آیا حضرت عیسی مرده هستند؟!

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا حضرت عیسی مرده هستند؟!

سلام دوستان:

بحث های قرآنی را خیلی دوست دارم و اینجا می خواهم یه سؤال قرآنی مطرح کنم:

اگر از روایات صرف نظر کنیم، آیا حضرت عیسی مرده هستند؟!!!!

قرآن در یک جا واقعه به صلیب و کشته شدن حضرت مسیح را تکذیب می کند و می فرماید: وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰكِن شُبِّهَ لَهُمْ * بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْه (نساء/156و157) ؛ نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند؛ لکن امر بر آنها مشتبه شد * بلکه خدا او را به سوی خود، بالا برد.

و در جای دیگر آمده است: « إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ » (آل عمران/55)

آیا می توان گفت طبق این آیه ، در ابتدا حضرت عیسی قبض روح شده و سپس روحش به آسمان عروج کرد؟

نقل قول:
إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ
توفی= گرفت
متوفیک=گرفتیم تو را

:Gig:

نقل قول:
بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْه (نساء/156و157)
إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ » (آل عمران/55)

:Gig:

منتقد;117824 نوشت:
توفی= گرفت

متوفیک=گرفتیم تو را


منظور از گرفتن چه می تواند باشد؟

قرآن می فرماید:

قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ (سجده/11) ؛ بگو: «فرشته مرگ که بر شما مأمور شده، (روح) شما را می‌گیرد.

در این آیه «توفی» به معنای قبض روح است؛ زیرا ملک الموت موکّل بر قبض ارواح است و هرگز ملک الموت جسم و روح را با هم قبض نمی کند!!!!

یا در آیه دیگر می خوانیم:

اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا (زمر/42) ؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند.

در این آیه نیز «توفی» به معنای قبض روح است.

سلام بنده شنیدم که خداوند روح حضرت عیسی را بالا کشید و روح یکی از همان اشخاص بد را در جسم او جایگزین کرد
در واقع عذاب را شخص دیگری متحمل شد

sokout;117854 نوشت:
سلام بنده شنیدم که خداوند روح حضرت عیسی را بالا کشید و روح یکی از همان اشخاص بد را در جسم او جایگزین کرد
در واقع عذاب را شخص دیگری متحمل شد

دوست عزیز:

اگر چنین بود، بایستی قرآن ، واقعه را انطور که شما شنیده اید! نقل می کرد. نه اینکه برخلاف شنیده های شما بفرماید:

وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰكِن شُبِّهَ لَهُمْ (نساء/157) ؛ او را نه کشتند و نه به دار کشیدند بلکه امر بر آنها مشتبه شد.

قرآن صراحت بر این دارد که آن شخصی را که به دار آویختند، حضرت مسیح (علیه السلام) نبود.

بنده مدرکی بر این اساس ندارم شاید شما درست بگید

followerr;117820 نوشت:
و در جای دیگر آمده است: « إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ » (آل عمران/55) آیا می توان گفت طبق این آیه ، در ابتدا حضرت عیسی قبض روح شده و سپس روحش به آسمان عروج کرد؟

سلام
توفی به تمام اخذ کردن است و این تعبیر بعد از رفع به معنای آنستکه این رفع به تمامی انجام شده است که شامل جسم و جان می شود .
قائلیم که در حضرت مسیح ع حاکمیت احکام معنا محقق شده است لذا مشهور است که حضرت مسیح در آسمان چهارم است به این معنا که احکام این مرتبه از مراتب عالم بر وجود مادی و معنوی او حاکم شده است .
موفق باشید

با سلام به دوستان گرامی
به این لینک مراجعه نمائید:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=4626

نقل قول:
آل‏عمران : 144 وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُل‏ . . .
المائدة : 75 مَا الْمَسيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُل‏ . . .

اینم ببینین:

