منظور از آیه 41 زخرف چیست؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
منظور از آیه 41 زخرف چیست؟

فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ (41زخرف) معنی این آیه چیست به چه چیزی اشاره دارد؟ قبل جواب دادن حتما آیه بعدی اش را نیز نگاه کنید و بعدا جواب دهید

با سلام

فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُم مُّنتَقِمُونَ41
پس اگر ما تو را [از دنيا] ببريم، قطعاً از آنان انتقام مى‏كشيم،
وْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِم مُّقْتَدِرُونَ 42
يا [اگر] آنچه را به آنان وعده داده‏ايم به تو نشان دهيم حتماً ما بر آنان قدرت داريم.

41پس اگر [پيش از آنكه حق‏ستيزان را به كيفر بيدادشان برسانيم ]تو را [اى پيامبر! از اين جهان به جهان ديگر ]ببريم، بى‏گمان ما از آنان انتقام خواهيم گرفت. 42. يا اينكه [تو را در اين جهان زنده و پرنشاط حفظ كرده و ]آنچه را به آنان [به كيفر كردارشان‏] وعده كرده‏ايم، [آن را ]به تو نشان مى‏دهيم؛ چرا كه ما بر [كيفر] آنان توانا هستيم.

فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ‏ پس اگر پيش از آنكه حق‏ ناپذيران و ظالمان را به كيفر كردارشان برسانيم تو را اى پيامبر! از اين جهان به جهان ديگر ببريم، بى‏گمان ما از ستمكاران امت تو انتقام خواهيم گرفت. * * * آن گاه مى‏افزايد: أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْنَاهُمْ‏ يا اينكه تو را زنده و شاداب در اين سرا نگاه مى‏داريم، و كيفرها و عذاب‏هايى را كه به آنان وعده كرده‏ايم، بر آنان فرود مى‏آوريم و به تو نشان مى‏دهيم؛
فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ چرا كه ما بر انتقام گرفتن از حق‏ستيزان و ظالمان توانا هستيم، و مى‏توانيم در زمان حيات و زندگى تو و يا پس از رحلت تو آنان را به كيفر كردار نادرست و ناهنجارشان برسانيم.

برخى از مفسران پيشين همانند «حسن» و «قتاده» برآنند كه خداى پرمهر به پيامبر گرامى احترام نهاد و مقرر فرمود كه آن حضرت اين كيفر و عذاب قوم خويش را ننگرد و در جامعه‏اش تنها چيزهايى را تماشا كند كه مايه روشنى چشم او باشد؛ امّا پس از رحلت آن بزرگوار بود كه آن عذاب سخت پيش آمد.
پاره‏اى روايت كرده‏اند كه عذابِ مورد اشاره به آن حضرت نشان داده شد، و او دريافت كه امت و جامعه‏اش پس از رحلت آن بزرگوار چه خواهند كرد و به چه عذابى گرفتار خواهند شد؛ و درست به همين جهت هم پس از آن هماره اندوه زده بود، و تا آن گاه كه چشم از اين جهان بست، كسى او را خندان و شادمان نديد. «جابر انصارى» مى‏گويد: من در آخرين سفر حجّ پيامبر در سرزمين «منى‏» از همگان به او نزديكتر بودم كه در برابر انبوه مردم فرمود: لا الفينكم ترجعون بعدى كفاراً يضرب بعضكم رقاب بعضى، و اليم الله لئن فعلتموها لتعرفنين فى الكتيبة التى تضاربكم، ثم التفت الى خلفه فقال: أَو علىّ، أَو علىّ، أَو علىّ...(51) هان اى مردم، مباد پس از مرگ خويش شما را بنگرم كه به كفر و بيداد و سبك و سيره جاهليت بازگشته و گروهى گردن گروهى ديگر را مى‏زند؛ به خداى سوگند كه اگر چنين گام ارتجاعى برداريد و راه خشونت و زورمدارى را براى پيشبرد كارها پيش گيريد و راه منطق و دليل و برهان و تعمق به حق و عدالت را كنار گذاريد، آن گاه مرا در لشكرى خواهيد يافت كه بر ضد شما پيكار مى‏كند! آن گاه به پشت سر خويش نگاه كرد و سه بار

فرمود: يا برادرم «على» را... و درست آن گاه بود كه فرشته وحى اين آيات را بر قلب مصفاى آن حضرت خواند و او به ما تلاوت كرد كه: «فاما نذهبن بك فانا منهم منتقمون بعلى بن ابى‏طالب(ع)»(52) پس اگر تو را از ميان اين جامعه و مردم ببريم و ظالمان و حق‏ ستيزان را به كيفر نرسانده باشيم،بى‏گمان ما آنان را به دست ستم ‏سوز و عدالتخواه على(ع)، فرزند رشيد ابوطالب كيفر خواهيم كرد.
برخى بر اين باورند كه پيامبر انتقام خدا از كفرگرايان و حق‏ستيزان را ديد و آن عبارت از كيفر و عذابى بود كه در پيكار «بدر» به خواست خدا و يارى او بر سپاه تجاوزكار شرك فرود آمد و پيكره آن در هم شكست.
آرى، آنان پيامبر را از خانه و كاشانه و كنار كهن‏ترين معبد توحيد و تقوا راندند، امّا خداى فرزانه در پيكار «بدر» سردمداران آن فتنه‏ها و حق‏كشى‏ها و بيدادها را به دست پيامبر و يارانش از پا درآورد و به اسارت محكوم ساخت و در پرتو قدرت و يارى حق سپاه توحيد كه به ظاهر اندك مى‏نمود و در برابر سپاه ستم در شمار ناچيز بود آن سپاه پرزرق و برق و دارنده ساز و برگ و امكانات بسيار رزمى و نفراتِ چند برابر خويش را در هم كوبيد و دماغ پرغرور كفر و بيداد را به خاك ماليد.

تفسیر مجمع البيان

موضوع قفل شده است