همه بهم میگفتن بده بیرون واست انجام بدن اما خب به هزار تا دلیل شرعی و غیر شرعی این کارو نکردم راضی هم هستم

حرفای آقای آرش همش انگار خوده منه

چون منم هی واسه خودم ول گشتم و تللی یللی کردم که آخرش شدم 5 ترمه

راستییییییییییییییییییییییی

اگه روزانه هستین یه انگیزه دیگه ام بگم براتون

خارج از مصوبه دقاع کنین ... ینی بیشتر از 5 ترم ... باید 700 هزار تومن خیلی شیک و مجلسی بریزید به حساب دانشگاه

من خب ترجیج میدم 700 هزار تومنو برم واسه خودم قاقالیلی بخرم:khandeh!:

رشته؟
آینده شغلی (منظور درآمد حاصل از کار در این رشته..؟)

arash68;586590 نوشت:
آخه اینجوری که خیلی بده
ببینید من نمیدونم همه اینجورین یا نه ولی فکر میکنم آدما اگه یه چیزی رو خوب بفهمن و تو جریانش باشن خوششون میاد پیگیریش کنن یعنی اکثریت آدما اگه تو کاری موفق بشن دوستش دارن نه اینکه اگه دوستش دارن موفق میشن که اینم هستا که اگه دوستش داشته باشن زمینه تلاششون بیشتر میشه
دیگه هممون دانشجوییم دیگه میفهمیم آدمی که بره سر کلاس تو باغ درس نباشه چقدر از درسه بدش میاد اما یکی که بره درس هر جلسه رو بخونه حداقلش متنفر نمیشه از درسه اینقدر نمیگه بدم میاد
این بدم میاد بدم میادا توی درس خوندن خیلی به آدم ضربه میزنه
نگاه نکنید که چقدر از مطالب رو یاد نگرفتید یا پایتون ضعیفه وسواس نداشته باشید که باید همه چیزو از پایه بخونید و بفهمید و درسای همین ترمتون رو ول کنید (سنگ بزرگ نشانه نزدن است)
از همین ترم حالا اولاشم هست فقط هر روز درس همون روز رو بخونید حداقل بفهمید جلسه بعد استاد شاهنامه نمیخونه واستون داره درس میده

کاش میتونستم از پایه شروع کنم یه بار امتحان آمادگی دفاعی داشتیم از روز قبلش با جدیت تمام خوندم تا موقع امتحان نمرم شد 8.خیلی حافظم ظیفه

سلام
آدم وقتی میاد اینجا میبینه این همه دوستان هم دردن باهاش،اساسا روحیه میگیره :Nishkhand:
منم این مشکلو دارم ینی انجام پایان نامم افتاده تو ترم 5 ینی تا بهمن، سرکارم میرم ، اسفندم میخوام عروسی کنم برم سر خونه زندگیم ،،سربازیم نرفتم هنوز!!!!! کلا آدم خوشحالی هستم واسه خودم :khandeh!::Nishkhand:
ولی دوستان درست میگن ارتباط دائم با استاد کمک میکنه تو انجام سریعتر پایان نامه

راستش منم الان ارشد هستم و مثل شما بی انگیزه از خوندن دکتری
هنوز دکتری قبول نشدم ولی میدونم اگ بخوام و بخونم حتما قبول میشم. یعنی توانایی ادامه ی تحصیل در دکتری رو به شدت در خودم میبینم.
ولی دلیل این بی انگیزگی حرفای یه عده از افراد تحصیل کرده است. میگن الکی وقتتونو واسه دکترا نذارین با مقطع دکترا باید هیئت علمی بشین چون جاهای دیگه با ارشد بهتر میتونین برین و با دکترا اگرم برین حقوقتون با ارشد یکیه و خیلی فرق نداره . خب آدم حرصش میگیره این همه زحمت کشیده مثل فردی که ارشده حقوق بگیره.
از طرفی میگن هیئت علمی شدن بسیار دشواره، کسایی که با مقطع دکتری فارغ التحصیل میشن خیلی زیادن و هرکسی نمیتونه به راحتی هیئت علمی بشه. واسه همین حرفا بی انگیزگی در من به وجود اومده. از طرفی بابام میگه تو که توانایی دکتری رو داری و میتونی قبول بشی حتما ادامه بده
در کل گیجم نمیدونم چیکار باید بکنم که بعدا پشیمون نشم. اینجوری نشه که در آینده پشیمون بشم که چرا موقعیشتو داشتم و دکتری نخوندم، یا پشیمون بشم که چرا بیخودی وقتمو تلف کردم و عمرمو هدر دادم دکتری خوندم آخرشم هیچی به هیچی
حالا فعلا که سپردم به خدا هرچی خیره پیش بیاد
شما دوستان اگه نظری در مورد حرفای من دارین خوشحال میشم بشنوم

