جمع بندی آیا مسلمین متقابلا این حق را برای طرف مقابلشان قائلند؟

تب‌های اولیه

62 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا مسلمین متقابلا این حق را برای طرف مقابلشان قائلند؟

با سلام

آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه (جلد 2 صفحه 282) گفته اند که مسلمین میتوانند برای بدست آوردن حق آزادی تبلیغ در جایی که مسلمین نمیتوانند آزادانه دینشان را تبلیغ کنند به زور متوسل بشوند و به آنجا حمله کنند حال سوال من این است آیا مسلمین چنین حقی را متقابلا برای غیر مسلمین (مثلا مسیحیان) قائل هستند که برای تبلیغ دین خودشان به زور متوسل بشوند و به کشورهای اسلامی حمله کنند؟! چرا؟! (لطفا با منبع پاسخ بگویید)

با تشکر

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد محراب

[=arial]با سلام
عرض ادب و احترام
و ممنون از سوال Pitbull عزیز
برای رسیدن به پاسخ ابتدا مروزی می کنیم بر مطالب ایت الله مکارم در ج2 تفسیر نمونه ذیل ایه 256 یا همان ایات معروف به ایت الکرسی

ایشان ذیل تفسیر این ایه در مورد عدم اکراه در تبلیغ دین اسلام چنین می نویسند:

آیه در حقیقت دلیلى است براى جمله هاى سابق که در دین و مذهب نیازى به اکراه نیست . زیرا دین دعوت به سوى خدا که منبع هر خیر و برکت و هر سعادتى است مى کند، در حالى که دیگران دعوت به سوى ویرانگرى و انحراف و فساد مى نمایند، و به هر حال دست زدن به دامن ایمان به خدا همانند دست زدن به یک دستگیره محکم نجات است که هرگز امکان گسستن ندارد.

و می نویسند

اشاره به اینکه مساله کفر و ایمان چیزى نیست که با تظاهر انجام گیرد، زیرا خداوند سخنان همه را اعم از آنچه آشکارا مى گویند یا در جلسات خصوصى و نهانى ، همه را مى شنود، و همچنین از مکنون دلها و ضمایر آگاه است ، بنابراین کفر یا ایمان هر کس براى او روشن مى باشد.

و چند نکته را بیان می کنند که:

مذهب نمى تواند تحمیلى باشد
اصولا اسلام و هر مذهب حق از دو جهت نمى تواند جنبه تحمیلى داشته باشد:
الف - بعد از آن همه دلائل روشن و استدلال منطقى و معجزات آشکار، نیازى به این موضوع نیست ، آنها متوسل به زور و تحمیل مى شوند که فاقد منطق باشند، نه اسلام با آن منطق روشن و استدلالهاى نیرومند.
ب - اصولا دین که از یک سلسله اعتقادات قلبى ریشه و مایه مى گیرد ممکن نیست تحمیلى باشد زور و شمشیر و قدرت نظامى در اعمال و حرکات جسمانى ما مى تواند اثر بگذارد نه در افکار و اعتقادات ما.

تا اینجای سخن بر این منوال است که دین حق و دین باطل وجود دارد و انسانها باید با تمسک به دین حق از دین باطل فاصله بگیرند و از طرفی هیچ فردی در قبول هیچ دینی نباید اکراه داشته باشد تا ازادانه بتواند دین و ایین خود را برگزیند و البته در محضر عدل الهی باید پاسخگوی این انتخاب خود باشد
که چرا این دین را انتخاب نموده است و لذا باید با استدلال و برهان دین و ایین خود را برگزیند زیرا زمانی خواهد رسید که باید دلایل متقن خود در انتخاب این دین را بازگو نماید ان هم نه برای انسانها که در محضر عدل الهی.
زیرا انسانها با انتخاب دین و ایین است که سرنوشت خود را رقم می زند و اعمال خود را منتصب به دین می کنند

از اینجا مشخص می شود که دین و ایین نه با جبر و زور به دست می اید و نه با جبر و شمشیر و زور می توان اعتقاد به ایین و مکتبی را از فرد یا افرادی گرفت و انسانها باید با منطق و استدلال و برهان دین خود را برگزیند

ادامه دارد....

[=arial] مطالب ایت الله مکارم شیرازی در همان جلد ص 282 می فرمایند:

در تاریخ اسلام کرارا دیده مى شود که مسلمانان هنگامى که شهرها را فتح مى کردند، پیروان مذاهب دیگر را همانند مسلمانها آزادى مى دادند.
و اگر مالیات مختصرى به نام جزیه از آنان دریافت مى شد به خاطر تامین امنیت و هزینه نیروهاى حافظ امنیت بود زیرا که جان و مال و ناموس آنها در پناه اسلام محفوظ بود و حتى مراسم عبادى خویش را آزادانه انجام مى دادند.
تمام کسانى که با تاریخ اسلام سرو کار دارند این حقیقت را مى دانند و حتى مسیحیانى که درباره اسلام کتاب نوشته اند به این موضوع اعتراف کرده اند. مثلا در کتاب تمدن اسلام و عرب مى خوانیم : رفتار مسلمانان با جمعیتهاى دیگر به قدرى ملایم بود که روساى مذهبى آنان اجازه داشتند براى خود مجالس مذهبى تشکیل دهند.
و در پاره اى از تواریخ نقل شده : جمعى از مسیحیان که براى گزارشها و تحقیقاتى خدمت پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) رسیده بودند مراسم نیایش مذهبى خود را آزادانه در مسجد پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) در مدینه انجام دادند.

حضرت ایت الله در ادامه با مراجعه به تاریخ و مستندات تاریخی روش برخورد اسلام با دیکر ادیان را بیان می کند که اسلام چه ازادی هایی برای ادیان دیگر قایل بود و چگونه ادیان تحت لوای اسلام به تبلیغ دین خود می پرداختند و بدون هیچ مشکلی مراسمات خود را برپا می کردند

تاریخ گواه بر این مطلب است که اسلام ازادی عقیده را به معنای کامل کلمه - نه به صورت تبلیغ و خود نشان دادن که ادیان و حکومت های بشری امروزی ان گونه اند- رعایت کرده و بشریت از هر دین و ائینی که باشند تحت لوای اسلام زندگی ازادانه ای خواهند داشت
زیرا اسلام بر این گفته خود اصرار دارد که لا اکراه فی الدین. دین و ایین وعقیده انسانها با زور و جبر نه بر کسی تحمیل و نه از کسی سلب می شود و لذا با توجه بر این اصل، ازادی برای ادیان دیکر هم قایل شده است


ادامه دارد...

[=arial]ایشان می فرمایند:
اصولا اسلام در سه مورد به قدرت نظامى توسل مى جسته است :
1 - در مورد محو آثار شرک و بت پرستى ، زیرا از نظر اسلام بت پرستى دین و آیین نیست بلکه انحراف ، بیمارى و خرافه است و هرگز نباید اجازه داد جمعى در یک مسیر صددرصد غلط و خرافى پیش روند و به سقوط کشانده شوند، لذا اسلام بت پرستان را از راه تبلیغ به سوى توحید دعوت کرد و آنجا که مقاومت کردند متوسل به زور شد بتخانه ها را در هم کوبید و از هرگونه تظاهرى به نام بت و بت پرستى جلوگیرى کرد تا این بیمارى روحى و فکرى به کلى ریشه کن گردد، و آیات قتال با مشرکین مانند آیه 193 سوره بقره و قاتلوهم حتى لا تکون فتنة : به کارزار با مشرکین ادامه دهید تا آنکه شرک از روى زمین برافتد. نظر به همین موضوع دارد و بنابراین هیچگونه تباین و تضادى بین آیه مورد بحث و این آیات نیست تا سخن از نسخ پیش آید.
2 - در برابر کسانى که نقشه نابودى و حمله به مسلمانان را مى کشند دستور جهاد دفاعى و توسل به قدرت نظامى داده شده است و شاید بیشتر جنگهاى اسلامى در زمان پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) از همین قبیل باشد به عنوان نمونه جنگ احد - احزاب - حنین - موته - و تبوک را مى توان نام برد.
3 - براى کسب آزادى در تبلیغ زیرا هر آیینى حق دارد به طور آزاد به صورت منطقى خود را معرفى کند و اگر کسانى مانع از این کار شوند مى تواند با توسل به زور این حق را به دست آورد.(1)

در تبیین سه اصل چنین می توان گفت که:
واضح و مبرهن شد که ادیان دیکر می توانند ذیل حکومت اسلامی عقاید خود را تبلیغ کنند دقت فرمایید دین و ایین نه خرافه و بت پرستی.
اسلام با مظاهر شرک و بت پرستی مخالف است و خدای تبارک و تعالی 124000 پیامبر ارسال و چندین کتاب اسمانی فرستاده است که بشریت دست از شرک و کفر و بت پرستی بردارند و خدا پرست شوند و حال نمی تواند خود اجازه دهد که شرک و بت پرستی و خرافه گرایی تحت حکومت اسلام تبلیغ شود

اسلام با هر انچه که نماد خدایی و خداگرایی در برابر الله تبارک وتعالی است مخالف است و از مسلمین خواسته است که در برابر ایشان با تمام قوا باستند و ندای لا اله الا الله سر دهند زیرا که خدا واحد است و احد.

واما اصل دوم به حکم عقل هر فردی و گروه و فرقه ای نقشه قتل و نابودی انسان را می کشد باید در مقابل ایشان ایستاد و این حکم عقلی است وکسانی که این گونه نکنند و در مقابل توطئه قتل دشمنان اسلام نایستند مشکل دارند این اصل هم از مسلمات عقلی و احکام اصلی اسلام است که در فروع دین هم به نام حهاد از ان یاد شده است.

ولی اصل سوم که سوال حضرتعالی بیشتر ناظر به این بحث بود

از انجایی که اسلام خود ازادی را برای دیکر ادیان قایل است و با تکیه بر این اصل عقاید پیروان ادیان دیگر را محترم می شمارد و اجازه می دهد تا ازادانه به تبلیغ دین و ایین خود بپردازند همان طور هم انتظار دارد تا دیگر ادیان و حکومت ها هم حقوق مسلمین را محترم شمارند و اجازه بدهند تا مسلمین ازادانه به تبلیغ دین خود بپردازند و مراسمات دینی خود را اجرا نمایند

و بالطبع مسلمینی که در دیکر نقاط جهان به اجرای احکام خود می پردازند اگر با مشکل با مشکلاتی از طرف حکومت ها یا ادیان مواجه شدند باید که ابتدا مقاومت بکنند و در اجرای احکام اسلام مصر باشند و سپس مخالفت با اعمال انها بکنند حال این مخالفت می توانند روشهای مختلفی داشته باشد که در جای دیکری باید بدان پرداخت

و در مواردی هم باید متوسل به زور شد تا بتوان دین و ایین خود را حفظ و از عقیده و فکر و اندیشه حق خود که اسلام ناب است در مقابل باطل محافظت کرد برای نمونه عمل مسلمانان فلسطین در دفاع از مسجدالاقصی.

