آیه 101 سوره مائده

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیه 101 سوره مائده

بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام

آیا آیه 101 سوره مائده،يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ((اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از چيزهايى كه اگر براى شما آشكار گردد شما را اندوهناك مى‏كند مپرسيد)) شامل چه مواردی میشود و آیا سوالات شرعی و استفتائات ما از مراجع که بعضاً رعایتشان و عمل به آنها سخت است را هم شامل میگردد؟؟
با تشکر:Gol:

سلام علیکم

[="red"]5[/] - [="blue"]علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن محمد بن عيسى، عن يونس، عن حماد، عن عبدالله بن سنان، عن أبي الجارود قال: قال أبوجعفر عليه السلام: إذا حدثتكم بشئ فاسألوني من كتاب الله، ثم قال في بعض حديثه، إن رسول الله صلى الله عليه وآله نهى عن القيل والقال، وفساد المال، وكثرة السؤال، فقيل له: يا ابن رسول الله أين هذا من كتاب الله؟ قال: إن الله عزوجل يقول: " لا خير في كثير من نجواهم إلا من أمر بصدقة أو معروف أو إصلاح بين الناس(1) " وقال: " ولا تؤتوا السفهاء أموالكم التي جعل الله لكم قياما(2) " وقال: " لا تسألوا عن أشياء إن تبد لكم تسؤكم(3) ".[/]

الکافی الکلینی - باب الرد الی الکتاب و السنه

[="red"]امام ابى جعفر (عليه السلام ) فرمود هر وقت براى شما حديث مى گويم از من بپرسيد كه مستند آن كدام يك از آيات قرآنى است ، تا من حديث را براى شما با آيات تطبيق كنم ، آنگاه در ضمن فرمايشاتش ‍ فرمود رسول الله از قيل و قال و اسراف مال و زيادى سؤ ال نهى فرمود، كسى بر حسب دستور قبلى از آن جناب پرسيد اين فرمايشات رسول خدا(صلى الله عليه و آله ) در كجاى قرآن هست حضرت فرمود: خداى تعالى درباره قيل و قال فرموده : (لا خير فى كثير من نجواهم الا من امر بصدقه او معروف او اصلاح بين الناس ) و درباره ضايع نكردن مال فرموده : (و لا توتوا السفهاء اموالكم التى جعل الله لكم قياما) و درباره سوالات زيادى فرموده : لا تسئلوا عن اشياء ان تبدلكم تسوكم .[/]

[="blue"]و إلى هذا المعنى أشار أمير المؤمنين (عليه السلام) في قوله إن الله افترض عليكم فرائض فلا تضيعوها و حد لكم حدودا فلا تعتدوها و نهاكم عن أشياء فلا تنتهكوها و سكت لكم عن أشياء و لم يدعها نسيانا فلا تتكلفوها[/]

تفسير مجمع البيان - ج 3 - ص 386

[="red"]خداوند بر شما واجب كرده است واجباتى را مبادا ضايعش بگذاريد، و تحديد كرده است حدودى را مبادا از آن تجاوز كنيد، و نهى كرده است از امورى مبادا حرمت خداى را در آنها رعايت نكنيد، و سكوت كرده است از امورى با اينكه سكوتش از روى فراموشى نبوده . مبادا در اثر جستجوى از آنها خود را به زحمت اندازيد[/]

[="blue"]وأخرج ابن جرير وابن المنذر والحاكم وصححه عن أبي ثعلبة الخشني قال : قال رسول الله صلى الله عليه و سلم " إن ؟ ؟ لله حد حدودا فلا تعتدوها وفرض لكم فرائض فلا تضيعوها وحرم أشياء فلا تنتهكوها وترك أشياء في غير نسيان ولكن رحمة منه لكم فاقبلوها ولا تبحثوا عنها[/]

