علی (ع) و سنّت گرائى (احياى سنّت هاى رسول خدا (ص ))

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علی (ع) و سنّت گرائى (احياى سنّت هاى رسول خدا (ص ))

با سلام

1ـ مبارزه با بدعت ها
در دوران 25 سـاله حـكـومت سران سقيفه ، بدعت ها و دگرگونى هاى زيادى در احكام الهى پـديـد آورده بـودنـد كـه تـربـيـت اجـتـمـاعـى مـردم ، و بـازگـردانـدن امـت بـه ارزش هاى اصيل اسلامى ، يكى از مشكلات اجرائى حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام بود.
خليفه دوّم دستور داده بود، نماز مستحبى را مى شود به جماعت خواند.
وقـتـى امـام عـلى عـليـه السـّلام دسـتور داد كه نخوانند، اعتراض ها شروع شد، و فريادها بلند شد كه :
على عليه السّلام مى خواهد بر خلاف دستورات خليفه دوّم رفتار كند!!.
روزى كه على عليه السّلام خواست منبر پيامبر را در جاى خود قرار دهد، (همان جائى كه در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله قرار داشت )،
مردم اعتراض كردند، و مانع شدند و فرياد كشيدند،

امـّا روزى كـه خـليـفـه اوّل و خـليـفـه دوّم مـى خـواسـتـنـد مـنـبـر رسول خدا صلى الله عليه و آله را از جاى خود بردارند كسى اعتراض ‍ نكرد.

ايـنـهـا نـشـان دهـنـده مـشـكـلات عـلى عـليـه السـّلام در سنّت گرائى و بازگشت به سنّت رسـول خـدا صـلى الله عـليـه و آله اسـت ، چـون 25 سال مردم منحرف شدند، مسخ گرديدند، و احكام دين را تغيير دادند.1

2 ـ بردبارى در مبارزه با تحريفات

پـس از 25 سـال حـكـومت آنان كه به حاكميّت ارزش ها و احكام اسلامى توجّهى نداشتند، و بـدعت ها، و جعل احكام فراوانى را مطرح كردند، كه مردم را از اسلام و احكام ناب منحرف و بـه دسـتـور العـمـل هـائى عـادت داده بـودنـد كـه از احـكـام اسـلام بـيـگـانـه بـود، حـال كـه حـضـرت امـيـرالمـؤ مـنـيـن عـلى عـليـه السـّلام بـه حـكـومـت رسـيـد، بـا هـزاران مـشـكل سياسى ، اجتماعى ، فرهنگى روبرو بود، و نمى توانست افكار و آراء جامعه را با دستورالعمل و بخشنامه تغيير دهد.
تا فرمود:
(نماز مستحبّى را به جماعت نخوانيد.)
فرياد عموم بلند شد كه :
وا عُمَرا، وا عُمَرا

اينجاست كه ، مشكل فرهنگى و بينشى را با دستورالعمل ها و بخشنامه نمى شود به زودى حَل كرد.
امام على عليه السّلام در يك سخنرانى عمومى بردبارى خود را در مبارزه با انحرافات و بدعت ها اينگونه بيان فرمود:
اگر حكم الهى را اظهار كنم ، و تحريف ها را كنار زنم ، از گِرد من پراكنده مى شوند.
سـوگـنـد بـه خـدا! به مردم گفتم كه در ماه رمضان جز براى نماز واجب به جماعت حاضر نشوند، كه خواندن نماز مستحبّى به جماعت بدعت است .
امّا بعضى از لشگريان كه در پيرامون من مى جنگيدند، فرياد زدند:
(اى اهـل اسـلام ، سـنـّت خـليـفه دوّم را تغيير دادند، و على ما را از نماز خواندن مستحبّى به جماعت باز مى دارد.)

