جمع بندی چگونه خانواده ام را برای ازدواج مجدد راضی کنم؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه خانواده ام را برای ازدواج مجدد راضی کنم؟

سلام
من قبلا ازدواج کردم و ازهمسرسابقم جداشدم
الان چندسالی از این ماجرامیگذره که با مردی اشناشدم که اونم مثل من شرایطش یکیه، یعنی قبلاازدواج کرده و جدا شده

من همیشه میخواستم بافردی که شرایطش مثل خودمه ازدواج کنم اینطوری برام بهتره وقابل قبولتر
اما خانوادم بادوموردمشکل دارن یکی اینکه پدرم میگن نبایدقبلاازدواج کرده باشن ویکی اینکه مثلااهل فلان استان نباشن

به نظر من واقعادلایلشون غیرمنطقیه و منوداره کلافه میکنه بایدچیکارکنم؟
اگه بخوام ازراه مادرم واردبشم تاباپدرم صحبت کنه اونم قبول نمیکنه چون میگه قبلاازدواج کرده قبلا.
البته من هنوز در مورد این آقا چیزی بهشون نگفتم ولی ازموردهای قبلی که خواستگاراموردکردن میدونم اخلاقشونو.
حتی اونقدردرکم نمیکنن که من بهشون بگم نیاز به ازدواج دارم یا کسی از من خواستگاری کرده. دارم دیوونه میشم به خدا.
میدونم میتونم از نظر شرعی بااون اقاازدواج کنم ولی این کارباعث میشه خانوادم رفتارشون بامن عوض بشه
اون فردهم ادم خوبیه مومن ومذهبی.
حالم اصلاخوش نیست.

حالاسوالم اینه ازجنبه شرعی نمیخوام ازجنبه مشاوره ای راهنمایی میخوام
اون اقاهم قبول کردن باخانوادشون بیان ولی من گفتم چند باربیان تاشایدپدرم راضی بشه
ولی پدراون اقاهم اخلاقش طوریه که فقط یه بارمیادوبخوادراضی بشه برای دفعه های بعدسخته .
اخه من نمیدونم این دلایل مخالفت الکی چیه اخه!
مثلااون باراجازه دادن خواستگاربیادچون اهل این استان نبودن ولی هرچی خواستگارازاین استان داشتم روردکردن بدون اینکه به من بگن
حالامن چیکارکنم؟
چطوری و از چه راهی واردبشم؟
چرا بایدخانواده ها جلوی ازدواج دوتا جوونو بگیرن تا ازگناه جلوگیری بشه؟ مخصوصاپدر من که دلایلش منطقی نیست!

با تشکر از سایت شما

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد باور

با سلام و احترام
نگرانی شما از مخالفت خانواده تان را درک می کنم. امیدوارم در این تاپیک راهنمایی های خوبی دریافت کنید.
سوال اصلی تان این است: «چگونه خانواده ام را برای ازدواج مجدد راضی کنم؟» اما مطالب جنبی نیز مطرح کرده اید. می توان در موضوعات زیر نیز این بحث را در تاپیکی جداگانه پی گرفت:
1. در ازدواج مجدد چه ملاکهایی مهم است؟
2. آیا افرادی که دارای سابقه ازدواج و جدایی هستند مناسب یکدیگرند یا یکی از طرفین بهتر است چنین سابقه ای نداشته باشد؟
3. آیا اهل فلان استان بودن می تواند دلیلی بر رد خواستگاری باشد؟

اما پاسخ کنونی فارغ از اینکه شما واقعا با آن فرد مورد نظرتان تناسب لازم را دارید یا نه، فقط نسبت به سوال اصلیتان ابراز می گردد. مسلما داشتن سابقه طلاق و ملاحظه آسیبهای آن، باید شما را در انتخاب درست حساستر نماید. لذا برای اطمینان از درستی انتخابتان از مشاوره حضوری پیش از ازدواج نباید غفلت کنید.

برای اینکه خانواده تان مسئله را بپذیرند، نیازمندید که دو قدم بردارید. قدم اول این است که بر خطاهای شناختی خود غالب شوید. به این قسمت از نوشته تان دقت کنید:

قصیده;989325 نوشت:
اگه بخوام ازراه مادرم واردبشم تاباپدرم صحبت کنه اونم قبول نمیکنه چون میگه قبلاازدواج کرده قبلا.
البته من هنوز در مورد این آقا چیزی بهشون نگفتم ولی ازموردهای قبلی که خواستگاراموردکردن میدونم اخلاقشونو.

قصیده;989325 نوشت:
پدراون اقاهم اخلاقش طوریه که فقط یه بارمیادوبخوادراضی بشه برای دفعه های بعدسخته .

