جمع بندی آیا جسم دنیا و روح آخرت است ؟
تبهای اولیه
سلام
آیا جسم و ماده ، دنیا و روح و امر مجرد ، آخرت است ؟
یا علیم
با سلام خدمت شما دوست گرامی
انسان در هر نشئه ای که باشد دارای جسمی است که توسط روح تدبیر می شود به عبارت دیگر انسان در دنیا دارای جسم مادی است که توسط روح تدبیر می شود و این جسم به خودی خود مرده ای بیش نیست
همین جسم در دنیای برزخ جسم مثالی است که توسط روح تدبیر می شود و در قیامت نیز انسان با جسم خود محشور شده و جسمی متناسب با آخرت دارد
پس نمی توان گفت که دنیا جسم و آخرت روح است.
[="Tahoma"][="Navy"]با سلام خدمت شما دوست گرامی
انسان در هر نشئه ای که باشد دارای جسمی است که توسط روح تدبیر می شود به عبارت دیگر انسان در دنیا دارای جسم مادی است که توسط روح تدبیر می شود و این جسم به خودی خود مرده ای بیش نیست
همین جسم در دنیای برزخ جسم مثالی است که توسط روح تدبیر می شود و در قیامت نیز انسان با جسم خود محشور شده و جسمی متناسب با آخرت دارد
پس نمی توان گفت که دنیا جسم و آخرت روح است.
سلام
منظور بنده از جسم جسم مادی است بر این اساس پاسخ بفرمایید
یا علیم[/]
[="Tahoma"][="Navy"]سلام
انسان دو ساحت دارد جسم و جان
و عالم بر وزان انسان است جسم جانی دارد
جسم مادی آن دو دنیا و جانشان آخرت است
آخرت را بدین جهت آخرت نامیدند که دیگر از دنیاست و پایان سیر آدمی است
دو عالم چیزی حز دو عالم جسم و جان یعنی ماده و مجرد نیست و این هردو فروغ روی حضرت حق است
یا علیم[/]
سلام
انسان دو ساحت دارد جسم و جان
و عالم بر وزان انسان است جسم جانی دارد
جسم مادی آن دو دنیا و جانشان آخرت است
آخرت را بدین جهت آخرت نامیدند که دیگر از دنیاست و پایان سیر آدمی است
دو عالم چیزی حز دو عالم جسم و جان یعنی ماده و مجرد نیست و این هردو فروغ روی حضرت حق است
یا علیم
با سلام به نظر تک تک این گذاره هایی که به کار بردید فرضیه هایی است که نیاز به اثبات دارد.
[="Tahoma"][="Navy"]
با سلام به نظر تک تک این گذاره هایی که به کار بردید فرضیه هایی است که نیاز به اثبات دارد.
سلام
این که انسان دو ساحت جسم و جان دارد از مسلمات ادیان است
دیگر آنکه انسان عصاره هستی است فلذا جهان بر وزان او و او بر وزان جهان است
و اما روح انسان اصل و حقیقت اوست که در حیات مادی مغفول می ماند و معاد چیزی جز بازگشت به این اصل نیست
تمام اخبار معاد ناظر بر وقایع این بازگشت معنوی است
یا علیم[/]
بازگشت معنوی است
سلام
پس اينكه در سوره قيامت آمده ما استخوانهاي شما را جمع مي كنيم و...چيست؟
[="Tahoma"][="Navy"]سلام
پس اينكه در سوره قيامت آمده ما استخوانهاي شما را جمع مي كنيم و...چيست؟
سلام
از آیه بعدی دانسته می شود که این دو آیه پاسخی به استبعاد در مورد قدرت بر انجام معاد آن هم به تصور بدوی مشرکان است نه حقیقت معاد
یعنی مشرکان تصوری ابتدایی و صرفا مادی از معاد داشته اند و در این تصور مشکلشان قدرت بر بازگرداندن اجزاء پراکنده بدن بوده است
قرآن کریم بجای درگیر شدن در اصل کیفیت معاد به این شبهه و استبعاد پرداخته و آنرا در مقابل قدرت خداوند متعال ناچیز معرفی می فرماید
بنابراین این دو آیه دلالتی بر حقیقت معاد ندارند و صرفا پاسخی به استبعاد مشرکین است
یا علیم[/]
از آیه بعدی دانسته می شود که این دو آیه پاسخی به استبعاد در مورد قدرت بر انجام معاد آن هم به تصور بدوی مشرکان است نه حقیقت معاد
یعنی مشرکان تصوری ابتدایی و صرفا مادی از معاد داشته اند و در این تصور مشکلشان قدرت بر بازگرداندن اجزاء پراکنده بدن بوده است
قرآن کریم بجای درگیر شدن در اصل کیفیت معاد به این شبهه و استبعاد پرداخته و آنرا در مقابل قدرت خداوند متعال ناچیز معرفی می فرماید
بنابراین این دو آیه دلالتی بر حقیقت معاد ندارند و صرفا پاسخی به استبعاد مشرکین است
یا علیم
سلام
به قول شما اين دو آيه به جهت رفع استبعاد است
اين آيه را چكار ميكنيد : ؟
أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنتُمْ تُرَاباً وَعِظَماً أَنَّكُم مُّخْرَجُونَ
یا (آن پیامبر) به شما وعده مىدهد كه وقتى مردید و خاك و استخوانهایى (پوسیده) شدید، شما (از قبر) بیرون آورده مىشوید ؟!
