جمع بندی آیا کسی که مرتکب گناه می شود، می تواند دعا کند و از خدا کمک بگیرد
تبهای اولیه
با سلام و خسته نباشید و خدا قوت خدمت پاسخگویان محترم.خواهشمندم لطف کرده و سوال من رو پاسخ بدین
من 25 سالمه و مجرد هستم و مرجع تقلیدم هم پیشوا ایت الله خامنه ایست و چند صباحیست که تنها زندگی میکنم
من در یک حانواده مذهبی به دنیا اومدم اما متاسفانه با وجود اینکه خانواده ام مذهبی بودند اما در تربیت و رشد شخصیتی من کوتاهی کردند و فکر میکنم مقصر بسیاری از مشکلات فعلی من هم هستند
متاسفانه من در جایی متولد شدم که جوان ها و نوجوانهای اون منطقه اهل گناه بودند و من هم از همان دوران نوجوانی متاسفانه الوده به گناه خودارضائی شدم و تا الان که به سن جوانی رسیدم الوده این گناه هستم.بنا به دلایل شخصی که دارم نمی تونم به طور کامل این گناه رو کنار بذارم البته از این کارم به شدت متاسفم و میدونم دارم نافرمانی خدا رو میکنم امیدوارم روزی این گناه رو کنار بذارم
من به واجبات دین عمل میکنم ، از واجبات دین نماز و روزه رو عرض میکنم ، هم نماز میخونم و هم روزه میگیرم اما در محرمات دین کمی سهل انگارم امیدوارم خدا هدایتم کنه و جاهل بودن من رو به حساب دشمنی نذاره
و اما سوالم
مشکلات و مصیبت ها و خواسته ها همیشه در زندگی ما انسانها وجود دارد و هر کسی به شکلی اونها رو حل میکنه در دین ما هم توصیه شده که در مشکلات صبور باشیم و از خدا کمک بگیریم و دعا کنیم
اما حدیث داریم که بیان کرده هر کس استمنا کند خدا با او حرف نمی زند و لطفش را شامل حالش نمیکند ، حالا منی که گناه میکنم و خدا با من حرف نمی زند پس نباید دیگر سمت دعا و خدا برم؟و نباید دیگر در شب های قدر دعا کنم؟و از خدا کمک بخوام تا در بعضی از مشکلاتم من رو یاری کنه؟
من خیلی زیاد دعا میکنم اما هیچ جوابی دریافت نمیکنم میخوام بعد پاسخی که میدین دعا رو برای همیشه بذارم کنار
با سلام و خسته نباشید و خدا قوت خدمت پاسخگویان محترم.خواهشمندم لطف کرده و سوال من رو پاسخ بدینمن 25 سالمه و مجرد هستم و مرجع تقلیدم هم پیشوا ایت الله خامنه ایست و چند صباحیست که تنها زندگی میکنم
من در یک حانواده مذهبی به دنیا اومدم اما متاسفانه با وجود اینکه خانواده ام مذهبی بودند اما در تربیت و رشد شخصیتی من کوتاهی کردند و فکر میکنم مقصر بسیاری از مشکلات فعلی من هم هستند
متاسفانه من در جایی متولد شدم که جوان ها و نوجوانهای اون منطقه اهل گناه بودند و من هم از همان دوران نوجوانی متاسفانه الوده به گناه خودارضائی شدم و تا الان که به سن جوانی رسیدم الوده این گناه هستم.بنا به دلایل شخصی که دارم نمی تونم به طور کامل این گناه رو کنار بذارم البته از این کارم به شدت متاسفم و میدونم دارم نافرمانی خدا رو میکنم امیدوارم روزی این گناه رو کنار بذارم
من به واجبات دین عمل میکنم ، از واجبات دین نماز و روزه رو عرض میکنم ، هم نماز میخونم و هم روزه میگیرم اما در محرمات دین کمی سهل انگارم امیدوارم خدا هدایتم کنه و جاهل بودن من رو به حساب دشمنی نذاره
و اما سوالم
مشکلات و مصیبت ها و خواسته ها همیشه در زندگی ما انسانها وجود دارد و هر کسی به شکلی اونها رو حل میکنه در دین ما هم توصیه شده که در مشکلات صبور باشیم و از خدا کمک بگیریم و دعا کنیم
اما حدیث داریم که بیان کرده هر کس استمنا کند خدا با او حرف نمی زند و لطفش را شامل حالش نمیکند ، حالا منی که گناه میکنم و خدا با من حرف نمی زند پس نباید دیگر سمت دعا و خدا برم؟و نباید دیگر در شب های قدر دعا کنم؟و از خدا کمک بخوام تا در بعضی از مشکلاتم من رو یاری کنه؟
من خیلی زیاد دعا میکنم اما هیچ جوابی دریافت نمیکنم میخوام بعد پاسخی که میدین دعا رو برای همیشه بذارم کنار
پاسخ در چند محور ارایه میشود :
الف_ از این که علی رغم برخی مشکلاتی جنسی که اشاره نموده اید نسبت به روزه ونماز و واجبات تان توجه دارید و توفیق عمل به تکلیف دارید نکته ی مهم است واز این معلوم می شود که نور فطرت در وجود شما روشن است واز این جهت که چنین توفیق را دارید باید به شما تبریک گفت . گرچه چنان که خود اذعان دارید آن عمل ناپسند را سعی نماید ترک شود که غیر از گناه از نظر جسمی وروحی برای آینده وبالفعل شما ضرر های جبران ناپذیر دارد . با توجه به شرایط سن تان وقت ازدواج شما است و شما با ازدواج به راحتی می توانید خود را از مشکل نجات دهید .
ب_ از این که در خانواده مذهبی بدنیا آمده اید این خود نعمت بزرگ است خدا را شاکر باشید .
اما تذکر این نکته نیز لازم است پدر ومادر تان گرچه ممکن است در تربیت شما قصور نموده ولی تقصیر کار نیست وشما سعی نماید دید تان را نسبت به آنها اصلاح نماید . چون هیچ گاه پدر ومادر بدی فرزند خود را نمی خواهد ودر باره او بی توجی نمی کند گرچه ممکن است بدلایل مختلف آن گونه که باید نتوانند در امر تربیت فرزند تلاس کنند ولی تعمد در این کار هرگز بی توجهی نمی کنند .
ج _ در باره دعا اجازه بدهید با توجه به شرایط شما کمی جامعتر بحث نمایم :
در استجابت دعا که در پرسش بدان اشار ه شده ممکن است اسرار بسیاری نهفته باشد؛ چه این كه بسیار چیز های دیگر که خدا به شما داده که به کسی دیگر نداده و یا دعای او طبق شرائط بوده و مانند آن؛ چون برای دعا شرایط بسیاری است که براى استجابت آن باید مهیا شود و موانعى است که باید برطرف گردد. در ذیل به برخى از شرایط و موانع اشاره مىشود:
1. ارتباط مداوم با خدا در هر حال:
قرآن کسانى را که فقط در هنگام گرفتارى و مشکلات دعا مىکنند، مورد نکوهش قرار داده است: «وقتى به انسان گرفتارى و غمى روى مىآورد، ما را در هر حال (خواب و بیدارى، نشسته و ایستاده) بخواند و چون گرفتاری اش را برطرف کنیم، برود (و از ارتباط خود با خدا از جهت کمیت و کیفیت بکاهد و گاهى قطع نماید، به گونهاى که) گویى اصلاً ما را براى گرفتارى که به او رسیده بود، نخوانده است!». (1)
امام صادق (ع) مىفرماید: «کسى که پیشدستى در دعا نکند و فقط در وقت نزول بلا دست به دعا بردارد، دعایش در آن وقت مستجاب نگردد و فرشتگان گویند: این آواز را نشناسیم». در روایت دیگرى آمده که «به او مىگویند: تا امروز کجا بودى؟!». (2)
در اصول کافى آمده که خداوند به حضرت داوود (ع) فرمود: «مرا در روزهاى خوش و آسایش یاد کن تا من دعاى تو را در روزهاى گرفتارى و سختى اجابت کنم». (3)
2. دعا باید از صمیم قلب باشد:
تمام ذرات وجود انسان یک چیزى را بخواهد و طلب کند و دل و زیانش با عمل و رفتارش هماهنگ باشد.