دوستان شرایط من هم عین برادر Clean هست ! ممنون میشم در این باره هم نظر تون رو بیان کنید :ok:

نهال;586585 نوشت:
من وضعم از همه بدتره رشته ي ليسانسم رو دوست ندارم

جانا سخن از زبان ما میگویی

نهال جان اگه راه حلی پیدا کردی به منم بگو:Gol:

سلام دوست عزیز. فکر کنم دیگه دوستان ب اندازه کافی بهتون امید داده باشند ولی خب ب نظر من تنبلی خیلی چیز ضایعیه و دقیقا موقعی دنبالت میاد ک یه کاری رو برداشتی ک واقعا واست مهمه ... من درگیر حفظ قرآنم و واسه خودم یه برنامه مرتب تنظیم کردم چون اولاش همش تنبلی میومد سراغم و نمیذاشت ب هدفم برسم. یه برنامه و ساعت مشخص واسه حفظ ام انتخاب کردم و قرار گذاشتم اگه مردمم این ساعت باید پای قرآن باشم.خدا رو شکر خیلی نتیجه داد اولاش خیلی سخت بود ک خودمو با برنامه هماهنگ کنم ولی یه هفته نشد ک دیدم چقد جلو افتادم و بهش عادت کردم ... امان از این تنبلی ک گریبان گیر همه جوونایه مملکتمونه ... موفق باشی ...

Miss Chadoriii;586591 نوشت:
واسه اینکه استرس بگیرید بگم که من امروز قراره برم فصل اول پایان نامه رو تحویل بدمممممممممممممم

بالاخره شاخشو شکستمو نشسم سرش

حرفای آقای آرش همش انگار خوده منه

چون منم هی واسه خودم ول گشتم و تللی یللی کردم که آخرش شدم 5 ترمه

راستییییییییییییییییییییییی

اگه روزانه هستین یه انگیزه دیگه ام بگم براتون

خارج از مصوبه دقاع کنین ... ینی بیشتر از 5 ترم ... باید 700 هزار تومن خیلی شیک و مجلسی بریزید به حساب دانشگاه

من خب ترجیج میدم 700 هزار تومنو برم واسه خودم قاقالیلی بخرم:khandeh!:

ما برای ثبت نام ترم 5 همین اول 260 تومن پیاده شدیم بقیشم بعدا میگیرن البته روزانه خدا به داد شبانه ها برسه

arash68;586587 نوشت:
علاقه نداشتید چرا زدید این رشته؟
خب کاری که نمیتونید بکنید یعنی نمیتونید دو سال رو که حرص بخورید بهتره علاقه زورکی ایجاد کنید برا خودتون اینجوری همش بگید خوشم نمیاد خوشم نمیاد بدتر میشه ها

كد رو اشتباهي زدم :Ghamgin:

roya8;586663 نوشت:
جانا سخن از زبان ما میگویی

نهال جان اگه راه حلی پیدا کردی به منم بگو:Gol:

رويا جون من فعلا رآهم سوختن و ساختن هست:Nishkhand:
انقد بي حوصله ام استاد هامم فهميدن خيلي سخت نميگيرن بهم هر درسي رو بيشتر از سه تا غيبت هم ميخورم حذف نميشم :khaneh:انگار همه فهميدن دچار افسردگي حاد شدم كار به كارم ندارن

Miss Chadoriii;586591 نوشت:
واسه اینکه استرس بگیرید بگم که من امروز قراره برم فصل اول پایان نامه رو تحویل بدمممممممممممممم

