بیت المعمور در کجا قرار دارد؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بیت المعمور در کجا قرار دارد؟

بیت المعمور ، به معنای «خانة آباد»، مکانی که خداوند در قرآن یک بار بدان قسم خورده است : «وَالبَیتِ المعمورِ» (طور: 4). از منابع موجود این گونه برمی آید که این ترکیب در ادبیات پیش از اسلام به کار نرفته و ظاهراً نخستین بار در قرآن کریم از آن یاد شده است .

براساس قدیمترین روایات و تفاسیرِ صحابه و تابعان ، بیت المعمور خانه ای است در آسمان که درست برابرِ (محاذی ) کعبه ـ بیت الحرام یا بیت العتیق ـ قرار گرفته است ؛ هر روز هفتاد هزار فرشته در آن نماز می گزارند و چون خارج شوند، دیگر تا روز قیامت بدان بازنمی گردند؛ آبادانی این خانه به لحاظ فراوانی فرشتگان عابد در آن است (طبری ، ج 11، جزء 27، ص 10ـ11؛ سیوطی ، ج 6، ص 117ـ 118). راویانِ نخستین دربارة محل آسمانیِ این خانه متفق نیستند و آن را در آسمان ، آسمان چهارم ، هفتم یا در فوق هفت آسمان و زیر عرش می دانند ( رجوع کنید به طبری ؛ سیوطی ، همانجاها). برخی عالمان درصدد توجیه این اختلاف برآمده اند؛ مثلاً مجلسی (1403، ج 55، ص 61) این تفاوت را ـ به فرض صحت تمام اخبار ـ نشانة وجود بیت المعمور در همة آن مکانها می داند (نیز رجوع کنید به مشهدی قمی ، ج 12، ص 446؛ حقی ، ج 9، ص 185). سخنانی دیگر نیز دربارة بیت المعمور در روایات آمده است . از جمله اینکه این خانه از بهشت به زمین آورده شده و در محل کعبه نصب شده است ، اما هنگام طوفان نوح آن را به آسمان برده اند تا عبادتگاه فرشتگان باشد؛ فرشته هایی که در آن نماز می گزارند از قبیلة ابلیس اند و به آنها جنّ گفته می شود (سیوطی ، ج 6، ص 117؛ طبری ، ج 11، جزء 27، ص 11)؛ پیامبر در لیلة الاسراء بدانجا رفته و ابراهیم علیه السّلام را تکیه زده بر دیوار آن دیده است و فرشتگان و انبیا در آنجا با پیامبر نماز گزارده اند (بخاری جعفی ، ج 4، ص 77ـ 78؛ مسلم بن حجاج ، ج 1، ص 145ـ147؛ سیوطی ، ج 4، ص 136، 143). در کُتب روایی شیعی ، همین وصف آسمانی بیت المعمور با اندکی تفاوت آمده است (مجلسی ، 1403، ج 55، ص 55ـ61). بسیاری از این روایتها عیناً برگرفته از جوامع تفسیری و روایی اهل سنّت است ، اما روایاتی نیز از امام چهارم و امام ششم علیهماالسلام در علت بنای بیت المعمور آمده است که مطابق آنها، ملائکه پس از اعتراض به خلقت آدم علیه السلام ، از نور الهی محجوب گشتند، تا آنکه به عرش خداوند پناه بردند و مورد رحمت قرار گرفتند و خداوند بیت المعمور را برایشان در آسمان چهارم قرار داد (کلینی ، ج 4، ص 187ـ 188؛ ابن بابویه ، ص 402ـ403، 406ـ407؛ دربارة دیگر روایات شیعی راجع به بیت المعمور رجوع کنید به مجلسی ، 1403، ج 36، ص 155؛ کلینی ، ج 1، ص 451، ج 2، ص 629، ج 3، ص 302، 392، ج 4، ص 191، 196ـ197؛ طوسی ، تهذیب ، ج 2، ص 60، ج 6، ص 110).

