جمع بندی کدام نماز درنزد خداوند قبول است؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کدام نماز درنزد خداوند قبول است؟

با عرض سلام و خست نباشید

من تاپیکارو جستجو کردم ولی در مورد قبول شدن نماز مطلبی نکردم

هممون نماز میخونیم اما کدومش قبول میشه؟؟؟

یا بهتر بگم خدا چه نماز هایی رو ازمون قبول میکنه ؟

نمازی که خدا بهش نمره بیست میده کدومه؟

ممنون :Gol:

با نام الله



کارشناس بحث: استاد


[="Tahoma"][="Navy"]

خاطــره;337147 نوشت:
با عرض سلام و خست نباشید

من تاپیکارو جستجو کردم ولی در مورد قبول شدن نماز مطلبی نکردم

هممون نماز میخونیم اما کدومش قبول میشه؟؟؟

یا بهتر بگم خدا چه نماز هایی رو ازمون قبول میکنه ؟

نمازی که خدا بهش نمره بیست میده کدومه؟

ممنون :gol:


سلام علیکم

قال الصادق عليه السلام:

«يا ابن جندب قال اللّه جل و عزّ فى بعض ما اوحى: انما اقبل لصلاة ممّن يتواضع لعظمتى و يكف نفسه عن الشهوات من اجلى و يقطع نهاره بذكرى و لايتعظم على خلقى و يطعم الجائع و يكسو العارى و يرحم المصاب و يؤوى الغريب فذلك يشرق نوره مثل الشمس اجعل له فى الظلمة نورا و فى الجهالة حلما اكلأه بعزتى و استحفظه ملائكتى يدعونى فالبّيه و يسألنى فاعطيه فمثل ذلك العبد عندي كمثل جنّات الفردوس لا يسبق اثمارها و لاتتغير عن حالها.»



اي جندب خداوند فرمود نماز کسي را مي پذيرم که در پيشگاه عظمت من خشوع کرده و خويش را از شهوات بخاطر من باز دارد و روزش را با ياد من سر کند و بر مخلوقات من تکبر نورزد و گرسنگان را سير و برهنگان را بپوشاند و بر گرفتاران لطف نمايد و آوارگان را پناه دهد. براي چنين آدمي نوري در تاريکيها و بردباري در نادانيها قرار مي دهم و با عزت خود دربرش مي گيرم و فرشتگانم او را حفاظت مي کنند و اگر مرا خواند اجابتش مي کنم و اگر چيزي بخواهد مي دهم و چنين بنده اي نزد من بسان باغهاي بهشت است که حالشان هيچگاه دگرگون نمي شود.


ادامه دارد. . . . .[/]

اولين شرط اين است كه نمازگزار در هنگام نماز، عظمت خدا را به ياد آورد و به اين نكته توجه داشته باشد كه هر چه بيش‏تر موفق به درك عظمت خدا گردد، خود را در برابر آن كوچك و ناچيز شمارد:

«يا ابن جندب، قال اللّه جل و عزّ فى بعض ما أوحي انما اقبل الصلاة ممّن يتواضع لعظمتى.»

نماز کسي را مي پذيرم که در پيشگاه عظمت من خشوع کرده و خويش را از شهوات بخاطر من باز دارد و روزش را با ياد من سر کند و بر مخلوقات من تکبر نورزد و گرسنگان را سير و برهنگان را بپوشاند.

در اين‏جا براى درك بهتر عظمت خدا، داستانى را از زمان رسول خدا صل الله علیه و آله نقل مى‏ كنيم. در زمان پيامبر صل الله علیه و آله ، زنى زندگى مى‏ كرد به نام زينب عطاره كه به شغل عطرفروشى اشتغال داشت. آن زن عطرهاى خوبى را كه تهيه مى ‏كرد، ابتدا خدمت پيامبر صل ‏الله ‏عليه ‏و‏ آله مى ‏آورد و حضرت نيز آنها را خريدارى مى ‏كردند. آن زن يك روز از پيامبر اكرم صل ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله خواست تا عظمت خدا را برايش تشريح نمايند. حضرت فرمودند:

تو نمى‏ توانى عظمتخدا را درك كنى، مگر اين‏كه ابتدا به عظمت مخلوقات خدا پى ببرى.

