علت دو نیمه شدن دریا در زمان موسی (ع) کشف شد !

تب‌های اولیه

30 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علت دو نیمه شدن دریا در زمان موسی (ع) کشف شد !

پژوهشگران آمریکایی اعلام کردند که دو نیمه شدن دریا برای عبور پیروان حضرت موسی (ع) از تعقیب لشکریان فرعون مبتنی بر قوانین فیزیکی است.
یک باد شرقی که در آن شب می‌وزید، می‌تواند همانطور که در تورات و قرآن آمده است، سبب دو نیمه شدن دریا شده باشد.
این محققان این نتیجه را با استفاده از طرح های رایانه ای به دست آورده اند.
این دستاورد بخشی از تحقیقات این دانشمندان در ارتباط با اثر باد بر آب است.

‘کارل دروز’ که سرپرستی این تحقیق را برعهده داشته است، گفت که تصاویر رایانه ای تقریبا با آنچه که در کتاب ‘سفر خروج’ در
کتاب مقدس مطرح شده، مطابقت دارد





در این گزارش یادآوری می‌شود، بر اساس دینامیک مایعات می‌توان این مطلب را درک کرد. باد به گونه ای آب را به حرکت در می‌آورد که براساس قوانین فیزیک یک گذرگاه امن ایجاد می‌کند که آب در دو طرف قرار می‌گیرد و ناگهان آب به جای خود برمی‌گردد.
داستان ها در کتابهای مذهبی با کمی‌اختلاف همگی حکایت از آن دارد که در سه هزار سال پیش حضرت موسی (ع) و پیروانش تحت تعقیب نیروهای فرعون به سمت دریا حرکت می‌کنند. دریای سرخ در مقابل نیروهای پیشرو به دو نیمه تبدیل می‌شود و پس از آنکه این نیروها از دریا عبور می‌کنند دریا به حال اول برمی‌گردد و لشگریان فرعون غرق می‌شوند.

‘دروز’ و همکارانش درحال تحقیق درباره اثر باد در عمق آبهای اقیانوس و چگونگی تاثیر توفان های اقیانوس آرام و حرکت امواج بر اعماق دریا هستند.
گروه زیر نظر ‘دروز’ به نقطه ای در جنوب دریای مدیترانه اشاره می‌کنند و مدل خود را بر اساس شکل زمین ها در سه هزار پیش ترسیم کرده اند که باعث نقل این داستان شده است.
بر اساس این طرح رایانه ای، اگر بادی با سرعت ۶۵ مایل در ساعت در آن شب به مدت ۱۲ ساعت وزیده باشد، امکان دو نیمه شدن دریا تا عمق دو متر امکان پدیر بوده است.
در پایان پژوهش گروه تحقیق ‘دروز’ آمده است: مردم جهان قرن هاست که از داستان عبور حضرت موسی از دریا شگفت زده شده اند و از خود پرسیده اند که آیا این امر حقیقت تاریخی دارد. آنچه که این تحقیق نشان می‌دهد این است که توصیف دو نیمه شدن دریا اساسی در قوانین فیزیکی دارد. می‌برد.



_________________
منبع: jahannews.com

میشه یه لینک از یه سایت خارجی پیدا کنی در این رابطه ؟؟

سلام علیکم
ممنون از سادات عزیز
سوال اینه هدف از این مطلب بی تاثیر کردن قدرت خدا بر این اتفاقه؟یعنی دقیقا اون لحظه ای که حضرت موسی و قومشون به دریا رسیدن بر حسب اتفاق دریا به دونیم تقسیم شده؟؟

خب سرکار سادات گرامی ...از مطالبتون فهمیده میشه که دو نیم شدن دریا معجزه نبوده .؟ درسته .؟

سلام دوستان خوبم.
اشتباه برداشت نشه.

نقل قول:
سلام علیکم
ممنون از سادات عزیز
سوال اینه هدف از این مطلب بی تاثیر کردن قدرت خدا بر این اتفاقه؟یعنی دقیقا اون لحظه ای که حضرت موسی و قومشون به دریا رسیدن بر حسب اتفاق دریا به دونیم تقسیم شده؟؟
دريا بر حسب اتفاق به دونيم نشده!!!
دريا با وزش بادي با آن سرعت كه به اذن خداوند صورت گرفته به دونيم شده. در شرايط عادي هيچ وقت بادي با اين سرعت نمي وزرد اما در آن شب به اذن خدا و براي نشان دادن معجزه اين اتفاق صورت گرفت.
نقل قول:
خب سرکار سادات گرامی ...از مطالبتون فهمیده میشه که دو نیم شدن دریا معجزه نبوده .؟ درسته .؟
سلام. خير . مطلب اين مفهوم را نمي رساند بلكه معجزه را تاييد ميكند.
معجزه چيست؟
چيزي كه بشر از انجام آن عاجز است. مگر بشر مي تواند چنين بادي را با چنين سرعتي ايجاد كند؟!!!

1. لینکی که جناب سادات معرفی فرمودند به صورت کامل به شرح زیر است:
http://www.theglobeandmail.com/news/technology/science/wind-could-have-parted-red-sea-for-moses-researchers/article1717369/

سلام دوستان عزیز( و قابل توجه سادات گرامی)
این دانشمندان با تکیه بر علم دینامیک مایعات می گویند بادی با شرایط خاص ودر در آن زمان تغییرات فیزیکی(ایجاد گذر گاه) را ایجاد کرده
1- خداوند تبارک و تعالی از این تغییرات که خارق العاده بوده و به اذن الهی بوده حضرت موسی را مطلع می کند
2- انجام اینکار در شرایط خاص و زمان مشخص انهم فقط یک بار تاکنون انجام شده( این معجزه )
3- اگر فرض کنیم دانشمندان این اتفاق را صرفا" علمی تلقی کنند و حتی نتوانند یک مورد مشابه برای آن بیاورندو عملا"هم
موردی دال بر اثبات دلایل علمی داشته باشند این هم معجزه است

موفق و موید باشید

..یا ستار..

با سلام..

