تغییر ملاک ها بعد از دانشگاه---->حالا چه کار کنم با خانم مورد علاقه؟!

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تغییر ملاک ها بعد از دانشگاه---->حالا چه کار کنم با خانم مورد علاقه؟!

با سلام خدمت دوستان گرامی

بنده به خانمی علاقه مند هستم...خانواده بنده هم راضی هستن.فقط چند مشکل...

از وقتی به دانشگاه رفتم و با دوستانی جدید گشتم ، در اعتقادات و آرمان ها و رفتارم تغییرات مثبت زیادی اتفاق افتاد... بر اثر این تغییر ها یه سری انتظاراتی از زندگی آیندم ایجاد شد که شاید90% دختر ها بهش اعتقادی نداشته باشن! البته جای بسط حرف هام اینجا نیست ولی چندتا نمونه میگم،
مثلا باید ازدواجی کنم که با همسرم هدفمون این باشه که بتونیم بیشترین کمکمی رو که از دستمون برمیاد برای دین خدا انجام بدیم(که البته اول باید خودسازی کرد)،به قول استاد پناهیان"ازدواج انقلابی"
یا قبلا میگفتم فرزند کمتر زندگی بهتر!! ولی با توجه به اعتقادات جدیدی که دارم(و در این مورد اگه بخواید براتون توضیح میدم) فکر میکنم واقعا حرف درست و مسخره اییه!!! و الان حداقل رو 4 تا بستیم!!!!:Nishkhand:
خودم دانشگاه تهران مهمدسی مکانیک میخونم ولی مطمئنم بهترین علمی رو که یه خانم میتونه به دست بگیره باتوجه به روحیات و مسئولیت هاش، یه رشته علوم تربیتی یا اسلامیه...که کمک میکنه به مهمترین وظیفه خانم.غیر اینه؟! اصلا برام معنی نداره که یه رشته مهندسی مثلا عمران بخونه؛فکر کنید بچه میپرسه مامان کجاست؟ بگید سره ساختمون!!!:khaneh: !

(یه سری موضوعات جزئی دیگه هست مثلا من به جز موسیقی های محلی و مذهبی گوش نمیدم ولی ایشون به موسیقی های پاپ هم علاقه دارن!!!
یا من ساده زیستی رو خیلی دوست دارم ولی ایشون مثلا میگه مگه یخچال ساید چه اشکال داره)

نمیدو.نم شاید من زیاد دارم وسواس به خرج میدم ولی خب دلم آروم نمیگیره، از طرفی فکر میکنم در خیلی موارد هم مشترکیم....دوستشم دارم خئلی!

اگه راهنماییم کنید ممنون میشم!ببخشید طولانی شد!!!:Gol:

لا حول و لا قوة الا بالله

سلام آقا مهدي عزيز
به جمع اين خانواده خوش آمديد
الآنه كه سركار آذربانو و جناب حامي گوش منو بگيرن بگن تو باز فضولي كردي ، ولي به كتك خوردنش مي ارزه
خوش بحالتون كه يك همچين دوستاني پيدا كرديد ، واقعاً داشتن همچين دوستاني غنيمت هست قدرشون رو بدونيد

mahdiazad;213524 نوشت:
بر اثر این تغییر ها یه سری انتظاراتی از زندگی آیندم ایجاد شد که شاید90% دختر ها بهش اعتقادی نداشته باشن

اين 90% چيز تصويب شده اي نيست ، تلقينات خود ما هست چه بسا خيلي از خانم ها هم هستن كه با نظرات شما موافق باشن
شما نظر خود اين خانم رو پرسيديد ؟
در ثاني در زندگي هاي مشترك كه زوجين اختلاف سلايقي با هم دارن معمولاً نظر آقايون بر نظر خانمها مي چربه و خانم ها معمولاً تحت تاثير نظر آقايون قرار مي گيرن ، ميتونيد با صحبت كردن ايشون رو قانع بكنيد كه نظر و هدف شما بهتر هست
جالبه كه تو اين سايت اكثر دوستان برعكس مشكل شما رو داشتن يعني مرد كم اعتقاد بود

mahdiazad;213524 نوشت:
مطمئنم بهترین علمی رو که یه خانم میتونه به دست بگیره باتوجه به روحیات و مسئولیت هاش، یه رشته علوم تربیتی یا اسلامیه...که کمک میکنه به مهمترین وظیفه خانم.غیر اینه؟!