الدر المنثور - ج 3 - ص 208

ا[="red"]بن جرير و ابن منذر و حاكم همين روايت را از ثعلبه الخشنى نقل كرده اند، البته حاكم آن را صحيح دانسته است . خشنى مى گويد رسول الله (صلى الله عليه و آله ) سپس فرمود: بدرستى خداى تعالى حدودى را تحديد فرموده ، شما مبادا از آن تجاوز كنيد، واجباتى بر شما واجب كرده ، مبادا كه آنها را ترك نموده و ضايع كنيد، حرام هايى را بر شما حرام كرده زنهار از اينكه حرمت خداى را نگهدارى نكرده و آنها را مرتكب شويد، و نيز نسبت به احكامى سكوت كرده و شما را نه از روى فراموشى بلكه از روى رحمت به آن تكليف نفرموده زنهار متعرض آنها نشويد.[/]

[="blue"]برگزیده تفسیر نمونه - آية اللّه مكارم شيرازى - محقق : احمد على بابائى[/]

[="red"]آيه 101ـ شان نزول : در مورد نزول اين آيه و آيه بعد, از على بن ابيطالب (ع )نقل شده است كه : ((روزى پـيامبر(ص ) خطبه اى خواند و دستور خدا را در باره حج بيان كرد, شخصى به نام عكاشه ـو به روايتى سراقه ـ گفت : آيا اين دستور براى هرسال است , و همه سال بايد حج به جا بياوريم ؟.
پـيامبر(ص ) به سؤال او پاسخ نگفت , ولى او لجاجت كرد, و دو بار, و يا سه بار,سؤال خود را تكرار نمود, پيامبر(ص ) فرمود: واى بر تو, چرا اين همه اصرار مى كنى اگر در جواب تو بگويم بلى , حج در همه سال بر همه شما واجب مى شود و اگر درهمه سال واجب باشد توانايى انجام آن را نخواهيد داشت و اگر با آن مخالفت كنيدگناهكار خواهيد بود, بنابراين , مادام كه چيزى به شما نگفته ام روى آن اصرارنورزيد.
آيه نازل شد و آنها را از اين كار بازداشت .
[/]

[="blue"]تفسير:.
سؤالات بيجا!.[/]

[="red"]شك نيست كه سؤال كردن , كليد فهم حقايق است , و در آيات و روايات اسلامى نيز به مسلمانان دستور اكيد داده شده است كه هرچه را نمى دانند بپرسند,ولى از آنجا كه هر قانونى معمولا استثنايى دارد, اين اصل اساسى تعليم و تربيت نيزاستثنايى دارد و آن اين كه گاهى پاره اى از مسائل پنهان بودنش براى حفظ نظام اجتماع و تامين مصالح افراد بهتر است در اين گونه موارد جستجوها و پرسشهاى پى درپى , براى پرده برداشتن , از روى واقعيت , نه تنها فضيلتى نيست بلكه مذموم وناپسند نيز مى باشد.
قرآن در اين آيه به اين موضوع اشاره كرده , صريحا مى گويد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد از امورى كه افشاى آنها باعث ناراحتى و دردسر شما مى شودپرسش نكنيد)) (ي ايها الذين آمنوا لا تسئلوا عن اشي ان تبدلكم تسؤكم ).
ولى از آنجا كه سؤالات پى درپى از ناحيه افراد و پاسخ نگفتن به آنها ممكن است موجب شك و ترديد براى ديگران گردد و مفاسد بيشترى ببار آورد اضافه مى كند)) اگر در اين گونه موارد زياد اصرار كنيد به وسيله آيات قرآن بر شما افشامى شود)) و به زحمت خواهيد افتاد (وان تسئلوا عنها حين ينزل القرآن تبدلكم ).
سـپـس اضافه مى كند: تصور نكنيد اگر خداوند از بيان پاره اى از مسائل سكوت كرده است از آن غفلت داشته , بلكه مى خواسته است شما را در توسعه قراردهد و ((آنها را بخشوده است , و خداوند بخشنده حليم است )) (عفااللّه عنها واللّه غفور حليم ).
در حديثى از على (ع ) مى خوانيم : ((خداوند واجباتى براى شما قرار داده آنهارا ضايع مكنيد, و حدود و مرزهايى تعيين كرده از آنها تجاوز ننماييد و از امورى نهى كرده , در برابر آنها پرده درى نكنيد, و از امورى ساكت شده و صلاح در كتمان آن ديده و هيچ گاه اين كتمان از روى نسيان نبوده , در برابر اين گونه امور, اصرارى درافشا نداشته باشيد)).