بالاخره شاخشو شکستمو نشسم سرش

ما خودمون داریم استرس صادر می کنیم....:)

amin1366;586908 نوشت:
ما خودمون داریم استرس صادر می کنیم....:)

ولی جدی

یکی از راهکار های نوشتن پایان نامه اینه که زور بالا سرتون باشه

یکی از دوستانتون یا افراد خانوادتونو بسپرید بهشون کی هی ازتون آمار کارای پایان نامه رو بپرسن و در مواقع لازم دعوا کنن و سرکوفت بزنن

خدایی این روش برای من جواب داد که دارم پیشنهادش میکنم:khandeh!:

10 روز یه بار دوستم میزنگه آمار پایان نامه رو میگیره و منو با خاک یکسان میکنه یخورده بخودم میام :khandeh!:

۞ ͜ ۞;586653 نوشت:
دوستان شرایط من هم عین برادر Clean هست ! ممنون میشم در این باره هم نظر تون رو بیان کنید :ok:

اگه روزانه قبول میشید که حتمن بریددددددددددددددددددددددددددددددددد

با همه ی سختی ها ارزشش رو داره

حتی اگه آدم مجبور شه مدرکشو بزاره لب طاقچه

حداقلش اینه که براتون هزینه مالی نداره و فقط زحمت و سختی درس خوندنو باید متحمل شید

در مورد دکترا توی شبانه و آزاد

من خودم به این نتیحه رسیدم که خب چه کاریه آدم ترمی حداقل 20 میلیون هزینه کنه

4 سال بخواد طول بکشه میشه 320 میلیون تومان وجه رایج مملکت

من خودم اگه شبانه و آزاد بود نمیرفتم ... همچین پولی اگه داشتم میزاشتم بانک سودشو میگرفتم :khandeh!:

نهال;586585 نوشت:
من وضعم از همه بدتره رشته ي ليسانسم رو دوست ندارم نه رشته رو نه أساتيد رو نه هم كلاسيام رو كلا به زور دارم ميرم و ميام دوسالش هم مونده هنوز كاشكي عرف مون جوري بود ولش ميكردم ميرفتم دنبال علايقم ولي دهن مردم رو نميشه بست :Ghamgin: منم انگيزه ام كلا از بين رفته فقط ميخوام مدركش رو بگيرم و تمام

نمیدونم رشته تحصیلیت چی هست ...
اگر رشته هایی مثله کامپیوتر و الکترونیک و عمران و معماری و مکانیک و داروسازی و حقوق و حسابداری هست ... هر چقدر هم که سخت هستش و هر چقدر هم که ازش بدت میاد ادامه بده ...
ولی اگر رشته فعلیت چیزی به غیر از این رشته ها هست و دوسش نداری من بهت پیشنهاد میدم همین فردا بری و از دانشگاه انصراف بدی ...

الان با دو سال درس خوندن به اینجا رسیدی که بدت میاد ...
سال بعد با سه سال درس خوندن ... و ...
و تا آخر عمرت همین روند ادامه داره ...

من اگر بخوام بهت پیشنهاد بدم این هستش که از رشته تحصیلیت انصراف بده ...
بعدش برو در درون پیام نور یا دانشگاهیی که راحت میتونی قبول بشی ...
همون رشته ای رو که میخوای رو انتخاب کن و سریع لیسانست رو بگیر ...
من خودم از دانشگاه آزاد تهران جنوب فارغ التحصیل شدم ولی هیچ کس تا حالا از من مدرک نخواسته و همه کارم رو دیدن ...

اگر مدرکت مربوط به 5 تا دانشگاه سراسری رتبه 1 ایران باشه ( صنعتی شریف و تهران و ... ) مدرک ارزش داره ... و گرنه اگر برای هر جایه دیگه ای باشه دیگه ارزش نداره ... و تنها کارت هست که حرف اصلی رو میزنه ...

اگر رشته ای رو که بهش علاقه داری رو انتخاب کنی خیلی زود رشد و پیشترفت میکنی ...
همکنون کسایی هستند که 32 سالشون هست و دارن امتحان تجربی میدن که پزشک بشن ...