البته اين هم قطعيت نداره ، چه بسا خيلي از خانم ها كه در رشته هاي فني تحصيل كردن و در زندگي شخصي هم موفق هستند و خيلي از خانمها كه رشته هاي مد نظر شما رو هم خوندن ولي موفق نيستند
ولي در كل با نظرتون موافقم

بقيش رو وقت نداشتم بگم چون بايد برم فقط اين رو بگم اگر خداي نكرده مشكلتون حل نشد بدونيد كه اگر چيز با ارزشي رو بخاطر خدا از دست بديد خدا چيزي باارزشتري رو بهتون ميده ، اين رو من خودم بارها تجربه كردم

[="Indigo"]سلام به همه دوستان:Gol:[/]

[="DarkOrchid"]احتمالا این تاپیک تو نوبت پاسخگوییه و کارشناسان به زودی راهنماییتون میکنن تا کارشناسان به طور کامل راهنماییتون کنن منم نظرمو میگم :ok:[/]

mahdiazad;213524 نوشت:
از وقتی به دانشگاه رفتم و با دوستانی جدید گشتم ، در اعتقادات و آرمان ها و رفتارم تغییرات مثبت زیادی اتفاق افتاد... بر اثر این تغییر ها یه سری انتظاراتی از زندگی آیندم ایجاد شد که شاید90% دختر ها بهش اعتقادی نداشته باشن! البته جای بسط حرف هام اینجا نیست ولی چندتا نمونه میگم،

[="Indigo"]دوست عزیز خیلی خانم های مذهبی هستن که دغدغه و فکرشون رسیدن به کمال معنوی و ساده زیستی ... و ممکنه هم فکر شما باشن (با توجه به نمونه هایی که در صحبت هاتون اشاره کردید اشاره به ساده زیستی و .. کردم ) این آمار 90 درصد یه کم اغراق آمیزه و فکر کنم بدبینانه :ok:[/]

mahdiazad;213524 نوشت:
مثلا باید ازدواجی کنم که با همسرم هدفمون این باشه که بتونیم بیشترین کمکمی رو که از دستمون برمیاد برای دین خدا انجام بدیم(که البته اول باید خودسازی کرد)،به قول استاد پناهیان"ازدواج انقلابی"
یا قبلا میگفتم فرزند کمتر زندگی بهتر!! ولی با توجه به اعتقادات جدیدی که دارم(و در این مورد اگه بخواید براتون توضیح میدم) فکر میکنم واقعا حرف درست و مسخره اییه!!! و الان حداقل رو 4 تا بستیم!!!!
خودم دانشگاه تهران مهمدسی مکانیک میخونم ولی مطمئنم بهترین علمی رو که یه خانم میتونه به دست بگیره باتوجه به روحیات و مسئولیت هاش، یه رشته علوم تربیتی یا اسلامیه...که کمک میکنه به مهمترین وظیفه خانم.غیر اینه؟! اصلا برام معنی نداره که یه رشته مهندسی مثلا عمران بخونه؛فکر کنید بچه میپرسه مامان کجاست؟ بگید سره ساختمون!!! !

[="Purple"]به نظر من شما باید میزان اهمیت انتظارات و آرمان هاییو که جدیدا براتون ایجاد شده و میزان تاثیر اونها برای رضایت از زندگیتون مشخص کنید و هیچ کدوم از این انتظاراتو کم اهمیت تلقی نکنید اگه این مسائل خیلی براتون مهمه همراهی نکردن همسرتون تو این زمینه ها و تفاوت دید و اعتقاد و دغدغه ها تو این موراد به نظر من میتونه به مرور باعث دلسردیتون از زندگی بشه [/]

mahdiazad;213524 نوشت:
یا من ساده زیستی رو خیلی دوست دارم ولی ایشون مثلا میگه مگه یخچال ساید چه اشکال داره)

[="Indigo"]
این موردم به نظر من برای رضایت از زندگی خیلی تاثیر داره البته بستگی داره تا چه حد تو این مورد تفکرتون متفاوت باشه مثلا ایشون فقط نظرشون این باشه که این نوع خرید اشکالی نداره و دنبال این مسائل نباشن یا نه گرفتار چشم و همچشمی تو این مسائل و بعضی خرج ها باشن واصلا طرز فکر شمارو نتونن درک کنن. (خانوادشون و اقوامشون از این نظر چه طرز فکری دارن اونم به نظرم مهمه:ok: )[/]

mahdiazad;213524 نوشت:
نمیدو.نم شاید من زیاد دارم وسواس به خرج میدم ولی خب دلم آروم نمیگیره، از طرفی فکر میکنم در خیلی موارد هم مشترکیم....