3. اعتماد به خدا و اطمینان به اجابت او:
امام صادق (ع) فرمود: «خدا دعایى را که از دل غافل و بى خبر برخیزد، مستجاب نمىکند. پس وقتى دعا کنى، از عمق دل به او روى آور (و دلت را با زبانت همراه گردان) و سپس به اجابت دعایت مطمئن باش». (4)
4. قطع امید از غیر خدا و امید و اطمینان به خداوند.
امام صادق (ع) فرمود: «هرگاه یکى از شما بخواهد که هر چه از خدا درخواست مىکند، خدا به او عطا فرماید، باید از همه مردم ناامید و مأیوس گردد و هیچ امیدى جز به درگاه خدا نداشته باشد». (5) او به نقطهاى از ایمان و توکل باید برسد که بداند همه قدرتها و علل جهان تحت اراده و قدرت الهى قرار دارند.
پس از خدا بخواهد که اسباب و علل مادى و معنوى جهان را جهت صلاح و منفعت او قرار دهد.
5. دعا باید در کنار تلاش و تدبیر باشد.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «الداعى بلا عمل کالرامى بلا وتر؛ (6) کسى که دعا مىکند و به دنبال آن تلاش و عمل نمىکند، مانند آن است که بى چله کمان تیر مىاندازد».
دعا نمىتواند جاى تلاش و برنامه ریزى در زندگى را بگیرد، بلکه مکمل آن مىتواند باشد.
اما در موانع استجابت دعا نیز به اختصار باید گفت:
امام على(ع) مىفرماید: «المعصیة تمنع الاجابة؛ (7)گناه مانع اجابت دعا است».
گناهان سه نوع تأثیر منفى در دعا مىگذارند:
امام سجاد(ع) فرمود: «گناهانى که مانع استجابت دعا مىشوند، عبارتند از: بددلى و سوءظن به مؤمنان و کارهاى آنان؛ طینت و درونى ناپاک داشتن؛ نفاق و دورویى با برادران و خواهران ایمانى؛ عدم اطمینان به اجابت دعا؛ تأخیر نمازهاى واجب (و نخواندن آن در اول وقت فضیلت) آن که وقت آن بگذرد؛ بدزبانى و فحاشى و اهانت کردن؛ نزدیک نشدن به خدا به وسیله صدقه و کارهاى نیک». (8)
نیز فرمود: «از جمله گناهانى که مانع استجابت دعا مىگردد، نافرمانى و رنجاندن خاطر پدر و مادر است». (9)
چند تذکر:
1. گاهى با وجود تمام شرایط دعا، دعا مستجاب نمىشود، چون به مصلحت ما نیست، یعنى چیزى را طلب مىکنیم که به سود ما نیست، اگر چه مىپنداریم به نفع ما و خیر است.
2. گاهى دعا مستجاب مىشود، ولى از روى مصالحى تحقق عملى آن به تأخیر مىافتد، حتى ممکن است تا بیست سال طول بکشد تا محقق گردد.
4. گاهی اجابت دعاها در آخرت به صورت پاداش نمایان می شود و در دنیا خواسته اش بنا بر مصالحی داده نمی شود. اگر کسی بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنیا، چه پاداشی برای او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز نا امید نمی شود. امام صادق (ع) می فرماید: «روز قیامت خداوند متعال می فرماید: ای بندة من! تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می کند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی شد، برای آن ثواب و پاداش نیک که می بیند». (10)
امام سجاد(ع) می فرماید: «دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: برای او در آخرت ذخیره می گردد ، یا در دنیا برآورده می شود ، یا بلایی را که می خواست به او برسد،از وی می گرداند». (11)
علاوه بر مطالب یاد شده، همیشه به این نکته توجه داشته باشید که نماز و روزه و دعا ، مطلوبیت ذاتی دارند و فلسفه دعا تنها بر آوردن حوائج به ویژه خواسته های دنیوی نیست، بلکه خود دعا و مناجات با خدا، صرف نظر از اجابت یا عدم اجابت، ارزش دارد و به اصطلاح طلب مهم تر از مطلوب است
نکته دیگر این که در بحث استجابت دعا باید توجه داشت اینکه حکمت الهی ایجاب می کند طبق مصلحت واقعی بنده تو رفتار نماید که هر کس هر چه خواست خداوند به او بدهد یا ندهد؛ مثلا اگر یک کودک از مادر غذایي که برای او ضرر دارد، بخواهد و مادر دادن آن غذا را به مصلحت او نداند و به او ندهد. این به معنای بی عدالتی مادر او نیست؛ بلکه بدین معنا است که آن غذا برای آن کودک ضرر داشته و مادر از روی محبت و دوستی آن را به او نداده و به جایش غذای مفید دیگری به او داده است.
د) با توجه به این نکته ها در پایان باید گفت که:
بی تردید خداوند مهربان تر از مادر به بنده خود است و در دادن هر چیزی بیشتر مصلحت او را لحاظ می کند . ولی در عین حال هیچگاه اورا ناامید نمی سازد لذا خود به صراحت فرمود :
«ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ (12) مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم».
خداوندی که سمیع الدعاست و هرگز خلف وعده نمیکند ، هیچ دعایی را بدون اجابت نخواهد گذاشت، ولی باید توجه داشت که گاهی همان حاجت را که در دعا خواسته میشود، به انسان میدهد؛ گاهی بهتر از آن را و گاهی زود یا دیر میدهد . اگر در دنیا به او ندهد ، در آخرت پاداشی به او میدهد ،چون دعا یک نوع عبادت و نیایش است و بدون پاداش نمیماند.
خداوند همواره به خواستها و نیازهای بندگان خود جواب مثبت میدهد . هیچ دستی را خالی برنمیگرداند؛ چون کریمتر از آن است که دستی را که به سوی او دراز شده ناامید برگرداند. از این رو در روایتی از امام صادق (ع) آمده:
«ما أبرز عبدٌ یده إلى الله العزیز الجبّار إلاّ استحیا الله عزّوجل أن یردّها صفراً حتى یجعل فیها من فضل رحمته ما یشاء، فإذا دعا أحدکم فلا یردّ حتى یمسح على وجهه و رأسه؛ (13) هیچ بندهای دست خود را به سوی خدای عزیز و جبران کننده دراز نمیکند مگر این که خداوند حیا میکند که دست او را خالی برگرداند و چیزی از فضل و رحمت که میخواهد در آن نگذارد، پس هر گاه دعا نمودید، دست خود را به سر و صورت خود بکشید». هیچ دعای بنده ای بی پاسخ نمی ماند . همین که دعا می کنیم ، نشان می دهد خدا ما را پذیرفته است.
نکته دیگر در باره این پرسش که برای پرسشگر محترم بسیار زیبا و شنیدنی خواهد بود و به تعبیر خودش جواب منطقی بدستش خواهد داد ؛ این سخن مولوی است که میگوید:
آن یکی الله میگفتی شبی :Gol: تا که شیرین میشد از ذکرش لبی
گفت شیطان: آخر ای بسیار گو :Gol: این همه الله را لبیک کو؟
می نیاید یک جواب از پیش تخت :Gol: چند الله می زنی با روی سخت
او شکسته دل شد و بنهاد سر :Gol: دید در خواب او خضر اندر خضر
گفت: هین از ذکر چون واماندهای :Gol: چون پشیمانی از آن کش خواندهای
گفت: لبیکم نمیآید جواب :Gol: زآن همی ترسم که باشم رد باب
گفت: آن الله تو لبیک ماست :Gol: و آن نیاز و سوز و دردت پیک ماست
ترس و عشق تو کمند لطف ماست :Gol: زیر هر یارب تو لبیک هاست (14)
این بیان نغز مولوی که در واقع الها م گرفته از آموزه های وحیانی است این مسئله را می رساند که همان ناله و دعای بنده در واقع لبیک خدا است و در زیر هر الله گفتن او هزاران لبیک الهی نهفته است.
در نتیجه توجه داشته باشید که هر گز دعا ی شما بی پاسخ نمی ماند وهمان دعا ها ی شما است که علی رغم طغیان غریزه جنسی شما را آن گونه با معنویت وعامل به تکالیف نگاه داشته است .
پینوشتها:
1. محمد بن یعقوب کلینی اصول کافی، ج 2ن ص 471. نشر دار الکتب الاسلامیه 1388ق.