حال به این سوال شما بهتر می توان فکر کرد که ایا اسلام هم اجازه می دهد که انها متوسل به زور شوند؟

به نظر جواب، واضح و روشن است
اسلام، دینی که خود مدافع حقوق ادیان دیکر است یعنی خود می گوید ادیان محترم اند و باید حقوق شان حفظ شود و به مسلمین و حکومت ها اسلامی تکلیف کرده است که حقوق ایشان را گرامی بدارید
زمانی که دینی، خود این گونه از حقوق ادیان دیکر دفاع می کند چگونه این سوال مطرح می شود که ایا اسلام اجازه می دهد ادیان دیکر به زور متوسل شوند ؟؟

پی نوشت:
1-تفسیر نمونه ایت الله مکارم شیرازی ج2 ص 280تا 283

جناب محراب با مقدمه چینی های بی مورد از اصل سوال من طفره رفتید لطفا واضح بگویید اسلام متقابلا حق متوسل شدن به زور را که برای خودش در تبلیغ آزادانه قائل است برای طرف مقابل هم قائل است؟

Pitbull;595392 نوشت:
جناب محراب با مقدمه چینی های بی مورد از اصل سوال من طفره رفتید لطفا واضح بگویید اسلام متقابلا حق متوسل شدن به زور را که برای خودش در تبلیغ آزادانه قائل است برای طرف مقابل هم قائل است؟

سلام جناب Pitbull ...

یه فرقی که در دین اسلام و مسیحیت هست این هستش که دین مسیحیت یک دین فردی هست نه یک دین اجتماعی اگر شما هم دقت کنین ... مسیحیت دستورات اجتماعی نداره ... ولی دین اسلام مجموعه قوانین اجتماعی بسیار زیادی داره ... علتش هم خواستگاه متفاوت این دو دین هست ...حضرت عیسی مسیح در صدد تشکیل حکومت نبودند ... دین عیسی مسیح قوانینی در این جهت نداشتند ... ولی بسیاری از احکام اسلامی اجتماعی هستند ... و دستوراتی در این جهت هم در درون دین اسلام وجود داره ....

اگر دین مسیحیت بخواد جلویه اشاعه دین دیگر رو بگیره ... اجازه تبلیغ به دین دیگه ای رو نده ... برای این کار هیچ رفرنسی ندارند ... حتی یادم هست در جایی از انجیل خوندم ... یکی از شاگردان عیسی مسیح نزد ایشون میرن و از ایشون میپرسند که کسی دیگر هم هست که " به نام خداوند شفا میدهند و اجنه را از کالبد انسانها بیرون میکشد و ... " با او چه کنیم و ایشون پاسخ میدهد با او کاری نداشته باشید و ... ( یا یه همچین مفهومی ) یا در جایی دیگر حضرت عیسی مسیح به شاگردانش یاد میدهد چگونه دین های صحیح رو از دین های تقلبی بشناسند ( ایشون میگویند دین تقلبی به بار نمیشیند و میوه نمیدهد ) ... در حقیقت ایشون ابزاری برای شناسایی دین درست و غلط از یکدیگر رو به شاگردانشون یاد داده اند و راه رو باز گذاشتند ...

ولی در دین اسلام مساله فرق میکند ... دین اسلام گویی میخواد یک حکومت اسلامی رو پایه ریزی کنه ... دستوراتی که در درون دین اسلام هست با دستوراتی که در درون دین مسیحیت هست از این منظر بسیار متفاوت هست ... دین اسلام مسیحیان کنونی را کافر میشناسد ... و دین را اسلام میداند " ان الدین عند الله الاسلام ... "

بنابراین ...

1- هم مسلمین طبق دینشون حق دارن که به زور تبلیغ کند ...
2- هم مسیحیان طبق دینشون اجازه ندارن که مانع تبلیغ دین دیگه ای بشن چون بر اساس دینشون همچین اجازه ای ندارن .
3- هم مسلمین طبق اسلام اجازه دارن جلویه تبلیغ دین مسیحیت رو بگیرن... چون ان الدین عند الله الاسلام و ...

پس بنابراین فکر نمیکنم مشگلی باشه ....

احتمالا امروز از اون دنده پاشدم و یه کم عابد و زاهد شدم ...

[=arial]با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار مقدمه های بالایی بی مورد نیستند
اندکی تامل نمایید

بنده عارض ام به خدمتتان که اسلام ابتدا به ساکن متوسل شدن به زور را تکلیف نکرده و تجویز نمی کند

بلکه توسل به زور برای اجرای احکام اسلام و تکالیف الهی زمانی است که انسانهایی یا حُکام حکومتی مانع از اجرای احکام الهی شوند و تا زمانی که شخص و یا گروهی و یا حکومتی مانع اجرای احکام الهی در اجتماع توسط مسلمین نباشند توسط به زور معنا ندارد و مسلمین می توانند به راحتی احکام اسلامی و مراسمات خود را اجرا نمایند و نباید که متوسل به جبر و زور شوند

این از تبیین معنای توسل به زور در اجرای احکام الهی
و اما توسل به زور در اجرای احکام توسط دیکر ادیان تحت لوای اسلام

بزرگوار

عمل توسل به زور متقابلا زمانی برای ادیان دیکر می تواند معنا پیدا بکند که اسلام مانع از اجرای مراسمات ادیان دیگر باشد

زمانی که قوانین اسلام اجازه اجرای مراسمات ادیان دیکر را می دهد چرا باید ادیان دیکر برای اجرای احکام خود متوسل به زور شوند؟؟

زمانی شما عزیز می توانید حق توسل به زور را برای ادیان دیکر محفوظ بدانید که اسلام مانع اجرای مراسمات و احکام شان باشد

زمانی که اسلام این حق را برای انها قایل است چرا شما مدعی توسل به زور برای دیکر ادیان در اجرای مراسمات ایشان هستید؟


بزرگوار این بخش از عرایض بنده را با دقت مطالعه نمایید که اسلام مانع اجرای احکام و مراسمات ادیان دیکر نیست تا انها متوسل به زور شوند

محراب;595410 نوشت:
[=arial]با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار مقدمه های بالایی بی مورد نیستند
اندکی تامل نمایید

بنده عارض ام به خدمتتان که اسلام ابتدا به ساکن متوسل شدن به زور را تکلیف نکرده و تجویز نمی کند

بلکه توسل به زور برای اجرای احکام اسلام و تکالیف الهی زمانی است که انسانهایی یا حُکام حکومتی مانع از اجرای احکام الهی شوند و تا زمانی که شخص و یا گروهی و یا حکومتی مانع اجرای احکام الهی در اجتماع توسط مسلمین نباشند توسط به زور معنا ندارد و مسلمین می توانند به راحتی احکام اسلامی و مراسمات خود را اجرا نمایند و نباید که متوسل به جبر و زور شوند

این از تبیین معنای توسل به زور در اجرای احکام الهی
و اما توسل به زور در اجرای احکام توسط دیکر ادیان تحت لوای اسلام

بزرگوار

عمل توسل به زور متقابلا زمانی برای ادیان دیکر می تواند معنا پیدا بکند که اسلام مانع از اجرای مراسمات ادیان دیگر باشد

زمانی که قوانین اسلام اجازه اجرای مراسمات ادیان دیکر را می دهد چرا باید ادیان دیکر برای اجرای احکام خود متوسل به زور شوند؟؟

زمانی شما عزیز می توانید حق توسل به زور را برای ادیان دیکر محفوظ بدانید که اسلام مانع اجرای مراسمات و احکام شان باشد

زمانی که اسلام این حق را برای انها قایل است چرا شما مدعی توسل به زور برای دیکر ادیان در اجرای مراسمات ایشان هستید؟


بزرگوار این بخش از عرایض بنده را با دقت مطالعه نمایید که اسلام مانع اجرای احکام و مراسمات ادیان دیکر نیست تا انها متوسل به زور شوند

جناب محراب ... آیا مسیحیان میتونند در حکومت اسلامی تبلیغ دین مسیحیت بکنند ؟؟؟ آیا میتونن به زور متوسل بشن ؟؟؟

سوال ایشون این هست !!!

[=arial]با سلام
الهه خشم بزرگوار

مطالبی که در مورد مقایسه دین اسلام و مسیحیت فرمودید درست ولی سوال ایشان تنها در مورد مسیحیت نیست و ادیان دیکر را نیز شامل می شود
از طرفی در مورد این مطلب شما

الهه خشم;595400 نوشت:
اسلام مسیحیان کنونی را کافر میشناسد ... و دین را اسلام میداند " ان الدین عند الله الاسلام ... "

اسلام پیروان ادیان ابراهیمی را کافر نمی داند و احکام مسیحیان و یهودیان با احکام کفار فرق دارد

و اما ایه ای که فرمودید تفسیر مفصلی دارد که درتایپک دیکری می توان بدان پرداخت.

[=arial]

الهه خشم;595412 نوشت:
جناب محراب ... آیا مسیحیان میتونند در حکومت اسلامی تبلیغ دین مسیحیت بکنند ؟؟؟ آیا میتونن به زور متوسل بشن ؟؟؟

سوال ایشون این هست !!!

با سلام
الله خشم بزرگوار
اجازه بفرمایید منظور خودشان را خودشان توضیح دهند :ok: البته با عرض معذرت

مگر مسیحیت در کشور اسلامی خودمان تبلیغ نمی کنند؟؟

مکر کلیساهای مسیحیت در ایران فعالیت تبلیغی نمی کنند؟؟

مکر مسیحیان در مجلس نماینده ندارند؟؟

ایا حکومت اسلامی مانع از فعالیت انها شده است که به متوسل به زور شوند؟؟

و چندین سوال دیکر که جواب ایشان را مشخص می کند

الهه خشم;595400 نوشت:
دین مسیحیت یک دین فردی هست نه یک دین اجتماعی

سلام علیکم
بنده اطلاعاتم درمورد مسیحیت به اندازه ی شما نیست لذا سوالی برام پیش اومد خواستم از اطلاعات شما استفاده کنم
اگر مسیحیت دین فردی بوده و حضرت عیسی صرفا به مسائل شخصی می پرداخته و کاری به حکومت و جامعه نداشته،پس چرا حضرت مورد اذیت و آزار قرار گرفتند و نهایتا نیز توسط حکومت روم به اعدام محکوم شد؟چه چیز حضرت عیسی بر مخالفین گران آمده بود؟

احمدمنتظرالمهدی;595424 نوشت:

سلام علیکم
بنده اطلاعاتم درمورد مسیحیت به اندازه ی شما نیست لذا سوالی برام پیش اومد خواستم از اطلاعات شما استفاده کنم
اگر مسیحیت دین فردی بوده و حضرت عیسی صرفا به مسائل شخصی می پرداخته و کاری به حکومت و جامعه نداشته،پس چرا حضرت مورد اذیت و آزار قرار گرفتند و نهایتا نیز توسط حکومت روم به اعدام محکوم شد؟چه چیز حضرت عیسی بر مخالفین گران آمده بود؟

سلام ...
منم اطلاعاتم کم هست ... ولی اونجور که میدونم گویا فردی میره و از حضرت عیسی مسیح میپرسه ...