نقل:

دريا بر حسب اتفاق به دونيم نشده!!!
دريا با وزش بادي با آن سرعت كه به اذن خداوند صورت گرفته به دونيم شده. در شرايط عادي هيچ وقت بادي با اين سرعت نمي وزرد اما در آن شب به اذن خدا و براي نشان دادن معجزه اين اتفاق صورت گرفت.


این نظریه ؛چونین ضرورتی را به دنبال ندارد؛چون علوم تجربی ؛هیچگاه ضرورت قطعی را به دنبال نخواهد داشت؛به عبارتی علوم تجربی علومی مدت پذیر و قابل تکامل می باشد؛که در هر عصری بر حسب علوم اتخاذ شده ؛مورد بررسی قرار می گیرد؛نتیجتا هیچگاه علت اصلی چونین امری مشخص نخواهد شد؛چون منشا علت مادی نیست...به عبارتی شبیه سازی علمی هست نه اصل ماجرا...البته در هر عصر نیز شبیه سازی ؛تعلق به علوم همان عصر دارد...

پس اصل این مطلب که این معجزه خارج از طبیعت نیست درست می باشد؛ولی علت ایجاد چونین امری در علم فقط شبیه سازی می گردد ؛..نتیجتا خداوند ؛همه عللی که باید در طبیعت منجر به باز شدن رود گردد ؛یکجا از راه غیر طبیعی برای پیغمبر جمع نمود وان امر اتفاق افتاد ؛یعنی این اتفاق در طبیعت افتاد ولی علت اتفاق برخلاف جریان علل مادی بود ....نتیجتا اینکه در ان شب چونین بادی به صورت عادی وزیدن گرفت دلالت بر چونین امری نمی باشد...یعنی ممکن است اصلا در ان شب باد هم نوزیده باشد؛چون علل غیر طبیعی ؛سرایت در علل مادی ندارد ؛تا منشا وزیدن باد گشته باشد...

یاحق.

باسلام خدمت شما دوستان لازم است سوالی را مطرح وبه جواب آن بپردازیم تا بحث های مطرح شده هم مشخص شود:
سوال این است که:

آيا علت معجزه قوانين طبيعي كشف نشده است و در اثر پيشرفت علم آيا امكان دارد علت معجزه كشف شود و اگر نه چگونه است در طبيعت امور ماوراي آن وارد مي شود؟
درجواب باید بگویم که:

همان گونه كه در نامه ي خود مرقوم فرموده ايد، اينكه معجزه را امر خارق عادت، بدون علت محقق شده باشد، امري نامعقول و غير قابل قبول است. و با باورها و آموزه هاي دين هم سازگار نيست. قرآن كريم با خطاب به منكران، آنان را متذكر قانون عليت مي كند و مي فرمايد:( أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْ ءٍ أَمْ هُمُ اَلْخالِقُونَ) آيا بدون هيچ علتي به وجود آمده اند يا خود، خالق خويشند. بنابراين معجزه، استثنا از قانون عليت نيست. بلكه بر اساس قانون علت و معلول است. حال اين سؤال مطرح مي شود كه آيا معجزه، معلول علل طبيعي ناشناخته است؟ يعني انبيا، قبل از ديگران از قوانين و فرمولهاي طبيعي و دست يافتني بشر آگاه شده اند و بشر به مرور زمان و با پيشرفت علم، مي تواند اين علل و قوانين را بشناسد. و از همين رو معجزات امري نسبي هستند و يك پديده در يك زمان اعجاز شمرده مي شود و در زمان ديگر اعجاز نخواهد بود. حقيقت، اين است كه همان گونه كه شما در نامه خود مرقوم نموده ايد اگر معجزات مستند به علل طبيعي ناشناخته اي باشد كه بعداً به مرور زمان كشف خواهد شد، در اين صورت، در واقع معجزه نخواهد بود و اساساً معجزه منتفي مي گردد. معجزه، همواره وصف اعجاز خود را حفظ خواهد كرد، هر چند پيشرفت علم و دانش بشر، روز به روز با سرعت بيشتري ادامه يابد. حق اين است، كه معجزه، علت ماوراء طبيعي دارد، يعني علتي كه هر چه علوم تجربي و دانش بشري افزون گردد، كشف نخواهد شد چون خارج از محدوده علل طبيعي است. سخن گفتن كودكي كه تازه به دنيا آمده و بر اساس علل طبيعي اظهار سخن معنادار محتاج گذشت زمان و فراهم شدن آمادگي هاي لازم جسمي و فكري و شعور و اراده است، زنده كردن مرده اي كه سالهاست بدن آن زير خاك پوسيده است، شكاف دريا با اشاره ي عصاي موسي و باز شدن جاده هموار و ايستادن دو ديواره بزرگ آب در دو طرف آن تا پايان زمان عبور بني اسرائيل و فروريزي آن هنگام عبور فرعونيان... مستند به عللي ماوراء طبيعت است. يعني معجزه از يك سو بر اساس قانون عليّت و مستند به يك علت است و از سوي ديگر اين علت از علل طبيعي (خواه شناخته شده و خواه ناشناخته)نيست بلكه علتي ماوراء طبيعي است [توضيح: در عالم طبيعت هر معلولي مي تواند مستند به علل متعددي باشد. اين علل برخي طبيعي هستند و برخي ماوراء طبيعي و علل طبيعي نيز يا شناخته شده است يا فعلاً ناشناخته است. به نمودار توجه شود: هر كدام از اين مجموعه علل، مي تواند سبب تحقق معلول باشد. علل ناشناخته طبيعي علل شناخته شده طبيعي علل ماوراء طبيعي {tمعلول t} بشر، با پيشرفت علم و دانش مي تواند و برايش مقدور و ممكن است كه مجموعه ي علل طبيعي را كشف كند. اما علت ماوراء طبيعي خارج از حيطه علم و قدرت بشر است و پيشرفت علم، آن علت را در دسترس بشر قرار نمي دهد. معجزه مستند به اين دسته از علل است. يعني در علل اينكه مستند به قانون عليت است اما فراتر از علل طبيعي است.] اما اشكالي كه در اينجا مرقوم نموده ايد، اين است كه چگونه امر ما فوق طبيعت مي تواند در طبيعت تأثير گذار باشد. شما طبيعت و ماوراء طبيعت را دو امر كاملاً مستقل و بي ارتباط با يكديگر تصور كرده ايد؛ در حالي كه چنين نيست. عالم هستي حقيقت واحد به هم پيوسته از علل و معاليل است كه از منبع و منشأ فيض و هستي يعني خداوند آغاز مي شود، و در پائين ترين مرتبه ي سلسله علل و معاليل، عالم طبيعت با مجموعه ي علل و معاليل خود قرار مي گيرد. عالم طبيعت با تمام علل و معاليلش هستي و وجود خود را از عالم ماوراء طبيعت مي گيرد. بنابراين عالم طبيعت نه تنها گسسته و مستقل از عالم ماوراء طبيعت نيست بلكه خود، محصول و نتيجه ي تأثير ماوراء طبيعت است. بر همين اساس، قلمرو قانون علت و معلولي در عالم طبيعت، منحصر در رابطه ي بيان علل طبيعي با معلول طبيعي نيست بلكه علل ماوراء طبيعي نيز در عالم طبيعت تأثير مي گذارند، كه بارزترين نمونه ي تأثير مافوق طبيعت در طبيعت، (خلقت عالم طبيعت توسط خداوند است. تأثيرگذاري روح و نفس كه امري ماوراء طبيعي است بر بدن و جسم انسان، تأثيرگذاري اعمال و نيّات مثبت و منفي انسان - مانند صدقه دادن و نيّت خيرخواهانه نسبت به همنوعان و... - در قلمرو طبيعت تأثير فرشتگان در جهان طبيعت، نمونه هايي از تأثير مافوق طبيعت در طبيعت است. براي اطلاع از حقيقت معجزه و مسائل مربوط به آن، كتب ذيل سودمند است:
1. معجزه شناسي، محمدباقر سعيدي روشن
2. وحي و نبوت، شهيد مطهري.
3. تناقض نما يا غيب نمون، محمدامين احمدي.

