تجربیات موفق در فعالیتهای فرهنگی

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تجربیات موفق در فعالیتهای فرهنگی

سلام
برای توفیق در فعالیتهای فرهنگی که یکی از دغدغه های جامعه دینی است هم باید بر نظریات تکیه داشت هم بر تجربیات .
تجربیات از آن جهت مهم اند که لایه های پنهان و زوایای قابل نفوذ را به مانشان می دهند چیزی که اغلب در مقام نظر به نظر نمی آیند
دوستان در این باب نظرات و تجربیات موفق خود را مطرح بفرمایند
والله الموفق

سلام
هم اکنون گروههای متعددی دست اندکار فعالیتهای فرهنگی هستند اما هیچ مرکزی مسوولیت ساماندهی و ارتقا این فعالیتها را به عهده ندارد . این گروهها در طی فعالیتهای خود تجربیات زیادی کسب می کنند اما جایی برای انتشار و تجمیع این تجربیات وجود ندارد بلکه حتی تحقیقات علمی قابل اعتنایی نیز در این زمینه صرت نگرفته است. لذا اگر شما تجربیات موفقی دارید اینجا بنویسید تا اولین آرشیو تجربیات موفق فرهنگی تشکیل شود .
والله الموفق

سلام
مدیرفرهنگی
مدیر فرهنگی باید خود را در حد مخاطبین تنزل داده و با آنها در علاقمندیهایشان همراه شود .
در این باب بنده شاهد تجربه موفقی بوده ام .مسجدی در محلمان داریم که یک مرد شایسته آنرا اداره می کند . پدرش موذن همین مسجد بوده است . خودش هم اول موذن بود اما با تعهدی که به این کار و مدیریت امور مسجد داشت عده ای از نوجوانان و جوانان را جذب کرده بود .
کلاس قرآن و جلسات دعا و غیره برگزار می کرد . برای همه جلسات از پول شخصی چیزی برای خوردن بچه ها می خرید . جو صمیمی ایجاد کرده بود . با بچه ها فوتبال می زد و با آنها به کوه می رفت .
و اینگونه بچه ها را جذب کرد . الان هرچند آن برنامه ها تا حدی تضعیف شده ولی نوجوانانی که روزی قد و نیم قد بودند الان هریک جوان شایسته ای شده اند .
عده ای مداح عده ای دانشجو و کارمند و ... اما همه در برنامه های مذهبی پای کارند .
البته اکنون جذب جوانان و نوجوانان با تنوعی که در تفریحات ایجاد شده و بیشتر جنبه تفریحات فکری و غیر متحرک پیدا کرده مشکل است . اما این تجربه خیلی جاها هنوز هم جواب می دهد .
والله الموفق

با سلام
در کنار حرفای استاد حامد، تجربه شخصی خودم این هست که تو خوابگاه دانشگاه بر خلاف تمام دوستام همواره اتاقی رو انتخاب می کردم که احتمال می دادم هیچ کس تو اون اتاق نماز نمی خونه .... به لطف خدا هم تاثیراتی داشت.
و یکی دیگه اینکه با هر طایفه ای دوست می شدم البته قبول دارم که ادم باید محتاط هم باشه اما این حس مسئولیت در قبال دیگران رو داشتم... اینم بی تاثیر نبود..
یه مورد دیگه اینکه به شدت از بحث سیاسی پرهیز می کردم چرا وقتی بحث خدا و پیغمبر انقدر مهم هست ما بحث راجع به الله رو فدای بحث سیاسی کنیم:
1- جامعه دینی ما خیلی وقتا برنامه هاش رو برای مومنین می ذاره اما مومن که راهش رو پیدا کرده.... باید برنامه جوری قرار بگیره که کسی که اعتقادی نداره جذب بشه....
2- مومنین ما خیلی وقتا ارتباطاتشون یه فیلترینگ داره که فقط مختص هم درجه ای خودشون تو ایمان هست اما این فقط خودم و حفظ کنم کلاهم رو می ندازم بالا هست.
3- فعالیت های فرهنگی وقتی بوی سیاسی و حکومتی به خودش میگیره ماها اهم رو فدای مهم کردیم عاقلانه هست؟؟
4- اول اصول رو یاد مردم بدیم فروع حاصل می شه.... ما می چسبیم به فرع یاد دادن اصل که پیدا نمیشه هیچی بدتر فرعم خراب میشه.... ما الان نیاز به یاد دادن یاد خدا یاد قدیسه های خدا هستیم