[="DarkOrchid"]به همه این مورادی که گفتید دقت کنید و با این افکار که شاید وسواسی فکر میکنم این مسائلو نادیده نگیرید میتونید موارد مشابهت و اختلافو دسته بندی کنید و میزان اهمیت اونارو بررسی کنید با جمع بندی اونها و نگاه دقیق و همه جانبه به همشون انشاءالله به نتیجه می رسید و بهتر میتونید تصمیمی بگیرید.[/]

mahdiazad;213524 نوشت:
دوستشم دارم خئلی!

[="Indigo"]مهمه که این دوست داشتن که احتمالا قبل از این تغییرات مثبت در شما به وجود اومده ایا پشتوانه منطقی داره یا نه صرفا احساسیه که هنوز هم از قبل باقی مونده اگه دوست داشتن به خاطر بررسی و دیدن ویژگی های مثبت این خانم به وجود اومده باشه میتونه ماندگار باشه ولی اگه بدون در نظر گرفتن اختلافات و تفاوت هایی که اشاره کردید باشه بعد از ازدواج و دیدن مشکلاتی که تفاوت ها ایجاد میکنه ممکنه این علاقه کمرنگ بشه و یا از بین بره .[/]

[="Purple"](قبل ازدواج ممکنه انسان فکر کنه از برخی توقعات و آرمان ها میتونه بگذره ولی بعد از ازدواج و گذشتن مدت زمانی این انتظارات پر رنگ تر میشه )[/]

[="DarkOrchid"]انشاءالله با راهنمایی کارشناسان بهترین تصمیمو بگیرید :Gol:[/]

mahdiazad;213524 نوشت:
با سلام خدمت دوستان گرامی

بنده به خانمی علاقه مند هستم...خانواده بنده هم راضی هستن.فقط چند مشکل...

از وقتی به دانشگاه رفتم و با دوستانی جدید گشتم ، در اعتقادات و آرمان ها و رفتارم تغییرات مثبت زیادی اتفاق افتاد... بر اثر این تغییر ها یه سری انتظاراتی از زندگی آیندم ایجاد شد که شاید90% دختر ها بهش اعتقادی نداشته باشن! البته جای بسط حرف هام اینجا نیست ولی چندتا نمونه میگم،
مثلا باید ازدواجی کنم که با همسرم هدفمون این باشه که بتونیم بیشترین کمکمی رو که از دستمون برمیاد برای دین خدا انجام بدیم(که البته اول باید خودسازی کرد)،به قول استاد پناهیان"ازدواج انقلابی"
یا قبلا میگفتم فرزند کمتر زندگی بهتر!! ولی با توجه به اعتقادات جدیدی که دارم(و در این مورد اگه بخواید براتون توضیح میدم) فکر میکنم واقعا حرف درست و مسخره اییه!!! و الان حداقل رو 4 تا بستیم!!!!:nishkhand: :gol:


سلام
خدمت دوست و هم رشته ای عزیز
اولا که الحمدلله جو دانشگاه تهرانم داره خوب میشه و دست گل هایی مثل شما رو داره تحویل جامعه میده[spoiler]((من بخاطر اوضاع سیاسی حاکمش اونجا نرفتم))[/spoiler]
دوما هم باید بدونی که تصمیم بزرگی گرفتی
آیا تا آخر راه همینجوری می مونی؟
خدای نکرده فردا به قول بچه ها چپه نکنی؟
سعی کن احساساتی عمل نکنی
خب ماها گاهی یه سخنرانی خوب که گوش میدیم کلی انرژی داخلمون ایجاد میشه که اینکارو میکنم و..
ولی فردا آدم قراره تو زندگی واقعی محک بخوره
البته تصمیمایی که گرفتی چیز عجیبی نیستن و شاید منم به همشون اعتقاد دارم
در ضمن خیلی از خانمها هم عاشق همچین زندگی هستن

انشالله که خدا اولاد صالحی بهت بده که ذخیر آخرتت هم بشن و باقیات الصالحات حساب شن

ولی خب
بازم میگم همیشه سعی کن افکاری که میخوای عملی کنی بره تو خون و جوارحت و یه وقت خدای نکرده پشیمون نشی...

mahdiazad;213524 نوشت:
خودم دانشگاه تهران مهمدسی مکانیک میخونم ولی مطمئنم بهترین علمی رو که یه خانم میتونه به دست بگیره باتوجه به روحیات و مسئولیت هاش، یه رشته علوم تربیتی یا اسلامیه...که کمک میکنه به مهمترین وظیفه خانم.غیر اینه؟! اصلا برام معنی نداره که یه رشته مهندسی مثلا عمران بخونه؛فکر کنید بچه میپرسه مامان کجاست؟ بگید سره ساختمون!!!:khaneh: !
:gol:

یکی از دلایل منم برای انتخاب نکردن از بین همکلاسی ها و چادری های محکم دانشگاه همین بود
گرچه واقعا بعضیاشون تخصص لازم تربیتی و دینی رو هم دارن
ولی خب هر کی یه سلیقه ای داره...

