با بررسی های عمیقانه، مذهب شیعه را انتخاب کردم

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
با بررسی های عمیقانه، مذهب شیعه را انتخاب کردم

آقای سعید خیلاویج اهل اهل ایالت مسلمان نشین سنچاک کشور صربستان، با تاثیر از علاقه پدر به مذهب شیعه به تحقیق در این مورد پرداخت و با سفر به ایران تحصیل در شهر مقدس قم را انتخاب کرد.گفت و گویی با وی انجام شده است که در زیر می خوانید:

- خودتان را معرفی بفرمایید؟
سعید خیلاویج هستم اهل ایالت مسلمان نشین سنچاک در جنوب جمهوری صربستان که حدوداً هشتاد درصد آن مسلمان هستند؛ در شهری که 40 کیلومتر از مرز بوسنی فاصله دارد. در حقیقت کشور بنده چندی قبل یوگسلاوی جدید، بود که در جریانات جدید اسم خودش را اتحادیهُ صربستان گذاشت.

- در مورد تحصیلاتتان صحبت بفرمایید؟
متولد 1980 میلادی هستم و الان 23 سال دارم. شش سال اول ابتدایی را در شهری که به دنیا آمدم، به اتمام رساندم و سپس همراه پدر و مادر و برادرم به ایران آمدیم. از همان اول وارد حوزۀ علمیه قم شدم. فعلاً در حال حاضر بعد از پشت سر گذاشتن درس های مختلف حوزه، مشغول تدوین پایان نامه در رشتهُ فلسفهُ اسلامی هستم. حدود 10 سال است که به ایران آمده ام.

- در مورد کشورتان و تعدادمسلمانان آن جا توضیحاتی بفرمایید؟
الان آمار جدیدی در دست ندارم چون نیاز به تحقیق دارد.

- در مورد این که قبلاً دینتان مسیحی بود یا مسلمان و هم چنین پدر و مادرتان هم صحبت بفرمایید؟
خانوادۀ من اصالتاً مسلمان بودند. پدرم از زمان انقلاب اسلامی ایران به مکتب اهل بیت علیه السلام تشرف یافتند و بعد من هم در این راه دارم گام بر می دارم و فعلاً هم در قم هستم. این را بگویم که پدرم عامل اصلی من به مکتب تشیع هستند. ایشان با پیروزی انقلاب اسلامی در همان سال مکتب اهل بیت علیه السلام را قبول کرد. زمانی که می خواست شیعه شود برنامه ای از تلویزیون یوگسلاوی سابق در زمان جنگ ایران و عراق و در زمان مبارزات انقلابی مردم ایران پخش می شد. همان طور که می دانید، یوگسلاوی سابق یکی از مؤسسان انجمن های کشورهای غیر متحد است. این مساله موجب شد تا از حقوق مردم ایران در جریان انقلاب اسلامی تا حدودی دفاع کند. تلویزیون برنامه ای را در این راستا پخش کرد به نام شیعیان امام خمینی چه کسانی هستند؟ برنامه به این صورت بود که گردانی را از بچه های بسیجی ایرانی و نوجوان در سه چهار صف مرتب کرده بودند و یک نفر به عنوان فرمانده با آن ها صحبت می کرد. مجری یوگسلاو صحبت آن ها را ترجمه می کرد. نکتهُ جالب در این برنامه این بود که فرمانده از بسیجیان می پرسید که هر کسی از شما حاضر است در راه هدف متعالی دین و در راه خدا جان خودش را فدا کند، دو قدم بیاید جلو و همه جلو آمدند در این لحظه که پدر برایم صحبت می کرد با دیدن این صحنه انقلابی درونی در وجودش پدید آمد و گفتند که اگر از من می پرسید من هم می آمدم جلو و همان جا قبلاً پدرم شیعه را قبول می کند. بعد با استفاده از کتاب به فقه و عقاید شیعه دست پیدا می کند تا بعد عمیق تر با این مذهب آشنا شود. این نکته را بگویم که اگر این سؤال را فرمانده از غربی ها می کردند و یکی دو نفر جلو می آمدند بقیه می گفتند که این ها کمی از سلامت مزاج برخوردار نیستند و یا حرف هایی شبیه این؛ در حالی که این جمع بسیجیان که به زور می توانستیم کسی را پیدا کنیم که حتی محاسنی داشته باشد، یعنی سنشان خیلی پایین بود، شناخت آن ها از هدف متعالی دین آن قدر بالا بود که همه حاضر بودند که در راه این هدف جان خودشان را فدا کنند. بعد پدرم برای این که به ایران بیاید دوبار تلاش کرد: در سال 1982 برای این که در جنگ ایران و عراق شرکت داشته باشد به تهران آمد ولی به دلیلی نتوانست در جنگ شرکت کند. بار دوم در سال 1987 در زمانی که حضرت امام خمینی حالشان بد بود باز به ایران آمد و با یکی از دانشجویان ایرانی که آن جا تحصیل می کرد هم سفر شد و حتی به جماران آمد، منتهی موفق نشد حضرت امام خمینی را ملاقات کند. بار سوم سفارت جمهوری اسلامی مسابقهُ قرآنی در دهۀ فجر برگزار کرد و من در آن مسابقه شرکت کردم و در گروه خودم مقام اول را به دست آوردم؛ لذا سفارت به پدرم پیشنهاد داد که هم راه خانواده به ایران بیاییم و پدرم این پیشنهاد را قبول کرد؛ این بود که حدود 10 سال قبل به ایران آمدیم و من وارد حوزهُ علمیهُ قم شدم و الان هم افتخار حضور در این جا را دارم.