ويا اين آيه:
مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى
ما شما را از آن (زمین) آفریدیم و در آن باز مىگردانیم و بار دیگر شما را از آن بیرون مىآوریم
[="Tahoma"][="Navy"] أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنتُمْ تُرَاباً وَعِظَماً أَنَّكُم مُّخْرَجُونَ ويا اين آيه: مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَىسلام
به قول شما اين دو آيه به جهت رفع استبعاد است
اين آيه را چكار ميكنيد : ؟
یا (آن پیامبر) به شما وعده مىدهد كه وقتى مردید و خاك و استخوانهایى (پوسیده) شدید، شما (از قبر) بیرون آورده مىشوید ؟!
ما شما را از آن (زمین) آفریدیم و در آن باز مىگردانیم و بار دیگر شما را از آن بیرون مىآوریم
سلام
آیه اول دلالتی ندارد که اخراج با فاصله زمانی معهود در معاد معروف است بلکه می فرماید پیامبر می گوید وقتی شما مرده اید و استخوانهای پوسیده اید خارج شدگانید . آیه در حقیقت بر بقای انسان در عین موت و فنای مادی دلالت دارد و به نوعی بر وجود روح دلالت دارد .
و اما آیه دوم می تواند منطبق بر معاد نوع انسانی باشد . معاد نوع انسانی عبارت است بازگشت نوع انسانی در مرحله جدید پس از اینکه در مرحله قبل نابود شده بود . این دوره از حیات نوع انسانی با آدم ع آغاز شد و هر مرحله جدیدی با آدمی دیگر آغاز می گردد
یا علیم[/]
و اما آیه دوم می تواند منطبق بر معاد نوع انسانی باشد . معاد نوع انسانی عبارت است بازگشت نوع انسانی در مرحله جدید پس از اینکه در مرحله قبل نابود شده بود . این دوره از حیات نوع انسانی با آدم ع آغاز شد و هر مرحله جدیدی با آدمی دیگر آغاز می گردد
سلام
اما اين آيه و همچنين آيه سوره قيامت با آيات ديگر قرآن كه به معاد شخص انسان اشاره دارد بيشتر تطبيق دارد تا با معاد مورد نظر شما...
مانند داستان حضرت ابراهيم و آياتي كه زنده شدن مردگان را بعد از قيامت به رويش مجدد گياهان تشبيه كرده
[="Tahoma"][="Navy"]سلام
اما اين آيه و همچنين آيه سوره قيامت با آيات ديگر قرآن كه به معاد شخص انسان اشاره دارد بيشتر تطبيق دارد تا با معاد مورد نظر شما...
مانند داستان حضرت ابراهيم و آياتي كه زنده شدن مردگان را بعد از قيامت به رويش مجدد گياهان تشبيه كرده
سلام
انطباق بیشتر با چه معیاری ؟ دیکر اینکه برای رد معنای ما این دلیل خوبی نیست
و اما شارع مقدس به حسب اکثریت مخاطبین خود در بیان معارف عالیه به بیان عرفی اکتفا می کند لذا از امثال آیات مذکور بایدمغز و روح سخن برداشت شود
مثلا از آیات رویاندن از زمین تفاوت شان وجودی آخرتی انسان با شان دنیوی و مادی برداشت می شود و نه ظواهر معنایی آن
یا علیم[/]
سلام
از آیه بعدی دانسته می شود که این دو آیه پاسخی به استبعاد در مورد قدرت بر انجام معاد آن هم به تصور بدوی مشرکان است نه حقیقت معاد
یعنی مشرکان تصوری ابتدایی و صرفا مادی از معاد داشته اند و در این تصور مشکلشان قدرت بر بازگرداندن اجزاء پراکنده بدن بوده است
قرآن کریم بجای درگیر شدن در اصل کیفیت معاد به این شبهه و استبعاد پرداخته و آنرا در مقابل قدرت خداوند متعال ناچیز معرفی می فرماید
بنابراین این دو آیه دلالتی بر حقیقت معاد ندارند و صرفا پاسخی به استبعاد مشرکین است
یا علیم
سلام علیکم،
در حدیثی دیدم که هیچ مثالی از مثالهای قرآن نیستند مگراینکه بروز خارجی دارند. مثال معروفش رد شدن شتر از سوراخ سوزن است که در مورد طلحه و زبیر است، یا اینکه اگر خداوند بخواهد صبح که از خواب بیدار میشوید میبینید که آب در زمین فرو رفته است ...
اگر خداوند فرموده که میتواند حتی سرانگشتان را هم در قیامت درست کند پس یقیناً این کار را میکند، لااقل برای آنهایی که ظاهر انسانی خود برانگیخته میشوند اگر برخی به صورت وحوش برانگیخته خواهند شد ...
دربارهی سؤال اصلیتان،
۱. آیا معنی دقیقی برای ماده سراغ داریم که بر مبنای آن بتوانیم چه چیزی ماده هست و چه چیزی ماده نیست؟ عالم بزرگی میفرمود اصل هر خقتی ماده است و آنچه ما آن را ماده میخوانیم نمونهی پیش پا افتادهای از ماده است، البته اگر درست نقل قول کرده باشم.
۲. دنیا و برزخ و آخرت سه عالم مجزا نیستند و یکی ظاهر دیگری و یکی باطن دیگری است. دنیا همان برزخ و آخرت پوشیده شده به پردههایی است که موجب ایجاد خطا از درک واقعیت میشود:
برای مثال با مرگ برخی از این پردهها به کنار میرود (کسانی که در دنیا نفس خود را میکشند و حساب و کتاب از آن میکشند در همین دنیا پردهها از جلوی چشمان ایشان کنار خواهد رفت: چشم برزخی، پس برزخ همینجا هم هست ...)
لَّقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَـٰذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ
کسانی که مال یتیم را میخورند در همین دنیا هم دارند آتش میخورند ولی نمیفهمند ولی در قیامت اثر سوزشی آن را درک خواهند کرد:،فعلاً دنیا مانند مورفین برای ایشان سبب غفلت از درد و رنج عظیم شده است:
إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا
و مشابه آن:
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۙ أُولَـٰئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ ...
و ...
يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ
یا علی
سلام علیکم،در حدیثی دیدم که هیچ مثالی از مثالهای قرآن نیستند مگراینکه بروز خارجی دارند. مثال معروفش رد شدن شتر از سوراخ سوزن است که در مورد طلحه و زبیر است، یا اینکه اگر خداوند بخواهد صبح که از خواب بیدار میشوید میبینید که آب در زمین فرو رفته است ...
اگر خداوند فرموده که میتواند حتی سرانگشتان را هم در قیامت درست کند پس یقیناً این کار را میکند، لااقل برای آنهایی که ظاهر انسانی خود برانگیخته میشوند اگر برخی به صورت وحوش برانگیخته خواهند شد ...
سلام علیکم
با عرض معذرت میان بحثتون میگم
مثال حتی یلج الجمل فی سم الخیاط چه ارتباطی به طلحه و زبیر و جنگ جمل دارد؟ چرا تفسیر به رای میکنید؟
سوره: 7 , آیه: 40
ان الذين كذبوا بآياتنا واستكبروا عنها لا تفتح لهم ابواب السماء ولا يدخلون الجنه حتي يلج الجمل في سم الخياط وكذلك نجزي المجرمين
مقصود ایه شریف یک امر محال است و تهدیدی است برای تکذیب کنندگان ایات الهی و میفرماید امکان ندارد ایشان وارد بهشت شوند و برای رفع هرگونه شک و شبهه ای چنین مثالی میزند و میفرماید هر وقت شتر از سوراخ سوزن رد شد آنها هم وارد بهشت میشوند.
اما بیان شما میگوید ایشان قطعا وارد بهشت خواهند شد ، چون مثالهای قرانی الزاما باید بروز خارجی داشته باشد.
سلام علیکمبا عرض معذرت میان بحثتون میگم
مثال حتی یلج الجمل فی سم الخیاط چه ارتباطی به طلحه و زبیر و جنگ جمل دارد؟ چرا تفسیر به رای میکنید؟
سوره: 7 , آیه: 40
ان الذين كذبوا بآياتنا واستكبروا عنها لا تفتح لهم ابواب السماء ولا يدخلون الجنه حتي يلج الجمل في سم الخياط وكذلك نجزي المجرمينمقصود ایه شریف یک امر محال است و تهدیدی است برای تکذیب کنندگان ایات الهی و میفرماید امکان ندارد ایشان وارد بهشت شوند و برای رفع هرگونه شک و شبهه ای چنین مثالی میزند و میفرماید هر وقت شتر از سوراخ سوزن رد شد آنها هم وارد بهشت میشوند.
اما بیان شما میگوید ایشان قطعا وارد بهشت خواهند شد ، چون مثالهای قرانی الزاما باید بروز خارجی داشته باشد.
سلام علیکم برادر،
اون نظر تفسیر به رأی نبود، «ما أنا و ما خطری» که بخواهم تفسیر به رأی کنم و آن را هم قطعی اعلام کنم، آنچه خواندید نظر معصوم علیهالسلام بود که خودتان هم میتوانید در تفاسیر روایی مطالعه کنید.
بله بعید هم نیست بالأخره وارد بهشت شوند وقتی میدانیم که خیلی از گناهکاران بعد از گذراندن سختی زیاد در جهنم پاک شده و وارد بهشت میشوند. رد شدن شتر از سوزن را هم میتوانید حد سختیای که باید تحمل کنند در نظر بگیرید.
یا علی
[="Tahoma"][="Navy"] در حدیثی دیدم که هیچ مثالی از مثالهای قرآن نیستند مگراینکه بروز خارجی دارند. مثال معروفش رد شدن شتر از سوراخ سوزن است که در مورد طلحه و زبیر است، یا اینکه اگر خداوند بخواهد صبح که از خواب بیدار میشوید میبینید که آب در زمین فرو رفته است ... دربارهی سؤال اصلیتان، برای مثال با مرگ برخی از این پردهها به کنار میرود (کسانی که در دنیا نفس خود را میکشند و حساب و کتاب از آن میکشند در همین دنیا پردهها از جلوی چشمان ایشان کنار خواهد رفت: چشم برزخی، پس برزخ همینجا هم هست ...) کسانی که مال یتیم را میخورند در همین دنیا هم دارند آتش میخورند ولی نمیفهمند ولی در قیامت اثر سوزشی آن را درک خواهند کرد:،فعلاً دنیا مانند مورفین برای ایشان سبب غفلت از درد و رنج عظیم شده است: یا علیسلام علیکم،
اگر خداوند فرموده که میتواند حتی سرانگشتان را هم در قیامت درست کند پس یقیناً این کار را میکند، لااقل برای آنهایی که ظاهر انسانی خود برانگیخته میشوند اگر برخی به صورت وحوش برانگیخته خواهند شد ...
۱. آیا معنی دقیقی برای ماده سراغ داریم که بر مبنای آن بتوانیم چه چیزی ماده هست و چه چیزی ماده نیست؟ عالم بزرگی میفرمود اصل هر خقتی ماده است و آنچه ما آن را ماده میخوانیم نمونهی پیش پا افتادهای از ماده است، البته اگر درست نقل قول کرده باشم.
