چرا براي شهادت امام الحسين(ع) مراسم گسترده برگزار مي شود

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا براي شهادت امام الحسين(ع) مراسم گسترده برگزار مي شود

چرا براي شهادت امام الحسين(ع) مراسم گسترده برگزار مي شود، اما براي سایر ائمه اين گونه نیست؟

کسی جاب نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟




در جواب باید بگویم: برگزاری مراسم و آئین های مذهبی در اسلام و فرقه های اسلامی بر اساس مبنا و دیدگاه آنان در چگونگی استنباط و تحلیل موارد دینی استوار است.

مثلا درباره مراسم چهلم، آنچه که در فرهنگ دینی ما وارد شده، بزرگداشت چهلم شهادت حضرت سید الشهداء(ع) است که مصادف با بیستم ماه صفر می باشد. امام حسن عسکری (ع) در حدیثی علامت های «مؤمن» را پنج چیز شمرده است: که یکی از آنها زیارت اربعین است. هم چنین مورخان در در ثبت رویدادهای تاریخیشان نوشته اند: جابر بن عبدالله انصاری، همراه عطیه عوفی موفق شدند که در اولین اربعین پس از عاشورا سال شصت و یک هجری به زیارت امام حسین (ع) نائل شوند.

با این همه این مراسم برای هیچ کدام از ائمه دیگر (ع) سفارش نشده است، بلکه تنها برای حضرت سید الشّهداء (ع) این سنّت و شعار در مکتب تشیع وضع و جعل شده است. و حکمت آن نیز احیای خاطره غم بار عاشورا و تداوم شور عاشورایی در زمان های بعد بوده است.




بحار الا نوار ، ج ۹۸ ، ص ۳۲۹، « عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ : صَلاةُ اِحدی وَ خَمسین وَزِیارَةُ الا ربَعین … ».

طبری ،محمد بن علی، بشارة المصطفی، ص ۱۲۶.


به علت مصيبت بسيار بزرگ امام حسين عليه السلام نسبت به معصومين ديگر ،سیره و سنت قولی و فعلی خود معصومین علیهم السلام بر برپایی عزاداری ابی عبدالله به عنوان یکی از راههای احیاء نهضت ابی عبدالله الحسین(ع) بوده است. هم سفارش به عزاداری بر سالار شهیدان داشتند هم خود مجلس عزا برپا می کردندلذا ما به تاسي از اماممان معصوم اقدام به چنين کاري مي کنيم

1.سوگواري امام زين العابدين عليه السلام
امام چهارم(عليه السلام) كه خود در كربلا شاهد مصائب دردناك حسين(عليه السلام) و ياران فداكار او بود، و 23 سال داشت، پس از آن واقعه سوزناك، تا زمانى كه در قيد حيات بود، يعنى مدت 34 سال طبق برخى از روايات، براى پدر و عزيزان خويش، گريه و سوگوارى مى كرد.
ابن شهر آشوب، مى نويسد: آن حضرت هر وقت ظرف آب بر مى داشت بنوشد، گريه مى كرد به طورى كه از اشك خون آلود چشم او، آب ظرف خون آلود مى گرديد، وقتى هم افرادى وى را دلدارى مى دادند، مى فرمود: (وكيف لا أبكي؟ وقد مُنع أبي من الماءِ الّذي كان مطلقاً للسّباع والوحوش؟)(1)

2 ـ سوگوارى امام باقر (عليه السلام)

علقمة بن محمد حضرمى، روايت مى كند: امام باقر(عليه السلام) براى حسين بن على(عليه السلام)، گريه و ناله سر مى داد، به هر كس هم درخانه او بود (با رعايت تقيّه)، دستور مى داد گريه كند، در خانه آن حضرت مجلس عزاو سوگوارى تشكيل مى گرديد، و آنان مصيبت حضرت حسين(عليه السلام) را به هم تسليت مى گفتند(2).
3 ـ سوگ امام صادق (عليه السلام)