در پاره ای روایات ، از بیت المعمور با نام ضُراح ، از مصدر مضارحه به معنای مقابله ، نیز یاد شده است (طبری ، همانجا). نخستین لغویان نیز ضراح را خانه ای در آسمان دانسته اند (ابن درید، ج 1، ص 516؛ فراهیدی ، ج 3، ص 103ـ104؛ ازهری ، ج 4، ص 206ـ207). با آنکه در غالبِ این روایات ، به نقل از امام علی علیه السلام ، ضراح را با بیت المعمور یکی دانسته اند، روایاتی نیز این دو را خانه هایی جدا و محاذی هم در آسمان می دانند (مجلسی ، 1403، ج 6، ص 97، ج 55، ص 8، 58، ج 96، ص 34).

روایات مشهور در توصیف بیت المعمور را گاه ضعیف السند دانسته اند. سیوطی برخی مرویات خود را ضعیف می شمارد (ج 6، ص 117) و ابن کثیر، به نقل از چند تن از محدثان ، برخی از این روایات را مجعول و بی پایه می داند (ج 4، ص 389، برای نقدِ سند و متن برخی دیگر از روایات بیت المعمور رجوع کنید به صالحی نجف آبادی ، ص 59 ـ 71).

بجز نظریة مشهور در میان قدما که بیت المعمور را خانه ای آسمانی می داند، رأی دیگری نیز وجود دارد که مراد از بیت المعمور را، به دور از هر وصف آسمانی ، خود کعبه در زمین می داند که در طول سال ، معمور به زائران است . احتمالاً حسن بصری نخستین کس از تابعان است که این نظر را مطرح کرده است (طوسی ، التبیان ، ج 9، ص 402؛ ابن جوزی ، ج 8، ص 47). اما این سخن در میان مفسران سده های بعد گاه یکی از احتمالات (زمخشری ، ج 4، ص 408؛ فخررازی ، ج 28، ص 239)، گاه احتمال راجح (ابوالسعود، ج 8، ص 146) و گاه تنها وجه مقبول شمرده شده است (بقاعی ، ج 19، ص 4ـ5؛ کاشفی ، ج 4، ص 214). در قرن گذشته ، به دلیل قوت گرفتن فضای عقلی و تجربی در تفاسیر غیرمأثور، این عقیده که بیت المعمور همان خانة کعبه است نظریة غالب مفسران گردیده است ( رجوع کنید به دروزه ، ج 6، ص 233؛ ابن عاشور، ج 27، ص 38ـ 39؛ مغنیه ، ج 7، ص 161؛ خطیب ، ج 14، ص 543؛ قاسمی ، ج 15، ص 209؛ قرشی ، ج 10، ص 366ـ367؛ مراغی ، ج 9، جزء 27، ص 19؛ زحیلی ، ج 27، ص 57؛ ضیف ، ص 872).

بعضی مفسران مسجدالاقصی را که در آیة نخست سورة اسراء آمده ، همان بیت المعمورِ آسمانی می دانند و بر آن اند که پیامبر در شبِ اسراء مستقیماً به بیت المعمور رفته است ، نه به بیت المقدس (طیب ، ج 8، ص 219، ج 12، ص 293). به عکسِ این نظر، روایاتی در دست است که بیت المعمور را همان بیت المقدس در فلسطین می داند (مجلسی ، 1403، ج 18، ص 394). ملاحویش آل غازی (ج 4، ص 382) این عقیده را که در پاره ای تفاسیر بدان اشاره شده ، نقد و رد کرده است .

