دست خالی و خواستگاری

تب‌های اولیه

31 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دست خالی و خواستگاری

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

یک بار قصد ازدواج داشتم که به دلایلی از جمله نداشتن کار صورت نگرفت.
بعد از مدتی، توی دانشگاه با یک دختر خانمی همکلاسی شدم که میبینم از همه لحاظ توی رفتارشون مسائل دینی رو رعایت میکنن و همچنین پوششون هم کاملا اسلامی هست. ابداً هم آرایش نمیکنند.
بنده در حال حاظر قادر به شاغل شدن نیستم. ضمناً روم هم نمیشه مستقیما برم بگم قصد خواستگاری دارم و خانواده ام هم فرهنگشون هرچند مذهبی هست منتهی با دید من از مذهب دنیایی فاصله دارن و تا پایان تحصیلات و اتمام سربازیم هم رضایت به ازدواجم نمیدند و مطمئنا مشکلات مالی و روانی ( از لحاظ منت خرج دهی گذاشتن و همچنین زندگی خانواده ی فعلیم با فرضاً همسر آینده ام که شخصا در این مسائل موردی رو تقریباً ندیدم که باعث دردسر درست نکردن مادرشوهر برای عروس نشده باشه ) برام به وجود میاد اگر با این وضع بدون شغل ازدواج کنم. میدونم که رضایت خانواده برای پسر شرط نیست اما تاثیری که توی زندگی داره خیلی مهمه. ضمن اینکه جز خانواده کسی رو ندارم که برام خواستگاری کنند، واقعاً هم نمیدونم چطور توی دانشگاه باید این رو مطرح کنم چون اصلا بیرون دانشگاه ایشون رو نمیبینم.
واقعاً مهرشون به دلم افتاده ولی نمیدونم چطور باید شرایطم رو محیا کنم و در مرحله ی بعد اقدام به خواستگاری کنم.
البته شغل آزاد زیاد هست، منتهی میتونم ادعا کنم حتی یک مورد هم از شغل هایی که امکانش هست بنده برم کار کنم پولش به نظرم کاملاً حلال نمیرسه و مافیا بازی داره.
خواهش میکنم پیام قرآن و اهل بیت ( ع ) رو در مورد یه همچین موقعیتی اگر میدونید بهم برسونید. اجرتون با امام زمان ( عج )
خودم احساس میکنم ظرفیت معنوی اش رو هنوز شاید پیدا نکردم که نمیتونم ازدواج کنم با ایشون، ولی وقتی به زندگی دیگران نگاه میکنم میبینم تقریبا راه حل تمام مشکلاتی که توی زندگیشون پیش میاد، اگر توی زندگی خودم پیش بیاد میدونم. حسابی گیج شدم. راستش دقیق نمیدونم چطور ظرفیتم رو افزایش بدم. ممنون میشم با اجتهاد از قرآن و علم اهل بیت ( ع ) کمکم کنید.
والحمدلله رب العالمین

برچسب: 

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد راهنما

zarif;644789 نوشت:
یک بار قصد ازدواج داشتم که به دلایلی از جمله نداشتن کار صورت نگرفت.
بعد از مدتی، توی دانشگاه با یک دختر خانمی همکلاسی شدم که میبینم از همه لحاظ توی رفتارشون مسائل دینی رو رعایت میکنن و همچنین پوششون هم کاملا اسلامی هست. ابداً هم آرایش نمیکنند.
بنده در حال حاظر قادر به شاغل شدن نیستم. ضمناً روم هم نمیشه مستقیما برم بگم قصد خواستگاری دارم و خانواده ام هم فرهنگشون هرچند مذهبی هست منتهی با دید من از مذهب دنیایی فاصله دارن و تا پایان تحصیلات و اتمام سربازیم هم رضایت به ازدواجم نمیدند و مطمئنا مشکلات مالی و روانی ( از لحاظ منت خرج دهی گذاشتن و همچنین زندگی خانواده ی فعلیم با فرضاً همسر آینده ام که شخصا در این مسائل موردی رو تقریباً ندیدم که باعث دردسر درست نکردن مادرشوهر برای عروس نشده باشه ) برام به وجود میاد اگر با این وضع بدون شغل ازدواج کنم. میدونم که رضایت خانواده برای پسر شرط نیست اما تاثیری که توی زندگی داره خیلی مهمه. ضمن اینکه جز خانواده کسی رو ندارم که برام خواستگاری کنند، واقعاً هم نمیدونم چطور توی دانشگاه باید این رو مطرح کنم چون اصلا بیرون دانشگاه ایشون رو نمیبینم.