فکرکنم با این جواب نکات مبهم برایمان مشخص شود.موفق باشید.

[=Century Gothic]با سلام
لینک کار نمیکند
:Gig:

سلام

اگه قرار باشه بادی با این سرعت بخواد دریا رو بشکافه دیگه کسی لازم نیست از توی دریا رد بشه , همه توی هوا پرواز میکنن میرن اونطرف !!!

بسم الله
معجزه هم علم است.و بر طبق علم و قانون پیش می رود.
خداوند به هر کس بخواهد آن علم را می دهد.
اصلا عالم یعنی علم انباشته روی هم

عبدالحسین;53612 نوشت:
سلام

اگه قرار باشه بادی با این سرعت بخواد دریا رو بشکافه دیگه کسی لازم نیست از توی دریا رد بشه , همه توی هوا پرواز میکنن میرن اونطرف !!!

سلام.
خود اين هم يك معجزه است دوست گرامي.
اينكه خداوند باد را فقط در جهت دريا هدايت كرده تا به افراد آسيبي نرسه و فقط دريا را بشكافد.

بسمه تعالی
با سلام و تشکر
عموم مفسرين و تاريخ نگاران موافق نقليات يهود، شكافته شدن دريا و راه يافتن بنى اسرائيل را از معجزات و خوارق عادات می‏شمارند و از ظاهر آيات قرآن نيز چنين فهميده‏اند.
اما اینکه این معجزه به چه صورت بوده است فرضیه هایی وجود دارد. يكى از دانشمندان اسلامى (سر سيد احمد خان هندى) آياتى را كه در اين باره است- در سوره‏هاى بقره، طه، شعراء- با هم مقايسه نموده، و وضع جغرافيايى قديم شمال بحر احمر را در نظر گرفته، چنين ميگويد: كه موسى بنى اسرائيل را از مغرب و از شمال بحر احمر- كه در آن زمان درياى كم عمقى بوده- در هنگام جزر عبور داد، فرعون غافل با سپاه و ارابه‏ هاى جنگيش همين كه به آنجا رسيد و خواست شتابان بگذرد ناگهان دريا بحال مد در آمده غرقشان ساخت.
اما با توجه به آیات، شكافته شدن دريا با عصا يك امر استثنائى بوده و اگر جزر و مد طبيعى بود كه عصا زدن لازم نداشت و نيز خدا منت نمى‏گذارد و علاوه وسط دريا شكافته نميشد و مضافا دريا در جزر و مد بصورت دو ديوار در نمي آید.
و مطلبی هم که جناب سادات نقل کرد تنها فرضیه است. و برخی از اشکالات فرضیه قبلی در اینجا هم وارد است.
تشکر:Gol:

با سلام خدمت تمامی عزیزان خداجوی
فقط 2 دلیل در رد این ادعا عرض میکنم:
1- حتی اگر ما کاهش 2 متری آب را هم قبول کنیم به نظر شما این میزان کاهش آب برای عبور از دریا کافی است؟!
2- گفته شده است که هنگام عبور بنی اسرائیل از کف دریا به حدی آن خشک بود که از راه رفتن افراد از روی زمین گرد و خاک برمیخواست!
با تشکر

سادات;53137 نوشت:
پژوهشگران آمریکایی اعلام کردند که دو نیمه شدن دریا برای عبور پیروان حضرت موسی (ع) از تعقیب لشکریان فرعون مبتنی بر قوانین فیزیکی است.
یک باد شرقی که در آن شب می‌وزید، می‌تواند همانطور که در تورات و قرآن آمده است، سبب دو نیمه شدن دریا شده باشد.
این محققان این نتیجه را با استفاده از طرح های رایانه ای به دست آورده اند.
این دستاورد بخشی از تحقیقات این دانشمندان در ارتباط با اثر باد بر آب است.