۲. دنیا و برزخ و آخرت سه عالم مجزا نیستند و یکی ظاهر دیگری و یکی باطن دیگری است. دنیا همان برزخ و آخرت پوشیده شده به پردههایی است که موجب ایجاد خطا از درک واقعیت میشود:
لَّقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَـٰذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ
إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا
و مشابه آن:
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۙ أُولَـٰئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ ...
و ...
يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ
سلام برادر
تفاوت معاد روحانی با معاد جسمانی معروف بیش از این است که می فرمایید
در معاد جسمانی مصطلح انسان بعد از مرگ به عالم غیر مادی برزخ منتقل میشود و در قیامت باز به همین عالم مادی برمی گردد تا جزای اعمالش را با تصور معمولی که از است ببیند
اما در معاد روحانی مرگ برابر با رجوع و معاد است و دیگر بازگشتی برای فرد به عالم ماده نیست
بازگشت در معاد روحانی بازگشت به عالم غیر مادی است که اعلی مرتبه آن ذات باریتعالی است
البته رجوع برای نوع بشر به عالم ماده بعد از اینکه در یک مرحله منقرض شد هم از مصادیق معاد است
یا علیم[/]
سلام برادر
تفاوت معاد روحانی با معاد جسمانی معروف بیش از این است که می فرمایید
در معاد جسمانی مصطلح انسان بعد از مرگ به عالم غیر مادی برزخ منتقل میشود و در قیامت باز به همین عالم مادی برمی گردد تا جزای اعمالش را با تصور معمولی که از است ببیند
اما در معاد روحانی مرگ برابر با رجوع و معاد است و دیگر بازگشتی برای فرد به عالم ماده نیست
بازگشت در معاد روحانی بازگشت به عالم غیر مادی است که اعلی مرتبه آن ذات باریتعالی است
البته رجوع برای نوع بشر به عالم ماده بعد از اینکه در یک مرحله منقرض شد هم از مصادیق معاد است
یا علیم
سلام علیکم مؤمن،
حق با شماست، چیزی که حقیر گفتم البته مربوط به موقعیت دنیا و برزخ و آخرت بود نه معاد و رجعت و کلاً انتقال از یکی به دیگری.
در مورد برزخ هم ما هنوز جسم برزخی داریم، اینکه مردهای را در خواب میبینید که بدنی مشابه بدن این دنیایش دارد و حتی لباس هم بر تن دارد این بدن یک بدن مثالی ساخته و پرداختهی ذهن شما نیست و در خواب افراد متفاوت هم آن مرده با همان بدن میرود چون بدن خود اوست در آن دنیا، مگر آنکه خداوند طور دیگری بخواهد. در این باره حدیثی هم از معصوم علیهالسلام هست، اگرچه دقیق آن را بخاطر ندارم
اما در مورد قیامت و محشر حقیر تا بحال ندیده بودم که عالم شیعه در مورد جسمانی و روحانی بودن توأمان حشر تشکیک کند. از یک نظر مثالهای قرآن همه دال بر جسمانی بودن این حشر است (جسم بدون روح البته ممکن نیست، پس منظور جسمانی و روحانی توأمان است) و از طرف دیگر در مورد حشر داریم که خداوند بر زمین مرده باران میباراند و زمین مرده را زنده میکند و البته زنده کردن مردگان در قیامت هم همینطور است. در تفسیر این آیات هم بیان شده که خداوند دریایی دارد به نام دریای حیوان (اگر اسمش درست خاطرم باشد) که آن را به زمین نزدیک کرده و بر آن مدتی (۴۰ شبانه روز؟) میباراند و جسم انسان دوباره ساخته میشود (این همان دریایی است که حضرت موسی علیهالسلام با حضرت خضر علیهالسلام وعده داشتند و ماهی کباب شده با آن دریا زنده شد و شنا کرد و رفت؟ ممکن است ...). تا جایی که حقیر دیدهام اختلافی هم اگر بین علما باشد کیفیت این دوباره خلقت یافتن جسم است با توجه به شبههی آکل و مأکول. (ر.ک. به این پست)
یا علی
سلام علیکم برادر،
اون نظر تفسیر به رأی نبود، «ما أنا و ما خطری» که بخواهم تفسیر به رأی کنم و آن را هم قطعی اعلام کنم، آنچه خواندید نظر معصوم علیهالسلام بود که خودتان هم میتوانید در تفاسیر روایی مطالعه کنید.
بله بعید هم نیست بالأخره وارد بهشت شوند وقتی میدانیم که خیلی از گناهکاران بعد از گذراندن سختی زیاد در جهنم پاک شده و وارد بهشت میشوند. رد شدن شتر از سوزن را هم میتوانید حد سختیای که باید تحمل کنند در نظر بگیرید.
یا علی
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام
برادر گرامی این سخنان شما بیانگر اینست که چنین چیزی ممکن است. یعنی ممکن است که جمل از سم خیاط عبور کند ، به این دلیل که همه ی مثالهای قرآنی در دنیای خارجی قابل تحقق هستند.(از این جهت گفتم تفسیر به رای)
درصورتیکه قضیه عکس اینست که شما میفرمایید. همه تفاسیر چنین چیزی را امری محال دانسته اند از جمله همان تفاسیری که میفرمایید آن را به معصومین نسبت داده اند.