از بیت المعمور در مباحث مربوط به نزول قرآن نیز یاد شده است . بنابر آیة 184 سورة بقره و آیة اول سورة قدر، قرآن در ماه رمضان و شب قدر نازل شده است . اما مفهوم آیة «و قرآناً فَرَقناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النّاسِ عَلی ' مُکْثٍ...» (قرآن را خرده خرده بر تو نازل کردیم تا با تأنی و بی شتاب بر مردم بخوانی ، اسراء: 106)، علاوه بر شواهد مسلّم تاریخی ، نشان می دهد که قرآن پاره پاره ، در حوادث خاص و به صورت تدریجی نازل شده است . پاره ای توجیهات در رفع این اشکال از صحابه ای چون ابن عباس در دست است که مطابق آنها، قرآن دوبار نازل شده است : نزول دفعی آن در شب قدر بر بیت المعمور و نزول تدریجی آن در طول رسالت پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلّم بوده است (سیوطی ، ج 1، ص 189؛ طبری ، ج 2، جزء2، ص 84 ـ 85). در بیشتر این روایات به جای بیت المعمور از بیت العزّه نام برده شده است . در مآخذ شیعی ، تنها یک روایت از امام صادق علیه السلام در دست است که از نزول دفعی قرآن بر بیت المعمور یاد شده است (کلینی ، ج 2، ص 628ـ629) که مجلسی راویان آن را ضعیف یا مجهول می شمارد و در عین حال انتقاد شیخ مفید از محتوای آن را نادرست می داند (1363 ش ، ج 12، ص 518؛ همو، 1403، ج 18، ص 250ـ254). با اینهمه ، بسیاری از مفسّران شیعه و سنّی ، توجیه ابن عباس و روایات مشابه آن را نپذیرفته و بیانهای دیگری ارائه کرده اند ( رجوع کنید به معرفت ، ج 1، ص 112ـ124).

برخی مفسران نیز تأویلهای عرفانی از بیت المعمور به دست داده اند. قشیری آن را قلوب عابدان عارف می داند (ج 3، ص 472) و ابن عربی از آن با تعابیری چون قلب عالم یا نفس ناطقة کلیه یاد می کند ( تفسیر ، ج 2، ص 547 ـ 548). وی همچنین دربارة تکیه زدن ابراهیم علیه السلام بر دیوار بیت المعمور تأویلی عرفانی به دست می دهد ( الفتوحات المکیة ، ج 4، ص 8؛ نیز رجوع کنید به حقی ، ج 9، ص 185ـ186؛ سلطانعلیشاه ، ج 4، ص 117).

منابع : علاوه برقرآن ؛ ابن بابویه ، علل الشرایع ، نجف 1385/1966؛ ابن جوزی ، زاد المسیر فی علم التفسیر ، بیروت 1404/1984؛ ابن درید، کتاب جمهرة اللغة ، چاپ رمزی منیر بعلبکی ، بیروت 1987؛ ابن عاشور، تفسیر التحریر و التنویر ، تونس ] بی تا. [ ؛ ابن عربی ، تفسیر القرآن الکریم ، چاپ مصطفی غالب ، بیروت 1978، چاپ افست تهران ] بی تا. [ ؛ همو، الفتوحات المکیّة ، بیروت ] بی تا. [ ؛ ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم ، چاپ علی شیری ، بیروت ] بی تا. [ ؛ محمدبن محمد ابوالسعود، تفسیر ابی السعود، المسمی ارشادالعقل السلیم الی مزایاالقرآن الکریم ، بیروت 1411/ 1990؛ محمدبن احمد ازهری ، تهذیب اللغة ، قاهره 1964ـ 1967؛ محمدبن اسماعیل بخاری جعفی ، صحیح البخاری ، چاپ احمد محمد شاکر، بیروت ] بی تا. [ ؛ ابراهیم بن عمر بقاعی ، نظم الدررفی تناسب الا´یات والسور ، قاهره 1413/ 1992؛ اسماعیل بن مصطفی حقی ، تفسیر روح البیان ، بیروت 1405/ 1985؛ عبدالکریم خطیب ،