با عرض سلام وادب خدمت شما برادر گرامی
در مرحله اول آنچه مهم است شناخت کافی از آن دختر می باشد چراکه در صورتی که شناخت کافی نباشد در صورت متقاعد کردن خانواده نیز دچار مشکل خواهید شد پس ابتدا شناخت کامل و جامعی از طرف مقابل پیدا نمایید و صرفا با ظاهر و پوشش مناسب قضاوت نکنید چرا که در زندگی غیر از این موارد،موارد مهم دیگری نیز وجود دارد از جمله اخلاق،خانواده،کفویت،قناعت، درک متقابل و...
مرحله بعد متقاعد کردن خانواده می باشد چراکه همچنانکه گفتید با مخالفت آنان دچار مشکل خواهید شد سعی کنید یا خود یا شخصی که روی خانواده شما تاثیر دارد بخواهید که با آنان صحبت کند .و آنان را راضی نماید
میتوانید از احساس هم وارد شوید و برخانواده تاثیر بگذارید.
علت مخالفت آنها را جویا شده و آن را برطرف نمایید
در صورتی که علت مخالفت نداشتن شغل و نرفتن به خدمت سربازی می باشد صحبت کنید که با عقد کردن و مدتی در عقد ماندن و سپس با فراهم شدن شرایط ازدواج کردن مناسب می باشد
مهم آن است که علت مخالفت را یافته و برطرف نمایید و اگر علت مخالفت بی جهت می باشد خود یا از شخصی که روی آنها تاثیر می گذارد بخواهید که با آنها صحبت نماید

zarif;644789 نوشت:
البته شغل آزاد زیاد هست، منتهی میتونم ادعا کنم حتی یک مورد هم از شغل هایی که امکانش هست بنده برم کار کنم پولش به نظرم کاملاً حلال نمیرسه و مافیا بازی داره.


این درست نیست که ما تصور کنیم که هر شغلی که هست درامد آن حلال نیست با پیگیری و سعی و تلاش میتوان کار مناسبی را پیدا نمود که درآمد آن حلال باشد.شغل را شما انتخاب کنید ولی آن بخش حرام را مرتکب نشوید مثلا گران فروشی نکنید دروغ نگویید کم فروشی نکنید و...

zarif;644789 نوشت:
خودم احساس میکنم ظرفیت معنوی اش رو هنوز شاید پیدا نکردم که نمیتونم ازدواج کنم با ایشون، ولی وقتی به زندگی دیگران نگاه میکنم میبینم تقریبا راه حل تمام مشکلاتی که توی زندگیشون پیش میاد، اگر توی زندگی خودم پیش بیاد میدونم. حسابی گیج شدم. راستش دقیق نمیدونم چطور ظرفیتم رو افزایش بدم. ممنون میشم با اجتهاد از قرآن و علم اهل بیت ( ع ) کمکم کنید.
والحمدلله رب العالمین

شما باید تلاش کنید مشکلات پیش رو را حل نمایید و با نشستن کاری درست نمی شود گره مشکل بدست خود شما باز می شود شناخت خود را بالا ببرید و در جهت برطرف کردن موانع تلاش نماییدوالبته در مسیر بالا بردن ایمان و تقوا ی خود تلاش کنید چرا که هرچه تقوای شما بالاتر باشد امید است که همسر باتقوی تری نصیب شما شود.
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

یکی از خوبیای ازدواج اینه که سربازی تو شهره خودتون میفتی .بگو اینو به خانواده.کمتر خانواده ای به یه جوون بیکار مطلق دختر میده.سعی کن یه کار کوچیکم که شده پیدا کنی.