اشاره به یک سکه میکنه و میگه این پول رو باید به حاکم "روم" بدهیم یا به "شما" مقصودش این بوده که این نذر و نذورات و ... رو باید به حکومت وقت بدیم یا اینکه باید به شما بدیم و حضرت عیسی مسیح عنوان میکنه پول حاکم روم را به حاکم روم بدهید و پول نذر و نذوراتتان را به به من بدهید ... ( دقیقش رو یادم نمیاد ) گویا ایشون میگن پول هر کسی رو به خودش بدهید ...

اینکه چرا حاکم روم ایشان رو اعدام میکنه ...حاکم روم دستور اعدام ایشون رو نمیده ... حتی سعی داشته از اعدام کردن ایشون طفره بره ...

ولی خوب والی اون شهری که حضرت عیسی مسیح در اونجا بوده ... از قدرتمند شدن ایشون ناراحت میشه و حاکم روم دو نفر رو در پیش روی مردم قرار میده ... یکیشون یک قاتل بالفطره بوده ... و دیگری حضرت عیسی مسیح ... و به مردم شهر میگه هر کدوم رو که شما بگیین رو اعدام میکنم و مردم شهر که فکر میکردند حضرت عیسی مسیح سرشون کلاه گذاشته و ادعای نبوت کرده و خودش رو پادشاه آسمانها و قوم یهود عنوان کرده ... برای اینکه از ایشون انتقام بگیرن میگن حضرت عیسی مسیح رو اعدام کنه ...

و حاکم روم هم مجبور میشه ... بعدش حاکم روم دستور میده ایشان را شلاق بزنند ... تا کمی دل مردم به رحم بیاد ... و ببخشنش ... ولی مردمی که فکر میکردن سرشون کلاه رفته ... جز به صلیب کشیدن به چیزی رضایت ندادند ...

[=arial]

.امین.;595455 نوشت:
سلام

آیا اینها عین جملات آیت الله مکارم است؟ اگر خیر لطفا عین جملات را بیاورید

با سلام
عرض ادب و احترام
جناب امین عزیز

بنده در پست دوم تا چهارم عین جملات حضرت ایت الله را از منبع اصلی - تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 281-اورده ام و توضیحاتی پیرامون مطاللب ایشان نوشته ام
مطالعه نمایید

[=arial]

الهه خشم;595433 نوشت:
سلام ...
منم اطلاعاتم کم هست ... ولی اونجور که میدونم گویا فردی میره و از حضرت عیسی مسیح میپرسه ...

اشاره به یک سکه میکنه و میگه این پول رو باید به حاکم "روم" بدهیم یا به "شما" مقصودش این بوده که این نذر و نذورات و ... رو باید به حکومت وقت بدیم یا اینکه باید به شما بدیم و حضرت عیسی مسیح عنوان میکنه پول حاکم روم را به حاکم روم بدهید و پول نذر و نذوراتتان را به به من بدهید ... ( دقیقش رو یادم نمیاد ) گویا ایشون میگن پول هر کسی رو به خودش بدهید ...

اینکه چرا حاکم روم ایشان رو اعدام میکنه ...حاکم روم دستور اعدام ایشون رو نمیده ... حتی سعی داشته از اعدام کردن ایشون طفره بره ...

ولی خوب والی اون شهری که حضرت عیسی مسیح در اونجا بوده ... از قدرتمند شدن ایشون ناراحت میشه و حاکم روم دو نفر رو در پیش روی مردم قرار میده ... یکیشون یک قاتل بالفطره بوده ... و دیگری حضرت عیسی مسیح ... و به مردم شهر میگه هر کدوم رو که شما بگیین رو اعدام میکنم و مردم شهر که فکر میکردند حضرت عیسی مسیح سرشون کلاه گذاشته و ادعای نبوت کرده و خودش رو پادشاه آسمانها و قوم یهود عنوان کرده ... برای اینکه از ایشون انتقام بگیرن میگن حضرت عیسی مسیح رو اعدام کنه ...

و حاکم روم هم مجبور میشه ... بعدش حاکم روم دستور میده ایشان را شلاق بزنند ... تا کمی دل مردم به رحم بیاد ... و ببخشنش ... ولی مردمی که فکر میکردن سرشون کلاه رفته ... جز به صلیب کشیدن به چیزی رضایت ندادند ...



با سلام
عرض ادب و احترام

بزرگواران عزیز
منتظرالمهدی و الهه خشم

اجازه بفرمایید به سوال این عزیز بپردازیم و اگر در مورد احکام اجتماعی و فردی دین مسیحیت سوالی است در تایپکی مطرح نمایید تا بدان پرداخته شود
البته اگر جسارت نشه و ناراحت نشین:ok:

موفق وموید
یاعلی

محراب;595415 نوشت:
مگر مسیحیت در کشور اسلامی خودمان تبلیغ نمی کنند؟؟

مکر کلیساهای مسیحیت در ایران فعالیت تبلیغی نمی کنند؟؟

مکر مسیحیان در مجلس نماینده ندارند؟؟

ایا حکومت اسلامی مانع از فعالیت انها شده است که به متوسل به زور شوند؟؟

و چندین سوال دیکر که جواب ایشان را مشخص می کند

کدام تبلیغ؟! شما یک رسانه معرفی کنید من خفه میشم! در فضای اینترنت که همه سایت ها و بلاگ های تبلیغ مسیحیت فیلتر و مبلغان در صورت شناسایی دستگیر میشوند! در همین رسانه ملی که روزانه از شبکه های مختلف رادیویی و تلویزیونی صدها ساعت برنامه پخش میشود آیا 1 دقیقه هم برنامه برای تبلیغ مسیحیت پخش میشود؟! آیا مسیحیان روزنامه یا مجله ای برای تبلیغ دارند؟! آیا شما در ایران زندگی میکنید؟!

جناب محراب ...
من چند تا دوست مسیحی دارم یه بار بهشون گفتم منم باهاتون بیام کلیسا ... گفتن که اجازه نمیدن داخل بشی ... چون مسلمان هستی اجازه نمیدن ... منم تا کلیسا باهاشون رفتم ... آخر سرش یه خانومه اومد و به حالت خیلی خیلی مهربانانه بهم گفت که دولت بهشون اجازه نمیده مسلمان ها وارد کلیسا بشن ... گفته اگر مسلمان ها رو به کلیسا راه بدن ... کلیسا رو میبندن و دیگه اجازه نمیدن کلیساشون فعالیت کنه ....

اگه الهی بودن دینی رو هم قبول نداشته باشیم(مسلمانان) چطور؟ مثل بهائیت یا حتی شیطان پرستی(که البته با اسم بدی که داره مناسکش رو که دیدم اصلا ضد خدایی نبود!!! البته شایدم کامل نبود!!)

باسلام خداقوت
کاربران محترم لطفا پستها خارج از موضوع تایپک نباشد.
باتشکر
یاحق

Masood11;595532 نوشت:
اگه الهی بودن دینی رو هم قبول نداشته باشیم(مسلمانان) چطور؟ مثل بهائیت یا حتی شیطان پرستی(که البته با اسم بدی که داره مناسکش رو که دیدم اصلا ضد خدایی نبود!!! البته شایدم کامل نبود!!)

باسلام لطفا توضیحات کارشناس رو با دقت بخوانید در پستهای قبلی توضیح دادند
پستهای ۱۰ و ۵
یاحق

الهه خشم;595527 نوشت:
جناب محراب ...
من چند تا دوست مسیحی دارم یه بار بهشون گفتم منم باهاتون بیام کلیسا ... گفتن که اجازه نمیدن داخل بشی ... چون مسلمان هستی اجازه نمیدن ... منم تا کلیسا باهاشون رفتم ... آخر سرش یه خانومه اومد و به حالت خیلی خیلی مهربانانه بهم گفت که دولت بهشون اجازه نمیده مسلمان ها وارد کلیسا بشن ... گفته اگر مسلمان ها رو به کلیسا راه بدن ... کلیسا رو میبندن و دیگه اجازه نمیدن کلیساشون فعالیت کنه ....

در تکمیل حرف های شما بنده خودم یک بار خواستم به کلیسا بروم و به تبلیغات آنها گوش فرا دهم اما وقتی که وارد شدم مسئول پرسید شما مسلمان هستی منم گفتم بله میخوام با مسیحیت بیشتر آشنا شوم گفت برو آقا ما دنبال دردسر نمیگردیم!

جناب محراب مسیحیان که هیچ سنی ها هم همینطور و نکته جالبتر اینکه در ایران شیعه هم به هر صورت اجازه تبلیغ ندارد و مثلا اگر یک روحانی شیعه بیاید شیعه منهای ولایت فقیه را تبلیغ کند دستگیرش میکنند که نمونه اش هم هست اگر مطلع اخبار روز ایران باشید.

بعید میدانم شما در ایران نباشید و ظاهرا خودتان را زده اید به خواب که بیدارتان نمیشود کرد!

Pitbull;594861 نوشت:
با سلام

آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه (جلد 2 صفحه 282) گفته اند که مسلمین میتوانند برای بدست آوردن حق آزادی تبلیغ در جایی که مسلمین نمیتوانند آزادانه دینشان را تبلیغ کنند به زور متوسل بشوند و به آنجا حمله کنند حال سوال من این است آیا مسلمین چنین حقی را متقابلا برای غیر مسلمین (مثلا مسیحیان) قائل هستند که برای تبلیغ دین خودشان به زور متوسل بشوند و به کشورهای اسلامی حمله کنند؟! چرا؟! (لطفا با منبع پاسخ بگویید)

با تشکر


باسلام
حالا سوال شما سر تبلیغه یا حمله

اللیل والنهار;595551 نوشت:
حالا سوال شما سر تبلیغه یا حمله

اجازه حمله برای آزاد سازی تبلیغ که جناب کارشناس میگویند نیازی به حمله نیست چون تبلیغ آزاده و بنده نشان دادم که چنین نیست.

اجازه بدهید کارشناس پاسخ بدهند.

[=arial]

Pitbull;595546 نوشت:
در تکمیل حرف های شما بنده خودم یک بار خواستم به کلیسا بروم و به تبلیغات آنها گوش فرا دهم اما وقتی که وارد شدم مسئول پرسید شما مسلمان هستی منم گفتم بله میخوام با مسیحیت بیشتر آشنا شوم گفت برو آقا ما دنبال دردسر نمیگردیم!