التفسیر القرآنی للقرآن ، بیروت 1970؛ محمد عزه دروزه ، التفسیر الحدیث ، قاهره 1382/ 1963؛ وهبه مصطفی زحیلی ، التفسیرالمنیر فی العقیده و الشریعة والمنهج ، بیروت 1411/1991؛ محمودبن عمر زمخشری ، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل ، بیروت ] بی تا. [ ؛ سلطانمحمدبن حیدر سلطانعلیشاه ، بیان السعادة فی مقامات العبادة ، تهران 1344 ش ؛ عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور ، بیروت ] بی تا. [ ؛ نعمت الله صالحی نجف آبادی ، «نظریه ای دربارة کیفیت نزول قرآن »، کیهان اندیشه ، ش 32 (مهر و آبان 1369)؛ شوقی ضیف ، الوجیز فی تفسیر القرآن الکریم ، قاهره ] بی تا. [ ؛ محمدبن جریر طبری ، جامع البیان فی تفسیر القرآن ، بیروت 1400ـ 1403/1980ـ1983؛ محمدبن حسن طوسی ، التبیان فی تفسیر القرآن ، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی ، بیروت ] بی تا. [ ؛ همو، تهذیب الاحکام ، چاپ حسن موسوی خرسان ، بیروت 1401/1981؛ عبدالحسین طیب ، اطیب البیان فی تفسیرالقرآن ، تهران ] بی تا. [ ؛ محمدبن عمر فخررازی ، التفسیر الکبیر ، بیروت 1415/1995؛ خلیل بن احمد فراهیدی ، کتاب العین ، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی ، قم 1405؛ جمال الدین قاسمی ، تفسیرالقاسمی ، المسمی محاسن التأویل ، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی ، بیروت 1398/1978؛ علی اکبر قرشی ، تفسیراحسن الحدیث ، تهران ] بی تا. [ ؛ عبدالکریم بن هوازن قشیری ، لطائف الاشارات ، چاپ ابراهیم بسیونی ، قاهره 1981ـ1983؛ حسین بن علی کاشفی ، مواهب علیه ، یا، تفسیرحسینی ، ج 4، تهران 1329 ش ؛ محمدبن یعقوب کلینی ، الکافی ، چاپ علی اکبر غفاری ، بیروت 1401؛ محمدباقربن محمدتقی مجلسی ، بحارالانوار ، بیروت 1403/ 1983؛ همو، مرآة العقول فی شرح اخبارآل الرسول ، تهران 1363 ش ؛ احمدمصطفی مراغی ، تفسیرالمراغی ، بیروت ] تاریخ مقدمه 1365 [ ؛ مسلم بن حجاج ، صحیح مسلم ، چاپ محمد فؤادعبدالباقی ، بیروت ] بی تا. [ ؛ محمدبن رضا مشهدی قمی ، تفسیرکنزالدقایق و بحرالغرائب ، چاپ حسین درگاهی ، ج 12، تهران 1411/1991؛ محمد هادی معرفت ، التمهید فی علوم القرآن ، قم 1411ـ1412؛ محمدجواد مغنیه ، التفسیر الکاشف ، بیروت 1980ـ1981؛ عبدالقادر ملاحویش آل غازی ، بیان المعانی علی حسب ترتیب النزول ، دمشق 1383/ 1964.

بِيْتُ الْمَعْمور

تركيبي قرآني به معناي «سراي‌آباد» است كه در ديدگاه بيشتر مفسران، قابليت هم­سنگي با بيت‌الحرام را داراست. اين تركيب تنها يك بار در قرآن كريم آمده است :

« وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ » (طور/4)