2. محمد بن یعقوب کلینی اصول کافى، ج 4، ص 219. نشر پیشین.
3. بحارالانوار، ج 93، ص 381. نشر پیشین.
4. همان، ص 305.
5. ابن فهد حلی ، عدة الداعى، ص 97. نشر دار الکتب الاسلامیه، 1407 ق.
6. همان.
7. عبد الواحد آمدی، غررالحکم،، ج 1، ص 32. نشر مکتب الاعلا م الاسلامیه قم 1413 ق.
8. صدوق معانى الاخبار، ص 271، نشر نشر دار العلم ،قم ،بی تا.
9. حرانی، حسن بن علی ، تحف العقول، ص 202. نشر کتاب فروشی اسلامیه، تهران بی تا.
10. همان.
11. صدوق معانى الاخبار، ص 271، نشر نشر دار العلم قم بی تا.
12. غافر (40) آیه 60.
13. ابن فهد حلی عدة الداعى، ص 97. نشر دار الکتب الاسلامیه 1407 ق.
14. مولوی جلا الدین بلخی ، مثنوی معنوی، دفتر سوم، ص 355 ، نشر اقبال ، تهران 1377 ش.
چون برای دعا شرایط بسیاری است که براى استجابت آن باید مهیا شود و موانعى است که باید برطرف گردد.
ممنون از پاسخ صریحتون،ولی چرا خدا در اجابت دعا این قدر سخت گیر است؟و چرا میگویند خداوند دعای فاحشه را زود اجابت میکند ، من چند سال است که از خداوند یک چیز را طلب میکنم و بابت این مشکلم خیلی عذاب میکشم و خداوند هیچ وقت جواب من رو نمی دهد و من هیچ وقت و بعد این همه دعا هیچ جوابی از طرف خدا و حتی معصومین که به دامان انها هم رو اوردم دریافت نکردم.خوب من یه گناهکارم و یه فاحشه پس چرا باز هیچ جوابی دریافت نمیکنم
دعا نمىتواند جاى تلاش و برنامه ریزى در زندگى را بگیرد، بلکه مکمل آن مىتواند باشد.
من زمانی به سمت دعا میروم که نتونم با تلاش و برنامه ریزی خودم یه مشکلی رو حل کنم ،زمانی که من خودم میتونم یه کاری رو انجام بدم اصلا نیازی به دعا ندارم خوب بدون دعا هم میرم و کارم رو انجام میدم
اما زمانی که نتونم و در توانم نباشه به سمت دعا میرم
ممنون از پاسخ صریحتون،ولی چرا خدا در اجابت دعا این قدر سخت گیر است؟و چرا میگویند خداوند دعای فاحشه را زود اجابت میکند ، من چند سال است که از خداوند یک چیز را طلب میکنم و بابت این مشکلم خیلی عذاب میکشم و خداوند هیچ وقت جواب من رو نمی دهد و من هیچ وقت و بعد این همه دعا هیچ جوابی از طرف خدا و حتی معصومین که به دامان انها هم رو اوردم دریافت نکردم.خوب من یه گناهکارم و یه فاحشه پس چرا باز هیچ جوابی دریافت نمیکنم
ببخشید که دخالت میکنم اما من معتقدم خدا گاهی نگاه میکنه که مابراش چه کار میکنیم شما به خاطر به دست آوردن دل خدا چندساله که این گناهو کنارنمیذارید شایدخدا حاجتتون رو نمیده تاشاید شما به فکربیافتید واین گناه کبیره رو انجام ندید
شماکه داریددعا میکنید ازخدابخوایدخودش توی ترک گناهتون کمکتون کنه خودتونم تلاش کنید
[SPOILER]شرمنده ازپرگویی و عرایضم[/SPOILER]
به نام خداوند بخشایشگر و مهربان
سلام
خدا به حرفات گوش میده ، چون توی وجودته . سر مشکلاتی خدا به من کمک کرد (خدا = وجودم یعنی اینکه وجود - روح هر انسان از او هست و به او میرسه ) که اگر براتون بگم ، میخندین و باور نمیکنین !
در زمینه هایی طوری بهم گوشزد کرده که خشن بوده ، یعنی طوری منظور رو به من رسونده که خشمشو حس کردم و هر بار بهش فکر میکنم تمام وجودم رو ترس میگیره و خوشم میاد که اینقدر جدی هست و شوخی نداره .
به نظرم باید بخوای که ببینی کمک خدارو ... جواب دادنش ، حس کردنی هست . بوده زمان هایی که من بهش اعتراض کردم نسبت به قضایایی (نفرین کردن یکی از دوستانم برای مثال) و نتیجه ی درخواستم رو بعد از مدتی دیدم به چشم خودم و خجالت کشیدم از خودم ، چون دلم سوخت که اون بشر جلوی چشمام آبروش رفت ، همونطور که خواسته بودم . و این درواقع جوابی بود از طرف خدا که دیگه هرگز لب به نفرین دیگران باز نکنم (یه جور تنبیه) . حالا اگر یک نفر دیگه بود ممکن بود فکر کنه آهان پس خدا جوابمو داد پس نفرین کردن خوبه و ... ، اما این بستگی به بینش و احساس درونیت داره .
به اینا رجوع کن . مسائلی که برات رخ میده رو بهش دقت کن . برای مثال من هیچ وقت روزه نمیگرفتم . اما اتفاقی افتاد و از این به بعد دارم میگیرم . این یعنی اینکه شما به دقت به مسائل نگاه کن. شاید مشکلاتی برات پیش بیاد که همونا از طرف خدا باشه که بخواد نتیجه ای رو برات روشن کنه که به نفعت باشه . بستگی به انتخاب و نگاه تو داره .
این مثال هارو زدم که بگم خدا سر چه چیزایی ممکنه کمک کنه . حس ، باید حسش کنی .
به نام خداوند بخشایشگر و مهربانسلام
خدا به حرفات گوش میده ، چون توی وجودته . سر مشکلاتی خدا به من کمک کرد (خدا = وجودم یعنی اینکه وجود - روح هر انسان از او هست و به او میرسه ) که اگر براتون بگم ، میخندین و باور نمیکنین !
در زمینه هایی طوری بهم گوشزد کرده که خشن بوده ، یعنی طوری منظور رو به من رسونده که خشمشو حس کردم و هر بار بهش فکر میکنم تمام وجودم رو ترس میگیره و خوشم میاد که اینقدر جدی هست و شوخی نداره .به نظرم باید بخوای که ببینی کمک خدارو ... جواب دادنش ، حس کردنی هست . بوده زمان هایی که من بهش اعتراض کردم نسبت به قضایایی (نفرین کردن یکی از دوستانم برای مثال) و نتیجه ی درخواستم رو بعد از مدتی دیدم به چشم خودم و خجالت کشیدم از خودم ، چون دلم سوخت که اون بشر جلوی چشمام آبروش رفت ، همونطور که خواسته بودم . و این درواقع جوابی بود از طرف خدا که دیگه هرگز لب به نفرین دیگران باز نکنم (یه جور تنبیه) . حالا اگر یک نفر دیگه بود ممکن بود فکر کنه آهان پس خدا جوابمو داد پس نفرین کردن خوبه و ... ، اما این بستگی به بینش و احساس درونیت داره .
به اینا رجوع کن . مسائلی که برات رخ میده رو بهش دقت کن . برای مثال من هیچ وقت روزه نمیگرفتم . اما اتفاقی افتاد و از این به بعد دارم میگیرم . این یعنی اینکه شما به دقت به مسائل نگاه کن. شاید مشکلاتی برات پیش بیاد که همونا از طرف خدا باشه که بخواد نتیجه ای رو برات روشن کنه که به نفعت باشه . بستگی به انتخاب و نگاه تو داره .این مثال هارو زدم که بگم خدا سر چه چیزایی ممکنه کمک کنه . حس ، باید حسش کنی .