سلام
پرهیز از آرمانگرایی غیر ضروری
نظر بعضیها در مورد فعالیتهای فرهنگی و مذهبی خیلی آرمانگرایانه است . البته معیارها باید رعایت بشه اما بعضی امور لازم نیست جنبه ظاهری هم داشته باشه . مثلا گفته میشه ما اینجا پذیرایی نداریم تا مخلصاش بیان . این درست نیست . اخلاص امری باطنی است و پذیرایی هم خلاف شرع نیست بلکه توصیه شرع است لذا باید دقت داشت .اتفاقا در این نوع فعالیتها ما مجبوریم خود را به سطح بالاتری از اخلاص برسانیم و آن اینستکه با وجود حفظ ظواهر باید باطن را مراقب باشیم .
والله الموفق

سلام
جستجو و جذب افراد موثرتر
در فعالیت فرهنگی باید به فکر جذب افرادی باشیم که بیشتر در دیگران نفوذ و تاثیر دارن . اگه همون یک نفر جذب بشه بقیه هم خودبخود جذب میشن . اینطوری با سرمایه گذاری کمتر نتیجه سریعتر و بهتری می گیریم . مثلا در محیط دانشگاهی باید سراغ جوانان پر تلاش محبوب رفت اونایی که به نوعی بر دیگران رهبری دارن . اگه اونو جذب کنیم بقیه زحمتی ندارن . این تجربه ای بود که جایی از یک مسوول فرهنگی دانشگاه خونده بودم .
والله الموفق

سلام
داشتن حقیقتی در درون
اگر کسی در مملکت اسلام بخواد کار فرهنگی درست و حسابی ارزشمند انجام بده باید از حقیقتی در درونش برخوردار باشه . یعنی حقیقتا بخواد به خدا و خلق خدمت کنه . حقیقتا مردم رو دوست داشته باشه ووو با ادا در آوردن شاید یک عده دورت جمع بشن اما آدم نمیشن . در حالیکه مقصد کار فرهنگی درست کردن آدمه . لذا میبینیم افراد پاک نهاد خوش نیت در کارهاشون موفق میشن اما ظاهرسازها نه .
الله الموفق

سلام
استمرار
کارهای فرهنگی ریشه دار و عمیق در طول زمان تحقق پذیرند . لذا اگر فرصت کمی برای کار فرهنگی داریم باید برنامه های متفاوتی داشته باشیم . برنامه های دینی شاهدی بر این مطلبند . مثلا نماز را یک عمر باید خواند اما حج در ده روز تمام میشود . اما برنامه حج با همه کوتاهیش تاثیر گذار است چون شرایطی متفاوت در آن نهاده شده است . ازدحام زحمت حرکت وو از ویژگیهای حج است .
والله الموفق

حامد;294844 نوشت:
اگر کسی در مملکت اسلام بخواد کار فرهنگی درست و حسابی ارزشمند انجام بده باید از حقیقتی در درونش برخوردار باشه . یعنی حقیقتا بخواد به خدا و خلق خدمت کنه . حقیقتا مردم رو دوست داشته باشه ووو با ادا در آوردن شاید یک عده دورت جمع بشن اما آدم نمیشن . در حالیکه مقصد کار فرهنگی درست کردن آدمه . لذا میبینیم افراد پاک نهاد خوش نیت در کارهاشون موفق میشن اما ظاهرسازها نه .

تبارک الله به استاد حامد
ما مشکل اصلی الانمون این هست که یه عده پول میگیرند برای کار فرهنگی و مذهبی مثل این هست که شما به یه نفر که اعتقاد به چیزی نداره پول بدید که شعر راجع به اهل بیت بگه .....
این خدا خدا یی که ما مگیم که تو ژاپن و اروپا و امریکا هم می گن اما کجاست اون سلمانی و ابوذری که نگاه به راه رفتنشون نگاه به چهرهاشون باعث ایمان و هدایت می شد؟ کجاست اون صوتی که از جان ولی خدا بیرون میومد که مرده ها رو زنده می کرد؟؟؟؟

باید کسی رو برای کارای مذهبی و فرهنگی بذاریم که درد اینچیزا رو داره...