‘کارل دروز’ که سرپرستی این تحقیق را برعهده داشته است، گفت که تصاویر رایانه ای تقریبا با آنچه که در کتاب ‘سفر خروج’ در
کتاب مقدس مطرح شده، مطابقت دارد





در این گزارش یادآوری می‌شود، بر اساس دینامیک مایعات می‌توان این مطلب را درک کرد. باد به گونه ای آب را به حرکت در می‌آورد که براساس قوانین فیزیک یک گذرگاه امن ایجاد می‌کند که آب در دو طرف قرار می‌گیرد و ناگهان آب به جای خود برمی‌گردد.
داستان ها در کتابهای مذهبی با کمی‌اختلاف همگی حکایت از آن دارد که در سه هزار سال پیش حضرت موسی (ع) و پیروانش تحت تعقیب نیروهای فرعون به سمت دریا حرکت می‌کنند. دریای سرخ در مقابل نیروهای پیشرو به دو نیمه تبدیل می‌شود و پس از آنکه این نیروها از دریا عبور می‌کنند دریا به حال اول برمی‌گردد و لشگریان فرعون غرق می‌شوند.

‘دروز’ و همکارانش درحال تحقیق درباره اثر باد در عمق آبهای اقیانوس و چگونگی تاثیر توفان های اقیانوس آرام و حرکت امواج بر اعماق دریا هستند.
گروه زیر نظر ‘دروز’ به نقطه ای در جنوب دریای مدیترانه اشاره می‌کنند و مدل خود را بر اساس شکل زمین ها در سه هزار پیش ترسیم کرده اند که باعث نقل این داستان شده است.
بر اساس این طرح رایانه ای، اگر بادی با سرعت ۶۵ مایل در ساعت در آن شب به مدت ۱۲ ساعت وزیده باشد، امکان دو نیمه شدن دریا تا عمق دو متر امکان پدیر بوده است.
در پایان پژوهش گروه تحقیق ‘دروز’ آمده است: مردم جهان قرن هاست که از داستان عبور حضرت موسی از دریا شگفت زده شده اند و از خود پرسیده اند که آیا این امر حقیقت تاریخی دارد. آنچه که این تحقیق نشان می‌دهد این است که توصیف دو نیمه شدن دریا اساسی در قوانین فیزیکی دارد. می‌برد.



_________________
منبع: Jahannews.com

دوست عزيز
پيامبران خصوصا پيامبران اولوالعزم در زمان خود معجزاتي مي آوردند كه علم آن زمان در آن زمينه پيشرفت داشت مثلا در زمان حضرت موسي علم سحر و جادو و در زمان حضرت عيسي علم پزشكي و در زمان پيامبر اكرم (ص) شعر و شاعري رواج بسيار داشت لذا معجزات حضرت موسي عصا شدن اژدها و ... و معجزات حضرت عيسي از نوع پزشكي مثل زنده كردن مردگان و شفاي كوري و پيسي و حتي تولد حضرت عيسي نيز معجزه بود و معجزه بزرگ پيامبر اكرم (ص) قرآن بود كه در شيوه بيان هيچ شعر و اثري مانند آن نبوده و نيست و نخواهد بود
اما در مورد كنار رفتن آب دريا در اثر ضربه زدن موسي (ع) به سطح آب عرض مي شود كه اين كار نه تنها معجزه است بلكه خلاف قوانين علمي و طبيعي است چون ماهيت معجزه ضدعلمي است و معجزه يك پديده ضدعلم است و به هيچ عنوان با علم توجيه نمي شود مثلا از نظر علمي محال است كه آتش نسوزاند ولي بر ابراهيم (ع) سرد و سلامت شد ، از نظر علمي محال است مرده اي زنده شود ولي عيسي (ع) اين كار را كرد ، از نظر علمي محال است تكه اي چوب خشك تبديل به اژدهايي مهيب و ترسناك شود ولي در دست موسي (ع) اين كار شد و از نظر علمي محال است فردي بيسواد كتابي چنان عظيم بياورد كه هيچكس را ياراي مقابله با آن نباشد ولي پيامبر اكرم (ص) اين كار را كرد و علت آن هم اراده خداست

mah13852006;276481 نوشت:
دوست عزيز
پيامبران خصوصا پيامبران اولوالعزم در زمان خود معجزاتي مي آوردند كه علم آن زمان در آن زمينه پيشرفت داشت مثلا در زمان حضرت موسي علم سحر و جادو و در زمان حضرت عيسي علم پزشكي و در زمان پيامبر اكرم (ص) شعر و شاعري رواج بسيار داشت لذا معجزات حضرت موسي عصا شدن اژدها و ... و معجزات حضرت عيسي از نوع پزشكي مثل زنده كردن مردگان و شفاي كوري و پيسي و حتي تولد حضرت عيسي نيز معجزه بود و معجزه بزرگ پيامبر اكرم (ص) قرآن بود كه در شيوه بيان هيچ شعر و اثري مانند آن نبوده و نيست و نخواهد بود
اما در مورد كنار رفتن آب دريا در اثر ضربه زدن موسي (ع) به سطح آب عرض مي شود كه اين كار نه تنها معجزه است بلكه خلاف قوانين علمي و طبيعي است چون ماهيت معجزه ضدعلمي است و معجزه يك پديده ضدعلم است و به هيچ عنوان با علم توجيه نمي شود مثلا از نظر علمي محال است كه آتش نسوزاند ولي بر ابراهيم (ع) سرد و سلامت شد ، از نظر علمي محال است مرده اي زنده شود ولي عيسي (ع) اين كار را كرد ، از نظر علمي محال است تكه اي چوب خشك تبديل به اژدهايي مهيب و ترسناك شود ولي در دست موسي (ع) اين كار شد و از نظر علمي محال است فردي بيسواد كتابي چنان عظيم بياورد كه هيچكس را ياراي مقابله با آن نباشد ولي پيامبر اكرم (ص) اين كار را كرد و علت آن هم اراده خداست

با سلام.

معجزات حتما توجیه علمی دارند ولی توجیهشون چون هنوز کشف نشده پوشیده است و الا اگه کشف بشه که دیگه معجزه نیستن.
علامه طباطبایی(ره) توی جلد یک المیزان همینو میگه که معجزات محاله بیرون از قوانین طبیعت باشن...

چون خدا می فرماید: ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها....