حالا بازم اگر هم رشته بودین بعدا میتونستن به شما کمک کنن
گرچه الانم اگر عمران باشن تو دروسی مثل استاتیک و مقاومت میتونن کمک حالتون باشن
البته بعیده این دروس تو صنعت بکار بیاد

ولی خب خانمای مهندس هم میتونن یه شغل خوب دشاته باشن مثلا معلمی تو هنرستانهای فنی و..
و محیط کاملا دخترونه و..

mahdiazad;213524 نوشت:

(یه سری موضوعات جزئی دیگه هست مثلا من به جز موسیقی های محلی و مذهبی گوش نمیدم ولی ایشون به موسیقی های پاپ هم علاقه دارن!!!
یا من ساده زیستی رو خیلی دوست دارم ولی ایشون مثلا میگه مگه یخچال ساید چه اشکال داره)

نمیدو.نم شاید من زیاد دارم وسواس به خرج میدم ولی خب دلم آروم نمیگیره، از طرفی فکر میکنم در خیلی موارد هم مشترکیم....دوستشم دارم خئلی!

اگه راهنماییم کنید ممنون میشم!ببخشید طولانی شد!!!:gol:


قسمت اصلی سوال شما!!!

خب ایجا نیاز به نظر کارشناسی داره که باید از جناب حامی کمک بگیرید

اینجا دیگه بحث تفاوتهاس

در مورد موسیقی که میگی حالا خود موسیقی شاید چیزی نباشه
ولی اینکه چی شده از موسیقی پاپ لذت میبرن
و اینکه چقدر همچین شخصی چقدر میتونه همپای شما انقلابی زندگی کنه
و اینکه ...
کاش بیشتر ازشون شناخت پیدا میکردین
بله محبت که بیاد فقط دل حکم فرما میشه
و عقل اصلا انرژی تصمیم گیری نداره و فقط میگه بیخال و بزار آرامش داشته باشیم

خدا نکنه تصمیمتون احساسی باشه

چقدر از خانوادشون شناخت دارین
خانوادشون چقدر تو مسائل دینی و اعتقادی محکم هستن
تو سیاست با هم مشکلی ندارین؟

اگر یکیتون نبودیا مثلا ارتباط با دعوا تموم میشد باز سر این عقیده هاتون و تفکرات انقلابی میومندید؟

با توجه به یخچال ساید بای ساید[spoiler]((گرچه اینا از خصوصیات یه زنه که نسبت به وسایل منزل و تزئیناتش حساس باشن))[/spoiler]
اگر تو زندگی به بحران برسید ایشون سطح قناعتشون چقدره؟
تحمل میتونن کنن؟
بهر حال هر مردی که میره سراغ تفکرات جهادی و انقلابی شاید یه روز نیاز بشه همه چیشو پای آرمانش بده

آیا اگر احساس رو کنار بزارید((حتی واسه چند لحظه))عقل بهتون میکه ایشون همپای شما هستن؟

در ضمن اگر یمخوای بتونی راحت تر فکر کنی

خیال کن این اتفاق برای رفیقت داره میوفته و تو داری راهنماییش میکنی
حالا به رفیقت از معایب این ازدواج چیا میگی؟
بی زحمت اینارو به کارشناس محترم جناب حامی بگو...