پيامبر صل الله‏ عليه‏ و ‏آله درباره عظمت آفرينش آسمان و زمين فرمودند: اين زمين پهناور با تمام درياها و كوه‏ها و شهرهاى بزرگى كه دارد، نسبت به آسمان اول به مانند حلقه ‏اى است كه در يك بيابان بى‏ كران افتاده باشد. همين‏طور نسبت آسمان اول به آسمان دوم تا برسد به آسمان هفتم، و آسمان هفتم نيز نسبت به عرش خدا، همچون حلقه ‏اى است در يك بيابان بسيار وسيع.
حضرت به زينب عطاره فرمودند: وقتى به اين مسائل خوب بينديشى،متوجه مى‏ شوى كه تازه در برابر عظمت مخلوق خدا هيچ به حساب نمى‏ آيى تا چه رسد به عظمت خدا. وقتى انسان با چنين ديدى به اين مسائل بنگرد، خودش را در برابر عظمت بى‏ نهايت خداوند بسيار كوچك مى‏ شمارد و حالت تواضع براى او پيش مى ‏آيد.

ادامه دارد. . . . .

[="Tahoma"][="Navy"]شرط دوم از شرايط قبولى نماز اين است كه نمازگزار به خاطر خدا از هوا و هوس‏هاى باطل خود دست بردارد؛ يعنى بگويد:

خدايا! به خاطر اين‏كه تو را دوست دارم، دنبال شهوترانى و گناه نمى ‏روم. همان‏طور كه انسان به خاطر دوستان خود از برخى خواسته‏ هايش صرف‏ نظر مى‏ كند، به خاطر خدا هم، بايد از شهوات نامشروع خود چشم بپوشد. بين نمازِ خوب خواندن و دنبال شهوات نامشروع رفتن نسبت معكوس وجود دارد؛ به اين معنا كه انسان هر قدر نمازش را بهتر بخواند، به همان ميزان از شهوات نامشروع دور مى‏ شود و به عكس، هر چه بيش‏تر شهوترانى كند، از نماز دور مى‏ شود. قرآن كريم درباره برخى اقوام گذشته اين مطلب را به زيبايى بيان فرموده و پس از ذكر نام تعدادى از انبيا عليهم‏ السلام مى ‏فرمايد:


«إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا» (مريم: 58)،

هرگاه آيات رحمت ما بر آن‏ها تلاوت شود، با گريه روى اخلاص بر خاك نهند. سپس در ادامه مى‏ فرمايد:

«فخلف من بعدهم خلق اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات.» (مريم: 59)؛

سپس جانشين آن مردم خداپرست، قومى شدند كه نماز را ضايع گزارده و از شهوت نفس پيروى كردند. انسان اگر بخواهد بداند چرا آن‏طور كه بايد و شايد نمى‏ تواند در نماز با خدا انس بگيرد، بايد ببيند چقدر به شهوات نامشروع و افكار باطل دل بسته است. بنابراين، شرط دوم قبولى نماز، كنار گذاشتن شهوات نامشروع است:

«و يكف نفسه عن الشهوات من اجلى

ادامه دارد. . . . .
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]شرط سوم اين است كه نمازگزار، روز خود را با ياد خدا سپرى كند. هستند كسانى كه هميشه و در تمام حال به ياد خدا هستند و هرگز از ياد خدا غافل نمى‏ شوند:
«رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ.» (نور: 37)؛

پاك مردانى كه هيچ كسب و تجارت آنان را از ياد خدا غافل نگرداند.

خداوند چنين مردانى دارد كه حتى اشتغالات مادى دنيا، آنان را از ياد خدا باز نمى‏ دارد.