با سلام

عرض ادب و احترام خدمت جناب Pitbull

این که شما یا هر کسی به کلیسا می رود و یا نمی رود و انها چه می گویند، به ما و سوال شما ارتباطی ندارد
شما عزیز احکام و قوانین دین را پرسیدید و بنده هم طبق قوانین و اصول دین اسلام، جواب را خدمتتان عرض کردم

این که مسیحیان به تبلیغ دین خود در ایران نمی پردازند کم کم دارد به دروغ بزرک تاریخ تبدیل می شود
پخش هزاران کتاب مقدس مسیحیت در روستاها و شهرها و ......شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و .....هزاران سند است بر تبلیغ دین مسیحیت در کشور اسلامی

بزرگوار
عصبانی حرف زدن شما با این عنوان را که ما خودمان را به خواب زدیم را جدی نمی گیریم

زیرا ان فرد مسیحی در کلیسا با این حرف اش که شما مسلمانید و دنبال دردسر نباشید و ......
با مظلوم نمایی خود این شبهه را در ذهن شما به وجود اورده و شما را این چنین مدافع تبلیغ دین مسیحیت کرده است یعنی موفقیت این فرد مسیحی در تبلیغ دین مسیحیت

یه عبارتی این فرد با چند جمله شما بچه شیعه را تبدیل به مبلغ دین مسیحیت کرده است کاری که اگر شما می رفتید داخل کلیسا و چند سوال می پرسیدید در مورد تثلیث و ......به هیچ عنوان نمی توانست شما را قانع بکند و این به ضرر خودشان تمام می شد
ولی با این چند کلمه و مظلومیت نمایی شما را به عنوان مبلغ مسیحیت تحویل جامعه داده است

بزرگوار اندکی تامل در رفتار وکردار خود و افرادی که خود را مدعی مبلغ دین تحریف شده مسیحیت می دانند بد نیست
اندکی تدبر و تامل در رفتار و کردار این افراد کمک کارتان خواهد بود.

[=arial]

Pitbull;595547 نوشت:
جناب محراب مسیحیان که هیچ سنی ها هم همینطور و نکته جالبتر اینکه در ایران شیعه هم به هر صورت اجازه تبلیغ ندارد و مثلا اگر یک روحانی شیعه بیاید شیعه منهای ولایت فقیه را تبلیغ کند دستگیرش میکنند که نمونه اش هم هست اگر مطلع اخبار روز ایران باشید.

بعید میدانم شما در ایران نباشید و ظاهرا خودتان را زده اید به خواب که بیدارتان نمیشود کرد!

با سلام
و عرض ادب و احترام
جناب بزرگوار

در مورد اهل سنت کافی است سری به اطراف خودتان و کوشه و کنار کشور بزنید
بعید می دانم شما در این کشور زندگی بکنید و از اخبار تبلیغ اهل سنت در کشور شیعه بی اطلاع باشید و بعدا ما را متهم به خواب زدن خود بکنید

یعنی شما واقعا از صدها حوزه های علمیه اهل سنت در جای جای این کشور که روزانه افتتاح می شود خبر ندارید؟؟
یعنی شما از هزاران سایت ها و شبکه های ماهواره ای و .......و دلارهای نفتی که پشتوانه ایشان در تبلیغ معارف اخل سنت است بی خبرید؟؟
چه کسی خود را به خواب زده است شما یا ما؟؟؟

شمایید که یا نمی دانید یا نمی خواهید بدانید
اهل سنت در جای جای این کشور شیعه نشین چقدر تلاش در تبلیغ خود می کنند
بگذاریم و بگذریم در این موارد که سخن بیش از حد لطمه به وحدت شیعه و سنی است

کاش و کاش به اندازه یک هزارم تبلیغی که مبلغان اهل سنت در این کشور دارند
اجازه می دادند مبلغان شیعه هم در کشور های عربی به تبلیغ معارف شیعی بپردازند

به نام خدا.

محراب;595569 نوشت:
[=arial]

با سلام

عرض ادب و احترام خدمت جناب Pitbull

این که شما یا هر کسی به کلیسا می رود و یا نمی رود و انها چه می گویند، به ما و سوال شما ارتباطی ندارد
شما عزیز احکام و قوانین دین را پرسیدید و بنده هم طبق قوانین و اصول دین اسلام، جواب را خدمتتان عرض کردم

این که مسیحیان به تبلیغ دین خود در ایران نمی پردازند کم کم دارد به دروغ بزرک تاریخ تبدیل می شود
پخش هزاران کتاب مقدس مسیحیت در روستاها و شهرها و ......شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و .....هزاران سند است بر تبلیغ دین مسیحیت در کشور اسلامی

بزرگوار
عصبانی حرف زدن شما با این عنوان را که ما خودمان را به خواب زدیم را جدی نمی گیریم

زیرا ان فرد مسیحی در کلیسا با این حرف اش که شما مسلمانید و دنبال دردسر نباشید و ......
با مظلوم نمایی خود این شبهه را در ذهن شما به وجود اورده و شما را این چنین مدافع تبلیغ دین مسیحیت کرده است یعنی موفقیت این فرد مسیحی در تبلیغ دین مسیحیت

یه عبارتی این فرد با چند جمله شما بچه شیعه را تبدیل به مبلغ دین مسیحیت کرده است کاری که اگر شما می رفتید داخل کلیسا و چند سوال می پرسیدید در مورد تثلیث و ......به هیچ عنوان نمی توانست شما را قانع بکند و این به ضرر خودشان تمام می شد
ولی با این چند کلمه و مظلومیت نمایی شما را به عنوان مبلغ مسیحیت تحویل جامعه داده است

بزرگوار اندکی تامل در رفتار وکردار خود و افرادی که خود را مدعی مبلغ دین تحریف شده مسیحیت می دانند بد نیست
اندکی تدبر و تامل در رفتار و کردار این افراد کمک کارتان خواهد بود.

جناب محراب گرامی، بنده قصد دخالت در روند مباحثه ی شما و پیتبول رو ندارم اما یک چیزی که هست، اینه که در موقع صحبت کردن همه مثل شما میفرمایند که " طبق قوانین اسلام ادیان دیگر در تبلیغ آزاد هستند و طبق قوانین کشوری هم آزادند و کلا دروغ میگن و مظلوم نمایی میکنن که آزاد نیستن و ... نمونه اش هم همین ماهواره های فارسی زبان" ولی موقع عمل که میرسه میفرمایند " ما نمیگذاریم ذهن جوانانمون با تبلیغات مسموم بشه و آرامش جامعه (!) به هم بخوره ..." و شروع میکنن به تصویب قوانین در مجلس که اگر کسی ماهواره داشت مدیر ساختمون باید جاسوسی بکنه و به کلانتری خبر بده و اگر خبر نده خود مدیر ساختمون رو جریمه ی نقدی میکنن! یا اینکه اصرار میکنن که نیروی انتظامی باید بره با لگد و مشت آنتن های ماهواره رو بندازه!

لب کلام اینکه در مقام عمل یه چیز دیگه مشاهده میشه که مطابق با نظریات و سخنان نیست.

ستایشگر :Gol:

پی نوشت : البته برخی ها در همون موضع سخن هم میفرمایند که "آزادی بیان باید به صورت خیلی محدود در دانشگاه و برای اقشار فرهیخته و تحت نظارت حکومت باشه". اونها که دیگه هیچی! ( این مورد رو تو همین سایت فرمودند عزیزان )

محراب;595569 نوشت:
این که شما یا هر کسی به کلیسا می رود و یا نمی رود و انها چه می گویند، به ما و سوال شما ارتباطی ندارد
شما عزیز احکام و قوانین دین را پرسیدید و بنده هم طبق قوانین و اصول دین اسلام، جواب را خدمتتان عرض کردم

این که مسیحیان به تبلیغ دین خود در ایران نمی پردازند کم کم دارد به دروغ بزرک تاریخ تبدیل می شود
پخش هزاران کتاب مقدس مسیحیت در روستاها و شهرها و ......شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و .....هزاران سند است بر تبلیغ دین مسیحیت در کشور اسلامی

پخش کتاب مسیحیت که نشد تبلیغ! اون هم انجیلی که مورد تایید حکومت ایران است نه واتیکان. شبکه های ماهواره ای هم که رسانه مجاز محسوب نمیشود. پس تبلیغی قانونی عملا انجام نمیشود.

محراب;595569 نوشت:
زیرا ان فرد مسیحی در کلیسا با این حرف اش که شما مسلمانید و دنبال دردسر نباشید و ......
با مظلوم نمایی خود این شبهه را در ذهن شما به وجود اورده و شما را این چنین مدافع تبلیغ دین مسیحیت کرده است یعنی موفقیت این فرد مسیحی در تبلیغ دین مسیحیت

یه عبارتی این فرد با چند جمله شما بچه شیعه را تبدیل به مبلغ دین مسیحیت کرده است کاری که اگر شما می رفتید داخل کلیسا و چند سوال می پرسیدید در مورد تثلیث و ......به هیچ عنوان نمی توانست شما را قانع بکند و این به ضرر خودشان تمام می شد
ولی با این چند کلمه و مظلومیت نمایی شما را به عنوان مبلغ مسیحیت تحویل جامعه داده است

بزرگوار اندکی تامل در رفتار وکردار خود و افرادی که خود را مدعی مبلغ دین تحریف شده مسیحیت می دانند بد نیست
اندکی تدبر و تامل در رفتار و کردار این افراد کمک کارتان خواهد بود.

مظلوم نمایی دیگه چیه؟! جواب گیر نیاوردید رو آوردید به سفسطه؟! طرف این اجازه را از حکومت ایران ندارد که مسلمان را مسیحی کند وگرنه دستگیر میشود حال شما با فرار رو به جلو مدعی میشوید دلیلی ندارد؟! فقط اسلام است که برای حقانیتش دلیل دارد و بقیه چرت میگویند و رو میاورند به دغل بازی؟! کجا دیده اید که من تبلیغ مسیحیت کرده ام که میگویید من را تبدیل کرده به مبلغ مسیحیت؟!

محراب;595572 نوشت:
در مورد اهل سنت کافی است سری به اطراف خودتان و کوشه و کنار کشور بزنید
بعید می دانم شما در این کشور زندگی بکنید و از اخبار تبلیغ اهل سنت در کشور شیعه بی اطلاع باشید و بعدا ما را متهم به خواب زدن خود بکنید

یعنی شما واقعا از صدها حوزه های علمیه اهل سنت در جای جای این کشور که روزانه افتتاح می شود خبر ندارید؟؟
یعنی شما از هزاران سایت ها و شبکه های ماهواره ای و .......و دلارهای نفتی که پشتوانه ایشان در تبلیغ معارف اخل سنت است بی خبرید؟؟
چه کسی خود را به خواب زده است شما یا ما؟؟؟

شمایید که یا نمی دانید یا نمی خواهید بدانید
اهل سنت در جای جای این کشور شیعه نشین چقدر تلاش در تبلیغ خود می کنند
بگذاریم و بگذریم در این موارد که سخن بیش از حد لطمه به وحدت شیعه و سنی است

کاش و کاش به اندازه یک هزارم تبلیغی که مبلغان اهل سنت در این کشور دارند
اجازه می دادند مبلغان شیعه هم در کشور های عربی به تبلیغ معارف شیعی بپردازند

حالا من شدم که خودم را به خواب زدم؟! شما یک رسانه مجاز معرفی کنید که در آن اهل سنت به فعالیت بپردازند.یک کانال تلویزیونی؟ یک کانال رادیویی؟ یک روزنامه؟ یک مجله؟ یک فروم اینترنتی؟ آیا وجود دارد؟!

