چرا فضيلت برخى از سوره ها از برخى ديگر بيشتر است؟
تبهای اولیه
چرا فضيلت برخى از سوره ها از برخى ديگر بيشتر است؟
در اين باره اشاره به چند نكته شايان توجه است:
1. ثوابها براساس لطف و تفضل از سوى خداوند است و نيازى نيست كه تساوى در آن ملاحظه شود؛ برخلاف كيفرها كه بايد عدالت در آن رعايت گردد.
2. اينگونه روايات كه بيانگر ثواب بسيار براى يك كار نيك است - بر فرض صحت به جهت تشويق مردم و ترويج يك فرهنگ هدايتگر در جامعه است؛ يعنى، اگر چنين كارهاى پسنديده به طور مستمر به وسيله افراد جامعه انجام پذيرد، شايسته چنان ثوابهاى فراوان از سوى خداوند است. به ويژه آنكه صفت رحمت خداوند، غالب است و در لطف و بخشش به بندگان هيچگونه بخل و
محدوديتى ندارد. از اين رو، اين گونه روايات براى ايجاد انگيزه انجام كارهاى خير است؛ نه آنكه انگيزه عمل به كارهاى بزرگ و گسترده را در ميان مؤمنان از بين ببرد.
3. روايات مربوط به ثواب قرائت سورهها، همگى داراى اسناد صحيح و معتبرى نيست؛ بلكه بعضى از آنان به طور قطع جعلى مىباشد. بنا براين اظهار نظر در مورد آنها را بايد به كارشناسان مربوطه واگذار كرد.
4. برخى از سورهها كه ثواب تلاوت براى آنها ذكر مىشود، به تناسب تدبّر و عمل به آنها، تحليل شده است.ر.ك: تفسير نمونه، مباحث آغاز سورهها و روايات فضيلت سورهها.
5. برخى از پيامها و محتواهايى كه در سورهاى خاص وجود دارد، نقشى كليدى در عمل كردن و باور به محتواى ديگر سورههاى قرآن دارد؛ به گونهاى كه با پذيرش و ايمان به آن، پذيرش و باور نسبت به ديگر سورهها حاصل مىشود. قرآن گاه مطلبى را به طور اجمال و كلى در جايى مطرح كرده و سپس تفصيل آن را در چندين سوره بيان مىكند؛ براى مثال عصاره قرآن در سوره حمد
است و به عنوان كليد پذيرش تمام معارف قرآن مطرح شده است و مجموعه توحيد ذاتى، صفاتى و افعالى خداوند و تنزّه كامل او در سوره «اخلاص» آمده است. به عبارت ديگر بعضى از سورهها، مواضع اصولى اسلام است كه در ديگر سورهها به تبيين و تفصيل آن پرداخته مىشود.
6. علت فضيلت يافتن يك سوره، گاهى با شرايط خاص فرهنگى و اجتماعى ارتباط دارد؛ يعنى، روايتى از پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله يا ائمه اطهارعليهم السلام در فضيلت سورهاى و آيهاى وارد شده، كه تكرار آن در ميان مردم به حفظ كيان انديشه و عقيده جامعه كمك فراوانى مىكند و يا در زنده ماندن برخى رخدادهاى مهم اسلامى تأثير بسزايى دارد.
7. ختم يك دوره قرآن با ختم تمام سورهها و ثوابى كه هر يك از آنها به تنهايى دارد، محاسبه مىشود؛ يعنى، اگر ختم سوره حمد و يا اخلاص و يا انعام داراى فضيلتى در حد ختم كل قرآن است، ظاهراً اين گونه توجيه مىشود كه ختم تلاوت خود قرآن برابر با ثواب تلاوت اين سورهها به تنهايى است؛ زيرا در غير اين صورت ثواب تلاوت همين سوره هم بر ختم كل قرآن افزون خواهد شد و
ختم قرآن جامع، عبارت است از: ثواب ختم قرآن به اضافه، ختم سورهاى كه ثواب آن برابر با ختم كل قرآن است.
8. آنچه اهميت دارد «پايدارى ثواب» و عمقبخشى به «نورانيت» كار خير در دل و جان است كه با انجام كارهاى خير گسترده و طولانى بودن زمان انجام كارهاى خير، مانند تلاوت قرآن به طور پيوسته، نورانيت را در دل و جان عمق بيشترى مىدهد، شرايط «پايدارى ثواب» را بيشتر فراهم مىسازد و آنچه براى سعادت دنيا و آخرت مهم است، پايدارى ثواب و ثبات نورانيت است و همين
نكته مهم كافى است كه انگيزه كارهاى خير گسترده و زمان طولانى عبادت در ميان مؤمنان وارسته و مشتاق تقرب به خدا روزافزون گردد. به همين جهت بيشتر رواياتى كه براى ثواب برخى سورهها آمده؛ شرط آن را تلاوت هر شب و يا تكرار آن را به تعداد خاصى قرار داده است.
9. مقصود از روايتهايى كه آثار خاصى را براى برخى از اعمال ذكر كردهاند اين نيست كه فلان عمل «علت تامه» آن اثر است؛ بلكه مقصود اقتضاى اثر است. «علت تامه» مجموع علل مؤثر بر يك چيز با رفع تمام موانع است. تأثير چنين علتى بر معلول حتمى و ضرورى است و به هيچ وجه تخلف بردار نيست. در حالى كه «مقتضى» يكى از شرايط مؤثر بر يك پديده است كه در صورت فقدان
موانع مىتواند اثر كند ولى اگر مانعى بر سر راه آن قرار گيرد توان تأثير ندارد.