جمع بندی آیا این عدالت است؟!

تب‌های اولیه

30 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا این عدالت است؟!

با سلام

برخی کودکان وقتی به دنیا میایند کرند یا کورند یا لالند یا همه اینها را دارند یا 2 تا از اینها را دارند که برای من 2 سوال را این وسط ایجاد میکند. اولین سوال من این است که مثلا کودکی که هم کره هم کوره هم لاله در چه بستری میخواهد خدا او را آزمایش کند چرا که هیچ بستری برای آزمودن وی وجود ندارد چرا که او هیچ چیز را نمیتواند بگونه ای حس کند تا بتوان او را آزمود یا دقیقتر اگه بخوام بگم او هیچی نمیفهمد پس چگونه خدا او را می آزماید؟!

سوال دومم این است که به دنیا آمدن چنین افرادی چگونه با عدالت خدا سازگار است؟! شاید بگویید خدا اینها را آفریده تا ما قدر شنوایی و بینایی و قدرت تکلممان را بدانیم و خدا را از این بابت شکر کنیم اما کم نیستند کسانی که چنین نعماتی داشته اند اما آنها را از دست داده اند و آدم های عاقل با دیدن چنین افرادی قدردان نعمت های خدا میشوند و خدا را شکر میکنند پس لازم نیست حتما کسی در چنین شرایطی متولد شود تا بقیه متوجه شوند پس چرا خداوند چنین کودکانی را اجازه تولد میدهد؟!

برچسب: 

[=arial]

با نام الله


[=arial]


[=arial] کارشناس بحث: استاد طاها

با عرض سلام به شما دوست گرامی

حوادث ناخوشایند این دنیا گاه موجب رنج یا تأثر ما میشود و سوالاتی از قبیل آنچه شما مطرح کرده اید در ذهن شکل میگیرد. همانقدر که بروز اینگونه سوالات، امری طبیعی است، به همان میزان (یا بیشتر) ضرورت دارد از کوتاهی در جستوی پاسخ این پرسشها پرهیز شود و همانطور که پیگیری پاسخ سوالاتمان ضروری است به همان میزان (یا بیشتر) لازم است از احساساتی شدن در این مسیر خودداری کنیم. حقیقت این است که نباید در یک بحث علمی و عقلی اجازه داد حالت ناشی از تاثر یا رنج غالب شود.

قبل از هر چیز باید دانست که از نگاه شریعت اسلامی و براهین عقلانی، کودکان نابالغ نه مکلف به اجرای احکام الهی هستند و نه مورد آزمون و آزمایش قرار میگیرند. در این مطلب نیز فرقی میان کودک سالم و ناسالم وجود ندارد. امام علی در اینباره فرمود: «أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَفَعَ الْقَلَمَ عَنْ ثَلَاثَةٍ عَنِ النَّائِمِ حَتَّى يَسْتَيْقِظَ وَ عَنِ الْمَجْنُونِ حَتَّى يُفِيقَ وَ عَنِ الصَّغِيرِ حَتَّى يَكْبَر». (مستدرك‏الوسائل ج : 1 ص : Dirol

مطلب دیگری که توجه به آن لازم است اینکه هر رنجی از باب آزمایش نیست.

شاید بتوان دردها و رنجهایی که به انسان میرسد را در دو گروه طبقه بندی کرد:

1- رنجهایی که حاصل کوتاهی فرد یا اطرافیان اوست مثلا کودکی را فرض کنید که والدین او در اثر بی احتیاطی درباره شرایط ازدواج یا بارداری یا مراقبتهای پس از زایمان، زمینه نقص بدنی کودک را به وجود آورده اند. در این صورت رنجی که به کودک میرسد حاصل بی احتیاطی والدین است و نه آزمایش کودک. پس معقول نیست انگشت اتهاممان بجای عوامل اصلی به سوی خدا گرفته شود و عدالتش را زیر سوال ببریم.

2- رنجهایی که حاصل کوتاهیها نیست مثلا والدینی را فرض کنید که در حد توان خود تلاش کرده اند شرایط تولد یک فرزند سالم را بوجود آورند اما ناخواسته صاحب کودکی بیمار میشوند.

در این قبیل موارد نیز قرار نیست کودک آزمایش شود ولی این امکان وجود دارد که بیماری کودک، آزمایشی برای والدین او باشد.

شاید بپرسید آیا عادلانه است کودکی رنج ببرد تا والدین او آزمایش شوند؟

میگوییم:
اگر این حادثه، تنها راه فراهم شدن زمینه سعادتی نامتناهی برای والدین و اطرافیان کودک باشد، ضمن اینکه، با عوضی در خور و شایسته برای کودک و نیز والدین و اطرافیان رنج دیده او جبران شود، آیا باز هم ناعادلانه خواهد بود؟

با شناختی که از خدا و صفات والای او داریم، جز این نخواهد بود که حوادثی که ناشی از گناه و کوتاهی نیست، تنها برای برطرف کردن شری عظیم و رساندن خیری کثیر است.(کشف المراد(قسم الالهیات)/با تعلیقه آیت الله سبحانی/ص119و120)

در پناه حق

طاها;545085 نوشت:
با عرض سلام به شما دوست گرامی

حوادث ناخوشایند این دنیا گاه موجب رنج یا تأثر ما میشود و سوالاتی از قبیل آنچه شما مطرح کرده اید در ذهن شکل میگیرد. همانقدر که بروز اینگونه سوالات، امری طبیعی است، به همان میزان (یا بیشتر) ضرورت دارد از کوتاهی در جستوی پاسخ این پرسشها پرهیز شود و همانطور که پیگیری پاسخ سوالاتمان ضروری است به همان میزان (یا بیشتر) لازم است از احساساتی شدن در این مسیر خودداری کنیم. حقیقت این است که نباید در یک بحث علمی و عقلی اجازه داد حالت ناشی از تاثر یا رنج غالب شود.

قبل از هر چیز باید دانست که از نگاه شریعت اسلامی و براهین عقلانی، کودکان نابالغ نه مکلف به اجرای احکام الهی هستند و نه مورد آزمون و آزمایش قرار میگیرند. در این مطلب نیز فرقی میان کودک سالم و ناسالم وجود ندارد. امام علی در اینباره فرمود: «أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَفَعَ الْقَلَمَ عَنْ ثَلَاثَةٍ عَنِ النَّائِمِ حَتَّى يَسْتَيْقِظَ وَ عَنِ الْمَجْنُونِ حَتَّى يُفِيقَ وَ عَنِ الصَّغِيرِ حَتَّى يَكْبَر». (مستدرك‏الوسائل ج : 1 ص : Dirol

مطلب دیگری که توجه به آن لازم است اینکه هر رنجی از باب آزمایش نیست.

شاید بتوان دردها و رنجهایی که به انسان میرسد را در دو گروه طبقه بندی کرد:

1- رنجهایی که حاصل کوتاهی فرد یا اطرافیان اوست مثلا کودکی را فرض کنید که والدین او در اثر بی احتیاطی درباره شرایط ازدواج یا بارداری یا مراقبتهای پس از زایمان، زمینه نقص بدنی کودک را به وجود آورده اند. در این صورت رنجی که به کودک میرسد حاصل بی احتیاطی والدین است و نه آزمایش کودک. پس معقول نیست انگشت اتهاممان بجای عوامل اصلی به سوی خدا گرفته شود و عدالتش را زیر سوال ببریم.

2- رنجهایی که حاصل کوتاهیها نیست مثلا والدینی را فرض کنید که در حد توان خود تلاش کرده اند شرایط تولد یک فرزند سالم را بوجود آورند اما ناخواسته صاحب کودکی بیمار میشوند.

در این قبیل موارد نیز قرار نیست کودک آزمایش شود ولی این امکان وجود دارد که بیماری کودک، آزمایشی برای والدین او باشد.

شاید بپرسید آیا عادلانه است کودکی رنج ببرد تا والدین او آزمایش شوند؟

میگوییم:
اگر این حادثه، تنها راه فراهم شدن زمینه سعادتی نامتناهی برای والدین و اطرافیان کودک باشد، ضمن اینکه، با عوضی در خور و شایسته برای کودک و نیز والدین و اطرافیان رنج دیده او جبران شود، آیا باز هم ناعادلانه خواهد بود؟

با شناختی که از خدا و صفات والای او داریم، جز این نخواهد بود که حوادثی که ناشی از گناه و کوتاهی نیست، تنها برای برطرف کردن شری عظیم و رساندن خیری کثیر است.(کشف المراد(قسم الالهیات)/با تعلیقه آیت الله سبحانی/ص119و120)

در پناه حق

هیچکدام از سخنان شما پاسخ من نبود! یک بار دیگر سوالات من را بخوانید و این را در نظر بگیرید که چنین افرادی کودک نمیمانند و روزی بزرگ میشوند.