در تفسیر شریف لاهیجی در توضیه آیه امده است: «از حضرت باقر علیه السّلام و محمد بن مسعود عیاشى رضى اللَّه عنه از حضرت صادق علیه السّلام روایت کردهاند که آیه کریمه «إِنَّ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا» تا اینجا در حق طلحه و زبیر و جمل ایشان نازل شده، یعنى جملى که محمل عایشه را بر آن بار کرده بجنگ امیر المؤمنین على مرتضى علیه صلوات اللَّه الملک الاعلى آمده بودند، بنا برین حاصل معناى «وَ لا یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ» این میشود که طلحه و زبیر و عایشه و تابعین ایشان از قاسطین که مکذبین و مستکبرین آیات الهىاند که مراد از آن ولایت امیر المؤمنین و ائمه معصومین علیه و علیهم السلام است وقتى داخل بهشت شوند که شتر عایشه که بسیار قوى هیکل بود از سوراخ سوزن بگذرد این خود محال و آن نیز محال خواهد بود.»[10]
[="Navy"]از آیه بعدی دانسته می شود که این دو آیه پاسخی به استبعاد در مورد قدرت بر انجام معاد آن هم به تصور بدوی مشرکان است نه حقیقت معاد
یعنی مشرکان تصوری ابتدایی و صرفا مادی از معاد داشته اند و در این تصور مشکلشان قدرت بر بازگرداندن اجزاء پراکنده بدن بوده است
قرآن کریم بجای درگیر شدن در اصل کیفیت معاد به این شبهه و استبعاد پرداخته و آنرا در مقابل قدرت خداوند متعال ناچیز معرفی می فرماید
بنابراین این دو آیه دلالتی بر حقیقت معاد ندارند و صرفا پاسخی به استبعاد مشرکین است
سلام
یعنی شما منکر معاد جسمانی هستید؟[/]
بله بعید هم نیست بالأخره وارد بهشت شوند وقتی میدانیم که خیلی از گناهکاران بعد از گذراندن سختی زیاد در جهنم پاک شده و وارد بهشت میشوند. رد شدن شتر از سوزن را هم میتوانید حد سختیای که باید تحمل کنند در نظر بگیرید.
برادر گرامی این سخنان شما بیانگر اینست که چنین چیزی ممکن است. یعنی ممکن است که جمل از سم خیاط عبور کند ، به این دلیل که همه ی مثالهای قرآنی در دنیای خارجی قابل تحقق هستند.(از این جهت گفتم تفسیر به رای)
سلام
به نظر بنده این آیه که بیان می کند که
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّىٰ يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ [٧:٤٠]
کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، و در برابر آن تکبّر ورزیدند، (هرگز) درهای آسمان به رویشان گشوده نمیشود؛ و (هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! این گونه، گنهکاران را جزا میدهیم!
وعید به خلود در آتش جهنم می دهد و چنانچه می دانیم خداوند خلف به وعده نمی کند اما خلف وعید می کند یعنی از خداوند رحمان و رحیم بعید نیست چنانچه کسی که خداوند به او وعید خلود در آتش داده شده پس از مدت های طولانی که در آتش ماند خداوند او را از آتش بیرون آورد و الله عالم
فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ [١١:١٠٦]
امّا آنها که بدبخت شدند، در آتشند؛ و برای آنان در آنجا، «زفیر» و «شهیق» [= نالههای طولانی دم و بازدم] است...
خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ [HL]إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ[/HL] [١١:١٠٧]
جاودانه در آن خواهند ماند، تا آسمانها و زمین برپاست؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد! پروردگارت هر چه را بخواهد انجام میدهد!
نوشته اصلی توسط owari
نقل قول:بله بعید هم نیست بالأخره وارد بهشت شوند وقتی میدانیم که خیلی از گناهکاران بعد از گذراندن سختی زیاد در جهنم پاک شده و وارد بهشت میشوند. رد شدن شتر از سوزن را هم میتوانید حد سختیای که باید تحمل کنند در نظر بگیرید.
نوشته اصلی توسط .امین.
نقل قول:برادر گرامی این سخنان شما بیانگر اینست که چنین چیزی ممکن است. یعنی ممکن است که جمل از سم خیاط عبور کند ، به این دلیل که همه ی مثالهای قرآنی در دنیای خارجی قابل تحقق هستند.(از این جهت گفتم تفسیر به رای)
سلام
به نظر بنده این آیه که بیان می کند که
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّىٰ يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ [٧:٤٠]
کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، و در برابر آن تکبّر ورزیدند، (هرگز) درهای آسمان به رویشان گشوده نمیشود؛ و (هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! این گونه، گنهکاران را جزا میدهیم!
وعید به خلود در آتش جهنم می دهد و چنانچه می دانیم خداوند خلف به وعده نمی کند اما خلف وعید می کند یعنی از خداوند رحمان و رحیم بعید نیست چنانچه کسی که خداوند به او وعید خلود در آتش داده شده پس از مدت های طولانی که در آتش ماند خداوند او را از آتش بیرون آورد و الله عالمفَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ [١١:١٠٦]
امّا آنها که بدبخت شدند، در آتشند؛ و برای آنان در آنجا، «زفیر» و «شهیق» [= نالههای طولانی دم و بازدم] است...خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ [HL]إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ[/HL] [١١:١٠٧]
جاودانه در آن خواهند ماند، تا آسمانها و زمین برپاست؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد! پروردگارت هر چه را بخواهد انجام میدهد!
سلام علیکم برادران،
اینکه گفتم خداوند مثال باطل نمیزند و هرچه مثال میزند حق و متحقق است را هم از خودم نگفته بودم، ولی راستش الأن چند ساعته که میگردم و حدیثش را پیدا نمیکنم. چون از اشتباه مبرا نیستم شما فعلاً فکر کنید که چنین حدیثی نداریم.