- در مورد تمایل به مکتب اهل بیت علیه السلام در منطقۀ سکونت خودتان در اتحادیهُ صربستان توضیح فرمایید که آیا گرایش به شیعه مشاهده شود؟ آیا تبلیغات بر ضد آن وجود دارد؟
در زمینهُ پیدایش مسلمانان در آن منطقه، اقوال گوناگونی وجود دارد اما قول رایج این است که با ورود ترک های عثمانی به آن مناطق در حقیقت مسلمانان وارد آن جا شدند. منتهی من با توجه به تحقیقات پژوهش گران به این نتیجه رسیدم که حتی از قبل از آن ها یعنی چند قرن قبل از ورود عثمانی ها می توانیم کتیبه ها و یا نوشته هایی را روی سنگ قبرها پیدا کنیم و متوجه شویم که وجود و حیات اسلام در آنجا قبل از ورود عثمانی ها بوده.

- در مورد کتیبه ها توضیحاتی بفرمایید؟
اولین گروه افراد شیعه به سال 960 میلادی - حدودا 349 هجری برمی گردد. از سال 960 میلادی تا 976 میلادی حدوداً صد هزار نفر از شیعیان اسماعیلی از خوارزم ایران وارد مجارستان فعلی شدند آن هم به خاطر استقبال باشکوهی بوده که سلاطین مجارستانی در آن زمان از آنها داشتند.

- چگونه به مذهب شیعه تمایل پیدا کردید؟ آیا به تبعیت از پدرتان بود یا براثر مطالعات خاص؟

در کنار مسایلی که در مورد پدرم توضیحاتی دادم و به خاطر وضعیت حاضر کشورم من و نفوذ افکار غیر شیعه در آن جا، او خودم را هم وادار کرده بود که کمی بررسی های عمیقانه در جهت تعالیم شیعه داشته باشم.

- در مورد سؤال قبلی، وضعیت شیعیان و کلاً مسلمانان بعد از ورود عثمانی ها چگونه بود؟

بعد از ورود ترک های عثمانی به جنوب شرقی اروپا که در حقیقت در اواخر قرن 15 میلادی بود، همهُ آثار فرهنگی و ره آوردهای علمی هم راه آن ها بوده است. به این صورت که تکایا در آن منطقه زود تأسیس می شود مثلاً قدیمی ترین تکیه عیسی بیگ است که در سال 1462 تأسیس شده و چند سال بعد تکیۀ یاض بیگ در شهر دیگری نزدیک سارایوو بود. در این زمینه می توانم اشاره کنم که تکایا در آن جا محل اجرای عملی زندگی عارفانه بود؛ در حالی که خانقاه ها جایگاهی بودند که متون اصیل معنویت در آن جا تدریس می شد و در حقیقت سیر و سلوک علمی و نظری به مرحلهُ اجرا در می آمد. این مسایل موجب شده بود که افراد متعددی در این مناطق رشد کنند و دانشمندانی که حتی صاحب قلم هم بودند پا به عرصهُ ظهور گذارند که به چند تا از آن ها اشاره می کنم: یکی از آن ها به نام سروی دادا بوده که از او به عنوان مولوی یاد می کنند. وی در بوسنی و اشعار صوفیان به زبان ترکی معروف است. از افراد دیگری که نوشته های خود را به زبان فارسی می نگاشتند و یا حتی تمایلات بسیار مستقیم به تشیع داشتند می توانم وحدتی احمد بوسنیاک را نام ببرم.