گفتن عبارت "اینها هیچچی نمی فهمن" غلط است...
چون اونا بعضی چیزها را کمتر از ما درک می کنن تصور می کنیم که هیچچی نمی فهمن.
درواقع خیلی از انسان ها هستند که با عالم غیب در ارتباط اند. پس ما هم در مقایسه با اونها هیچچی نمی فهمیم.
برخی افراد، چشم برزخی دارند و چیزهایی را می بینند که ما نمی بینیم. آیا فقط آنها می فهمند و ما هیچچی نمی فهمیم؟
بهتر است یک طرفه قضاوت نکنیم.
افراد مرتبط با غیب، امتحان می شوند، ما هم امتحان می شویم و افراد دارای کمتوانی و نقص هم امتحان می شوند.
خداوند هرکس را در بستر شرایطی که به او داده امتحان می کند.

Pitbull;542808 نوشت:
با سلام

برخی کودکان وقتی به دنیا میایند کرند یا کورند یا لالند یا همه اینها را دارند یا 2 تا از اینها را دارند که برای من 2 سوال را این وسط ایجاد میکند. اولین سوال من این است که مثلا کودکی که هم کره هم کوره هم لاله در چه بستری میخواهد خدا او را آزمایش کند چرا که هیچ بستری برای آزمودن وی وجود ندارد چرا که او هیچ چیز را نمیتواند بگونه ای حس کند تا بتوان او را آزمود یا دقیقتر اگه بخوام بگم او هیچی نمیفهمد پس چگونه خدا او را می آزماید؟!

سوال دومم این است که به دنیا آمدن چنین افرادی چگونه با عدالت خدا سازگار است؟! شاید بگویید خدا اینها را آفریده تا ما قدر شنوایی و بینایی و قدرت تکلممان را بدانیم و خدا را از این بابت شکر کنیم اما کم نیستند کسانی که چنین نعماتی داشته اند اما آنها را از دست داده اند و آدم های عاقل با دیدن چنین افرادی قدردان نعمت های خدا میشوند و خدا را شکر میکنند پس لازم نیست حتما کسی در چنین شرایطی متولد شود تا بقیه متوجه شوند پس چرا خداوند چنین کودکانی را اجازه تولد میدهد؟!

با سلام و قبولی طاعات

جواب سئوال اول : کودکانی که شما توصیف کرده اید، در حد خودشان زمینه برای امتحان و آزمایش آن ها وجود دارد.

و هم چنین شاید همین وضعیت کودکان خودش بزرگ ترین آزمایش و امتحان الهی، برای آن ها باشد.

جواب سئوال دوم : یک سئوال اساسی وجود دارد. این وضعیت کودکان، تقصیر کی می باشد. خدا و یا انسان ها ؟

متأسفانه باید بگویم که در این قضایا عموم افراد خداوند متعال را مقصر می دانند، در حالی که مقصر خود ما انسان ها هستیم.

این یک حقیقتی هست که ما هر جا بدی و یا نقص می بینیم، باید علت را از خودمان ( انسان ها ) جویا شویم و هر جا خوبی

و کمال دیدیم باید آن را از جانب خداوند متعال ببینیم. این مطلب یک واقعیت است و مورد تأیید عقل، هر چند از آیات قرآن بر

تأیید این مطلب آیاتی را می توان ذکر کرد.

هزارتا تاپیک این شکلی باز شده و هیچ وقت به نتیجه نرسیده
ادیان میگند خداوند عادله
اما فهم عدالت خداوند خیلی سخته.....اگرم واقعا وجود داشته باشه فهمش عملا غیر قابل باوره

muiacir;545229 نوشت:
هزارتا تاپیک این شکلی باز شده و هیچ وقت به نتیجه نرسیده
ادیان میگند خداوند عادله
اما فهم عدالت خداوند خیلی سخته.....اگرم واقعا وجود داشته باشه فهمش عملا غیر قابل باوره

السلام علیکم و رحمة الله
بسم رب المهدی

فهمش غیر قابل باوره چون تعریفی که ما از عدالت داریم غلطه
فکر می کنیم عدالت یعنی همه چی عین هم باشه!!!
تعریف واقعی عدالت، این نیست.

اینکه تو مدارس و دانشگاهها همه یه جور امتحان میدن، فکر می کنیم عدالت یعنی همین.
این عدالت نیست که همه یه جور امتحان بدن. چرا که اونها فقط دارن شرایط بیرونی را درنظر می گیرند و همه را یکی می کنند. شرایط درونی هیچکس درنظر گرفته نمی شود.
هرکسی دارای ظرفیت و شرایط ذهنی و علایق متفاوتی است. یکی از علل تفاوت در نمره های امتحان ها همین است.

عدالت یعنی هرکسی به اندازه ی توان و ظرفیتش مکلف شود. نه اینکه همه، متعلقاتشون عین هم باشه.
مسلماً هرکسی دردنیا براساس ظرفیت و عقل و توانایی اش تکلیف دارد و مورد حساب قرار می گیرد و این یعنی عدالت.

حتماً هم نباید ما تکلیف هرکس دیگری را دقیقاً درک کنیم. اینکه ما تکلیف افراد دارای کمتوانی ذهنی را درک نمی کنیم دلیل بر این نیست که اونا تکلیفی ندارن.
انسان ها معمولا خودشونو عقل کل می دونن(سعدی: هرکسی عقل خود به کمال می بیند و فرزندخودبه جمال) و همین خودبزرگ بینی باعث میشه افراد دارای کمتوانی را "نفهم" قلمداد کنیم.
درحالی که افراد دیگری هم هستند که ممکنه مارو نفهم بدونن. ولی درواقع، هیچکس نفهم مطلق نیست.

سلامت باشید...

[="Black"]اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان اللعین الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب.

Pitbull;542808 نوشت:
با سلام

برخی کودکان وقتی به دنیا میایند کرند یا کورند یا لالند یا همه اینها را دارند یا 2 تا از اینها را دارند که برای من 2 سوال را این وسط ایجاد میکند. اولین سوال من این است که مثلا کودکی که هم کره هم کوره هم لاله در چه بستری میخواهد خدا او را آزمایش کند چرا که هیچ بستری برای آزمودن وی وجود ندارد چرا که او هیچ چیز را نمیتواند بگونه ای حس کند تا بتوان او را آزمود یا دقیقتر اگه بخوام بگم او هیچی نمیفهمد پس چگونه خدا او را می آزماید؟!

کتاب من لا یحضره الفقیه ج 3 ص 490

حدیث شماره 4740

ح - عبد اللَّه بن سنان گوید: از امام صادق علیه السّلام پرسیدم حكم اولاد مشركین كه پیش از بلوغ بمیرند چیست؟ فرمود: حكمشان حكم كفّار است غسل و كفن و نماز نمى‏ خواهند و خداوند خود بهتر میداند كه آنان چه كرده اند، اكنون حكم كفّار را در تجهیز دارند. (در این روایت امام حکم دنیوی آنها را بیان کرده و حکم آخرت را بیان نکرده اند)

حدیث شماره 4741

ح - فرمود: آتشى براى ایشان برافروزند و گویند كه بآن درآئید، پس اگر اطاعت كردند و بآتش درشدند، آن بر ایشان سرد و سلامت گردد، و چنانچه امتناع ورزیدند خداوند عزّ و جلّ آنان را گوید: چنین است اینك من شما را فرمان دادم و شما نافرمانى نمودید، پس أمر كند آنان را بسوى دوزخ برند.

حدیث شماره 4742


ح- زر
ارة گوید: امام باقر علیه السّلام فرمود: چون روز رستاخیز آید خداوند بر هفت گروه حجّت آورد: 1- كودكان كه پیش از بلوغ از دنیا رفته‏ اند. 2- كسانى كه در زمان فترت یعنى میان دو رسول بوده و از دنیا رفته‏ اند. 3- پیران سالخورده كه پیغمبر را درك كرده ولى عقل خود را از دست داده بوده ‏اند 4- بیخردان یا عقب افتادگان روانى. 5- دیوانگان كه داراى عقل نبوده ‏اند. 6- كران كه حسّ شنوائى نداشته‏ اند. 7- گنگ‏ها و لال‏هاى مادر زاد، هر كدام از این طوائف با خداوند عزّ و جلّ احتجاج نماید، فرمود: آنگاه خداوند عزّ و جلّ فرستاده‏اى بسوى آنان گسیل دارد و آتشى براى امتحان ایشان برافروزد پس بآنان فرمان دهد و گوید: پروردگار شما امر فرموده كه خود را در این آتش افكنید، پس هر كس در آتش جست آن آتش بر وى سرد و سلامت شود، و هر كس نافرمانى نمود بسوى آتش دوزخ رهسپارش كنند.