چند روز پیش در برنامه فرصت برابر که از صدا و سیما نشون میداد عنوان کرد اقایی 6 سال پشت کنکور درس میخونه تا رشته دندانپزشکی قبول بشه ...
به نظره من که کاره درستی رو کرده .... چون اگر شخصی از رشته اش خوشش بیاد و 5 سال هم پشت کنکور بمونه و اون رشته واقعا ارزشش رو داشته باشه ... تا آخر عمرش از کارش لذت میبره ...

آقا نرو ؛ 4 سال باید بری بدون درآمد ... بدون تعطیلی هر روز ...
عمر خودتو تلف نکن برو دنبال کار

clean;586632 نوشت:
راستش منم الان ارشد هستم و مثل شما بی انگیزه از خوندن دکتری
هنوز دکتری قبول نشدم ولی میدونم اگ بخوام و بخونم حتما قبول میشم. یعنی توانایی ادامه ی تحصیل در دکتری رو به شدت در خودم میبینم.
ولی دلیل این بی انگیزگی حرفای یه عده از افراد تحصیل کرده است. میگن الکی وقتتونو واسه دکترا نذارین با مقطع دکترا باید هیئت علمی بشین چون جاهای دیگه با ارشد بهتر میتونین برین و با دکترا اگرم برین حقوقتون با ارشد یکیه و خیلی فرق نداره . خب آدم حرصش میگیره این همه زحمت کشیده مثل فردی که ارشده حقوق بگیره.
از طرفی میگن هیئت علمی شدن بسیار دشواره، کسایی که با مقطع دکتری فارغ التحصیل میشن خیلی زیادن و هرکسی نمیتونه به راحتی هیئت علمی بشه. واسه همین حرفا بی انگیزگی در من به وجود اومده. از طرفی بابام میگه تو که توانایی دکتری رو داری و میتونی قبول بشی حتما ادامه بده
در کل گیجم نمیدونم چیکار باید بکنم که بعدا پشیمون نشم. اینجوری نشه که در آینده پشیمون بشم که چرا موقعیشتو داشتم و دکتری نخوندم، یا پشیمون بشم که چرا بیخودی وقتمو تلف کردم و عمرمو هدر دادم دکتری خوندم آخرشم هیچی به هیچی
حالا فعلا که سپردم به خدا هرچی خیره پیش بیاد
شما دوستان اگه نظری در مورد حرفای من دارین خوشحال میشم بشنوم

سلام ...
پشنهاد من بهت این هست که اگر میتونی دکتریت رو بگیر ...
مخصوصا اینکه تگر بتونی از یک جای خوب بگیری ...

اگر فردا در درون یک شرکت دولتی استخدام بشی ... و فرض کن 5 سال بگذره و شما در درون واحدی باشی و بخوان برای اون واحد مدیر انتخاب کنن ... کسانی که مدرک بالاتری دارند در اولویت هستند و راحت میتونی اون پست رو بگیری .
اگر هم برای ادامه تحصیل بخوای بری خارج که با مدرک دکترا خیلی راحت میتونی این کار رو انجام بدی .

فقط یه مطلب میمونه ... دکترا برای هر کسی ممکن هست مناسب نباشه ... مثلا خیلی ها هستند که پولش رو ندارند یا به پولش نیاز دارند ... یا اینکه اون 4 ساله خیلی خیلی براشون مهم هست ...
بنابراین باید اولویت هات رو تعیین کنی ...

الهه خشم;587095 نوشت:
نمیدونم رشته تحصیلیت چی هست ...
اگر رشته هایی مثله کامپیوتر و الکترونیک و عمران و معماری و مکانیک و داروسازی و حقوق و حسابداری هست ... هر چقدر هم که سخت هستش و هر چقدر هم که ازش بدت میاد ادامه بده ...
ولی اگر رشته فعلیت چیزی به غیر از این رشته ها هست و دوسش نداری من بهت پیشنهاد میدم همین فردا بری و از دانشگاه انصراف بدی ...

الان با دو سال درس خوندن به اینجا رسیدی که بدت میاد ...
سال بعد با سه سال درس خوندن ... و ...
و تا آخر عمرت همین روند ادامه داره ...