ترسيدم در گوشه اى از لشگريانم شورشى برپا شود.2
و در يك سخنرانى افشاگرانه فرمود :
اءرَايـتـُم لَو اُمِرتُ بِمَقامِ اِبراهيم فَرَدَدتُهُ اِلى المَوضِعِ الَّذى وَضَعَهُ فى هِ رَسُولُاللّه صلى الله عليه و آله
وَ رَدَدتُ فَدَكَ اِلى وَرَثَةِ فاطِمَة
وَ رَدَدتُ صاعَ رَسُولُاللّه صلى الله عليه و آله كَما كانَ... وَرَدَدتُ دارُ جَعفَرٍ اِلى وَرَثَتِهِ وَ هُدِمَتها مِنَ المَسجَدِ، وَرَدَدتُ قَضايا مِنَ الجَورِ قَضى بِها وَ نَزَعَت نِساءً تَحتَ رِجالٍ بِغَيرِ حَقٍّ وَ رَدَدتُهُنَّ اِلى اَزواجِهِنَّ...
وَ مـَحـَوتُ دَوّاويـنَ العـَطـايـا وَ اعـطـَيـتُ كـَمـا كـانَ رَسـُولُاللّه صلى الله عليه و آله يُعطى بِالسَّوِيَّةِ وَ لَم اَجعَلُها دَولَةً بَينَ الاءغنِياءِ...
وَ رَدَدتُ مـَسجِدَ رَسُولُاللّه صلى الله عليه و آله اِلى ما كانَ عَلَيهِ وَ سَدَدتُ ما فَتَحَ فيهِ مِنَ الاَبوابِ وَ فَتَحتُ ما سَدَّ مِنهُ
وَ حَرَّمتُ المَسحَ عَلَى الخِفَّينِ
وَ حَدَدتُ عَلَى النَّبيذِ
وَ اَمَرتُ بِالاحَلالِ المُتعِتينِ
وَ اَمَرتُ بِالتَّكبيرِ عَلَى الجَنائِزِ خَمسَ تَكبيراتٍ
وَ الزَمتُ النّاسَ الجَهرَ بِبِسمِ اللّهِ الرَحمنِ الرَحيم ...
وَ حَمَلتُ النّاسَ عَلَى حُكمِ القُرآنَ وَ عَلَى الطَّلاقِ عَلَى السُّنَّةِ
وَ اَخَذتُ الصَّدَقاتَ عَلَى اِصنافِها وَ حُدُودِها...
اِذاً لِتـَفـَرَّقـُوا عـَنـّى وَ اللّهِ لَقـَد اَمـَرتُ النـّاسَ اَن لا يـَجـتَمِعُوا فى شَهرُ رَمَضانِ اِلاّ فى فـَريـضـَةٍ وَ اعـلَمـَتـهـُم اِنَّ اجـتـِمـاعـِهـِم فى النَّوافِلِ بِدعَةَ فَتَنادى بَعضُ اهلِ عَسكَرى مِمَّن يُقاتِلُ مَعى :
يـا اَهـلَ الاِسلامِ غُيِّرَت سُنَّةُ عُمَرٍ يَنهانا عَنِ الصَّلوةِ فى شَهرُ رَمَضانِ تَطَوُّعاً. وَلَقَد خِفتُ اَن يَثُورُوا فى ناحِيَةِ جانِبِ عَسكَري ...

(اگـر مقام ابراهيم را كه خليفه دوّم تغيير داد به همان مكانى مى گذاشتم كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله قرار داده بود ؛
و فدك را به صاحب اصليش مى دادم ؛
و پـيـمـانـه رسـول خـدا صلى الله عليه و آله را به مقدار تعيين شده پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله باز مى گرداندم ؛
و خانه جعفر را كه در توسعه مسجد به زور خراب كردند، باز پس ‍ مى گرفتم ؛
و احكام و قضاوت هاى ضالمانه را طرد مى كردم ؛
و زنـان مـسـلمـان را كـه بـدون حـقـّى گـرفتند و با آنان ازدواج كردند، به خانوادهايشان برمى گرداندم ؛
و دفتر حقوق را به روش حقوق پيامبر خدا صلى الله عليه و آله تغيير مى دادم ؛
و دفتر بخشش ها و امتياز دادنها را نابود مى كردم ؛
و مسجد رسول خدا صلى الله عليه و آله آنگونه كه لازم بود درست مى كردم ؛
و درهائى كه بيجا باز كردند مى بستم ؛
و مسح برروى كفش را منع مى كردم ؛
و برخوردن آبجو حدّ شراب مى زدم ؛
و متعه و حجّ تمتّع را حلال اعلام مى كردم ؛
و دستور مى دادم كه بر جنازه ها پنج تكبير بگويند ؛
و بسم اللّه را در نماز بلند بگويند ؛
و مردم را به حكم قرآن باز مى گرداندم ؛
و طلاق را مطابق اسلام جارى مى كردم ؛
و صدقات را از اقشار مردم مى گرفتم ؛
هـر آيـنـه از اطـراف مـن پراكنده مى شدند، من تا دستور دادم كه نماز مستحبّى را به جماعت نخوانند كه بدعت است ، جمعى از لشگريان من فرياد زدند :
كـه اى اهـل اسـلام ، سـنـّت خـليـفـه دوّم را تـغـيـيـر دادند، ترسيدم كه لشگريانم را دچار پراكندگى نمايند.)

1-ثمرات الانوار ج 2 ص 260
2-روضه كافى ص 58 و 63 ـ و ـ تاريخ الخلفاء سيوطى 136

موضوع قفل شده است