از همین الان معلومه آبتون توی یک جوی نمیره :shookhi:
ولی خب وجود بعضی تزادها طبیعیه و بعضیها اعصاب خرد کن!
مثلاً ممکنه زن درونگرا باشه و بیشتر خانه نشین باشد و مرد برونگرا باشه و هی به زن بیچاره فشار بیاره که تو باید بیایی مهمونی، هفته ای 8 روز باید بریم بیرون از خونه، مردم از بس که در و دیوار خونه رو دیدم و ...
بنابراین، تزادهایی که فکر میکنید خیلی روی زندگیتان می تواند تاثیر داشته باشد را لیست کنید و ببینید آیا در ایشان هست؟[SPOILER]
مثلا من عادتی دارم که با هر زنی نمیتونم سازگار باشم. وقتی یک شوخی با نامحرم می بینم اعصابم خرد و خاک شیر میشه و چند روز گیج و منگ میشم. پس با کسی ازدواج می کنم که سر به زیر باشه و نامحرم جرات شوخی کردن با اون خانوم رو نداشته باشه[/SPOILER]
بعضی تزادها هستند (اکثر) که با صبر در برابر آنها، زمینه ی رشد خودتان را فراهم می کنید.
بعضی افراد به خاطر صبر در مقابل اخلاق همسرش به جایی رسیده اند و برخی به خاطر همسو بودن همسر، این به طبع خودتان بستگی دارد که جزو کدام دسته باشید.
[SPOILER]طبع حافظ به مسافرت نمیخورد ولی طبع سعدی برعکس حافظ بود با اینکه هردو آدمهای خوبی هستند ولی همسفر خوبی نشاید که باشند![/SPOILER]

باعرض سلام و تشکر
بسیار خوشحالیم که شما از زمانی پا به دانشگاه گذاشتید بر خلاف عرف معمول و مرسومی که بعضی وقت ها مشاهده می شود بیشتر دایره نگرش و عقاید خود را حفظ کرده و حتی دایره عقایدی و رفتاری خودتان را بسته تر کرده اید بنده ضمن احترام به عقاید شما که امیدورام بسته تر از این که هست نشود، شما را به نکات زیر دعوت می کنم:
1- خدمت شما عرض کنم فلسفه ازدواج این نیست که شما به قول خودتان بیشترین کمک را به دین خدا داشته باشید . کمک و ترویج دین اسلام اصولا وظیفه هر مسلمان چه مجرد و متأهل است که ابتدا فرد باید آگاهی کامل نسبت به دین پیدا کند و خودش انجام دهد و به دیگران هم با توجه به شرایط و موقعیت ها و ظرفیت ها انتقال دهد. پس فلسفه ازدواج کمک به دین نیست بلکه هر انسانی یک سری نیازها، انتظارات و خواسته هایی دارد که به صورت فطری در کنار جنس مخالفش برآروده می شود البته داشتن چهارچوب دین (تفاهم مذهبی) و رعایت آن باعث سازگاری بهتر زوجین خواهد شد.
2- ما نباید عقاید خودمان را به طرف مقابلمان تحمیل کنیم موضوع علاقه مندی و تفاوت های فردی در انتخاب رشته تحصیلی و یا سبک زندگی قابل احترام است و نباید چنان تصور شود که ما مالک همسر خود هستیم و باید همانطور که ما می اندیشیم آنها هم هماطور بیاندیشند و یا رفتار آنها کاملا مورد پسند مان باشد. بلکه ما و همسرمان یک سری نیازهایی داریم که در کنار هم این نیازها برآورده می شود و اگر انگیزه و استعداد پیشرفت و کمال را داشته باشیم به دلیل آرامشی که بعد از برآروده شدن نیازهای انسانی مان به وجود می آید، ممکن است به سمت آعلی علیین حرکت کنیم.
3- شما در اول بحث فرمودید عقاید من را 90درصد دخترها قبول ندارند و از طرفی در پایان متن فرمودید البته ما در خیلی از موارد با هم مشترکیم امیدواریم طرف مقابلتان جزء ده درصد استثنا باشند.
4- موضوع علاقه هایی مانند موسیقی پاپ و یا سنتی باید با متخصص احکام بررسی شود و شما اگر همسرتان با آگاهی از حکم شرعی موسیقی پاپ را کنار بگذارد و انگیزه درونی داشته باشد این انگیزه پایدار تر است و شما نمی توانید اگر ایشان موسیقی مورد میل شما را گوش نمی دهند ازطرفی مزاحمتی برای شما ندارد، از ایشان انتقاد کنید یا دلخور شوید.
5- شما باید بدانید ا صرف احساسی عشق و علاقه باعث خوشبختی نخواهد شد و از طرفی ملاک، احساس فعلی شماست و اگر فکر می کنید این تغییرات جدید ماندگار و پایدار بوده و برای شما اهمیت دارد بدانید که ریسک ازدواج تان بالاست زیرا بعد از ازدواج و گذشت مدتی از زندگی زناشویی و کاهش احساسات این تفاوت در عقاید و سبک تفکر پررنگ تر شده و باعث ناسازگای های خانوادگی خواهد شد.
6- این سبک اعتقادی و تفکر شما نسبت به ازدواج بسیار کمال گرایانه و وسواس گونه است که شما باید قدری تعدیل فرمایید موفق باشید.

موضوع قفل شده است