قيص بن مظهر كه بود؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قيص بن مظهر كه بود؟

چند روز پيش كه داشتم سريال مختار و جريان شهادت حضرت مسلم رو ميديدم. يكدفعه يادم افتاد كه قبلا فيلمي از تلويزيون پخش شده بود به نام فرستاده كه در آن فردي به نام قيص بن مظهر( با بازي فرامرز قريبيان) از طرف امام حسين به كوفه فرستاده شد و ايشان هم دقيقا مثل مسلم از عمارت كوفه به دستور ابن زياد پرتاب شدند و به شهادت رسيدند. حالا سوال اينجاست ايشان قبل از مسلم فرستاده شده بودند يا بعد از ايشان و اگر قبل از ايشان بود پس چرا امام مسلم را فرستادند؟

باسلام به محضر سادات گرامی:Gol::Gol:

در پاسخ به سوال مطرح شده ،باید گفت، که قیس بن مسهربن خلید بن جندب بن منقذ بن جسر بن نکرة بن الصیداء(1){قیس بن مسهر الصیداوی از قبیله بنی اسد }(2)
نام اصلی وصحیح این شخصیت می باشد.

وقتی کوفیان خبردار شدند که امام حسین به مکه رفته به منزل سلیمان بن صرد خزاعی رفتند و سرانجام همه باهم عهد بستند که حضرت رادعوت به کوفه نمایند تادر جهت از بین بردن ظلم وبی عدالتی هاایشان را یاری کنند.ودر پایان نامه دعوت را به عبدالله بنسبع الهمدانی و عبدالله بن مسمع البکری دادند تا به حضرت برسانند، حضرت به نامه دعوت کنندگان جوابی ندادند.

وقتی ایندو به کوفه برگشتندجماعتی دیگرازمعاریف واشراف وبزرگان کوفه از جمله قیس بن مسهر،عبد الله بن عبدالرحمانالارحبی،عمارةبن عبید سلولی و...که نزدیک به صدوپنجاه تن بودند به مکه رفتند در حالی که در دست هرکدام از آنان دو یا سه نامه از کوفیان بود به خدمت حضرت رسیدند اما امام باز هم به خواسته آنان جوابی ندادند.

ودر مراحل آخر کسانی مانند هانی بنابی هانی السبیعی وسعید بن عبد الله الحنفی
همراه با نامه هایی از کوفه به محضر حضرت شرفیاب شدند واز حضرت خواستند در رفتن به کوفه تعجیل کند ، حضرت از آنان پرسیدند این نامه ها را چه کسانی نوشته
اند،گفتندافرادی همچون شیث بن ربعی،حجار بن ابجر،یزید بن الحارث،و...آنگاه حضرت وضو ساخته بین رکن ومقام نماز خواندند وبه دعا مشغول شدند وسپس نامه ای به کوفیان مرقوم داشتند:{....من پسر عم خود مسلم بن عقیل را برای اینکه کیفیت اوضاع و احوال رابررسی کند وصداقت شما معلوم شود را به کوفه می فرستم و...}و سپس نامه را به مسلم داد واو رابه کوفه فرستاد.(3)

ودر یکی دیگر از منابع آمده است، وقتی که مسلم بن عقیل نامه حضرت رابه کوفه میبرد قیس بن مسهر همراه مسلم بود.(4)

منابع:
1.بلاذری،انساب الاشراف، بیروت،دارالفکر،چاپ اول،1403ق،ج11،ص165.
2.همان،ج3،ص166.
3.ابن اعثم کوفی،الفتوح،تحقیق علی شیری،بیروت، دار الاضواء،ط اولی،1411ق،ص832-842.
4.طبری، تاریخ طبری،ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران،اساطیر،چاپ پنجم1375ش،ج7،ص2926.

در ادامه جواب به سوال سادات گرامی:Gol:


سر انجام حضرت به طرف کوفه به راه افتادند وبعد از طی کرن مناطقی همچون:تنعیم، صفاح،که در این منطقه با فرزدق روبرو شدند واو گفت مردم عراق دلهایشان باتو وشمشیرهایشان بر علیه توست،ودرمرحله بعدبه منطقه ای به نام بطن الرمه رسیدند،در این مکان بود که حضرت نامه ای خطاب به کوفیان نوشت به این مضمون که{نامه مسلم بن عقیل به من رسید که شمااجتماع کرده و منتظرومشتاق به نصرت ویاری بوده وقصد گرفتن حق ما از حاکمان دارید این نامه را از بطن الرمه برای شما نوشتم وشتابان به سوی شما می آیم والسلام}وسپس نامه را با قیس بن مسهر به طرف کوفه فرستاد.{ تااین زمان هنوز خبر کشته شدن مسلم به حضرت نرسیده بود
وقتی قیس بن مسهر به قادسیه رسید،حصین بن نمیر او رادستگیر کرده ونزد عبید الله بن زیاد فرستاد(5).
ابن زیاد ازاز اوخواست امام حسین(ع)(6)وامام علی (ع)رالعن کند امااو ابن زیاد وفرزندش را لعن کرد وبدین خاطر ابن زیاد دستور داد قیس بن مسهر را از بالای قصر پرتاب کنند(7)
بعد از اینکه او را از بالای قصر پرتاب کردند در حالی که هنوز رمق کمی در بدن داشت به
وسیله عبد الملک بن عمیر البجلی ذبح شد(8)

وقتی خبر شهادت قیس بن مسهر به امام حسین (ع) رسیدحضرت این آیه را تلاوت نمودند { فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر}(9)وسپس برای ایشان دعا کرد(10).
مولف اخبار الطوال در جایی می نویسد در منطقه زرودف خبر شهادت مسلم وهانی به حضرت رسید(11)و در منطقه زباله توسط نامه ای خبر کشته شدنمسلم وهانی ونیز شهادت قیس بن مسهر به امام حسین (ع) رسید.(12)

از آنچه گذشت می توان نتیجه گرفت که قیس بن مسهر بعد از حضرت مسلم (ع) از طرف امام حسین به کوفه فرستاده شده بود.
درشرایطی که نامه حضرت مسلم {در مهیا بودن شرایط برای ورود امام حسین به کوفه} به امام حسین (ع)رسیده بود ،حضرت هنوز از شهادت حضرت مسلم خبر دار نشده بود وبدین جهت درصدد بود که با فرستادن قیس بن مسهر مردم را از عازم شدن خود به کوفه مطلع سازد .

منابع::Sham:

5.دینوری،اخبار الطوال،ترجمه محمودمهدوی دامغانی،تهران ،نشر نی،چ چهارم،1371ش،ص293.
6.خیر الدین زرکلی،الاعلام،بیرئت،دارالعلم الملایین،ط الثامنه،1989م،ج8،ص47.
7.بلاذری،انساب الاشراف،ج3ص167؛تاریخ طبری،تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث،چ دوم،1967م.ج5ص395.جمهرة انساب العرب، ابن حزم،بیروت،دارالکتب العلمیهفچاپ اول،1403ق،ص195.
8. ابن کثیر، البدایه والنهایه، بیروت، دارالفکر،1407ق،ج8ص168.
9.سوره احزاب،آیه 23.
10.بدایه ونهایه،ج8ص174.
11.اخبار الطوال،ص294.
12.همان،ص295.

با سلام.
يك دنيا ممنون از پاسخ جامع شما جناب حسان:Gol:

موضوع قفل شده است