و خداوند برای بیان این مطلب که بي‌گمان عذاب الهي (بر كافران) رخ خواهد نمود و هيچ‌كس را دفع آن مقدور نخواهد بدان سوگند ياد كرده است.گذار شتابان از اين تركيب در قرآن كريم، بدون هيچ توضيح و بياني توجه بسياري از مفسران را به خود جلب كرده است. پرداختن به تفسير و نيز بيان توضيحاتي دربارۀ بيت‌العمور، از همان زمان پيامبر (ص)، و از زبان آن حضرت آغاز شد وتوسط صحابه و تابعان ادامه يافت. افزون بر منزلت اين «سرا»، از آن رو كه مقام سوگند الاهي در قرآن را يافته در روايات نيز بسيار بدان پرداخته شده است و توسط مفسران مورد بررسي قرار گرفته است. در برابر غالب روايات، تنها حسن بصري بيت المعمور را همان بيت‌الحرام دانسته است (2/305)، اما بيشتر روايات بيان كنندۀ آنند كه اين خانه در آسمان جاي دارد؛ چنان كه در حديثي از مالك بن صعصعه از رسول گرامي (ص) آمده است كه آن حضرت در معراج، هنگامي كه به همراه جبرئيل از آسمان هفتم گذشتند، به بيت المعمور رسيدند، جايي كه هر روز 70 هزار فرشته در آن به نماز مي‌ايستند، فرشتگاني كه ديگر هرگز به آنجا باز نمي‌گردند. در ادامۀ حديث آمده است كه پيامبر (ص) پس از آن به سدرة المنتهي رسيدند
در دسته‌اي از روايات معراج، بر اين موضوع تكيه شده است كه پيامبر (ص) و در پس ايشان، ديگر انبيا و رسولان، و نيز فرشتگان در بيت المعمور با اذان جبرئيل به نماز ايستادند.
قابل توجه آن است كه در روايتي كه مجلسي دراين باره نقل مي‌كند، اين خانه در آسمان چهارم بوده و از ياقوت سرخ ساخته شده است.
در روايات گوناگون، جايگاه بيت‌المعمور در طبقات مختلف آسمان دانسته شده است. آسمان هفتم، ششم، چهارم و آسمان فروردين (السماء الدنيا)؛
و در روايتي بيت‌المعمور متصل به عرش است و حتي در برخي روايات براي فراهم آوردن اشتراكي در بيان مطلب، به وجود «بيتي معمور» در هر كدام از طبقات آسمان و زمين اشاره شده است.
اما واقعيت اين است كه وجه اشتراك غالب روايات، در اصل بيان همسنگي و تقابل بيت‌المعمور و خانۀ كعبه است. چنين آمده است كه همان گونه كه براي آدميان در زمين خانه‌اي براي پرستش پروردگار وجود دارد و آن بيت‌الحرام است، در آسمان نيز براي فرشتگان، خانه‌اي بنا شده است كه در آن به پرستش الاهي بپردازند، خانه‌اي با همان حرمتي كه كعبه در زمين دارد. در اين باره روايات ديگري نيز آمده است:
بيت‌المعمور مسجدي است كه در بالاي خانۀ كعبه در آسمان قرار گرفته است؛ براي آدم (ع) از بهشت به زمين فرو فرستاده، و در ايام توفان، به آسمان برده شده است و نام آن ضِراح است؛ و موضوعاتي از اين دست.
دسته‌اي ديگر از روايات در تفسير آيۀ ياد شده، با اشاره به نزول يكبارۀ قرآن كريم، گويند كه بيت‌المعمور همان جايگاه ستارگان در آسمان فروردين است كه قرآن كريم در شب قدر از ماه رمضان به آنجا فرود آمد و سپس به تدريج بر پيامبر اكرم (ص) نازل شد. با نگاهي به موضوع 70 هزار فرشتۀ زائر در هر روز از اين خانه، در روايتي غريب چنين آمده است كه در آسمان چهارم نهري است به نام حيران (= حيوان) كه جبرئيل هر روز در آن وارد مي‌شود و با خروج وي از آن، 70 هزار قطره از آب آن نهر از او مي‌چكد و هر يك به فرشته‌اي تبديل مي‌شود. شگفت آنكه در برخي از روايات، اين فرشتگان زائر در شمار قبيله‌اي از ابليسيان، به نام جن دانسته شده‌اند. گفتني است برخي از عارفان و متصوفان با ديدگاهي ويژه به موضوع بيت‌المعمور نگريسته، و مفاهيمي عرفاني از آن برگرفته‌اند.

منبع:
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی،زیرنظر: کاظم موسوی بجنوردی؛ تهر ان سازمان انتشارات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی،چاپ اول، 1384.
موضوع قفل شده است