http://www.askquran.ir/showthread.php?t=27010

خداي متعال در آيه 157 و 108 سورة نسأ، مي‌فرمايد: "... وَمَا قَتَلُوه‌ُ وَمَا صَلَبُوه‌ُ وَلَـَكِن شُبِّه‌َ لَهُم‌ْ ..."; و گفتارشان كه "ما مسيح‌، عيسي بن مريم‌، پيامبر خدا را كشتيم‌." در حالي كه نه او را كشتند و نه بر دار آويختند; ليكن امر بر آنان مشتبه شد و كساني كه در مورد ]قتل‌[او اختلاف كردند، از آن در شك هستند و به آن علم ندارند و تنها از گمان پيروي مي‌كنند و قطعاً او را نكشتند; بلكه خدا او را به سوي خود بالا برده و خداوند دانا و حكيم است‌."
به تصريح اين آيه‌، حضرت عيسي‌ وفات نكرده همچنين در آيه 55 آل عمران‌، مي‌فرمايد: "من تو را برمي‌گيرم و به سوي خود بالا مي‌برم‌..."، بنابر اين‌، آن حضرت زنده است و رواياتي نيز اين تفسير را تأييد مي‌كند و مسلمانان در اين دو مورد اتفاق نظر دارند; حتي مسيحيان نيز در مورد زنده بودن او با مسلمانان هم عقيده‌اند با اين تفاوت كه آنان معتقدند كه آن حضرت‌، پس از مرگ‌، زنده شده و به آسمان رفت‌.(ر. ك‌: تفسير نمونه‌، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران‌، ج 2، ص 568، دارالكتب الاسلامية /

سلام دوستان:

من بر خلاف شما ، زنده بودن حضرت عیسی (ع) را در آیه 159 سوره نساء می بینم!!!

وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا

دوستان به تفسیر این آیه در تفسیر المیزان مراجعه کنید و ببینید که علامه طباطبایی چقدر زیبا زنده بودن حضرت مسیح (ع) را اثبات کرده است.

با سلام! می بینم که در بین کارشناسان این سایت و احتمالا در بین بزرگان دین نیز این اختلاف به چشم می آید.مردن یا نمردن، بودن یا نبودن حضرت عیسی (ع). که البته به تعداد اندیشه ها و دنیای آنها، می تواند این دیدگاهها متنوع باشند.که امید است با دیدگاه حق و درست به سمت رستگاری به پیش روند. وقتی از بودن یک شخص فقط نبودن و بودن آن یا نمردن و مردن آن به چشم آید و مهم باشد این گونه می گردد.اما همه ما می دانیم و نمی توانیم تکذیب کنیم که این پیامبر بزرگوار همیشه بوده و هست و خواهد بود.اما نه بطور فیزیکی بلکه قلبی! او آمده بود تا پروردگار بزرگ را یادآور گردد او آمده بود تا رحمت او را متذکر گردد.او آمده بود ... و بعد از ماموریتش به سوی سرچشمه رحمت که خود از آن نوشیده بود برگشت.حال ساز مردن یا نمردن او زدن چه سودی دارد برای رهروان همان راه؟ بلکه همه ما باید خوشحال باشیم ازاینکه او بوی رحمت و لطف خالقش را برای ما به ارمغان آورد و نشان داد که آن خالق مهربان ما را فراموش نکرده است و بعد آن حضرت از این دنیا و دوران بشدت خفقان آورش رهیده و رستگار گشت! فرض بگیریم که او را به صلیب کشیدند، در این دنیای پر از ظلم و تعدی چه چیزی را باید انتظار داشت؟او نیز همانند بسیاری از پیامبران گذشته که در راه پروردگارشان شهید شدند به لقای پروردگارش رسید.باز فرض بگیریم که او را نکشتند و آن پیامبر گرامی از دست آنها گریخته و بعدها توسط پروردگار بزرگ میرانده شده و بسوی او رفته است که باز هم تفاوتی در اصل ماجرا نمی کند.و باز باز هم فرض بگیریم که شخص دیگری را بجای او کشته اند و او به مدد پروردگار بزرگ نجات یافته است که باز هم در اصل موضوع تغییری حاصل نمی گردد.آیا بروز معجزه و یا الطاف خداوندی از قدرت این نیروی لایزال کاری غیر ممکن است؟ نیست.و باز باز باز هم فرض می گیریم که در همان لحظه پروردگار رحمان، روح او را بعد از قبض آن بهمراه جسمش، هر دو به سوی خود برده که باز هم در نهایت حضرت عیسی (ع) جان شریفش را در راه پروردگارش داده و به سوی او بازگشته است.مهم آن نفس عملی است که انجام داده، مهم آن خواست پروردگار متعال است که برای هدایت بندگانش صورت پذیرفته است.مهم آنست که آن قوم در آنزمان و لحظه به ارزش وجودی حضرت عیسی (ع) پی نبردند و او را براحتی از دست دادند! در آن آیه شریف، خداوند هدایتگر برای رفع ابهام و اختلاف به شرح این موضوع پرداخته است.که احتمالا اگر مورد اختلاف و پرسش نبود ایشان به آن نمی پرداختند چرا که اصلا مهم نبوده است. تمامی انسانها روزی خواهند مرد.این وعده ای است که پروردگار میراننده و زنده کننده داده است.عیسی (ع) مرد همانطور که محمد (ع) مرد اما جسمانی! اما یادگارانی از پروردگار بزرگ بجای گذاشتند که برای مومنان ماندگار است.پس آنها هنوز هم زنده اند اما روحانی! چرا اینهمه گریه و شیون!! چرا اینهمه بر طبل این اختلافات کوفتن!!! همین اختلافات است که قومی را با قومی دیگر درانداخته است.اختلافاتی از این دست است که در دین تفرقه ایجاد کرده اند.کاتولیک و پروتستان، شیعه و سنی بوجود آورده اند.آیا در نزد خداوند یکتا و یگانه ایجاد دسته و فرقه در دین او انصاف است؟ چرا اینهمه مسیرهای انحرافی در راه راست او ایجاد می کنند؟ چرا؟ آیا اینهمه کشتن و کشته شدن در راه گمراهیهای دین بس نیست؟ آیا در جایی از قرآن و یا انجیل از راه شیعه و سنی و یا پروتستان و کاتولیک چیزی به میان آمده است؟ در همه جا از راه راست پروردگار رحیم که پیامبران نیز رهرو آنند گفته شده است. شاید بعضی از همسفران بگویند این موارد که چیزی نیست؟ اما من می گویم چیزی هست. همه انحرافات و گمراهیهای بزرگتر از همین انحرافات و گمراهیهای کوچکتر ناشی شده اند. وقتی ملتی یکپارچه به دلیل این اختلافات کوچک به ملتهایی با فرهنگها و سنن مختلف در دین ایجاد می شوند، بعد از گذشت سالها سنن و بدعتهای جدیدی بر آنها هموار می گردد.چرا راه را بر شیطان باز می گذاریم؟ چرا او را دعوت به گمراهی می کنیم؟ چرا بدنبال اعتقادات و سنن اشتباه راه می افتیم؟او بشدت در کمین است بشدت!!! مانند ماری که در کمین طعمه خود است و چنان بازوان خود را در طعمه خود می پیچاند تا تمامی استخوانهایش خرد گردد. ایکاش اینقدر این دنیا را پیچیده تر و بغرنج تر برای خود و نسلهای بعد از خود نمی کردیم.ای خداوند خالق همه نفوس و پرورنده آن، ما را از این گمراهیها در امان دار! در انتها نیز می گویم، ماجرا و نحوه تولد جالب و معجزه وار این پیامبر بزرگوار با همان ترتیب جالب و معجزه وار هم در این دنیا به سرانجام رسید! اما حوادث بعدش همچنان ادامه دارد................. --- و این موضوع را نیز اضافه نمایم که این دیدگاه من است که میتواند با اشتباه همراه بوده و نیازمند دیدگاه حق دیگران است.که در نهایت حق از خالقش که خالق همه هستی است نشات می گیرد.بنابراین دوستان همسفر عزیزم با تامل و تفکر بیشتری به دیدگاه من و دوستان دیگر اندیشیده تا گمراهی حاصل نگردد و خط راستی به حاشیه کشیده نشود.بنابراین در اینگونه موارد به خدواند هدایتگر متوسل شده تا اگر با گمراهی روبرو شده او شما را نجات بخشد. با تشکر از همه دوستان همسفر!