این دو مطلب دو پیشگویی منفی است. پیش گویی منفی یک خطای شناختی است که باعث می شود افراد بدون هیچ دلیلی نگران شوند و حتی بدون اینکه اتفاقی افتاده باشد دیگران را به خاطر پیش بینی خودشان قضاوت کنند و سرزنش نمایند. مانند پاراگراف آخر شما:

قصیده;989325 نوشت:
چرا بایدخانواده ها جلوی ازدواج دوتا جوونو بگیرن تا ازگناه جلوگیری بشه؟ مخصوصاپدر من که دلایلش منطقی نیست!

در صورتی که پدرتان نسبت به این خواستگاری اصلا اطلاعی ندارند و چه بسا پس از مطرح شدن و دیدن علاقه مندی شما راضی شوند. این قدم اول بود یعنی مقابله با افکار منفی و خطاهای شناختی.

اما قدم دوم سعی در برقراری ارتباط موثر است.
شما باید ابتدا به دور از ذهن خوانی و مشغولیت ذهنی به مقاصد خود، گوش شنوایی برای شنیدن دلایل پدر و مادرتان داشته باشید و در صورت مخالفت شواهد کافی را در اختیار آنها قرار دهید، مثلا از افراد خوبی که از فلان استان هستند مثال بیاورید. این مسئله باید در فضایی آرام رخ دهد نه با پرخاشگری.
اینکه بتوانید از زبان محبت استفاده کنید و در کنار آن با زبان بدنتان خود را مصمم نشان دهید نه متزلزل، بسیار مهم است. برای این منظور باید بر استرسهای خود غالب شوید و با تکنیکهایی مانند تنفس عمیق شکمی برای چند دقیقه به آرامش لازم دست یابید.
همچنین تمرکز بر احساسات خودتان و شناخت درست احساسات و بیان صریح آنها می تواند شما را در یک ارتباط موثر یاری کند.

ممکن است بگویید که خجالت می کشم این مسائل را بیان نمایم. فارغ از ارائه راه حل برای برقراری ارتباط شفاف با والدین، یک راه دیگر استفاده از واسطه است که فرد واسطه باید دارای وجاهت لازم پیش پدر و مادرتان باشد و سخنش برای آنها ارزش پیگیری داشته باشد. شما می توانید از یک مشاور نیز در این زمینه استفاده کنید تا پدر و مادرتان را در صورت انتخاب درست تان، راهنمایی کنند.
اگر اطلاعات بیشتری درباره خودتان و فرد مورد نظرتان، نحوه آشنایی و میزان و چگونگی تناسبتان و همچنین در مورد اخلاق و رفتار پدر و مادرتان بیان کنید می توان بیشتر در این زمینه راهنمایی نمود. همچنین علت طلاق ایشان و علت اصلی طلاق شما و اینکه بین آن استانی که پدرتان حساسیت دارند و ازدواج قبلی تان چه نسبتی وجود دارد و چه دلایلی برای مخالفت پدرتان به فکرتان می رسد مطالبی ارائه دهید بهتر خواهد بود.

به نظره من هم دلایلی که پدر و مادرتون عنوان میکنند دلایل موجهی هست و باید اونها رو مد نظر داشته باشید .

معمولا ازدواج اول چیزه دیگری هست . مانند عشق اول میمونه و زمانیکه دو نفر با هم ازدواج میکنند ممکن هست به هزاران دلیل از هم جدا بشن ولی عشق در وجودشون همچنان باقی مونده باشه ... شما یک بار تجربه شکست در درون زندگیتون رو دارید و این اشتباه هست که فکر کنید که رابطه ایشون با همسر سابقشون مانند رابطه شما با همسر سابقتون هست .

هر کسی مشگلاتی داره ...

من یک پسرخاله داشتم که با خانومی ازدواج میکنه و بعد از مدتی اون خانوم از پسرخاله من جدا میشه ...
سالها طول میکشه تا دوباره پسرخالم ازدواج میکنه ...
همسر جدیدش چون موضوع رو فهمیده بود ... تقاضای مهریه خیلی خیلی بالایی رو میکنه و تقاضا میکنه که در هنگام عقد منزل به نام ایشون بشه ( البته همسر جدیدشون از فامیل بود )

اینجوری میتونست خیالش راحت باشه که در آینده عشق پنهانی بوجود نخواهد آمد ... و ایشون زندگیشون رو از دست نمیدن .

مساله آدمها از قومیت های متفاوت هم چیز کمی نیست ...
من دوستی داشتم که مشهدی بود ... براش یک کار پیش اومده بود و گفتش که یک مدت بیام خونه شما تا کارهام رو انجام بدم . ( من خودم تهرانی هستم )
همین یک هفته رو نتونستم تحملش کنم ... اونم همینجور ...

مساله دوستی و گفتن و خندیدن .. یک چیز هست و هم خانه بودن و زیر یک سقف زندگی کردن چیز دیگری ...
بخصوص اینکه شما ازدواج دومتون هست و مسالما شاید آخرین شانستون باشه ...