(آيه 102)ـ در اين آيه براى تاكيد مطلب مى گويد: ((بعضى از اقوام پيشين ,اين گونه سؤالات را داشتند و به دنبال پاسخ آنها به مخالفت و عصيان برخاستند))(قد سالها قوم من قبلكم ثم اصبحوا بها كافرين ).
و در پايان اين بحث ذكر اين نكته را لازم مى دانيم كه آيه هاى فوق به هيچ وجه راه سؤالات منطقى و آموزنده و سازنده را به روى مردم نمى بندد, بلكه منحصرا مربوط به سؤالات نابجا و جستجو از امورى است كه نه تنها مورد نيازنيست بلكه مكتوم ماندن آن بهتر و حتى گاهى لازم است .[/]

بسیار بسیار متشکر از مطالب بسیار خوبی که ذحمت کشیدید و قرار دادید
اجرتان با خدا.

اما متاسفانه مشکل در شناخت مصادیق و تطبیق این مطلب است.
ما سوالات بسیاری داریم.گاه در مسایل تاریخی که اگر از آنها اطلاع یابین،اطلاعات قبلیمان زیر سوال میرود و به بی پایه بودن اطلاعات قبلیمان پی میبریم و در دردسر می افتیم.
و در نماز و روزه و معالات،در مسایل فقهی.شاید امروزه معاملاتی باشد که در زمان پیامبر و یا امامان موضوعیت نداشته اند و از طرفی در سخن مراجع،از نپرسیدن سخنی به میان نمی آید.و ترس از افتادن در حرام ما را میکشاند به این سمت که سوال کنیم.
به همین دلیل در مصادیق نیاز به تفسیر و شرح بیشتر میباشد.

a_rezahu;227203 نوشت:
بسیار بسیار متشکر از مطالب بسیار خوبی که ذحمت کشیدید و قرار دادید
اجرتان با خدا.

اما متاسفانه مشکل در شناخت مصادیق و تطبیق این مطلب است.
ما سوالات بسیاری داریم.گاه در مسایل تاریخی که اگر از آنها اطلاع یابین،اطلاعات قبلیمان زیر سوال میرود و به بی پایه بودن اطلاعات قبلیمان پی میبریم و در دردسر می افتیم.
و در نماز و روزه و معالات،در مسایل فقهی.شاید امروزه معاملاتی باشد که در زمان پیامبر و یا امامان موضوعیت نداشته اند و از طرفی در سخن مراجع،از نپرسیدن سخنی به میان نمی آید.و ترس از افتادن در حرام ما را میکشاند به این سمت که سوال کنیم.
به همین دلیل در مصادیق نیاز به تفسیر و شرح بیشتر میباشد.

سلام

اینی که میخوام بگم علمی نیست و تنها برداشت و حدس خودمه . فکر کنم منظور خداوند در این آیه سوالات پی در پی باشه . مثلا امام زمان چی میخوره - چی میپوشه - چجوری راه میره - ازدواج کرده - بچه داره یا سوالات پی در پی راجبه خلقت انسان ( فقط مثال بود و برداشت و حدس شخصی بود )

حالا کارشناسان عزیز جواب میدن . بنده هم مشتاقم بدونم مقصود خداوند در این آیه چیه

[=&quot]بسم الله الرحمن الرحیم
[=&quot]

[=&quot]با سلام و احترام
[=&quot]

[=&quot]« يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَسَْلُواْ عَنْ أَشْيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَ إِن تَسَْلُواْ عَنهَْا حِينَ يُنزََّلُ الْقُرْءَانُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنهَْا وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيم» (اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از چيزهايى نپرسيد كه اگر براى شما آشكار گردد، شما را ناراحت مى‏كند! و اگر به هنگام نزول قرآن، از آنها سؤال كنيد، براى شما آشكار مى‏شود خداوند آنها را بخشيده (و ناديده گرفته) است. و خداوند، آمرزنده و بردبار است.)( سوره مائده،آیه101).