معضل همه جوونا همین اگه بخان تحصیل کنند کارنمیتونند بکنند که در اون صورت هیچ کسی دختربهشون نمیده اگه نخان درس بخونند وبرن سرکار میگن مدرک داماد کم چون دختر ما ارشد داره

سلام اخوی
هرکاری میخواهید بکنید فقط خواهشا سر از خود تشریف نبرید ابراز علاقه به دختر مردم بکنید.بعد بخواهید به خونوادتون بگید و اونها مخالفت کنند و یا برید خونه دخترخانم و نپسندید درصورتیکه قبلا ابراز علاقه فرمودید.اینجوری از چشم دخترخانم میفتید. با خانوادتون قدم بگذارید. که روحیه دختر مردم لطمه نخوره.:Mohabbat:

سلام ...
وقتی میگین از منظر قرآن و اهل بیت یعنی کسایی مثله من ک سررشته ای ندارن باید ساکت باشن دیگه :khandeh!: ...
ولی خب منم نظرم رو میگم شاید کمک کننده باشه ان شاالله ... ببین برادر شما تویه مملکت اسلامی زندگی میکنی یعنی یه کار گیر نمیاری ک حلال خوری باشه یا اینکه میخوای از زیر کار کردن در برین ؟؟؟؟ شاید درآمدتون کم باشه ولی وقتی خانواده دختر خانوم و خودتون ببینن از پس زندگی تون برمیان دلیلی واسه لجاجت خودشون پیدا نمیکنن ... لطف کنین و این مباحث رو جدی بگیرین اگه ایشون کسی هستن ک انتظارشو دارین از یه واسطه بخواین ک نظرشونو غیرمستقیم بپرسه و ببینه قصد ازدواج اصلا دارن یا نه ... این مباحث ازدواج تویه نسل جدید دیگه داره ب معضل تبدیل میشه حالا شما ک یکی رو پیدا کردین لطف کنین و از این لوس بازی ها دست برداشته و حتما پیگیر ازدواج تون باشین وگرنه تا آخر عمر شاید پشیمونیش باهاتون بمونه .... موفق باشین ...

سلام بر شما دوست عزیز

به نظرم مشکل اصلی خانواده ی شما نیست شما ممبتونی به راحتی خانواده رو مجاب کنی که برات خواستگاری کنن.
مثل مرد راستشو بگو و از نیازت به ازدواج و پیدا کردن مورد مناسب بگو. مطمئن باش اونام خوشحال میشن وقتی ببینن شما با عقل و منطق درستی تصمیم گرفتید. این راه قبلا امتحان شده و جوابم داده :ok::ok::ok: (داآشت اینکار رو کرده و نتیجه ی خوبی هم گرفته، بعله:Cheshmak:)

هنوز این قدم اول و آسونشه برادر

هنوز 60 الی 70 بار باید تلفنی رد بشی، دو سه بار حضوری و کلی اکشن :_loool::_loool::gun::Box::Box::shookhi:

بعد کارت به اینجا برسه :Doaa:

و انشا... :hamdel::hamdel:

با توکل بر خدا و قلبی شاد و ضمیری امیدوار به مرامش، برو جلو. بالاخره یه جواب "نه" بهتر از وقت و عمر هدردادنه.
اگه به چیزی که می خواستی رسیدی که خدا رو شکر. اگر هم نرسیدی بیا اینجا تا با همدیگه بقیه ی دوستانی که قراره شکست بخورن رو راهنمایی کنیم:khandeh!::khandeh!:

فقط، خواهشا جواب بله رو از پدره بگیر نه از دختره.

sun;648396 نوشت:

هرکاری میخواهید بکنید فقط خواهشا سر از خود تشریف نبرید ابراز علاقه به دختر مردم بکنید..:Mohabbat:

یعنی بهتر نیست نظر دختره را بپرسه؟شاید دختر بگه نه نمیخوامت!اینجوری دیگه لازمم نیست که اقا پسر بخاطر این دخترخانم به اب و اتیش بزنه که خانواده را راضی کنه.

m.r226;648421 نوشت:
فقط، خواهشا جواب بله رو از پدره بگیر نه از دختره.