followerr;117820 نوشت:
بحث های قرآنی را خیلی دوست دارم و اینجا می خواهم یه سؤال قرآنی مطرح کنم: اگر از روایات صرف نظر کنیم، آیا حضرت عیسی مرده هستند؟!!!! قرآن در یک جا واقعه به صلیب و کشته شدن حضرت مسیح را تکذیب می کند و می فرماید: وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰكِن شُبِّهَ لَهُمْ * بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْه (نساء/156و157) ؛ نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند؛ لکن امر بر آنها مشتبه شد * بلکه خدا او را به سوی خود، بالا برد. و در جای دیگر آمده است: « إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ » (آل عمران/55) آیا می توان گفت طبق این آیه ، در ابتدا حضرت عیسی قبض روح شده و سپس روحش به آسمان عروج کرد؟

سلام
وقتی در آیه اول نفی قتل داریم و رفعت بسوی خدا پس متوفیک را هم بر همین مبنا باید تفسیر کرد . یعنی رفعت یافتن بسوی خدا همان توفی است . این توفی با آن توفی که در خصوص مرگهای عادی داریم به حسب حقیقت یکی است اما یک تفاوت هم دارند و آن اینستکه در عین توفی جسم زنده است . به این مساله حاکمیت معنا بر ماده گفته می شود که در صورت نیاز توضیح می دهیم .
موفق باشید
موضوع قفل شده است