بنابراین معجزات هم از قوانین همین دنیا پیروی میکنن, قوانینی که ممکنه بعدها (مثلا بعد از ظهور امام زمان(عج)) دلیلشون از نظر علمی کشف بشه ولی چون در زمانی که به وقوع رسیدن رازشون پوشیده بود معجزه بودن

[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او

پيرو فرمايش بزرگواران :

سوره: 41 فصلت .. آیه: 11

سپس آهنگ [آفرينش] آسمان كرد و آن بخارى بود پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد آن دو گفتند فرمان‏پذير آمديم.

باسپاس..[/]

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام و درود بر همگی

من فقط نظر خودم را بگم . به نظر من معجزه ضد علم نیست بلکه یک علم خدایی (الهی ) هست زیرا خداوند برترین عالم و عالم نامحدود هست . از او چنین چیز ساده ای به راحتی بر می آید اما !
اما چون چنین چیزی در دنیای ما بوجود آمده و با عناصر طبیعی کره زمین سرو کار داشته ، پس صد در صد دلایل علمی دارند و در آینده این علم مربوط به طبیعت زمین که چرا به آن شکل شد کشف خواهد شد .

چرا که خداوند تا حدی به پیامبران علم داده است که در حد انسانیت باشد ، فرض بگیریم تا آخرین درجه ظرفیت علمی هر پنج پیامبر اعظم رو بهشون داده است .
و این ناممکن نیست که بشر در زمانی به چنین علمی برسد . و اما دلایل فراطبیعی که همان علم الهی هست هم در آن دخالت می کند و آن از محدوده و توانایی مغز انسان خارج است ، علم مخصوص به خداست .
وقتی میگوییم عالم نامحدود (خداوند) یعنی علم نامحدود داره یعنی با علم و دلایل فیزیک و .... که بخشیش به مادی مربوطه و بخشیش به چیزای دیگه که معنوی نام میگیره سروکار داره . ما انسان ها می توانیم در آینده به بخش علم فیزیکی که مربوط به زمین و دنیای مادی خودمان هست برسیم .
و اینکه بیاییم و بگوییم معجزه امر ضد علم هست با واقعیت جور در نمیاد .

[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او

سوره: 41 فصلت .. آیه: 11

سپس آهنگ [آفرينش] آسمان كرد و آن بخارى بود پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد آن دو گفتند فرمان‏پذير آمديم..

نخواستم آيه كوتاه اما پرمعنا و پرمحتواي بالا را با برخي كلمات يا جملات ناسازگار تخريب نمايم ازاينرو جداگانه ارسالشان نمودم يا مينمايم..

سادات;276539 نوشت:
علامه طباطبایی(ره) توی جلد یک المیزان همینو میگه که معجزات محاله بیرون از قوانین طبیعت باشن...

واگرفرمايش علامه بزگوار طباطبايي درست باشد كه احتمالا هم درست هم ميباشد .. واگر همه موجودات اين جهان را موجودات زنده اي فرض نماييم كه براساس يك سلسله مراتب بسيارمنظم هم خلق شده و همه بنوعي داراي چشم و گوش و زبان و ديگراندام جسمي و حسي هم بوده و ميباشند كه تنها چشم كنوني بشر يا علم ناقص ما ازديدن و درك و ارتباط با آنها يا همه آنها عاجز و ناتوان مانده و........ ؟؟

واگرمنظور و هدف خداوند قرآن نيز ازبيان همين آيه كوتاه افشاي همين راز و اسراربزرگتري دراين زمينه بوده و باشد كه بنوعي دارد آدرس و نشانه ميدهد كه اگر من كه خدا و خالق شما و جهان ميباشم توانستم با شما يا آب و بخار و زمين و ابر و باد و خاك و .. تماس و ارتباط برقرارنمايم و حرف بزنم و اگر ؟؟؟
و اگر در جايي ديگر نيز شما را {انسان را} از قدرت خودم قدرت داده وجانشين خود قراردادم؟؟{آيات مورد نظر}
مثلا:
سوره: 2 , آیه: 30

و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمين جانشينى خواهم گماشت ..

بنابراين گره هاي نه چندان كور اين قضيه نيز با دقت بيشتربه آيات و نشانه هاي خدا درقرآن گشوده خواهندشد و درنهايت تحقيقات دانشمندان و حرف سركارخانم سادات و علامه عزيزو بزرگوار طباطبايي قابل فهم و درك بهترو راحت تر حداقل براي منه بيسواد خواهندشد كه انسان نيز روزي راه ارتباط با همه موجودات ازقبيل ابروآب و باد و دريا و خاك را پيدا نموده و آنگاه ميتواند بعنوان اشرف مخلوقات و جانشين خدا و خليفه الله بر روي زمين و با نگرشي ديگر و بنوعي ديگر .. خود خدا .. بر آنها تسلط پيدا نموده و او نيز همچون خدايش بر آنها حكم رانده و دستور دهد تا ببيند كه چگونه دريا بفرمان و خواست او ازهم شكافته شده تا آنچه كه خواست و اراده خدايش درقرآن بوده اينبار توسط نماينده و جانشينش و با خواست و اراده خودش محقق گردد و ..

و فقط بايد منتظرزمان و گذشت آن بهمراه تلاش انسانهاي محقق و سخت كوشي كه براي علم و گشودن دربهاي ناگشوده علم تلاش و كوشش مينمايند ماند تا آنان معجزات پيامبران را نيز درچهارچوب علم و فهم بشري توجيه عقلاني نمايند و بايد اعتراف نمود كه زمان تنها كليد حل همه مشكلات نفهميده چندين هزار ساله و پنج هزارساله و دوهزارساله قبل و پيش بشربوده و همين زمان نيز كليد حل معماي همه معجزات پيامبران خواهدشد و همين زمان نيز به انسانهاي هزارسال ديگر ثابت خواهدنمود كه قرآن چه معجزه ساده..اما اسرارآميز و پيچيده اي بوده و خواهدماند كه بعداز1400سال هنوزساده ترين آيات و نشانه هاي علمي اش هم براي پيروانش قابل كشف و رمزگشايي نبوده و نخواهندبود و؟؟
و شايد قرآن تكرار مكرر معمايي هميشه جاري و ماندگار درزمان .. {البته و فقط براي پيروانش} .. گردد..{فقط براي پيروانش}
{چرافقط پيروان..چون اين پيروان هميشه درگيرترس ازتفسيربه راي و ارتكاب گناه خواهند ماند..اما غيرمسلمانان و آناني كه ترس از گناه تفسيربه راي نخواهند داشت براي كشف و رمزگشايي اين كتاب علمي و آيات آن هيچ ترسي ازاين واژه و كلمه و كاربرد آن نخواهند داشت و احتمالا همين رمزموفقيت آنان خواهد شد كه با ادامه اين روند بايد اعتراف نمود كه در نهايت كتاب قرآن احكامش متعلق به پيروان و علمش متعلق به غيرمسلمانان خواهدشد}
{والبته اگرجاي قسمت يا قسمتهايي از اين جمله و جملات هم دراينجا نبود اما باعرض معذرت و بدون آنكه قصد شنيدن تكرارهاي خوانده شده دراين رابطه {تفسيربه راي} را داشته باشم .. بهانه و موقعيت خوبي ايجاد گرديد تا درنهايت باكسب اجازه از اساتيد و بزرگواران ، آنها را دراينجا بازگونمايم كه درخواست عفو و بخشايش و هدايت نيز مينمايم}