اما در هر صورت عالم مثال را چه میگویید که ورای عالم ملک است؟ یا مثلاً اینکه در خواب نمادهایی برای یک پدیده دیده میشود که آنقدر این نمادها اعتبار ذاتی دارند که بر اساس آنها علم تأویل احادیث داریم و تازه از علوم الهی هم هست که به پیامبرانش میآموخت. ارتباط مثالهایی که خداوند میزند با حقیقتی که خودش خلق کرده و به آن اشراف دارد مانند مثالهای معالفارقی که ما استفاده میکنیم نیست.
در همان آیه خداوند فرموده که درهای آسمان به روی ایشان باز نمیشود و داخل بهشت نمیشوند «تا اینکه» شتر از سوراخ سوزن رد شود. (عربی حقیر دست و پا شکسته است اما آیا اشتباه است که «حتی» به معنی «حتی اگر» در فارسی نیست و انتهای بازهی زمانی را نشان میدهد؟) آن حدیث هم که امام میفرمایند محال است قطعیت در باز نشدن دربهای بهشت بر کافران را میرساند که بدیهی است. اما بعد از آن خداوند فرموده است که « وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ». آیا اینجا کیفیتی برای عذاب شمرده شده است که «کذلک» وجه تشبیه آن باشد؟ یعنی باز نشدن دربهای بهش کیفیت عذاب را نشان میدهد یا رد شدن شتر از سوراخ سوزن؟ البته در ادامهی آن حدیث است که وقتی آنها دربها را بر خود بسته دیدند به فرشتگان امر میشود که آنها را به صحرای برهوت ببرند که جهنم برزخی هست. پس هنوز روی اینکه شتر از سوراخ سوزن به طور قطع رد خواهد شد اظهار نظر قطعی نداریم. ولی یک نکتهی تربیتی. کسی که لقمهای از حرام خورده است توبهاش پذیرفته نمیشود تا تمام آن گوشتی که از حرام بر تنش روییده آب نشده باشد و این نیاز به سختی دادن به تن است که همراه به سختی روانی هم خواهد بود. در آخرت فرقش این است که دیگر به عهدهی خود شخص نیست که این سختی را به خود بدهد و توبه کند یا توبه نکند، الملک یومئذ لله، در آنجا دیگر دار اختیار نیست و اگر کسی سختی را انتخاب نکرد سختی را به او میچشانند و انسان را گریزی از حرکت الی الله نخواهد بود. اینکه هم چرا سختی دنیا سادهتر از سختیهای آن دنیا است به راحتی از تفاوت «فعل» و «انفعال» در اسلام مشخص است، مثلاً کسی که سلام کند از ۷۰ ثواب ۶۹ تای آن را میبرد و کسی که جواب سلام را میدهد فقط ۱ ثواب. به این ترتیب هنوز فکر میکنم که رد شدن از سوراخ سوزن ممکن است، اگرچه نه بلافاصله بعد از مرگ که بعد از عذابهای طولانی شاید چندین هزارساله و ...، خدا میداند.
[اگر اشتباه میکنم تصحیحم کنید ولی انحراف طلحه و زبیر در اثر دلبستگی ایشان به دنیا و تجارت در زمان عثمان شروع شد و در آن جنگ مانند سایر دشمنان اهل بیت علیهمالسلام نبودند که در دل بغض اهلبیت علیهمالسلام را داشته باشند، چه بسا مشکلشان همان لقمهی حرام باشد اگرچه اثر لقمهی حرام میتواند به بغض هم ختم شود چنانچه در کربلا اینطور شد، خدا میداند]
یا علی
سلام
به نظر بنده این آیه که بیان می کند که
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّىٰ يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ [٧:٤٠]
کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، و در برابر آن تکبّر ورزیدند، (هرگز) درهای آسمان به رویشان گشوده نمیشود؛ و (هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! این گونه، گنهکاران را جزا میدهیم!
وعید به خلود در آتش جهنم می دهد و چنانچه می دانیم خداوند خلف به وعده نمی کند اما خلف وعید می کند یعنی از خداوند رحمان و رحیم بعید نیست چنانچه کسی که خداوند به او وعید خلود در آتش داده شده پس از مدت های طولانی که در آتش ماند خداوند او را از آتش بیرون آورد و الله عالمفَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ [١١:١٠٦]
امّا آنها که بدبخت شدند، در آتشند؛ و برای آنان در آنجا، «زفیر» و «شهیق» [= نالههای طولانی دم و بازدم] است...خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ [HL]إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ[/HL] [١١:١٠٧]
جاودانه در آن خواهند ماند، تا آسمانها و زمین برپاست؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد! پروردگارت هر چه را بخواهد انجام میدهد!
سلام علیکم
1- آیا شما برای اثبات خلف وعید در خصوص کفار فقط به همین آیه استناد میکنید یا سند دیگری هم دارید.
2- آیا تفسیر این آیه بدین نحو ناقض آیات وعید نیست؟
3- آیا نمیتوان احتمال داد که راه سومی غیر از باز شدن درهای رحمت خدا برای ایشان وجود داشته باشد؟
1- آیا شما برای اثبات خلف وعید در خصوص کفار فقط به همین آیه استناد میکنید یا سند دیگری هم دارید.