[="Arial Black"][="Navy"]سلام
جناب حامد بابت مطالب مفیدتون متشکرم .
واقعا استفاده کردیم .
امید
در حال حاضر در جامعه وضعیت به گونه ایست که ممکن است فرد تصور کند که این اوضاع هرگز درست نمیشود و این افراد هرگز به راه راست روی نمیآورند . و یا ممکن است تلاش های زیاد او بی نتیجه مانده باشد . در حالی که حقیقت چیز دیگری است . بیانات مقام معظم رهبری (دامة ظله ) در دیدار های مختلف ایشان موید این مطلب است .
اگر فرد امید خود را به تاثیر گذاری تلاشهایش از دست بدهد دیگر انگیزه ای برای فعالیت فرهنگی ندارد .
لذا لازم است مرتب فرد با گوش کردن به سخنان علما و توجه به آیات قرآن تجدید انگیزه کند .
[/]

سلام
با تشکر از دوستانی که مطالب خوبشان را اینجا بذل می کنند
اخلاق خوش و نرم
در کار فرهنگی یک دغدغه مهم جذب افراد است . شاید به نظر آید که راههای زیادی برای جذب وجود دارد . درست است اما جذبی صحیح و سالم است که بر اساس ارائه یک جاذبه انسانی تحقق یابد . بهره مندی از روشهای دیگر غلط نیست به شرطی که پشتوانه این روشها وجود صفات جذاب انسانی باشد .
اخلاق خوش و نرم بهترین ابزار برای جذب است البته به شرط تصنعی نبودن . چون کار تصنعی خلل پذیر و زوال پذیر است . این حقیقت باعث میشود که مدیر فرهنگی در اکتساب صفت خوش خلقی سعی و تلاش کند . اینگونه است که کار فرهنگی دو لبه است و هردو طرف را اصلاح می کند .
آیه شریفه فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ (159آل عمران) بهترین دلیل بر ارزشمندی اخلاق نرم و خوش در کار دینی و فرهنگی است .
لذا در کادر مدیریت فرهنگی افراد بداخلاق جایی ندارند مگر در اموری که نیاز به ارتباط با مخاطبین نباشد .
والله الموفق

سلام

درسهایی از آیه 159 آل عمران
عفو
در کار فرهنگی قرار نیست از ابتدا ما با انسانهای صاف و اتو کشیده ای مواجه باشیم آنها مانند سنگهای خشن و تیزی هستند که ممکن است ما و دیگران را آزار دهند . لذا اگر از صفت عفو برخوردار نباشیم نمی توانیم آنها را تحمل کنیم و خیلی زود کار لنگ می شود . لازم نیست آنها اخم و ترشرویی از ما ببینند که از ما جدا شوند بلکه ناراحتی قلبی هم اثر گذار است چه اینکه قلبها از یکدیگر باخبر می شوند . لذا خدای متعال در قدم بعدی پیامبر اکرم ص را به استغفار توصیه می کند چه اینکه استغفار برای دیگران نشانه علاقمندی به هدایت و اصلاح آنان و وجود رابطه محبت آمیز بین آنهاست . پس مدیر فرهنگی باید هم در درون و هم بیرون اهل عفو باشد بلکه باید از سر دلسوزی و محبت برای ایشان طلب مغفرت و هدایت کند .
مشورت
در کار فرهنگی فعال که مخاطبین تنها دریافت کنندگان منفعل پیام نیستند بلکه در جریان کار فرهنگی با مدیر همراهند باید احساس ارزشمندی و مفید بودن کرده رشد نمایند لذا اصل مشورت مطرح شده است . مشورت مدیر فرهنگی با دیگران علاوه بر القاء احساس ارزشمندی باعث شکوفایی فکری افراد می شود و استمرار این کار باعث خود اتکایی آنها می گردد . چه اینکه هدف نهایی کار فرهنگی آنستکه افراد به حدی از شکوفایی برسند که علم و عمل از درون خد آنها بجوشد . این اصلی است که علی ع به ما آموخت : لیثیروا دفائن العقول . پس در کارهای آموزشی فرهنگی باید دغدغه آموزش اندیشه داشته باشیم نه آموختن اندیشه ها
والله الموفق

[="Arial Black"][="Navy"]

حامد;294934 نوشت:
در کار فرهنگی یک دغدغه مهم جذب افراد است .