باتقديروتشكر..
pargaj.blogfa.com[/]

به نام خدا
سلام

نظر مولانا رو هم بشنوید :

بحر قلزم دید ما را ، فانفلق. ( پس از هم شکافت )

به همین سادگی.

سادات;53289 نوشت:

معجزه چيست؟
چيزي كه بشر از انجام آن عاجز است. مگر بشر مي تواند چنين بادي را با چنين سرعتي ايجاد كند؟!!!

بله ، شاید بتونه . . .

آیا باقی معجزات پیامبران هم دلیل علمی داره؟ مثلا دو نیم شدن ماه توسط پیامبر اکرم(ص)، سرد شدن آتش بر حضرت ابراهیم، تولد مسیح و....... . احتمالا برای اینها هم دلیل علمی وجود داره. اگه به علمی بودنشون توجه بشه ممکنه معجزه بودنشون زیر سوال بره البته میشه گفت که دقت کنیم خداوند یه کاری رو بی اصولش انجام نمیده که در این صورت علم خداوند تایید میشه. این مسائل پیچیده بوده و ممکنه روی اعتقادات ما اثر بذاره.

[="Tahoma"][="Black"]این مقاله ای که می گویید را خودتان بخوانید:

http://www.plosone.org/article/info%3Adoi%2F10.1371%2Fjournal.pone.0012481

این اصلاً نمی گوید باد دریا را شکافت. می گوید:

  1. محققانی که یکی از آنها یک وبسایت طرفدار کتاب مقدس را اداره می کند در گذشته ادعا کرده اند باد ممکن است دریا را شکافته باشد
  2. برای آزمودن فرضیه آنها یک شبیه سازی کرده اند
  3. فهمیده اند که باد مورد نیاز باید از یک هاریکان درجه 5 هم قوی تر باشد!
دارند به طور غیر مستقیم می فهمانند که این جریان نمی تواند کار باد بوده باشد. در واقع دارند فرضیه قبلی را رد می کنند.[/]

سلام

امام علی ع هم به وفور از این معجزات داره، و در جایی خوندم که گفتن :
در آخر الزمان آنقدر علم پیچیده میشود که تشخیص علم از جادو غیر قابل تفکیک هست مگر برای ما...این یعنی اینکه دور معجزه رو خط بکشین چون علمی از طبقه عرش خداست و مربوط به قوانین موجود در لایه های بالاتر عالم نیست که انسان یا جن بتوانند به آن دست یابند...در واقع معجزه از منشاء خلقت نشات میگیرد و ربطی به قوانین حاکم بعد آن ندارد!

یعنی شاید علم هزار سال دیگه بتونه یک جوب را تبدیل به فلز بکند اما در نشئه نمی تواند دخالت کند یعنی نمی تونه اون و جان ببخشه! ...همانطوری که خدا می گوید اگر همه انسان ها جمع شوند قادر نیستند حتی مگسی را خلق کنن!

این یعنی شیطان نمی تواند از علوم پیچیده الهی با خبر شود که از روی اون کپی برداری کنه و اگر می بینید که یهودیان زیاد دارن روی این مسالئل مانور میدن بیشتر به خاطر القای اجنه در تولیدات علمی آنهاست!!!!

[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او

درتكميل صحبتها و شايد تاييدي براينكه گفته ميشود معجزات نيز ممكن است روزي اثبات علمي گردند وبا احترام به همه ديدگاههاي محترم بايد به چند نكته كه فعلا درذهنم موجوداند اشاره اي نمايم و ابتدا با چند سوال؟؟

آيا قبول و باور داريم كه قرآن نيز معجزه بوده وميباشد؟؟
آيا قبول داريم كه آخرين معجزه پيامبران الهي همين كتاب قرآن بوده و ميباشد؟؟
آيا اين معجزه بزرگتر بوده و خواهدبود يا اژدها شدن يك عصا؟؟ يا شكافته شدن يك دريا؟؟ يا زنده شدن يك مرده كه فعلا نمونه هايي ازآن درهمين زمانه هم برروي تخت بيمارستانها و حتي سردخانه روي داده و يا؟؟{وفعلا بحث علمي و غيرعلمي بودن آنها درميان نميباشد}
و اينك بنظرشما رتبه اين معجزه بظاهرساده و در واقع و بسيارهم پيچيده و اسرارآميز نسبت به ساير معجزات قبل ازخود چند خواهدبود؟؟
و در پايان .. آيا خداوند دراين آخرين معجزه بسياربزرگ و شگرفش ازانسان و پيروانش درخواست تعقل و تفكر نموده يا فرمان داده فقط آنرا تلاوت نموده وهيچ فكري نيز بر روي آيات مقدسش انجام ندهند؟؟چرا؟؟