سلام
البته ما بر اینکه کفار وارد بهشت شوند اصراری نداریم بلکه از جهت ظواهر لفظى قرآن، بايد دانست كه كتاب خدا نص است در خلود و جاودانگى و سنت از طرق ائمه اهل بيت ع نيز آن قدر زياد است كه قابل رد شدن نیست بلکه این خروج از آتش مربوط به عده کمی است که لیاقت این امر را دارند یعنی گناهکارانی که لا اله الا الله می گفتندو یا به قولی موحدانی که گناهکار هستند :
وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ ۖ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا ۚ قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ
2- آیا تفسیر این آیه بدین نحو ناقض آیات وعید نیست؟
ناقض برخی از آیات نیست مثلا آیاتی که می فرماید هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ مانند آیاتی که می گوید ما لکم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ که آیات دیگر الا برای این آیه می آورد که مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ و برای همان خالد بودن هم الا می آورد که خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ
اما می تواند ناقض برخی از این آیات باشد:
وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَٰلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ
يُرِيدُونَ أَن يَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنْهَا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيمٌ
که می توان گفت اینجا وعید است و خلف وعید مانعی ندارد هر چند که اصراری بر این قول نداریم و خلاف برخی روایات می تواند باشد و موافق برخی از روایت هم هست اما با این حال دلایلی می توان بر خلاف آن اقامه نمود.
3- آیا نمیتوان احتمال داد که راه سومی غیر از باز شدن درهای رحمت خدا برای ایشان وجود داشته باشد؟
ممکن است راه های متعدد دیگری هم باشد
[="Tahoma"][="Navy"] در مورد برزخ هم ما هنوز جسم برزخی داریم، اینکه مردهای را در خواب میبینید که بدنی مشابه بدن این دنیایش دارد و حتی لباس هم بر تن دارد این بدن یک بدن مثالی ساخته و پرداختهی ذهن شما نیست و در خواب افراد متفاوت هم آن مرده با همان بدن میرود چون بدن خود اوست در آن دنیا، مگر آنکه خداوند طور دیگری بخواهد. در این باره حدیثی هم از معصوم علیهالسلام هست، اگرچه دقیق آن را بخاطر ندارم اما در مورد قیامت و محشر حقیر تا بحال ندیده بودم که عالم شیعه در مورد جسمانی و روحانی بودن توأمان حشر تشکیک کند. از یک نظر مثالهای قرآن همه دال بر جسمانی بودن این حشر است (جسم بدون روح البته ممکن نیست، پس منظور جسمانی و روحانی توأمان است) و از طرف دیگر در مورد حشر داریم که خداوند بر زمین مرده باران میباراند و زمین مرده را زنده میکند و البته زنده کردن مردگان در قیامت هم همینطور است. در تفسیر این آیات هم بیان شده که خداوند دریایی دارد به نام دریای حیوان (اگر اسمش درست خاطرم باشد) که آن را به زمین نزدیک کرده و بر آن مدتی (۴۰ شبانه روز؟) میباراند و جسم انسان دوباره ساخته میشود (این همان دریایی است که حضرت موسی علیهالسلام با حضرت خضر علیهالسلام وعده داشتند و ماهی کباب شده با آن دریا زنده شد و شنا کرد و رفت؟ ممکن است ...). تا جایی که حقیر دیدهام اختلافی هم اگر بین علما باشد کیفیت این دوباره خلقت یافتن جسم است با توجه به شبههی آکل و مأکول. (ر.ک. به این پست)سلام علیکم مؤمن،
حق با شماست، چیزی که حقیر گفتم البته مربوط به موقعیت دنیا و برزخ و آخرت بود نه معاد و رجعت و کلاً انتقال از یکی به دیگری.
یا علی
سلام
مساله معاد مساله ای چند معنایی است و مصادیق مختلفی دارد
یک معاد است شخصی که همه بدان می رسند و نص : من مات فقد قامت قیامته بر آن هدایتی ظریف دارد و آیاتی از قرآن کریم نشانگر بیان تمثیلی شرع مقدس در مورد آنست
اما یک معاد هم جمعی است که در آن نوع انسانی به حیات در این کره خاکی باز می گردد بعد از اینکه منقرض شده بود و این بازگشت را فرد آغازینی است که آدم می نامندش چون اوست که سایر ابنائش ادامه می یابد روایاتی در این مورد هم هست
اما با غلبه تصور عادی و عرفی از معاد این معانی بلند زیر غبار غفلت قرار گرفت
یا علیم[/]
و اما روح انسان اصل و حقیقت اوست که در حیات مادی مغفول می ماند و معاد چیزی جز بازگشت به این اصل نیست
سلام بر شما
شما معتقد به معاد روحانی هستید
اینجا یک سوال مطرح می شود :
ایا روح بدون جسم می تواند عامل باشد ؟
موفق باشید
[="Tahoma"][="Navy"] شما معتقد به معاد روحانی هستید اینجا یک سوال مطرح می شود : ایا روح بدون جسم می تواند عامل باشد ؟ موفق باشیدسلام بر شما
سلام
نه تنها روح بدون جسم می تواند عامل باشد بلکه کمال انسان در این است که بتواند بدون جسم عامل باشد
بنای اعتقاد به توسل در نزد شیعه هم این است که ارواح مقدسه معصومین ع به حسب کمال روحی که یافته اند می توانند عامل باشند
یا علیم[/]
[="Tahoma"][="Navy"]
سلام