من هیچ وقت تو زندگیم و تو اتفاقاتی که برام افتاده وجود خدا رو حس نکردم،خدا اصلا با من کاری نداره نه تنها خودش بلکه معصومین هم همینطور،سر یه مشکلی خیلی زجر کشیدم یعنی با تمام وجودم درد روحی و روانی داشتم و خیلی خدا رو صدا زدم تا کمکم کنه به حضرا فاطمه هم متوسل شدم اما هیچ جوابی دریافت نکردم
خدا من رو به حال خودم رها کرده و کاری با من نداره ، خیلی وقت ها تعجب میکنم چطور اجازه میده که نماز بخونم و روزه بگیرم،دریغ از یه ذره کمک دریغ از یه ذره حضور.به کمک و حضور خدا تو زندگیم نیاز داشتم اما خدا اون رو از من دریغ کرد . حضرت فاطمه هم همینطور خیلی ازش خواستم اما یقین دارم حضرت فاطمه یک بار هم از خدا نخواسته که مشکل من رو حل کنه
نمی دونم چرا؟ولی خدا و حضرت فاطمه می دونستن من به سراغشون خواهم رفت و می دونستن که به من کمک نخواهند کرد ولی چرا گذاشتند برم به طرفشون برام سواله.من همیشه خودم رو به زور به خدا چسبوندم . البته الان دیگه هیچ علاقه ای به دعا ندارم اما گاهی دلم برای دعا تنگ میشود و برای فریب دادن نفسم و برای اینکه نفسم رو اروم کنم و الکی امید وار شم بازم دست به دعا میزنم
گناه مانع دعا هست
بنابراین اول باید استغفار کرده و بعد دعا کنید
اما یک دعای بسیار پرمعنایی هست که هم دعا هست و هم استغفار!
تو گوگل اینو سرچ کنید : [=+1]دعاى استغفار امير المؤمنين (ع) جهت فزوني روزي و اولاد [/]
من هیچ وقت تو زندگیم و تو اتفاقاتی که برام افتاده وجود خدا رو حس نکردم،خدا اصلا با من کاری نداره نه تنها خودش بلکه معصومین هم همینطور،سر یه مشکلی خیلی زجر کشیدم یعنی با تمام وجودم درد روحی و روانی داشتم و خیلی خدا رو صدا زدم تا کمکم کنه به حضرا فاطمه هم متوسل شدم اما هیچ جوابی دریافت نکردم
خدا من رو به حال خودم رها کرده و کاری با من نداره ، خیلی وقت ها تعجب میکنم چطور اجازه میده که نماز بخونم و روزه بگیرم،دریغ از یه ذره کمک دریغ از یه ذره حضور.به کمک و حضور خدا تو زندگیم نیاز داشتم اما خدا اون رو از من دریغ کرد . حضرت فاطمه هم همینطور خیلی ازش خواستم اما یقین دارم حضرت فاطمه یک بار هم از خدا نخواسته که مشکل من رو حل کنه
نمی دونم چرا؟ولی خدا و حضرت فاطمه می دونستن من به سراغشون خواهم رفت و می دونستن که به من کمک نخواهند کرد ولی چرا گذاشتند برم به طرفشون برام سواله.من همیشه خودم رو به زور به خدا چسبوندم . البته الان دیگه هیچ علاقه ای به دعا ندارم اما گاهی دلم برای دعا تنگ میشود و برای فریب دادن نفسم و برای اینکه نفسم رو اروم کنم و الکی امید وار شم بازم دست به دعا میزنم
باسلام .
1- در ابتدا باید اشاره شود که تعبیر حس خدا در زندگی دقیق نیست چون خداوند منزه از حس شدن است .
تعبیر درست این است که مثلا گفته شود :
لطف خدا .
رحمت خدا .
محبت خدا .
عنایت خدا
....
در زندگی دیدم ویا ندید م .
2- چرا شما خدا را در زندگی تان حس نکرده اید ؟(= لطف خدا را ...)
به طور یقین هر آن و هزاران بار کمتر از آن شما بی لطف وعنایت ومحبت خدا نبوده اید .
همین که وجود دارید .
سلامتی دارید .
فکر واندیشه دارید .
جوانی دارید .
علم ودانش دارید .
وبالاتر ازهمه توفیق نماز وروزه وعبادت وار تباط با خدا را دارید .
........همه وهمه از لطف وعنایت خداوند است قران فرمود :
ما بکم من نعمه فمن الله = هر چه از نعمت دارید از خدا وند است .
پس هر گز خدا تر ا به خودت رها نکرده است .
3 - همین که عشق به بندگی ونماز دار ودعا داری دلیل بر آن است که نور فطرت در وجود شما روشن است .
چنان که در نوبت قبل اشاره شد هرگز خدا شما را بی جواب نگذاشته است .
زیر هر یارب تو لبیک ها ست
آن نیاز ودرد وسورت پیک ماست .
ممنون از پاسخ صریحتون،ولی چرا خدا در اجابت دعا این قدر سخت گیر است؟و چرا میگویند خداوند دعای فاحشه را زود اجابت میکند ، من چند سال است که از خداوند یک چیز را طلب میکنم و بابت این مشکلم خیلی عذاب میکشم و خداوند هیچ وقت جواب من رو نمی دهد و من هیچ وقت و بعد این همه دعا هیچ جوابی از طرف خدا و حتی معصومین که به دامان انها هم رو اوردم دریافت نکردم.خوب من یه گناهکارم و یه فاحشه پس چرا باز هیچ جوابی دریافت نمیکنممن زمانی به سمت دعا میروم که نتونم با تلاش و برنامه ریزی خودم یه مشکلی رو حل کنم ،زمانی که من خودم میتونم یه کاری رو انجام بدم اصلا نیازی به دعا ندارم خوب بدون دعا هم میرم و کارم رو انجام میدم
اما زمانی که نتونم و در توانم نباشه به سمت دعا میرم
باسلام .
1_بر خلاف تصور شما خداوند در اجابت دعا سخت گیر نیست .
خودش در قران به صراحت فرمود :
خداوند در قرآن میفرماید: و إذا سئلک عبادی عنّی فإنّی قریب أُجیب دعوة الداع إذا دعان فالیستجیبوا لی ولیؤمنوا بی؛(1)
ای پیامبر! هنگامی که بندگانم از تو درباره من سؤال کنند، (به آنان ) بگو من نزدیکم، من دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا میخواند، اجابت میکنم. بنابراین بندگان من باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند.
در جای دیگر میفرماید: «ادعونی استجب لکم؛(2) مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم».
پس اگردعای شما تا کنون اجابت نشده چنانکه قبلا اشاره شد مصلحت نبوده عین همان چیز به شما داده شود در عوض بهتر از آن را ممکن است دریافت نموده اید ولی خود متوجه آن نبوده اید .
2- این گفته شده دعای فاحشه زود اجابت می شود درست نیست کجا ودر کدام روایت چنین چیزی آمده ؟؟
بالعکس فاحشه بودن خود مانع اجابت دعا است .
ولی این حرف درستش این است که خداوند توبه گناه کار که از گناه بخواهد توبه کند اجابت می کند .
3- در مجموع باید گفت : اصلی ترین عامل بروز چنین سوال و ابهامی، به اشتباه در فهمیدن معنای استجابت بر می گردد. در حالی که در تمام اوقات دعای تان نظر لطف خدا با شما بوده است، اما چون خواسته خود را بر آورده ندیدید، تصور کردید که دعا مورد استجابت قرار نمی گیرد، یا نظر لطف به شما نشده است. چه بسیار دعاهای مستجاب و نظر لطفی که با بر آورده نشدن خواسته همراه است.
از نظر تعالیم دینی ما استجابت همواره به معنای برآورده شدن وعملی شدن آنچه ما خواسته ایم نیست. این امر معقول وپذیرفتنی نیست وبا سایر سنت های قطعی الهی در عالم همخوانی ندارد. فرض کنید اگر در شب قدری مادری برای سلامت وبازگشت فرزند رزمنده اش از میدان جنگ دعا کند وفرزندش برای شهادت، تکلیف چیست؟ آیا می شود این رزمنده هم شهید بشود وهم نشود؟ البته این یک مثال بسیار ساده و معمولی است. مثال های بسیاری از این دست می توان زد. تازه این مثال ها و موارد تنها صورت هایی ظاهری است که برای ما قابل درک است. به علاوه اگر همه خواسته های انسان ها در دعاهاشان بر آورده شود، لازم می آید همه نظام دقیق عالم به واسطه دعاهای گوناگون بندگان در شرائط خاص استجابت به هم بریزد. ساختار عالم وحوادث آن هر روز بسته به دعاهای بندگان شکل جدیدی به خود بگیرد که این امر معقول ومنطقی نیست.