Pitbull;542808 نوشت:
سوال دومم این است که به دنیا آمدن چنین افرادی چگونه با عدالت خدا سازگار است؟! شاید بگویید خدا اینها را آفریده تا ما قدر شنوایی و بینایی و قدرت تکلممان را بدانیم و خدا را از این بابت شکر کنیم اما کم نیستند کسانی که چنین نعماتی داشته اند اما آنها را از دست داده اند و آدم های عاقل با دیدن چنین افرادی قدردان نعمت های خدا میشوند و خدا را شکر میکنند پس لازم نیست حتما کسی در چنین شرایطی متولد شود تا بقیه متوجه شوند پس چرا خداوند چنین کودکانی را اجازه تولد میدهد؟!


دوست گرامی درست نیست جبر انسان را گردن خدا بیاندازیم.

اگر کودکی ناقص به دنیا بیاید تقصیر خود انسان است.اگر انسان ها طبیعت را دست خودش تغییرات غلط نکنند و باعث اختلال در ژنتیک افراد نشود کسی ناقص به دنیا نمیاید.

از همین رو است که خداوند در آیه 3 سوره انسان میفرماید ما راه را به انسان نشان داده ایم خواه سپاسگذار باشد خواه ناسپاس.
یکی از راه های که خداوند نشان داده است درست زندگی کردن است و درست از منابع استفاده کردن.


به همین جهت در
آیه 30 سوره شوری میفرماید.: اگر مصیبتی به شما برسد از ناحیه خودتان است.بخاطر اعمال خودتان است.
یعنی ای انسان اگر طبیعت را نابود نسازی ، اگر منابع را درست مصرف کنی ، اگر باعث نشوی تا ژنتیک درونت خراب بشود مصیبتی به تو نمیرسد.

و خداوند در آیه 23 سوره جاثیه میفرماید چنین افرادی که از هوای نفسشان پیروی میکنند را به حال خود رها کرده است.

شما هیچ بیماری را نمیتوانید پیدا کنید که دلیلش تقصیرات افراد نباشد.[/]

لبیک یا علی النقی;545588 نوشت:
عدالت یعنی هرکسی به اندازه ی توان و ظرفیتش مکلف شود. نه اینکه همه، متعلقاتشون عین هم باشه.

سلام
سخنتون رو ثابت کنید.اینی که ما میبینیم این طوری نیست

muiacir;545750 نوشت:
سلام
سخنتون رو ثابت کنید.اینی که ما میبینیم این طوری نیست

خداوند از هرکسی به اندازه ی قدرت و عقل و توان و ظرفیتی که بهش داده انتظار داره.
متوجه منظور شما نمیشم.(چیزی که شما می بینید) دقیقاً چیه که برخلاف اینه؟

مثلاً
یک روز حضرت یعقوب علیه السلام مثل همیشه درتمام طول روز در حال کمک و اطعام مستمندان بودند.
آخرشب هم یک نیازمندی جلوی درخانه یشان آمد. حضرت یعقوب گفت که برود و فردا بیاید.
حضرت یعقوب، گناهی مرتکب نشد. از صبح تا شب به فقرا کمک کرده بود. حالا این یکی را گفت که برود و فردا برگردد. همین کارش باعث شد که چهل سال دوری از حضرت یوسف علیه السلام بر او تحمیل شود.
چرا که خداوند از پیامبرانش بیش از سایر انسانها انتظار دارد. از پیامبر خدا انتظار می رفت که به آن فقیر هم کمک کند و او را رد نکند. خداوند قدرت عقل وسیعی به پیامبران داده بنابراین تکلیفشان هم سنگین تر است.
(البته روایات دیگری هم دراین مورد آمده. اما مفهوم همه این است که حضرت یعقوب، یک ترک اولی مرتکب شده اند. حالا اگر من همچین ترک اولی ای می کردم مجازاتم اینگونه نبود. چون خدا از من انتظار پیامبرانه ندارد!)

حالا این مثالهایی که زدم در مورد دنیا بود. در قیامت دقیقاً همینطور است.
درقیامت، هرکسی به اندازه ی ظرفیت و قدرتش مورد حساب قرار می گیرد.
عدالت خداوند، صدق می کند که تمام شرایط اطراف هرانسانی را درنظر بگیرد و براساس آن او را مورد محاسبه قرار دهد.
مثلا انتظاری که خدا از شما دارد متفاوت است با انتظار از یک فرد متولدشده و بزرگ شده در جنگ آمازون!
انتظارات خدا از ما هم فرق دارد با انتظاری که از کودکان توانخواه دارد.
به عبارت بهتر هرکس به اندازه ی "وسع" خود وظیفه دارد.

اگرچه هنوز قیامت نشده و ما هنوز ندیدیم اما

سوره ی مومنون/آیه ی بیست و شش:
وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ

سوره ی اعراف/آیه ی چهل و دو:
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ

سوره ی انعام/152:
...لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا...

بقره/286:
لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ....

بقره/233:
....لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا....

عدلت خدا که مدنظرمن بود یعنی همین.
کودکانی که دچار علایم مختلف هستند، وُسعشان با ما متفاوت است. خداوند از وسع آنها آگاه است و براساس همان هم آنان را محاسبه خواهد کرد.

والسلام علی من اتبع الهدی

لبیک یا علی النقی;545804 نوشت:
خداوند از هرکسی به اندازه ی قدرت و عقل و توان و ظرفیتی که بهش داده انتظار داره.
متوجه منظور شما نمیشم.(چیزی که شما می بینید) دقیقاً چیه که برخلاف اینه؟

مثلاً
یک روز حضرت یعقوب علیه السلام مثل همیشه درتمام طول روز در حال کمک و اطعام مستمندان بودند.
آخرشب هم یک نیازمندی جلوی درخانه یشان آمد. حضرت یعقوب گفت که برود و فردا بیاید.
حضرت یعقوب، گناهی مرتکب نشد. از صبح تا شب به فقرا کمک کرده بود. حالا این یکی را گفت که برود و فردا برگردد. همین کارش باعث شد که چهل سال دوری از حضرت یوسف علیه السلام بر او تحمیل شود.
چرا که خداوند از پیامبرانش بیش از سایر انسانها انتظار دارد. از پیامبر خدا انتظار می رفت که به آن فقیر هم کمک کند و او را رد نکند. خداوند قدرت عقل وسیعی به پیامبران داده بنابراین تکلیفشان هم سنگین تر است.
(البته روایات دیگری هم دراین مورد آمده. اما مفهوم همه این است که حضرت یعقوب، یک ترک اولی مرتکب شده اند. حالا اگر من همچین ترک اولی ای می کردم مجازاتم اینگونه نبود. چون خدا از من انتظار پیامبرانه ندارد!)

حالا این مثالهایی که زدم در مورد دنیا بود. در قیامت دقیقاً همینطور است.
درقیامت، هرکسی به اندازه ی ظرفیت و قدرتش مورد حساب قرار می گیرد.
عدالت خداوند، صدق می کند که تمام شرایط اطراف هرانسانی را درنظر بگیرد و براساس آن او را مورد محاسبه قرار دهد.
مثلا انتظاری که خدا از شما دارد متفاوت است با انتظار از یک فرد متولدشده و بزرگ شده در جنگ آمازون!
انتظارات خدا از ما هم فرق دارد با انتظاری که از کودکان توانخواه دارد.
به عبارت بهتر هرکس به اندازه ی "وسع" خود وظیفه دارد.

اگرچه هنوز قیامت نشده و ما هنوز ندیدیم اما

سوره ی مومنون/آیه ی بیست و شش:
وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ

سوره ی اعراف/آیه ی چهل و دو:
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ

سوره ی انعام/152:
...لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا...

بقره/286:
لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ....

بقره/233:
....لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا....

عدلت خدا که مدنظرمن بود یعنی همین.
کودکانی که دچار علایم مختلف هستند، وُسعشان با ما متفاوت است. خداوند از وسع آنها آگاه است و براساس همان هم آنان را محاسبه خواهد کرد.

والسلام علی من اتبع الهدی


میخوام بگم شما میگی هرکس اندازه ظرفیتش عذاب میشه خوب یه ادعا هست.
پدری هست بچش 4 ساله به دلیل تصادف فقط فریاد میکشه ، درک نداره ، اندام ها فلجه و فقط یکم حرکت داره عینه یه بچه کوچیک باید مراقبش باشند ، صاب خونشون و همسایاشون هر دفعه بیرونشون میکنند چون طرف فقط داره فریاد میزنه.
پدرش میگه به زمین و زمان توی این 4 سال متوسل شدم ، همه جاهای زیارتی عم بردمش ولی دیگه توان ندارم ، واقعا خسته شدم .راست میگه ، واقعا سخته این مدل مریض داری
حالا به من ثابت کن عدالت خداوند رو؟وعده و وعید لطفا نده ، عدالت رو ثابت کن.