سلام

این یعنی چی؟!

اول باید از بابای دختره بله بگیریم بعد از دختره؟؟

یا کلا نظر دختره مهم نیست و باید از باباش جواب بله رو بگیریم؟؟:Gig:

یا‌رقیه;648445 نوشت:
سلام

این یعنی چی؟!

اول باید از بابای دختره بله بگیریم بعد از دختره؟؟

یا کلا نظر دختره مهم نیست و باید از باباش جواب بله رو بگیریم؟؟

میدونم که این دوستمون همه چیز رو خودش بهتر میدونه ولی می گم که گفتم باشم
قدیما مراسم خواستگاری برای معرفی دختر پسر بود، الان برای معرفی خونواده هاست. قدیما زندگی پایدارتری داشتن چون منطق بوجود آوردنده ی احساس بود. پدر رو مادر سبک سنگین میکردن و بعد ازدواج شکل می گرفت یا نمی گرفت.
الان، متاسفانه، دختر پسر بر اساس احساسشون تصمیم گیری می کنن و بعد منطق رو بر روی اون سوار میکنن
بعد که احساس فروکش می کنه منطق با مخ میاد زمین و چیزی نمی مونه جز عمری که رفت،

برادر منم دکترا داره و کلی مهارت...

سربازی نداره و ی شغل دائم...و انگار این دو مقدمه واجب و واجب هستند....
همینا باعث میشه طرف ازدواج نره... سنشم داره میره بالا 29 سال هنوز به خودش اجازه ازدواج نمیده

یاس...;648514 نوشت:
برادر منم دکترا داره و کلی مهارت...

سربازی نداره و ی شغل دائم...و انگار این دو مقدمه واجب و واجب هستند....
همینا باعث میشه طرف ازدواج نره... سنشم داره میره بالا 29 سال هنوز به خودش اجازه ازدواج نمیده


سربازی نرفتن ازکاهلی ولی منم که 18 سالگی رفتم سربازی شغل دایم ندارم

[=arial black]سلام من برادرم وقتی اسم زن اورد بابام گفت با چه سرمایه ای می خای بری زن بگیری جواب داد تمام سرمایه من توکله
رفت خواستگاری تو همون جلسه اول گفت منم و این پیرهنی که برمه اگر میتونید ادامه بدیم و ... و خداروشکر ازدواج کردند و ...

zarif;644789 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

ضمناً روم هم نمیشه مستقیما برم بگم قصد خواستگاری دارم

:hamdel:به نام خدا:hamdel:
سلام دوست عزیز.... من هم حدود سه سال پیش از یک دختر خوب و مذهبی در دانشگاه خوشم اومد...
خودم روم نشد برم باهاش صحبت کنم و البته درست نمیدونستم اینکار و که مستقیم خودم وارد قضیه بشم...
در نتیجه به یکی از دوستان متاهل و خوبم این قضیه رو گفتم . ایشون رفتن پیش یکی از دوستان اون خانوم و آمار و شماره ی منزل اون خانوم
رو در آوردن . خلاصه ما شماره و مشخصات و گرفتیم دادیم به مادرمون که زنگ بزنن چند وقت پیگیری کردم دیدم مادرم شماره رو گم کردن :khaneh::Nishkhand::khandeh!:
و بعد از سه سال هنوز اون خانوم تو فکرم هستن که چقدر حیف شد . چون اون مشخصاتی که دوست داشم همسرم داشته باشن رو داشت.
اون خانوم فارغ التحصیل شد و رفت و همه چی تمام شد...دعا کنید انشالا مورد مناسب پیدا بشه چون الان تو فکر ازدواج هستم.سرباز هستم و تا پایان سربازیم
چیزی نمونده. دعاگوی همه ی شما در مشهد الرضا (ع) هستیم... پیروز و موفق باشید:hamdel:

باران بهاری;648564 نوشت:
سلام من برادرم وقتی اسم زن اورد بابام گفت با چه سرمایه ای می خای بری زن بگیری جواب داد تمام سرمایه من توکله
رفت خواستگاری تو همون جلسه اول گفت منم و این پیرهنی که برمه اگر میتونید ادامه بدیم و ... و خداروشکر ازدواج کردند و ...