معنای درست استجابت همان است که از روایات استفاده میشود که به ما گفته شده : هیچ دعایی بی اثر نیست. هر دعایی در دنیا و آخرت تأثیر مناسب خود را دارد. هر دعای مقبولی یقیناً به استجابت میرسد، اما گونههای استجابت آن مختلف است.
امام سجاد(ع) میفرماید: «دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد:
برای او ذخیره میگردد،
یا در دنیا برآورده میشود،
یا بلایی را که میخواست به او برسد، از وی میگرداند». (3)
چنان که از روایات برمی آید، برخی از دعاها مورد توجه خداوند قرار نمی گیرند. از آنها تعبیر «دعای غیر مسموع » می شود. اما دعا با شرائط خاص ودر موقعیت های ویژه ای که به ما گفته شده، شرایط استجابت وقبولی را دارا می شوند اما بر همان اساس که حکمت های الهی ومصلحت های خداوند اقتضا می کند.
در نتیجه همه این موارد و روایات می تواند درست باشد. دعای ما در این شرائط و موقعیت ها مستجاب بشود اما به معنای عام استجابت. هرچند در موارد بسیاری دیده شده که در همین موقعیت ها دعا به معنای خاصش هم مستجاب شده، آنچه انسان خواسته، به او عطا شده است اما این امر کلیت ندارد. زیرا آنچه در عالم حرف اول و آخر را می زند، حکمت و علم و اراده مطلق خداوند است. هرچند خداوند
فرموده : « به سوی خداوند از وسیله هایی بهره بگیرید »(4) و دعا و توسل به امامان از جمله این وسائلند اما معصومین فرموده اند « وسیله ها حکمت خدا را بر نمی گردانند » (5).
راز عدم استجابت در این واقعیت نهفته است که از باطن هستی و مصالح حقیقی خود و جهان بی خبریم. به همین دلیل گاهی میپنداریم خیر و مصلحت ما در تحقق و برآورده شدن حاجتی یا دفع و رفع مشکل و مانعی است. بر اساس این پیش فرض وقتی میبینیم خواستة ما بر آورده نمیشود، رنجیده خاطر میشویم! در حالی که اگر حجاب از روی «حقیقت باطنی» عالم کنار رود و آینده و نتیجه برخی خواستهها برای ما روشن گردد، از تقاضا و درخواست خود منصرف میشویم و خدا را شکر میکنیم که خواسته و حاجت جاهلانه ما را آن گونه که می خواستیم، برآورده نکرده است.
به بیان دیگر: خداوند نسبت به بندگانش مهربان است. خیر و خوشبختی مؤمنان را میخواهد، از این رو اگر خواسته آنان به ضررشان است، اما آنان به جهت عدم اطلاع از باطن امور از خداوند آن را میخواهند، اجابت نمیکند. اما چنان که گفتیم اصل دعای او بی اجابت و بی اثر نخواهد بود.
به علاوه عدم اجابت ظاهری دارای آثار وبرکات بسیاری برای او خواهد بود. اگر کسی بداند خداوند در عوض
عدم اجابت دعا در دنیا، چه پاداشی برای او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز از آن ناراضی نمیشود. امام صادق(ع) میفرماید:
«روز قیامت خداوند میفرماید: ای بنده من!مرا خواندی و اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو میکند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمیشد، برای ثواب و پاداش نیک که میبیند». (6)
مهمتر از هر دعا واجابتی در دنیا سنت آزمایش خداوند از بندگان است. حقیقتی که همه بندگان خدا از بزرگ ترین انبیا تا کمترین افراد از آن مستثنا نشدهاند. چه بسا یکی از مهم ترین آزمایش های خداوند برای بندگان خوبی چون شما تاخیر در اجابت ها و سنجش میزان صبر و حسن ظن شما به خداست.
اگر به اوصاف الهی توجه کنیم و به صفات پروردگار ایمان بیاوریم و بدانیم خداوند رئوف و رحیم است، در مییابیم که اگر خواستههای انسان بر آورده نمیشود، دلیلش بخل نیست. خداوند با توجه به کمال و سعادت و مصلحت انسان خواستههای او را اجابت میکند. در دعای افتتاح میخوانیم: «اگر حاجتم را دیر برآوردی، از سر نادانی بر تو عتاب کردم، در صورتی که تأخیر در اجابت حاجتم برایم بهتر بوده است، زیرا تو به فرجام امور آگاهی».
البته شیطان در یکی از مواردی که وسوسه میکند، تأخیر اجابت دعا است. از این راه انسان را مأیوس میکند تا او به خدا بدبین شود. ائمه اطهار(ع) به این نکته توجه داشته و همگان را از افتادن به دام بدبینی و سوء ظن به خدا برحذر داشتهاند.
امیرمؤمنان(ع) میفرماید: «دیر اجابت نمودن خدا، تو را ناامید نکند که بخشش، بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعای تو تأخیر رخ دهد تا درخواست تو طولانیتر گردد و بخشش خدا کاملتر شود. چه بسا چیزی را خواستهای و تو را نداده و بهتر از آن را در دنیا یا آن دنیا داده و یا بهتر آن بوده که آن را از تو باز دارد. چه بسا چیزی را طلب نمودی که اگر به تو میداد، تباهی دین و دنیای خود را در آن میدیدی». (7)
توجه به این امور از جمله اینکه عدم استجابت ظاهری میتواند آزمایش باشد و در ناامید نشدن انسان و استوار بودنش در مسیر طلب بسیار مفید است، به علاوه در تاخیرها چنان که در روایات آمده، دلایل گوناگون دیگری نیز متصور است که همه دلیل بر محبت بیشتر خدا است، نه بی توجهی وناراحتی او از ما ؛ امام صادق(ع) میفرماید: «وقتی که مؤمنی دعا میکند، خداوند به ملائکه میفرماید: «دعایش را مستجاب نمودم، ولی آن را نگه دارید و عطا نکنید که دوست دارم صدای بنده مؤمن را بشنوم. بندهای هم هست که دعا میکند و خداوند میفرماید: زود حاجتش را بدهید که آوازش را دوست ندارم». (8)
دعا، مطلوبیت ذاتی دارد. فلسفه دعا تنها بر آوردن حوائج به ویژه خواستههای دنیوی نیست، بلکه دعا و مناجات با خدا، صرف نظر از اجابت یا عدم اجابت، موضوعیت دارد و به اصطلاح طلب مهمتر از مطلوب است. (9)
به دعا کردن امر شدهایم و باید به این وظیفه عمل کنیم و نتیجه را به خداوند واگذار نماییم.
در بسیاری از موارد عدم استجابت دعاهای ما به خاطر وجود موانعی است که از آنها بی خبریم و گمان می کنیم که همه عوامل و زمینههای استجابت را فراهم کرده ایم. شخصی خدمت امام صادق(ع) عرض کرد:
دو آیه در قرآن است که تأویل و معنای آن را نمیدانم. یکی «ادعونی استجب لکم» است، که هر چه دعا میکنیم، اجابت نمیشود.
حضرت فرمود: « سر عدم اجابت دعایتان را به شما میگویم. اگر خدا را در آن چه دستور فرموده اطاعت کنی و آن گاه او را بخوانی، دعایت را اجابت میکند، ولی با (دستورهای) او مخالفت کرده، نافرمانیاش میکنی. او نیز اجابت نمیکند. با این حال، اگر خدا را از راهش بخوانی - اگر چه گناهکار باشی - خدا دعایت را مستجاب میکند».
پرسید: راه دعا چیست؟ فرمود: «نماز(10) که خواندی، ابتدا خداوند را ستایش کرده، او را به بزرگی میستایی. به هر نحو که میتوانی، حمد و ستایش او را میکنی، سپس بر پیامبر(ص) و آلش درود میفرستی. به تبلیغ رسالتش گواهی میدهی، و بر ائمه هدی سلام میدهی، آن گاه نعمتهای خدا را بر خود میشماری. او را به خاطر آنها ستایش و شکر میکنی. بعد به گناهان خود یکایک اعتراف میکنی و هر کدام را که به یادداری، اقرار مینمایی.