عبداللّه بن سنان، مى گويد: روز عاشورايى به حضور امام صادق(عليه السلام) رسيدم، آن حضرت را با رنگ پريده و بسيار غمناك، در حالى كه اشك چون مرواريد از چشم او جارى بود يافتم، علت آن وضع را سؤال كردم، فرمود: مگر نمى دانى در چنين روزى جد ما حسين(عليه السلام) شهيد شده است...؟(3)
وقتى هم (منصور دوانيقى) دستور داد، فرماندار او در مدينه، خانه امام صادق(عليه السلام) را به آتش بكشد، و خانه آتش گرفت، زن و فرزندان و اعضاى خانه مضطرب شدند و شيون برداشتند، اما امام(عليه السلام) آتش را خاموش نمود، و افراد پريشان را تسكين داد، فرداى آن روز يكى از شيعيان به ديدار آن حضرت رفت و او را گريان و اندوهناك ديد...
امام صادق(عليه السلام) فرمود: وقتى دالان خانه آتش گرفت، زنان و دختران پريشان شدند و از اين اطاق به آن اطاق مى گريختند، در حالى كه من در كنار آنان بودم، اما با ديدن اين صحنه به ياد زنان و كودكان جدّم حسين(عليه السلام) در روز عاشورا افتادم، كه مورد هجوم دشمن قرار گرفتند، و آنان فرياد مى زدند: خانه ظالمان! را بسوزانيد.(4)

همچنين امام صادق(عليه السلام)، به (ابوهارون مكفوف) دستور مى دهد مرثيه بسرايد، و آنگاه كه وى مرثيه خود را مى خواند، مشاهده مى نمايد، امام(عليه السلام) سخت گريه مى كند، متوجه مى شود از صداى گريه امام صادق(عليه السلام) زنانى كه پشت پرده حضور داشته اند، صداى خود را به گريه و شيون بلند كرده اند، بعد امام(عليه السلام) فرمود: (مَنْ أنْشَدَ فِي الحُسَيْنِ(عليه السلام) شِعْراً، فبَكَى وَأبْكى عَشَراً، كُتِبَ له الجنّة...)(5)

4 ـ اشك موسى بن جعفر(عليهما السلام)

امام رضا(عليه السلام) مى فرمايد: روش هميشگى پدرم امام موسى بن جعفر(عليهما السلام) اين بود كه، هرگاه ماه محرم مى رسيد، پيوسته اندوهناك بود و خنده اى در چهره نداشت، تا دهه عاشورا سپرى شود. روز عاشورا هم، روز گريه و سوگوارى و مصيبت او بود، و مى فرمود: (هو اليوم الّذي قُتل فيه الحسين(عليه السلام).)(6)
5 ـ سوگوارى امام رضا (عليه السلام)

امام رضا(عليه السلام) فرموده است، محرّم ماهى است كه، در روزگار جاهليت احترام داشت و مردم در آن از جنگ و خونريزى پرهيز داشتند، اما دشمنان در آن خون ما را ريختند، حرمت ما را شكستند، زنان و عزيزان ما را به اسارت گرفتند، آتش به خيمه ما زدند، اموال ما را غارت نمودند، و سفارش پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) را در حق ما پاس نداشتند.
(إنَّ يوم الحسين(عليه السلام) أقرح جفوننا، وأسيل دموعنا... فعلى مثل الحسين(عليه السلام) فليبك الباكون، فإنَّ البكاء عليه يَحطُّ الذنوب العِظام.)(7)

امام رضا(عليه السلام) به (رَيّان بن شبيب) مى گويد: (ان كنت باكياً لشىء، فابك للحسين بن على(عليهما السلام)، فإنّه ذُبح كما يذبح الكبش، وقُتل معه من اهل بيته ثمانية عشر رجلاً، ما لهم في الارض شبيهون...)(8)

امام رضا(عليه السلام) دِعْبِل بن علىّ خزاعى شاعر را در ايّام سوگوارى حضرت حسين(عليه السلام) به حضور مى پذيرد، به او به عنوان يارى دهنده اهل بيت(عليهم السلام)، خوش آمد مى گويد، و از وى مى خواهد در روزهاى غم و اندوه اهل بيت(عليهم السلام) يعنى عاشورا، درمورد مصايب جدّ خويش اباعبداللّه(عليه السلام) مرثيه بسرايد، آنگاه (دِعبل) مى سرايد:

أفاطمُ لوخلت الحُسين مُجّدلا

وقد مات عطشاناً بشطّ فرات

آنگاه امام رضا(عليه السلام) پرده اى نصب مى كند، تا اعضاى خانواده پشت آن قرار گيرند، دعبل هم به قصيده طولانى و سوزناك خود ادامه مى دهد، صداى زنان پشت پرده بلند مى شود، به طورى كه امام(عليه السلام) در اثر گريه و سوگوارى پرشور و حال آن مجلس، چند بار غش مى كند...(9)
6 ـ گريه صاحب الامر (عليه السلام)