اگرقرآن نيز يك معجزه است و اگرقرآن آخرين و بزرگترين معجزه است و اگرخداوند و خالق قرآن با خداوند وخالق تورات و انجيل و اژدهاشدن عصا و زنده كردن مردگان و شكافته شدن درياها و..و.. يكي ست و اين خدا وخالق توانا اگر ازبندگان و پيروان قرآن درخواست تعقل و تفكرنموده و آنان را بنوعي به تفكر يا مبارزه علمي طلبيده و اگر در ميان همه معجزات الهي رتبه قرآن نسبت به ساير معجزات بالاتر و بلكه بالاترين و بهترين خواهدبود و اگرقرآن كتاب علم هم ميباشد؟؟
چرانبايد اژدها شدن يك عصا نيز درچهارچوب يك علم و حتي يك علم خاص صورت گرفته باشد؟؟
و چرا نبايد همه معجزات را كه در ادامه راه خود به يك كتاب بنام قرآن ختم گرديده اند را درچهارچوب يك دليل و برهان يا منطق بشري و حتي علم بسيارهوشمند و آگاهانه و حتي خود علم ديده يا تصورنمود و چرا بايد به اين خيال كه آنها علمي يا قابل فهم و كشف نميباشند يا نخواهند بود از كوشش تعدادي محقق هموطن نيز براي پي بردن به آنها و پيدانمودن رمز گمشده آنها و حتي درآينده هاي دور و زدن استارت آنها ازاين لحظه و دراين مكان مقدس ممانعت بعمل آورده يا اجازه ندهيم كه براي كشف آنها هيچ تلاش و هزينه اي صرف شود؟؟

و ازديدگاهي ديگر يا متفاوت تر و؟؟
و آيا انسان اين زمانه يا امروزه توانسته بخوبي بر چند حيوان تسلط پيدا نموده و يا با آنها ارتباط فهمي برقرارنموده كه بعنوان مثال چوبي را پرت نمايد واز حيواني بخواهد تا برود و آنرا بازگرداند؟؟
و يا با دولفينها يا ساير حيوانات چطور؟؟ و حتي شيرهاي درنده و ببرهاي پر هيبت چطوركه آنان را مجبورنموده تا از حلقه هاي آتشين عبورنمايند؟؟
و آيا انسان امروزي نتوانسته كشف نمايد كه مثلا فلان سوراخهاي روي فلان گونه مار به چه منظور و هدفي نسب يا خلق گرديده اند كه مثلا ماموريت اين سوراخها براي جناب مار محترم و شكارچي چه خواهند بود؟؟{مثلا شناسايي طعمه هاازفاصله اي معين و تعيين شده}
و آيا اين انسان متفكر و كنجكاو و جسور و توانا نتوانسته كشف نمايد كه خطهاي بدن هرببر يا خال هاي بدن هرپلنگ داراي چه رمز و رازي ميباشند ؟؟ { كه مثلا اين خطها يا خالها مانند اثرانگشت هرانسان ميتوانند منحصربفرد بوده كه هيچ دوتايي درمثلا و حتي يك ميليون ببر و پلنگ هم مشابهه يكديگر پيدا نخواهدشد}
و آيا انسان امروز نتوانسته كشف نمايد فلان آهنگ فلان پرنده چه هدفي را در مواجهه با جفت خود يا نوع نر و دشمن خود دنبال مينمايد؟؟ و يا چرا گرگها بگونه اي آفرينش شده اند كه بايد رو به آسمان زوزه بكشند؟؟
چرا؟؟
و اگر پاسخها همه داده شده و درحين حال مثبت هم ميباشند..

آيا قبول داريد يا داريم كه دراين دنيا همه پديده ها و آفريده ها بر اساس يك سلسله مراتب بسيار دقيق ومنظم و هدفمند و توسط پروردگاري بسيار باهوش و اهل علم ومنطق خلق گرديده اند؟؟

ادامه دارد..[/]

[="Arial"][="RoyalBlue"]ادامه ازقبل..

آيا قبول داريد و داريم كه دراين دنيا همه چيز بر اساس يك سلسله مراتب بسيارمنظم و توسط پروردگاري بسيار باهوش و اهل علم ومنطق خلق گرديده است؟؟

و اگر اين پاسخ نيز مثبت باشد درنهايت ميرسيم به اين نقطه و نتيجه كه همانگونه كه هرگردي گردو نخواهد بود و هرانساني نيز داراي يك توانايي خاص و منحصربفرد خود ميباشد .. شايد يك عصاي مخصوص نيز با يك علم مخصوص نيزتوانايي اژدها شدن در لحظاتي خاص را هم داشته باشد...
و نيز بايد قبول داشته باشيم كه اگرانسان دراين سلسله مراتب توانسته زبان برخي حيوانات را بفهمد يا باسعي و كوشش فراوان و صرف ثروتهاي كلان درآينده نيز تعداد بيشتري ازاين زبانها را كشف نمايد و حتي راهي براي فرمانبرداري حيوانات ازخودش و در آينده بيابد..چرا نبايد قبول نمود و حتي ايمان و باور داشت كه ابر و باد و آب و خاك و همه موجودات و مخلوقات و پديده هاي خلقتي هم ميتوانند دراين زنجيره منظم آفرينشي داراي زباني خاص بوده و باشند و شايد روزگاري هرچند بسيارتابسيار هم دور يا نه چندان نزديك .. انسان هوشمند بعنوان اشرف و سرور همه آنها و همه كائنات بعد از خالق و آفريدگارش توانايي برقرارنمودن يك راه ارتباطي خاص با آنها را بيابد ؟؟واقعاچرا؟؟