سلام.خب بعدش چی شد؟

zarif;644789 نوشت:
چون اصلا بیرون دانشگاه ایشون رو نمیبینم.
واقعاً مهرشون به دلم افتاده

توجه بفرمایید هر اقدامی باید با واسطه ی امین مثلا یکی از استادان صورت بگیرد.خودتان مستقیما بیان نکنید

جواب بله یا خیر را از زبون پدر دخترخانم بشنوهند.پدر دختر خانم که تو هوا حرف نمیزنن.نظر دخترشون را میگن.ولی از زبون پدرشون خیلی بهتره:hamdel:

zarif;644789 نوشت:
واقعاً هم نمیدونم چطور توی دانشگاه باید این رو مطرح کنم چون اصلا بیرون دانشگاه ایشون رو نمیبینم.

داری کفرم رو در میاری برادر:Narahat::Narahat:

مرد حسابی تو که دلت گیر کرده, به عنوان یه مرد باید الان از همسایه ی سوم و سمت راستی اون دختر هم باخبر باشی!!!!( البته طوری که خودش نفهمه) . اگه بری و محله و دوستان و در و همسایشون رو ببینی شاید نظرت عوض شه، شایدم آتیشت تندتر بشه:Nishkhand::Nishkhand::Nishkhand:

فرق ما با دخترا همینه دیگه، ما میتونیم در چنین مواقعی یه تعقیب و گریز نامحسوس راه بندازیم طوری که نارو(اون جاسوس فیلم جومونگ) هم نفهمه:ok::ok::ok:

یه کم خلاقیت نشون بده، نتونستی بیا خصوصی تا یه چشمه برات بیام ولی باید قول بدی اینجوری نشی:moteajeb::moteajeb::moteajeb::moteajeb:

فقط خواهشا از همین اول تا آخرش( که انشاالله یک پیوند مبارک باشه) طوری رفتار کن که دوست داری یه نفر که عاشق خواهرت میشه، همونطوری رفتار کنه :Cheshmak::Cheshmak:

یاس...;648514 نوشت:
برادر منم دکترا داره و کلی مهارت...

سربازی نداره و ی شغل دائم...و انگار این دو مقدمه واجب و واجب هستند....
همینا باعث میشه طرف ازدواج نره... سنشم داره میره بالا 29 سال هنوز به خودش اجازه ازدواج نمیده

شغل دائم داره برادرتون یا نه؟چون فکرنکنم بدون سربازی کسی بتونه شغل دائم پیدا کنه.منتظره معجزه هستش.بره سربازی دیگه!اگه با این شرایط به خودش اجازه ازدواج میداد جای تعجب داشت.

m.r226;648933 نوشت:
داری کفرم رو در میاری برادر:Narahat::Narahat:

مرد حسابی تو که دلت گیر کرده, به عنوان یه مرد باید الان از همسایه ی سوم و سمت راستی اون دختر هم باخبر باشی!!!!( البته طوری که خودش نفهمه) . اگه بری و محله و دوستان و در و همسایشون رو ببینی شاید نظرت عوض شه، شایدم آتیشت تندتر بشه:Nishkhand::Nishkhand::Nishkhand:

این فقط واسه شهرای کوچیک جواب میده ها

تهران کسی همسایه بغل دستیشم نمیشناسه

چه برسه به محله:khandeh!:

باران بهاری;648564 نوشت:
[=arial black]سلام من برادرم وقتی اسم زن اورد بابام گفت با چه سرمایه ای می خای بری زن بگیری جواب داد تمام سرمایه من توکله
رفت خواستگاری تو همون جلسه اول گفت منم و این پیرهنی که برمه اگر میتونید ادامه بدیم و ... و خداروشکر ازدواج کردند و ...

