تفاوت تفکر و تعقل؟؟؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تفاوت تفکر و تعقل؟؟؟

سلام فکر یعنی اندیشیدن که شمانل هر چیزی می تواند باشد ولی تعقل یعنی با تدبیر بودن وسنجیده فکر کردن

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

تفکر وتعقل هر دو وزن تفعل و به معنای تکرار فعل است

پس تفکر یعنی عمل مکرر فکر کردن و تعقل یعنی تکرار عمل استفاده از عقل است

در تفکر موضوع ما (ماده ی اولیه مغز )محدود است اما در تعقل موضوع ما (ماده ی اولیه ) نامحدود است

شما هنگامی که تصمیم بر تفکر میگیرید حتما" باید برای این عمل خود انتخابی داشته باشید و در چار چوب این انتخاب عمل فکر را متمرکز کنید .

اما در تعقل ؛ این موضوع است که در مرحله ی اول بروز میکندو عقل بعد از آن ودر مرحله ی دوم وارد عمل شده وبه تجزیه وتحلیل موضوع میپردازد .

در تفکر از انبار اطلاعات مغز برای رسیدن به یک نتیجه استفاده میکنیم .

اما در تعقل برای انبار مغز توشه ذخیره میکنیم .

تفکر را صرفا" برای آینده انجام میدهیم

اما تعقل را هم برای حال و هم برای آینده انجام میدهیم .

................................................................................ حق یارتان :roz:..............................................................................

نیایش سبز;10858 نوشت:

نیایش سبز;10858 نوشت:
تفاوت بین تفکر و تعقل چیست؟

با سلام و تشکر:Gol:

در پاسخ به این سؤال بطور اجمال می توان گفت: تفکر یعنی جمع کردن متفرقات و داشته ها و سرمایه های وجودی، مثلاً در اتاق را باز می کنیم و می بینیم که توی این اتاق وسایل بسیاری وجود دارد، همۀ این وسایل را یک جا جمع می کنیم. در فرایند تفکر درون ذهن مان چرخی می زنیم و هر انچه موجودی داریم یک جا جمع می کنیم، این را می گویند تفکر.

تعقل یعنی چراغ انداختن اینکه ببینیم حالا این داشته های ما چه چیزهائی هست؟ به چه کاری می آید؟ در کدام مجموعه طبقه بندی می شود؟ و ...

پس در تفکر، متفرقات وجودی جمع می شوند و تعقل یعنی اینکه موجودی را شناسایی می کنیم. نشنیدید می گویند: " العقل نور عقل نور" است.

اگر دقت کرده باشید اکثراً گرفتار همین آفت هستند، چون اهل تفکر و تعقل نیستند نه به وجود چنین سرمایه های ارزشمندی در وجودشان واقفند و نه می دانند که این سرمایه ها کجا، چه وقت، چگونه و به چه کاری می آید.

از اینرو معمولاً از داشته ها و سرمایه های حقیقی وجودی خود غافلند و در بیرون از خود، بدنبال چیزهای غیرواقعی، ظاهری و بدلی می گردند، تا بلکه اندکی به آرامش برسند. شاید بطور موقتی به آسایش های کاذب و مادی برسند لکن هیچگاه روی آرامش حقیقی و ابدی را نخواهند چشید.
چنانکه بسیاری، در پی محرومیت از تفکر و تعقل، از لذت درک و چشیدن ذکر واقعی خدا که عامل آرامش حقیقی است نیز محروم می مانند (الا بذکرالله تطمئن القلوب) و برای جبران این نقصان و کمبودها به موسیقی و امور لهو و لعب، پناه می برند، با این عناوین که "راه های رسیدن به خدا به عدد خلایق است" و "با موسیقی و امثالهم، می توان به خدا رسید" خود را قانع می سازند.

صحبت در این مجال بسیاری است که مجال دیگری را می طلبد ...:Gol:

موفق باشید ... :Gol:


سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

انسان مرکب از این پنج چیز است: عقل، فکر، قلب، حواس و اعضاء و جوارح. اینها هستند و این کلام را از یک کلام از رسول خدا عرض کردم که فرمودند: " العقول ائمه الافکار و الافکار ائمه القلوب و القلوب ائمه الحواس و الحواس ائمه الاعضاء."
انسانی احیاء شده است که هم عقل او زنده باشد هم فکر او هم قلب او و هم اعضاء و جوارح او.

اولین چیزی که خداوند به انسان عطا فرموده عقل است.به این آیه را دقت کنید: "و یجعل الرجس علی الذین لا یعقلون "(یونس/100) : پلیدیها و زشتیها بر کسانی واقع می شوند که اهل تعقل نباشند.

"انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت" نباشند. "انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً" ( احزای/33) خدا اراده کرده است از شما اهل بیت رجس را ببرد. این هم ایه ای برای تعقل :

"انا جعلنا قرآناً عربیاً لعلکم تعقلون" (زخرف/3) یعنی اگر روی آیات قرآن تعقل کنید از رجس دور می شوید. رجس یعنی چه؟ اگر بگویید "الرجس هو الشک" امام صادق فرمودند: رجس یعنی شک

................................................................. حق یارتان :roz:............................................................................

صدیق;62542 نوشت:

پس در تفکر، متفرقات وجودی جمع می شوند و تعقل یعنی اینکه موجودی را شناسایی می کنیم. نشنیدید می گویند: " العقل نور عقل نور" است.

سلام
بحث شایسته ای است
خوب بود اول معنای لغوی این دو مشخص شود .
تفکر یعنی اندیشه یعنی گردآوری اطلاعات موجود برای حل یک مجهول
تعقل از عقال یعنی بکار بستن عقل که پای بست انسان در تجاوز از حدود است
تفکر ابزار عقل برای شناخت حدود است تا اگر بعدی از ابعاد بخواهد از حد خود پای فراتر نهد آنرا بازدارد
بنده العقل نور نشنیده ام بلکه العلم نور شنیده ام بر این مبنا و آنچه گفته شد پیشنهادم اینستکه در جمله بالا تجدید نظری صورت گیرد
ظاهرا تفکر وجه افتراق انسان با سایر موجودات است پس خوب است از آن بیشتر بهره بگیریم که امیر ع فرمود : فکر آینه صاف است
موفق در پناه حق
:Gol:

موضوع قفل شده است