مرحوم علامه طباطبايى رحمة ‏الله علیه در اين‏باره كه چگونه انسان هم مى‏ تواند به ياد خدا باشد و هم به امور زندگى خود بپردازد، مى‏ فرمودند:

اگر انسان به اين دو مطلب توجه داشته باشد كه هيچ‏گاه از دست دادن عزيزى و يا محبت داشتن به دوستى، مانع از كار و فعاليت روزانه او نمى‏ شود و انسان على‏ رغم اين‏كه به امور دنيوى خود مشغول است، به ياد عزيز از دست رفته و يا دوست خود نيز مى ‏باشد،می تواند چگونگی یاد خداوند بودن و انجام امور دیگر را درک کند و همواره و در تمام حالات به ياد خدا باشد.
[/]

[="arial"]سلام علیکم
با ازجازه استاد بزرگوار!

نمازی قبول است که در آن فکر ما معطوف خداوند باشد

و تمام حرکات نماز را برای او و با فکر به او انجام دهیم

و در نماز در انتظار چیزی یا

مطلبی و لو مقدس و خوب نباشیم

گاهی شیطان در همان نماز فکرهایی را در ذهن آدم می اندازد

که بعضی از آن فکرها هم خیلی خوب و حیاتی هستند

ولی نمازگزار نباید روی آن توجه کند

حتی اگر یک نکته الهی و معرفتی باشد

چون شیطان از هر وسیله برای اینکه یک نماز درست نخوانیم استفاده می کند

و لو آن وسیله یک نکته دقیق عرفانی باشد !؟

چون فکر ما از توجه به خدا برمی گردد و معطوف آن نکته می شود

و می بازیم صحبت کردن با خدا را !؟؟!.....

و فیض این سخن گفتن را ....

که تمام روح و جان و حتی فکر و زندگی ما را ممکن است صدوهشتاد درجه تغییر دهد

و شرح صدر و آرامش و اخلاق الهی نصیبمان کند را از دست می دهیم ...!؟

پس تمام نکات مورد توجهی که در حال نماز و گفتگوی با پروردگار

به ذهن خطور می کند کار شیطان است

و آن حال و هوائی که از توجه بیشتر به خداوند در نماز دست می دهد

فقط از جانب خداست نه غیر ....

گاهی عرفان علمی یعنی درسها و نکات عرفانی حتی دقیقترین آن

حجاب بین ما و خالق ما ست

و اصل عرفان وصل شدن روح و جان ماست با پروردگار ما

و واصل شدن به فیوضاتی ست که از عبادت خالصانه و بدون هیچ ناخالصی نصیب ما می شود

ان شاءالله...

پس بدنبال چه می گردیم و کجا عرفان را می خواهیم بدست آوریم ؟؟؟

فاین تذهبون ؟؟؟.... بکجا می روید ؟ ...

من خدا اینجا نزدیکترین به شمایم .....

فرمود از رگ گردن شما بشما نزدیکترم (نحن اقرب الیه من حبل الورید=ق/16)

پس خدا را در کلمات سیاه بزرگترین عرفا نمی توان یافت

بلکه علم راه یابی به او را می توان کسب کرد

آن هم همراه با انجام آن ارتباط خالصانه

بوسیله دو چیز گرانمایه یعنی نماز و دعا

و اگر آمادگی روحی و آن حس تشنگی و طلب را در خود برای یافتن خدا و خود خدا احساس کردیم

با گوش جان و دل توسط چشم آیات قرآن را با توجه به معنا بخوانیم

( فاقرءوا ما تیسر من القرآن )

در آن حال است که فاصله ای بین خود و خدا حس نمیکنی

چون با تو صحبت میکند و تو شنونده کلام او هستی

و مخاطب او و آنگاه میبینی .. نه ... می فهمی .. نه .... می یابی ...

که چقدر فاصله ات با خدایت کم بوده و فقط پرده های اوهام تو حجاب چشم دلت با روی دلدار شده بود ....

اما تمام این بعد از توبه میسر است

یعنی به او بگوئیم که هر چه کردیم خطا بوده مگر آنچه تو پسندیده باشی

و از صمیم جان بگوئی غلط رفتم غلط گفتم غلط کردم و غلط دیدم و شنیدم ...