سلام علیکم
طبق قانون، ادیان دیگه حق تبلیغ در کشور رو ندارن و اگه تبلیغی هم میشه غیر قانونیه وقابل پیگرد. این از قوانین کشوری و حکومتی. ولی می گید طبق احکام اسلام این اجازه بهشون داده میشه. مگه یکی از دلایل اعدام مرتد همین تبلیغ علیه دین نیست؟ مگه اینطور نیست که مرتد وقتی ارتدادش رو آشکار کنه و به تبلیغ عقیده اش بپردازه حکمش جاری میشه؟

Pitbull;595546 نوشت:
در تکمیل حرف های شما بنده خودم یک بار خواستم به کلیسا بروم و به تبلیغات آنها گوش فرا دهم اما وقتی که وارد شدم مسئول پرسید شما مسلمان هستی منم گفتم بله میخوام با مسیحیت بیشتر آشنا شوم گفت برو آقا ما دنبال دردسر نمیگردیم!

ولی بنده دوستی دارم که در دوران کودکی وارد یک کلیسا شده و این طوری که خودش تعریف کرد یک شاخه گل و یک نسخه از کتاب مقدس بهش دادن پدر و مادرش هم میان دنباش و میبرنش و هیچ اتفاق خاصی هم نمیوفته همین الان سایت نور دانلود که سایت سنی معروفیه داره تبلیغ میکنه کتاب های حدیثی شون رو برای دانلود گذاشته سخنرانی علما سنی و همچین نرم افزار هاشون رو کابر های سنی در سایت آپارات فعالیت هایی دارن کسی هم اگر از قوانین سایت پیروی کنه کاری باهاش ندارن...

[=arial]

Pitbull;595547 نوشت:
جناب محراب مسیحیان که هیچ سنی ها هم همینطور و نکته جالبتر اینکه در ایران شیعه هم به هر صورت اجازه تبلیغ ندارد و مثلا اگر یک روحانی شیعه بیاید شیعه منهای ولایت فقیه را تبلیغ کند دستگیرش میکنند که نمونه اش هم هست اگر مطلع اخبار روز ایران باشید.

بعید میدانم شما در ایران نباشید و ظاهرا خودتان را زده اید به خواب که بیدارتان نمیشود کرد!

با سلام
عرض ادب و احترام

و اما در مورد شیعه و معارف اسلامی ان و این که علمای شیعه نمی توانند معارف خود را تبلیغ بکنند
نمی دانم دیکر اسم این را چه بگذارم دروغ یا چه چیز دیگری
همین اندازه عرض کنم که عدم اشنایی شما از مبانی شیعه باعث این نوع سخن گفتن شده است
اندکی در مورد معارف شیعه و این که نقش ولایت در شیعه و معارف ان چیست علم داشتید این گونه سخن نمی گفتید

شیعه بی ولایت معارف شیعه نیست
شیعه، شیعه بودنش به ولایت است
اب بودن را از اب بگیرید و بگویید چرا اجازه نمی دهید در مورد اب سخن بگوییم
حال خودتان قضاوت بکنید

در این مورد سوالی را مطرح بکنید در تایپکی مستقل به بحث بپردازیم

[=arial]

kobram;595594 نوشت:
طبق قانون، ادیان دیگه حق تبلیغ در کشور رو ندارن و اگه تبلیغی هم میشه غیر قانونیه وقابل پیگرد. این از قوانین کشوری و حکومتی. ولی می گید طبق احکام اسلام این اجازه بهشون داده میشه. مگه یکی از دلایل اعدام مرتد همین تبلیغ علیه دین نیست؟ مگه اینطور نیست که مرتد وقتی ارتدادش رو آشکار کنه و به تبلیغ عقیده اش بپردازه حکمش جاری میشه؟

با سلام
عرض ادب و احترام

بزرگوار بحث مرتد موضوع دیگری است مرتد دو نوع است فطری و ملی
یعنی کسانی که پدر و مادریا یکی مسلمان باشد واز اسلام برگردد بدون دلیل و منطق و با اهانت و توهین عقاید خود را علنی و تبلیغ نماید و.......

بحث را در تایپک دیکری می توانیم پی گیری بکنیم
اجازه بفرمایید در مورد موضوع جناب Pitbull بحث نماییم

محراب;595610 نوشت:
[=arial]

با سلام
عرض ادب و احترام

بزرگوار بحث مرتد موضوع دیگری است مرتد دو نوع است فطری و ملی
یعنی کسانی که پدر و مادریا یکی مسلمان باشد واز اسلام برگردد بدون دلیل و منطق و با اهانت و توهین عقاید خود را علنی و تبلیغ نماید و.......

بحث را در تایپک دیکری می توانیم پی گیری بکنیم
اجازه بفرمایید در مورد موضوع جناب Pitbull بحث نماییم


مشکل اینجاست که در تاپیک های مربوط به ارتداد هم می گویند جهاد ابتدایی مربوط به موضوع دیگری است. ولی من نمی توانم این دو موضوع را با هم جمع کنم. دلایلی که برای دفاع از حکم ارتداد آورده می شود با فلسفه ای که برای جهاد ابتدایی بیان می شود تعارض دارد.

محراب;595606 نوشت:
[=arial]
شیعه بی ولایت معارف شیعه نیست
شیعه، شیعه بودنش به ولایت است
اب بودن را از اب بگیرید و بگویید چرا اجازه نمی دهید در مورد اب سخن بگوییم
حال خودتان قضاوت بکنید

ایشون عنوان کردند اگر یک روحانی شیعه بیاید شیعه منهای ولایت فقیه را تبلیغ کند دستگیرش میکنند و ...

حال جمله شما این هستش که ...

شیعه بی ولایت معارف شیعه نیست و ...

چرا شما فکر میکنین اگر از شیعه ولایت فقیه رو بگیریم چیزی ازش نمیمونه ؟؟؟

[=arial]

Pitbull;595580 نوشت:
پخش کتاب مسیحیت که نشد تبلیغ! اون هم انجیلی که مورد تایید حکومت ایران است نه واتیکان. شبکه های ماهواره ای هم که رسانه مجاز محسوب نمیشود. پس تبلیغی قانونی عملا انجام نمیشود.

با سلام
عرض ادب و احترام

بزرگوار پخش کتاب تبلیغ نیست
ماهواره تبلیغ نیست
کتاب ان کتاب نیست

چه کسی سفسطه می کند؟!؟!؟!
چه کسی خودش را به خواب زده است
تامل و اندیشه و فکر را همراه نوشته های خودتان بکنید

Pitbull;595580 نوشت:
مظلوم نمایی دیگه چیه؟! جواب گیر نیاوردید رو آوردید به سفسطه؟! طرف این اجازه را از حکومت ایران ندارد که مسلمان را مسیحی کند وگرنه دستگیر میشود حال شما با فرار رو به جلو مدعی میشوید دلیلی ندارد؟! فقط اسلام است که برای حقانیتش دلیل دارد و بقیه چرت میگویند و رو میاورند به دغل بازی؟! کجا دیده اید که من تبلیغ مسیحیت کرده ام که میگویید من را تبدیل کرده به مبلغ مسیحیت؟!

شما اسم این مطالب را هر چه می خواهید بگذارید
در ابتدای تایپک در پست های متعددی بارها عرض شد که عقیده افراد قرص نیست که انسانها بخورند تا مسلمان و یا مسیحی و یا ....شوند
این چه بیانی است که می فرمایید طرف نمی تواند دیگران را مسیحی بکند و اجازه ندارد

مگر در مورد عقاید صحبت کردن و بحث کردن اجازه می خواهد؟!؟!؟
خب کلیسا نشد پارک، نشد خونه، نشد اینترنت، نشد ایمیل و.........

الان ما در مورد تبلیغ دین بحث می کنیم فردا ما را دستگیر می کنند؟؟
[=arial]تعجب می کنم از شما با این گفتار

برداشت بنده این است که شما از روشهای تبلیغی خبر ندارید
چون کتاب و ماهواره و .....را تبلیغ نمی دانید

فقط کلیسا را محل مسیحی شدن می دانید
ایا در مکانهای دیکر نمی توان و نمی شود از معارف ادیان بحث کرد؟؟؟
یعنی چه که طرف اجازه ندارد؟؟؟

اسلام تنهاترین و اخرین دین الهی است که بدون اندکی تحریف در اصول بعد از 1400 با تکیه بر عقل انسانی قادر به اثبات خود بپردازد
و چون دیکر ادیان اسمانی مورد تحریف و دستبرد انسانها در راستای اهداف شوم خود جهت به ضلالت کشانده دیکر انسانها واقع نشده است

و بر این ادعای خویش دلایلی بس متقن دارد

Pitbull;595583 نوشت:
شما یک رسانه مجاز معرفی کنید که در آن اهل سنت به فعالیت بپردازند.یک کانال تلویزیونی؟ یک کانال رادیویی؟ یک روزنامه؟ یک مجله؟ یک فروم اینترنتی؟ آیا وجود دارد؟!