هر کدام را به خاطر نداری، به طور سربسته به زبان میآوری. از همه گناهان به درگاه خدا توبه میکنی و تصمیم میگیری که دیگر گناه نکنی و از روی پشیمانی و صدق نیت و خلوص، و در بیم و امید از آنها استغفار و طلب آمرزش میکنی، سپس میگویی:
اللهم انی أعتذر الیک من ذنوبی و استغفرک و أتوب الیک. فأعنی علی طاعتک و وفّقنی لما اوجبت علیّ من کلّ ما یرضیک فانّی لم أر أحداً بلغ شیئاً من طاعتک الا بنعمتک علیه قبل طاعتک، فأنعم علیّ بنعمة أنال به رضوانک و الجنةَ. بعد از رعایت این مراتب، حاجت خود را بخواه، که امیدوارم خدا ناامیدت نکند و حاجتت را برآورد. (11)
گاهی دعا به اجابت میرسد، اما مقدمات تحقق آن فراهم نیست و یا مصالحی اقتضا میکند انجام آن به تأخیر بیفتد. حضرت موسی(ع) به خدا عرض کرد : «پروردگارا، به فرعون و طرفدارانش زیورها و مال فراوان داده ای. او مردم را از راه تو گمراه میکند.
خدایا! اموال شان را نابود ساز و آنان را به عذاب دردناک گرفتار نما! » خداوند در پاسخ فرمود: موسی دعایت را اجابت نمودم. اما در روایت آمده است که میان دعای حضرت موسی(ع) تا غرق شدن فرعون، چهل سال طول کشید!». (12)
حضرت ابراهیم(ع) فرزند نداشت. دهها سال دعا و تضرّع نمود تا این که در 99 سالگی در حالی که پیر شده و موهای او سفید گشته بود، خدا حضرت اسماعیل را به او داد. (13)
حضرت سلیمان پیامبر که حدود هزار سال عمر کرد، صدها سال دعا کرد تا خداوند به او فرزندی دهد و نسل او تداوم یابد، ولی سرانجام بدون داشتن فرزند از دنیا رفت. آیا میتوان گفت خداوند پیامبرانش را دوست نداشت و آنها پیش خدا ارزش نداشتند وگرنه حاجت پیامبرش سلیمان را اجابت میکرد؟!
دوست عزیز ! باز تاکید می کنیم دنیا عرصة امتحان و محل ظهور و بروز استعدادهای درونی و افکار و عقاید قلبی است. یکی از راههای امتحان، قرار گرفتن در میدان شداید و سختیها و تأخیر افتادن اجابت دعاها است. از خدا بخواهیم که ما را در همة آزمون هایش موفق و ثابت قدم نگه دارد.
حُسن ظن و اعتماد به خدا کلید بسیار از درهای قفل شدة زندگی و خوشبختیها است. خداوند حُسن ظن و اعتماد داشته باشید. او نسبت به بندگانش بسیار مهربان است. خیر و سعادت را گاهی در قالب سختیها و مشکلات ظاهر میسازد. گاهی در لباس آسایش و نعمت ها. خدا به علم نامحدود خویش میداند که صلاح و رستگاری چه کسی از بندگان مؤمنش در میدان مشکلات و مصایب نهفته است و کدام یک از آنان باید در رفاه و نعمتها آن را جستجو کنند. پس باور داشته باشیم که در صورت انجام تکالیف و وظایفی که خداوند برای اهل بلا و مشکلات یا رفاه و نعمتها قرار داده، هر وضعیتی برای ما پیش آید، خیر و خوشبختی ما در همان نهفته است.
پینوشتها:
1. غافر(40) آیه 60 .
2. نمل (27) آیه 40.
3. تحف العقول، ص 202.
4. مائده (5) آیه 25.
5. صحیفه سجادیه دعای 13.
6. اصول کافی، ج 4، ص 247.
7. نهج البلاغه، نامه 31.
8. اصول کافی، ج 4، ص 245.
9. مصباح یزدی، بر درگاه دوست، ص 56.
10. شاید منظور نماز توبه است که به این کیفیت خوانده می شود : غسل توبه نماید، سپس با وضو چهار رکعت نماز بخواند در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و سه مرتبه توحید و یک مرتبه سوره «الناس» و یک مرتبه «فلق» را بخوانید. بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفرالله ربی و اتوب الیه و بعد از هفت مرتبه «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» سپس بگویید:« یا عزیز یا غفار اغفرلی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات فانه لا یغفر الذنوب الا انت ».
11. بحارالانوار، ج 93، ص 376 و 377.
12. اصول کافی، ج 4، ص 245.
13. تفسیر نمونه، ج 11، ص 101، پاورقی.
فرض کنید اگر در شب قدری مادری برای سلامت وبازگشت فرزند رزمنده اش از میدان جنگ دعا کند وفرزندش برای شهادت، تکلیف چیست؟
راضی کردن این دو برای خدا اسان است مسله رضایت فردی از زندگی که دارد هست خدا میتواند هر دو را راضی کند البته اگر لطف کند.
مهمتر از هر دعا واجابتی در دنیا سنت آزمایش خداوند از بندگان است.
فکر نمیکنم خدا من رو ازمایش کنه چون هیچ حضوری و لطفی از خداوند در زندگیم حس نمیکنم،البته طلبکار نیستم
امام صادق(ع) میفرماید: «وقتی که مؤمنی دعا میکند، خداوند به ملائکه میفرماید: «دعایش را مستجاب نمودم، ولی آن را نگه دارید و عطا نکنید که دوست دارم صدای بنده مؤمن را بشنوم. بندهای هم هست که دعا میکند و خداوند میفرماید: زود حاجتش را بدهید که آوازش را دوست ندارم».
حرفتون درست ولی من مومن نیستم و اطمینان دارم خدا از اواز من خوشش نمیاد،در طول این چند سال زندگی به این به طور کامل رسیدم و هیچ شکی بهش ندارم که خدا از اواز دعای من خوشش نمیاد
اگر خدا را در آن چه دستور فرموده اطاعت کنی و آن گاه او را بخوانی، دعایت را اجابت میکند، ولی با (دستورهای) او مخالفت کرده، نافرمانیاش میکنی. او نیز اجابت نمیکند.
اره فکر کنم به همین دلیل خدا دعای من رو اجابت نمیکنه و من فقط دارم خودم رو خسته میکنم ولی موندم چرا خدا فقط گناهان من رو میبینه. درسته روزه و نماز هایی که میخونم برای خدا بی ارزش هست ولی خوب سی روز روزه گرفتن اونم تو تابستون هر چه قدر هم بی ارزش باشه لااقل ارزش اجابت یه دعای کوچک و ناچیز رو داره.درسته من بنده خوبی نیستم اما به واجبات دین عمل میکنم.باطل مطلق که نیستم
سپس بر پیامبر(ص) و آلش درود میفرستی
من میلیونها بار به محمد و الش صلوات فرستادم و خیلی به پیامبر و خاندانش صلوات هدیه دادم و تنها یه چیز بی ارزش و ناچیز ازشون خواستم اما ندادند
پس باور داشته باشیم که در صورت انجام تکالیف و وظایفی که خداوند برای اهل بلا و مشکلات یا رفاه و نعمتها قرار داده، هر وضعیتی برای ما پیش آید، خیر و خوشبختی ما در همان نهفته است.
خداوند برنامه ای برای لطف و رحمت به من نداره ،خدا همیشه اعمال بد من رو میبینه و هیچ وقت به خواسته ناچیز من ارزشی نداده و هیچ وقت خواسته ام رو جدی نگرفته،من یازده سال هست که فقط یک چیز رو از خدا خواستم و خدا هیچ وقت هیچ لطفی در حق من نکرده البته لطفی رو که من اون رو حسش کرده باشم
افسوس که خودم نمی تونم مشکلم رو حل کنم یعنی در توانم نیست.الان فقط برای فریب نفسم دعا میکنم تا روح و روانم به چیزی خوش باشه و ازارم نده نفس من یه جوریست وقتی میگم خدا مشکلم رو حل میکنه اروم میشه و اذیتم نمیکنه.اگه بتونم مشکلم رو حل کنم ،دیگه مزاحم خدا نمیشم ،خدا شرایط سفت و سختی برای اجابت دعا داره ، برای اجابت دعا ادم رو در تنگنا قرار میده و اعمال ادم رو تو سرش میکوبه
دیگران رو نمی دونم ولی برای من اینطوری بوده
من تا اخر عمرم به واجبات دین عمل میکنم و سعی میکنم خیلی کم به محرمات دین نزدیک بشم اما دیگه برای هیچ مطلبی دعا نخواهم کرد . ای کاش بتونم مشکلم رو خودم حل کنم یه عمره دعا میکنیم و یه عمره تحقیر میشیم ای کاش را حلی به جز دعا هم وجود داشت.