من اگر بخوام بهت پیشنهاد بدم این هستش که از رشته تحصیلیت انصراف بده ...
بعدش برو در درون پیام نور یا دانشگاهیی که راحت میتونی قبول بشی ...
همون رشته ای رو که میخوای رو انتخاب کن و سریع لیسانست رو بگیر ...
من خودم از دانشگاه آزاد تهران جنوب فارغ التحصیل شدم ولی هیچ کس تا حالا از من مدرک نخواسته و همه کارم رو دیدن ...

اگر مدرکت مربوط به 5 تا دانشگاه سراسری رتبه 1 ایران باشه ( صنعتی شریف و تهران و ... ) مدرک ارزش داره ... و گرنه اگر برای هر جایه دیگه ای باشه دیگه ارزش نداره ... و تنها کارت هست که حرف اصلی رو میزنه ...

اگر رشته ای رو که بهش علاقه داری رو انتخاب کنی خیلی زود رشد و پیشترفت میکنی ...
همکنون کسایی هستند که 32 سالشون هست و دارن امتحان تجربی میدن که پزشک بشن ...

چند روز پیش در برنامه فرصت برابر که از صدا و سیما نشون میداد عنوان کرد اقایی 6 سال پشت کنکور درس میخونه تا رشته دندانپزشکی قبول بشه ...
به نظره من که کاره درستی رو کرده .... چون اگر شخصی از رشته اش خوشش بیاد و 5 سال هم پشت کنکور بمونه و اون رشته واقعا ارزشش رو داشته باشه ... تا آخر عمرش از کارش لذت میبره ...

مرسي عزيزم من مديريت گرايش توريسم ميخونم چيزي كه اصلا ايران نداريم!!! دانشگاه علامه
دلم ميخواد دنبال اون هنري كه بلدم برم و توش پيشرفت كنم ولي متاسفانه كشور ما فقط تحصيلات أكادميك رو قبول داره !!! كسي دانشگاه نره انگار خيلي بي سواده و از جامعه عقبه!

Miss Chadoriii;587086 نوشت:
کی از راهکار های نوشتن پایان نامه اینه که زور بالا سرتون باشه

یکی از دوستانتون یا افراد خانوادتونو بسپرید بهشون کی هی ازتون آمار کارای پایان نامه رو بپرسن و در مواقع لازم دعوا کنن و سرکوفت بزنن

خدایی این روش برای من جواب داد که دارم پیشنهاد

به شدت موافقم...
حتماً
ممنون از راهنمایی

جزیره مجنون;586711 نوشت:
زیز. فکر کنم دیگه دوستان ب اندازه کافی بهتون امید داده باشند ولی خب ب نظر من تنبلی خیلی چیز ضایعیه و دقیقا موقعی دنبالت میاد ک یه کاری رو برداشتی ک واقعا واست مهمه ... من درگیر حفظ قرآنم و واسه خودم یه برنامه مرتب تنظیم کردم چون اولاش همش تنبلی میومد سراغم و نمیذاشت ب هدفم برسم. یه برنامه و ساعت مشخص واسه حفظ ام انتخاب کردم و قرار گذاشتم اگه مردمم این ساعت باید پای قرآن باشم.خدا رو شکر خیلی نتیجه داد اولاش خیلی سخت بود ک خودمو با برنامه هماهنگ کنم ولی یه هفته نشد ک دیدم چقد جلو افتادم و بهش عادت کردم ... امان از این تنبلی ک گریبان گیر همه جوونایه مملکتمونه ... موفق باشی ...

تشکر از حسن نیت جنابعالی
محتاج دعا

نهال;587104 نوشت:
مرسي عزيزم من مديريت گرايش توريسم ميخونم چيزي كه اصلا ايران نداريم!!! دانشگاه علامه
دلم ميخواد دنبال اون هنري كه بلدم برم و توش پيشرفت كنم ولي متاسفانه كشور ما فقط تحصيلات أكادميك رو قبول داره !!! كسي دانشگاه نره انگار خيلي بي سواده و از جامعه عقبه!