به نام خدا.

ببخشید از muiacir گرامی یک سوالی دارم. عدالت یعنی چی؟ شما در چه صورتی میگید بین دو شخص عدالت برقرار شده یا نشده؟ اصلا قضیه ی خدا و پیغمبر و ... رو بذارید کنار! خوب؟ "عدالت" رو شما چه معنی میکنید؟

ستایشگر :Gol:

muiacir;545833 نوشت:
میخوام بگم شما میگی هرکس اندازه ظرفیتش عذاب میشه خوب یه ادعا هست.
پدری هست بچش 4 ساله به دلیل تصادف فقط فریاد میکشه ، درک نداره ، اندام ها فلجه و فقط یکم حرکت داره عینه یه بچه کوچیک باید مراقبش باشند ، صاب خونشون و همسایاشون هر دفعه بیرونشون میکنند چون طرف فقط داره فریاد میزنه.
پدرش میگه به زمین و زمان توی این 4 سال متوسل شدم ، همه جاهای زیارتی عم بردمش ولی دیگه توان ندارم ، واقعا خسته شدم .راست میگه ، واقعا سخته این مدل مریض داری
حالا به من ثابت کن عدالت خداوند رو؟وعده و وعید لطفا نده ، عدالت رو ثابت کن.

خب اینو که گفتم عدالت معنی اش این نیست که همه ی متعلقات مردم عین هم باشه.
اون عدالتی که شما در نظر دارید یعنی این که همه قیافه شون یه جور باشه، قدشون یه اندازه باشه، صداشون هم یه جور باشه، همه یه رنگ باشن، درآمدها یه اندازه باشه و....
هر فرد عاقلی به مسخره بودن این عدالت مدنظر شما معترف است.
شما اول تعریفتونو از عدالت بگید بعد سوال کنید.

گفتم یعنی هرکس به اندازه ی ظرفیت خودش مکلف باشه.
حالا الان شما میگی اون پدر، ظرفیتشو نداره دیگه خسته شده.
در سخت بودن وظیفه ی اون پدر، شکی نیست. اگرچه خودش معترف به خستگی خودش هست ولی در واقع ظرفیتش هنوز تموم نشده و فکر می کنه که تموم شده.
به این داستان توجه کنید:

معلم وارد کلاس شد درحالی که یک ظرف شیشه ای در دست داشت.
سنگی بزرگ(تقریبا هم اندازه ی ظرف) را به درون ظرف انداخت. از بچه ها پرسید: آیا این ظرف پر شده؟
همه گفتن: بله دیگه. پرشده و دیگه جا نداره.
معلم مقداری سنگریزه را هم به درون ظرف اضافه کرد و دوباره سوال قبلی را مطرح کرد.
همه گفتن: بله. الان دیگه کامل پرشده.
سپس معلم، مقدار دیگری خاک به درون ظرف ریخت. و دوباره سوالش را تکرار کرد.
دیگر کسی جوابی نداد.
سپس معلم مقداری آب به درون ظرف ریخت...

می بینیم که همین که سنگ بزرگ را داخل ظرف قرارداد همه فکر کردن که دیگه پرشده و دیگه هرگز جا نداره. درحالی که کلی جا داشت هنوز.

اون پدری که شما ازش یاد کردید هم همینطوره.
ظرفیتش با یه سنگ بزرگ پرشده و فکر می کنه که دیگه خسته شده و طاقت نداره.
اما خداوندی که خالق ماست ظرفیت مارو بهتر از خودمون می شناسه.

اون خانمه که تو برنامه ی ماه عسل نشون میداد هشت روز بدون آب و غذا و دستشویی درون یک چاه بیست و پنج متری زنده مانده بود!
اگر قبل از افتادن تو چاه ازش می پرسیدن قطعا می گفت من تو این شرایط، زنده نمی مونم. اما می بینیم که زنده موند.
ما خودمون نسبت به ظرفیتمون آگاهی دقیق نداریم. و ظرفیتمونو کمتر از حد واقعی، قلمداد می کنیم.

خداوند ظرفیت هرکس را بهتر از خودش می شناسد.
اینکه خداوند در قرآن شریف، تضمین کرده که هرکسی را به اندازه ی وسعش مکلف می کند، شوخی و تعارف نیست.
ای کاش همانقدر که به تضمین بانک ملت و کشاورزی ایمان داریم، به تضمین خدا ایمان داشتیم، نه اینکه درمقابل آیات قرآن، گارد بگیریم و بگیم "اینا همه اش ادعای الکیه"!!!!!!!!

والسلام علیکم و رحمة الله

اول اینکه هر کس در هر جایگاه و در هر مکان با هر نوع وضعی و با هر طرز فکری به نوعی امتحان میشه
اول باید هدف از خلقت رو بدونیم که خودش مهمترین راه برای شناخت بهتره این موضوعاته.
انسانها در مواجه شدن با یکدیگر هم امتحان میشن هر کدوم به شکلی و به نوعی
شما دارنده ای ثروتمندی و یک کودک کرو لال و حتی نابینا رو میبینی که زمین افتاده و بی خیال رد میشی در این مواقع شما بازنده ای نه اون کودک
شما یکی هستی که وضع مالیتم خوبم نیست اما با این حال در همچین صحنه ای هرکاری از دستت بربیاد انجام میدی اینجا شما لایق پاداش میشی.
در ضمن حتی کودکی که سه امکان شنیدنو دیدنو تکلم رو نداره امتحان میشه چون حسهای دیگش هست خودتون رو جای همچین کودکی بزارید از درون فشارهایی به شماست سختیهایی هست وقتی میفتید وقتی بلند میشید وقتی بهتون ضربه ای میخوره اینجا تحمل و صبرتون آزمایش میشه در همون ابعادی که قرار داره این صبوری سنجیده میشه.
مثل اینکه شما ماهی پونصد هزارتومن حقوق دارید یه ماهو صد تومنشو میدی به یه نیازمند یکی 5 ملوین حقوق داره اون یه میلیون میده اینجا هردو به یک نوع معرفت به خرج دادین و ثواب بردین.
در حکمتو دانایی خدا شکی نکنید چون در تمام اعمال عدل و عدالتی از جانب خدا در نظر گرفته میشه.

لبیک یا علی النقی;545995 نوشت:
خب اینو که گفتم عدالت معنی اش این نیست که همه ی متعلقات مردم عین هم باشه.
اون عدالتی که شما در نظر دارید یعنی این که همه قیافه شون یه جور باشه، قدشون یه اندازه باشه، صداشون هم یه جور باشه، همه یه رنگ باشن، درآمدها یه اندازه باشه و....
هر فرد عاقلی به مسخره بودن این عدالت مدنظر شما معترف است.
شما اول تعریفتونو از عدالت بگید بعد سوال کنید.

گفتم یعنی هرکس به اندازه ی ظرفیت خودش مکلف باشه.
حالا الان شما میگی اون پدر، ظرفیتشو نداره دیگه خسته شده.
در سخت بودن وظیفه ی اون پدر، شکی نیست. اگرچه خودش معترف به خستگی خودش هست ولی در واقع ظرفیتش هنوز تموم نشده و فکر می کنه که تموم شده.
به این داستان توجه کنید:

معلم وارد کلاس شد درحالی که یک ظرف شیشه ای در دست داشت.
سنگی بزرگ(تقریبا هم اندازه ی ظرف) را به درون ظرف انداخت. از بچه ها پرسید: آیا این ظرف پر شده؟
همه گفتن: بله دیگه. پرشده و دیگه جا نداره.
معلم مقداری سنگریزه را هم به درون ظرف اضافه کرد و دوباره سوال قبلی را مطرح کرد.
همه گفتن: بله. الان دیگه کامل پرشده.
سپس معلم، مقدار دیگری خاک به درون ظرف ریخت. و دوباره سوالش را تکرار کرد.
دیگر کسی جوابی نداد.
سپس معلم مقداری آب به درون ظرف ریخت...

می بینیم که همین که سنگ بزرگ را داخل ظرف قرارداد همه فکر کردن که دیگه پرشده و دیگه هرگز جا نداره. درحالی که کلی جا داشت هنوز.

اون پدری که شما ازش یاد کردید هم همینطوره.
ظرفیتش با یه سنگ بزرگ پرشده و فکر می کنه که دیگه خسته شده و طاقت نداره.
اما خداوندی که خالق ماست ظرفیت مارو بهتر از خودمون می شناسه.