عزمم غلط بود و کلامم غلط رفتارم غلط بود و فکرم غلط تو ببخش که بخشنده تو هستی ....

در این حال می بینی که تو را چه خوب بخشید

بدون اینکه بخواهی آبروی خود را نزد دیگری بریزی

و بدون اینکه آبرویت را بریزد

و اصلا فرمود هر وقت اینطور مخفی توبه کار شدی من خدا تو را می بخشم

و بر همه حرام است که آبروی خویش نزد غیر خدا بریزند

و راز با غیر خالق بگویند و در نزد غیر او ابراز خطا و طلب پوزش کنند

بگو آدم راهم بده و دیگر لحظه ای کمتر از لحظه ای مرا از خود جدا نکن تا رها نگردم ....

[/]

کدام نماز درنزد خداوند قبول است؟

در ذیل به برخی از شرایط قبولی نماز اشاره می شود :
1. نمازگزار در هنگام نماز، عظمت خدا را به ياد آورد و به اين نكته توجه داشته باشد كه هر چه بيش‏تر موفق به درك عظمت خدا گردد، خود را در برابر آن كوچك و ناچيز شمارد: يا ابن جندب، قال اللّه جل و عزّ فى بعض ما أوحي انما اقبل الصلاة ممّن يتواضع لعظمتى؛(1) نماز کسي را مي پذيرم که در پيشگاه عظمت من خشوع کرده و خويش را از شهوات بخاطر من باز دارد و روزش را با ياد من سر کند و بر مخلوقات من تکبر نورزد و گرسنگان را سير و برهنگان را بپوشاند.
2. نمازگزار به خاطر خدا از هوا و هوس‏هاى باطل خود دست بردارد؛ يعنى بگويد:
خدايا! به خاطر اين‏كه تو را دوست دارم، دنبال شهوترانى و گناه نمى ‏روم. همان‏طور كه انسان به خاطر دوستان خود از برخى خواسته‏ هايش صرف‏ نظر مى‏ كند، به خاطر خدا هم، بايد از شهوات نامشروع خود چشم بپوشد.
بين نمازِ خوب خواندن و دنبال شهوات نامشروع رفتن نسبت معكوس وجود دارد؛ به اين معنا كه انسان هر قدر نمازش را بهتر بخواند، به همان ميزان از شهوات نامشروع دور مى‏ شود و به عكس، هر چه بيش‏تر شهوترانى كند، از نماز دور مى‏ شود. قرآن كريم درباره برخى اقوام گذشته اين مطلب را به زيبايى بيان فرموده و پس از ذكر نام تعدادى از انبيا عليهم‏ السلام مى ‏فرمايد:
إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا؛ (2) هرگاه آيات رحمت ما بر آن‏ها تلاوت شود، با گريه روى اخلاص بر خاك نهند. سپس در ادامه مى‏ فرمايد: فخلف من بعدهم خلق اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات (3)؛سپس جانشين آن مردم خداپرست، قومى شدند كه نماز را ضايع گزارده و از شهوت نفس پيروى كردند.
انسان اگر بخواهد بداند چرا آن‏طور كه بايد و شايد نمى‏ تواند در نماز با خدا انس بگيرد، بايد ببيند چقدر به شهوات نامشروع و افكار باطل دل بسته است.
3. نمازگزار، روز خود را با ياد خدا سپرى كند. هستند كسانى كه هميشه و در تمام حال به ياد خدا هستند و هرگز از ياد خدا غافل نمى‏ شوند:
رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ ؛(4) پاك مردانى كه هيچ كسب و تجارت آنان را از ياد خدا غافل نگرداند .آری ؛ خداوند چنين مردانى دارد كه حتى اشتغالات مادى دنيا، آنان را از ياد خدا باز نمى‏ دارد.

پی نوشت ها :
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجرى قمری، ج 75، ص 285 .
2. مريم(19) آیه 58 .
3. همان، آیه 59 .
4. نور (24) آیه 37

موضوع قفل شده است