به نظرم برخی دوستان بدون اطلاع کامل بحث می کنند فرمودند سایت و مجله و ... ندارند:
چند نمونه از سایت ها و مجلات اینترنی اهل سنت ایران
سایت حوزه علمیه اشاعةالتوحید زاهدان:
http://eshaatotohid.blogfa.com/
فصل نامه ندای اسلام دینی اجتماعی فرهنگی زیر نظر دارالعلوم زاهدان:
http://www.nedaye-islam.blogfa.com/
سنت آنلاین:
http://www.sunnatonline.com/
پایگاه رسمی حوزه علمیه عرفانی عرفان آباد و شخص استاد تنگلی:
http://www.erfanabad.org/fa/
امت آنلاین(پایگاه رسمی اطلاع رسانی حوزه علمیه دارالعلوم هرات:
http://fa.ommatonline.com/
حوزه خواهران اهل سنت بیرجند:
http://asedighe-birjand.blogfa.com/
حوزه علمیه الصدیق بیرجند:
http://alsedigh.blogfa.com/
شورای جوانان اهل سنت مشهد:
http://www.javanannoor.blogfa.com/
سایت رسمی حوزه علمیه انوار العلوم خیرآباد-تایباد:
http://anvarweb.net/
پایگاه اهل سنت خراسان شهرستان خواف:
http://mirahimi.blogfa.com/
و...
قضاوت با اهل وجدان و انصاف
در مورد شبکه تلوزیونی هم که بحث واضحه تا همین چند سال پیش کلا ما چندتا شبکه ملی داشتیم؟! که حالا مسیحیت که یک اقلیت هستند یک شبکه مستقل داشته باشند البته بنده هم قبول دارم ممکن است در جاهایی برخورد های غلطی شده باشه و منکر فیلترینگ نیستم اما بعضی اوقات هم دوستام مسیحی یک مقداری...
یا حق

خوش به حال جناب Pitbull که می تونن یه موضوع رو همزمان توی دو تا تاپیک مجزا به طور موازی پیش ببرن.
ببینید جناب محراب، من از مقایسه صحبت های شما در اول تاپیک با این پست به این نتیجه می رسم که از نظر اسلام هر کسی می تونه برای دین و آیینش تبلیغ کنه (ولو به زور) ولی دیگه از حکومت اسلامی نباید انتظار حمایت داشته باشه، و اسلام هم متقابلا این حق رو به خودش میده که با این افراد مبارزه کنه. یعنی همه حق استفاده از زور رو دارن و تبعاتش هم به عهده خودشونه. خوب این نمیشه قانون جنگل؟
این جمله آیت الله مکارم صحبت خودشونه یا دلیل قرآنی و روایی داره؟

به نام خدا
سلام
اينكه دوستان مي فرمايند اديان ديگر حق تبليغ حتي در عبادتگاه خود را ندارند چندان درست نيست زيرا بنده (كه ساكن اصفهان هستم و در اصفهان اديان مختلفي حضور دارند) و ديگر دوستانم به كليسا كنيسه و آتشكده رفته ايم و درمورد اين اديان و احكام و عباداتشان سوال و جواب كرده ايم و اطلاعات و كتاب گرفته ايم.به راحتي دينشان را به ما معرفي كردند و نه مشكلي براي ما پيش آمد و نه براي آنان.كتاب اديان الهي و غير الهي هم كه به راحتي در بازار يافت مي شود.
بنابراين اطلاعات دوستان در مورد عدم تبليغ اين اديان صحيح نيست.
از اين دوستان دعوت ميكنم به اصفهان بيايند تا به اتفاق به مراسمات ساير اديان برويم هم سياحته هم زيارت.

ومن الله التوفيق

[=arial]

الهه خشم;595614 نوشت:
ایشون عنوان کردند اگر یک روحانی شیعه بیاید شیعه منهای ولایت فقیه را تبلیغ کند دستگیرش میکنند و ...
حال جمله شما این هستش که ...
شیعه بی ولایت معارف شیعه نیست و ...
چرا شما فکر میکنین اگر از شیعه ولایت فقیه رو بگیریم چیزی ازش نمیمونه ؟؟؟

با سلام
عرض ادب و احترام
الهه خشم عزیز
بنده برای این که تایپک از مسیر اصلی خود خارج نشود
نمی توانم به سوال شما در این تایپک پاسخ دهم

لطفا از دست بنده عصبانی نشوید
سوال را در تایپک مستقل مطرح نمایید در خدمتتان هستم
امیدوارم شرایط بنده برای کمک به خارج نشدن تایپک از بحث را درک نمایید

[=arial]

kobram;595612 نوشت:
مشکل اینجاست که در تاپیک های مربوط به ارتداد هم می گویند جهاد ابتدایی مربوط به موضوع دیگری است. ولی من نمی توانم این دو موضوع را با هم جمع کنم. دلایلی که برای دفاع از حکم ارتداد آورده می شود با فلسفه ای که برای جهاد ابتدایی بیان می شود تعارض دارد.

با سلام
عرض ادب و احترام
بنده متوجه نشدم جهاد ابتندایی چه ارتباطی با حکم ارتداد دارد؟؟

شما عزیز
تایپک های مرتبط با ارتداد را مطالعه نمایید
باز در ان تایپک ها اگر سوالی بود بنده هستم خدمتتان
موفق وموید

[=arial]

kobram;595670 نوشت:
خوش به حال جناب Pitbull که می تونن یه موضوع رو همزمان توی دو تا تاپیک مجزا به طور موازی پیش ببرن.
ببینید جناب محراب، من از مقایسه صحبت های شما در اول تاپیک با این پست به این نتیجه می رسم که از نظر اسلام هر کسی می تونه برای دین و آیینش تبلیغ کنه (ولو به زور)
این جمله آیت الله مکارم صحبت خودشونه یا دلیل قرآنی و روایی داره؟


با سلام
عرض ادب و احترام
این مورد را اطلاع دادم ان شاء الله مسئولین رسیدگی نمایند

بزرگوار بنده نتیجه گیری شما را ندارم

تا اینجای مطالبتان درست است ادیان الهی - بجزء مکاتب بشری که سعی در گمراه کردن انسانها را دارند مثل شیطان پرستی و بت پرستی و .....- می تواند تحت لوای اسلام مراسمات و ایین خود را انجام دهند واسلام عزیز این حق را برایشان قایل شده است و مسلمین هم طبق قوانین اسلام حقوق ایشان را رعایت می کنند

ولو به زور

ولو به زور زمانی است که ادیان و مکاتب دیکر مانع از اجرای مراسمات و ایین های اسلامی شوند
به عبارتی اگر حکومت ها و افرادی مانع از اجرای احکام توسط مسلمین شوند مسلمین باید در برابر ایشان ایستادکی نمایند
تا قوانین اسلام عزیز روی زمین نماند و به درستی توسط مسلمین اجرا شود

[=arial][=arial]

kobram;595670 نوشت:
ولی دیگه از حکومت اسلامی نباید انتظار حمایت داشته باشه، و اسلام هم متقابلا این حق رو به خودش میده که با این افراد مبارزه کنه. یعنی همه حق استفاده از زور رو دارن و تبعاتش هم به عهده خودشونه. خوب این نمیشه قانون جنگل؟[=arial]

متوجه این بخش از مطالب شما نشدم
چه کسانی نباید از حکومت اسلامی انتظار نداشته باشند ؟!!
اسلام متقابلا با چه کسانی باید مقابله بکند؟؟!!؟
بیشتر توضیح بفرمایید

این مطالب را ایت الله مکارم شیرازی در ج2 تفسیر نمونه صفحه 280 اورده اند

[="Navy"]

محراب;595415 نوشت:
مگر مسیحیت در کشور اسلامی خودمان تبلیغ نمی کنند؟
مکر کلیساهای مسیحیت در ایران فعالیت تبلیغی نمی کنند؟؟
مکر مسیحیان در مجلس نماینده ندارند؟؟
ایا حکومت اسلامی مانع از فعالیت انها شده است که به متوسل به زور شوند؟؟

محراب;595569 نوشت:
این که شما یا هر کسی به کلیسا می رود و یا نمی رود و انها چه می گویند، به ما و سوال شما ارتباطی ندارد
شما عزیز احکام و قوانین دین را پرسیدید و بنده هم طبق قوانین و اصول دین اسلام، جواب را خدمتتان عرض کردم
این که مسیحیان به تبلیغ دین خود در ایران نمی پردازند کم کم دارد به دروغ بزرک تاریخ تبدیل می شود

سلام
مسیحیت حق تبلیغ را ندارند یکی از اصول مسلم در روابط حسنه بین جامعه اسلامی و ادیان اقلیت (اهل کتاب)، آزادی عقیده و تدین ذمیون، توأم با ممنوعیت ایشان از تبلیغ و ترویج آیین خود در بین مسلمانان یعنی ممنوعیت ایشان از القاء شبهه یا تسهیل ارتکاب جرم ارتداد بین مسلمانان است. چنانکه علی‏ التحقیق یکی از شروط مهم قرارداد ذمه یا امتیازات امان برای شخص ذمّی یا مستأمن، همین التزام اهل ذمه به تبلیغ نکردن دین خود در قلمرو اسلام است (ضیایی بیگدلی، اسلام و حقوق بین المللی، 91، 96، 101). توجیه این محدودیت، در حقیقت همان حفظ نظم عمومی و اخلاق حسنه در جامعه اسلامی است که عینا در بند 2 ماده 29 اعلامیه حقوق بشر و بند 3 ماده 18 میثاق بین ‏المللی حقوق مدنی و سیاسی نیزبه عنوان محدودیتی مشروع بر آزادی مذهب پذیرفته شده ‏است. لذا نقض این شروط، به قول بسیاری از فقهای امامیه مثل صاحب جواهر (21/261)، امام را در قتل یا اسارت یا تبعید یا مصادره اموال شخص نقض کننده مخیر می‏کند.[/]

Pitbull;594861 نوشت:
با سلام

آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه (جلد 2 صفحه 282) گفته اند که مسلمین میتوانند برای بدست آوردن حق آزادی تبلیغ در جایی که مسلمین نمیتوانند آزادانه دینشان را تبلیغ کنند به زور متوسل بشوند و به آنجا حمله کنند حال سوال من این است آیا مسلمین چنین حقی را متقابلا برای غیر مسلمین (مثلا مسیحیان) قائل هستند که برای تبلیغ دین خودشان به زور متوسل بشوند و به کشورهای اسلامی حمله کنند؟! چرا؟! (لطفا با منبع پاسخ بگویید)

با تشکر

سلام علیکم برادر عزیز، و رحمة الله و برکاته،
منبع لازم ندارد پاسخ سؤال بدیهی است. اجازه دهید از شما سؤال بپرسم، سپاه اسلام در جنگ سربازان خود را مجاز می‌داند که متناسب با تاکتیک جنگی که دارد آنها سربازان دشمن و مهمات دشمن را هلاک کنند و نابود گردانند، به نظر شما آیا سپاه اسلام این حق را متقابلاً به دشمن خود هم می‌دهد؟ واضح است که نمی‌دهد ... مشابه این پاسخ را می‌توانید به سؤال خودتان هم بدهید ... از نظر اسلام غیر اسلام آیین حقی نیست و در قرآن هم آمده است که:

أَفَمَن كَانَ مُؤْمِنًا كَمَن كَانَ فَاسِقًا ۚ لَّا يَسْتَوُونَ [السجده، ۱۸]
آیا کسی که مؤمن بود مانند کسی است که فاسق بود؟ مساوی نیستند
... قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ‌ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ‌ ... [الرعد، ۱۶]
... بگو آیا مساوی هستند کور و بینا یا آیا مساوی هستند تاریکی و روشنی؟ ...
مَثَلُ الْفَرِ‌يقَيْنِ كَالْأَعْمَىٰ وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ‌ وَالسَّمِيعِ ۚ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُ‌ونَ [هود، ۲۴]
مثال دو گروه مانند کور و کر است و بینا و شنوا، آیا مثالشان مساوی هم است؟ آیا متذکر نمی‌شوید؟
... قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ‌ أُولُو الْأَلْبَابِ [الزمر، ۹]

... بگو آیا مساوی هستند کسانی که می‌دانند و کسانی که نمی‌دانند؟ هرآینه تنها صاحبان خرد متذکر می‌گردند