اون خانمه که تو برنامه ی ماه عسل نشون میداد هشت روز بدون آب و غذا و دستشویی درون یک چاه بیست و پنج متری زنده مانده بود!
اگر قبل از افتادن تو چاه ازش می پرسیدن قطعا می گفت من تو این شرایط، زنده نمی مونم. اما می بینیم که زنده موند.
ما خودمون نسبت به ظرفیتمون آگاهی دقیق نداریم. و ظرفیتمونو کمتر از حد واقعی، قلمداد می کنیم.

خداوند ظرفیت هرکس را بهتر از خودش می شناسد.
اینکه خداوند در قرآن شریف، تضمین کرده که هرکسی را به اندازه ی وسعش مکلف می کند، شوخی و تعارف نیست.
ای کاش همانقدر که به تضمین بانک ملت و کشاورزی ایمان داریم، به تضمین خدا ایمان داشتیم، نه اینکه درمقابل آیات قرآن، گارد بگیریم و بگیم "اینا همه اش ادعای الکیه"!!!!!!!!

والسلام علیکم و رحمة الله

برادر من خوب بازم این عدالت نیست
اینکه تا نفس خوره طرف و تا سر حد ظرفیتش ازش بکشی و بعد هم بگی هنوز ظرفیتت پر نشده
منم اون برنامه ماه عسل رو دیدیم...این یه نمونش بود....هزاران نمونه دیگه هم هست که طرف نجات پیدا نکرد و مرد....هزاران نمونه دیگه هم هست که امثال این پدر دیگه نتونستن بچه رو تحمل کنند و دادند رفت(لطف کنین نگین اون پدرا ظرفیتشون پایین بوده چون این تهمته و ته نامردی....پدرشون در اومد اما واقعا دیگه آخرش کم آوردن)

muiacir;546103 نوشت:
برادر من خوب بازم این عدالت نیست
اینکه تا نفس خوره طرف و تا سر حد ظرفیتش ازش بکشی و بعد هم بگی هنوز ظرفیتت پر نشده
منم اون برنامه ماه عسل رو دیدیم...این یه نمونش بود....هزاران نمونه دیگه هم هست که طرف نجات پیدا نکرد و مرد....هزاران نمونه دیگه هم هست که امثال این پدر دیگه نتونستن بچه رو تحمل کنند و دادند رفت(لطف کنین نگین اون پدرا ظرفیتشون پایین بوده چون این تهمته و ته نامردی....پدرشون در اومد اما واقعا دیگه آخرش کم آوردن)

شما نگرفتید من چی گفتم...
اون برنامه ماه عسل را مثال زدم منظورم این بود که اگر از اون خانمه می پرسیدی "آیا هشت روز درچاه بدون آب و غذا و دستشویی بمانی، زنده می مانی؟"
قطعاً می گفت: "نه زنده نمی مانم."
اما زنده ماند.
منظورم این است که "ما بر ظرفیت واقعی خودمون آگاهی نداریم"
نگفتم هرکی بیفته تو چاه، زنده می مونه!

به هرحال، عدالت یعنی اینکه خداوند به وعده اش عمل کند و وعده اش هم این است که :
خلق الانسان فی کبد=انسان را دررنج آفریدیم
و هرکس هم براساس ظرفیت خود، رنج می بیند.
اگر قرار بود در آسایش وراحتی زندگی کنیم، دیگر بهشت را تعطیل می کردند و همین دنیا میشد بهشت!!!

اون پدری که شما میگید اتفاقاً ظرفیت بالایی داشته اما فکر کرده که نداره و به خاطرهمین بچه رو رد کرده. درواقع، کم لطفی کرده.
بسیاری از پدرومادرها سالها از بچه ی توانخواه خود نگه داری می کنند و در این زمینه واقعاً حجت اند. پس نگه داری از یک کودک توانخواه، اگرچه بسیار دشوار است اما غیرممکن و محال نیست.
درهمون برنامه ی ماه عسل نشون داد که خانمه دراثر post-polio به صورت wheelchair bound بود و همزمان از یک کودک نابینا و ناشنوا (فکرکنم کمتوانی ذهنی هم داشت) مراقبت می کرد. تازه فرزند واقعی خودش هم نبود. خب این جور مادرها از مریخ نیومدن که.
حالا یکی بچه ی واقعی خودشو می ندازه تو سطل آشغال!!! نامردیه اگه بگیم حق داشته!!!

فرمودید که "بازم این عدالت نیست
اینکه تا نفس خوره طرف و تا سر حد ظرفیتش ازش بکشی و بعد هم بگی هنوز ظرفیتت پر نشده"

دندانپزشک، دو دندان شما را می کشد و خون در دهانتان فواره می زند.
بعدش از دندانپزشک، تشکر می کنید و بهش پول هم میدید! بعدش هم میگید: جلسه بعد کی بیام؟
هیچ وقت به دندانپزشک نمی گید: "چرا من؟ چرا فقط من باید دندونم کشیده بشه؟ مگه من چیکار کردم؟ این عدالت نیست که فقط دندونای منو بکشی. چرا نفر قبلی، دندونهاشو پر کردی و نکشیدی؟"
هیچ وقت این حرفهارو نمی زنیم چون یقین داریم که پزشک، حکیم است و کارش بیهوده نیست و به نفع خود ماست.
خدا هم یکی از نامهایش حکیم و نام دیگرش طبیب است. این امتحان ها برای تکامل خودمان است. انسان در سختی ها تکامل می یابد. وگرنه در آسایش و راحتی، هر پنبه ای هم همچون کوه، استوار می باشد. عدالت یعنی انسان در معرض امتحان های سخت قرار گیرد تا برای خودش معلوم شود که چندمرده حلاج است.

الان می خواید بگید "ما با اختیار خودمون رفتیم پیش دندونپزشک. اما خدا از ما نپرسیده بچه ی توانخواه میخوای یا نه. پس این عدالت نیست"!!!
شما هم با اختیار خودت می تونی از بچه ی توانخواه مراقبت کنی و امانت خدا رو نگه داری و با تحمل سختی ها به تکامل برسی.
یا می تونی بچه رو بندازی تو جوب و نگهش نداری و بری دنبال لذت های دنیا.
پس بازهم اختیار سرجاشه.

موفق باشید

با سلام...

فرمایشات امام عشق فکر میکنم کامل بود و خیلی هم قانع کننده......


فقط خواستم یه چیز دیگ هم بگم...
بیاید یجور دیگه به این قضیه نگاه کنیم..
شاید اصلا هدف از خلقت این کودکان که هم کور اند هم کر اند هم لال اند این نباشه که خداوند این کودکان رو مورد آزمایش خودش قرار بده...منظورم اینه که شاید هدف خدا از خلقت این کودک
آزمایش اطرافیان یا به عبارتی آزمایش پدر و مادرش هست. نه خوده کودک..که مثلا با این آزمایش ببینه که برخورد پدر و مادر این کودک ناقض عضو در هنگام مواجهه با این کودک چیه؟(فرزند نعمت و برکت و رحمته)..شاید خدا این طوری میخواد این پدر مادر رو امتحان کنه که در مقابل این نعمت و رحمت و برکت که هرچند کامل و سالم نیست چه واکنشی قرار میدن؟!آیا رهاش میکنن؟؟؟(که تو جامعه ی امروزی زیاد دیده میشه)...یا با عشق ازشون مراقبت میکنن؟؟!!(که وظیفشونه)...

در کل میخواستم بگم که شاید خلقت این جور کودکان ابتلا و آزمایش خودشون نباشه ...بلکه آزمایش دیگران باشه..

[="#000080"][="#006400"]هوالعالم[/]

اگر انسان زیاده خواه نباشه
در هر شرایطی شکر خدا میکنه و با شکر و دوستی با خدا به پاسخ سوالش میرسه ...

یکی بدون دست و پا نقاشی میکشه !
طوری که منه با دست و پا چنین استعدادی درخود ندارم و نمیبینم !

بیام بشینم زار بزنم ؟؟؟
که ای خدا مگه تو عادل نیستی ؟چرا این بی دست و پای عزیز به این قشنگی کار میکنه
و منه به اصطلاح با دست و پا توان چنین کاری رو ندارم ؟؟؟؟؟؟؟

اینطوری درست نیست
باید به دلایل خلقت پی برد .
کشف دلایل خلقت با شکایت و خشونت ممکن نمیشه و اینها شاید فقط بهانه گیری وجودی سردرگم یا ضعیف باشه ...

مهم اینه که با هر شرایطی و در هر وضعیتی سعی کنیم که ادم باشیم
جسم سالم یا ناقص مثل لباسی برای روح میمونه

خوب میگه که
تن ادمی شریف است به جان ادمیت
نه همین لباس زیباست نشان ادمیت .