بنابراین باید به این مسایل هم توجه کنین

سوال:
من قبلا ازدواج کردم و ازهمسرسابقم جداشدم الان چندسالی از این ماجرامیگذره که با مردی اشناشدم که اونم مثل من شرایطش یکیه، یعنی قبلاازدواج کرده و جدا شده
چگونه خانواده ام را برای ازدواج مجدد راضی کنم؟

پاسخ:
با سلام و احترام
نگرانی شما از مخالفت خانواده تان را درک می کنم.
سوال اصلی تان این است: «چگونه خانواده ام را برای ازدواج مجدد راضی کنم؟» اما مطالب جنبی نیز مطرح کرده اید. می توان در

اما پاسخ کنونی فارغ از اینکه شما واقعا با آن فرد مورد نظرتان تناسب لازم را دارید یا نه، فقط نسبت به سوال اصلیتان ابراز می گردد. مسلما داشتن سابقه طلاق و ملاحظه آسیبهای آن، باید شما را در انتخاب درست حساستر نماید. لذا برای اطمینان از درستی انتخابتان از مشاوره حضوری پیش از ازدواج نباید غفلت کنید.

برای اینکه خانواده تان مسئله را بپذیرند، نیازمندید که دو قدم بردارید. قدم اول این است که بر خطاهای شناختی خود غالب شوید. به این قسمت از نوشته تان دقت کنید:

فرمودید:"اگر بخواهم از راه مادرم وارد بشم تا باپدرم صحبت کند ایشون قبول نمیکند چون میگوید این خواستگار هم قبلا ازدواج کرده قبلا. البته من هنوز در مورد این آقا مطلبی به والدینم نگفته ام ولی از موردهای قبلی که خواستگارم را رد کرده اند می دانم که این دفعه چگونه رفتار میکنند و پدرنخواستگار هم ظاهرا فقط یه بار می آیدو ممکنه برای دفعات بعد نیایند"

این دو مطلب دو پیشگویی منفی است. پیش گویی منفی یک خطای شناختی است که باعث می شود افراد بدون هیچ دلیلی نگران شوند و حتی بدون اینکه اتفاقی افتاده باشد دیگران را به خاطر پیش بینی خودشان قضاوت کنند و سرزنش نمایند.

در صورتی که پدرتان نسبت به این خواستگاری اصلا اطلاعی ندارند و چه بسا پس از مطرح شدن و دیدن علاقه مندی شما راضی شوند. این قدم اول بود یعنی مقابله با افکار منفی و خطاهای شناختی.

اما قدم دوم سعی در برقراری ارتباط موثر است.
شما باید ابتدا به دور از ذهن خوانی و مشغولیت ذهنی به مقاصد خود، گوش شنوایی برای شنیدن دلایل پدر و مادرتان داشته باشید و در صورت مخالفت شواهد کافی را در اختیار آنها قرار دهید، مثلا از افراد خوبی که از فلان استان هستند مثال بیاورید. این مسئله باید در فضایی آرام رخ دهد نه با پرخاشگری.
اینکه بتوانید از زبان محبت استفاده کنید و در کنار آن با زبان بدنتان خود را مصمم نشان دهید نه متزلزل، بسیار مهم است. برای این منظور باید بر استرسهای خود غالب شوید و با تکنیکهایی مانند تنفس عمیق شکمی برای چند دقیقه به آرامش لازم دست یابید.
همچنین تمرکز بر احساسات خودتان و شناخت درست احساسات و بیان صریح آنها می تواند شما را در یک ارتباط موثر یاری کند.

ممکن است بگویید که خجالت می کشم این مسائل را بیان نمایم. فارغ از ارائه راه حل برای برقراری ارتباط شفاف با والدین، یک راه دیگر استفاده از واسطه است که فرد واسطه باید دارای وجاهت لازم پیش پدر و مادرتان باشد و سخنش برای آنها ارزش پیگیری داشته باشد. شما می توانید از یک مشاور نیز در این زمینه استفاده کنید تا پدر و مادرتان را در صورت انتخاب درست تان، راهنمایی کنند.
اگر اطلاعات بیشتری درباره خودتان و فرد مورد نظرتان، نحوه آشنایی و میزان و چگونگی تناسبتان و همچنین در مورد اخلاق و رفتار پدر و مادرتان بیان کنید می توان بیشتر در این زمینه راهنمایی نمود. همچنین علت طلاق ایشان و علت اصلی طلاق شما و اینکه بین آن استانی که پدرتان حساسیت دارند و ازدواج قبلی تان چه نسبتی وجود دارد و چه دلایلی برای مخالفت پدرتان به فکرتان می رسد مطالبی ارائه دهید بهتر خواهد بود.

موضوع قفل شده است