یکی از چیزهایی که میتونه به جذب افراد کمک کنه اینه که مخاطب احساس کنه که فرد او رو درک میکنه و احساسش رو میفهمه و تا اونجایی که داخل تجربیاتم بهش رسیدم فرقی نمیکنه که مخاطب چه سن و سالی داشته باشه .
البته این نکته رو باید متذکر بشم که درک کردن فقط به گفتن لفظ میفهمم و درکت میکنم نیست .
بلکه باید واقعا درکش کرد و در خیلی موارد باید فرد فرهنگی خودش رو به جای مخاطب و در سن و سال مخاطب فرض کنه تا بتونه اونو بفهمه .[/]

سلام
تعالی در برنامه فرهنگی
یکی از اصول استمرار در کارهای فرهنگی تعالی است . تعالی یعنی اینکه فرد احساس کند همچنان در حال بالا رفتن است . احساس سکون و رکود ندارد . البته تعالی به معنای تنوع مکرر و افراطی در برنامه فرهنگی نیست و بیشتر جنبه کیفی و درونی دارد اما اغلب با ارتقا کمی هم همراه است .
مثلا در یک کلاس قرآن باید آموزشهای نظری یک سیر صعودی داشته باشد اما این کافی نیست بلکه بهتر است مربی قرآن یا مدیر فرهنگی به فکر تغذیه معنوی روحی بیشتر و بالاتر مخاطبین هم باشند یا اینکه با مراقبت از آنها زمینه های دریافتهای نورانی درونی را برایشان فراهم کنند .
والله الموفق

با سلام خدمت استاد حامد و دوستان

یه اشاره کوچک کنم که کنار عفو و خوش اخلاقی بعضی از اخم کردن ها و تذکر دادن ها هم عجیب عشق ایجاد می کنه....
تو تجربیاتم با دوستام بعضیاشون میگفتند علت پابرجا بودن دوستیشون با من همین اخم کردن من بوده ....
البته من صراحتا می گفتم که از دستت ناراحتم که اینجور عمل کردی یا از دستت ناراحتم که برای خودت وقت نمی ذاری و چون دوست هم دارم این ناراحتیم رو اعلام می کنم می تونم مخفیش کنم و به روت بخندم....
بعضی از دوستام عاشق این جور عملکرد من هستند.
به نظرم لطف به جا قهر هم به جا
بعضی از آدم های مومن لطف محض هستند به نظرم خوب نیست به درد دستگیری و اصلاح و تربیت نمی خورده فقط حس خوب به دیگران منتقل می کنند.. اما نمی تونند کسی رو اصلاح کنند تشویق محض هستند هیچ تنبیه بلد نیستند...
ادم های معمولی هم لطف دارند هم قهر و غضب دارند اما جاشون رو برعکس اعمال می کنند که کلا همه چیز می ریزه به هم
اما خودم همیشه سعی کردم لطف محض نباشم برای دوستام هم لطف باشم هم قهر و غضب اما لطف رو جای لطف بشونم قهر رو جای قهر تو جمعیت دوستام این دو صفت رو از محبت من بهشون می دونند..

سلام
جای تجربیات دوستان در عرصه فضای مجازی با وجود افراد با تجربه در این سایت ، خالیه . از دوستان درخواست می کنم تجربیات خودشون رو در اختیار بقیه هم بذارن
والله الموفق

سلام اخوی:nevisandeh::nevisandeh:
بنده چند سالی توفیق اجرای کلاسهای فرهنگی در مساجد را داشتم
حرف برای گفتن زیاده فقط در اهمیت این موضوع باید بگم که اسک دین بهتره قسمتی رو به این بحث اختصاص بده چون داشتن جامعه خوب یا بد تا حد زیادی به کار فرهنگی در مساجد و مکان های دیگر بستگی دارد
یکی از موارد قابل توجه اینه که به زبان خود افراد باید با اونا صحبت کرد نه قلمبه سلمبه:Sokhan:
2.شوخی بکنی اما جدی هم باشی البته سعی بشه شوخی جسمی کمتر باشه که حرمت ها حفظ بشه:_loool:
3.با افراد به ورزش و تفریح رفته شود:aks::paridan:
4. زیاد به ظاهر افراد گیر داده نشه:sibil:
5.در انتقال مفاهیم دقت بشه و به حاشیه نرید اصل دین رو یاد بدید:Sokhan:
و.......

با سلام. :Gol:
یکی از رفقا، در مهد قرآن، اخیراً مربّی قرآن شده و مشغول یاد دادن روخوانی قرآن،
و اون کتاب‌هایی که در مهد قرآن تدوین شده گویا کافی یا کامل نیست،
اگر کسی از دوستان یک کتاب یا جزوه آموزشی خوبی برای این منظور سراغ داشته باشه خیلی خیلی ممنون و دعاگو می‌شویم.
:hamdel:
اجرکم عندالله تعالی.

سلام اخوی
کتاب روانخوانی یونس حبیبی در سه سطح موجود است آموزش خوبی است:pir: