جمع بندی عواقب قضا شدن نماز صبح

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عواقب قضا شدن نماز صبح

با عرض سلام و ارادت به محضر دوستان و اساتيد

اخيراً حديثي از حضرت امام صادق در فضاي مجازي منتشر شده که

بنده يه مقدار در حدّ وسع خودم جستجو کردم ولي به منبعش نتونستم دست پيدا کنم و حديث چنين است :

عواقب قضا شدن نماز صبح

مردی به خدمت امام صادق(ع) آمد و عرضه داشت : من مرتکب گناهی شده ام.

امام صادق(ع) فرمود :خدا می بخشد

آن شخص عرضه داشت :گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگ است.

امام فرمود: اگر به اندازه ی کوه باشد خدا می بخشد.

آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگتر است.

امام فرمود : مگر چه گناهی مرتکب شده ای؟وآن شخص به شرح ماجرا پرداخت.

پس از اتمام سخن امام صادق(ع) رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا می بخشد ، من ترسیدم که نماز صبح را قضا کرده باشی

کسي از بزرگواران اگر منبعش را لطف کند دعاگو خواهيم بود.

أجرکم عند الله.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد آلاء

بسم الله الرحمن الرحيم

عرض ادب و سلام و احترام دارم خدمت دوست محترم و بزرگوار

در پاسخ سوال شما روايات و نقل قولهايي از بزرگان بيان شده است که اگر اجازه بدهيد بنده دراين فرصت به ذکر برخي از روايات موجود در کتب معتبر

حديثي بپردازم و مطالعه بيانات علما و عرفا را در اين موضوع به عهده خود شما قرار دهم .

در بررسي عواقب قضا شدن نماز صبح جلد ششم کتاب کافي عنواني هست به نام « باب فرض الصلاه او ضيعتها» که در اين باب به ذکر عواقب ترک

وقت نماز به شکل کلي پرداخته شده است ، که به برخي از مفاهيم مهم اين باب حديثي اشاره مي شود:

به روايت از ابان بن تغلب از امام صادق عليه السلام نقل مي شود که حضرت فرمودند:‌« کسي که مراقبت بر وقت نماز خود نداشته باشد در روز قيامت

خدا را ملاقات مي کند در حالي که عهدي از خداوند بر گردن ندارد ، اگر خداوند بخواهد او را عذاب مي کند و اگر بخواهد او را مورد غفران قرار مي دهد »

مفهوم اين روايت بسيار جاي تامل دارد ؛‌ زيرا رجمت خداوند را به خوبي ياد آور ميشود که وعده عذاب 100٪ نمي دهد و ازسوي ديگر راه تساهل و

سست انگاري را هم باز نمي گذارد و ميفرمايد ممکن است، ببخشد و ممکن است عذاب کند.

در حديث ديگري از همين باب ، به نقل ازامام صادق عليه السلام بيان شده است که هر گاه فردي به وقت نمازش اهتمام نورزد ، به وسيله شيطان دچار

خسران مي شود.

در حديث ديگري از ابو بصير باز هم به نقل از امام صادق عليه السلام بيان شده است که حضرت فرمودند : « اگر نماز در وقت خود ادا شود نماز فرد در

حالي که نوراني است ،‌خطاب به وي بيان مي دارد که تو مرا حفاظت کردي خدا تو را حافظ باشد اما اگر در غير وقت نماز خوانده شود نماز خطاب به

صاحب خود در حالي که مانند يک ابر تاريکي است بيان مي دارد من را ضايع کردي خدا ضايعت کند»

در حديثي ديگر در همين باب بيان شده است که امام باقر عليه السلام فرمودند :‌« پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در وقت مرگشان بيان داشتند از من

نيستنددو گروه؛ يک دسته کساني که نماز را سبک شمارند ( حضرت در حديثي در همين باب اشاره داشته اند که مراد از الذين هم عن صلاتهم ساهون

؛ کساني هستند که نماز را فوت مي کنند ) و دسته دوم کساني هستند که شراب و مست کننده مي نوشند اين دو گروه بر من وارد نمي شوند بر

حوض کوثر نه به خدا قسم.

به نظر منظور حضرت عدم شفاعت و عدم قرار گرفتن اين دسته در زمره مسلمانان باشد .

ادامه دازد .............

بسم الله الرحمن الرحيم

ادامه بحث قبل .....

سکوني از امام مصادق عليه السلام نقل مي کند که حضرت به نقل از رسول اکرم صلي الله عليه و آله بيان مي دارد که شيطان از مومن مي ترسد تا

زماني که بر نمازهاي پنجگانه اش محافظت دارد اما وقتي با بي پروايي نماز را ضايع مي کند ( که يکي از مصداق هاي بارز ضايع کردن

نماز قضا شدن آن است) شيطان او را وارد در عظائم مي کند .

لغت شناسان در معناي عظائم گفته اند عظائم يعني همان گناهان کبيره ؛ يعني زماني که فرد نماز را قضا کنه امکان انجام گناهان کبيره

او زياد ميشه زيرا خود قرآن هم در اين مورد مي فرمايد:‌« ان ّ الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنکر»

اما روايت ديگري که در همين باب از امام باقر عليه السلام نقل شده و مضمون بسيار مهمي دارد اين روايت است: « حضرت مي

فرمايند :زماني که مردي يک نمازش را به شکل کامل به جا آورد ؛ تمام نماز هاي ديگر او هم مورد قبول قرار مي گيرد؛ حتي اگر ساير

نمازهاي او تمام نباشد ( مثلن حضور قلب و توجه در نماز نباشد ) اما اگر فردي يک نماز او از دست برود و فاسد شود ( عبارت افسد در

متن روايت همان معناي قضا را دارد زيرا فساد در مورد چيزي است که زمان مناسب استفاده از آن گذشته است) کل نمازهاي آن روز

وي از بين مي ره و هيچ چيز از آنها مورد قبول واقع نميشه حتي اگر نافله هم به جا بياره چون نافله در فرض قبول اصل واجبه و اصلن

نافله قرار گرفته براي اين که نماز واجب را تمام کنه .

در روايت بعدي که بازهم از امام صادق عليه السلام نقل شده است بيان شده است که آيه 59 سوره مريم :« فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ

أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا» ؛‌

«‌امّا پس از آنان، فرزندان ناشايسته‏اى روى كار آمدند كه نماز را تباه كردند، و از شهوات پيروى نمودند و بزودى (مجازات) گمراهى خود را

خواهند ديد» در خصوص کساندر ي است که نماز را تباه مي کنند.

در معناي اين آيه بايد عرض کنم که اين آيه اشاره به اين دارد که کساني که نماز را ضايع مي کنند ( علامه طباطبايي در تفسير

ارزشمند الميزان يکي از مصاديق تضييع نماز را ترک و قضا ء‌ آن دانسته اند؛ الميزان ، ج14، ص78) اينها در گمراهي قرار مي گيرند .

ادامه دارد ...........

بسم الله الرحمن الرحيم
با عرض سلام و ادب خدمت دوستان عزيز ؛
اما پس از بيان پاره اي از روايات از کتاب شريف کافي که به ذکر مذمت هاي نه فقط قضا شدن نماز صبح بلکه نماز هاي واجب به شکل کلي پرداخته است. به بيان پاسخ دوست عزيز در مورد روايت مورد اشاره مي پردازم .

اولا اين روايت حتي با اندک تفاوت و يا با چنين مضموني در هيچ يک از منابع حديثي شيعه نقل نشده است و منبع روايت اصلا يافت نشد ولو در يک کتاب .
اما اگر بازهم بخواهيم نسبت به مفهوم روايت با دقت و حساسيت بيشتري به بحث و بررسي بپردازيم رواياتي که در مورد تضييع و يا قضا نماز بود را بررسي کردم و در بررسي اين موارد که اتفاقا بيشتر به نقل از امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام بود براي کسي که نماز را قضا کند اين موارد به عنوان عقوبت بيان شده بود . البته دامنه جستجوي بنده تنها کتاب شريف کافي به عنوان مهمترين کتاب حديثي شيعه از نظر اعتبار بوده است:

امام صادق در موارد زير به ذکر عواقب تضييع کننده نماز مي پردازند :

ـ کسي که از روي تجري ( هتک حرمت الهي و عامدا) نماز را ضايع کنه ( در پست هاي قبلي به اين نکته اشاره داشتم که يکي از مهمترين مصاديق ضايع کردن نماز ، قضا شدن آن است) خداوند او را وارد در عظائم مي کند ( توضيح اين مطلب در پست هاي قبلي گذشت )

ـ حضرت در روايتي ديگر مي فرمايند: « که اگر 50 سال از عمر کسي بگذرد و نماز بخواند اما هيچ نمازي از وي پذيرفته نشود ( چون نماز را استخفاف و کوچک شمرده است ) آيا از اين بدتر و شديد تر وجود دارد .»

اشاره حضرت به عدد 50 شايد اشاره به ادامه دادن و مستدام کوچک شمردن نماز باشد ، نه اين که با فرض موقتي و موردي بودن قضا نماز، مشمول اين عقوبت شوند.

ـ در روايتي ديگر به نقل حضرت بيان شده است که :« وقتي فردي نماز مي خواند و لي آن را کوچک مي شمارد ( يکي از مصاديق کوچک شمردن نماز قضا شدن نماز است) خداوند متعال به فرشتگان و ملائکه مي فرمايد : آيا ( اين عمل) بنده من را نمي بينيد انگار که قضاء‌حوائجش به دست فرد ديگري است آيا نمي داند که قضاء‌ حوائجش به دست من است.»‌

در اين روايت نيز به اين نکته اشاره شده است که خداوند در عقوبت سبک شمردن نماز، برآورده شدن حوائج مومن را به تاخير مي اندازد.

ـ از امام صادق روايتي که مضمون آن در پست هاي قبلي بيان شده است صادر شده که حضرت در مورد ضايع کنند گان نماز ( که يکي از مهمترين مصاديق آن همان طور که در پست هاي قبلي گفتيم قضا کنند گان نماز هستند )فرمودند خداوند آيه 59 سوره مريم را در حق آنان نازل کرده است :‌«‌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا»‌ .مفهوم اين آيه بيان مي دارد که ضايع کنندگان نماز در گمراهي قرار مي گيرند.

اما از اما باقر عليه السلام نيز رواياتي در عقوبت تضيع و قضا شدن نماز بيان شده است:حضرت مي فرمايند :‌« از ما نيست کسي که نماز را کوچک شمارد»

اين مفهوم از سوي حضرت اشاره به عدم قرار گرفتن در زمره شيعيان واقعي دارد؛ يعني کسي که نماز را کوچک شمارد از پيروان راستين اهل بيت نيست.

ـ حضرت در روايتي ديگر بيان مي دارند : « هر مومني که محافظت کند بر نمازهاي پنجگانه واجبش ، و آن را به وقت خود بخواند از غافلين نيست.»

در اين روايت نيز با مفهوم گيري مي توان فهميد که اولا کسي که نماز هاي خود را به وقت نمي خواند مومن نيست و دوما اين که قضا شدن نماز انسان را در زمره غافلين و دور شدگان از خداوند قرار مي دهد.

از امام کاظم هم رواياتي در عقوبت تضييع کنندگان نماز صادر شده است از جمله اين که ايشان فرمودند :‌« شفاعت ما به کساني که نماز را کوچک شمارند نمي رسد.»‌

اين بيان حضرت نيز ناظر به بحث شفاعت است که هر انسان مومني در روز قيامت به آن نيازمند است.

در مجموع بررسي موردي روايات ما را به اين نتيجه مي رساند که قضا شدن نمازهاي واجب از جمله نماز صبح، عقوبت هايي در بر دارد که اتفاقا عقوبت هاي سنگيني است اما در بين اين مضامين، مفهوم روايت بيان شده از سوي دوست محترممان که به نقل از برخي از سايت ها بيان نموده اند ذکر نشده است بلکه بيشتر عقوبت ها جنبه هشدار و انذار داشته و وعده حتمي به عقاب داده نشده است، زيرا که به نقل معصوم عليه اسلام خداوند متعال رحمتش بر غضبش پيشي دارد « يا من سبقت رحمته ،‌غضبه»‌

سوال:
آیا حدیثی امام صادق (ع) فرموده باشند که گناه قضا شدن نماز صبح به قدری زیاد است که خداوند آن را نمی بخشد دارای صحت و اعتبار است؟

پاسخ:
اين روايت حتي با اندک تفاوت و يا با چنين مضموني در هيچ يک از منابع حديثي شيعه نقل نشده است و منبع روايت اصلا يافت نشد حتی در يک کتاب؛ بنابراین قابل اعتنا و اعتبار نیست.
اما به طور کلی در بررسي عواقب قضا شدن نماز جلد ششم کتاب کافي عنواني به نام « باب من حافظ علی صلاتها او ضيعتها» وجود دارد که در اين باب به ذکر عواقب ترک وقت نماز به شکل کلي پرداخته شده است ، که در این باب به عواقب قضا شدن نماز های واجب اشاره شده است از جمله این که :
از ابان بن تغلب از امام صادق (عليه السلام) نقل مي شود که حضرت فرمودند:‌« کسي که مراقبت بر وقت نماز خود نداشته باشد در روز قيامت خدا را ملاقات مي کند در حالي که عهدي از خداوند بر گردن ندارد ، اگر خداوند بخواهد او را عذاب مي کند و اگر بخواهد او را مورد غفران قرار مي دهد »(۱)