یعنی شما منکر معاد جسمانی هستید؟
سلام
معاد شخصی مادی نداریم هرچند برای برخی بزرگان که از مصادیق حقایق کلیه عالم بالا هستند چنین معادی متصور است همچنانکه در اخبار رجعت آمده علی ع بارها و بارها رجعت می کند .معاد نوعی جسمانی مادی را هم قائلیم
یا علیم[/]
سلام
معاد شخصی مادی نداریم هرچند برای برخی بزرگان که از مصادیق حقایق کلیه عالم بالا هستند چنین معادی متصور است همچنانکه در اخبار رجعت آمده علی ع بارها و بارها رجعت می کند .معاد نوعی جسمانی مادی را هم قائلیم
یا علیم
سلام علیکم مؤمن،
شرمنده ولی شما یک کمی سنگین صحبت میکنید درکش برای حقیر سخته
اینکه میفرمایید «معاد شخصی مادی» نداریم مگر برای برخی بزرگان با مثال اهل بیت علیهمالسلام برای آن، بعد هم از رجعت مثالش را میآورید به این معناست که شما بازگشت به زندگی با عیناً همین بدن (بدن در زمان ارتحال یا شهادت) را معاد شخصی مادی معرفی کردهاید؟ لطفاً اگر اشتباه فهمیدم توضیح دهید مگرنه به این حرف ایراداتی وارد است:
۱. رجعت خاص اولیاء خدا نیست، بهترینها و بدترینها قبل از قیامت کبری رجعت به همین دنیا خواهند داشت (در مورد بدترینها هم توضیح اینکه آنها کسانی هستند که وقتی به دنیا بازگردند توبه نخواهند کرد با اینکه عذاب برزخ را قرنها چشیدهاند ... و البته هیچ کدام هم با عذاب الهی نباید از دنیا رفته باشند که کسی که با عذاب مرده باشد بر او حرام است که رجعت کند، مطابق قرآن و حدیث)
۲. تمامی شهدا مطابق قرآن و حدیث رجعت خواهند داشت ولی شما بهتر از حقیر میدانید که بدن تمامی شهدا سالم نمیماند، خصوصاً که اصلاً برخی شهدا بدنشان در همان جنگ از بین میرود (مثل شهدای جنگ تحمیلی که بدنشان منفجر شده است)، اگرچه بعید نیست به علت حرمتی که حتی بدنهایشان دارد همان ذرات پراکنده هم عیناً در رجعت و حتی قیامت بازگردانده شوند تا با همان بدن مادی به زندگی مادی+روحانی ادامه دهند، چه در رجعت و چه در آخرت
۳. بدن حتی اولی و دومی هم مطابق با حدیث الآن در قبرهایشان تر و تازه است انگار که تازه همین امروز مرده باشند، صرف سالم ماندن بدن دلیل بر داشتن مقام خیلی بالا نیست، اگر اولیاء خداوند در جایگاه صدیقین مثلاً وجودشان الهی شده و فروع شر از ایشان دور شده است و دیگر نه فقط باطن که ظاهرشان هم حرمت ایمان پیدا کرده است (مثل آنکه در حدیث معراج فرشته به رسول خداوند میفرماید: إِنَّ هَذَا الْحَرَمُ وَ أَنْتَ الْحَرَامُ وَ لِكُلِّ مِثْلٍ مِثَال) در مورد بدترینهای عالم هم که تمام وجودشان از ظاهر و باطن پلید است این بدن و همین بدن باید عذاب شود، اگر هم بارها سوزانده شوند (چنانکه در اخبار رجعت و حتی خود عذاب آخرت هم آمده است) باز خداوند همان ذرات را به صورت بدن درآورده تا همان بدن آنچنان اثر وجودی خود را بچشد.
و الله العالم
سوال:
آیا جسم و ماده ، دنیا و روح و امر مجرد ، آخرت است ؟
جواب:
انسان در هر نشئه ای که باشد دارای جسمی است که توسط روح تدبیر می شود به عبارت دیگر انسان در دنیا دارای جسم مادی است که توسط روح تدبیر می شود و این جسم به خودی خود مرده ای بیش نیست
همین جسم در دنیای برزخ جسم مثالی است که توسط روح تدبیر می شود و در قیامت نیز انسان با جسم خود محشور شده و جسمی متناسب با آخرت دارد
پس نمی توان گفت که دنیا جسم و آخرت روح است.
از مسایل مهم در بحث معاد، چگونگی تحقق آن است. آیا حیات بعد از مرگ تنها جنبه روحانی دارد، یعنی روح انسان بعد از مردن برای همیشه از بدن جدا می گردد، بدن می پوسد و متلاشی می شود؟
زندگی جاویدان سرای دیگر تنها مربوط به روح است یا این که زندگی بعد از مرگ در هر دو جنبه، صورت می گیرد؛ هم جسم مادی باز می گردد و هم روح، و بار دیگر با یکدیگر متحد می شوند؟
یا این که فقط جنبه جسمانی دارد، یعنی تنها جسم باز می گردد و روح چیزی جز آثار و خواص این جسم نیست؟
البته مراد این نیست که جسم بی جان و منجمد مانند درخت برانگیخته می شود، بلکه مقصود این است که: واقعیت انسان همان هیکل ظاهری او است، به اضافه این که دارای حسّ و حرکت و ادراک است و از روح و نفس مجرد، ورای این حس و حرکت خبری نیست. در واقع انسان در حد حیوان است؛ فقط از طریق امتیازات خاصی از او جدا شده و گوهری به نام نفس و روح (غیر از روح به معنی حس و ادراک) ندارد، و در آخرت جسم دارای حس و حرکت و ادراک بر می گردد.
یا این که معاد جنبه روحانی و نیمه جسمانی دارد، یعنی روح و جسم هر دو باز می گردند و با هم متحد می شوند، اما نه این جسم مادی عنصری، بلکه جسم لطیفی که برتر از این جسم و عصاره آن است.
هر یک از چهار نظریه فوق، طرفدارانی دارد، اما آن چه به وضوح از قرآن مجید استفاده می شود و صدها آیه دلالت بر آن دارد، معاد روحانی و جسمانی است و از آن رو که بازگشت روح در میان دانشمندان و فلاسفه، مسلّم است، تعبیر به "معاد جسمانی" می شود، در حالی که منظور "معاد روحانی و جسمانی" است. (معادشناسى، علامه تهرانى، ج 6، ص 158 تا 166 با تغیرات شکلی)