" [=&quot]ابداء" به معناى اظهار و" ساء" به معناى بد حال كرد و ضد" سر" است كه به معناى خوشحال كرد مى‏باشد. اين آيه مؤمنين را نهى مى‏كند از اينكه از چيزهايى سراغ بگيرند و مطالبى را بپرسند كه اگر برايشان آشكار شود ناراحت مى‏شوند، گر چه از بيان اينكه از چه كسى بپرسند ساكت است، ليكن از اينكه بعدا مى‏فرمايد:" وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ" و همچنين از اينكه در آيه بعد مى‏فرمايد:" قَدْ سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِها كافِرِينَ" بدست مى‏آيد كه مقصود سؤال از رسول اللَّه (ص) است، و نيز گر چه در آيه روى سخن به مؤمنين عصر رسول اللَّه (ص) و غرض، نهى از سؤالات معينى است، ليكن از علتى كه از آيه براى نهى استفاده مى‏شود بدست مى‏آيد كه آيه، سؤالات غير مورد غرض را كه مشمول عفو خداوند شدند نيز شامل مى‏شود، و در نتيجه سؤال از هر چيزى كه خداى تعالى دريچه اطلاع از آن (با اسباب عادى) را بروى بشر بسته است ممنوع شده است، زيرا خطرى كه در سؤال از اينگونه امور است منحصر در سؤالات اصحاب رسول اللَّه (ص) نيست، پرسش از روز مرگ خود، مثلا و يا روز مرگ دوستان و عزيزان يا پرسش از زوال ملك و عزت، هميشه مظنه هلاكت و بدبختى است، و چه بسا همان جستجو و بدست آوردن مطلب خود باعث هلاكت و بدبختى شود، آرى نظامى كه خداى تعالى زندگى بشر بلكه جميع عالم كون را به آن نظام منتظم ساخته نظامى است حكيمانه، و از روى حكمت است كه امورى را براى آدميان آشكار و امور ديگرى را نهان داشته است، و دست و پا كردن براى اخفاى آنچه ظاهر و اظهار آنچه مخفى است باعث اختلال نظامى است كه گسترده شده است، مثلا حيات انسانى كه يكى از موجودات عالم است، پديده نظامى است كه آن نظام از تركيب قوا و اعضا و اركانى بوجود آمده، كه اگر يكى از آن اعضا و اركان كم و زياد مى‏شد آن نظام موجود نمى‏شد، و در نتيجه آن حيات بطور كامل تحقق نيافته و اجزاى زيادى را فاقد مى‏شد، و همچنين اگر اجزاى ديگر آن كم و زياد شود همان اثر را دارد تا آنجا كه يكباره باعث بطلان حقيقت يا كمال حيات بشود.
ترجمه الميزان، ج‏6، ص: 221
:Gol::Gol:

[=tahoma][=&quot]بسم الله الرحمن الرحیم[/][/]
[=tahoma][=&quot]
[/]
[/]

[=tahoma][=&quot]با سلام و احترام[/][/]
[=tahoma][=&quot]
[/]
[/]

[=tahoma][=&quot]در این آیه « [/][=&quot]يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَسَْلُواْ عَنْ أَشْيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَ إِن تَسَْلُواْ عَنهَْا حِينَ يُنزََّلُ الْقُرْءَانُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنهَْا وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ»« سوره مائده، ایه 101 »به طور صریح بیان نشده است که منظور از چیزهایی که نباید از آنها پرسش شود چیست، لذا در تفسیر آن اختلاف شده است، ولی با دقت در تعبیراتی که در آیه آمده است می توان به ویژگی های آن چیزها پی برد. و از جمله « وَ إِن تَسَْلُواْ عَنهَْا حِينَ يُنزََّلُ الْقُرْءَانُ تُبْدَ لَكُمْ» در می یابیم که اشیاء مورد نظر با دین و وحی پیوند دارند و باید آنها را در میان احکام و معارف اسلامی جست و جو کرد.[/][/]

[=tahoma][=&quot]
[/]
[/]
[=tahoma][=&quot]بنابراین می توان گفت آنچه آشکار شدنش تنگناها و دشواری هایی در پی دارد و در نتیجه باعت اندوه می شود بخشی از اموری است که به احکام شرعی و متعلقات آـن باز می گردد. مانند پرسش های بنی اسرائیل در داستان سر بریدن گاو که در سوره بقره اشاره شد.[/][/]
موضوع قفل شده است