مفهوم اين روايت بسيار جاي تامل دارد ؛‌ زيرا رحمت خداوند را به خوبي ياد آور ميشود که وعده عذاب 100٪ نمي دهد و از سوي ديگر راه تساهل و سست انگاري را هم باز نمي گذارد و مي فرمايد ممکن است، ببخشد و ممکن است عذاب کند.
در حديث ديگري از همين باب ، به نقل ازامام صادق (عليه السلام) بيان شده است که هر گاه فردي به وقت نمازش اهتمام نورزد ، به وسيله شيطان دچار خسران مي شود.(۲)
در حديث ديگري از ابو بصير باز هم به نقل از امام صادق (عليه السلام) بيان شده است که حضرت فرمودند : «اگر نماز در وقت خود ادا شود نماز فرد در حالي که نوراني است ،‌خطاب به وي بيان مي دارد که تو مرا حفاظت کردي خدا تو را حافظ باشد اما اگر در غير وقت نماز خوانده شود نماز خطاب به صاحب خود در حالي که مانند يک ابر تاريکي است بيان مي دارد من را ضايع کردي خدا ضايعت کند.»(۳)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در حديثي در همين باب اشاره داشته اند که مراد از «الذين هم عن صلاتهم ساهون»(۴)؛ کساني هستند که نماز را فوت مي کنند) و دسته دوم کساني هستند که شراب و مست کننده مي نوشند اين دو گروه بر من وارد نمي شوند بر حوض کوثر نه به خدا قسم.(۵)
به نظر؛ منظور حضرت عدم شفاعت و عدم قرار گرفتن اين دسته در زمره مسلمانان باشد .
سکوني از امام صادق (عليه السلام) نقل مي کند که حضرت به نقل از رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) بيان مي دارد که شيطان از مومن مي ترسد تا زماني که بر نمازهاي پنجگانه اش محافظت دارد اما وقتي با بي پروايي نماز را ضايع مي کند (که يکي از مصداق هاي بارز ضايع کردن نماز قضا شدن آن است) شيطان او را وارد در عظائم مي کند .(۶)

لغت شناسان در معناي عظائم گفته اند عظائم يعني همان گناهان کبيره ؛ يعني زماني که فرد نماز را قضا کند امکان انجام گناهان کبيره او زياد ميشود زيرا خود قرآن هم در اين مورد مي فرمايد:‌« ان ّ الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنکر»(۷)
اما روايت ديگري که در همين باب از امام باقر (عليه السلام) نقل شده و مضمون بسيار مهمي دارد اين روايت است: « حضرت مي فرمايند: زماني که مردي يک نمازش را به شکل کامل به جا آورد ؛ تمام نماز هاي ديگر او هم مورد قبول قرار مي گيرد؛ حتي اگر ساير نمازهاي او تمام نباشد (مثلا حضور قلب و توجه در نماز نباشد) اما اگر فردي يک نماز او از دست برود و فاسد شود: (عبارت افسد درمتن روايت همان معناي قضا را دارد زيرا فساد در مورد چيزي است که زمان مناسب استفاده از آن گذشته است) کل نمازهاي آن روز وي از بين مي رود و هيچ چيز از آنها مورد قبول واقع نميشه حتي اگر نافله هم به جا بياره چون نافله در فرض قبول اصل واجبه و اصلا نافله قرار گرفته براي اين که نماز واجب را تمام کنه .(۸)

نتیجه گیری:
در مجموع بررسي موردي روايات ما را به اين نتيجه مي رساند که قضا شدن نمازهاي واجب از جمله نماز صبح، عقوبت هايي در بر دارد که اتفاقا عقوبت هاي سنگيني است اما در بين اين مضامين، مفهوم روايت بيان شده از سوي دوست محترممان که به نقل از برخي از سايت ها بيان نموده اند ذکر نشده است بلکه بيشتر عقوبت ها جنبه هشدار و انذار داشته و وعده حتمي به عقاب داده نشده است، زيرا که به نقل معصوم عليه اسلام خداوند متعال رحمتش بر غضبش پيشي دارد « يا من سبقت رحمته،‌غضبه»‌(9)

منابع:
۱.کلینی،محمدبن یعقوب،اصول کافی تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۶۷و۲۶۸.
۲.همان، ج۳ ،ص۲۶۸.
۳.همان.
۴.ماعون:۱۰۷/۵.
۵. کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ج۳ ، ص۲۶۸.
۶. همان، ص۲۶۹.
۷.عنکبوت:۲۹/۴۵.
۸. کلینی،محمدبن یعقوب،اصول کافی، ج۳ ، ص۲۶۹.
9. مجلسی ،بحارالانوار ،ج 91 ،ص 239
.


موضوع قفل شده است