تبلیغ دین حق و دینی که حق نیست یکی نیست، حرف حق را بدیهی است که می‌توان زد و حق داریم بگوییم و به گوش دیگران برسانیم و اگر بتوانیم و لازم باشد و نزنیم اشکال دارد، حرف ناحق را هم نباید زد و کسی هم حق ندارد بزند، این هم حکم عقل است و هم حکم شرع.
یا علی علیه‌السلام :Gol:

باء;595742 نوشت:

سلام علیکم برادر عزیز، و رحمة الله و برکاته،
منبع لازم ندارد پاسخ سؤال بدیهی است. اجازه دهید از شما سؤال بپرسم، سپاه اسلام در جنگ سربازان خود را مجاز می‌داند که متناسب با تاکتیک جنگی که دارد آنها سربازان دشمن و مهمات دشمن را هلاک کنند و نابود گردانند، به نظر شما آیا سپاه اسلام این حق را متقابلاً به دشمن خود هم می‌دهد؟ واضح است که نمی‌دهد ... مشابه این پاسخ را می‌توانید به سؤال خودتان هم بدهید ... از نظر اسلام غیر اسلام آیین حقی نیست و در قرآن هم آمده است که:

أَفَمَن كَانَ مُؤْمِنًا كَمَن كَانَ فَاسِقًا ۚ لَّا يَسْتَوُونَ [السجده، ۱۸]
آیا کسی که مؤمن بود مانند کسی است که فاسق بود؟ مساوی نیستند
... قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ‌ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ‌ ... [الرعد، ۱۶]
... بگو آیا مساوی هستند کور و بینا یا آیا مساوی هستند تاریکی و روشنی؟ ...
مَثَلُ الْفَرِ‌يقَيْنِ كَالْأَعْمَىٰ وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ‌ وَالسَّمِيعِ ۚ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُ‌ونَ [هود، ۲۴]
مثال دو گروه مانند کور و کر است و بینا و شنوا، آیا مثالشان مساوی هم است؟ آیا متذکر نمی‌شوید؟
... قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ‌ أُولُو الْأَلْبَابِ [الزمر، ۹]

... بگو آیا مساوی هستند کسانی که می‌دانند و کسانی که نمی‌دانند؟ هرآینه تنها صاحبان خرد متذکر می‌گردند

تبلیغ دین حق و دینی که حق نیست یکی نیست، حرف حق را بدیهی است که می‌توان زد و حق داریم بگوییم و به گوش دیگران برسانیم و اگر بتوانیم و لازم باشد و نزنیم اشکال دارد، حرف ناحق را هم نباید زد و کسی هم حق ندارد بزند، این هم حکم عقل است و هم حکم شرع.
یا علی علیه‌السلام :Gol:

جناب باء سلام ...
فکر میکنم آقای پیت بال هم این موضوع رو میدونن که هر دینی خودش رو به حق میدونه و سعی میکنه دشمنان خودش رو هلاک کنه ...

اما اصل سخن ایشان این هست که همکنون ما در درون شرایطی زندگی میکنیم که مسلمان و مسیحی و یهودی و بهائی و .... دارن در درون کشوری زندگی میکنند و به هر حال باید به نوعی با یکدیگر تعامل کنند ...

این حق و حقوق رو به عنوان حق و حقوق اقلیت میشناسن ... مثلا کشور انگلیس اکثرش مسیحی هستند ... ولی این دلیلی نمیشه که بیاد شهورندان مسیحی رو شهروند درجه 1 و شهروندان مسلمان رو شهروند درجه 2 تعریف کنه ... همان حقوقی رو که برای مسلمان ها در نظر میگیرن همان حقوق رو برای مسیحی ها در نظر میگیرن ... اصلا مستقل از دین و مذهب فکر میکنند ... باور کنین تعداد کسایی که در انگلیس پوشیه میزنند شاید 4 یا 5 برابر ایران باشه ... و هیچ کسی هم ازشون ایراد نمیگیره ... حالا فکر کنین یه مسیحی بدون حجاب بیاد بیرون ... یا مشروبات الکلی بخوره ... یا ...

صحبت سره این هست که اونها اعتقاد دارن دیگه دوران اینگونه جنگهای مذهبی تمام شده و دارن تعامل میکنند ولی گویا مسلمانها میخوان هنوز چیزی رو اثبات کنند ....

جناب باء منطقی ترین دلیل رو برای این سوال مطرح کردن...من از ایشون تشکر میکنم...
اسلام به عقاید دیگران احترام میذاره اما این به این معنی نیس که اونها بخوان عقایدشون رو (که در ظاهر خیلی زیبا و اراستست چون انواع آزادی هارو داره) به خوردمسلمانان بدن و اونهارو از راه راست منحرف کنن(فردی که میتونست بهشتی باشه به خاطر همین کار به انحراف و ضلالت کشیده بشه)...فردی که در جامعه اسلامی زندگی میکنه نه تنها از نظر مادی بلکه از
نظر معنوی هم باید حمایت بشه...

[="Navy"]

الهه خشم;595746 نوشت:
اما اصل سخن ایشان این هست که همکنون ما در درون شرایطی زندگی میکنیم که مسلمان و مسیحی و یهودی و بهائی و .... دارن در درون کشوری زندگی میکنند و به هر حال باید به نوعی با یکدیگر تعامل کنند ...

سلام
بله نحوه تعامل اینطور است که اگر آنها می خواهند در ذمه مسلمین باشند باید قوانین تحت ذمه بودن که یکی از آنها ممنوعیت تبلیغ و پرداخت جزیه و ... است را قبول کنند در غیر اینصورت از آنجا که مخالق قانون اسلام هستند باید حکومت اسلامی را ترک کنند
قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ ﴿التوبة: ٢٩﴾
با كسانى كه از اهل كتابند و به خدا و روز جزا ايمان نمى‏ آورند و آنچه را خدا و رسولش حرام كرده حرام نمى‏دانند و به دين حق یعنی اسلام نمى‏ گروند كارزار كنيد تا با دست خود و بذلت جزيه بپردازند.

مثل این می ماند که در اسلام شراب حرام است و شارب خمر حد می خورد حال اگر مسیحی یا یهودی بخواهد در سرزمین مسلمین زندگی کند باید قوانین اسلام که حرمت شرب خمر است را رعایت کند هر چند که در مذهب آنها منعی نباشد منع از تبلیغ مذهب هم همین است که هدف از تبلیغ آنها تلاش برای ارتداد مسلمین است که حرام است و مجازات آن تعیین شده است

در ثانی بحث سر حق و باطل بودن است عقاید اسلام عقاید محکم و دقیقی می باشد اما سایر عقاید عقاید باطل و منحرف می باشند (هر چند که ممکن است همان عقاید باطل خود را حق بدانند ودیگران را باطل) و عقل شیوع منکر را نمی پذیرد بنا بر این باید جلوی شیوع عقاید باطل و نادرست را گرفت!
إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿النور: ١٩﴾
کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است؛ و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید!

بنده در تعجب هستم از کسانی که مثلا اگر کسی یک ویروسی را بین مردم پخش کند و با تبلیغات باطل به اسم مثلاً داروی مفیدی به مردم بدهند اعتراض می کنند که چرا حکومت جلوی این افراد را نمی گیرد اما از آن طرف می گویند چرا حکومت جلوی تبلیغ افرادی که عقاید باطل را به اسم عقاید صحیح معرفی می کنند، می گیرند.[/]

الهه خشم;595746 نوشت:
جناب باء سلام ...
فکر میکنم آقای پیت بال هم این موضوع رو میدونن که هر دینی خودش رو به حق میدونه و سعی میکنه دشمنان خودش رو هلاک کنه ...

اما اصل سخن ایشان این هست که همکنون ما در درون شرایطی زندگی میکنیم که مسلمان و مسیحی و یهودی و بهائی و .... دارن در درون کشوری زندگی میکنند و به هر حال باید به نوعی با یکدیگر تعامل کنند ...

این حق و حقوق رو به عنوان حق و حقوق اقلیت میشناسن ... مثلا کشور انگلیس اکثرش مسیحی هستند ... ولی این دلیلی نمیشه که بیاد شهورندان مسیحی رو شهروند درجه 1 و شهروندان مسلمان رو شهروند درجه 2 تعریف کنه ... همان حقوقی رو که برای مسلمان ها در نظر میگیرن همان حقوق رو برای مسیحی ها در نظر میگیرن ... اصلا مستقل از دین و مذهب فکر میکنند ... باور کنین تعداد کسایی که در انگلیس پوشیه میزنند شاید 4 یا 5 برابر ایران باشه ... و هیچ کسی هم ازشون ایراد نمیگیره ... حالا فکر کنین یه مسیحی بدون حجاب بیاد بیرون ... یا مشروبات الکلی بخوره ... یا ...

صحبت سره این هست که اونها اعتقاد دارن دیگه دوران اینگونه جنگهای مذهبی تمام شده و دارن تعامل میکنند ولی گویا مسلمانها میخوان هنوز چیزی رو اثبات کنند ....