واقعا چرا هضم اين موضوع براي عده اي ازما اينهمه مشكل ميباشد..آيا درسه هزارسال قبل هم اگر به يكنفرميگفتند گوشي موبايل يا رايانه و اينترنت چه ذهنيتي در ذهن آن شخص پيش ميامد و اصلا باورميكرد..حتي تصورش نيزدرآن روزگار بظاهر دور و دور بسيارهم ديوانه كننده ميامد چه رسد به قبول يا باورش .. ولي امروز و بعداز آن مدت زمان چه اتفاقي افتاده؟؟
فقط مشكل شايد در غرور ما باشد؟؟
شايد فقط مشكل در اينجا باشد كه غرور متاسفانه چنان ذهن و وجود مرا فرا گرفته كه گمان ميبرم علم آخر دنيا فقط و فقط درهمين چند سده يا چند دهه اخير جمع شده و فقط درانحصار ما و نسيب و قسمت ما گرديده اند و ما نيزدراين زمانه از بهترين وكاملترين علم و علوم پيشرفته برخوردار شده ايم و ازاينرو خوشبخت ترين نسل بشريت هم بوده ايم كه درچنين دوره اي بدنيا آمده ايم و چه بسا تعدادي از ما نيز بحال انسانهاي چندين قرن گذشته افسوس هم بخوريم كه درامروز ما و مثل امروز ما از رفاه و امنيت و آسايش و پيشرفتهاي علمي برخوردارنبوده اند و نميدانم كه شايد انسانهاي هر دوره براي انسانهاي دوره هاي قبل تراز خود نيز شايد چنين تاسفي را خورده و ميخورده اند و انسان متاسفانه شايد همواره چنين بوده و چنين بماند كه درهر دوره و عصري خود را و علم و دانش و معلومات خود را و دستاوردهاي علمي خود را كاملترين و بهترين و لايق ترين و برترين ها ميدانسته وميديده .. البته غافل از اينكه انسان شايد و شايد و شايد ازصدپله علم خالق و آفريدگارش را فقط چهارده پله آنرا هنوز توانسته طي نمايد و اين درحاليست كه عمربشر بر روي زمين تازه شروع شده چه رسد بخواهد به پايان يا اواخر آن نيز نزديك باشد..
بنابراين هر احتمالي درمورد چگونگي بوقوع پيوستن هرنوع معجزه اي كه در دوره اي خاص بوقوع پيوسته باشد در دوره اي خاص نيز قابل باور و حتي كشف ورمزگشايي خواهدآمد و اين شايد دور از ذهن خلاق انسان هوشمند وانديشمند نيايد..

باتقديروتشكر..[/]

[="Arial"][="RoyalBlue"]ادامه ازقبل..

آيا قبول داريد و داريم كه دراين دنيا همه چيز بر اساس يك سلسله مراتب بسيارمنظم و توسط پروردگاري بسيار باهوش و اهل علم ومنطق خلق گرديده است؟؟

و اگر اين پاسخ نيز مثبت باشد درنهايت ميرسيم به اين نقطه و نتيجه كه همانگونه كه هرگردي گردو نخواهد بود و هرانساني نيز داراي يك توانايي خاص و منحصربفرد خود ميباشد .. شايد يك عصاي مخصوص نيز با يك علم مخصوص نيزتوانايي اژدها شدن در لحظاتي خاص را هم داشته باشد...
و نيز بايد قبول داشته باشيم كه اگرانسان دراين سلسله مراتب توانسته زبان برخي حيوانات را بفهمد يا باسعي و كوشش فراوان و صرف ثروتهاي كلان درآينده نيز تعداد بيشتري ازاين زبانها را كشف نمايد و حتي راهي براي فرمانبرداري حيوانات ازخودش و در آينده بيابد..چرا نبايد قبول نمود و حتي ايمان و باور داشت كه ابر و باد و آب و خاك و همه موجودات و مخلوقات و پديده هاي خلقتي هم ميتوانند دراين زنجيره منظم آفرينشي داراي زباني خاص بوده و باشند و شايد روزگاري هرچند بسيارتابسيار هم دور يا نه چندان نزديك .. انسان هوشمند بعنوان اشرف و سرور همه آنها و همه كائنات بعد از خالق و آفريدگارش توانايي برقرارنمودن يك راه ارتباطي خاص با آنها را بيابد ؟؟واقعاچرا؟؟

واقعا چرا هضم اين موضوع براي عده اي ازما اينهمه مشكل ميباشد..آيا درسه هزارسال قبل هم اگر به يكنفرميگفتند گوشي موبايل يا رايانه و اينترنت چه ذهنيتي در ذهن آن شخص پيش ميامد و اصلا باورميكرد..حتي تصورش نيزدرآن روزگار بظاهر دور و دور بسيارهم ديوانه كننده ميامد چه رسد به قبول يا باورش .. ولي امروز و بعداز آن مدت زمان چه اتفاقي افتاده؟؟
فقط مشكل شايد در غرور ما باشد؟؟
شايد فقط مشكل در اينجا باشد كه غرور متاسفانه چنان ذهن و وجود مرا فرا گرفته كه گمان ميبرم علم آخر دنيا فقط و فقط درهمين چند سده يا چند دهه اخير جمع شده و فقط درانحصار ما و نسيب و قسمت ما گرديده اند و ما نيزدراين زمانه از بهترين وكاملترين علم و علوم پيشرفته برخوردار شده ايم و ازاينرو خوشبخت ترين نسل بشريت هم بوده ايم كه درچنين دوره اي بدنيا آمده ايم و چه بسا تعدادي از ما نيز بحال انسانهاي چندين قرن گذشته افسوس هم بخوريم كه درامروز ما و مثل امروز ما از رفاه و امنيت و آسايش و پيشرفتهاي علمي برخوردارنبوده اند و نميدانم كه شايد انسانهاي هر دوره براي انسانهاي دوره هاي قبل تراز خود نيز شايد چنين تاسفي را خورده و ميخورده اند و انسان متاسفانه شايد همواره چنين بوده و چنين بماند كه درهر دوره و عصري خود را و علم و دانش و معلومات خود را و دستاوردهاي علمي خود را كاملترين و بهترين و لايق ترين و برترين ها ميدانسته وميديده .. البته غافل از اينكه انسان شايد و شايد و شايد ازصدپله علم خالق و آفريدگارش را فقط چهارده پله آنرا هنوز توانسته طي نمايد و اين درحاليست كه عمربشر بر روي زمين تازه شروع شده چه رسد بخواهد به پايان يا اواخر آن نيز نزديك باشد..
بنابراين هر احتمالي درمورد چگونگي بوقوع پيوستن هرنوع معجزه اي كه در دوره اي خاص بوقوع پيوسته باشد در دوره اي خاص نيز قابل باور و حتي كشف ورمزگشايي خواهدآمد و اين شايد دور از ذهن خلاق انسان هوشمند وانديشمند نيايد..

باتقديروتشكر..[/]

موضوع قفل شده است