--------------------
گذشته ازینها
منو شمای بینا و متفکر نباید انتظار داشته باشیم
که میوه های یه درخت بدون هیچ زحمتی یکدست و یکرنگ و تماما سالم و کامل به بار بیاد و وقتی به بار اومد
خودش بیفته زمین و بدو بدو بره توی جعبه ...

وقتی هزار تا میوه سالم داریم و دو الی 100 تا خراب, ممکنه شاکر باشیم و شکایتی نکنیم ولی همین که تعداد خراب به 500 رسید
شکوه و گلایه شروع میشه !!! در صورتی که اینجا باید به وضعیت و شرایط زیست و پرورش نگاه کنیم به بذر و خاکی که امده کردیم
و حد زحمتی که برای نگهداری و سلامت محصول کشیدیم!!! وووو .........[/]

لبیک یا علی النقی;546158 نوشت:
شما نگرفتید من چی گفتم...
اون برنامه ماه عسل را مثال زدم منظورم این بود که اگر از اون خانمه می پرسیدی "آیا هشت روز درچاه بدون آب و غذا و دستشویی بمانی، زنده می مانی؟"
قطعاً می گفت: "نه زنده نمی مانم."
اما زنده ماند.
منظورم این است که "ما بر ظرفیت واقعی خودمون آگاهی نداریم"
نگفتم هرکی بیفته تو چاه، زنده می مونه!

به هرحال، عدالت یعنی اینکه خداوند به وعده اش عمل کند و وعده اش هم این است که :
خلق الانسان فی کبد=انسان را دررنج آفریدیم
و هرکس هم براساس ظرفیت خود، رنج می بیند.
اگر قرار بود در آسایش وراحتی زندگی کنیم، دیگر بهشت را تعطیل می کردند و همین دنیا میشد بهشت!!!

اون پدری که شما میگید اتفاقاً ظرفیت بالایی داشته اما فکر کرده که نداره و به خاطرهمین بچه رو رد کرده. درواقع، کم لطفی کرده.
بسیاری از پدرومادرها سالها از بچه ی توانخواه خود نگه داری می کنند و در این زمینه واقعاً حجت اند. پس نگه داری از یک کودک توانخواه، اگرچه بسیار دشوار است اما غیرممکن و محال نیست.
درهمون برنامه ی ماه عسل نشون داد که خانمه دراثر post-polio به صورت wheelchair bound بود و همزمان از یک کودک نابینا و ناشنوا (فکرکنم کمتوانی ذهنی هم داشت) مراقبت می کرد. تازه فرزند واقعی خودش هم نبود. خب این جور مادرها از مریخ نیومدن که.
حالا یکی بچه ی واقعی خودشو می ندازه تو سطل آشغال!!! نامردیه اگه بگیم حق داشته!!!

فرمودید که "بازم این عدالت نیست
اینکه تا نفس خوره طرف و تا سر حد ظرفیتش ازش بکشی و بعد هم بگی هنوز ظرفیتت پر نشده"

دندانپزشک، دو دندان شما را می کشد و خون در دهانتان فواره می زند.
بعدش از دندانپزشک، تشکر می کنید و بهش پول هم میدید! بعدش هم میگید: جلسه بعد کی بیام؟
هیچ وقت به دندانپزشک نمی گید: "چرا من؟ چرا فقط من باید دندونم کشیده بشه؟ مگه من چیکار کردم؟ این عدالت نیست که فقط دندونای منو بکشی. چرا نفر قبلی، دندونهاشو پر کردی و نکشیدی؟"
هیچ وقت این حرفهارو نمی زنیم چون یقین داریم که پزشک، حکیم است و کارش بیهوده نیست و به نفع خود ماست.
خدا هم یکی از نامهایش حکیم و نام دیگرش طبیب است. این امتحان ها برای تکامل خودمان است. انسان در سختی ها تکامل می یابد. وگرنه در آسایش و راحتی، هر پنبه ای هم همچون کوه، استوار می باشد. عدالت یعنی انسان در معرض امتحان های سخت قرار گیرد تا برای خودش معلوم شود که چندمرده حلاج است.

الان می خواید بگید "ما با اختیار خودمون رفتیم پیش دندونپزشک. اما خدا از ما نپرسیده بچه ی توانخواه میخوای یا نه. پس این عدالت نیست"!!!
شما هم با اختیار خودت می تونی از بچه ی توانخواه مراقبت کنی و امانت خدا رو نگه داری و با تحمل سختی ها به تکامل برسی.
یا می تونی بچه رو بندازی تو جوب و نگهش نداری و بری دنبال لذت های دنیا.
پس بازهم اختیار سرجاشه.

موفق باشید

آقا من کامل گرفتم چی شد اما جواب رو بازم نگرفتم
ما آدم ها تا وقتی برامون اتفاق نیافته همیشه از بیرون راحت میگیم "خداوند عادله ، هرکس اندازه ظرفیتش سختی میکشه ، عدالت یعنی اینکه خداوند به وعده اش عمل کند"
و بعد خیلی راحت میگیم اون پدر در حق بچه اش "کم لطفی کرده "
چرا این وسط اون پدر کم لطفی کرده و خداوند کم لطفی نکرده؟4 سال بدبختی دیگه یه لحظه کم آورده ، به قول خودش بارها این یک لحظه پیش اومد اما باز هم مثل اون خانم توی چاه امیدش رو از دست نداده اما دیگه ظرفیت تا چه حد؟
انتظار خوب شدن بچه اش نیست ، فقط میخواد آقا 20 درصد بهبود پیدا کنه
حالا به قول شما من نمیخوام عدالت خدا این باشه که همه مثل هم باشیم و بهشت باشه...اما من توی این داستان عدالتی نمیبینم ...4 سال بدبختی و گریه و زاری ، آخر هم هیچ
ولی امیدوارم واقعا عدالتی وجود داشته باشه و این طور نباشه که ادیان سال های سال خیلی ساده دارند ما رو گول میزنند.

muiacir;546247 نوشت:
آقا من کامل گرفتم چی شد اما جواب رو بازم نگرفتم
ما آدم ها تا وقتی برامون اتفاق نیافته همیشه از بیرون راحت میگیم "خداوند عادله ، هرکس اندازه ظرفیتش سختی میکشه ، عدالت یعنی اینکه خداوند به وعده اش عمل کند"
و بعد خیلی راحت میگیم اون پدر در حق بچه اش "کم لطفی کرده "
چرا این وسط اون پدر کم لطفی کرده و خداوند کم لطفی نکرده؟4 سال بدبختی دیگه یه لحظه کم آورده ، به قول خودش بارها این یک لحظه پیش اومد اما باز هم مثل اون خانم توی چاه امیدش رو از دست نداده اما دیگه ظرفیت تا چه حد؟
انتظار خوب شدن بچه اش نیست ، فقط میخواد آقا 20 درصد بهبود پیدا کنه
حالا به قول شما من نمیخوام عدالت خدا این باشه که همه مثل هم باشیم و بهشت باشه...اما من توی این داستان عدالتی نمیبینم ...4 سال بدبختی و گریه و زاری ، آخر هم هیچ
ولی امیدوارم واقعا عدالتی وجود داشته باشه و این طور نباشه که ادیان سال های سال خیلی ساده دارند ما رو گول میزنند.

دوست عزیز! من خودم پایاننامه ام درمورد خانواده های دارای فرزند استثنایی بوده و به مشکلاتشان واقف هستم.
واقعاً خانواده هایی را دیدم که در این زمینه حجت اند. یعنی با دیدنشون به ما ثابت میشه که می توان از کودکان توانخواه شدید مراقبت کرد و روحیه ی خود را نیز حفظ کرد.
به جرئت میگم که مراقبت از این کودکان اگرچه دشوار است اما هرگز غیرممکن نیست، ونامردی است اگر کودک را طرد کنیم.

خب اینو که گفتم نمی تونیم بگیم خدا کم لطفی کرده، اگه اینجوری باشه به دندونپزشک هم باید بگیم کم لطفی کرده دندون منو کشیده!نامرد!!!
یکی از اسماءالحسنی خداوند هم لطیف است.
دندونپزشک به خاطر خودماست که دندونمونو می کشه.
خدا هم به خاطر خودمه که منو در معرض این امتحانها قرار میده.
امتحان های سخت خدا مثل هکاکی هایی است که برروی سنگ ها می تراشند و مجسمه های قیمتی زیبا می سازند.
وجود انسان هم در اثر همین امتحانهاست که ساخته می شود.

اگر عدالت خدا رو نمی بینیم ناشی از کوتاهفکری خود ماست.
وگرنه خیلی خنده دار و مسخره است که با عقلی که خدا بهمون داده بخوایم به خدا اعتراض کنیم و به نقص و جرم خدا پی ببریم و محکومش کنیم!!!!!

