دانشگاه؛ خوب یا بد؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دانشگاه؛ خوب یا بد؟

با سلام
چند وقتیه در گیرم نمیدونم چه کنم از یه طرف حرف هایی که در مورد دانشگاه میزنن که دانشجو زیاد شده علی الخصوص دختر و اینکه این بده و بعده چند سال یه عالمه لیسانسه ی بیکار داریم همه پر توقع همه کار پشت میزی و...
چند تا از این سخنرانی ها در مورد دانشگاه رو که گوش بدین متوجه میشین من چی میگم
از طرف دیگه م با خودم میگم بقیه رو (دوستان) ببین بعد 4 سال من میشم یه خونه دار و تمام و فرضا چند تا کلاس هنری و چی و چی هم بلد باشم که البته شایدم خوبه و بقیه خانم چی وچی
به درس خیلی علاقه دار م برادرم هم اصرار که همه چی در درسه فقط باید ابتکار و خلاقیت باشه نه که مدرک

خواهش میکنم راهنمایی کنید
باسپاس

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

با سلام خدمت شما پرسشگر محترم و تشكر از سؤال خوب و بجاي شما
خب اين دغدغه هر انسان عاقل و عاقبت انديش است.

متأسفانه انتخاب رشته در كشور ما دستخش آفاتي شده كه آموزش عالي در اين امر بي تقصير نيست و برخي هم از اين آشفته باز بدشان هم نمي آيد چون به بهانه علم تجارت مي كنند. البته اگر ديگران به فكر ما نيستند و يا حتي به ضرر ما كار مي كنند.

افراد زيادي اول رشته اي وارد مي شوند و بعد از چند ترم تازه فكر مي كنند كه آيا اين رشته متناسب با علاقه و استعداد من است يا نه. آيا فرصت شغلي دارد يا نه.
همان گونه كه مسخره است كه فردي كه در كوير زندگي مي كند مهارت هاي غواصي را ياد بگيريد، مسخره و غيرعاقلانه است كه كسي كه در جايي زندگي مي كند يا شرايط استخدام و... را ندارد يا نيازي به آن رشته ندارند، رشته اي درس بخواند كه امكان استفاده از آن را ندارد. مانند كسي كه اول سوار مترو يا اتوبوس شود بعد از حركت از ديگران بپرسد مسير اين وسيله نقليه كجا مي رود. بنابراين بايد زيركانه در انتخاب رشته تحصيلي عمل كنيم:

1- اگر درس را به معناي كتب رائج دانشگاهي بگيريم در زندگي ضرر مي كنيم چرا كه سهم زيادي از زندگي ما در روابط انساني با خود(خودشناسي) و ديگران مانند همسر، فرزند، مادر زن و مادر شوهر و....رقم مي خورد كه در دانشگاه اين مهارت ها را ياد نمي گيريم. به همين دليل است كه مي بينيم كه حتي دو نفر كه مدرك تحصيلي دكترا دارند در ابتدايي ترين مسائل زندگي زناشويي گرفتار گرداب مشاجرات و گرداب اختلافات مي شوند.بنابراين هميشه بايد اهل مطالعه باشيم.

2- در انتخاب رشته به فاكتورهاي زيادي توجه كنيم و گرفتار چشم و هم چمشي نشويم يعني زيركانه و هدفمند به داشته ها، توانايي ها، استعدادها، علاقه حقيقي نه كاذب، نيازهاي واقعي جامعه و....توجه و تمركز كنيم و رشته خود را انتخاب كنيم.
3- آقاي قرائتي مي فرمودند يكي از علت هاي موفقيت من تقليد نكردن و حركت نكردن در شيوه رائج حوزه و توجه به علاقه واقعي ام بود همه فقه و اصول مي خواندند من بر تفسير تمركز كردم همه منبر رفتند شيوه كلاس داري را پيش گرفتم و.....
به همين دليل است كه مي بينيم مثلا فردي كامپيوتر يا گرافيك يا... مي خواند ولي عملا از افرادي كه تجربه كامپيوتر يا گرافيك يا... كار كرده است، كارايي كمتري دارد به او كمتر رجوع مي شود و از همه بدتر اين كه از شغل و در نتيجه ارتباط شغلي خود با ديگران رضايت ندارد.
بزرگي گفته: تلاش كنيد تلاش كنيد و تلاش كنيد رشته و شغل مورد علاقه خود را انتخاب كنيد و عمري با آنها عشق و تفريح كنيد.
4-براي موفقيت بيشتر از مشاوره تحصيلي و و بعد هم مشاوره شغلي مدد بگيريد.
5-از دعا و توسل كه نمك موفقيت ما در زندگي است حتما مدد بگيريم و كاري كنيم كه باران بركت با دعاي خير والدين و ديگران بر ما ببارد.


عن علی(علیه السلام) قال:


« یا کمیلُ ما مِنْ حَرَکةٍ الاّ وَ أنْتَ مُحْتاجٌ فیها إلی مَعْرَفَةٍ»


«تحف العقول ص: 171»




علی(علیه السلام) به کمیل ابن زیاد فرمودند:


«هیچ حرکتی و فعالیتی نیست مگر آنکه تو در انجام آن به علم و معرفت نیاز داری»


توضیح:

علم و معرفت به وظائف فردی و اجتماعی خویش از ضروریات زندگی بشری است. انسان باید در همه حرکات و سکنات با بصیرت و بینائی قدم بردارد، در غیر این صورت در رسیدن به هدف های دنیوی و اخروی با ناکامی و شکست مواجه خواهد شد. شناخت و معرفت حتی در عبودیت و بندگی لازمه عبادت عاشقانه است و الا نماز و روزه بدون معرفت نیز برای انسان ثمری نخواهد بخشید و رفته رفته برای انسان تکراری و بی معنا خواهد بود.

موضوع قفل شده است