سپاس از پاسختون،مرسی
10. شاید منظور نماز توبه است که به این کیفیت خوانده می شود : غسل توبه نماید، سپس با وضو چهار رکعت نماز بخواند در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و سه مرتبه توحید و یک مرتبه سوره «الناس» و یک مرتبه «فلق» را بخوانید. بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفرالله ربی و اتوب الیه و بعد از هفت مرتبه «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» سپس بگویید:« یا عزیز یا غفار اغفرلی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات فانه لا یغفر الذنوب الا انت ».
امان از شرایط اجابت دعا،خیلی ها بدون دعا به همه چیز میرسند و ادمهایی مثل من باید 7 خان رستم را بگذرانند تا تنها به یک خواستشون برسند.من هزاران خواسته از خدا نداشتم و نخواهم داشت ، فقط در موقعی که خیلی در تنگنا هستم و خیلی فشار دارم به خدا رو می اندازم و چون به خدا رو می اندازم امیدوار میشوم اما بعد از مدتی بیشتر از قبل در تنگنا قرار میگیرم
ای کاش خدا میگفت دعا را تنها از امام و اهل ثابقین قبول میکند،اینطوری خیال ادمهایی مثل من راحت میشد تا وقتی که در شدید ترین حالت زندگی قرار داشتند فکر دعا به سرشان نزند و برای خودشان راه حل دیگری انتخاب میکردند
ادم گنه کار که از روی جهل و نبود امکانات گناه میکند بیچاره ترین موجود هر دو دنیاست چون نه کسی را دارد که مشکلش را حل کند و نه دعایش اجابت میشود،مثل خودم
من از اهل ثابقین نیستم و در این زمانه کم اوردم و از قافله ثابقین خیلی عقب هستم و خیلی هم ضعیفم . با گفته های شما اجابت فقط برای ثابقین است پس بهتره ما از در اهل ثابقین صدا نزنیم و خیالمان را به هوای اجابت خوش نکنیم
جناب me and god
تورو خدا هیچ وخت نا امید نشوید،که نا امیدی بزرگترین دام شیطانه
من صد ها باز معجزات خدا رو.تو زندگیم.دیدم
باید حکمت خدا رو پذیرفت و ب قدرتش ایمان داشت.و خدا رو بخاطر خودش خواست،نه بخاطر چیز دیگه ای،امیدوارم خودمم تو حرفام ثابت قدم باشم،ان شاءالله.
نا امیدیتون،یه کی از تله های این شیطان رجیمه!خدا لعنتش کنه،ک...
پس نا امید نباشید،و ب خدا گمان خوب ببرید،ببخشید زیاد حرف زدم
التماس دعا
اگرم فکر میکنید ک دعای شما مستجاب نمیشه،ک اینطور نیس،اگرم نشه ک مصلحته!!!
به یک شخص ک میدونید نزد خدا جایگاه بزرگی داره،میتونید بگید ک دعاتون کنه
التماس دعا
حرفایی ک زدم،شاید خودمم نتونم تمام و کمال اجراش،کنم،ولی لاقل فک کردم ب درد شما. بخوره،
ان شاءالله،خودمم بتونم عملیش کنم.
التماس دعا
http://www.askdin.com/thread41129.html
سوال :
آیا کسی که مرتکب گناه می شود، می تواند دعا کند و از خدا کمک بگیرد ؟
پاسخ در چند محور ارایه میشود :
الف_ از این که علی رغم برخی مشکلاتی جنسی که اشاره نموده اید نسبت به روزه ونماز و واجبات تان توجه دارید و توفیق عمل به تکلیف دارید نکته ی مهم است واز این معلوم می شود که نور فطرت در وجود شما روشن است واز این جهت که چنین توفیق را دارید باید به شما تبریک گفت . گرچه چنان که خود اذعان دارید آن عمل ناپسند را سعی نماید ترک شود که غیر از گناه از نظر جسمی وروحی برای آینده وبالفعل شما ضرر های جبران ناپذیر دارد . با توجه به شرایط سن تان وقت ازدواج شما است و شما با ازدواج به راحتی می توانید خود را از مشکل نجات دهید .
ب_ از این که در خانواده مذهبی بدنیا آمده اید این خود نعمت بزرگ است خدا را شاکر باشید .
اما تذکر این نکته نیز لازم است پدر ومادر تان گرچه ممکن است در تربیت شما قصور نموده ولی تقصیر کار نیست وشما سعی نماید دید تان را نسبت به آنها اصلاح نماید . چون هیچ گاه پدر ومادر بدی فرزند خود را نمی خواهد ودر باره او بی توجی نمی کند گرچه ممکن است بدلایل مختلف آن گونه که باید نتوانند در امر تربیت فرزند تلاس کنند ولی تعمد در این کار هرگز بی توجهی نمی کنند .
ج _ در باره دعا اجازه بدهید با توجه به شرایط شما کمی جامعتر بحث نمایم :
در استجابت دعا که در پرسش بدان اشار ه شده ممکن است اسرار بسیاری نهفته باشد؛ چه این كه بسیار چیز های دیگر که خدا به شما داده که به کسی دیگر نداده و یا دعای او طبق شرائط بوده و مانند آن؛ چون برای دعا شرایط بسیاری است که براى استجابت آن باید مهیا شود و موانعى است که باید برطرف گردد. در ذیل به برخى از شرایط و موانع اشاره مىشود:
1. ارتباط مداوم با خدا در هر حال:
قرآن کسانى را که فقط در هنگام گرفتارى و مشکلات دعا مىکنند، مورد نکوهش قرار داده است: «وقتى به انسان گرفتارى و غمى روى مىآورد، ما را در هر حال (خواب و بیدارى، نشسته و ایستاده) بخواند و چون گرفتاری اش را برطرف کنیم، برود (و از ارتباط خود با خدا از جهت کمیت و کیفیت بکاهد و گاهى قطع نماید، به گونهاى که) گویى اصلاً ما را براى گرفتارى که به او رسیده بود، نخوانده است!». (1)
امام صادق (ع) مىفرماید: «کسى که پیشدستى در دعا نکند و فقط در وقت نزول بلا دست به دعا بردارد، دعایش در آن وقت مستجاب نگردد و فرشتگان گویند: این آواز را نشناسیم». در روایت دیگرى آمده که «به او مىگویند: تا امروز کجا بودى؟!». (2)
در اصول کافى آمده که خداوند به حضرت داوود (ع) فرمود: «مرا در روزهاى خوش و آسایش یاد کن تا من دعاى تو را در روزهاى گرفتارى و سختى اجابت کنم». (3)
2. دعا باید از صمیم قلب باشد:
تمام ذرات وجود انسان یک چیزى را بخواهد و طلب کند و دل و زیانش با عمل و رفتارش هماهنگ باشد.
3. اعتماد به خدا و اطمینان به اجابت او:
امام صادق (ع) فرمود: «خدا دعایى را که از دل غافل و بى خبر برخیزد، مستجاب نمىکند. پس وقتى دعا کنى، از عمق دل به او روى آور (و دلت را با زبانت همراه گردان) و سپس به اجابت دعایت مطمئن باش». (4)
4. قطع امید از غیر خدا و امید و اطمینان به خداوند.
امام صادق (ع) فرمود: «هرگاه یکى از شما بخواهد که هر چه از خدا درخواست مىکند، خدا به او عطا فرماید، باید از همه مردم ناامید و مأیوس گردد و هیچ امیدى جز به درگاه خدا نداشته باشد». (5) او به نقطهاى از ایمان و توکل باید برسد که بداند همه قدرتها و علل جهان تحت اراده و قدرت الهى قرار دارند.
پس از خدا بخواهد که اسباب و علل مادى و معنوى جهان را جهت صلاح و منفعت او قرار دهد.
5. دعا باید در کنار تلاش و تدبیر باشد.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «الداعى بلا عمل کالرامى بلا وتر؛ (6) کسى که دعا مىکند و به دنبال آن تلاش و عمل نمىکند، مانند آن است که بى چله کمان تیر مىاندازد».