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
[SPOILER]اینکه هر دینی خودش را حق می‌داند عبارت درستی نیست، عبارت دقیق‌تر این است که هر دینی ادعای این حقانیت را دارد، مگرنه کسی که دینش فاسد است خودش می‌داند که یک‌جاهایی کارش می‌لنگد، کسی که بر طلب سکولاریسم می‌کوبد اگر فراموش هم کرده باشد ولی در درونش می‌داند که به دنبال سکولاریسم است تا بتواند کارهایی که نفسش می‌خواهد ولی دین اجازه‌اش را نمی‌دهد آزادانه انجام دهد، او می‌داند که راهش درست نیست ولی هم به خودش و هم به دیگران دروغ می‌گوید که می‌گوید می‌داند کارش درست است. این بحث را اگر بخواهیم ادامه دهیم می‌شود بحث همان تاپیک سرکار نگارا که آیا اگر کسی با عقل خود برسد به اینکه غیر از اسلام دینی بر حق است از نظر خداوند می‌تواند به آن آیین دیگر درآید یا خیر که بحث کردیم روی اینکه فرض سؤال غلط است و یقینی بر حقانیت غیر اسلام حاصل نمی‌تواند بشود. البته صادق بودن با خود و دیگران یک طیف سیاه و سفید دارد و کسی مثل حقیر هم که می‌گویم مسلمانم و دینم حق است باز اینطور نیست که کاملاً راستگو باشم، جایگاه صدیقین بسیار بالاست، کسی که اگر می‌گوید لااله‌الا‌الله در نیت و قول و عمل هم به آن پایبند باشد به طور مطلق، چنین جایگاهی برای کسی مثل حقیر که غرق در شرک خفی هستم حاصل نشده است، ولی باز یک مسلمان پایبند به اعتقادات و احکام اسلام به نسبت یک غیرمسلمان انسان صادق‌تری است، چون به فطرتش نزدیک‌تر است، نسبت دروغ‌هایی که به خودش و دیگران درباره‌ی خود و باورها و نیاتش می‌گوید کمتر است، صداقت و حقیقت هم ملتزم هم هستند و از هم جدا نیستند. بگذریم این بحث از موضوع تاپیک دور می‌شود ... فقط خواستم بگویم که ما این را قبول نداریم که هر دینی خودش را حق بداند، اگر می‌دانند هم در جایگاه صدق قرار ندارند چون در جایگاه حق نیستند و معیار اندازه‌گیری‌ انحراف از حق هم عقل و فطرت است.[/SPOILER]
[SPOILER]موضوع دوم اینکه انسان‌ها همگی مدرج هستند و مطمئناً سهم معصوم علیه‌السلام در حاکمیت جامعه و حقوق با سهم غیرمعصوم فرق دارد، معصوم جایگاه حاکم را دارد، مؤمنان نزدیک به او هم سهم بالاتری دارند و در جایگاه مشاورین و فرماندهان او هستند و همینطور سهم هر کس به تناسب ایمان و شایستگی‌اش می‌باشد تا برسد به افراد لاابلی که طبیعی است بهتر است هیچ مسؤولیتی به ایشان سپرده نشود و گاهی حتی مسؤولیت خودشان را هم نمی‌توانند داشته باشند که در این صورت باید مهار شوند، از جمله مثلاً با زور در زندان. اینکه بگوییم همه مساوی هم هستند یک بحث درستی نیست، البته حقیقتاً درست نیست مگرنه ظاهراً درست است، یعنی وقتی که معیاری برای رجحان دادن باطنی نباشد آن وقت مجبور هستیم معیارهای ظاهری را ملاک قرار دهیم، در این صورت از بین افراد زیادی که یک سری معیار ظاهری را دارند می‌شود رأی گیری کرد و چون باز معیار مناسبی برای دادن حق رأی متفاوت به افراد متفاوت وجود ندارد به هر کسی حق رأی یکسانی داد و خلاصه در حقوق و مزایا و امتیازات و حق شهروندی و غیره برای همه حق یکسانی را در نظر گرفت. اما اینها هیچ کدام وجه حقیقی ندارند و تنها وجه ظاهری دارند و چنین موضعی تنها از سر ناچاری است که اتخاذ می‌شود. برای کسی که مفهوم ولایت در اسلام را نفهمیده یا فهمیده و باز نپذیرفته است طبیعی است که دموکراسی تنها راه حل است، حقوق یکسان شهروندی هم تنها امکان کاربردی است، اما برای ما تنها در زمان غیبت معصوم علیه‌السلام از موضع قدرت چنین مباحثی مطرح است، حکومتی تحت عنوان جمهوری اسلام در مقابل حکومت اسلام از همین حیث است که مطرح می‌شود، جمهوریت مفهومی است که برای اسلام فقط در زمان غیبت می‌تواند فهمیده شود. بنابراین از نظر اسلام اگر شهروند درجه‌ی یک و دو داشته باشیم و مثلاً برای شهروندان درجه‌ی دو بحث جزیه مطرح شود این عجیب نیست، بالاتر از چنین بحثی در قیامت پیش خواهد آمد که یک عده برخوردار از نعمات بهشت و دیگرانی معذب به نعمات جهنمی می‌شوند، آنجا هم شهروندان آخرتی درجه‌ی یک و دو داریم و البته هر دو طیف هستند و این طور راحت قابل تفکیک نیستند.[/SPOILER]
اما بحث ما اینجاست که به غربیها می‌گوییم آیا این حرف شما نیست که هر کسی مجاز است به اعتقادات خودش عمل نماید؟ آنها می‌گویند چرا! ما می‌گوییم بسم‌الله ما به اعتقادات خودمان عمل می‌کنیم و شما هم به اعتقادات خودتان، اما مطابق اعتقادات ما ما حق داریم که دیگران را امر به معروف و نهی از منکر کنیم و بزرگترین معروف هم تشکیل حکومت اسلام است که در ذیل آن بندگی خداوند برپا می‌شود، حال آنکه مطابق اعتقادات شما شما حق ندارید که مانع ما بشوید! ما موافق هر نوع آزادی بیان نیستیم و به شما اجازه‌ی تبلیغ نمی‌دهیم ولی شما که هستید باید به ما اجازه‌ی تبلیغ بدهید، و غیره! ولی آنها تمام آن قوانین آزادی اعتقادات و عمل به دین خود و آزادی بیان و غیره را مطرح کرده‌اند که مقابل همین نهی از منکر خداباوران را بگیرند و در این میان به خداناباوران میدان دهند و به حرف حق میدان بدهند و در نتیجه نمی‌توانند زیر بار این حرف خداباوران بروند، پس می‌آیند و یک محدودیت جدید برای خداباوران تعریف می‌کنند و آن اینکه دین باید فردی باشد، از ایشان می‌پرسیم که اما دین ما اجتماعی است و شما دارید ما را از دینداری نهی می‌کنید! ایشان هم دو پاسخ می‌آورند که هر دو باطل است:۱. اخلاق نسبی است، ما موافقیم که هر کسی می‌تواند به اعتقادات خود عمل کند ولی چون شما این را برنمی‌تابید پس ما مطابق قوانین شما عمل می‌کنیم و با شما غیر از آنچه با دیگران عمل می‌کنیم عمل خواهیم کرد، یعنی منع مسلمین از کامل عمل کردن به دینشان.
۲. برای آنکه همه از جمله خداناباوران هم بتوانند در اجتماع زندگی کنند به ناچار باید برای هر دینی که با دیگران کار دارد محدودیتی قرار دهیم تا همه بتوانند در کنار هم زندگی کنند.

پاسخ اولشان بی‌معناست چون اخلاق نسبی نیست، کاری که خوب است خوب است و کاری هم که بد است بد است، اگر هر کسی آنچه را که اعتقاد دارد واقعاً به آن اعتقاد دارد باید به همان عمل کند و بی‌معنی است که کسی بگوید اعتقاد بنده این است که این کار کار خوبی است مگرآنکه شما کار دیگری بکنی که در این صورت به نظر بنده هم یک کار دیگر کار خوبی خواهد بود، این یعنی اعتقادهای آنها وابسته است به اعتقادها و عملکرد ما، پس آنها برای خودشان اعتقادی مستقل از اعتقاد دیگران ندارند و چنین چیزی را نمی‌توان به راستی اعتقاد نامید، چنین چیزی می‌تواند تنها یک تاکتیک اجتماعی باشد و هر چه که هست اعتقادات درونی انسانی نیست،‌ سیاست است و اعتقادنمایی، یعنی ظاهرش مشابه ظاهر اعتقادات است ولی باطنی ندارد و پوچ است.
پاسخ دومشان هم واضح است که غلط است، در واقع پیش‌فرض این پاسخ این است که حقی به طور مطلق وجود ندارد و همه همانطور که فکر می‌کنند حق دارند واقعاً هم حق دارند که هر طور می‌خواهند زندگی کنند و از آنجایی که حتماً مردم همه یکجور فکر نمی‌کنند پس این وسط دست و بال یک عده باید قیچی شود تا همه بتوانند زندگی کنند. مطابق این تفکر مؤمن و کافر یکسان هستند، یعنی اینکه هر دو چشم و گوش و بینی و گردن و سر و دست و پا دارند کافی است تا گفته شود که او انسان است و باید مشابه سایرین حقوقی را داشته باشد، تا همین‌جای کار نهایت کمی‌خردی و ظاهربینی است که البته این‌روزها تمام ساحت علوم تجربی درگیر چنین ساده‌انگاری شده است، بعد اینکه این حقوق شهروندی چه هستند دیگر کامل من‌درآوردی است.

در هر صورت بر خلاف اینکه شما می‌فرمایید جناب pitbull آن مطالب را می‌دانند و باید پاسخ دیگری به ایشان داد حقیر فکر می‌کنم اگر بخواهیم حول مطالبی که شما عنوان کردید پاسخ بدهیم موضوع به کل منحرف می‌شود، لهذا در این تاپیک اگر همین پاسخ ابتدایی ایشان مورد بحث قرار بگیرد بهتر است، اگر منظورشان چیز دیگری است بهتر است سؤال را طوری بپرسند که خوانندگان هم منظور ایشان را برداشت کنند. :ok:

یا علی علیه‌السلام :Gol:

הנביא מוחמד;595628 نوشت:
به نظرم برخی دوستان بدون اطلاع کامل بحث می کنند فرمودند سایت و مجله و ... ندارند:
چند نمونه از سایت ها و مجلات اینترنی اهل سنت ایران
سایت حوزه علمیه اشاعةالتوحید زاهدان:
http://eshaatotohid.blogfa.com/
فصل نامه ندای اسلام دینی اجتماعی فرهنگی زیر نظر دارالعلوم زاهدان:
http://www.nedaye-islam.blogfa.com/
سنت آنلاین:
http://www.sunnatonline.com/
پایگاه رسمی حوزه علمیه عرفانی عرفان آباد و شخص استاد تنگلی:
http://www.erfanabad.org/fa/
امت آنلاین(پایگاه رسمی اطلاع رسانی حوزه علمیه دارالعلوم هرات:
http://fa.ommatonline.com/
حوزه خواهران اهل سنت بیرجند:
http://asedighe-birjand.blogfa.com/
حوزه علمیه الصدیق بیرجند:
http://alsedigh.blogfa.com/
شورای جوانان اهل سنت مشهد:
http://www.javanannoor.blogfa.com/
سایت رسمی حوزه علمیه انوار العلوم خیرآباد-تایباد:
http://anvarweb.net/
پایگاه اهل سنت خراسان شهرستان خواف:
http://mirahimi.blogfa.com/
و...
قضاوت با اهل وجدان و انصاف
در مورد شبکه تلوزیونی هم که بحث واضحه تا همین چند سال پیش کلا ما چندتا شبکه ملی داشتیم؟! که حالا مسیحیت که یک اقلیت هستند یک شبکه مستقل داشته باشند البته بنده هم قبول دارم ممکن است در جاهایی برخورد های غلطی شده باشه و منکر فیلترینگ نیستم اما بعضی اوقات هم دوستام مسیحی یک مقداری...
یا حق

باید ببینی در سایتشان چه میگویند وگرنه من هم میدانم که در همین مجلس شورای اسلامی هم اقلیت ها نماینده دارند اما آزادی ها همگی محدود هستند آن هم نه محدود به اصولی منطقی بلکه محدود به برخورد های سلیقه ای.

جنابPitbull
لطفا پاسخ سوال من رو بدید چرادر یک کشور غیر اسلامی اجازه این رو نمیدن یک نفر با حجاب بره سر کلاس
میترسند تبلیغ بشه

جنابPitbull
لطفا پاسخ سوال من رو بدید چرادر یک کشور غیر اسلامی اجازه این رو نمیدن یک نفر با حجاب بره سر کلاس
میترسند تبلیغ بشه

موضوع قفل شده است