در بيانى كه علامه مجلسى(رحمه الله تعالى)، به عنوان زيارت عاشوراى حضرت سيّد الشهدا(عليه السلام) آورده، و محدث قمى آن را با عنوان (زيارت ناحيه مقدسه) روايت كرده است، مطالب زيادى از سوگوارى، مى يابيم.
علامه مجلسى(رحمه الله تعالى) زيارت را از كتاب (المزار الكبير) شيخ محمد بن جعفر بن على مشهدى حايرى، آورده، و علامه حاج آقا بزرگ تهرانى، و محدث نورى، اين كتاب را كه در قرن ششم هجرى نوشته شده، و 15 راوى معتبر از آن مطلب روايت كرده اند معتبردانسته اند.(10)
براساس روايت اين كتابها، از زبان امام زمان(عليه السلام) خطاب به حضرت سيّد الشهدا(عليه السلام) مى خوانيم: اى جدّ بزرگوار! روزگاران مرا به تأخير انداخت، و نتوانستم به يارى تو بشتابم، و با دشمنانت جنگ كنم، اما: فلأندبنّك صباحاً و مساء، ولأبكينّ لك بَدَل الدُّموع دماً، حسرة عليك...)(11)


(1) مثاقب، ج3، ص303، بحارالانوار، ج46، ص109.
(2)
وسائل الشيعه، ج10، ص398.
(3)
سفينة البحار، ج2، ص196، عشر، بحارالانوار، ج98، ص309.
(4)
مأساة الحسين(عليه السلام)، ص118.
(5)
كامل الزيارات، ص104.
(6)
وسائل الشيعه، ج10، ص394.
(7)
بحارالانوار، ج44، ص284.
(8)
وسائل الشيعه، ج10، ص393.
(9)
بحارالانوار، ج45، ص257، مأساة الحسين(عليه السلام)، ص117، سفينة البحار، دعبل.
(10)
الذريعة الى تصانيف الشيعه، ج20، ص324، مستدرك الوسائل، ج3، ص368.
(11)
بحارالانوار، ج98، ص320، المزار الكبير، ص165 ـ 117.


حتي طبق بعضي از احاديث معصومين پيش از امام حسين براي ايشان گريه کردند واين به جهت بزرگي مصيبت اين امام همام است که مصيبت ديگر ائمه اگر چه بسيار بزرگ است ولي به بزرگي مصيبت امام حسين عليه السلام نيست
1 ـ گريه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)

عايشه همسر پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) روايت مى كند: وقتى رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) در بالاخانه اى بود كه وحى به آن حضرت نازل مى شود، به من سفارش كرد، كسى وارد آن جا نشود، در آن حين، حسين(عليه السلام) كه كودكى بود وارد شد و نزد آن حضرت رفت، جبرئيل(عليه السلام) به پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) گفته بود: زمانى نمى گذرد كه اين كودك را افرادى از امت تو در سرزمين (طفّ) از خاك عراق به قتل مى رسانند، (فبكى رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم).)
اما جبرئيل(عليه السلام)، اضافه كرد: (لاتبك، فسوف ينتقم اللّه منهم، بقائمكم أهل البيت(عليهم السلام))(1)

در بيان امام باقر(عليه السلام) آمده: (كان رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم) إذا دخل الحسين(عليه السلام) جذبه إليه... فيقبلّه ويبكى... فيقول: يا بُنىّ أقبّل موضع السيوف منك...)(2)

2 ـ گريه على (عليه السلام)

ابن عباس مى گويد: به هنگام رفتن به (صفّين) من همراه على(عليه السلام) بودم، وقتى از (نينوا) عبور مى كرديم، آن حضرت گريه مفصّلى كرد، به طورى كه اشك از روى محاسن او جارى شد، ما هم همصدا با على(عليه السلام) گريه سرداديم، بعد ادامه داد: واى، واى، من با آل ابوسفيان چه كرده ام؟ سپس اضافه كرد: در اين سرزمين هفده نفر از فرزندان من و فاطمه(عليها السلام) به شهادت مى رسند، و به آغوش خاك مى روند.(3)
3 ـ گريه فاطمه(عليها السلام)

طبق روايت امام صادق(عليه السلام)، يك روز فاطمه(عليها السلام) به محضر رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) وارد شد و آن حضرت را گريان يافت، علت گريه را جويا شد، رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: جبرئيل(عليه السلام) به من خبر داد كه حسين(عليه السلام) را گروهى از امت من به قتل مى رسانند!
فاطمه(عليها السلام) نيز، با شنيدن اين خبر سخت ناراحت شد، وگريه و ناله سرداد، اما وقتى از مقام بلند فرزند خويش به خاطر شهادت آگاه گرديد، آرامش و تسكين يافت.(4)

(1) بحارالانوار، ج36، ص349.
(2)
كامل الزيارات، ص63، بحارالانوار، ج44، ص251.
(3)
بحارالانوار، ج44، ص253.
(4)
كامل الزيارات، ص57.