دانشگات حیفه نهال

علامه دانشگاه خوبیه آخه

ببین برعکس دوستانی که نظرشون انصراف بود

من فکر میکنم نصفه نیمه ولش کنی بدتره

اینو به سرانحام برسون ... در کنارشم رشته مورد علاقتو شروع کن توی دانشگاه کیلیویی که قبولیش راحت باشه

Miss Chadoriii;587091 نوشت:
در مورد دکترا توی شبانه و آزاد

من خودم به این نتیحه رسیدم که خب چه کاریه آدم ترمی حداقل 20 میلیون هزینه کنه

4 سال بخواد طول بکشه میشه 320 میلیون تومان وجه رایج مملکت

من خودم اگه شبانه و آزاد بود نمیرفتم ... همچین پولی اگه داشتم میزاشتم بانک سودشو میگرفتم

چقدر؟؟؟؟
چه خبره
دکتری آزاد ترمی 8 میلیون.... ناقابل

نهال;587104 نوشت:
مرسي عزيزم من مديريت گرايش توريسم ميخونم چيزي كه اصلا ايران نداريم!!! دانشگاه علامه
دلم ميخواد دنبال اون هنري كه بلدم برم و توش پيشرفت كنم ولي متاسفانه كشور ما فقط تحصيلات أكادميك رو قبول داره !!! كسي دانشگاه نره انگار خيلي بي سواده و از جامعه عقبه!

نهال جان سلام ...
نهال جان مدیریت که خیلی خیلی رشته فوبی هست ... اما مدیریت گرایش توریسم رو نمیشناسم ...

نهال به هر حال نیاز به یه مدرک آکادمیک داری ... اینکه هیچ بحثی توش نیست ... باید یک مدرک آکادمیک از یک دانشگاه و مرتبت با تحصیلت داشته باشی ... دانشگاه علامه هم دانشگاه خیلی خیلی خوبی هست ...
من کامپیوتر ( سخت افزار خوندم ) از دانشگاه تهران جنوب فارغ التحصیل شدم .
دختر خالم ( ریاضی کاربردی خوند ) از دانشگاه پلی تکنیک تهران .

و الان من خیلی راحت میتونم بیرون کار کنم و اون هیچ کاری نتونسته پیدا کنه و همش هم تقریبا خخونست ...

رشته تحصیلی به نظر من مهمتر از دانشگاه هست ... فکر این رو بکن فردا از دانشگاه فارغ التحصیل شدی و اومدی بیرون ... میخوای چی کار کنی ؟؟؟
اینجور که فهمیدیم دختر باهوشی هستی که تونستی دانشگاه علامه قبول بشی ... جدا بهت میگم ... اگر میتونی ... برو یه کنکور پیام نور یا دانشگاه آزاد بده و اون رشته رو ولش کن ...

چون این احساست نسبت به رشته تحصیلیت همینجوری روز به روز بیشتر میشه ....

آخرش هم فقط میتونی بگی دانشگام خوب بوده ... همین .... هیچ حرفی برای گفتن نداری ...

یا مهـدی;587096 نوشت:
آقا نرو ؛ 4 سال باید بری بدون درآمد ... بدون تعطیلی هر روز ...
عمر خودتو تلف نکن برو دنبال کار

حرف حساب...
دارم روی این قضیه هم فکر می کنم...

آقا امین رشته تحصیلیتون چی هست ؟؟؟

مرسي دوستان
إلهه خشم مرسي بابت راهنمايي رشته اي كه من دارم بعدا موقعيت شغليش كمي خاصه مثلا چادر اصلا نبايد باشه چون حوزه كاري مون دفاتر جهانگردي و تورهاست بعدم دونستن زبان مهمه كه من زبانم خيلي خوب نيست همه ي اينها باعث شده زده بشم من فقط ميترسم با رها كردن رشته ام دوسال از زندگيم عقب بيوفتم و بعدا حسرت بخونم به نظرم پيشنهاد ميس چادري خوبه بعد از اين اون رشته اي كه دوست دارم رو حالا تو دانشگاه هاي كه ورودي شون راحت تره برم