ببخشید اینو میگم.فکر کنم دختره رو دستشون مونده بود.یکی اینجوری بیاد تو جلسه اول بگه شانس بیاره کتک نخوره.حداقل اگه جملشو جور دیگه شروع میکرد باز یه چیزی.مثلا میگفت من عرضه کار دارم.تمام سعیمو برای خوشبختی دخترتون میکنم و ... باز یه چیزی.

mohsen1990;648961 نوشت:
ببخشید اینو میگم.فکر کنم دختره رو دستشون مونده بود.یکی اینجوری بیاد تو جلسه اول بگه شانس بیاره کتک نخوره.حداقل اگه جملشو جور دیگه شروع میکرد باز یه چیزی.مثلا میگفت من عرضه کار دارم.تمام سعیمو برای خوشبختی دخترتون میکنم و ... باز یه چیزی.

جملت هزار تا لایک داره خصوصا خط اول
و خطاب به استارتر عزیز
دوست من میدونی چاه چیه دیگه انشالله؟
این راهی که تو میری دقیقا جز همون راه هاییه که تهش میفتی تو چاه که صدتا عاقلم نمیتونه درت بیاره
وقتی کاری نداری و نه میتونی رو ساپورت مالی خونوادت حساب کنی نه خودتو نه دختر مردمو بدبخت نکن
و اینکه یعنی چی جوابو از پدر دختر بگیر
خطاب به برادران عزیز از خود خانم بپرس یا روتون نمیشه با واسطه از خودش بپرس نه هیچ کس دیگه اونه که قراره با شما مزدوج بشه نه باباش
چون شاید عقیده اش با پدرش فرق داشته باشه بر فرض من با فردی که مورد علاقه ابوی و اخویم!باشه ازدواج نمیکنم چون معیار من زمین تا اسمونه با اونا
شاید پدرش بگه باشه دختره مخالفت کنه از اول بپرسید که امار خواستگاری شکست خورده زیاد نداشته باشید:ok:

Miss Chadoriii;648960 نوشت:
این فقط واسه شهرای کوچیک جواب میده ها

تهران کسی همسایه بغل دستیشم نمیشناسه

چه برسه به محله

نمی دونم مردم به چیه مریخ دلشون خوشه :Gig:

تمام روز تو تاکسی بودن،:khaneh: 30 ساعت در روز کار کردن، خیابون هایی که بوی تعفن افکارات بر همه چیزش غلبه می کنه
همسایه از همسایه خبر نداره، تکبر، فخرفروشی، چشم و هم چشمی، مال مردم خوری، ظلم ، حق خوری

کسی که این شرایط رو می بینه و در حالی که می تونه مریخ رو ترک کنه و نمی کنه، مثل اون ششخصیه که فکر می کنه تا ابد زندست و بالاخره این مریخ اوضاعش روبه راه میشه.
مریخ فقط ظهر جمعه و اطراف مصلی دیدن داره و بس.:ok::ok:

حالا جدای از شوخی به نظرم هر چه زودتر مریخ رو ترک کنید بهتره

برگردیم به موضوع، پس اگر این برادرمون تو کلان شهر زندگی می کنه و عاشق شده، کارش سخت تر میشه.
باید بیشتر تلاش کنه. نهاد رهبری دانشگاه، اساتید، حراست دانشگاه، نگهبانی، دوستان و آشنایان
و راه های دیگه....

ولی به نظرم ( قبلا هم گفتم) این دوستمون (شروع کننده) داره کم کاری می کنه. نه پدرو مادرش رو می تونه راضی کنه، نه از دخترخانوم اطلاعات داره، نه از تصمیمش مطمئنه. بعد زنم می خواد. یه کم خلاقیت ب خرج بده برادر.

شما باید اینا رو مثل آب خوردن حل کنی چون مشکلات بزرگتری سر راهه. :ok::ok:

لایرا;648969 نوشت:
خطاب به برادران عزیز از خود خانم بپرس یا روتون نمیشه با واسطه از خودش بپرس نه هیچ کس دیگه اونه که قراره با شما مزدوج بشه نه باباش

چ ٌ ٌ ٌ ٌ ٌععععععششششششم.