با تشکر از استاد صدر و استاد عماد

بنان;167808 نوشت:
چرا براي شهادت امام الحسين(ع) مراسم گسترده برگزار مي شود، اما براي سایر ائمه اين گونه نیست؟


با سلام

چون امام حسین(ع) تنها امامی بود که دین اسلام را از خطر نابودی نجات داده است
دیگر امامان اسلام را از خطر انحراف و تحریف نجات دادند
ولی امام حسین(ع) تنها امامی بود که در زمان ایشان دین در معرض نابودی بوده است و از بین رفتن و امام با جان و مال و خانواده و فرزند و همسر و خواهر و.......برای جلوگیری از نابودی دین قیام کرد

امام نگهبان دین است و محافظ دین
دین در زمان دیگر امام در خطر نابودی قرار نگرفت
و می توان گفت امام با خون خود اسلام را بیمه کرد
و خود معصومین هم تفاوت محسوسی بین امام حسین(ع) و دیگر امامان قایل بودند و از اول محرم برای ایشان عزاداری می کردند

حدیثی از پیامبر(ع) است که می فرماید:حسین منی و انا من حسین
خب حسین از پیامبر است و نوه ایشان ولی من از حسین هستم یعنی چه؟؟؟
پیامبر چطور از حسین است؟؟

در تبیین حدیث می فرمایند که:
حسین تنها فردی است که دین پیامبررا از نابودی نجات می دهد و با احیاء دین پیامبر ، و نجات دینی که پیامبر --که ان همه زحمت برایش گشیده بود-- از نابودی، انگار که پیامبر را احیاء کرده است
و من از حسین هستم و این گونه پیامبر از حسین است


طاها110;168727 نوشت:
چون امام حسین(ع) تنها امامی بود که دین اسلام را از خطر نابودی نجات داده است دیگر امامان اسلام را از خطر انحراف و تحریف نجات دادند ولی امام حسین(ع) تنها امامی بود که در زمان ایشان دین در معرض نابودی بوده است و از بین رفتن و امام با جان و مال و خانواده و فرزند و همسر و خواهر و.......برای جلوگیری از نابودی دین قیام کرد


فرمایش شما بسیار خوب است اما اینکه امام حسین علیه السلام تنها امامی است که دین اسلام را نجات داد قابل تامل است ، تمام ائمه با برخودهای خود شا نباعث نجات اسلام شدند
امام علی علیه السلام با سکوتش در مقابل جریان سقیفه باعث نجات اسلام شد
امام حسن علیه السالم با صلحش با معاویه باعث نجات اسلام شد و .................
وامام حسین علیه السلا مب ا خونش باعث نجات اسلام شد یعنی هر کدام از ائمه در هر زمان بودند همان کار را انجام می دادند که امام آن زمان انجام داد
اما همان طور که عرض شد قضیه امام حسین علیه السلام موضوعی است که قبل از ایشان وبعد از ایشان مورد عنایت پیامبران و امامان بوده و این به جهت مصیبت عظمای ایشان است وما به تاسی از این و سر و رازی که در این عزاداری نهفته اقدام به برگزاری این مراسم می کنیم

با سلام

استاد بزرگوار

بنده مطلب ام این است که دین اسلام در زمان هیچ امامی در معرض نابودی نبود
بله دیگر امامان با کارهای خود اسلام و مسلمین را هدایت کردند و از تحریف و انحراف نجات دادند
ولی تنها زمان امام حسین(ع) بود که اسلام در معرض نابودی کامل بود

در هیچ دوره ای بعد از پیامبر، اسلام در معرض نابودی نبود در دوره هیچ امامی
در دوره امام علی(ع) عمر کمر به نابودی دین نبسته بود حداقل جو عمومی نمی خواست اسلام از بین برود
ولی در دوره امام حسین(ع) اگر امام ساکت می نشست اسلام نابود می شد

بله اگر امام علی(ع) کوتاه نمی امد اسلام نابود
ولی این کوتاه امدن بود و ماجرای امام حسین(ع) جان دادن و برادر و خواهر و فرزند و اصحاب فدا کردن بود
فرقی ندارند؟؟؟؟

موضوع قفل شده است