amin1366;587111 نوشت:
چقدر؟؟؟؟
چه خبره
دکتری آزاد ترمی 8 میلیون.... ناقابل

واقعا آزاد 8 میلیون ؟؟؟

داشنکاه ما که روزانه اس

دکتراش ترمی 16 میلیون بود ورودیای پارسال البته

امسال حتمن بیشترم شده

نهال;587117 نوشت:
مرسي دوستان
إلهه خشم مرسي بابت راهنمايي رشته اي كه من دارم بعدا موقعيت شغليش كمي خاصه مثلا چادر اصلا نبايد باشه چون حوزه كاري مون دفاتر جهانگردي و تورهاست بعدم دونستن زبان مهمه كه من زبانم خيلي خوب نيست همه ي اينها باعث شده زده بشم من فقط ميترسم با رها كردن رشته ام دوسال از زندگيم عقب بيوفتم و بعدا حسرت بخونم به نظرم پيشنهاد ميس چادري خوبه بعد از اين اون رشته اي كه دوست دارم رو حالا تو دانشگاه هاي كه ورودي شون راحت تره برم

نهال یچی بهت میگم نخند

من دیوانه ی خیاطی ام

رشته دانشگاهمم حس خاصی بهش ندارم ... بدم نمیاد ... عاشقشم نیستم

ولی در کنار درسم شروع کردم خیاطی یاد گرفتن:khandeh!:

انقدر بهم حس خوب میده

واسه همین میگم رشته مورد علاقتو در کنارش شروع کن

روحیتو شارز میکنه فحیع

واي ميس چادري منم عاشق خياطي ام با اين كه اصلا استعدادش رو ندارم ولي مهمترين علاقم سازي هست كه ميزنم اونم الان به هر كي ميگم ميخوام برم دنبالش مسخرم ميكنه كلي روحيم داغون ميشه برا همين واسه دل خودم ميزنم خخخ

نهال;587117 نوشت:
مرسي دوستان
إلهه خشم مرسي بابت راهنمايي رشته اي كه من دارم بعدا موقعيت شغليش كمي خاصه مثلا چادر اصلا نبايد باشه چون حوزه كاري مون دفاتر جهانگردي و تورهاست بعدم دونستن زبان مهمه كه من زبانم خيلي خوب نيست همه ي اينها باعث شده زده بشم من فقط ميترسم با رها كردن رشته ام دوسال از زندگيم عقب بيوفتم و بعدا حسرت بخونم به نظرم پيشنهاد ميس چادري خوبه بعد از اين اون رشته اي كه دوست دارم رو حالا تو دانشگاه هاي كه ورودي شون راحت تره برم

اولا : زبان یادگرفتنش نهایتا یک سال ونیم هست . اگر وقت بزاری میتونی یک سال و نیم با هفته ای سه جلسه در هفته و تقریبا 50 هزار تومن در ماه زبانت رو عالی کنی .... به طوری که بتونی فیلم و اخبار انگلیسی گوش بدی .
ثانیا : الان شغل خوب برای خانومها همون حسابداری . برنامه نویسی کامپیوتر . معماری و ... هست و رک بهت بگم این رشته ها چون تخصصی هست و شما یک تخصصی رو یاد میگیرین ... کارفرما نمیتونه راحت بیرون بندازتتون ... ولی برخی از رشته ها هست که باید گوش به فرمان کارفرما باشی چون ....
ثالثا : واقعا بهت میگم ... انصراف بده ... گول اون دو سال رو هم نخور ... اون دو سال بعدش میشه 3 سال بعدش میشه 4 سال ... بعدش میری ازدواج میکنی ... بعدش دیگه فرصت نداری و ...

اگر میتونی یه رشته دیگه ای که مورد علاقه ات هست رو انتخاب کن و شروع کن ... ولی تجربه بهم نشون داده که آدمها فقط میتونند یک اولویت داشته باشند و به مرور زمان ....

شک نکن ... ببین کی بهت گفتم ...

نهال;587125 نوشت:
واي ميس چادري منم عاشق خياطي ام با اين كه اصلا استعدادش رو ندارم ولي مهمترين علاقم سازي هست كه ميزنم اونم الان به هر كي ميگم ميخوام برم دنبالش مسخرم ميكنه كلي روحيم داغون ميشه برا همين واسه دل خودم ميزنم خخخ

