برادر مسلمان هند جگرخوار

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برادر مسلمان هند جگرخوار

سلام.
شنیده ام هند جگرخوار برادری داشت که یار رسول خدا(ص) بود و در جنگ شرکت می کرد.
نام آن برادر چه بود؟


با سلام
عتبه بن ربیعه قرشی از طایفه عبد شمس قریش، برادر شیبه بن ربیعه و از شخصیت های معروف مکه بود.
او فرزندان زیادی داشت که مشهورترین آنان هند جگر خوار، مادر معاویه، بود. فرزند دیگرش نیز ولید بن عتبه بود که در نبرد بدر به دست علی بن ابیطالب علیه السلام به قتل رسید.
فرزند دیگر عتبه، ابو حذیفه هاشم بن عتبه، بر خلاف پدر و سایر برادران خود در همان سال‌های نخستین به آیین اسلام گروید و به حبشه مهاجرت نمود. او در نبرد بدر از جمله مجاهدان سپاه اسلام بود و در جنگ یمامه کشته شد.
عتبه در کودکی پدرش را از دست داد و حرب بن امیه وی را بزرگ کرد.
او مردی نامدار و صاحب اندیشه و علم و فضل و با نفوذ بود.
عتبه در جنگ فجار بین قبیله هوازن و کنانه میانجیگری کرد و هر دو قبیله داوری او را پذیرفتند و جنگ را به پایان رساندند.
به روایات مسعودی و ابن سعد، چهار تن از اشراف مکه -که عتبه از زمره‌ی آنان بود- پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را در نصب حجرالاسود قبل از اسلام یاری رساندند.

منابع :
سیره ابن هشام،‌ فهرست اعلام،‌ جمهره الانساب العرب، ‌ص 76؛
تاریخ پیامبر اسلام،‌ آیتی؛ المغازی؛ الاعلام؛‌ زرکلی،‌ ج 4، ‌ص 200؛

سلام دوستان

چه جالب اطلاعی نداشتم

ممنون

رضا;172613 نوشت:
ابو حذیفه هاشم بن عتبه

سلام
این همون هاشم مرقال نیست؟

سها;172632 نوشت:
نقل نوشته اصلی توسط : رضا ابو حذیفه هاشم بن عتبه سلام این همون هاشم مرقال نیست؟ یکی از ده نفری که اهل سنت میگن اهل بهشتند؟


هاشم (مرقال) بن عتبه بن ابی الوقاص بوده که پسر برادر سعد بن ابی الوقاص پسر عموی عمر بن سعد می باشد ، وی برعکس عمو وپسر عمویش از دوستان حضرت علی علیه السلام بوده است
طبق بعضی از نقلها ایشان در جنگ صفین وطبق بعضی از نقلها ایشام در کربلا به شهادت رسیدند البته مرحوم شیخ عباس قمی شهادت ایشان در کربلا را رد می کنند (1)
مرقال یعنی دونده ومی گویند این لقب در صفین به ایشان داده شده است چون علمدار صفین از طرف حضرت علی علیه السلام بوده است.(2)
داستانهای جالبی درباره ایشان نقل می کنند
1.منتهی الاامال ؛شیخ عباس قمی ج 1ص 341

سها;172632 نوشت:
سلام
این همون هاشم مرقال نیست؟
یکی از ده نفری که اهل سنت میگن اهل بهشتند؟

با سلام
از یاران وفادار علی بن ابیطالب (ع) و فرماندهان توانای صدر اسلام و سپاه امام (ع) که به شجاعت و درایت مشهور بود.
لقبش: «مرقال»، به معنی دونده به نوعی خاص.
کنیه اش: ابا عمرو
پدرش: عتبه بن ابی وقاص.

عمویش: سعد بن ابی وقاص که ظاهرا پدرزن او نیز بوده است.
هاشم از «قریش» و قبیله «بنی زهره» و از مهاجران می باشد.
مورخین او را از اصحاب پیامبر (ص) دانسته و گفته اند که محضر آنحضرت را درک نموده و در روز فتح مکه مسلمان شده و ایمان
آورد.

در تمام نبردها شرکت می کرد و سپاهش را به سخنانی از رسول خدا (ص) راهنمایی و دلالت می کرد و می گفت: ای مردم: از پیامبر (ص) شنیدم که فرمود: مسلمانان بر جزیرة العرب، فارس و روم غلبه خواهند کرد، پس بشتابید به جهاد، به جهاد!
در جنگ قادسیه، همراه عمویش، «سعد بن ابی وقاص» شرکت کرد و پس از رشادت های زیاد، شهر «جلولاء» در عراق بدست او فتح شد.
در دیگر فتوحات اسلامی شرکت و در «جنگ یرموک»، یک چشمش را از دست داد.
به دلیل همین جنگهای پی در پی که در شام و عراق بود، خسته و رنجور شده و مدتی کناره گیری کرد، با اینکه بر خلفای وقت گران آمد که هاشم را در میدان های نبرد نبینند.
او شهر کوفه را که در آن زمان از آرامش برخوردار بود، برای سکونت خود انتخاب و از مدینه به آنجا سفر کرد به خصوص که عمویش «سعد» والی و فرماندار آنجا بود و همانجا مقیم شد تا زمان خلافت خلیفه سوم (عثمان) که همراه عده زیادی از اصحاب پیامبر (ص) از مخالفین عثمان بود.
ولی او مانند بعضی از صحابه چون «طلحه» و «زبیر» معتقد به کشتن عثمان نبود اما به رفتار سیاسی و مذهبی او شدیدا انتقاد و اعتراض داشت و چون خبر قتل عثمان (خلیفه سوم) و بیعت مردم با علی بن ابیطالب به شهر کوفه رسید، مردم کوفه به نزد فرماندار کوفه «ابوموسی اشعری» آمدند تا همراه او با علی (ع)، بیعت کنند.
اما او توقف کرد و گفت: باید در این معنی تأمل کنم و ببینم که بعد از این چه حادث شود و از مدینه چه خبری رسد.
«هاشم بن عتبه» در جمع آنان بپا خاست و گفت: چه خبر خواهد رسید؟
عثمان را کشتند و مسلمانان از مهاجر و انصار با امیرالمومنین علی (ع)، بیعت کردند، میترسی که اگر با علی بیعت کنی، عثمان زنده شود و ترا سرزنش کند؟
هاشم این سخن گفت و بلافاصله دست راست خود را بیرون آورد و گفت: این دست از علی (ع) و دست چپ از آن خودم! سپس با دست چپ، دست راست گرفت و گفت: اکنون با علی (ع) بهترین امت بیعت کردم و به خلافت او راضی شدم و این اشعار را خواند:
ابایع غیر مکترث علیا *** و لا اخشی امیرا اشعریا
ابا یعه و اعلم ان سارضی *** باک النه حقا و النبیا

من بی اعتنا به همه کس، با علی (ع) بیعت می کنم و از امیر اشعری، هراسی ندارم. با علی (ع) بیعت می کنم و می دانم که با اینکار، خدا و رسولش را خشنود خواهم ساخت و ابوموسی چون اینکار هاشم را دید، دیگر عذری نداشت، برخاست و به ناچار بیعت کرد و به دنبال او تمام بزرگان و مشاهیر کوفه، بیعت کردند.

منابع
موسوعه الامام علی بن ابیطالب (ع) محمد ری شهری
فروغ ولایت جعفر سبحانی
اصحاب امیرالمومنین (ع) سید محمد بحرالعلوم
سیمای کارگزاران
تاریخ خلفا رسول جعفریان

موضوع قفل شده است