دیگه فکرکنم به اندازه ی کافی توضیح دادیم و هرکسی دربرابر حق تسلیم باشد، می پذیرد.
سلامت باشید.

لبیک یا علی النقی;546256 نوشت:
دیگه فکرکنم به اندازه ی کافی توضیح دادیم و هرکسی دربرابر حق تسلیم باشد، می پذیرد.

این جمله آخر خیلی جالب بود...یعنی اگر نپذیرفتی احتمالا در برابر حق تسلیم نیستی

با سلام

طاها;545085 نوشت:
2- رنجهایی که حاصل کوتاهیها نیست مثلا والدینی را فرض کنید که در حد توان خود تلاش کرده اند شرایط تولد یک فرزند سالم را بوجود آورند اما ناخواسته صاحب کودکی بیمار میشوند.

در این قبیل موارد نیز قرار نیست کودک آزمایش شود ولی این امکان وجود دارد که بیماری کودک، آزمایشی برای والدین او باشد.

شاید بپرسید آیا عادلانه است کودکی رنج ببرد تا والدین او آزمایش شوند؟

میگوییم:
اگر این حادثه، تنها راه فراهم شدن زمینه سعادتی نامتناهی برای والدین و اطرافیان کودک باشد، ضمن اینکه، با عوضی در خور و شایسته برای کودک و نیز والدین و اطرافیان رنج دیده او جبران شود، آیا باز هم ناعادلانه خواهد بود؟

با شناختی که از خدا و صفات والای او داریم، جز این نخواهد بود که حوادثی که ناشی از گناه و کوتاهی نیست، تنها برای برطرف کردن شری عظیم و رساندن خیری کثیر است.(کشف المراد(قسم الالهیات)/با تعلیقه آیت الله سبحانی/ص119و120)


کارشناس محترم جناب آقای طاها، در همینجا یک مشکل بسیار بزرگ در عدالت خدا پیش می آید، اگر کودکی مورد آزمایش قرار نگیرد، پس باید بدون هیچ آزمایشی وارد بهشت شود،
به طور مثال شما یک کودک را در نظر بگیرید که به علت بیماری در سن 2 3 سالگی فوت میکند، پس بدون آزمون در این کره خاکی وارد بهشت شده است ایا این عدالت است؟!
براتون یه مثال میزنم شما یک نفر را تصور کنید که 1 سال وقت خود را شب و روز گذاشته و درس خوانده و در کنکور رتبه اول را آورده و در دانشگاه مثلا شریف پذیرفته شده است حال یک نفر دیگر بدون اینکه کنکوری بدهد وارد همان دانشگاه بشود و درس بخواند آیا دانشجویان دیگر که زحمت کشیده اند شاکی نمیشوند یا اصلا کسانی که در کنکور مردود شده اند اعتراض نمیکنند که چگونه این فرد بدون آزمون وارد شده است.
پس در کل نمیتوانیم اینگونه بگوییم که آزمونی وجود ندارد، چون نبود آزمون یعنی بی عدالتی.

reza;554103 نوشت:
با سلام

کارشناس محترم جناب آقای طاها، در همینجا یک مشکل بسیار بزرگ در عدالت خدا پیش می آید، اگر کودکی مورد آزمایش قرار نگیرد، پس باید بدون هیچ آزمایشی وارد بهشت شود،
به طور مثال شما یک کودک را در نظر بگیرید که به علت بیماری در سن 2 3 سالگی فوت میکند، پس بدون آزمون در این کره خاکی وارد بهشت شده است ایا این عدالت است؟!
براتون یه مثال میزنم شما یک نفر را تصور کنید که 1 سال وقت خود را شب و روز گذاشته و درس خوانده و در کنکور رتبه اول را آورده و در دانشگاه مثلا شریف پذیرفته شده است حال یک نفر دیگر بدون اینکه کنکوری بدهد وارد همان دانشگاه بشود و درس بخواند آیا دانشجویان دیگر که زحمت کشیده اند شاکی نمیشوند یا اصلا کسانی که در کنکور مردود شده اند اعتراض نمیکنند که چگونه این فرد بدون آزمون وارد شده است.
پس در کل نمیتوانیم اینگونه بگوییم که آزمونی وجود ندارد، چون نبود آزمون یعنی بی عدالتی.

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

دوست عزیز!
بهشت دارای درجات و مراتب و نعمت های متفاوت است. و همه ی بهشتیان دارای یک درجه نیستند.
آزمون های هرکس هم متناسب با خودش است. شاید ما هرگز قادر به درک آزمون شخصی دیگر نباشیم و تصور کنیم که او هرگز آزمایش نشده!

با سلام

لبیک یا علی النقی;554117 نوشت:
بهشت دارای درجات و مراتب و نعمت های متفاوت است. و همه ی بهشتیان دارای یک درجه نیستند.
آزمون های هرکس هم متناسب با خودش است. شاید ما هرگز قادر به درک آزمون شخصی دیگر نباشیم و تصور کنیم که او هرگز آزمایش نشده!

دوست گرامی درجات بهشت کار رو درست نمیکنه، چرا که بدترین جای بهشت بهتر از جهنمه، تا آزمونی نباشه عدالتی نیست یعنی پارتی بازی شده
خب دوست گرامی آزمون یک کودک 2 3 ساله که به علت یک بیماری فوت میکنه چیه مثلا؟! یا بچه ای که در رحم مادر در زمان زایمان خفه میشه و زنده به دنیا نمیاد؟!
اگر بگید که مرگش و همون بیماریش که همه آدمها بدون استثنا میمیرن، بعضی در بیماری بعضی تصادف و... پس هر کس به نوعی مردن داره، پس این آزمون نیست.

reza;554127 نوشت:
با سلام

دوست گرامی درجات بهشت کار رو درست نمیکنه، چرا که بدترین جای بهشت بهتر از جهنمه، تا آزمونی نباشه عدالتی نیست یعنی پارتی بازی شده
خب دوست گرامی آزمون یک کودک 2 3 ساله که به علت یک بیماری فوت میکنه چیه مثلا؟! یا بچه ای که در رحم مادر در زمان زایمان خفه میشه و زنده به دنیا نمیاد؟!
اگر بگید که مرگش و همون بیماریش که همه آدمها بدون استثنا میمیرن، بعضی در بیماری بعضی تصادف و... پس هر کس به نوعی مردن داره، پس این آزمون نیست.

پست اول منو بخونید پاسختان را دریافت خواهید کرد.
سلامت باشید.

Pitbull;545099 نوشت:
هیچکدام از سخنان شما پاسخ من نبود! یک بار دیگر سوالات من را بخوانید و این را در نظر بگیرید که چنین افرادی کودک نمیمانند و روزی بزرگ میشوند.

با عرض سلام به شما دوست گرامی

مطالب شما را بار دیگر هم مطالعه کردم. محور دو سوالی که شما مطرح کرده اید کودکان بیمار هستند. در سوال اولتان گفته اید: اگر بیماری نشانه آزمایش است کودک که چیزی از آزمایش نمیفهمد و در سوال دومتان گفته اید: اگر خدا عادل است چرا اجازه خلقت چنین کودکانی را میدهد؟

در پستی که قبلا ارائه شد به محور سوالات شما پرداخته و پاسخ داده شد که اولا بیماری کودک برای آزمایش خود کودک نیست که گفته شود او که از آزمایش چیزی نمیفهمد. ثانیا بیان شد که بیماری کودک گرچه موجب رنج او و اطرافیانش میشود ولی عوضی در این دنیا و دنیای دیگر دارد که به خوبی جایگزین این رنج میشود در این صورت سخن گفتن از بی عدالتی جایی ندارد.

این که کودکان بیمار روزی بزرگ میشوند گرچه سخن درستی است اما موضوع و سوال دیگری است که در پست نخست شما نبود هرچند پاسخ آن از فحوای پست نخستی که در پاسخ شما بیان شده است قابل برداشت است.

لطفا با دقت بیشتری پاسخها را مطالعه فرمایید و در صورت باقی ماندن سوالتان با بیان دیگری پرسش خود را مطرح نمایید.

در پناه حق

طاها;554602 نوشت:

با عرض سلام به شما دوست گرامی

مطالب شما را بار دیگر هم مطالعه کردم. محور دو سوالی که شما مطرح کرده اید کودکان بیمار هستند. در سوال اولتان گفته اید: اگر بیماری نشانه آزمایش است کودک که چیزی از آزمایش نمیفهمد و در سوال دومتان گفته اید: اگر خدا عادل است چرا اجازه خلقت چنین کودکانی را میدهد؟

در پستی که قبلا ارائه شد به محور سوالات شما پرداخته و پاسخ داده شد که اولا بیماری کودک برای آزمایش خود کودک نیست که گفته شود او که از آزمایش چیزی نمیفهمد. ثانیا بیان شد که بیماری کودک گرچه موجب رنج او و اطرافیانش میشود ولی عوضی در این دنیا و دنیای دیگر دارد که به خوبی جایگزین این رنج میشود در این صورت سخن گفتن از بی عدالتی جایی ندارد.