دعا نمىتواند جاى تلاش و برنامه ریزى در زندگى را بگیرد، بلکه مکمل آن مىتواند باشد.
اما در موانع استجابت دعا نیز به اختصار باید گفت:
امام على(ع) مىفرماید: «المعصیة تمنع الاجابة؛ (7)گناه مانع اجابت دعا است».
گناهان سه نوع تأثیر منفى در دعا مىگذارند:
امام سجاد(ع) فرمود: «گناهانى که مانع استجابت دعا مىشوند، عبارتند از: بددلى و سوءظن به مؤمنان و کارهاى آنان؛ طینت و درونى ناپاک داشتن؛ نفاق و دورویى با برادران و خواهران ایمانى؛ عدم اطمینان به اجابت دعا؛ تأخیر نمازهاى واجب (و نخواندن آن در اول وقت فضیلت) آن که وقت آن بگذرد؛ بدزبانى و فحاشى و اهانت کردن؛ نزدیک نشدن به خدا به وسیله صدقه و کارهاى نیک». (8)
نیز فرمود: «از جمله گناهانى که مانع استجابت دعا مىگردد، نافرمانى و رنجاندن خاطر پدر و مادر است». (9)
چند تذکر:
1. گاهى با وجود تمام شرایط دعا، دعا مستجاب نمىشود، چون به مصلحت ما نیست، یعنى چیزى را طلب مىکنیم که به سود ما نیست، اگر چه مىپنداریم به نفع ما و خیر است.
2. گاهى دعا مستجاب مىشود، ولى از روى مصالحى تحقق عملى آن به تأخیر مىافتد، حتى ممکن است تا بیست سال طول بکشد تا محقق گردد.
4. گاهی اجابت دعاها در آخرت به صورت پاداش نمایان می شود و در دنیا خواسته اش بنا بر مصالحی داده نمی شود. اگر کسی بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنیا، چه پاداشی برای او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز نا امید نمی شود. امام صادق (ع) می فرماید: «روز قیامت خداوند متعال می فرماید: ای بندة من! تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می کند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی شد، برای آن ثواب و پاداش نیک که می بیند». (10)
امام سجاد(ع) می فرماید: «دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: برای او در آخرت ذخیره می گردد ، یا در دنیا برآورده می شود ، یا بلایی را که می خواست به او برسد،از وی می گرداند». (11)
علاوه بر مطالب یاد شده، همیشه به این نکته توجه داشته باشید که نماز و روزه و دعا ، مطلوبیت ذاتی دارند و فلسفه دعا تنها بر آوردن حوائج به ویژه خواسته های دنیوی نیست، بلکه خود دعا و مناجات با خدا، صرف نظر از اجابت یا عدم اجابت، ارزش دارد و به اصطلاح طلب مهم تر از مطلوب است
نکته دیگر این که در بحث استجابت دعا باید توجه داشت اینکه حکمت الهی ایجاب می کند طبق مصلحت واقعی بنده تو رفتار نماید که هر کس هر چه خواست خداوند به او بدهد یا ندهد؛ مثلا اگر یک کودک از مادر غذایي که برای او ضرر دارد، بخواهد و مادر دادن آن غذا را به مصلحت او نداند و به او ندهد. این به معنای بی عدالتی مادر او نیست؛ بلکه بدین معنا است که آن غذا برای آن کودک ضرر داشته و مادر از روی محبت و دوستی آن را به او نداده و به جایش غذای مفید دیگری به او داده است.
د) با توجه به این نکته ها در پایان باید گفت که:
بی تردید خداوند مهربان تر از مادر به بنده خود است و در دادن هر چیزی بیشتر مصلحت او را لحاظ می کند . ولی در عین حال هیچگاه اورا ناامید نمی سازد لذا خود به صراحت فرمود :
«ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ (12) مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم».
خداوندی که سمیع الدعاست و هرگز خلف وعده نمیکند ، هیچ دعایی را بدون اجابت نخواهد گذاشت، ولی باید توجه داشت که گاهی همان حاجت را که در دعا خواسته میشود، به انسان میدهد؛ گاهی بهتر از آن را و گاهی زود یا دیر میدهد . اگر در دنیا به او ندهد ، در آخرت پاداشی به او میدهد ،چون دعا یک نوع عبادت و نیایش است و بدون پاداش نمیماند.
خداوند همواره به خواستها و نیازهای بندگان خود جواب مثبت میدهد . هیچ دستی را خالی برنمیگرداند؛ چون کریمتر از آن است که دستی را که به سوی او دراز شده ناامید برگرداند. از این رو در روایتی از امام صادق (ع) آمده:
«ما أبرز عبدٌ یده إلى الله العزیز الجبّار إلاّ استحیا الله عزّوجل أن یردّها صفراً حتى یجعل فیها من فضل رحمته ما یشاء، فإذا دعا أحدکم فلا یردّ حتى یمسح على وجهه و رأسه؛ (13) هیچ بندهای دست خود را به سوی خدای عزیز و جبران کننده دراز نمیکند مگر این که خداوند حیا میکند که دست او را خالی برگرداند و چیزی از فضل و رحمت که میخواهد در آن نگذارد، پس هر گاه دعا نمودید، دست خود را به سر و صورت خود بکشید». هیچ دعای بنده ای بی پاسخ نمی ماند . همین که دعا می کنیم ، نشان می دهد خدا ما را پذیرفته است.
نکته دیگر در باره این پرسش که برای پرسشگر محترم بسیار زیبا و شنیدنی خواهد بود و به تعبیر خودش جواب منطقی بدستش خواهد داد ؛ این سخن مولوی است که میگوید:
آن یکی الله میگفتی شبی :Gol: تا که شیرین میشد از ذکرش لبی
گفت شیطان: آخر ای بسیار گو :Gol: این همه الله را لبیک کو؟
می نیاید یک جواب از پیش تخت :Gol: چند الله می زنی با روی سخت
او شکسته دل شد و بنهاد سر :Gol: دید در خواب او خضر اندر خضر
گفت: هین از ذکر چون واماندهای :Gol: چون پشیمانی از آن کش خواندهای
گفت: لبیکم نمیآید جواب :Gol: زآن همی ترسم که باشم رد باب
گفت: آن الله تو لبیک ماست :Gol: و آن نیاز و سوز و دردت پیک ماست
ترس و عشق تو کمند لطف ماست :Gol: زیر هر یارب تو لبیک هاست (14)
این بیان نغز مولوی که در واقع الها م گرفته از آموزه های وحیانی است این مسئله را می رساند که همان ناله و دعای بنده در واقع لبیک خدا است و در زیر هر الله گفتن او هزاران لبیک الهی نهفته است.
در نتیجه توجه داشته باشید که هر گز دعا ی شما بی پاسخ نمی ماند وهمان دعا ها ی شما است که علی رغم طغیان غریزه جنسی شما را آن گونه با معنویت وعامل به تکالیف نگاه داشته است .
پینوشتها:
1. محمد بن یعقوب کلینی اصول کافی، ج 2ن ص 471. نشر دار الکتب الاسلامیه 1388ق.
2. محمد بن یعقوب کلینی اصول کافى، ج 4، ص 219. نشر پیشین.
3. بحارالانوار، ج 93، ص 381. نشر پیشین.
4. همان، ص 305.
5. ابن فهد حلی ، عدة الداعى، ص 97. نشر دار الکتب الاسلامیه، 1407 ق.
6. همان.
7. عبد الواحد آمدی، غررالحکم،، ج 1، ص 32. نشر مکتب الاعلا م الاسلامیه قم 1413 ق.
8. صدوق معانى الاخبار، ص 271، نشر نشر دار العلم ،قم ،بی تا.
9. حرانی، حسن بن علی ، تحف العقول، ص 202. نشر کتاب فروشی اسلامیه، تهران بی تا.
10. همان.
11. صدوق معانى الاخبار، ص 271، نشر نشر دار العلم قم بی تا.
12. غافر (40) آیه 60.
13. ابن فهد حلی عدة الداعى، ص 97. نشر دار الکتب الاسلامیه 1407 ق.
14. مولوی جلا الدین بلخی ، مثنوی معنوی، دفتر سوم، ص 355 ، نشر اقبال ، تهران 1377 ش.