به نظرتون پدر دختره رو تو عروسی دعوت کنه؟؟؟ به نظرم یه مجلس خودمونی بگیرن بهتره و فامیل های دور رو دعوت نکنن تا خرجشون کمتر بشه

خانوم محترم،
شما چرا همیشه در مقابل سنت های درست مقاومت می کنی؟؟؟:Gig::Gig:

لابد وقتی ما از جواب مثبت گرفتن از پدر صحبت می کنیم منظومون این سناریوئه
" پدر مکرمه ی معظمه، آیا بنده وکیلم که دختر شما رو به عقد آقای " عزیزم ببخشید فرزند لطفا" در آورم؟؟؟؟

اگه اینطوری فکر می کنید که من دیگه حرفی برای گفتن ندارم.

ولی اگر اصلش رو بخواین منظورمووون اینه.

پدر کلید ورود به این دژ و قلعه ی حیاست. وقتی پدر می گه بله یعنی حالا می تونی با خودش صحبت کنی.
پدر و اذن پدره که دختر رو از دستبرد هر تازه از راه رسیده ای محافظت می کنهههههههههههههههههههههه.

سلام علیکم...بازم بحث شیرین مشکلات قبل زا خواستگاری...
من نظر اون خواهرمون رو قبول دارم که باخانواده برن جلو و خودشون نگن که خدای نکرده دختر مردم امیدوار بشه و دلش بشکنه...
میگم فکر کنم اسک دین باید ی قسمت اضافه کنه که محل اشنایی افراد مجرد برای ازدواج البته به صورت خانوادگی اینجور که من میبینم همه مجردن اینجا...
ان شاا.. همه ما خوشبخت شیم...

mohsen1990;648956 نوشت:
چون فکرنکنم بدون سربازی کسی بتونه شغل دائم پیدا کنه.

خب منم همینو میگم دیگه چون سربازی نداره پس شغل دائمی هم نداره

داره درس میخونه کجا بره سربازی؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

سلام
با تشکر از مشاور محترم و باقی دوستان، نظراتتون رو طی این چند روز خوندم.
ممنون میشم اگر نظرات قرآنی و اهل بیتی دیگه ای هم دارید ارائه کنید.
ضمنا التماس دعا. خصوصا در این ایام...

mohsen1990;648961 نوشت:
ببخشید اینو میگم.فکر کنم دختره رو دستشون مونده بود.یکی اینجوری بیاد تو جلسه اول بگه شانس بیاره کتک نخوره.حداقل اگه جملشو جور دیگه شروع میکرد باز یه چیزی.مثلا میگفت من عرضه کار دارم.تمام سعیمو برای خوشبختی دخترتون میکنم و ... باز یه چیزی.

كم پيش مياد ولي بعضي مواقع طرف اينقدر با صداقت حرفش را ميزنه كه ميشه بهش اطمينان كرد.

سلام
داشتم مشاوره های عمومی سایت تبیان(قسمت مشاوره ازدواج) رومیخوندم
یه دختر خانومی درمورد برادرش راهنمایی خواسته اینم قسمتی از پاسخ آقای دکتر:

اگر برادر شما مشکل مالی داره و نمی تونه از پس یک زندگی بربیاد و نمی تونه کار درست و حسابی داشته باشه، بایستی تلاش کنید اون رو تا زمانی که کار درست و حسابی داشته باشه نه تنها از این ازدواج بلکه از هر ازدواج دیگه ای منع کنید

وقتی تو سایت تبییان که یه سایت مذهبیه اینجوری مشاوره میدن دیگه چه انتظاری داریم؟
تو دانشگاهم یه بار پیش مشاور رفتم همین حرفو زد.
اینجوری میخوان سن ازدواجو کم کننن دیگه Fool

باید آموزش برای خانواده ها بیشتر باشه
پدر و مادرای ماها همه از صفر شروع کردن
ولی الآن نمیخوان ما از صفر شروع کنیم...

موضوع قفل شده است