این که کودکان بیمار روزی بزرگ میشوند گرچه سخن درستی است اما موضوع و سوال دیگری است که در پست نخست شما نبود هرچند پاسخ آن از فحوای پست نخستی که در پاسخ شما بیان شده است قابل برداشت است.

لطفا با دقت بیشتری پاسخها را مطالعه فرمایید و در صورت باقی ماندن سوالتان با بیان دیگری پرسش خود را مطرح نمایید.

در پناه حق

دوستوعزیزطاهاگرانقدرسلام
مگرنه اینکه خداوندذره ای درحق بنده ای ستم نمیکندپس ایاافریده شدن شخص کافری که بیزارازدنیاواخرت شده وارزوی مرگوبازگشت به هرانچه اول بوده داردایاافرینش این شخص سپس عذاب الهی بواسطه گناهی که کرده ستم نیست؟
یاحق

muiacir;545229 نوشت:
هزارتا تاپیک این شکلی باز شده و هیچ وقت به نتیجه نرسیده
ادیان میگند خداوند عادله
اما فهم عدالت خداوند خیلی سخته.....اگرم واقعا وجود داشته باشه فهمش عملا غیر قابل باوره


بسم الله الرحمن الرحیم

عدل خداوند برای روزقیامت میباشد.

اجرای عدالت در این دنیا به خود انسانها سپرده شده و برای رسیدن به این منظور پیامبران را فرستاده است که خلیفه خداوند بر روی زمینند در رواقع خود انسانها با گردنکشی یا جهلشان مقصر بی عدالتیها و مشکلاتی هستند که میبینید.



لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ


هر آينه پيامبرانمان را با حجتهاى روشن و هويدا فرستاديم و با ايشان كتاب- كه وسيله تمييز حق از باطل است- و ترازو فرو فرستاديم تا مردم به داد و انصاف برخيزند و آهن را فرو آورديم كه در آن نيرويى سخت- سلاح و وسايل كارزار و مانند آن- و سودهايى [ديگر] براى مردم است، و تا خدا كسى را كه او و پيامبرانش را به ناديده يارى مى‏كند بازشناسد. همانا خدا نيرومند و تواناى بى‏ همتاست.


اگر فکر میکنید عدلی نیست ، علتش دشمنیهایی است که با فرستادگان الهی شده برای پایمال کردن حق یکدیگر.....

كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ

همه مردم (پيش از بعثت پيامبران صاحب شريعت) يك گروه بودند (كه بدون شريعت آسمانى طبق اقتضاى عقولشان زندگى مى‏كردند، اما كم كم در امور دنيوى خود به اختلاف افتادند) پس خداوند پيامبران را (با دين و شرايع آسمانى) مژده رسان و بيم دهنده برانگيخت و همراه آنها كتاب ( آسمانى) را به حق (و هدفى والا و عقلانى) فرو فرستاد تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى كند. (سپس در خود كتاب اختلاف پيدا شد كه گروهى اصل آن يا معارفى از آن را نپذيرفتند) و اختلاف در آن را پديد نياوردند مگر كسانى كه كتاب به آنها داده شد آن هم پس از آنكه دلايل روشنى (در اين باره) براى آنها آمد، از روى حسد و برترى‏طلبى در ميان خودشان. پس خداوند كسانى را كه ايمان آوردند، به توفيق خود، به حقى كه در آن اختلاف داشتند راهنمايى نمود و خداوند هر كه را بخواهد به راهى راست هدايت مى‏كند

پرسش:
کودکی که کر و کور و لال است در چه بستری می خواهد خدا او را آزمایش کند؟ به دنیا آمدن چنین افرادی چگونه با عدالت خدا سازگار است.؟

پاسخ:
در خصوص این بحث توجه به چند نکته ضروری است:
اول) خدای متعال وجودش سراسر خیر و کمال مطلق است، وجودش عدل محض است، از وجود و خیر محض، جز خیر و خوبی، از کمال مطلق جز آن چه شایسته اوست و از عدل محض جز عدالت صادر نمی شود. به عبارتی از کوزه همان برون تراود که در اوست.

دوم) بر گوشه گوشه نظام خلقت، که به دست توانا و دانای خالق هستی بخش ایجاد شده، نظام اسباب و مسبّبات و علت و معلولی حاکم است یعنی هر پدیده ای که به وجود می آید تحت این نظام و شرایطی که بر آن حاکم است به وجود می آید. مثلاً یک دانه که در زمین قرار می گیرد برای این که به نهال و درخت و نهایتاً به میوه تبدیل شود به اسباب و علل و عوامل و نیز شرایط مختلف و متعددی نیاز دارد. اگر در این اسباب و علل و شرایط نقصانی باشد، این نقصان در ثمره و میوه آن نیز، وارد خواهد شد. نمی توانیم نقصان این میوه را به خدا نسبت دهیم و بر این اساس حکم به بی عدالتی و تبعیض درباره هستی بخش مطلق کنیم.

سوم) با این تفصیل، بسیاری از رنج ها و نقصان های بشری نیز در واقع، حاصل کوتاهی اطرافیان و عوامل و شرایط پیرامونی قبل از تولد کودک است. و یا گاهی به دلیل بی توجهی و کوتاهی خود فرد، نقصان های جبران ناپذیری در زندگی فرد به وجود می آید. مثلا کودکی که والدین او در اثر بی احتیاطی درباره شرایط ازدواج یا بارداری یا مراقبت های پیش و پس از زایمان، زمینه نقص بدنی کودک را به وجود آورده اند. در این صورت رنجی که به کودک می رسد حاصل بی احتیاطی والدین است و نه مستقیماً آزمایش کودک. پس روا نیست، در این گونه موارد انگشت اتهاممان را به جای عوامل اصلی و پیرامونی به سوی خدا گرفته و عدالتش را زیر سوال ببریم.

چهارم) البته در این گونه موارد، به دلیل نسبی بودن نقصان، این طور نیست که این قبیل نقصان ها زمینه امتحان و آزمایش برای خود فرد را به طور کلی منتفی کند، زیرا به صورت کلی هیچ بشری کامل مطلق نیست، اصل تضاد، بر همه اتفاقات و جریانات عالم هستی حاکم است. به عبارتی همه ابناء بشر مجموعه ای از سلامتی و نقص، قوت و ضعف و فرصت و تهدیدها را با خود دارند.
همان کودکی که به گمان ما نقصان های آشکاری دارد، جنبه هایی از نعمت سلامتی و قوت و فرصت را داراست. (خدا گر ز حکمت ببندد دری/ ز رحمت گشاید در دیگری) این قبیل مقایسه ها ناکار آمد و بدون مبنا است، ما تا در شرایط آن فرد قرار نگیریم نمی توانیم به داشته های او توجه پیدا کنیم.
از اینرو همان فرد با همان وضعیت و داشته ها نیز مورد امتحان الهی قرار می گیرد و البته تکلیف و مسئولیت هر کسی بر اساس توانائی های اوست. (لا یکلف الله نفسا الا وسعها) بعلاوه این محدودیت ها و نقصان ها که برای افرادی ناخواسته و تحت عوامل خارج از دسترس پیشامد می کند قطعاً در سرای آخرت، بدون عوض در خور و شایسته از طرف خدا نخواهد بود.

پنجم) بعلاوه این که همین مشکلات و نقص ها، گرچه ناخواسته و یا به دلیل کوتاهی و بی توجهی خود والدین پیشامد کرده اما خارج از دایره امتحان الهی نیست، همه اتفاقات و حوادث عالم هستی چه با اراده و آگاهی ما و چه خارج از اراده و نا آگاهی ما زمینه ای برای امتحان و ابتلاء انسان است.

این رویکرد، نادرست است که در مواجهه با هر حادثه و اتفاقی که برایمان روی می دهد و معمولاً به دلیل بی تدبیری و بی توجهی خود انسان، دامنگیرش می شود را خواست و مشیت خدا بدانیم اما وقتی به هر دلیلی چه از ناحیه خود ما چه از طریق دیگران و چه عوامل نامعلوم این اتفاقات رخداد کرد، بدانیم در مدار امتحان الهی هستیم و مراقب باشیم که با ناسپاسی و جزع و فزع، گرفتار کفر نشویم، اجر و ثوابی که با صبر و بردباری می توان تحصیل کرد را ضایع ننموده و نعمات بی شمار الهی که گوشه گوشه زندگی ما را فرا گرفته، از یاد نبریم.

موضوع قفل شده است