ای بابا

خدا کلا یه عده رو آفریده برای کور کردن ذوق هنری مردم

بیخیال

ولی جدی نهال

الان لیسانس توی کشور ما تبدیل شده به آش کشک خاله

که به هر حال باید بگیریش

یه کار دیگه ام میتونی بکنی

این 2 سالو طاقت بیاری

واسه ارشد تغییر رشته بدی

فکر میکنم علاقت به رشته های مذهبی و علوم قرآنی و اینا باید باشه

میتونی فبول شی حتمن

إلهه جان زبان انگليسي خوبه زبان دوم ميخواد رشتمون اسپانيا يا فرانسه ماشاالله موندم وروديها كلاسمون كي وقت كردن زبان دوم ياد بگيرن مثل بلبل حرف ميزنن رك بگم فقط من بلد نيستم همشون بلدن حتما به راهكارت فكر ميكنم مرسي وقت گذاشتي

ميس چادري چه قدر من رو ميفهمي تو :Kaf:شديدا علاقه دارم به فلسفه إسلامي خير سرم تو تكميل ظرفيت هم قبول شدم ولي نرفتم اون موقع مذهبي نبودم اخه:Nishkhand:

هم دیر وارد بازار کار میشی و هم سنت میره بالا بعدشا مغزت خسته میشه از خوندن اصلا نرو
حوصله داری واقعا 4 سال بری دانشگاه بدون تعطیلی ؟ Fool

یا مهـدی;587131 نوشت:
هم دیر وارد بازار کار میشی و هم سنت میره بالا بعدشا مغزت خسته میشه از خوندن اصلا نرو
حوصله داری واقعا 4 سال بری دانشگاه بدون تعطیلی ؟ Fool

به نظرم بستگی به آدمش داره اگه یکی توانایی بالایی داشته باشه بهتره دکتراشو بگیره چون همین الانش رو مدرک ارشد تفم نمیندازن
ز گهواره تا گور دانش بجوی
اکثرا افرادی که درس و ول کردن یه چند سال بعد پشیمون شدن گفتن ای کاش ادامه میدادیم
ببینید درس خوندنم سن خاص خودشو داره منظورم علوم اخلاقی نیست و علوم دینی منظورم این درساییه که تو دانشگاه میخونیم درسته تلویزیون همش این پیرمرد پیر زنا رو میاره که میرن دانشگاه اما آدم عاقل حواسش هست که درس خوندن وقت داره تو میخوای درس بخونی بری یه کار درست حسابی پیدا کنی تا آخر عمر ازش استفاده کنی هر چی بیشتر عقب بندازی بدتره

amin1366;587113 نوشت:
حرف حساب...
دارم روی این قضیه هم فکر می کنم...

به این چیزا فکر نکن بیشتر انگیزتو میگیره با قطعیت اول تصمیم بگیر که ادامه بدی بعد تلاشتو بکن حیفه
میتونی همزمان با دکترا کار کنی که 99 درصد این کارو میکنن پس زیاد عقب نمیفتی فقط 5 سال بیشتر باید زحمت بکشی اینا میگذره

arash68;587133 نوشت:
به نظرم بستگی به آدمش داره اگه یکی توانایی بالایی داشته باشه بهتره دکتراشو بگیره چون همین الانش رو مدرک ارشد تفم نمیندازن
ز گهواره تا گور دانش بجوی
اکثرا افرادی که درس و ول کردن یه چند سال بعد پشیمون شدن گفتن ای کاش ادامه میدادیم
ببینید درس خوندنم سن خاص خودشو داره منظورم علوم اخلاقی نیست و علوم دینی منظورم این درساییه که تو دانشگاه میخونیم درسته تلویزیون همش این پیرمرد پیر زنا رو میاره که میرن دانشگاه اما آدم عاقل حواسش هست که درس خوندن وقت داره تو میخوای درس بخونی بری یه کار درست حسابی پیدا کنی تا آخر عمر ازش استفاده کنی هر چی بیشتر عقب بندازی بدتره

دوست من بعد از گرفتن فوق دیپلم کامپیوتر داره ماهی 5 میلیون درمیاره ... سوادش هم خیلی زیاده
زگهواره تا گور هم اصن قبول ندارم ؛ علمی که کاربردی نداشته باشه به درد لای جرز دیوار میخوره ...

خو دلبندم -______- 4 سال بدون تعطیلی بدون درآمد بد نیست ؟ بعدشا میشه استاد داشنگاه که چه شغل سختی هم هست همش با شاگرد ها :/

موضوع قفل شده است